💠بیان مضمونمحور
🔹اصولاً شاعران واکنشهای عاطفی خود را به دو شکل انتقال میدهند:
الف) بیان شاعرانه و هنری
ب) بیان غیرمستقیم
در حالت نخست، نحوه بیان مهم است نه موضوع و در حالت دوم، اندیشه شاعرانه (چه گفتن) بیشتر تجلی دارد تا بیان شاعرانه (چگونه گفتن).
این نوع بیان - که در ادب سنتی و معاصر رواج بسیار دارد- اگر بهدرستی بهکار گرفته شود، بهراحتی میتواند مخاطب را اقناع کند. با نگاهی واقعگرایانه میتوان گفت: تعهد شاعرانه و دغدغه تعامل شاعر با مخاطب عام، در انتخاب این شیوه بیان تأثیرگذار است. این نوع شیوه شعری را میتوان بیان «مضمونمحور» دانست.
🔸«مضمون» همان مقصود و مفاد سخن است که در لایه درونی کلام پنهان است و به شکل تفسیر یا تأویل، ارائه میشود. در سلوک ادبی، شاعر سعی دارد با بلاغت کلام و استفاده از شگردهای بیانی (که معمولاً تخیل در آن نقشی ندارد) محتوایی را با بیانی جذاب و نکتهسنجانه مطرح ساخته، خلأ خیال و اغراق شاعرانه را به نوعی جبران کند.
اگر اساس شعر «مضمونمحور» را گرهخوردگی احساس با ادراک بدانیم، مهمترین نشانه آن «ادراک شاعرانه» خواهد بود که بر پایه واکنش عاطفی شاعر در شعر برجستگی یافته است. به عبارت دیگر، ادراک شاعرانه، حاصل شعور شاعر است که در قالب «واکنش عاطفی» شاعر نمایان میشود.
🔹بیان «مضمونمحور» از دیرباز در شعر بسیاری از شاعران گذشته تا امروز پرکاربرد بوده است؛ به ویژه شاعرانی که به مخاطب عام گرایش داشتهاند و مفاهیم و مضامین اجتماعی در شعرشان پربسامد بوده است.
درباره این نوع گرایش، شواهد بسیاری در شعر شاعران از گذشته تا امروز میتوانیم بیابیم و مثال بزنیم. به این نمونهها در شعر حافظ بنگرید:
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی خموش!
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد
بگذر ز عهد سست و سخنهای سخت خویش
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بندهپروری داند!
ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجت است؟
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
و...
ابیات فوق، هرچند برجستگی «خیال» ندارد؛ اما از شعریت بیبهره نیست. بهراستی چه رازی در ابیات فوق وجود دارد که با وجود کمرنگ بودن عنصر خیال، آن را شعر میدانیم؟
میتوان گفت تمام آن ابیات «مضمونمحور» بر پایه نکتهسنجیهای ذوقی و محوریت ادراک و شعور شاعرانه سروده شده است.
🔸در شعر ولایی نیز یکی از پرکاربردترین شیوههای بیان، همین بیان مضمونمحور است. انتخاب این نوع شیوه بیان در شعر ولایی و استقبال بیش از حد معمول از آن، احتمالاً به یکی از جهات زیر بستگی دارد:
۱. گرایش شعر ولایی به هیأت و تأثیرگذاری بر مخاطبان عام
۲. کمتجربگی برخی شاعران و عدم انس با تجربههای شاعرانه شاعران برتر
۳. موضوع ادب ولایی، مدح و رثای اهلبیت است و گرایش به این موضوع، به طور طبیعی شاعر را به سمت تفسیر و تحلیل تاریخ، به جای گزارش یا وصف شاعرانه و نیز بازسازیهای تاریخی سوق میدهد.
در برخی از ابیات این غزل نیز، گرایش شاعر به دو نوع بیان «شاعرانه» و «مضمونمحور» مشهود است؛ مقایسه این دو بیت با دیگر بیتها تفاوت این دو نوع شیوه بیان را آشکار میسازد:
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود:
«ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»...
و:
گریهها میکرد تا اُمّت شود بیدار... حیف
از صدای گریهاش اُمّت فقط بیخواب شد
بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند
باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد
حضرت صدّیقه از گستاخی مسمار نه
از طناب دور دستان علی بیتاب شد
ما نمیدانیم، «نَعلُ السیف» میداند چرا
«مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد...
🔹بنابراین حضور شعر «مضمونمحور» را باید جدی گرفت و اگر قرار است این شیوه بیان را بهکار بریم، بهتر است بر اساس شیوه قدما در آن مسیر، سلوک شعری داشته باشیم.
حاصل سخن اینکه، شاعران میتوانند با محوریت لطف طبع و سحر کلام آثاری بیافرینند که با وجود عدم کاربرد خیال، باز هم نشانههای قوی و تأثیرگذار از شعریت داشته باشد.
نکته ناگفته اینکه، مرز بین «نظم» و شعر «مضمونمحور» بسیار باریک است! اگر شاعر پیوند سه عنصر «احساس شاعرانه»، «ادراک و نکتهسنجیهای شاعرانه» و «بلاغت سخن» را نادیده بگیرد، اثر خود را به ورطه نظم کشانده است.
📗 #آینه_بیغبار (دفتر سوم، ص۷۰)
#تحلیل
#الی_الحبیب
.
.
_ #شور_امام_حسین علیه السلام
_کربلایی #حسین_ستوده
[بند اول]
اسم اعظم میخوای فقط بگو یا حسین
شوق زندگی حقیقیِ ما حسین
غرق دنیا بودم همیشه وقت اذون
اول بخش شده نماز من با حسین
میشمارم لحظه ها رو تا اذون
تا که با خدای تو عشق بازی کنم
سجده میکنم روی مُهرِ تو
که توی ذهنم رویاسازی کنم
توی رویام بیام به کربلا
تا یه کم این دل تنگ و راضی کنم
رویامه حرم تو، دنیامه حرم تو
مرحم واسه ی همه دردامِ حرم تو
شیرین تر از بغل مادر حرم حسین
بره بالا تر علم حسین
🖤🖤
[بند دوم]
خاک کرببلات شِفای درده منه یا حسین
مژده ی بهایی تو خزونِ سرده منه
تسبیح تربتت که توی دستم باشه
گرمیِ دستت و تو دسته سرده مرده
من به شوق وصله تو دم به دم ذکر یا مُنتهُی الرجایا میگم
بعد هر نمازم با تربت تسبیحات حضرت زهرا میگم
تربت و میزارم روی چشام
اللهم الرزقنا کربلا میگم
حیرونه حرمتم، گریونه حرمتم
این روز ها خدا بخواد مهمون حرمتم
#امام_حسین
👇
@navaye_asheghaan
.
_ #شور_امام_حسین علیه السلام
_کربلایی #حسین_ستوده
[بند اول]
از کجا شروع کنم، از کجا بگم برات
تنگ دلم واسه ی شب های کرببلا
حال روز دل من، از نگام مشخصه
کی میشه دست منم به ضریحت برسه
ترسم اینه که دم مرگم نیای بالا سرم
داغ دیدنت رو آقا نزاری رو جیگرم
ترسم اینه که بگی نوکر نالایقی ام
میمیرم اگه بگی پام و نزارم تو حرم
ای همه کسم حسین
🖤🖤
[بند دوم]
اگه نداشتم تو رو، چی میومد به سرم
تو رو صدا میزنم با همین چشم ترم
یه کاری کن که باشم، مثل ذهیر خودت
من و حواله نده به هیچ کسی غیر خودت
خدا عمرش بده هر کی من و تو روضه کشوند
هر کسی من و پای سفره ی لطف تو نشوند
خدا عزتش بده نوکری که تو اربعین
از نون شبش زد اما خودش و حرم رسوند
این درده
محاله آدمی که مرده باز برگرده
گرمات و نگیر ازم آخه خاک سرده
خاک سرده
حسین دوست دارم
تنها یارم امام حسین
راه چارم امام حسین
میسازی با خوب و بدم
دوست دارم امام حسین
دوست دارم امام حسین
.👇
@navaye_asheghaan
.
_ #شور_امام_حسین علیه السلام
_کربلایی #حسین_ستوده
[بند اول]
جذبه چشم تو کوه و میلرزونه
قدرت دستت دنیا و میگردونه
خورشید و برگردوندی شد عقلا عاجز
رفتی تو میدون گفتی حل من مبارز
من میگم خدا بهش صبر بده
بخدا خیلی سخته دیدنت
من اگه جای قنبر بودم
میمردم وقت دیدنت
یدالله تعالی تو عالی تو اعلی
داره کعبه میگرده دور مولا
حسودا بمیرن
خدا همش تو رو میبره بالا
علی مولا
🖤🖤
[بند دوم]
هر کی و کشتی دیدی تا ده نسلش رو
دینم و کامل کردی فرع و اصلش رو
علت سجده ی انسان ها به آدم
امیرالمومنینی بودن اجدادم
واسه اینکه بهتر ببینمت
چشم من باز وقت مردمم
اگه تو لحظه مردم بیای
پرواز وقت مردنم
ملائک تماشا، تو عرش معلی
علی سجده کرده تو مصلی
نمازش یه جوره
خود خدا میگه تبارک الله
#امام_حسین
.👇👇
@navaye_asheghaan
4_5994397988586262705.mp3
12.97M
🎼#شور
📝جذبه چشم تو کوه و میلرزونه...
#کربلایی_حسین_ستوده
ایام شهادت حضرت زهرا ( س )
#فاطمیه_اول
۵ آذر ماه ١۴٠٢
@navaye_asheghaan
4_5967557522477812725.mp3
6.24M
دخیل 🥺
👌بسیار دلنشین
همزمان با تشییع #شهید_نیلفروشان حرم امام رضا ع
🎤حاج حسین خلجی و صابر خراسانی
@navaye_asheghaan
.
#شهید_نیلفروشان
یه شب واژه واژه کبوتر شدی
مسافر که بودی مهاجر شدی
شهادت تو رو برد تا آسمون
با صدتا ستاره مجاور شدی
منو واژه واژه صدا کن شهید!
تفنگت نیفتاده روی زمین
منو مثل شعرِ حماسی بخون
منو توی مَمّد نبودی ببین
ما رو مثل روزایِ خون دادنت
شبیهِ شبایِ خطر یاد کن
گلومون پر از بغضه این روزها
خودت جای ما باش و فریاد کن
تو رفتی ولی سنگرت موند و من
دلم سوخت ، عاشق شد و شمع شد
تو رفتی دلم ریخت اما چه غم
با سید علی خاطرم جمع شد
من از سوت خمپاره عاشق ترم
دارم جاده جاده تو رو می دوم
صدای تو از دوردستا میاد
هنوزم صدای تو رو میشنوم
از عباس از عباس! صدا مبهمه
حسین جون اگه میشنوی گوش کن
ما از معبر آخری رد شدیم
از این لحظه بی سیم و خاموش کن
#محسن_ناصحی ✍
#شهدا
.
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#شعر_پایداری
جامعه، دوزخی از مردم افراطی بود
عقل، قربانی یک قوم خرافاتی بود
بشر از لطف خداوند مکدر میشد
شرم میکرد اگر صاحب دختر میشد
اشک، لالایی بی واژهی مادرها بود
گورِ بی فاتحه، گهوارهی دخترها بود
ناگهان یک نفر این قائله را بر هم زد
(عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد)
آنکه بر شانهی خود پرچم اسلام گرفت
دخترش فاطمه، بانوی جهان نام گرفت
عشق را طبع خداوند به توصیف آورد
شرف هر دوجهان... فاطمه تشریف آورد
سیده، محترمه، ممتحنه، حنانه
حانیه، عالمه، اُم النجبا، ریحانه
عطر او آمد و عالَم نفسی تازه گرفت
و به یُمن قدمش نام زن آوازه گرفت
شهر با آمدنش عاطفه را باور کرد
زن به شکرانهی او چادر شوکت سر کرد
خواست تا خیرکثیرش به دوعالَم برسد
تا عقیق شرف الشمس به خاتم برسد...
مادرانه به طرفداری احمد برخاست
تا ابوجهل سرِ عقل بیاید، برخاست
جلوهای کرد و دلیل «زَهَقَ الباطل» شد
و از آن نور، سه آیه به زمین نازل شد
بیگمان بولهب آنروز پُر از واهمه بود
دامن پاک خدیجه ثمرش فاطمه بود
* *
بنویسید که معصومهی عصمت زهراست
سند محکم اثبات نبوت زهراست
دختری که لقبِ اُم ابیها دارد
پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد
و خداوند اگر «وَاعتَصِموا» میگوید
از کرامات نخ چادر او میگوید
سورهی دهر چنین گفته به مدحش سخنی
تا ابد، دهر نبیند به خود اینگونه زنی
نه فقط جلوهی او سورهی انسان آورد
چادرش یکشبه هفتاد مسلمان آورد
راه عرفان خداوند به او وابستهست
جز درِ خانهی زهرا همه درها بستهست
زهد با دیدن او حسِ تفاخر دارد
قرة العین نبی، وصله به چادر دارد
همه در خدمت بانوی دوعالم بودند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند
فضه هم بود؛ ولی باز خودش نان میپخت
نان برای دل بیتاب یتیمان میپخت
بارها خادمهاش گفت به لطفت شادم
(من از آنروز که در بند توأم آزادم)
فاطمه مرکز پیوند دو دریا شده بود
یعنی آیینهی پیغمبر و مولا شده بود
غیر زهرا که بجز حق به کسی راغب نیست
احدی کفو علی بن ابی طالب نیست
آفتاب از افق خانهیشان سر میزد
هرزمان فاطمه لبخند به حیدر میزد
کار او عشق علی بود؛ چه خیر العملی!
کیست خوشبختترین مرد جهان غیر علی؟!
وقت آن شد بنویسید که حجت: زهراست
سند محکم اثبات ولایت: زهراست
اولین شیعهی بیتاب علی زهرا بود
که سراپای وجودش سپر مولا بود
یک جهان هم اگر از بیعت خود بر میگشت
بازهم فاطمه دور سر حیدر میگشت
نسل زهرا و علی، سلسلهی طوبی شد
میوهی این شجره، نایبةُ الزهرا شد
آسمانها پس از او یکسره کوکب دیدند
چادر فاطمه را برسر زینب دیدند
زینب آن زن که علمدار دفاع از حرم است
خطبهی دم به دمش وارث تیغ دودم است
او که چون مادر خود پای ولایت مانده
یکتنه فاتحهی کاخ ستم را خوانده
* *
تا ابد در دل ما هست غم عاشورا
این خبر را برسانید به تکفیریها
یاعلی از لب سردار نیفتاده هنوز
علم از دست علمدار نیفتاده هنوز
کیست دشمن که در این معرکه جولان بدهد؟
پسرفاطمه کافیست که فرمان بدهد
همه از خاتمهی معرکه آگاه شوند
فاتحان باخبر از (( نصر من الله)) شوند
باز طوفان هدفش وادی شن خواهد بود
شیعه عکس العملش سخت و خشن خواهد بود
ننگ بادا به ابوجهل، به همدست یهود
لعن تاریخ به موذی گریِ آل سعود
سپر خویش کنم غیرت سرداران را
به جهانی ندهم یک وجب از ایران را
سربلندیم اگر، تکیه به دنیا نکنیم
آنچه داریم ز بیگانه تمنا نکنیم
غرق زخمیم ولی قامتمان خم نشده
سایهی چادر او از سرمان کم نشده
بنویسید امید دل زهرا مهدیست
چارهی کار همه مردم دنیا مهدیست
✍ #مجید_تال
@navaye_asheghaan
1_8258328837.mp3
10.68M
|#زمینه
#نوحه_حضرت_زهرا_س
شده وقت جدایی رسیده شامِ آخر
تو رفتی و سیاه است همه ایام حیدر
خداحافظ ای یاسِ پنهانم
خداحافظ ای فاطمه جانم
در آغازِ جوانی شدی قامت کمانی ...
زده بر پیکرِ تو فلک، رنگِ خزانی
بمیرم برایت که پژمردی
تو در بینِ کوچه زمین خوردی
«مرو مادر ، مرو مادر»
در و دیوارِ خونین تو و این رویِ رنگین
امان از تازیانه امان از دست سنگین
کبودی شده قسمت رویت
شکسته شد از کینه پهلویت
«مرو مادر ، مرو مادر..»
امان از داغ مادر امان از آهِ مُضطر
امان از کوچه ها و طناب و دستِ حیدر
امان از هجوم عدویِ پست
زده تازیانه به رویِ دست
«مرو مادر، مرو مادر ..»
میان خاکِ غربت تنت را می گذارم
رسیده بر لبم جان دگر طاقت ندارم
عجب ماتمی در دلم جا شد
تو رفتی و پشت علی تا شد
همه هستیم رفتی از دستم
پریشان و شرمنده ات هستم
علی یا علی ، علی یا علی ..
«کُشتند زهرا را
همسرِ مولا را ...»
در وسطِ کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا میزدند
@navaye_asheghaan
1_8289657541.mp3
4.51M
|#روضه_حضرت_زهرا_س
#زمزم
در میزنن؛ زهرا نرو! این بار من میرم
با هر صدای در زدن، صدبار میمیرم
هر شب سراغ حال و روز بی قرارت رو
از خون رو دیوار میگیرم
من موندم و شبگریه های بی صدا! زهرا!
جز تو ندارم توی این شهر آشنا زهرا!
اما تو هم چن روزیه کم صحبتی با من
من حیدرم؛ با من چرا زهرا؟
«حرفی بزن دورت بگردم، چیزی بگو دردت به جونم
از دست من رفتی عزیزم، دلتنگتم ای مهربونم»
از چادرت باید بفهمم حال و روزت رو؟
همراز تو آیا نباید مرتضی باشه؟
ای آسمون من! تو، هم شب گریه کن هم روز
کی گفته اشکت بی صدا باشه؟
وقتی که حرف رفتن تو میشه میمیرم
دنیای من چیزی به جز لبخند زهرا نیست
همسایه ها دیروز توی کوچه میگفتن
این فاطمه عمرش به دنیا نیست...
«حرفی بزن دورت بگردم، چیزی بگو دردت به جونم
از دست من رفتی عزیزم، دلتنگتم ای مهربونم»
#شاعر: امیر رضا یزدانی
#نغمه پرداز: اکبر شیخی
@navaye_asheghaan