eitaa logo
کانال نوای عاشقان
18.4هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
424 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری . •┄┅═══••↭••═══┅┄• منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند امان نداد مرا این غم و به جان اُفتاد میانِ سینه ام این دردِ بی امان اُفتاد *برا ولی نعمتت میخوای امشب ناله بزنی و اشک بریزی ..* به راه رویِ زمین مینشینم و خیزَم نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد *این چه زهری بود نانجیب به امام رضا داد .. میان اهل بیت همه رو مسموم کردن به جز ابی عبدالله و حضرت صدیقه سلام الله علیهما .. اما این زهری که به امام رضا دادن یه جیزِ دیگه ای بود ، روایت نوشته سه دانۀ انگور مامونِ ملعون به حضرت داد ، تا تو دهانش گذاشت ، دیدن دست رو جگرش گذاشت .. سریع عباشُ رو سر کشید .. شیخ صدوق رحمه الله علیه نوشته حضرت پنجاه مرتبه رو خاکا نشست .. گاهی صدا میزنه آه جیگرم .. گاهی وقتا صدا میزنه آه پسرم .. اما وقتی محکم رو زمین میخورد میگفت وای مادرم ...* چنان به سینۀ خود چنگ میزنم از آه که شعله بر پر و بالِ کبوتران اُفتاد کشیده ام به سر خود عبا و میگویم بیا جواد که بابایت از توان اُفتاد *اباصلت میگه دم در کاخِ مامونِ ملعون دل تو دلم نبود حضرت فرموده بود اگر دیدی عبا رو سر کشیدم دیگه کار از کار گذشته .. تا در باز شد دیدم امام رضا اومد عبا رو سر کشیده ، با چه سختی اومد تو خونه ، فرمود اباصلت همه درایِ حجره رو ببند، کسی به دیدنم نیاد .. اما لحظاتی بعد دیدم یه نوجوان مه سیمایی لباسِ عزا به تن کرده ، از وجناتش شناختمش پسر امام رضاست ، اما با تعجب پرسیدم آقا همه درایِ حجره رو بسته بودم از کجا وارد شدید؟! فرمود اباصلت خدایی که به یک چشم بهم زدن منو از مدینه به طوس میاره قادر نیست از در بسته وارد کنه؟! خیلی عجیبه والا ، از امام رضا یاد بگیریم ،همیشه سفره مینداخت با کارگرا و کنیزا و غلاما همه باهم سر سفره مینشستن .. اما این لحظات آخر نوشتن مثه شخصِ مار گزیده تو حجره هی به خودش می پیچه رو خاکا .. اما اباصلت میگه سوال کرد حضرت بگو ببینم غلاما غذا خوردن؟! گفتم آقاجان اینا نمیتونن ، دلشون نمیاد بدون شما غذا بخورن . همیشه سر سفره با شما نشستن ، یا امام رضا شب آخرِ امشب یه لقمه معرفتی هم دهان ما بزار .. یه لقمه ای که یه عمر طبق حدیث شما در خونه جدتون باشیم و گریه کنیم .. فرمود یابن شبیب إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ .. میگه آقا همه ی جونِشُ جمع کرد، خودشُ آورد به زحمت سر سفره نشوند به یه چیزی هم تکیه داد حضرت که غلاما راحت غذا بخورن .. همچین که سفره رو جمع کردن روایت میگه حضرت غش کردن رو زمین افتاد .. (چی داری میگی) اینارو گفتم برا این روضه حالا اباصت میگه جوادالائمه رو هدایت کردم به حجرۀ امام رضا ، همین امام رضایی که جون در بدن نداره دیدم همۀ جونِشُ جمع کرد دوان دوان آمد تا جلو در .. دست گردن آقازادش انداخت ، تو بغل جواد رو زمین افتاد .. اونا که پا روضه بزرگ شدن میدونن من چی میخوام بگم .. یه بابا اگه جونم نداشته باشه جوانِشُ رعنا و سالم ببینه انگار جون به بدنش میاد .. شیخ حر عاملی نوشته ابی عبدالله تا نگاهش به علی اکبر افتاد جوانِشُ یه جوری قطعه قطعه دید ، حسین انگار جون از همه بدنش رفت .. جلو چشم همه دیدن حسین رو زمین افتاد .. دوزانو دوزانو داره میاد این روضۀ امشبِ ، اما هرسال یه روزی ام داریم وقتی از امام رضا میخونیم . باقی این غزل یه جایی برده دلُ نمیتونیم ازش بگذرم ..* بیا جواد که از زخمِ زهر می پیچد شبیه عمه اش از پا نفس زنان اُفتاد شبیه دخترکی که پس از پدر کارش به خارهایِ بیابان به خیزران اُفتاد به روی ناقه‌ی عریان نشسته خوابیده و غرقِ خوابِ پدر بود ناگهان اُفتاد *اگه حقش ادا بشه میگم والا اسراف نمیکنم تو روضه* گرفت پهلویِ خود را میان شب ناگاه نگاهِ او به رخ مادری کمان اُفتاد دوید بر سر دامان نشست خوابش برد که زجر آمد و چشمش به نیمه جان اُفتاد رسید زجر دوباره عزایِ کوچه شد و به هر دو گونۀ زهراترین نشان اُفتاد رسید زجر و پِی خود دوان دوانش برد که کارِ پنجه ی زبری به گیسواَش اُفتاد دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس دوباره رأس اباالفضل از سنان اُفتاد حسین ...
. سینه زنی شور زیبا _ ویژۀ وداع با ماه صفر _کربلایی حسین ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ الهی جونم فدات ، حلالم کن حسین کم گریه کردم برات ، حلالم کن حسین مثه یه خواب شیرین بودی شبایِ محرم که سر شد چه زود عمرمون میگذره وقتِ وداع با ماهِ صفر شد ... اگه نبودم سال بعد ، تو روضه ها ، یادم کنید اگه نبودم اربعین ، تو کربلا ، یادم کنید _ فدایِ شال عزات ، حلالم کن حسین نشد بمیرم برات ، حلالم کن حسین حالا یه سال منو دلشوره یه سال حسرت و غصه خوردن عجب حکایتِ شیرینی تو هیات برایِ تو مردن اگه نبودم سال بعد ، تو رو خدا ، یادم کنید اگه رسیدی کربلا ، پایینِ پا ، یادم کنید ____ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ۷
سلام بزرگواران دوسال پیش کربلایی حسین طاهری آخر محرم خونده بودن برا امام حسین ع کم گریه کردم برات حلالم کن حسین فدای شال عزات حلالم کن حسین اگه کسی میتونه پیداکنه ممنون میشم یاعلی
مناجات زیبا باامام رئوف.mp3
3.56M
مرغ بی بال وپرم یاسیدی💔💔 قربون کبوترای حرمت امام رضا😭😭 🎤حجت السلام استاد میرزامحمدی ✅✅✅✅محشــــــــر پیشنهاد دانلود
🥀شهادت حضرت امام رضا علیه السلام🥀 . . 🎶سبک:: :: ممدنبودی ببینی... :: بزم عزاده گیمیشم قاره ... . حاج غلامرضا عینی فرد زنجانی . تپراقلار اوسته جان ویرور – ضامن آهو جانین حقه قربان ویرور – ضامن آهو . واگیر 1 :: یوخ بیرکس آغلاسین گوزلرین باغلاسین . واگیر 2 :: آه و واویلا... . . موسی الرضانی ایتدیلر ظلمیله مسموم غربت ولایتده اولوب هر ندن محروم چاتمور الی برکیمسیه جان ویرر مظلوم تپراقلار اوسته جان ویرور ضامن آهو . . نامه یازوب معصومیه چوخ ملالیله دعوت ایدوب طوسه اونی چوخ جلالیله معصومه دوشدی چوللره شور و حالیله تپراقلار اوسته جان ویرور ضامن آهو . . معصومه قمدا جان ویدوب سینه ده نامه ئولدی رضانی گورمدی اولدی هنگامه قالدی جوادیم عمّه سیز گون دونوب شامه تپراقلار اوسته جان ویرور ضامن آهو . . گاهی دوداقلاردان چخور یاندیران سوزلر گاهی بهارین ابری تک یاش توکور گوزلر سسلور جوادیم هارداسان گوز یولون گوزلر تپراقلار اوسته جان ویرور ضامن آهو . . زهر آلدی شاه طوسیدن طاقت و یارا ماهی کیمی صاق و صولا میل ایدور مولا قلبی یاناندا سسلنور وای آنا زهرا تپراقلار اوسته جان ویرور ضامن آهو . . بیر کشتی بی ساحله بنزورم الان گلزاریده سولموش گله بنزورم الان کُنج قفسده بلبله بنزورم الان تپراقلار اوسته جان ویرور ضامن آهو . . یاندی وجودیم شمع تک یوخدی پروانه غربت ولایتده اوغول دویموشام جانه گل آل دیز اوسته باشیمی نازلی دردانه تپراقلار اوسته جان ویرور ضامن آهو . . خوشدور بالا اولسا آتا جان ویرن دمده عکس قضیّه سختیدور لیکن عالمده آغلور حسین و اکبره حال پر غمده تپراقلار اوسته جان ویرور ضامن آهو . . جدّیم حسینه گل اوغول آغلیاخ باهم من اکبره سن جدّیمه بیز دوتاخ ماتم تنگه گلوبدور کربلا شاهینه سینم تپراقلار اوسته جان ویرور ضامن آهو . . ای حجت هشتم رضا قبریوه قربان ساین بو `عینی فردیدن” کسمه مولا جان قبرین کنارینده یازوب بو سوزی گریان تپراقلار اوسته جان ویرور ضامن آهو . ✍عینی_فرد_زنجانی ترکی ﷽🍁 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫 .
7033333_752.mp3
1.23M
🍃🥀🍃صلوات خاصه امام رضا سلام الله علیه اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي  و حُجَّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ. 🍃🌷🍃🌾🌸🌾🍃
. دل من کبوتر صحن و سرات امام رضا پر می گیره عاشقونه به هوات امام رضا خوش به حال کفتری که از همه زرنگ تره لونه کرده روی گنبد طلات امام رضا هیچکی از در خونت دست خالی رد نمیشه آقا میشه هر کسی که شد گدات امام رضا خستگی ها مو در خونه ت زمین گذاشتم و تو گذاشتی بارمو رو شونه هات امام رضا غریبی خودت ولی غریب نوازی کارته چه گرافتارایی رو میدی نجات امام رضا ضامن آهو شدی دست دل منم بگیر همه عالم میشه صید یه نیگات امام رضا قدمی رنجه کن آقا دم جون دادن من تا که سر بذارم اون لحظه به پات امام رضا غریبونه جون دادی گوشه ی حجره ، الهی بمیرم عزیز فاطمه برات امام رضا گوشه ی دفتر لطفت بنویس اسم ( کمیل ) پیش دعبل و بقیه شاعرات امام رضا کمیل کاشانی .
. خورشید به سوگ مصطفی(ص) میگرید                             مهتاب به حال مجتبی(ع) میگرید،                              در مشهد دل چه کربلایی برپاست                             قومی به شهادت رضا (ع) میگرید. .
بسم ‌الله الرحمن الرحیم شاعران: و ▶️ در محل هرجا صدای عبد گریان شد بلند قامت صاحب کرم از روی ایوان شد بلند نوکری سخت است اما سختیش عشق است عشق پای ما با عشق بر خارمغیلان شد بلند من که هرجایی کم آوردم صدا کردم رضا رعیت آنجایی که کم آورد، سلطان شد بلند ما ز اسب افتاده ایم اما ز اصلِ عشق نه پرچم سبز رضا بر بام تهران شد بلند بیشتر از سائل، آقا بی قرار سائل است بیشتر از شهر ما، آهْ از خراسان شد بلند کافری بودم که با شرط تو رفتم بر سجود بسکه ازخاک تو عطر و بوی ایمان شد بلند  خاک ایران قبل تو لطفی برای کس نداشت تو به ایران آمدی و بَخت ایران شد بلند جزر و مدِّ صحن تو یعنی که رو به گنبدت هر مَلَک افتاد روی خاک و انسان شد بلند شانه بر زلف تو زد مِنّای اهل البیت شد بعد مرگش مرد سَلمانی چو سلمان شد بلند هر کسی که سخت دامان جوادت را گرفت با براتِ کربلای خویش آسان شد بلند گریه بی حد می‌کنی و روی زانو میزنی بابت دستی که بر روی عزیزان شد بلند نام زینب را پس از عباس نامحرم که بُرد.. از ته گودال دادِ شاه عطشان شد بلند! ⏹
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روزی دوبار دربِ بقیع باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود روزی دوبار روضه‌ی تو: وا حسن....حسین ای وای  بی حرم حسن  و بی کفن حسین سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است این مهرِ مادرِ تو چه‌ها کرده بادلت یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد وای از حسین  آب نخورد و کباب شد بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب می‌سوزد آنقدر که شود چون کویر آب از آن به بعد آب فرودست می‌رود روزی هزار مرتبه از دست می‌رود از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است فهمیده‌ام که در جگر آب آتش است سیراب می‌کند همه را ،  تشنه است خود شرمنده است فاطمه را ، تشنه  است خود پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست الماس ریزه‌ها جگرش را دو نیم کرد یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید زینب رسید و گفت که ای وای مادرم "آیا تویی برادر من  نیست باورم" در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد رو  زد برای طفلِ رُباب التماس کرد بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب حیف مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف با التماس گفت عزیزم علی بمان از آب هم مضایقه کردند کوفیان اما چه زود آب دوباره شراره شد دیدی که وقتِ گریه‌ی زهرا دوباره شد شد بازهم بساط غمش جور وایِ من شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت   هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن ... گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت روزی دوبار درب بقیع  باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود ⏹