eitaa logo
کانال نوای عاشقان
17هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
392 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚سلام صبح من از دل به بارگاه شما 🤍خوشم همیشه به يك جرعۂ نگاه شما 💚به غربتم نظری كن كه دورم از حرمت 🤍تو و عطا و عنایت من و پناه شما 💚صلی الله علیک یا ابا عبدالله 🤍صبحتون حسینی
گریه کردم بس که از داغ تو بیمارم حسین(ع) تار می بیند دو چشمانِ عزادارم حسین(ع) می نشیند با شروعِ روضه چشمانم به اشک تا ابد این رزق را از مادرت دارم حسین(ع) پای کارت ایستادم! چون بدون فوتِ وقت- آمدی! تا که گره افتاد در کارم حسین(ع) دست هایت را رها کردم، زمین خوردم! ببخش بد نمک نشناسم آقا، سهل انگارم حسین(ع) جا نمانم! این بلا از هر بلایی بدتر است جا نمانم اربعین! مشتاقِ دیدارم حسین(ع) مشکلات من فقط کنج حرم حل می شود دعوتم کن کربلا! خیلی گرفتارم حسین(ع) جانِ آن خواهر که با دستانِ بسته رفت و گفت: راهیِ دروازۂ ساعات و بازارم حسین(ع) سنگباران بود و نامحرم! خدا صبرش دهد گفت چشم از چشم هایت بر نمی دارم حسین(ع)! مرضیه عاطفی
ذکر توسل در دعای ندبه  برای امام زمان(عج) جمعه‌ها ندبه کنان ندبه ز سر میگیرم با توسل به پر شال تو پر میگیرم خیمه‌ات را بکجا جمعه سراپا کردی من ز باد سحری از تو خبر میگیرم من دعاگوی توهستم که‌خدا یارت‌باد تا ز چشمان تو من اذن سفر میگیرم چشمهایت شده گلگون ز غم کرببلا من‌ازاین‌گریه‌ی هرجمعه ثمرمیگیرم گریه بر مشک و علم گریه به حال سقا من از این روضه جانسوز اثر میگیرم با دعا بهر فرج زندگیم بیمه شد من زآه سحری‌خون زجگر میگیرم
روضه پنج تن صلوات الله علیه 🎤🎤🎤👇👇👇 ب احترام غمه مادرت بیا مهدے قسم ب عمرکمه مادرت بیامهدی به چادرے که شده پرچم عزادارے به پرچم علم مادرت بیامهدے دل هاروببریم مدینه کنار حرم رسول الله و ائمه بقیع و توسلی ب دامن پنج تن آل عبا بزنیم یا رسول الله آرزومندان مدینه دلشون پر میزنه برا اون حرمے که راهش بسته شده هروقت دلتنگ فاطمه میشدند هروقت بهانه قبر مخفے رو میگرفتند میامدند ب زیارت قبرشما حالا اونایے که آرزوے نجف دارن برو اے گداے مسکین در خانه علے زن که نگین پادشاهے دهد از کرم گدارا یاعلے امدم صحن و سرایت دیدم گلے از گلشن رویت چیدم جان عالمے ب فداے ان مولایے که وقتے سلام ب مردم مدینه میکرد جواب سلام مولارو نمیدادن اما بازم دلش خوش بود که زهرارو داره اما یجا خیلے ب مولا سخت گذشت اونم اون لحظه اے بود که دسش رسید ب بازوے ورم کرده ب صورت سیلے خورده اما حالا یه کاروان اشڪ ببریم مدینه کنار بستره مادرے که ب سختے نفس میکشه ب سختے دست بالا میاره ے دست ب گردن حسن ے دست ب گردن حسین .....👇👇👇 ودختر4ساله اے که زبانحالے داره ازهمگے التماس دعا اونایے که سوز دل دارن عزیزایے که داغ مادر دیدن منو ببخشن اخ..به 18ساله بانویے بباله دعا میکرد طفلے 4ساله الهے مادرم زهرا جوان است چرا در نوجوانے پیر گشته چرا ازعمرخود او سیر گشته اما این خواهر دلش ب برادرا خوشه اے کاش امام مجتبے رو هم مثل مادرش شبانه ب خاڪ میسپردند دیگ هفتاد چوبه تیر ب تابوت برادر لا یوم کیومڪ یا اباعبدالله اما کربلا رفته ها حسینیا روزے برا این خواهر سخت از روز عاشورا نبود که وقتے اومد کنار بدن برادر ،برادرو نشناخت ناله میزنه گلے گم کرده ام میجویم اورا به هر گل میرسم میبویم اورا اگرجویم گلم را در گلستان به اب دیدگان میشویم اورا همه ناله بزنید غریب مادر حسین ...یا مظلوم حسین .... التماس دعا.. روضه پنج تن آل عبا علیهم السلام قصه ے تشییع جنازه ے پنج تن آل عباخیلے عجیب و غریبانه است . همه ے مردم معمولا وقتے از دنیا میروند خیلے با عزت و احترام تشییع میشوند .دوستان و آشنایان هم جمع میشوند و به بازماندگان تسلیت میگویند ...پنج تن آل عبا سروران همه ے عالمند اما ببینید چطور تشییع شده اند . جنازه مطهر رسول خدا (ص) سه روز بر روے زمین ماند .عده اے از مردم بے اعتنا از مساله در سقیفه جمع شده بودند و بر سر تصاحب قدرت با یکدیگر میجنگیدند این از وضع تشییع رسول خدا حضرت زهرا(س) هم فرمود : علے جان مرا شب غسل بده و شب کفن کن . نمے خواهم آنهایے که در حق من ظلم کرده اند در تشییع جنازه ام شرکت کنند . امیرالمومنین بدن فاطمه اش را در نهایت غربت و مظلومیت تشییع کرد . مثل این ایام هم چند نفر از خواص جنازه امیرالمومنین را مثل حضرت زهرا مخفیانه و غریبانه دفن کردند و تا صد سال بعد که حضرت امام صادق (ع) مرقد آن حضرت را معرفے کرد مردم آن حرم شریف را نمیدانستند . شاید بپرسید چرا دیگر بدن امیرالمومنین را مخفیانه و شبانه دفن کردند ؟ من میگویم : به همان دلیل که این خاندان جنازه ے امام حسن (ع) را روز برداشتند که اے کاش او را هم شبانه دفن میکردندچون این نامردمان روزگار بجاے احترام و تکریم و تشییع ، جسارت و بے احترامے کردند و به جاے گلباران تابوت را تیر باران کردند اما من بمیرم براے آن امامے که کارش به تابوت و کفن و دفن نرسید . لگد کوب سم اسبان شد و سه روز زیر آفتاب سوزان عراق باقے ماند . این بنده ے خدا و عاشق بے چون حسین توست قلبش دریده و غرق دریاے خون حسین توست سردار سر به نیزه و راسش به دیر تنور زخم هاے قلب او شده از تن برون حسین توست
مناجات و زمزمه وتوسل به حضرت حجت به سبک هر شب باید مجنونت شم ای درمون همه دردا اقا بیا اقا بیا اقا بیا ای چاره بیچاره ها اقا بیا اقا بیا اقابیا غرق اشکم کوه دردم بگو کجا دنبال تو من بگردم دیگه بسه این مهجوری ببین دارم میمیرم هجر و دوری یابن الحسن ای دستگیر اهل دنیا اقا بیا اقا بیا اقا بیا ای مونس مستضعفها اقا بیا اقا بیا اقابیا ای پسر نرجس خاتون سنگینی میکنه خیلی قلبامون بی تو دنیا سرده سرد باتو دنیا آرامش داره بی درد یابن الحسن ای پسر نرجس خاتون نگاهی کن ای اقا به این دلامون درسته که خیلی بدم جون حسین ابن علی نکن ردم ای باوفا جون زهرا برام دعا کن که محتاج دعاتم ای مهربون ای دلربا نگاهم کن که من محتاج نگاتم ای پناه اهل دنیا اقا بیا اقا بیا آقا بیا یابن یاسین یابن طاها اقا بیا اقا بیا اقابیا یابن الحسن یابن زهرا اقا بیا اقا بیا اقابیا ای وارث خون خدا ای انتقام شهدای کربلا ای صاحب تیغ مولا نور و قدر وکوثر شمس والضحی شاعر:حمید عرب خالقی
از بایزید بسطامی، عارف بزرگ، پرسیدند: این مقام ارزشمند را چگونه یافتی؟ گفت: شبی مادر از من آب خواست. نگریستم، آب در خانه نبود. کوزه برداشتم و به جوی رفتم که آب بیاورم. چون باز آمدم، مادر خوابش برده بود. پس با خویش گفتم:«اگر بیدارش کنم، خطاکار خواهم بود.» آن گاه ایستادم تا مگر بیدار شود. هنگام بامداد، او از خواب برخاست، سر بر کرد و پرسید:چرا ایستاده ای؟! قصه را برایش گفتم. او به نماز ایستاد و پس از به جای آوردن فریضه، دست به دعا برداشت و گفت: «خدایا! چنان که این پسر را بزرگ و عزیز داشتی، اندر میان خلق نیز او را عزیز و بزرگ گردان». ❗️اشاره به جلب رضایت مادر و تأثیر دعای او در حق فرزند، و این که جلب رضایت مادر، آدمی را به مقام های والای معنوی می رساند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مناجات با امام زمان -249-کانال نوحوا علی الحسین.mp3
1.06M
با امام زمان(عج) ▪️▪️▪️▪️ یامهدی کرده ای احسان  بر کویت شده‌ام مهمان  بر درد من تویی درمان  مولا صاحب الزمان  امشب دوباره در انتظارم من  ز بهر دیدارت بی قرارم من ⏪ مهدی زهرا مهدی زهرا بیا بیا مولا  آقاجان سائلت هستم  از طفلی به تو دل بستم  مولا امشب بگیر دستم  مولا صاحب الزمان  نشسته ام من بر سر راه تو  گردیده ام محتاج نگاه تو ⏪ مهدی زهرا مهدی زهرا بیا بیا مولا  تو غرق نعمتم کردی  آقا با عزتم کردی  از لطفت دعوتم کردی مولا صاحب الزمان  به دعوت تو من آمدم مهدی  ز درگه خود مکن ردم مهدی  ⏪ مهدی زهرا مهدی زهرا بیا بیا مولا  هستی تو محرم رازم  دادی تو بال پروازم  در عالم به تو می نازم  مولا صاحب الزمان  شامل عالم لطف فراوانت  یوسف زهرا دستم به دامانت  ⏪ مهدی زهرا مهدی زهرا بیا بیا مولا  هستی مولا نگار من  مهر تو اعتبار من  نام تو افتخار من  مولا صاحب الزمان  هر کس که آید سوی شما با دل  یک نگه تو حل می‌کند مشکل ⏪ مهدی زهرا مهدی زهرا بیا بیا مولا  از بسکه باصفایی تو  بر درد ما دوایی تو  مهدی جان کی میایی تو  مولا صاحب الزمان  رهزن دلها ای یوسف زهرا   بیاکه شیعه بی تو شده تنها ⏪ مهدی زهرا مهدی زهرا بیا بیا مولا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. گونه: قالب: وزن: شاعر: ✍ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برق عشق تو نه تنها به دل آدم زد آتش این بارقه بر آدم و بر عالم زد سوخت کینونت ارواح ملک در ملکوت برق این شعله که بر جان بنی آدم زد روز و شب سلسله‌ها ساخت ز ادیان و ملل روی و گیسوی تو این سلسله‌ها بر هم زد خرگه ظلم نگون خیمه‌ی مظلوم بپاست این بنا را ز ازل دست خدا محکم زد سلطنت روی جهان سلطنت مظلوم است این لوا را به زمین عیسی بن مریم زد ذلت فقر به از عزت استبداد است این صلا را بسلاطین پسر ادهم زد علم بی‌جوهر تقوی همه کفر است و ضلال ای بسا فتنه علم کز قلم اعظم زد کم بجو برتری از خلق که ابلیس لعین از حقارت بجهان کوس انا الاعلم زد پایه پایه است چو این سلم اخلاق و ادب بی‌تامل نتوان پای بر این سلم زد مرد اگر قدرت صبرش بود و قوت فکر می‌توان یکتنه خود را بصف ضیغم زد نفس روئین تن اگر صبر ندارد کور است کز سر صبر توان دست و سر رستم زد بار منت مکش از دیو که در دولت فقر میتوان گشت سلیمان و دم از خاتم زد بر در بنده اگر حاتم طائی است مرو حلقه زن بر در شاهی که درش حاتم زد عمری اندر طلب نقره که سنگ است عزیز چون ترازو نتوان شکوه ز بیش و کم زد طالب هر دو جهان باش که صیاد فطن شیر را در پی نخجیر توان با هم زد خرمی در دو جهان نیست بجز در غم دوست هر که دل بست باین غم نفسی بی‌غم زد غرق دریای غمت تا دل ما گشت حسین زیر این بحر معلق نفسی بی‌غم زد مرهمی خواست نهد عشق تو بر زخم دلم باز بر زخم دلم زخمی از آن مرهم زد هر که را عشق رهائی بود از دام جهان بایدش دست بر این طره‌ی خم در خم زد چشم عشاق تو بر حسن تو بینا شد و بس پرده شد غفلت و بر دیده‌ی نامحرم زد ره به اکسیر وجود تو بجز دوست نبرد خاک بر دیده‌ی دشمن طمع درهم زد ما بتوفیق تو گوئیم ثنای تو حبیب که ز خود دم نزند هر که ز جانان دم زد جام جم را چکند دل چو ترا در خود دید کان که خود آینه شد سنگ بجام جم زد بر زمین تافت چو عریان مه تابان تنت آسمان بر سر ما خیمه از این ماتم زد بهر انگشتری انگشت تو را خصم برید برد انگشتر و خنجر به دل‌ خاتم زد کار عالم چو به خوبان همه کین است فؤاد خیمه کوچ برون باید از این عالم زد ...................................................
. مناجات با عج و گریز به روضه علیه السلام بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده تو سر و سامان به این حال پریشانم بده دائما هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو درد دادی خب بیا این بار درمانم بده باطنا کور است چشمم که نمی بینم تو را آی خورشید سحر، نوری به چشمانم بده این گناه افتاده به جانم، نجاتم میدهی؟؟ چشم پاکی مثل چشمان شهیدانم بده زود می لرزد دلم وقت گناه و معصیت یا اباصالح خودت قوت به ایمانم بده از کنار اسم تو ساده گذشتم، عفو کن با همین یابن الحسن، چشمان گریانم بده من همیشه روزی اشکی فراوان خواستم لطف کن در روضه ها اشک فراوانم بده کربلا، مشهد، نجف، آقا نمی دانم فقط روزی ام را از همانجا که نمی دانم بده یک زیارت لطف کن من را ببر با خود حرم در حرم روضه بخوان، سوز حسین جانم بده ...... با سلام روضه ات بر جان ما آتش بزن: السلام ای کشته ی دور از وطن، ای بی کفن... ✍ ۳٠ دی ۱۴٠۱
. کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد؟ مسیح عاطفه پا در رکاب خواهد شد کدام جمعه، ز عطر بهشتیِ گل یاس بهار، غرق شمیم گلاب خواهد شد کدام جمعه، شود بخت عاشقان بیدار و چشم فتنۀ عالم، به خواب خواهد شد کدام جمعه، خدایا ز فیض گریۀ شوق بهار و باغ و چمن، کامیاب خواهد شد کدام جمعه، بگو یا "مُحوّل الاَحوال"! در آسمان و زمین، انقلاب خواهد شد جمالِ روشن آن ماهِ پشتِ پردۀ غیب کدام جمعه، برون از حجاب خواهد شد کدام جمعه، به خورشید می‌خورد پیوند و بعد از این همه ابر، آفتاب خواهد شد هزار جمعه دعای فرج به لب داریم کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد
. باید از جرم و گناه دیده استغفار کرد که مرا در محضر تو مانع از دیدار کرد ای گل نرجس خجالت می کشم از چشم‌خود با گناهانش مرا پیش نگاهت خار کرد توبه از آن سیّئاتی می کنم که روز وشب رفتنم تا خیمه ی سبز تو را دشوار کرد عفو کن این نوکری را که پس از هر توبه اش روبه رویت باز هم‌ بر معصیت اصرار کرد خوب می دانم اگر در خواب غفلت رفته ام باز یک گوشه نگاه تو مرا بیدار کرد کاش برگردی بزودی،ای طبیب دردها نوکر بیچاره را هجران تو بیمار کرد بی تو این دنیاست دوزخ،حق بده دوری تو قلب مجنون تو را از زندگی بیزار کرد سخت باشد گفتنش،دیروز فردی منتظر زیر بار فتنه ، دیدار تو را انکار کرد منتقم دیگر بیا ،در کوچه دیده مجتبی دست یک کافر،نگاه مادرت را تار کرد گوش کن ،خونخواه محسن ،مادر غم پرورت ناله ها از غیبتت بین در و دیوار کرد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
. بدون شرح... همطرازِ علی، خودِ علی اَست هیچ کس همطراز مولا نیست نیست کُفوی برای ساحتِ او چون که کُفوی برای زهرا نیست همطرازِ علی در این دنیا... فقط اولاد پاک او هستند چاردهْ نورِ مطلقِ ازلی... همطرازان خاک او هستند همطراز علی بُوَد مهدی غیر مهدی در این زمانه کسی... نیست همتای حضرت حیدر کوه راسخ کجا و خرده خَسی!؟ همطرازان خاک پای علی... تازه هستند انبیای عظام ما به جز " هیچ " نیستیم اینجا جهل داریم بر مقام " امام " همطراز علی، خدای علیست شاهدش " اِنّما وَلیّکم... " است همطراز علی، پیامبر است شاهد عرض من، غدیر خم است همطراز علی، بُوَد خود او اوست که مظهر صمد باشد شاهد عرض من به نصّ حدیث... " لا یُقاسُ بِنا اَحَد... " باشد " اِنّهُم حُجّتی عَلَیکُم " که... معنی‌‌اش همطراز بودن نیست غیرِ بُحرانِ دوره‌ی غیبت... علت این همه مصیبت چیست؟ همطراز علی بُوَد غایب که ز هجرانِ او شده بلوا امر کردند تا کنیم بر او... " ضجّه " و " ندبه " و " بُکا " و " دعا " ✍ پنجشنبه ۲۹ دی
. چنان که مرغ دل من شود کبوتر دوست تمام عمر نشیند کنار معبر دوست بخواند از غم هجران روی انور دوست: "صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست" بدون یار، سراپا زیان و خسرانم نشسته ام سر سجاده ندبه می خوانم فراق، حق من بی وفاست می دانم "به جان او که به شکرانه جان برافشانم اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست" بگو برای نگار از ارادت بسیار سلام ما برسان سوی خیمه ی دلدار بگیر پیرهنی بهر دیده ی خون بار "و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار* برای دیده بیاور غباری از در دوست" من و صدا زدنِ یار، بی وضو هیهات رسیده باده بر این خشکی گلو هیهات از اضطرار زنم بر غریبه رو هیهات "من گدا و تمنای وصل او هیهات مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست" سرای سینه ام از غصه بیت الاحزان است همیشه دوری یوسف نصیب کنعان است که گفته است فراق نگار آسان است؟! "دل صنوبری ام همچو بید لرزان است ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست" نمی دهند به مجنون وصال لیلا را نمی دهند به او رخصت تماشا را به سرورش نرسانند عبد رسوا را "اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست" *بار: اذن، اجازه، رخصت ✍ ...................................................
4_5965424117732606108.m4a
1.92M
❤️هوالمحبوب❤️ سـرود میـلاد امام محمد باقــــــر (ع) بند اول🌺 مژده اهل دنیا ، شبه عاشقیه بانی این مجلس ، آقامون علیه به دنیا اومده شیر قاهر مثه عموشه فاطر دله همه چه شاده اومده امام باقر گل می باره از توی آسمون عیدی امشب میده صاحب زمون 🔸خوش اومدی امام باقر🔶 بند دوم🌺 مژده اهل دنیا ، شبه عاشقیه زود بجمبید امشب ، وقت بندگیه نمازم بدون تو چه فایده عشقه تو یه مراده به تمومی کارام نگاه تو زیاده با تو دنیا تو دوتا دستمه زیر پاهات چشمه ی زمزمه 🔹خوش اومدی امام باقر🔹 📝🎤
4_5832490542004437939.mp3
7.46M
تعجیل در فرج اقا امام زمان عج صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم‌ واحد احساسی دعای فرج امام زمان عج به رنگ و روی زینب. بقض گلوی زینب به راس روی نیزه در روبه روی زینب خدا آقا مون و برسون شعرو سبک رضا نصابی به نفس حاج جابر باقری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ مدح خوانی میلاد امام محمد باقر علیه السلام الا که غرق در انوار ذوالجلال شویم هلال ماه رجب سر زده، هلال شویم کمال یافتۀ قلۀ کمال شویم هماره خاک قدوم علی و آل شویم مَـهِ تجلـیِ حُسن و جمال لم‌یزلی است خجسته باد که ماه‌ محمّد است و علی است مهِ نماز و قیام و دعا و ذکر و سجود مه وصال خداوندگارِ حیّ ودود مه چهار ولادت ز چار رکن وجود مه مبارک لبخند مهدی موعود مه نـزول کرامـات خالـق ازلـی است ولادت دو محمّد، ولادت دو علی است طلوع این مه فرخنده می‌دهد خبری که سرزد از افق عزت و شرف قمری و یا ز دامن دریای معرفت گهری خدا به حضرت سجاد داد گل‌پسری که گل، زبان ملک ریختند در قدمش اگر غلـط نکنـم مدح انبیاست کمش زهی که فاطمه- بنت حسن- حسن‌زاده بر آفتاب خدا، ماه انجمن زاده بگو که وجه خداوند ذوالمنن زاده و یا که نخلۀ توحید، یاسمن زاده بهشـت حضـرت سجـاد، لالـۀ رویش حسین بوسه زند بر جمال دلجویش درود اهل ولا بر شب ولادت او سلام داده رسول خدا به حضرت او سپاه علم کشیدند صف به خدمت او عنایت و کرم و لطف و جود، عادت او سحابِ یکسره بارندۀ علوم است این محیطِ نور و شکافندۀ علوم است این تمام علم ز دریای فضل اوست نَمی تمام جود ز یک بذل دست او کرمی تمام ملک خداوند بهر او حرمی تمام دهر ز عمر عزیز اوست دمی به نقش صورت او صورت‌آفرین نازد به زهد و طاعت او زین‌العابدین نازد به ماه عارض و حسن و جمال او صلوات به حسن خلق و به حسن خصال او صلوات به مام و باب و به آباء و آل او صلوات به علم و دانش و فضل و کمال او صلوات بیا و روی ارادت ببر در این درگاه حوائجت همه از باقر‌العلوم بخواه سلالۀ دو علی، نور چشم ثارالله دهد به دیدۀ «جابر» شفا به نیم نگاه ولایتش سند و ثبت دین کامل ماست گل محبتش آدم‌کنندۀ گل ماست به روز حشر ولایش تمام حاصل ماست مزار او نه به خاک بقیع، در دل ماست ✍شاعر: حاج غلامرضا سازگار بانفس گرم سیدمهدی میرداماد
|⇦•یادتان هست نوشتم که... و توسل به امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یادتان هست نوشتم که دعا می خواندم داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد محکماتِ کلماتِ تو مسلمانم کرد کلماتی که همه بال و پر پرواز است مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است کلماتی که پر از رایحۀ غار حراست خط به خط جامعه آیینۀ قرآن خداست عقل از درک تو لبریز تحیر شده است لب به لب کاسۀ ظرفیت من پر شده است همۀ عمر دمادم نسرودیم از تو قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو فصلی از عُمر ورق خورد و نگفتم از تو دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم *الان که به خودم نگاه میکنم میبینم ‌بچه تر که بودم بهتر بودم، یه زمانی روضه می اومدم ناله میزدم، اشک‌ چشم داشتم، انگار دارم از شما دور میشم، باید امشب ازت خواهش کنم، همون چیزی که خودت بهمون یاد دادی، گفتی: حرم ‌امیرالمؤمنین میری اینو بگو، ‌حرم جد غریبم‌میری این رو بگو، چی بگم امام‌هادی؟"يا وَلِيَّ اللّهِ ! إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عز وجل ذُنُوبا لا يَأْتى عَلَيْها إلّارِضاكُم "ای آقای من یه گناهایی هست بین ‌من و‌ خدای من فقط یه راه دارم‌که خدا منو ببخشه شما بیا برای من واسطه گری کن"فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلى سِرِّهِ وَ اسْتَرْعاكُمْ أمْرَ خَلْقِهِ وَ قَرَنَ طاعَتِكُمْ بِطاعَتِهِ لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبى وَ كُنْتُمْ شُفَعائى "شما بیا به خاطرمن عذرخواهی کن، شما به خدا بگو‌ من ‌و ببخشه ..* تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران! دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران! من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست کلماتم کلماتیست حقیر ای باران! یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران! نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران! *یادتون میاد چندسال قبل چقدر اهانت به امام هادی کردن، هم‌حرمش رو خراب کردن، هم آقای مارو ‌مسخره میکردن ...* ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران! پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران! سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران! : سید حمیدرضا برقعی
14001115eheyat-motiee-madh.mp3
3.05M
|⇦•یادتان هست نوشتم که... و توسل به امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یک سپاهی لباساش همیشه یا خونیه در دفاع از مردم یا خاکیه در کمک به مردم
به کجا می‌رود امروز جهانم بی تو؟ من به آینده‌ی دنیا نگرانم‌ بی تو از فراق تو اگر دق بکنم‌ نیست عجیب این عجیب است که من زنده بمانم بی تو سینه‌ام تنگ و دلم خون و نگاهم ابری‌ست چشمِ کم‌سو و دلی بی‌ضربانم بی تو اشک سرخ از رخ زردم به زمین می‌ریزد آه، عمری‌ست که همرنگ خزانم بی تو کیست تا اشک بریزیم غمت را با هم؟ رفته از دست ببین تاب و توانم بی تو تا تماشای تو در هر نفسم افسوس است آه می‌خیزد از آیینه‌ی جانم بی تو با تو می‌مانم و از عشق تو دم خواهم زد هرچه دنیا بزند زخم‌زبانم بی تو 🔸شاعر : بیا که روز سفیدم، سیاه می‌گذرد شبم به ناله و با اشک وآه می‌گذرد بیا که بی تو پریشان و نابسامانم بدون تو همه عمرم، تباه می‌گذرد چگونه آب نگردم ز شرم جرم و گناه که لحظه لحظه‌ی من با گناه می‌گذرد مرا پناه بده زیر سایه‌ی کرمت ببین چه بر سر این بی‌پناه می‌گذرد درست کن به نگاهی تو روزگار مرا خدا نکرده اگر اشتباه می‌گذرد تو را که داشته باشم کجا تهی‌دستم تمام زندگی‌ام در رفاه می‌گذرد تو را به حق حسین از گناه ما بگذر به حق آن که ز حُر با نگاه می‌گذرد منم مرید کسی که به خاک کرب‌وبلا زجان خویش به راه اله می‌گذرد اگر که بغض «وفایی» شکست با فریاد مسیر این غزل از قتلگاه می‌گذرد 🔸شاعر : @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ام کلثوم اُم کلثومم      عزیز     حیدرم زینب   صغری   مثال     مادرم پا   به  پای  خواهرم  در کربلا داغدار       لاله های       پرپرم مرگ عباسم مرادر هم شکست کشته شد درپیش چشمم اکبرم تشنه    دیدم     کودکان   نینوا من  خودم  دیدم  عزای اصغرم من     غریبم   ام  کلثومِ    علی زاده      زهرا     عزیز     داورم یادگار    مرتضی    و     فاطمه من  ز  نسل حیدر   و  پیغمبرم (بیقرارم)  بر  شهیدان  تا   ابد ام  کلثوم ام     عزیز    حیدرم بیقرار اصفهانی
سبک شور حضرت ام کلثوم سلام الله علیها دخترِ زهرا، فاطمه مَنظر هستی دخترِ مولا، چون علی محشر هستی کوثرِ کوثر، خطبه هاته کوبنده حیدرِ حیدر، خشم توئه توفنده بی بی... دریایِ، سخاوتی وُ رأفت الگویِ، کرامتی وُ عفت تو پاکی، دومی ناپاک بوده تو نوری، بیگانه ای با ظُلمت ام کلثومی، گدائیته مرسومی ام کلثومی، تو زاده معصومی ام کلثومی، وارثِ زهرا وُ علی ام کلثومی، که اِنقَدَر مظلومی مدد بنت الحیدر(۴) خواهرِ ارباب، بانویِ عاشورایی خواهر و یارِ، حضرتِ مجتبایی راویِ داغِ ، کربلا تا شام هستی از غمِ کوچه، مثل حسن بِشْکَستی بی بی... اَشعارِت، تو کوفه غوغا کرده ناله هات، دشمن و رُسوا کرده همپایِ ، زینب کبری تو شام خطبه هات، دلهارو شیدا کرده ام کلثومی، فدائيه اربابی ام کلثومی، برا حسن بیتابی ام کلثومی، عمه یِ علی اصغر ام کلثومی، تو غمخوارِ رُبابی مدد بنت الحیدر(۴) همدمِ زینب، تو کوفه و شامِ بَلا ناموسِ عباس، بوده فدائيت سَقا مثلِ رقیه، تو تازیانه خوردی تاسرِعباس، رونيزه شُد آزُردی بی بی... بارونه، چِشات داره میباره هر لحظه، دلِ تو بی قراره دیدی که، به کربلا تو گودال سرِ شاه، تو دستِ نیزه داره ام کلثومی، بانیِ روضه هایی ام کلثومی، حامیِ نوکرایی ام کلثومی، از مزارِت مدينه ام کلثومی، ميشيم ما کربلایی مدد بنت الحیدر(۴)
غزل امام زمان (عج)ازاستادسازگار حیف از تو که گل باشی و من خار تو باشم بگذار که از دور گرفتار تو باشم من مایه ندارم که خریدار تو گردم باشد که گدای سر بازار تو باشم گر راه ندارم به حریمت نظری کن تا معتکف سایة دیوار تو باشم با آنکه تو را عاشقم از خود نپسندم تو یار به من باشی و من عار تو باشم دستی، که به جز دامن لطف تو نگیرم چشمی، که فقط طالب دیدار تو باشم زخمم به جگر زن که دوایی نپذیرد دردی به دلم بخش که بیمار تو باشم از همچو تویی پاک تر از گل همه حیف است تا همچو منی عبد خطاکار تو باشم سوزم به درون ریز که پیوسته بسوزم خوابم ببر از دیده که بیدار تو باشم آن رتبه ندارم که نهی پای به چشمم بگذار که خاک ره زوار تو باشم من میثمم و چوبة دارم به سر دوش بگذار که دلباخته ی دار تو باشم غلامرضا سازگار * ۳ قرار دل ز فراقت دگر قرار ندارم به انتظار قسم تاب انتظار ندارم به احتظار مبدل شد انتظار ظهورت اجل رسیده دگر تاب احتظار ندارم ز بس گریستم و دیده ام ندید رخت را گمان برند گروهی به من که یار ندارم اگر بهار شود دچار فصل سال برایم خدا گواست که بی روی تو بهار ندارم به سلطنت ندهم رتبه ی گدایی خود را که در زمین و زمان جز تو شهریار ندارم نه مانده تاب فراق و نه هست طاقت جرم چگونه صبر کنم دیگر اختیار ندارم دیار من نبود غیر خاک مقدم یارم چو دور غیبت یارم بود دیار ندارم به اشک دیده بیارم مگر به دست دلت را عزیز دل چه کنم چشم اشکبار ندارم اگر تو سوزدهی جز به آتشت نگداز م دگر تو اشک دهی غیر گریه کار ندارم به دار عشق تو میثم مگر قرار بگیرد وگرنه تا به بسم جان بود و قرار ندارم غلامرضا سازگار * ۴ یک لحظه با تو بودن، از عمر جاودان بِه یک زخم از تو بر تن، از صد هزار جان بِه خاک درِ تو بر رو از آبروست خوش تر خار ره تو در باغ از سرو بوستان به هر سو تو روی آری از کعبه می بری دل هر جا تو پاگذاری از چشم آسمان به اشکی که بر تو ریزد گردد شراب کوثر قلبی که بر تو سوزد از گلشن جنان به وقتی نخوانم از تو وقتی نگویم از تو خاموشی ام ز گفتن، لالیم از زبان به یک گوشه در حریمت از وسعت دو عالم یک قطره از فراتت از بحر بی کران به زخم تو مرهم دل، درد تو داروی جان نام تو بر زبان ها از ذکر قدسیان به دامان کربلایت از قلب عرش خوش تر گودال قتلگاهت از ملک لامکان به تا می سراید از تو تا می نویسد از تو یک لحظه عمر “میثم” از عمر جاودان به غلامرضا سازگار @navaye_asheghaan