eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
349 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اگه ثمر داشتم - قرص قمر داشتم فدا سر حسین اگه چارتا پسر داشتم همیشه غم داشتم - قامت خم داشتم شرمندهٔ فاطمه‌ام قربونی کم داشتم همیشه غم داشتم - قربونی کم داشتم نگید شبش قمر نداره ام البنین پسر نداره فقط بگید عزیز زهرا / مادر نداره اولادی - و من تحت الخضری به فدای - ابی عبدالله ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وقتی بشیر اومد - زینبِ پیر اومد هشتاد و چارتا زن و بچهٔ اسیر اومد قلبمو آزردن - تا مشکو آوردن فهمیدم از صورتاشون خیلی کتک خوردن قلبمو آزردن - دیدم کتک خوردن دیدم قدش خمیده زینب نمی‌دونم چی دیده زینب میگن که زیر دست و پا بود / امید زینب کاشکی زیر - شمشیرا بودم من به جای - ابی عبدالله به فدای - ابی عبدالله ۲ اولادی - و من تحت الخضری به فدای - ابی عبدالله ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خونه خراب میشم - بدجوری آب میشم وقتی که روبرو با چشمای رباب میشم با اینکه غم داره - به روم نمیاره تقصیر عباس منه نداره شیرخواره یه دنیا غم داره - نداره شیرخواره سکینه گفت عمو که جون داد خجالتش نرفته از یاد هر جا می دید من و رباب رو / از نی می افتاد روز و شب - می‌خونم از داغِ کربلای - ابی عبدالله ۳ اولادی - و من تحت الخضری به فدای - ابی عبدالله ۳ . @navaye_asheghaan
زمینه؛ عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر.mp3
3.1M
علیهاالسلام صلى الله على الباكين عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر، يا ام‌بنين خبر سنگينه، خبر پر درده خبر آوردن، زينب بى‌حسين برمى‌گرده زینب... ولی دیگه نه اون زینب زینب با قامتِ کمون میاد جونش میون قتلگاه مونده حالا با حال نیمه‌جون میاد واى از كربلا، وای از کربلا واى از كوفه و شام بلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صلى الله على المظلوم مادری لالایی می‌خونه، آروم آروم رباب غم داره، پای گهواره هنوز مى‌سوزه، يادِ خشکیِ لبِ شيرخواره لالا بخواب آروم جون من انگار هوا هوای بارونه لالا بخواب عمو توی راهه الان به خیمه آب می‌رسونه واى از كربلا، وای از کربلا واى از كوفه و شام بلا شاعر و نغمه‌پرداز: . @navaye_asheghaan
شور؛ فدای حسین.mp3
3.12M
علیهاالسلام علیه‌السلام خطاب به حضرت اباالفضل(علیه‌السلام) تو سردار کربلایی پرچمدار عاشورایی حسین امیر و تویی یارِش حسین امام و تویی مأموم صل اللهُ عَلَی العَطشان صلَّ اللهُ عَلَی المظلوم سینه سپر نکنی، الّا برای حسین هستت فدای حسین، دستت فدای حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو لب‌تشنه، تو دریایی تو سقای خیمه‌هایی تو مرتضای حسینی و حسین پیمبر عاشوراست نذاری خسته و تنها شه تا وقتی پرچم تو بالاست بارون بباره چشات، وقت عزای حسین اشکت فدای حسین، مشکت فدای حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی‌تو دل‌ها غوغا می‌شه‌ چشم خیمه دریا می‌شه تو نیستی و خواهرت زینب رخت اسیری تنش کرده فدا سرت اگه آبی نیست همه می‌خوان عمو برگرده دشمن می‌خنده چرا، با گریه‌های حسین اونجاست که حتی شده، چشمت فدای حسین شاعر و نغمه‌پرداز: . @navaye_asheghaan
شور؛ رفع الله راية العباس.mp3
2.17M
علیهاالسلام علیه‌السلام همه گره‌ها وا می‌شه با، یاد اباالفضل گرهی اگه تو کارته، نادِ اباالفضل تو قاضی الحاجاتی دریایی از خیراتی آقام اباالفضل صاحب جود و کراماتی کاشف غم و بَلیّاتی آقام اباالفضل يه نگاهت درمون درداس رفع الله راية العباس ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو مقام اخلاص و وفا، اهل یقینه ثمرۀ عمر حضرت ام البنینه دل به امامش داده از بند نفس آزاده آقام اباالفضل برای جهاد آماده عالمی به پاش افتاده آقام اباالفضل یا ابن حیدر تویی خیر الناس رفع الله راية العباس ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روز قيامت تا كه مياد، حيدر كرار برا شفاعت رو دستشه، دست علمدار دارم با تو ميثاقى الا يا ايها الساقى آقام اباالفضل شافع همۀ عشاقی همه فانی و تو باقی آقام اباالفضل روز محشر ذكر نوكرهاس رفع الله راية العباس شاعر و نغمه‌پرداز: . @navaye_asheghaan
. علیهاالسلام 🔹عشق ما عباس توست🔹 باز کن چشمان از اندوه مالامال را چار داغ تازه داری، چارفصل سال را پا به پای چار فصل داغ‌هایت مثل ابر بارها خون گریه کردم، منتهی الآمال را... داغ پشت داغ، پشت داغ، پشت داغ... آه داغداران خوب می‌فهمند این احوال را... چار داغت را نیاوردی به رو، گفتی حسین کرد بارانی سؤالت، روز استقبال را عشق تو خون خدا و عشق ما عباس توست او که از حق، جای دستانش گرفته بال را... . @navaye_asheghaan
. علیهاالسلام فدای حُسن دل‌انگیز باغبان شده بود بهار، با همه سرسبزی‌اش خزان شده بود چهار دسته گُلش را به پنج تن بخشید مقیمِ خاکِ درش، هفت آسمان شده بود چه سربلند و سرافراز امتحان پس داد برای عرض ادب، سخت امتحان شده بود به عشق «شیر خدا» از یل دلاور خود گذشت اگر چه در این راه نیمه‌جان شده بود چه امتحان بزرگی! که در رثای حسین -و نه به خاطر فرزند- روضه‌خوان شده بود اگر چه پیر شد از داغِ بی‌امان، اما به پشتوانهٔ زینب دلش جوان شده بود فدای «اُمّ اَبیها» شدن علامت داشت به این سبب قد «اُمّ البنین» کمان شده بود ✍ . @navaye_asheghaan
. علیهاالسلام 🔹ام الادب🔹 ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی، که همراه امیری، چون امیرالمؤمنین باشی ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت، که در بین زنان، تنها تو عباس‌آفرین باشی شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را خدا، یک‌جا به تو بخشید، تا اُمّ البنین باشی همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری مگر بی‌نور می‌شد، مادر زیباترین باشی؟ مگر بی‌نور می‌شد، در دل خورشید بنشینی؟ تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست می‌گیرد رسیدی، باغبانِ غیرةٌ للعالمین باشی رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟ تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً، نه! نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری پس از کرببلا سخت است که اُمّ البنین باشی . @navaye_asheghaan
. با عشق علی همیشه قلب تو تپید ماننـد تـو را خـدا نیاورده پدید از کرب و بلا، «ام فضائل» شده ای بـا مـادری چهـار فــرزنـد شهیـد . @navaye_asheghaan
. علیهاالسلام 🔹آه آتشین🔹 به خون دیده، تر کن آستین را به یاد آور حدیث راستین را ببار از آسمانِ دیده باران اگر گل‌پوش می‌خواهی زمین را بیا بر صخرۀ اندوه چون موج بگیریم از سر ماتم جبین را به دشت سینه چون تن‌پوش خورشید بپوشیم اشک و آه آتشین را بیا روشن کنیم ای دیده با اشک چراغ خاطر امّ‌البنین را همان بانو که حُسنش آفریده‌ست به ذهن آفرینش آفرین را بگیر ای عشق پرواز کلامی که گویم آستانش را سلامی چو شمعی در حریم خانه می‌سوخت که از هُرمش پر پروانه می‌سوخت چه داغی داشت در جان کز شرارش دل هر عاقل و دیوانه می‌سوخت ز حسرت از تنور سرخ آهش در و دیوار هر کاشانه می‌سوخت دل و جانش چو بغض سرخ خورشید ز داغ ماتم جانانه می‌سوخت... به یاد آن کبوترها که رفتند دل او در قفس تنها نمی‌سوخت تمام هیئت افلاک از این درد نگاه ابر بود و گریه می‌کرد! مگر خورشید، آتش در جگر داشت؟ که در دل، زخم‌هایی شعله‌ور داشت دل سنگ از شرار سینه‌اش سوخت به قلب صخره هم آهش اثر داشت پس از کوچ شهیدان از دل دشت چو دریا دامنی از گریه تر داشت به یاد دست‌های ساقی عشق ز غم دستی به دل، دستی به سر داشت نه تنها روز، چون مرغ شباهنگ سر فریاد هر شب تا سحر داشت چو رنگ کاروان کوچ، صد داغ به دل آن مادر از هجر پسر داشت دلی بود و در آن آلالۀ‌ درد چه می‌رُست از نگاهش؟ نالۀ درد... ✍ . @navaye_asheghaan
. شهادت سلام الله علیها میگن که دستاتو بریدن یا اینکه فرقتو دریدن گلامو از رو شاخه چیدن_باورم نمیشه اونا که اهل کینه هستن همونا که حرمت شکستن دستای زینبم رو بستن_باورم نمیشه باورم نمیشه،تو علقمه غوغا شد باورم نمیشه، قد ِ حسینم تا شد باورم نمیشه،که زینبم تنها شد با‌ گریه و با غصه همنشینم "ازین ببعد من اُم ّ بی بَنینم" ............. میگن رقیه رفت اسارت به زینبم شده جسارت گهواره رو بردن به غارت _باورم نمیشه میگن سرا به نیزه ها شد قیامتی تو کربلا شد سر حسین من جدا شد_باورم نمیشه باورم نمیشه،زینب شده آواره باورم نمیشه،که پیر شده یکباره باورم نمیشه،خیالشم دشواره ام الادب من مادر حزینم "ازین ببعد من اُم ّ بی بَنینم" ......... میگن که خیمه شو سوزوندن رو خاکا بچه شو کشوندن پیاده حتی میدووندن_باورم نمیشه میگن تا رفتی سمت گودال دیدی تنی که شد لگد مال شبیه زهرا رفتی از حال_باورم نمیشه باورم نمیشه،اینا چقد نامردن باورم نمیشه،چقد تو رو آزردن باورم نمیشه،بی احترامت کردن من مونس امیر مومنینم "ازین ببعد من اُم ّ بی بَنینم" ✍ 👇👇👇 @navaye_asheghaan
. ■ برای علیها السلام...مادر ابالفضلی های عالم چگونه وصف کنم، فخر بانوان عرب را زنی که برده ابالفضل از او به ارث، ادب را زنی ز قوم رشادت، ز خاندان شجاعت که شرح داده عقیل از همین قبیل، نسب را یکی از آنهمه عامر که جدّ مادری اوست که خود گرفته به بازی سرِ سنان غضب را بنی کلاب، همان شرزه شیر کز دم شمشیر به بزم رزم، قفاخور کند سگان عرب را مگر ز سفره ام البنین مدد شود این طبع که الکن است قلم گاه مدح، لام لقب را زنی که بر تن عباس کرده بافه ی غیرت چنان که یاد علی کرد هر که دید سلب را مهِ عشیره و عبدلله ست و جعفر و عثمان هماره چارقد ستر، آن عفیفه ی رب را یگانه ای ست که بسته ز چارسوی حوادث چهار فرزندش، راهِ قوم جنگ طلب را به شرح جنگ ابوفاضلش چه گویمت؟ این بس که ذوالفقار علی واکند دومرتبه لب را برید دشمن دون سر، از آن نخیل تناور که مرگ را خوش می داشت، چون عرب که رطب را برید دست و نبرید عهد دوست، گواهم علم که دید یزید و سرود بانگِ عجب را اگر چه او همه صبر و رضاست، شاکر از آنم که چشم مادر غیرت ندید بزم طرب را نگفت جعفر و عباس...گفت وای حسینم به درک او نرسیدم ز من مپرس سبب را گریسته ست همه عمر در هوای محرم چنان که گویی پلکش به صبح دوخته شب را ✍ .@navaye_asheghaan
4_5782632083436344200.mp3
10.22M
یانی 📝 الا مادر به قربون جمالت ... 🎤 حاج محمد فراهانی 🕌 مجمع یاس کبود 📆 یکشنبه ۰۲/۱۰/۰۳ ایام از دو چشم یاس میخوانم بیا شعری از احساس میخوانم بیا نیستم قابل ولی ارباب من روضه عباس میخوانم بیا ............ الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چو طفلان این سخنها را شنیدند همه از هم خجالت می کشیدند ............... دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت ............... سکینه جان گریه کنه تموم این مسیری سکینه جان سراغ سقا رو ازم نگیری سکینه جان من بمیرم ،باید بری اسیری زینب من بگو همه زیوَرا رو درارن زینب من گوشوارو انگشترا رو درارن ایشالله که، کاری دیگه به معجرا ندارن ........ @navaye_asheghaan
. جز با زلال نور الهی نسب نداشت ذکری به غیر نام علی روی لب نداشت . دردی به غیر غربت شاه عرب نداشت هرگز کسی شبیه به این زن ، ادب نداشت . آماده کرده بود سپرهای خویش را تعلیم داده بود پسرهای خویش را . تا پاسدار خیمه ی آل عبا شوند با راه و رسم عشق و جنون آشنا شوند . هم داستان ماه ترین ماه ها شوند مردان پاکباخته ی کربلا شوند . ام البنین که چار یل بی قرینه داشت تنها مدال عشق علی را به سینه داشت . بانوی خانه ای است که هم ایلیایی اند هم پای تا به سر همگی مصطفایی اند . اهل مدینه اند ولی کربلایی اند از نسل کوثرند سراپا خدایی اند . عمری است دل به ساحت خورشید داده است سرمایه اش محبت این خانواده است . تا روز حشر مکتب او مکتب علی ست لب وا نکرد و دید که جان بر لب علی ست . او آشنای تاب و تب هر شب علی ست با افتخار ، خادمه ی زینب علی ست . بر سفره ای که داشت فقط آب و نان جو لبریز بود از میِ اِیّاکَ نـَعْبُد و … . سر مست بود از خمِ اِیّاکَ نَسْتَعین بی شک رسیده بود به سر منزل یقین . ام البنین چه کرد زمانی که شاه دین یعنی عزیزِ فاطمه افتاد بر زمین … . با این که بعد روز دهم یک پسر نداشت یک لحظه از حسین و حسن دست بر نداشت . الحق که جایگاه علی را شناخته در کوره ی محبت مولا گداخته . هرگز به زرق و برق جهان دل نباخته با نان خشک و خالی این خانه ساخته . ما تشنه ایم تشنه ی لحن حماسی اش صد مرحبا به این همه زهرا شناسی اش . از راه دور ، محو تماشای کربلا است دلواپس عمیق ترین جای کربلا است . آموزگار حضرت سقای کربلا است او مادر شهید ترین های کربلا است . این زن که خاک را به نظر کیمیا کند آیا شود که روزی ما کربلا کند ✍ . @navaye_asheghaan
. با موضوع شهادت علیهاالسلام ای التیام زخم دل ِ بی قرارها درمان اشک دیده ی چشم انتظارها از کودکی به آمدنت دل سپرده ایم افسوس! از حضور تو فیضی نبرده ایم جمعه به جمعه در طلبت ندبه خوانده ایم اما هنوز بر سر راه تو مانده ایم آقا ببین که منتظرت دل شکسته است از غصه ی ندیدن روی تو خسته است آقا نه این که منتظرت ناامید شد اما ببین تمامی مویش سپید شد قبل از رسیدن ِ خبر مرگ ِ نوکرت مولا به او بده خبر درک ِ محضرت ای باغبان که منتقم یاس احمدی ایّام فاطمیّه گذشت و نیامدی امسال هم بدون تو بگذشت روضه ها در جمع ما نیامدی ای صاحب ِ عزا آقا هنوز چشم‌ تو دریاست در بقیع گویا هنوز بزم تو برپاست در بقیع بر روی خاک، همدم آهی حزین شدی دردآشنای روضه ی امّ البنین شدی گویی هنوز ناله ی او می رسد به گوش بین ِگریز مقتل او می روی ز هوش در پیش چار نقش ِمزار است محتضر باریده است پای غمش چشم ِ رهگذر از بس که روضه را به لب آب برده است حتماً به دلخوشی، دگر آبی نخورده است گاهی کشیده با سر ِ انگشت خود علم در پای آن کشیده دو دست ِ شده قلم دل را که برده علقمه با حال ِ نیمه جان با صورتش به روی زمین خورده ناگهان وقتی که صورتش به روی خاک می رسد نوبت به روضه ی تن صد چاک می رسد با پای دل به گوشه ی گودال می رود در زیر بار ِ لطمه اش از حال می رود خنجر رسید و حنجر شاهی بریده شد ام البنین میان عزایش شهیده شد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ......... . @navaye_asheghaan
307.5K
س 🎤کربلایی محمد علی رضایی @navaye_asheghaan
. با موضوع علیهاالسلام بیا عزیز دل فاطمه، جهان غوغاست که بی تو دوره ی سخت جهنم ِدنیاست چقدر ظلم و ستم،چاره اش ظهور توست حکومت علوی تو آرزوی ماست چرا هنوز نفهمیده طالب دنیا فقط زمان ظهور تو زندگی زیباست هزارسال گذشته کسی به فکرت نیست هزارسال چرا خیمه ی تو در صحراست طرید و خائفی از دست شیعیان خود برای قلب حزین تو، ذی طُویٰ مأواست تو صاحب همه ی روضه های ما هستی چرا همیشه بدون تو روضه ها برپاست به روضه های عموجان همیشه حساسی بیا که روضه ی جانسوز مادر سقّاست نشسته بر روی خاک و کشیده چندین قبر دلش اسیر غم روضه های عاشوراست گذشته از نظرش مشک پاره ی عباس چقدر کودک لب تشنه بین دو دریاست میان علقمه خورده زمین ابالفضلش حسین با قد خم پیش پیکرش تنهاست زمان بوسه به دست بریده اش، دق کرد چه دیده است؟ پناهش مقطع الاعضاست چگونه تیر سه شعبه کشیده از چشمش؟ جواب ناله ی او از چه خنده ی اعداست؟ دلش کنار تن پاره پاره ی عبّاس مدینه رفته، سبب؛ بوی مادرش زهراست ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan
. بند اول باز مدینه و داغِ، مادری که حزینه لحظه‌های آخرِ، بی‌بی ام‌بنینه حالا که میمیرم، کاش بیای عباسم تو که دستای رشیدی داری نمیخوام زحمت شم، واسه زین‌العابدین کاش بیای تابوتمو برداری با داغ تو سینه‌ام میمیرم ام بی بنینم میمیرم کاش زهرا نیاد که شرمنده‌ام زهرا رو ببینم میمیرم یا ام‌الابوالفضل ادرکنی بند دوم سر نمیشه شبای، روضه‌های مدینه روضه امشب خونه‌ی، بی‌بی ام‌بنینه روضه‌خون زینبه و، میگه ای مادر جان تو خرابه لاله‌مون پرپر شد انقدر با کعب نی، زدنش که عاقبت دختر سه‌ساله‌مون پرپر شد از اون شب که گم شد، غم توی چشمای پر از احساسش بود وقتی زجر آوردش از صحرا دنبال عمو عباسش بود یا ام‌‌الابوالفضل ادرکنی بند سوم یادش اومده حالا، حرفایی که شنیده یاد اون سوالی که، از بشیر پرسیده از حسینم چه خبر، کاشکی جون بدن براش همه عالم زیر این چرخ کبود باورم نمیشه که، میگی تشنه کشتنش آخه اونجا مگه عباس نبود باورم نمیشه افتادی رو سینه‌ات نشستن یا مظلوم حتی روی نیزه نامردا چشماتو نبستن یا مظلوم واویلا حسینم واویلا .@navaye_asheghaan
. تــوی آخـرین شبت گریه نکن داره می سوزه لبت گریه نکن تــو رو جون زینبت گریه نکن دیگه بسه شدی آب خـودتو نــده عذاب چرا آب نمی خوری شدی خیره به رباب *(مادر ادب     مادر وفــا   ام بی بنین    ام الشهدا) ۲ چرا مضطرب شدی و سر به زیر جــواب سـوالمو بــده بشیــر مگه دختــر علی میشه اسیر!؟ چرا مونده بی کفن بــدن حسیــن مـن بــرام از غریبیــه پسـرم حرفی بزن غصه ی حسین    می کشه منو من به کی بگم    داغ پیــرهنـو *(مادر ادب    مادر وفــا   ام بی بنین   ام الشهدا) ۲ بــرا پیکــرت دیــگه رمــق نمونــد پیش تو هر کسی از فرات میخوند ناله هات قلب بقیعو مــی سوزوند داره می باره چشات پُــرِ حســرت نگــات ذکر "یا حسین حسین" همیشـه روی لبـات روضه میخونی  واسه کربلا گریه می کنی    یاد عاشورا *(مادر ادب      مادر وفــا   ام بی بنین     ام الشهدا) ۲ @navaye_asheghaan
. حاجتی داری بیا با دلی زار و غمین پَهنِ دوباره تو شهر سفره ی ام البنین عزا عزایِ مادرِ اباالفضل صاحبْ عزا امامِ ساجدینه هرکسی عاشق اباالفضل باشه تو روضه‌ی ام البنین می‌شینه حقِ اباالفضلت بی بی حاجتم روا کُن امشب منو زائرِ اربابم توی کربلا کُن امشب یا ام البنین بی بی(۴) مادرِ عشق و اَدب مادرِ آزادگی برا اباالفضلِ تو دیوونم از بَچگی به زهرا کردی اقتدا که بی‌بی تمومِ بچه هات فدایی شدن تو کربلا با لبِ تشنه همه فدایِ شاهِ کربلایی شدن بعدِ فاطمه بر حیدر همدم و اَنیس و یاری يادِ فاطمه بر زينب اِرادتی ویژه داری یا ام البنین بی بی(۴) کُنجِ بقیع می‌شینی نداری آرامشی یادِ پسرهات چهار صورتِ قبر می‌کشی وقتی بشیر برات خبر آورده گفتی بگو بشیر زِ نور عینم وقتی‌که گفت عباس تو شهید شد گفتی که عباسم فدا حسینم هستی از رُباب شرمنده مثلِ زینبی تو مُضطر تنها روضه‌ی تو اِینه یا حسین غریبِ مادر یا ام البنین بی بی(۴) @navaye_asheghaan
. سلام الله علیها ای مادرِ مرد آفرین.. ام البنین ام البنین ای بانوی صبر و یقین.. ام البنین ام البنین ای با امامان همنشین.. ام البنین ام البنین نورِ امیرالمؤمنین.. ام البنین ام النبین مادرِ سقایی... دوای دردایی ام الادب هستی.. نورِ دل مایی سفره ی، نذریه، تو حاجت میده عشق تو..،به دلا، حلاوت میده کربلا..، یه ماها، رو سفره اَت میده بی بی جان.. ام البنین عباسِ تو عشقِ منه.. ام البنین ام البنین قلبم به عشقش میزنه.. ام البنین ام البنین فدای چار تا گوهرت.. ام البنین ام البنین کردی دفاع از حیدرت.. ام البنین ام البنین مادرِ عباسی.. رو حسین حساسی گفتی علی حقه.. تو حق رو میشناسی تو مثه، فاطمه، موندی با علی گفتی هر، جا فقط، یا مولا علی یاد دادی، به عباس، بگه یا علی.. بی بی جان.. ام البنین فدایِ رنج و صبر تو.. ام البنین ام البنین شده ویرونه قبر تو.. ام البنین ام البنین مدینه بی تابه برات.. ام البنین ام البنین فدای سوزِ روضه هات..ام البنین ام البنین حرم بپا میشه.. یه روز بنا میشه.. صحن و سرات یکّی.. با مجتبی میشه آخرش، می‌سازه، مهدی یک حرم تو بقیع، میزنیم، با عباس قدم.. نوکرا، تم میرن، زیر یک علم.. بی بی جان.. ام البنین @navaye_asheghaan
. سلام الله علیها.. ام البنین.. ای مادر سقا کجا بودی.. توی کرببلا شد دستای..عباسِ تو جدا ام البنین.. ای وای ای وای.. ای وای ای وای عباس.. ام البنین.. تو علقمه غوغاس چشمِ عباس..هدفِ دشمن‌هاس روی زمین.. تنش ارباً ارباس ام البنین.. ای وای ای وای.. ای وای ای وای عباس.. اومد حسین.. دستِ‌شه بر کمر.. شکسته شد.. فرقِ سرِ قمر.. بعدِ عباس.. زینبِ خون جگر ام البنین.. ای وای ای وای.. ای وای ای وای عباس.. گفته بشیر.. یاس تو پرپر شد تو علقمه.. چی با اون پیکر شد عباس تو.. بی‌دست و بی‌سر شد ام البنین.. ای وای ای وای.. ای وای ای وای عباس.. ام البنین.. شد کربلا غوغا.. بعدِ عباس.. حسین میشه تنها میره سرش.. به روی نیزه ها ام البنین.. ای وای ای وای.. ای وای ای وای حسین.. بعدِ حسین.. زینب میشه بی‌کس تو قتلگاه.. اُفتاده از نفس نه حسین و.. نه عباسِ تو هست.. ام البنین.. ای وای ای وای.. ای وای ای وای حسین.. ام البنین.. ای وای از اسارت نبودی و.. شد به ما جسارت گوشواره‌ها..مون رفته به غارت ام البنین.. ای وای ای وای.. ای وای ای وای زینب.. زَد حرمله.. به ما تازیونه رقیه رو.. زدن وحشیونه رویِ نیزه.. چشِ عباس خونه ام البنین.. ای وای ای وای.. ای وای ای وای زینب.. .@navaye_asheghaan
. کاربردی سلام الله علیها ای ادب را مظهر نور چشم حیدر مادر عباس و.. ای شفیعِ محشر رفتی از دنیا... با دلی خون بار می‌روی نزدِ... حیدر کرار آه و واویلا.. تو شنیدی از غم کربلا و ماتم شد تن عباست.. با عمودی دَرهَم در کنار چار... قبر بی پیکر میکنی ناله... بر شَهِ بی سر آه و واویلا.. تو شنیدی اما... تو ندیدی غم ها زینبت دید از تَل شد حسینش تنها تشنه جون داده... در دل غربت بعد عباس شد... خیمه ها غارت آه و واویلا.. سفره‌ی تو بی بی سفره‌ی احساسه روزیِ ما دستِ.. حضرتِ عباسه دست عباسِت... کارم اُفتاده اربعین آقا... کربلام داده یا ابوفاضل.. .👇👇👇👇 @navaye_asheghaan
می گویَم از رودی کَز او یَم می شود تامین از اشک او باران نم نم می شود تامین با دودِ آهَش شعله ی غم می شود تامین از دستپختش رزق عالم می شود تامین قربان فقری که مرا مسکین‌ترین نامید من را گدای سفره ی ام البنین نامید تو آمدی تا دست حق را آستین باشی مثل ستونی..،محکماتِ بیتِ دین باشی انگشتریِ عشق را نقش نگین باشی اصلاً به تو می آید عباس‌آفرین باشی هستیِ معشوقِ فرات از نورِ هست توست تربیت ماه بنی هاشم به دست توست فصل خزان را خنده های تو بهارش کرد جاروی تو عرش زمین را بی غبارش کرد بیتِ علی را نور چشم ات نو نَوارش کرد لفظِ ادب را نام تو بااعتبارش کرد این احترامی که به زهرا می کنی..،عشق است در قلب حیدر خویش را جا می کنی عشق است از آن زمان که نور تو در خطَّ دید آمد جبریل بالش را به خاک تو کشید..،آمد کوه صلابت از وقارت تا شنید..،آمد چار آینه از شیشه ی عمرت پدید آمد خرج علی کردی همین احساس هایت را نذر حسین ات کرده ای عباس هایت را ابر کبودی قاتل مهتاب باشد؟ نه با تو حسن در کوچه ها بی تاب باشد؟نه زینب از این بی مادری بی خواب باشد؟نه شب ها حسین فاطمه بی آب باشد؟نه سرچشمه ی مِهر تو در این خانه می جوشد لب‌تشنه ی زهرا ز دستت آب می نوشد امّا امان از ساعتی که قلب دنیا سوخت از تشنگی لب های خشکِ روح دریا سوخت روی لب طفلان صدای آب..،بابا..،سوخت تا تیر بر مشکی اصابت کرد..،سقا سوخت رد سیاهی روی مهتاب شبت افتاد عباس تا نقش زمین شد..،زینبت افتاد دیگر پس از او تیرهای بی درنگ انداخت آن نیزه‌داری که به سمت شاه سنگ انداخت خونابه روی رمل های سرخ‌،رنگ انداخت نامردی آنجا بر لباس کهنه چنگ انداخت سرنیزه ها شاه تو را از حال می بردند ارباب ما را تا تهِ گودال می بردند جسم حسین تو معما شد..،نبودی که نیزه میان حلق او جا شد..،نبودی که بالای تل زینب قدش تا شد..،نبودی که پای حرامی در حرم وا شد..،نبودی که ای وای از اطفال از اطفال از اطفال... شمر از تهِ گودال آمد در پیِ خلخال زینب کجا و ناقه های بی امان..،بی بی زینب کجا و آن همه زخم زبان..،بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..،بی بی زینب کجا و ضربه های خیزران..،بی بی نامحرمان اطراف زینب تاب می خوردند با حرمله پیش ربابت آب می خوردند 🔸شاعر:       ========================== این نخل کهنسال ثمر داشته روزی منظومه ی او چند قمر داشته روزی این مادر بی کس که سر قبر نشسته در دامن خود چند پسر داشته روزی دنبال سر فاطمه تا سر حد جانش در بیت ولا سینه سپر داشته روزی هم فضه هم أسما اگر او بود نبودند این فاطمه از بسکه هنر داشته روزی یک فاطمه این است و یک فاطمه آن است آن هم ز همین کوچه گذر داشته روزی در بین همین کوچه ی غم موقع برگشت زهرای جوان درد کمر داشته روزی جز خدمت اولاد علی مادر عباس هیهات اگر میل دگر داشته روزی از شدت اشک عطر گل یاس گرفته در خانه ی خود روضه ی عباس گرفته عباس نگو ماه شبم تار شد و رفت در کرببلا حیدر کرار شد و رفت این خوش قدوبالا شدنش دردسرش شد ما بین دو صد تیر گرفتار شد و رفت گفتند عمودی به سرش خورد و زمین خورد گفتند که تیر سپری خار شد و رفت شرمنده ام از روی رباب و علی اصغر با هلهله ی حرمله بیدار شد و رفت از خیمه ی زنها خبر آمد به مدینه زینب دو سه جا راهی بازار شد و رفت 🔸شاعر:       ========================= @navaye_asheghaan