#پایان_سینه_زنی #استاد_حیدرزاده ای علمدار سپاه منو ای میر عرب دیده بگشا و نظر که چه آمد به سرم دیده بر هم منه ای سرو به خون غلطیده تا نگویند حسین ، داغ برادر دیده .. به مُحمد به مُحمد به علیٍ به علی و به زهرایِ بتولٍ و به سبطیهُ و شِبلیهُ هُما نَجلُ زکی و به سجادِ و بالباقرِ والصادقِ حق و به موسی و علیٍ و تقیٍ و نقی و بِذِالعسکرِ بِالحُجَتِ نِ القائِم بِالحَق اَلَّذی یَضرِبُ بِالسِّیف بِحُکمِ اَزَلی أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ در کنار علقمه سروی ز پا افتاده است یا گلی از گلشنِ آلِ عبا افتاده است یا حُجَّتِ ابنِ الحَسَن عَجِّل عَلی ظُهورِک آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش .. .

#پایان_سینه_زنی #استاد_حیدرزاده ای علمدار سپاه منو ای میر حرم دیده بگشا و نظر که چه آمد به سرم دیده بر هم منه ای سرو به خون غلطیده تا نگویند حسین ، داغ برادر دیده .. به مُحمد به مُحمد به علیٍ به علی و به زهرایِ بتولٍ و به سبطیهُ و شِبلیهُ هُما نَجلُ زکی و به سجادِ و بالباقرِ والصادقِ حق و به موسی و علیٍ و تقیٍ و نقی و بِذِالعسکرِ بِالحُجَتِ نِ القائِم بِالحَق اَلَّذی یَضرِبُ بِالسِّیف بِحُکمِ اَزَلی أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ در کنار علقمه سروی ز پا افتاده است یا گلی از گلشنِ آلِ عبا افتاده است یا حُجَّتِ ابنِ الحَسَن عَجِّل عَلی ظُهورِک آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش ..

#پایان_سینه_زنی ذکری که #میاندار_مجلس میگوید و مردم هم کلمه « اباالفضل » را تکرار میکنند معمولا همه این جملات گفته نمی شود اما آشنایی با آن خالی از لطف نیست سقایِ دشتِ کربلا اباالفضل گشته دو دست او جدا اباالفضل ای پاسدار خیمه ها اباالفضل آتش زدن بر خیمه ها اباالفضل حقِ محمد ، مُصطفی اباالفضل حقِ علی ، شیرِ خدا قسمت ما کن کربلا اباالفضل حقِ بتول ، خیرُ الِنساء اباالفضل حقِ امامِ مجتبی اباالفضل حاجات این جمع کن روا حقِ علی ، موسَی الرِضا اباالفضل مَریضای ما را دِه شفا اباالفضل اباالفضل : اباالفضل آب آور : اباالفضل دلاور : اباالفضل یا حُجَتِ ابنِ الحَسَن ( ع ) عَجِل علی ظُهورِک ( 2 )