#شعر#مادر به
سبک #عجب رسمیه
🍃🍂🌾🍃🍂🌾🍃🍂🌾
چه رسمی داره،دوروز دنیا // می ره عزیزت ،،میشی توتنها
خزان گل را ،،بدیده بینی // گل است ومادر،،میون گلها اي مهربانم،آرام جانم // کجایی مادر ،،کجایی مادر به زیر پایت،،بهشته مادر // خدا بنامت،،نوشته مادر
گذار قدم را،،بروی چشمم // دل تو با رحم،،سرشته مادر
ای مهربانم..آرام جانم // مادر کجایی،،مادر کجایی سخته خدایا ،،داغ جدایی // گوشه نشینم ،،از بینوایی
گویم بناله،آه از جدایی // مادر خوبم برگو کجایی ای مهربانم،،آرام جانم // کجایی مادر،کجایی مادر گل بهارم ،،برگردبخونه // غمت زقلبم،،کشد زبونه
چوطفل این دل،،برای مادر // زند شراره،،گیرد بهونه
ای مهربانم.آرام جانم // مادر کجایی،،مادر کجایی،،، درسینه من،،غم حجله بسته // از داغ مرگت،،پشتم شکسته
خدا میدونه ،،پس از تومادر // همیشه باشم،،محزون وخسته ای مهربانم ،،آرام جانم // مادرکجایی،،مادرکجایی
چه سخته یاران،،داغ جدایی // عجب تو دنیا،،چه بی وفایی چه بازی داره، این چرخ گردون // میون هرجمع،،میشه جدایی ای مهربانم،،آرام جانم // مادر کجایی،،مادر کجایی
.
#روضه_در_لفافه
🔹السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ...🔹
رسید صاعقه و شیشۀ گلاب شکست
شب از در آمد و پهلوی آفتاب شکست
چه شعله بود که از شش جهت به باغ افتاد
چه زمهریر، که در چشم غنچه خواب شکست
ورق ورق نفَسِ آیههای قرآن سوخت
حریم امن دعاهای مستجاب شکست
چقدر غمزده پرسید: "بهتری مادر؟"
چقدر قلب حسن بعد این جواب شکست
برای اینکه سر غم به چاه بگذارد
شکست، قامت نخلِ ابوتراب شکست
فائزه زرافشان ✍
#مرثیه_احساسی #فاطمیه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
.................................................................
برای غربت مادر بی قرار و مضطرم
دوباره اومدم بین روضه های مادرم
دلم گرفته از تلخیه مدینه و غماش
غم یه کوچه و اون مرد غریب و روضه هاش
ای وای از غم و مصیبتاش
روضه ی مادر جون به لبم کرده
روضه ی مادر پُر از غم و درده
روضه ی مادر روضه ی مسماره
روضه ی مادر هجوم نامرده
(آه
وای مادر )
زدن یه مادر و نامردا میون کوچه ها
میون شعله سوخت مادر با یه طفل بی گنا
در و شکستن و ریختن توی خونه بی هوا
توو اون شلوغیا مادر موند به زیر دستوپا
میزد فضه رو همش صدا
مادر مارو یکی لگد میزد
نفس مادر به روی لب اومد
پیش چشمای یه عده پست فطرت
مادر مارو مغیره زد بی حد
(آه
وای مادر)
الهی بشکنه اون پایی که زد درو شکست
یا اونکه با لگد زد پهلوی مادرو شکست
خونابه میچکید از زخم عمیق میخ در
نمیره یادم اون وقتی که یکی شد حمله ور
مادر شد توو کوچه بی پسر
پیش چشمای حسن زمین افتاد
مادر سادات به پشت در جون داد
دستای مولا رو عده ای بستند
آه و واویلا از این همه بیداد
(آه
وای مادر)
#عباس_قلعه✍
فاطمیه ۱۴۰۱
#هجوم_به_بیت_وحی
#کوچه_بنی_هاشم #حضرت_زهرا
..........................................
.
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_شهادت
صفای خانۀ من می رود؛ ز رفتن تو
شرر به جان زند ای گل،ز کینه چیدن تو
به غیر غم تو نخوردی ز خوان زندگی ات
بریدم از همه جانا، ز دل بریدن تو
فتاده است به شماره نفس کشیدن من
چودیده ام که چه سختست ،نفس کشیدن تو
سخن مگو ز جدائی،فراق تو درد است
تحملم نَبُوَد از فراق ، گفتن تو
دو دیده واکن و تا آنکه زنده ات بینم
فتاده واهمه ای بر دلم ز خفتن تو
چه کرده میخ و درو ضربۀ غلاف با تو
که برده تاب و توان از تمامی تن تو
مگیر چهره تو از من، بگیر جانم را
که غصه از دل من میرود ز دیدن تو
تمام ترس من اینست، بر دلم ماند
زبعد اینهمه غم آرزوی ماندن تو
چه حیف شد که نشدتا که محسنت بینی
به لب رسیده مرا جان از این ندیدن تو
#اسلام_مولایی ✍
#فاطمیه
.................................................................
🏴 حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها:
🥀 صُبَّت عَلَىَّ مَصَائِبٌ لَو أَنَّهَا
صُبَّت عَلَى الأَيَّامِ صِرنَ لَيَالِيَا 🥀
🥀 مصیبتهایی بر من وارد آمد
که اگر بر روزها وارد میآمد
به شب تبدیل میشدند... 🥀
📚 بحارالأنوار، جلد ۷۹، صفحه ۱۰۶
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
_دلم میخـواد یه شب مدینه باشم
_زائـر اون شکـسته ســـــینه باشم
_دلم میخواد پشـت بقیـــع بشینم
_قـــــبر غـــــریـب مــــادر و ببینم
ان شاءالله وعده منو و شما مدینه،،،کنار قبرستان بقیع،،،
ایام عزای زهرای مرضی،،،بریم خانه امیرالمومنین،،،بریم عیادت مادرمون زهرا،،،مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه،،،
ان شاءالله هر كی مادر داره،،،خدا براش نگه داره،،،، خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده،،،اگه یه روزی بری خونه،،،ببینی مادرت حالش خوب نیست،،، دست و پات رو گم میكنی،،،اگه یه روز ببینی مادرت،،،به سختی داره نفس میکشه،،،دست و پات رو گم میكنی،،،انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد،،، امروز بعد از چند ماه،،،بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد،،،بچه ها تا مادر رو دیدند،،،خوشحال شدند،،،
الحمدلله،،،مادر ما خوب شده،،،
_چون روز ِ آخــر بود كار ِ خانه كردم
_گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم
کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی،،،فرمود اسماء،،،
من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن،،،اگه جواب ندادم اسماء،،،بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم،،،
اسماء میگه،،، دل نگران شدم،،،ساعتی بعد صدا زدم،،، عرضه داشتم،،، یا بنت رسول الله،،،دیدم جواب نیومد،،،
خدایا،،، چه خبر شده،،،چرا بی بی جواب نمیده،،،
دوباره صدا زدم:(یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ )،،،، جواب نیومد،،، وارد حجره شدم،،، پوشیه صورت رو کنار زدم،،، دیدم ای وای،،، بی بی جان به جانان تسلیم کردند،،،
عرضه داشتم بی بی جان،،،سلام منو به پیغمبر خدا برسونید،،،
خدایا،،،
حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم،،،جواب بچه ها رو چی بگم،،،
حسنین وارد شدند،،،
تا اومدند فرمودند اسماء،،،مادرمون زهرا کجاست،،،
دوان دوان وارد حجره شدند،،،کنار بدن بی جان مادر نشستند،،،حالا میخوای گریه کنی بسم الله،،،
امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن،،،
این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر،،،
نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه،،،
امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر...
صدازد:
یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی،،،
مادرجان من حسنم،،، با من حرف بزن مادر،،، الان روح از بدنم جدا میشه مادر،،،
ابی عبدالله اومد،،،آی کربلایی ها،،،
آقاتون اومد...صورت گذاشت کف پاهای مادر،،، هی کف پاهای مادر رو میبوسه،،، صدا میزنه،،،
يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ
مادر،،، من حسینتم،،،با من حرف بزن،،،
مادر،،، اگه با من حرف نزنی میمیرم،،،
مادر،،، مادر،،،
_اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر
_وقت اذان مغــــرب خوابیـــده مادر
اسماء اومد بچه ها رو با احترام،،،از روی جنازه مادر بلند کرد،،،
#گریز_روضع_حضرت_رقیه_س
اما،،،
لا یوم یومِک یا اباعبدالله،،، خوب شد اسماء تو بودی،،، بچه ها زهرای مرضیه رو،،، از کنار جنازه مادر بلند کردی،،،
اما کربلا،،،
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ،،،
چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه،،،کشان کشان،،،
دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند،،،
_ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام
_من از کـــنار پیکــــــــــر بابا نميروم
حسین،،،
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
نوکر زهرا شدم دنیا به نامم گشته است
نام پاک فاطمه ذکر سلامم گشته است
من نمیدانم چه رازی دارد این نام عجیب
گفتن #یا_فاطمه تکیه کلامم گشته است
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#شور
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
قسم به آیات الهی
به معجزات مصطفایی
دلاوریه مرتضایی
فاطمه تو مادر مایی
به حال من توجهت تسکینه
قیامت من با شما تضمینه
رزق من از سفره ی تامینه
چشام فقط از تو کرم میبینه۲
بعد خدا/به تو امیدوارم
خودم رو به/کرمت میسپارم
همیشه در/قلب من میمونی
مادرمی/خیلی دوست دارم۲
🌷مادرمی،خیلی دوست دارم🌷
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
قسم به رتبه ی پیمبر
به هل اتی،سوره حیدر
به آیه های قدر و کوثر
برای شیعه تویی مادر
حب شما برام اصول دینه
تو قبر من اسم شما تلقینه
همسرتون امیر مومنینه
با پسرت رفاقتم دیرینه۲
نوکریتون/شده کار و بارم
تو روضتون/ابری ام،میبارم
همیشه در/قلب من میمونی
مادرمی/خیلی دوست دارم۲
🌷مادرمی،خیلی دوست دارم🌷
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
قسم به غوغای قیامت
به روز واپسین امت
تا که تویی مادر شیعه
خیال شیعه میشه راحت
میای و قلب تو پر از احساسه
نگات به عده ای یه جور خاصه
یه بوی خاص می پیچه بوی یاسه
دست تو،دست قلم عباسه۲
بعد خدا/به تو امیدوارم
بی بی تویی/اسوه ی ایثارم
اگه خدا/بده دختری به من
من اسمشو/فاطمه میذارم
🌷مادرمی،خیلی دوست دارم🌷