eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
352 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم جز تو کسی آقا به یاد ما نیفتاد پایم به روضه وا شد و هر جا نیفتاد خوشبخت آنکه با غم تو آشنا شد هرکه بلندش کرده ای از پا نیفتاد خوشبخت آنکه نوکری را درک کرده بدبخت آنکس که برایش جا نیفتاد جانها فدایت که تنور روضه هایت بوده همیشه داغ و از گرما نیفتاد دلگرمی ما هیات است و اشک و روضه یک لحظه در دلهایمان سرما نیفتاد هر کس تو را نشناخته در خشکسالیست خیلی ضرر کرده در این دریا نیفتاد در هر کجا هر پرچمی و بیرقی رفت با نام نامی شما بالا، نیفتاد معنا ندارد نوکری از پا بی افتد زهرا گرفته هر دو دستش را، نیفتاد *** کوفه نیا آقا که در این شهر نیرنگ مانند مسلم هیچکس تنها نیفتاد درها همه بسته شد و یک ذره آقا دلهایشان یاد تو و زهرا نیفتاد..
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خوب شد اشکِ نم نمی داریم بین این سینه ها غمی داریم سایه ی زیرِ پرچمی داریم شبِ هشتِ مُحرَّمی داریم کاش کرب و بلا به ما بِدهند اِذنِ پائینِ پا به ما بِدهند تا زمان هست گریه باید کرد چشم را بست، گریه باید کرد نَده از دست، گریه باید کرد شامِ تیرهَ ست، گریه باید کرد بَر حسین و به حال و روزِ تنش بر همان زخمِ کاریِ بدنش کاش در روضه های اربابم کاش در کربلای اربابم پای پایینِ پای اربابم من بمیرم برای اربابم می کُشد ماتمت مرا آخر شب جمعه است و فاطمه مضطر... دلِ ما و صفای شش گوشه سر و جانم فدای شش گوشه کُشته ما را هوای شش گوشه این دو تا گوشه های شش گوشه دیگر از این چه می شود بهتر ما گدای توایم علی اکبر * * *** گام ها، گام های پیغمبر در صدایش ، صدای پیغمبر حیدری در هوای پیغمبر پشت سر ردپای پیغمبر این قدم ها ، قدم زدن دارد جامه ی حیدری به تن دارد اهل خیمه همه به دور و برش حرمی بی قرار و دربه درش عمه اش شانه می زند به سرش میوه ی قلب و حاصلِ پدرش قُوّتِ حیدری به دستانش می دَرَد ذوالفقارِ چشمانش رفت و یک محشری به راه افتاد یک تنه لشگری به راه افتاد ثانی حیدری به راه افتاد شِبهِ پیغمبری به راه افتاد هر که آمد جلو سرش را باخت لشگری را به دردسر انداخت زده یکباره تا دلِ لشگر شد فراری عدو به دور و بر کرده محشر به پا علی اکبر خواست برگردد و ولی دیگر ... خون به چشمان اسب بارید و مرکبش راه را نمی دید و ... چشم های عقاب شد بسته داشت می رفت نرم و آهسته می خورد ضربه ضربه پیوسته وای از دست نیزه ، از دسته ... پیکرش ذره ذره می ریزد از تنش ذره ذره می ریزد مثل تسبیح پاره ای هر جا هر طرف رفته زیر دست و پا پهن باید شود عبایی تا پدرش ، یک به یک علی ها را بعد تو می شود حسین تنها بعد تو خاک بر سر دنیا... ⏹
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شکر خدا که جز دم تو دم نساخته جز ماتم تو غصه و ماتم نساخته مدیون روضه ام که من رو سیاه را جز گریه ی برای تو آدم نساخته ما را ببر به دیدن شش گوشه عاقبت دل با فراق کرب و بلا کم نساخته ممنون مادرم که به من یاد داد، حسین جز ذکر تو به روی لبم دم نساخته جز لطف آستان شما دست هیچ کس ما را دخیل گوشه ی پرچم نساخته بر قلب پر جراحت زهرا به غیر اشک چیزی اثر نکرده و مرهم نساخته پس خوش به حال و روز کسی که برای خود کاری به روضه ی تو مُقدم نساخته ماها چه خواستیم و به یکباره فاطمه با بازوی شکسته فراهم نساخته قدرش بدان که در همه ی سال هم خدا ماهی شبیه ماه محرم نساخته ⏹ 👉 🔹
. شبی راحت تنِ رنجورم از تب نیست بابا جان دگر در آسمانم بی تو کوکب نیست بابا جان ندیدم روزِ خوش بعدِ تو و بعدِ عمو جانم برایم روزهای بی تو جز شب نیست بابا جان پس از توروزگارم شد سیاه،از بس کتک خوردم لباس و روسری، مویم مرتب نیست باباجان مرا با خود ببر بابا که اینجا ماندم دیگر به جز زحمت برای عمه زینب نیست بابا جان از هر کس که سراغت را گرفتم بی محلی کرد کسی گوشش بدهکارومخاطب نیست بابا جان صدقه می دهند حرف از کنیزی می زنند اینها کسی مانندِ من اینجا معذب نیست بابا جان تو هم که سوخته مانندِ من موی سرت خیلی چه کرده خیزران باتو،نه این لب نیست باباجان همین بس که به توگویم کسی مانندِ زجر اینجا به نامردی و بی رحمی ملقب نیست باباجان هر آنچه بر دهانش آمده نسبت به من داده کجا مانده عمو دشمن مودب نیست باباجان نمانده استخوانِ سالمی در پیکرم باقی شکسته پهلویم این کلِّ مطلب نیست باباجان ۱۴۰۲ ✍ .
رسول مهربان عالم دارد سرِ تعظیم سرِ ما به نجف خیلی شده ایم عاشق و بیتابه نجف مقصود اگر کعبه و بُتخانه نبود مایل بشود قبله ی ماها به نجف از خاک اضافی شما خلق شدیم مادر به مدینه رفت و بابا به نجف دل را به کسی ندادم اِلا به علی لا حول و لا قوه اِلا به نجف دل پر زده و کبوتر بام شماست پرمی کشد از گنبدِخضرا به نجف دیوانه ی ایوان طلایی هستم مجنون علی و مرتضایی هستم ما قبل تر از سرزدنِ نورِ نبی نور علی اُفتاده به منشورِ نبی آدم شده آنکه شد کلیمش حیدر با مهر علی آمده در طور نبی در آخر عمر لَیَهجُرَش میخواندند جان ها به فدای دل رنجور نبی هرجا به میان نام علی می آید خوشحال شده فاطمه، مسرورِ نبی در میکده ی محمدی باده بزن سرمستِ علی ، خورده از انگور نبی بیرون نشد از لبش به جز حرف علی شد شصت و سه سال زندگی صرف علی بگذار اویس و مبتلایت باشیم ما معتکفان در حرایت باشیم آقا و رسول مهربان عالم ما نوکر و سائل و گدایت باشیم ایکاش که عماری و مقدادی یا سلمان و ابوذری برایت باشیم هم اهل برائت و تبری باشیم هم اهل تولّا و ولایت باشیم ایکاش که قسمت بشود یک بارم ما مسافر صحن و سرایت باشیم فریاد زنان علی علی می خوانیم روزی که به مسجدالنبی می آییم @navaye_asheghaan
. کیستم من از غلامانِ قدیم سامرا کیستم جلدِ حریمش، یاکریمِ سامرا شکر عمری رزقم از دستِ کریمان می رسد از کریمِ در مدینه یا کلیمِ سامرا مزهّ دارد با مَصابیحِ الدُّجی، کَهفِ الوَری راه رفتن در صراطَ المستقیمِ سامرا گرچه شد تخریب این گلدسته ها و گنبدش کم نخواهد کرد از شانِ عظیمِ سامرا نسل اندر نسلِ ما را هم کفایت می کُند منصبِ کلبِ نگهبانِ حریمِ سامرا عطر و بوی کربلا دارد تمامِ مرقدش از نجف انگار می آید نسیمِ سامرا کاش می شد ساکنِ این قطعه بودم از بهشت کاش من هم می شدم عمری مقیمِ سامرا ✍ .
رسول مهربان عالم دارد سرِ تعظیم سرِ ما به نجف خیلی شده ایم عاشق و بیتابه نجف مقصود اگر کعبه و بُتخانه نبود مایل بشود قبله ی ماها به نجف از خاک اضافی شما خلق شدیم مادر به مدینه رفت و بابا به نجف دل را به کسی ندادم اِلا به علی لا حول و لا قوه اِلا به نجف دل پر زده و کبوتر بام شماست پرمی کشد از گنبدِخضرا به نجف دیوانه ی ایوان طلایی هستم مجنون علی و مرتضایی هستم ما قبل تر از سرزدنِ نورِ نبی نور علی اُفتاده به منشورِ نبی آدم شده آنکه شد کلیمش حیدر با مهر علی آمده در طور نبی در آخر عمر لَیَهجُرَش میخواندند جان ها به فدای دل رنجور نبی هرجا به میان نام علی می آید خوشحال شده فاطمه، مسرورِ نبی در میکده ی محمدی باده بزن سرمستِ علی ، خورده از انگور نبی بیرون نشد از لبش به جز حرف علی شد شصت و سه سال زندگی صرف علی بگذار اویس و مبتلایت باشیم ما معتکفان در حرایت باشیم آقا و رسول مهربان عالم ما نوکر و سائل و گدایت باشیم ایکاش که عماری و مقدادی یا سلمان و ابوذری برایت باشیم هم اهل برائت و تبری باشیم هم اهل تولّا و ولایت باشیم ایکاش که قسمت بشود یک بارم ما مسافر صحن و سرایت باشیم فریاد زنان علی علی می خوانیم روزی که به مسجدالنبی می آییم مهدی شریف زاده @navaye_asheghaan