4_5899982749015476502.mp3
4.73M
💢 ای عشق اول و آخر من ...
🗣 #محمد_حسین_پويانفر
c08f3b97-f29c-4ac7-84a3-e4da8a6c435c
5.49M
💢 به تو از دور سلام ...
🗣 #محمد_حسین_پويانفر .
.
💥سبک: #واحد
🎤مداح: #مهدی_رعنایی
🏴 #واحد احساسی #محرم
همین که گریه میکنم برام بسه
همین که سینه میزنم برام بسه
فقط یه آرزو دیگه دارم اونم مردن تو کربلای مقدس
من چی دارم غیر پیراهن سیاه
من چی دارم غیر شال عزات
من چی دارم غیر این تربت اعلا مال کربلات
من چی دارم غیر گریه برات
من چی دارم غیر این هیئتات
من چی دارم غیر دستی که سینه میکوبه برات
یا ثارالله یا ابا عبدالله
کسی که گریه نکنه برای تو چه بی محبت
چه بی سعادت
به هرکسی که رزق اشک و نمیدن
گریه برات نشونه لیاقت
گریه کردن مستی بی صداست
گریه کردن فیض بی انتهاست
گریه کردن یعنی که ریشمون تو آب و خاک کربلاست
گریه کردن روزی نوکراست
گریه کردن ارث اجداد ماست
گریه کردن اربعین سهم جاماندهای کربلا
یا ثارالله یا ابا عبدالله...
بالای خونه ها دوباره پرچم شده در و دیوار دیدنی
تا اینکه خوب برا تو نوکری کن دور باشه از بلاها هر سینه زنی
سینه زن هات همه سینه سپرن
سینه زن هات لشکر یک نفرن
سینه زن هات تو دم و دستگاهات اسم حسین میبرن
سینه زن هات همه پای علَم اند
سینه زن هات توی راه حرم اند
سینه زن هات وقت سینه زدن یاد دست قلم اند
یا ابالفضل یا ابوفاضل
.👇
.
#شب_ششم_محرم
|⇦• #روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
امشب صاحب عزا حضرت مجتبی صلواتُ الله علیهِ .. ببینید اینا چه درسی دادن به بشریت .. شبِ عاشورا شد سیدالشهدا با اصحاب صحبت کرد بیعتُ برداشت ؛ اینا بال بال زدن ، قمربنی هاشم شروع کرد به صحبت کردن بعد ظهیر حرف زد وقتی حضرت دید اینا نمیرن (البته بگما از همین جمعِ شبِ عاشورا ، یکی دو نفر فردا رفتن) الله اکبر یعنی هیچ لحظه ای لایمنُ مکرالله الا القوم الخاسرین .. کسی که خیال کنه دیگه تموم شد ، دیگه من در خطر نیستم ، حضرت میفرماید خسارت میبینه . دو تا از اینا روزِ عاشورا رفتن . یکی شون لحظاتِ آخرِ سیدالشهدا که تنها شد گفت آقا من کشته ام که بشم دیگه نمیتونم جلو کشته شدنِ شما رو بگیرم اجازه بدید من برم.. چقدر فرق بین این آدم با حضرت عبدالله سلام الله علیه .. سیدالشهدا تو قتلگاه بود ضربه ام نمیزدن لحظاتی بعد کار تمام بود ولی گفت یه ضربه رم به جون بخرم من این کارُ میکنم .. این والله لا افارق عمی .. یعنی من از بُنِ دندان قبول دارم سیدالشهدا اولی بالمومنین من انفسهم ولو هیچی سپر ندارم ، دست که دارم .. توانِ جنگیدن ندارم ، سپر که میتونم بشم! ..
یک لحظه دنیا دیرتر از وجودِ سیدالشهدا محروم که میشه ؛ اون یکی کسیِ که شبِ عاشورا دیده ، جاهاشون رو تو بهشت دیدن ولی گارانتی نکرد سیدالشهدا کسی رو .. یعنی ما لحظه به لحظه باید بترسیم به حالتِ آخرتمون ، خدا یه لحظه ما رو از این مجالس دور نکنه .. به خدا بودن کسانی که تو مجلس سیدالشهدا شرکت میکردن الان نزدیکه محرم که میشه برا دستگاه سیدالشهدا بازی در میارن ..
یه جمله دیگه ام بگم و روضه بخوانیم ، رفقا میخواید انصار سیدالشهدا باشید؟! یکیش همین مشکی که به تن کردید ، یکیش اینه که مجالسش رو گرم کنید خبرش به دیگران برسه .. کمک کنید صدایِ مظلومیتش به دیگران برسه .. یکی از مصادیق بارزِ جهاد کنید با اموالتون ، با نفستون اینجاست نزارید دستگاه سیدالشهدا کم رنگ بشه .. امام حسین به ما احتیاج نداره .. معاذالله خودمون رو محروم نکنیم از یاری او .. او صدای هل من ناصر ش داره میاد ..
خوش به حال اون کسی که پول خرج میکنه ، مایه میزاره کاری بلده میاد تو دستگاه سیدالشهدا خرجش میکنه .. این انصارالحسینِ .. کسی میخواد بگه یا لیتنی کنت معکم زمینه ش اینه که فعلا این استعدادی که دارم رو خرجش میکنم بعد یا لیتنی .. اقازاده های امام مجتبی روحی له الفدا اینطوری هستند.
حضرت قاسم عقب ایستاده انقدر اقا مودبِ .. عزیز دوردونه ی امام حسینِ ولی انقدر ادب کرد خودشُ جزء اصحاب قرار نداد گفت اینا مجاهدن .. یه گوشه وایساده بود .. به به به این ادب .. اونایی که ادعای اقازادگی میکنن باید بیان آقازاده ی حقیقیِ عالمه وجود رو ببینن ..
چون توان جنگیدن مثل رزمنده ها رو نداره و نوجوانِ یه گوشه ایستاد ..
حضرت جایِ بقیه رو بهشون نشون داد خلوت شد رفتن ..اومد جلو عرض کرد که عمو فردا عاقبتِ من چی میشه؟!..
ناامیدانه ، بدونه اینکه ادعا کنه .. (ادب داره) سیدالشهدا یه لبخندی زدن فرمودن مرگ در نظر تو چگونه است؟! عرض کرد اهلی من العسل .. (جونم رو فدای شما کنم .. اهلی من العسل ..) خوش به حالِ کسی که جونشُ فدای تو کنه ..
سیدالشهدا یه نگاهی کردن یتیم امام حسنُ فرمودن فردا به یه بلایِ عظیمی گرفتار میشی .. یا صاحب الزمان .. حضرت فرمود نه فقط تو به بلای عظیمی گرفتار میشی این طفلِ شیرخوارِ ما هم کشته میشه .. حضرت قاسم وارثِ امام حسنِ تا فرمود شیرخوارِ ما هم فردا شهید میشه ، بلافاصله عرض کرد مگه به خیمه ها حمله میکنن؟!.. قربونِ غیرتت برم ... اینجا سیدالشهدا فرمود فداک عمک .. عموت فدات بشه با این غیرتت ..
#حجت_الاسلام_حامد_کاشانی
#شب_ششم_محرم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
👇
روضه شب ششم محرم 1397.mp3
2.41M
#روضه و توسل به #حضرت_قاسم ابن الحسن علیه السلام به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی
|⇦• #روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
گذشت با اینکه این وعده رو شنید بازم روز عاشورا مودب یه گوشه وایساده تا این سرداران هستند(رفقا نورِ چشم رسول خدا هستا) یکی یکی رفتن میدان علی اکبر که رفت میدان ، سیدالشهدا بدنِ مبارکش رو برگردوند آورد خیمه دارالحرب راوی دشمن میگه هنوز یادمه این صحنه
یه نوجوانی اومد مقابل حسین ابن علی قرار گرفت بند کفش ها باز بود ، لباسِ عربی تنش بود ، لباسِ رزم نداشت .. صورتش مثلِ ماه پاره میدرخشید ..
اومد مقابل حضرت قرار گرفت ، اجازه گرفت بره میدان .. سیدالشهدا به شدت امتناع کرد .. ولی بلد بود قاسم .. قربونِ همتت برم .. خم شد دستِ سیدالشهدا رو بوسید .. دید آقا راضی نمیشه (او بلده ..) میدونه امام حسین در مقابلِ یتیم امام حسن مقاومتش کمه . افتاد رو پایِ سیدالشهدا .. تا افتاد رو پای اقا ، حضرت بغلش کرد .. سینه ش رو به سینه چسباند وجعلا یبکیان حتی غُشیّ علیهمـا .. کان امام حسن رو میدان میخواد بفرسته ..
رفت میدان .. صورتش خیسِ اشک بود .. وقتی رفت میدان ، جمله ای گفت که اونها رو تحریک کرد .. إن تنکرونی فأنا ابن الحسنِ .. دورش کردن .. کار به جایی رسید که صداش بلند شد یا عماه ..
خودشُ مثلِ بازِ شکاری رسوند به اون کسی که بالاسرِ قاسم بود .. ضربه ای به سرِ قاسم زده بود که کار رو تموم کنه .. سیدالشهدا خودش رو رسوند اون ملعون رو به درک واصل کرد .. گرد و غبار اسب ها که نشست راوی میگه وقتی غبار کنار رفت فإذا أنا بالحسين قائم على رأس الغلام بالاسرِ این آقازاده وایساد والغلام يفحص برجليه .. این آقازاده پا به زمین میکشید ..
اینجا نمیدونم با چه صحنه ای مواجه شد ولی فرمود : عز والله على عمك أن تدعوه فلا يجيبك أو يجيبك ثم لا ينفعك صوت .. به خدا سخته برا عموت این صحنه رو ببینه .. قاسم رو در آغوش کشید .. باز دوباره سینه رو سینه چسباند نمیدونم سیدالشهدا خم شده بود یا قاسم قد کشیده بود .. سینه ش رو سینه چسباند پاهایِ قاسم رو زمین بود .. لایوم کیومک یا اباعبدالله .. قربون سینه سنگینت بریم .. اون لحظه ای که والشمر جالس علی صدرک ..
↫
#حجت_الاسلام_حامد_کاشانی
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
.
Alireza Esfandiari - Mikham Ke Torki Bekhoonam (128).mp3
7.64M
دل تو حرم مقیمه ارباب ما کریمه
اون که دلا رو برده نوحه های سلیمه
بارونه بارون چشمامون گریون
میخوام بخونم نوحه براتون
میخوام ک ترکی بخونم
میخوام از علی اکبر بخونم
ماه ملک بنزره باخ اکبر باخ اکبر باخ
آبنه داوره باخ اکبر باخ اکبر باخ
کنز ادب گوهری دی
گوهرده جوهری دی
اشبه پیغمبریدی
یوسف تاج سری دی
لیلیه بال و پری دی
عمه سینه چاکره دی
عمه باخ چاکره باخ اکبر باخ اکبر باخ
♫♪.ılılıllllılılı.♫♪
بارونه بارون چشمامون گریون
میخوام بخونم نوحه براتون
میخوام ک ترکی بخونم
میخوام از عروس قاسم بخونم
اورییمده سوسوزم گالدی
نه قلبیمده گوزوم گالدی
کج باخ آیلیردن سن
گوزلریونده گوزیم گالدی
وای عم اوغلی جان عم اوغلی
من سنه قوربان عم اوغلی
ارونه بارون چشمامون گریون
میخوام بخونم نوحه براتون
میخوام از زینب بخونم
زینب زینب کنز وفا زینب خان حیا زینب
آماج بلا زینب ای درد دوا زینب
غم قهریمانی زهرا نشانی
ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان
♫♪.ılılıllllılılı.♫♪
ترجمه فارسی مداحی اکبره باخ
ای ماه عالم این منظره رو ببین
اکبرو ببین اکبرو ببین
اکبر آینه ای عدالت است
اکبرو ببین اکبرو ببین
مثل گوهر و جوهر ادبه
شبیه پیغمبر، تاج سر یوسف
بال و پر لیلی ،چاکر عمه
عمه رو ببین ، چاکر رو ببین
ای ماه عالم این منظره رو ببین
اکبرو ببین اکبرو ببین
اکبر آینه ای عدالت است
اکبرو ببین اکبرو ببین
تو دلم حرفم مونده
نه تو قلبم تو چشمم مونده
قاسم کج نگاه کرد
چشمام مونده تو نگاهش
وای پسر عمو جان، وای پسر عمو جان
من به قربان تو پسر عمو جان
742.9K
🎵زمزمه، زمینه،سینهزنی
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
روزا گریونم، شبها بیخوابم
خیلی بیجونم، خیلی بیتابم
🔸از اونیکه تو رو رو نیزهها بُرد نمیگذرم
از اونیکه منو ازت جدا کرد نمیگذرم
از اونیکه منو خرابه آورد نمیگذرم
از اونیکه منو زد و رها کرد نمیگذرم
🔹چشمم روشن، لباتم که پارهست
چشمم روشن، سرت روبرومه
چشمم روشن، این از حال بابام
چشمم روشن، اونم که عمومه
بابا حسین، بابا حسین...
سخته تنهایی، دشمن بیرحمه
حالم رو تنها، عمه میفهمه
🔸از اونیکه منو از ناقه انداخت نمیگذرم
از اونیکه منو به غم اسیر کرد نمیگذرم
از اونیکه منو با کعبِ نی زد نمیگذرم
از اونیکه منو یهویی پیر کرد نمیگذرم
🔹چشمم روشن، موهاتم که سوخته
چشمم روشن، لبت غرق خونه
چشمم روشن، تو و چوب دشمن
چشمت روشن، من و تازیونه
بابا حسین، بابا حسین...
روضه میخونم، گریه میبارم
بابا من خیلی، از شام بیزارم
🔸از اونیکه زخممو نمک زد نمیگذرم
از اونیکه میزد ما رو هر بار نمیگذرم
از اونیکه منو خارجی خونده نمیگذرم
از اونیکه منو آورد تُو بازار نمیگذرم
🔹چشمت روشن، نمیبینه چشمام
چشمت روشن، پاهام جون نداره
چشمت روشن، همون زجر نامرد
هر وقت دیدم، منو زد دوباره
بابا حسین، بابا حسین...
شعروسبک/ حمید رمی
4_5868461859476080643.mp3
2.3M
#پیش_زمینه
#خسرو_جولافیان
شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
یاحسین یاحسین
حیات ما ممات ما همین حسین حسینه
و کشتی نجات ما همین حسین حسینه
حسین جان حسین جان حسین جان
حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را
به خون نشانده دل دودمان آدم را
محبت تو بود کشتی نجات دلم
رها نمیکنم این ریسمان محکم را
لبیک یااباعبدالله
لبیک یا حسین ثارالله
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_سلامالله
خواست بابا گفتنِ او بی صدا باشد نشد
عمه میکوشید از این سر جدا باشد نشد
خوب میدانست بابایش بیاید میرود
کاش میشد بینِشان قدری دوا باشد نشد
داد بر دیوار تکیه تا کمی بازی کند
عمه دستش را گرفته رویِ پا باشد نشد
با پدر میگفت با گریه عمویم پس کجاست
کاش میشد آرزوهایش دوتا باشد نشد
چند باری دخترک چرخاند سر را در بغل
گشت شاید که برای بوسه جا باشد نشد
آمد آهسته بگوید روسریهایم چرا...
مثل رگهای گلویت نخ نما باشد نشد
آه میبخشی که اینجا را بهَم من ریختم
هرچه کردم که سرت ویرانسرا باشد نشد
آرزویم بود با اصغر بخوابم باز هم
دخترت میخواست تا در بوریا باشد نشد
خواست گوید با همان وضعی که دارد سینهات
حتم دارم جا برای ما سه تا باشد نشد
زجر را گفتند اما باز در گوشش نرفت
ضربههای تو نباید بی هوا باشد نشد
(حسن لطفی ۹۹/۰۵/۳۱)
4_5852968486510266378.mp3
1.76M
#شور
#وحید_خیری
#مهدی_قربانی
بند اول :
ارباً اربا بدنت، پاره پاره پیرَنت
پیرِمردا با سنگ می زَدَنِت
خون می ریخ از دَهَنت، خاک صحرا کَفَنت
بمیرم چندتا زخمه رو تَنت
خواهرت از رویِ تَل، داره می بینه تو رو
تو صدا می زدی، نیا برو
ای وای، حسین ای وای، حسین
بند اول :
کُشته یِ بی کفنی، شاهِ عریان بدنی
با غمت آقا آتیشم می زنی
تشنه یِ آب فرات، چشمه یِ آب حیات
جونِ عالم و آدم به فدات
پیشِ چشمِ مادرت، می بُریدن سَرِ تو
تو صدا می زدی، مادر برو
ای وای، حسین ای وای، حسین
بند سوم :
ناله یِ ارض و سما، یا امام الشهدا
یا ذبیح العشانِ کربلا
یا قتیل العبرات، یا حسین بابِ نجات
زندگیمون فدایِ بچه هات
دست و پا می زدی و، غرقِ خون پیکر تو
از قفا تا بُرید، شمر سَرِ تو
@madahankhomein
.
#واحد_شلاقی
#امام_حسین #علیهالسلام
#توسل
#غلامرضا_سازگار
حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را
به خون نشانده دل دودمان آدم را
غم تو موهبت کبریاست در دل من
نمیدهم به سرور بهشت این غم را
غبار ماتم تو آبرو به من بخشید
به عالمی ندهم این غبار ماتم را
زمان به یاد عزایت محرم است حسین
اگرچه شور دگر داده ای محرم را
اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم
هزار بار بمیرم نبینم آن دم را
گدای دولت عشقم که فرق بسیار است
گدای دولت عشق و گدای درهم را
به نیم قطرۀ اشک محبّتت ندهم
اگر دهند به دستم تمام عالم را
محبّت تو بود رشتۀ نجات مرا
رها نمیکنم این ریسمان محکم را
گناهکارم و یک عمر چشم گریانم
به زخمهای تو تقدیم کرده مرهم را
به یُمن گریه برای تو روز محشر هم
خموش میکنم از اشک خود جهنم را
سخن زسوز دلت با که می توان گفتن
که سوختی دل بیگانگانه را و مَحرم را
نشست تخت سلیمان به خون چو یاد آورد
حدیث قتلگه و ساربان و خاتم را
سپهر از چه نشد پاره پاره آن ساعت
که نقش خاک زمین دید عرش اعظم را
روا نبود که امّت به سر بریدن تو
دهند اجر رسالت رسول خاتم را
بنات فاطمه را بانگ العطش بر چرخ
به جای آب بجوشد زسینه خون یم را
لب از ثنات نگیرد دمی، اگر ببُرند
هزار مرتبه دست و زبان «میثم» را
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 نخل میثم
.👇
Alimi-Shab4Moharram1395[01].mp3
4.35M
اصلا رقیه نه به خدا دختر خودت
یک شب میان کوچه بماند چه میکنی؟
در بین ازدحام و شلوغی بترسد و
یک تن به او کمک نرساند چه میکنی؟
اصلا خیال کن که کسی دختر تورا
در بین جمعیت بکشاند، چه میکنی؟
یا که خدانکرده کسی روی صورتش
سیلی محکمی بنشاند، چه میکنی؟
یا فرض کن که دخترتو جای بازیاش
هرشب دعای مرگ بخواند چه میکنی؟
اَصلا کسی بیاید و با تازیانه اش
خاک از لباس او بتکاند چه میکنی؟
باصدای: حمید علیمی 😭😭😭
حاج محمود کریمی_شب دوم محرم 96 - چیذر - واحد - دریا دریا اگه می رو لبامه-1506099727.mp3
7.28M
دریا دریا اگه می روی لبامه
نمی از اشک روضه ی اقامه
تو کویر تب و دل بیابون
آسمون چشام گرفته بارون
تا دلم خونه چشام غزل خونه
غمی نمی مونه به پای ارباب
از دم یارم همیشه بیدارم
به گوش دل دارم صدای ارباب
تادلم خونه چشام غزل خونه
غمی نمیمونه به پای ارباب
از دم یارم همیشه بیدارم
به گوش دل دارم صدای ارباب

آسمونی میشم با ابالفضل
تا به لب میگم یه یا ابالفضل
این دلم میره بهونه میگیره
همیشه زنجیره ضریح نوره
دل اذون میگه
سحر شده دیگه
ستاره ها سمت صبح ظهوره
دنیا دنیا اگه قمر بباره
قمر خیمه ها همتا نداره
دریا دریا
با عنایات حضرت زهرا
میریم از کربلا تا فتح دنیا
قدس و شامات نه تمام این عالم
حریمه اربابه حریم عباس .
من سپر کردم چشم و سر و سینم
هر جا حرم باشه این سپر اونجاس
تویی از ازل امام مهربونم تا ابد مدافع حرم میمونم ./🎶🎵/. دریا دریا ./🎶
☑️حاج محمود کریمی
🔴سینه زنی واحد
🔷 دریا دریا
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#غزل_مدح حضرت رقیه سلام الله علیها سوم محرم
بیچاره هایِ روضهیِ ارباب و گریه ایم
شکرِ خدا که سینه زنان رقیّه ایم
اِقرار می کنیم که بیمارِ دلبریم
محتاجِ آه و روضه و نان رقیّه ایم
در شهر شُهرهایم که مجنون و عاشقیم
دیوانگانِ نام و نشان رقیّه ایم
با دست کوچکش چه گِرهها که واشده
مدّاح آه و تاب و توان رقیّه ایم
تفسیر عشق چیست؟حرم ، کربلا ، دمشق
از عاشقانِ یار و از آنِ رقیّه ایم
گُل کرده است بر لب ما ذکرِ یاحسین
پایِ عَلم پُر از هیجان رقیّه ایم
در روضه های شاهِ کرم بی قرارِ ماه
در ندبه هایِ جمعه زبان رقیّه ایم
📃۹۹/۵/۳۰
#محرم
#شب_سوم_محرم
#غزل
#حضرت_رقیه #سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/emame3vom/28769
.
.
• ﷽ •
#شور
#شب_نهم_محرم
#قمربنی_هاشم_علیه_السلام
حضرت #رقیه_سلام_الله_علیها
متن:خونم حلالت اباالفضل...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
خونم حلالِت ابالفضل/عشقم جمالِت ابالفضل
من به دنبالت ابالفضل/کشته ی چشماتم
تو که خدایِ وفایی/حیدر کربُبلایی
داری چقد تو فدایی/کشته ی چشماتم
کشتهٔ اون چشمونه دلفریبم
میکنی نصیبم کِی تورو ببینم
تو ساقی و من لب تشنهٔ جامت
قربون مرامت عشق بی قرینم
غلام ابالفضلم شرافت همینه
به دنیا و عقبایم سعادت همینه
ندارم به دل دلبر به جز عشقم عباس
بزن مِی ز صهبایش عبادت همینه
یا عباس قمر العشیره
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
زلف کمندِ تو ساقی/طناب دار گداته
کعبه ام خال لباته/خدایِ زیبایی
دلمو بُرده نسیمت/بویِ بهشتِ حریمت
منم و دست کریمت/خدای زیبایی
نهاده ام سر بر تُراب کویت
دل در آرزویَت ای ماه منیرم
دلم میخواد که آخرین نفسهام
رویِ تو ببینم تا برات بمیرم
بمیرم برایِ تو سعادت برامه
حرم حرف اول آخرم از خدامه
نوشتم به لوح دل فداک یاعباس
بگردم به دورت لذت لحظه هامه
یا عباس قمرالعشیره
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
من و هوای رقیه/این دله جای رقیه
گرم نوایِ رقیه/ملیکهٔ قلبم
جلوه ی حضرت زهراء/زینت شونهٔ سقا
رقیه هستیِ بابا/ملیکهٔ قلبم
تو علت این مستی و جنونی
عشق آسمونی یا رقیه سادات
برات بمیرم منتهای عشق و
شبهای دمشق و اون ضریح زیبات
رقیه ز عشق تو طراوت گرفتم
و اسمت چه شیرینه حلاوت گرفتم
نبودم به حدِّ نوکریت ای جانان
من از کلبیِ کوی تو قیمت گرفتم
کربلایی وحید شکری
.👇
عمو ببین از نفس فتادم به خیمه بشتاب برس به دادم
زاده دلبری کریمم با تو در این بلا سهیمم
دیدن من بیا یتیمم عمو حسین جان
به درگه تو خادمم نهال ال هاشمم
فدایی تو قاسمم عمو حسین
عمو عمو عمو حسین
****
دوباره کامم پر از عسل کن چو زنده دیدی مرا بغل کن
از سُم اسب قاتلانم گرچه شکسته استخوانم
اشک تو شد بلای جانم عمو حسین جان
به سینه و به سر نزن عمو بیا کنار من
بیا زیارت حسن عمو حسین
عمو عمو عمو حسین
****
گرفت بغض غمت گلو را نشد که یاری کنم عمو را
رفتن من خجالتت داد بردن نعش تازه داماد
تازه بر عهده تو افتاد عمو حسین جان
فدای دیده ترت مرا قسم به مادرت
ببر کنار اکبرت عمو حسین
عمو عمو عمو حسین
#زمینه
#شب_سوم_محرم
بانوای
#سیدمهدی_میرداماد
از بامت بالاتر بامی نیست
از نامت زیباتر نامی نیست
شیرینی اسمت را بچشانم
عاشورا به کربلا برسانم....🤲
و اذقنی حلاوه ذکرت و ارزقنی زیارت قبرک
یاحسین یاحسین یاحسین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
اول به مدینه مصطفی بر سر زد
دوم به نجف شیر خدا بر سر زد
.
سوم همه ی کون و مکان سینه زدند
تا مادر شاه کربلا بر سر زد
.
بیرق عزا علم شد
رایت هدی علم شد
.
خیمه گاه اهل بیت و
شاه کربلا علم شد
.
تا ابد از الست هر چه بود هر چه هست
انبیاء ؛ اولیاء ؛ کائنات ؛ ممکنات
دم گرفتند همه ؛ یک صدا
.
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
در رکاب پسر شیر خدا بسم الله
.
از چشمه ی تسنیم شراب آوردند
از عصمت توحید نقاب آوردند
.
بر هلهله ی فرشتگان ملکوت
صد آینه از ابوتراب آوردند
.
لشکر حیدر کرار
زیر بیرق علمدار
.
در رکاب شاه احرار
دست به سینه و خبر دار
.
از وهب تا حبیب غرق در عطر سیب
می رسد زمزمه یا طبیب یا غریب
دم گرفتند همه ؛ یک صدا
.
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
هر که می نوشد از این جام بلا بسم الله
.
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
در رکاب پسر شیر خدا بسم الله
.
اول به مدینه مصطفی بر سر زد
دوم به نجف شیر خدا بر سر زد
.
سوم همه ی کون و مکان سینه زدند
تا مادر شاه کربلا بر سر زد
.
شد ثبت در این لوح و قلم واویلا
از قصه ی آن مشک و علم واویلا
.
زینب به حسین زیر لب می گوید
می لرز
|⇦•*خوش اومدی تو از سفر بابا ..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیه اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه* •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
خوش اومدی تو از سفر بابا
تو رو خدا منو ببر
کجا یهو تو بی خبر بابا
گذاشتی رفتی ...
دیگه تمومه گریه و زاری
تمومه این شبایِ بیداری
آخه نگفتی دختری داری
گذاشتی رفتی ...
نذار بازم بهم جسارت شه
همین لباسِ پاره غارت شه
منو ببر که عمه راحت شه
بابا .. بابایی ..
*هی میگفت عمه دلم برا بابام تنگ شده .. عاقبت اومدن جلو خرابه گفتن چرا سر صداس .. گفتن برید کنار .. کی بود باباشُ میخواست .. یه طشتی رو جلو بچه گذاشتن .. بچه ترسیده .. ناخنها شکسته ..
میگفت عمه من غذا نمیخوام .. آخه تقصیر نداره .. سری که توی تنورِ بویِ نون گرفته .. گفتن مگه باباتُ نمیخوای .. این روپوش کنار بزن .. تا روپوشُ کنار زد .. یه مرتبه بچه بغض کرد ... عمه این بابای منه ..!!
بابا همیشه دخترت رو بغل میگرفتی ، حالا باید من بغلت کنم .. بابا ببخش دستام توان نداره ..آخه از رو ناقه افتادم .. شروع کرد موهای بابا رو با پنجه هاش شونه کردن .. نگاه به لب و دندون بابا کرد .. ارباب مقاتل میگه اینقدر با مشت به دهنش زد ..
دختری که از کربلا تا شام بهانۀ بابا رو گرفته .. یه وقت دیدن دیگه صداش نمیآد .. سر یه طرف .. این دختر یه طرف .. هر چی زینب سلام الله علیها میگفت : رقیه ..!! بابات اومده ...
مگه نمیگفتی دلم برای بابا تنگ شده .. همچین که دستشُ آورد بالا دید جون نداره .. دید دستهاش سرد شده .. گفت زن ها بیایید .. باباش اومد بردش ...*
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#پنجم_صفر
#اربعین
👇
.
#سربند_سبک_تسبحات_حضرت_زهرا
#ارباب_من
ارباب من
رهنمای هر دله گمراه
ذکرتو رو میخونم هر گاه
لبیک یا ابی عبدالله
.....
لبیک یا سیدالشهدا
لبیک یا امیر عالمین
لبیک یا شاه کرببلا
سیدُ المظلوم ایهاالحسین(ع)
صل الله علیک یا حسین (ع)
.
#زمینه_حضرت_رقیه_س
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#آه_ای_بابا
☑️بند اول
آه ای بابا
بی تو بخت من شده تیره
دختر تو از همه سیره
دیر نیای که داره میمیره
......
جای سیلی مونده رو صورتم
پر از کبودیه روی تنم
پر از آبله کف پاهام و
جای تازیونه س رو بدنم
مَولاتی رقیه بنتُ الحسَین (ع)
☑️بند دوم
بابا جونم
میخونم با چشمای خون بار
خیلی ما رو می دادن آزار
توی کوچه ها و تو بازار
...
تو هر محله و تو هر مکان
خیلی هی میدادن ما رو عذاب
میریختن خاکستر رو سرمون
وای از تشت و ازمجلس شراب
مَولاتی رقیه بنتُ الحسَین (ع)
☑️بندسوم
بابا جونم
روزی صدهزار دفه مُردم
هر بار که اسم تو رو آوردم
از ضجر و سنان کتک خوردم
......
میگفتی شبیه مادرتم
آره الان بیشتر شبیه ترم
مثل مادر موهام سفیده و
دست به زانو میشم و راه میرم
مَولاتی رقیه بنتُ الحسَین (ع)
💠💠1⃣0⃣0⃣3⃣💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
#شب_سوم_محرم
👇
.
#شب_ششم_محرم
مراسم دهه اول محرم سال 98
شب ششم-بخش دوم- #روضه
حاج سیدرضا #نریمانی
═══🌿🌸🌿🌸🌿═══
لااقل ” این جسمِ عریان مانده ” را .. ، دفنش کنید
نامروّت ها کسی این قدر ظالم می شود
{خودتو برسون به این کاروان
اگه ببینی تصادفی بیرون پیش اومده
یه نفر از دنیا رفته حتی اگر کس و کار هم نداشته باشه
بالاخره میان میبرنش دفنش می کنن خاکش می کنند آخه میگن بده میت نباید روی زمین بمونه
بی بی همچین که اومد وارد خیمه شد دید امامسجاد داره گریه میکنه
چی شده عزیز برادرم فرمود عمه جان مگه نمیبینی اینا دارند کشته های خودشونو خاک میکنن
اما میبینی بابای منو همینطور برهنه بدنشو رها کردن و رفتن
نمیدونم این یه بیت و الان بخونم یا نه
شاید هنوز دلت آماده نشده
پیغمبر وارد شد چی شده دخترم؟ عرضه داشت بابا بچم داره باهام حرف میزنه
فرمود دخترم توهم که در رحم مادرت بودی با اون حرف میزدی آرومش میکردی
عرضه داشت باباجان آخه آروم که نمیکنه
تازه یه حرفهایی هم میزنه که منو به هم ریخته
چی میگه دخترم
هی دو سه روزه میگه انا الغریب انا الغریب...
اما امروز من فاطمه رو به هم ریخته آخه هی میگه أنا العطشان...
پیغمبر شروع کرد روضه بخونه
گریه کن هم بی بی دوعالم
فرمود دخترم حسینت رو اینطور میکشن
نمیدونم پیغمبر چطور روضه خوند اما همه میگن بی بی دو عالم شروع کرد بلند بلند برای حسین گریه کردن
مادر برات بمیره
حالا جا داره این شعر رو بخونم همه باهم گریه کنیم
نمیدونم پیامبر چی خوند اما شاید اینو خوند
مونده روی زمین پیکر تو رها
السلام علی من دفن اهل غرا
خواهر تو که نیست رفته شام بلا
ریگ و رمل بیابون برات گرفته عزا
گریه میکنی هم با همه وجود گریه کن هر کاری می کنی از عمق وجودت بکن
امام صادق فرمودند اگر اشک هم نداری برای امام حسین تباکی کن فرمود برای جدغریب ما آه بکشید بگید حسین....
همه منتظرن مادرش برسه
کاش صدای برادر به خواهرش برسه
دست قاتل اگه به سرش برسه
آخ خدا به داد موی دخترش برسه
حالا آماده شد دلت این یه بیت رو بخونم
آن ردا و آن عبا آن عمامه بس نبود؟
کهنه پیراهن مگر جزو غنایم میشود؟؟
اما امشب شب امام حسنی هاست
امشب شب بچه امام حسنه
شب قاسم ابن الحسنه شب شما جوونا و نوجوانوس شما امشب بیشتر گریه کنید
چقدر شوق شهادت دارید؟ چقدر دوست دارید رو پای ارباب جون بدید
آقا جان خیلی دوس دارم اهلی من العسل
بخدا شهید نشیم میمیریم
دهعا کنید اگر شهید هم نشدیم تو روضه بمیریم
میون این حسین گفتن ها
یهو چشام باز کنم ببینم اربابم بالاسرمه
ارباب سرمو بغل گرفته حسین...
اومد اجازه میدان بگیره آخه مادرش راهیش کرد گفت برو بابات خیلی به من سفارش کرده
اومد پیش عمو، عمو به من اجاره بده منم مثل علی اکبر برم برات بجنگم فداییت بشم
حسین جان به منم اجازه بده برات فدایی بشه
حسین جان ما دست خط از کسی نداریم. دستمون به جایی بند نیست
آشنا ندارم آخه شنیدم به قاسم اجازه ندادی دست خط از باباش آورد
همچین که گوشه خیمه زانوهاشو بغل کرد چرا عمو منو نمیخره
مادر اومد چی شد عزیز دلم
گفت عمو به من اجازه نمیده میگه تو باش بالا سر این زنوبچه باش اما بدون عمو نمیتونم زنده باشم
مادرش گفت غصه نخور یه بغچه آورد. تا بغچه رو آورد بوی امام حسن پیچید هم مادر گریه کرد هم بچه
مادر جان این چیه؟ گفت پدرت فکر اینجاهارو کرده بود میدونست عموت بهت اجازه نمیده یه دستخط نوشت گفت اینو بده به قاسمم به عمو نشون بده
همون موقع که به حسین گفت لا یوم کیومک یا اباعبدالله
مادرش هم موقعی که میخواست جون بده گفت علی جان خیلی مواظب حسینم باش
همه سفارش حسین کردن آی مردم با سفارش اینا داریم گریه میکنیم
نامه رو داد دست قاسم عزیز دلم اینو ببر به عمو نشون بده
سریع دوید پیش عمو ، عمو یه چیزی آوردم دیگه نه نمیتونی بیاری تا نامه رو باز کرد دید دست خط برادرشه
همونچا رو زمین نشست گریه کرد هی میگفت حسنم
کجایی غریبی داداشتو ببینی. شیخ جعفر میگه انقدر همو بغل کردن گریه کردن که ارباب غش کرد
همچین که نامه رو گرفت یاد غصه های مدینه افتاد
نمیدونم همه تا اسم مادر میشنیدن غش میکردن. چی دیدن نمیدونم
علی کجا افتاد؟
امیرالمومنین تو مسجد نشسته یهو دید حسن و حسین دوان دوان
بابا بیا مادرم از دنیا رفت...
علی فاتح خیبر غش کردا نه یه مرد معمولی
همچین که نامه رو گرفت. چی نوشت تو نامه نمیدونم؟؟
وقتی ارباب غش میکنه چی تو نامه میبینه؟؟
شاید نوشته حسین جان اگر بودم مثل کوچه ها وای میسادم
فقط فرقش اینه اونروز کوچیک بودم نتونستم برای مادر کاری کنم ولی امروز جبران میکردم
#شب_ششم_محرم
#روضه
#امام_حسین
#روضه_امام_حسین
#حضرت_زهرا
#امام_حسن
#حاج_سید_رضا_نریمانی
زمزمه۱؛ عزیزِ جونم.mp3
2.77M
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#زمزمه
🔹بابای خوبم🔹
سلام بابای خوبم سلام ای خورشید
تا تو برگشتی برگشت به قلبم امید
سرد بود اینجا چقدر قبل از تو
گرما به دلهامون بخشیدی
شب بود خرابهمون قبل از تو
تا که تابیدی
امشب تا صبح کنار من میمونی
انگار داری نماز شب میخونی؛ دل من خونه
آخه چرا پر از غروبه چشمات
سحر که شد منو ببر باز همرات؛ از این ویرونه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خونِ پیشونیت داره میده آزارم
شبیه راهب اما گلاب ندارم
اما با دستای لرزونم
من شونه میزنم به موهات
شُستم با اشک چشمام بابا
خون از ابروهات
جواب این سؤالو کی میدونه
کی مثلِ دخترت پیشت میمونه؛ تو این زمونه
جواب این سؤالو کی میدونه
کی میشه که بریم دوباره خونه؛ از این ویرونه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خبر داری از حالم بابا میدونم
میخوام بگردم دور تو نمیتونم
بابا بمونه که بعد از تو
چه جوری داده زجرم دنیا
باشه ادامۀ حرفامون
کنار زهرا
برام خرابه مثل یک زندونه
که غربتش دلم رو میسوزونه؛ دل من خونه
جواب این سؤالو کی میدونه
چه جوری جون ندم تو این ویرونه؛ با هربهونه
شاعر: #رضا_خورشیدی_فرد
🏴 مشاهده زمزمههای #دهه_اول_محرم