قصیده ی (بدون الف) در منقبت حضرت علی (ع)
#مدح
#شعر_بدون_الف
#شهادت_امیرالمؤمنین
(عــدل مطــلق)
مَظهــر حــق شـــیر حـــق مُظهــر علی
محــور دیــن ، میــر دیــن گســتر علی
کــوکــب بـــرج فضـیلت ، نـــور علـــم
عـــدل مطـلق ، معـــدلــت پـــرور علی
چــون سمــیّ ِ حضـرت حـــیّ قــدیــم
در ضمیـــر عشـق حـــق ، مضمـــر علی
بــود کـودک ، حیــّـه در ، در مهـــد شد
پـس ملـقــب گشـت بـــر حیــــدر علی
پیـــروِ دیـــن رســـولِ (ص) منـتخــب
هـمــــدم و هـمخـــوی پیــغمــــبر علی
بـــود مخلـــص در عبـــودیت چو بـود
مــرجـــع علـــم و عمـــل ، یکــسر علی
مَصـــدر لطــف و کـــرم بـــود و شرف
معــــدن فـیــض و یـَــم کـــوثـــر علی
هست جــز ختـــم رســـل بر مسلمیــن
در فضیــلــت ، مِهـتـــر و بـــرتـــر علی
گفــت پیغمـــبر که هسـتم شهــر علـــم
هســت بـــر شهــــر نبـــوّت ، در - علی
مفتخـــر بر وی ، جمیـــع مـــؤمـنـــیـن
بــر همــه ـ گیـــتی بـــوَد مفخـــر علی
در صوف رزم و بــزم و عــزم و جــزم
بـــود در هر نقطـــه ، مسـتحضــر علی
هرچه مشکل بود و معضــل، بـیدریــغ
چـــون پیمـــبر ، بــود مسـتظهـــر علی
در نبـــرد و غـــزّه ی بــــدر و حـنـــیـن
بـــود در قـلــــع عــــدو ، صفــــدر علی
جنـــگ خنــــدق در نــبــــرد عـبــــدوُد
هـــم نـبــــرد وی نـبـــودی ، گــــر علی
مــرحــب خیـــبر بکشـت و فتـــح کرد
در هجــــومـــی قلعــــهی خیـــبر علی
روز ِ رزم ِ مشــــرکــیـــــن ِ ددمـنــــش
بـود بهــــر مســلـمـیـــن ، سَـــرور علی
در شـب هجـــرت ، پــی حفـــظ نبـــی
چــون محمـــــد خفــت در بســتر علی
گفــت پیغمـــبر به حکـــم ســرمـــدی :
هست بـر دیــن سَــروَر و مَصـــدر علی
بعــد ِ پیغمـــبر که بــر رغـــم غـــدیـــر
شد به دسـت ملحــدیــن مضـــطر علی
چون سـه تـن بـیدیـن ستم هرگز نکرد
هیـــچ ملـعـــون سـتـمگــــر ، بـــر علی
بس ســتم کـردنــد بــر وی مشــرکیــن
دسـت بگــرفتــی بـــه فـــرق سـر علی
منـــزوی گــردیــد و طبـــق مصلـحـت
کــــرد تــــرک مسجــــد و منـــبـر علی
بعـــد ِ چندی طبـــق تصمیـــم عمـــوم
شـد زعیـــم و میـــر و سرلشکـــر علی
دشمن بـیدیـن و حــقکـش در دمشـق
دیـد چون در کــوفـــه شد رهبـــر علی
ریخت طـرح قـتــل وی پس کشته شد
شمــع حــق ، خـورشید روشنگـــر علی
تیــغ دشمـن چون سـرش منشــق نمود
شکـر حـق فـرمـود ، فـی محضــر علی
خون فرقش چونکه در مسجد بریخت
بـــر زمیــن بخشـید زیــب و فـَــر علی
گر شهیــد عشقِ حــق شد در سجـــود
فــدیــه ی معشــوق ، کــردی بـــر علی
"فــزت" فرمودی "به ربّ کعبــه" چون
ربّ ِ کـعـبـــه در گــشـــودی بـــــر علی
کیفـــر جـــور عـــدو بی چـون و چنـد
میدهـــد در صحـنـــه ی محشــر علی
چــون قســیــم جـنـــت و دوزخ بـــوَد
میدهــد بـر نیــک و بـــد، کیفــــر علی
(شمس قم) جــز بیـت آخــر "بی الـف"
گفــت : مـــدح ســاقــی کـــوثـــر علی
شادروان سید علیرضا شمس قمی
1370
@navaye_asheghaan
"اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا اَمِیرالْمؤمِنین"
#مدح
#ولایت
#امیرالمؤمنین
(ساقی کوثر)
رخش عدالت ـ اگر سوار ندارد
هست حماری که : اعتبار ندارد
کِلک هنر نیست گر بهدست هنرمند
میشکند چون که ابتکار ندارد
زردی مغرب کجا به رنگ طلوع است
فصل خزان ، رونق بهار ندارد
عدل بوَد لشکر عظیم ممالک
کشور بی لشکر اقتدار ندارد
لشکر اسلام را علیست علمدار
بهتر از او حق به روزگار ندارد
باک نداریم در مصاف کسی که
تیزتر از تیغ ذوالفقار ندارد
ایکه سواری تو بر حمار حماقت!
جز به فلاکت ، تو را دچار ندارد
باد غرورت دهد به بادِ هَریمن
کینهی شیطان ز ما شمار ندارد
وام گرفتم ز بیدل از سر عسرت
بهتر از این بر من افتخار ندارد :
"کینه به سیلاب دِه ز نرمی طینت
سنگ چو شد مومیا ، شرار ندارد"
خلق میازاری از مصالح دشمن
بحر نگونبختیاش کنار ندارد
آنکه کمر کرده خم به نزد ستمگر
آلت دست است و اختیار ندارد
بسکه حقارت پذیر گشته دریغا
جرأت ِ ابراز ِ انزجار ، ندارد
کرده خودش را درون پیله گرفتار
پیلهی خودساخته ، فرار ندارد
هست دلیکه انیس و پیرو اغیار
محض وقاحت بوَد ، وقار ندارد
حیثیتاش چون رَود به باد رذالت
راه ، پس از آن به جز مزار ندارد
دیدهی دل وا نما به روی حقیقت
گر ز گنه ـ دیدهات ـ غبار ندارد
(ساقیِ) کوثر، علی ز خمّ غدیر است
کس به جز او جام خوشگوار ندارد
آن که کند تر لب از شراب ولایش
در دو جهان ، غصه ی خمار ندارد.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@navaye_asheghaan
|⇦•مراسم احیا...
#قسمت_اول #توسل و قرآن بر سرگرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده #شب_بیست_وسوم ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج محمدرضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*قرآنها رو جلو دیده اتون باز کنید..*
"اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ..."
* قرآنها رو بر سر بگذارید:*
"اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ "
"ده مرتبه: بِکَ یا الله.."
*امیرالمومنین فرمود: اگر رحمت خدا به صد قسمت تقسیم بشه یک قسمتش بین همه ی بشر و همه ی موجودات تقسیم شده..بقیه اش همه رحمانیت و رحیمیت خودِ خداست...*
"ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ.."
*مالک ابن انس میگه: شخصی بیابان نشین وارد مسجد پیغمبر شد سلام کرد گفت: یا رسول الله! قیامت چه زمانی است؟ موقع نماز بود پیغمبر نمازش رو خوند بعدنماز این عرب بادیه نشین رو صدا زد ..فرمود: بیا جلو ..توکه از قیامت سوال کردی چی برا قیامت آماده کردی؟گفت از اعمال چیز زیادی ندارم.نه نمازی نه روزه درست درمونی..من فقط خدا و پیغمبرش رو دوس دارم..پیغمبر یه نگاه کرد فرمود: غصه نخور هرکسی با اون چیزی محشور میشه که بهش علاقه داره.... کنایه از این داره که تو به ما علاقه داری قیامت هم با مایی... *
"ده مرتبه: بِعلیٍّ.."
*ام سلمه میگه: دیدم پیغمبر امیرالمومنین رو به یه سفری فرستاد.. بعد مدتی دیدم پیغمبر زیر لب میگه:خدایا! من از دنیا نرم یه وقت. میگه تعجب کردم، رسول خدا میگه من نمیرم.. یعنی چی؟ بعد دیدم با جمله بعدی پیغمبر کاملش کرد. خدا یا من نمیرم تا یه بار دیگه علی رو ببینم..
محمد حنفیه میگه: شب آخر فرزندان امیرالمومنین دورش بودن همه رو جمع کرد وصیت کرد سفارش کرد از همه بیشتر با امامحسن صحبت کرد سفارش کرد. با حسنین صحبت کرد. امورات رو به امام مجتبی سپرد..بعضیا رو جداگانه وصیت کرد..میگه ساعتی مولا به هوش می اومدچشماش رو باز می کرد می دید بچه هاش دارن گریه می کنن..«انقدر یتیما برا امیرالمومنین شیر آوردن .مولا دوست نداشت دل یه یتیمم بشکنه. فرمود: یه ظرف بزرگی بیاریدهمهٔ این شیر را رو بریزید تو این ظرف ..یه تیکه خورد دل هیچ یتیمی نشکنه..»
تا به هوش اومد دید بچه ها دارن گریه می کنن محمد حنفیه میگه دیدم لحظه ی آخره امیرالمونینِ... فرمود: این پیامبرِ، این حمزه است، اینجعفرِ اومدن به استقبال من..
من یه علیدیگه هم سراغ دارم توکربلا ابی عبدالله سرش رو به دامن گرفت صدا زد .."هذا جدی رسول الله قد سقانی بکاسه"یه وقت صدا زد.."هذهی جدتی فاطمه" اینم مادرت زهراست اومده..چنان علی اکبر رو بغل کرد..*
بنا نبود که آفت به باغ ما بزند
پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند
"ده مرتبه: بِفاطِمَةَ.."
گر به زهرا برسد نامهٔ ما نیست غمی
هرکسی بچه ی بد را زده مادر نزده
چارقدت موند و گلهای پرپرش
وای مادرم..ای وای مادرم..
بهشت من و سوزوندن آخرش
وای مادرم...ای وای مادرم..
حیرونه بابا از داغ کوثرش
وای مادرم.. ای وای مادرم..
آه روزگار من..
داره میره مادرم از کنار من
آه روزگار من ..
گریه به زخم تنش شده کار من
*عدی بن حاتم میگه هیچ وقت انقدر دلم برا کسی نسوخت..اون لحظه ای که دیدم طناب دور گردن علی انداختن دارن مولا رو به زور می کشن سمت مسجد..*
حسین من بی کس میشه ای خدا
وای مادرم..وای مادرم..
پیرهنش دست به دست میشه ای خدا
وای مادرم..وای مادرم..
نیزه میخوره از دشمن بی هوا
وای مادرم ..وای مادرم..
پیش چشم من مینه دست و پا
وای مادرم ..وای مادرم...
"ده مرتبه: بِالحَسَنِ.."
"ده مرتبه: بِالحُسَین ِ..."
@navaye_asheghaan
|⇦•مراسم احیا...
#قسمت_پایانی #توسل و قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده #شب_بیست_وسوم ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج محمدرضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یاعلی! وقتی ضربه به فرق شما خورد ابی عبدالله وقتی فرق شکافته رو دید چقدر گریه کرد...
میگم: حسینجان! فرق شکافتهٔ بابا رو دیدی سرش رو به دامن گرفتی.. برا شما این صحنه بیشتر سخت بود. یا وقتی تو علقمه سر اباالفضل العباس رو به دامن گرفتی؟... یه لحظه دیدن عباس سرش رو از رو زانوی حسین پایین میاره. ابی عبدالله دوباره سر عباس رو به دامن میگیره..دوباره عباس سرش رو به زمین میکشه. تومقتل نوشتن یه بار این کار تکرار شد..ابی عبدالله صدا زد..عباس! داداش چه میکنی؟صدازد..داداش من الان سرم رو زانوی شماست اما ساعتی بعد تو گودال قتلگاه کی میخواد سر تو رو به دامن بگیره؟...*
"ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین.."
*تو مدینه یکی میگفت: "أنا الغریب" دیدن امام سجاد اومد جلو فرمود: چرا میگی "أنا الغریب"؟ میگفت به من رحم کنید، گفت آقا من غریبم، گرفتارم، بدبختم ..حضرت فرمود: یه سؤال ازت کنم ..اگه تو این شهر جان بدی دفنت میکنن یا نه؟ گفت مگه میشه دفنم نکنن من مسلمانم، حضرت نشست رو زمین شروع کرد گریه کردن، فرمود: بابام ابی عبدالله رو مسلمون حساب نکردن..*
"ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ.."
"ده مرتبه: بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ.."
این روزها حال جهان در وضع هشدار است
برخیز فریادی بزن! کمترین کار است
در پیچ تاریخی دوران فتنه بسیار است
شمشیر بردار ای برادر کار دشوار است
تقدیر ما خورده گره با قلعۀ خیبر
باید ببندی بر سرت سربند یا حیدر
مردان میدان را بگو هر روز عاشوراست
َوالتّین وَالزّیتون که پیروزی از آن ماست
نور طلوع فجر صادق از افق پیداست
بیت المقدس تا همیشه پرچمش بالاست
هر روز روز قدس و هر شب وقت بیداریست
تا انتفاضه در رگ این سرزمین جاریست
کل فلسطین بوده عمری در پناه قدس
روزی سحر خواهد شد این شام سیاه قدس
از کربلا خواهد گذشت ای دوست! راه قدس
دارد میآید «حاج قاسم» با «سپاه قدس»
راهی که او رفتهست از اول جهت دارد
از جانب فرماندهش مأموریت دارد
"ده مرتبه: بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ.."
"ده مرتبه: بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى.."
*ابن سیار میگه همراه امام رضا به توس رسیدیم دیدیم صدای شیون و ناله ای میاد دنباله ی صدا رو گرفتیم دیدیم یکی رو میخوان تشییع کنند. دیدم امام رضا از مرکب پیاده شد تو تشییع شرکت کرد. میگه تعجب کردم! گفتم آقا شما در این تشییع چرا شرکت میکنید؟ فرمود: هرکس در تشییع یکی از دوستداران ما شرکت کنه گناهی در پرونده ی اعمالش نمیمونه. مثل روزی که از مادر متولد شده میشه... پرونده اش پاکمیشه..
میکه تعجب کردم رفتیم تا به مزار رسیدیم پیکرش رو پایین گذاشتن دیدم امام رضا جمعیت و شکافت. اومد کنار جنازه دستش و رو سینه ی این میت گذاشت محکم به سینه چسبوند. بعد دستشو رو سینه گذاشت. فرمود: از این به بعد دیگه خیالت جمع باشه.. میگه تعجب کردیم.. به حضرت گفتم آقا مگه شما ایشون رو میشناختی؟ فرمود:مگه نمیدونی پروندهٔ دوستداران ما هر روز به ما عرضه میشه... میشناسیم مگه میشه نشناسیم... آقاجان امشب یه نگاهی به ما کن..*
"ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍ.."
"ده مرتبه: بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ.."
"ده مرتبه: بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍ.."
*به سیدالشهدا عرض شد اون امری که همه ی عالم منتظرشن صاحب اون امر شمایین؟ حضرت فرمود: صاحب اون امر من نیستم..فرمود :صاحب اون امر یه آقایی که رانده شده، آواره شده، تنهاست..*
"ده مرتبه: بِالْحُجَّةِ.."
@navaye_asheghaan
14010104eheyat-bazri-qoran.mp3
27.92M
|⇦•مراسم احیا...
#توسل و قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده #شب_بیست_وسوم ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج محمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام صادق علیهالسلام:
هر کس سورۀ عنکبوت و روم
را در «شب ۲۳ ماه رمضان» تلاوت کند،به خدا سوگند که او #اهل_بهشت است ..
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
.
#دودمه
#شهدا
گرچه کم شد باز از عمارها دور علی
حیدریها زنده اند
رمز نابودیِ اسرائیل ذکرِ یاعلیست
خیبریها زنده اند
#سعیده_کرمانی✍
.
@navaye_asheghaan
.
#دفن_مخفیانه
#امام_علی
علی رفت و ز دل شور و شعف رفت
عدالت رفت و ایمان و شرف رفت
نمی دانم تن او مخفیانه
چرا درشب به صحرای نجف رفت
#سید_هاشم_وفایی
..............
.
پدر
پرستویم که پر از دست دادم
پرو بال سفراز دست دادم
بیائید ای همه غم های عالم
که من امشب پدر از دست دادم
#سید_هاشم_وفایی
.
@navaye_asheghaan
.
#بعد_از_شهادت_امام_علی
سوگواری
زینبت بی تو درون خانه زاری می کند
بس که دل تنگ تو گشته ،بی قراری می کند
برسر سجّاده می خواند نماز شب، ولی
گه به یاد تو پدر، شب زنده داری می کند
دود آهش در میان آسمان قد می کشد
تا به یاد غربت تو سوگواری می کند
رنگ پائیزی گرفته گلشن ما بعد تو
چشم ما را این فضا ابر بهاری می کند
از زمانی که تو را بُردیم صحرای نجف
در گلوی ما غم تو ناله جاری می کند
درغیاب مادر و بابا فقط امّ البنین
زینب دل خسته ات را سخت یاری می کند
از دل غرق ملال خود «وفایی» باز هم
روی خاک غربتت گوهرنثاری می کند
#امام_علی علیه السلام
#سید_هاشم_وفایی✍
.
@navaye_asheghaan
.
#مناجات
دلا بیا ز خدای علی گدایی کن
به خاک درگه توحید، جبهه سایی کن
صدا بزن که خدای علی، مرا به علی
در این مسیر مقدس تو رهنمایی کن
به یک نگاه علی یا «محول الاحوال»
تمام زندگیم را بیا خدایی کن
تو قلب و چشم مرا یا «مقلب الابصار»
ز نور رحمت خود غرق روشنایی کن
بدون حب علی نیست طاعتی مقبول
بیا عبادت و ذکر مرا ولایی کن
به پاس بوسه به خاک مقدس حیدر
کبوترانه دلم را خودت هوایی کن
به هر زمان که مرا در نجف فرا خواندی
مرا ز راه نجف باز، کربلایی کن
یدلله است علی و گره گشای همه
ز دوستان علی خود گره گشایی کن
صدا بزن که ز دوزخ تو را رها کردم
محیط قلب مرا شاد از این رهایی کن
مدبر همه خلقت، کنار کعبه ی خویش
ز روی مهدی زهرا تو رونمایی کن
بگو به منتقم خون سید الشهدا
نگاه مرحمتی هم تو بر «وفایی» کن
#سید_هاشم_وفایی✍
.
@navaye_asheghaan
.
#مناجات
در مناجات خدا از همه بهتر، گریه است
آب تطهیر گناه، اول و آخر، گریه است
زحمت پای ورم کرده ی مادر شده است
تا بفهمیم که قصد از می کوثر، گریه است
مرتضا سفره می انداخته در نخلستان
پدرم گفته فقط رزق خدا در گریه است
شرّ به پا کرده ام و با عجله آمده ام
با معاصی که پی اش چند برابر، گریه است
برنگشتم که معطل بشوم پشت درت
آنچه آورده مرا یک شب دیگر، گریه است
اشک من را که بگیری دل من می گیرد
شب قدر است و شده آنچه مقدّر، گریه است
شاید امشب نفسم بند بیاید، بروم
لَنگی بندگی ام در صف محشر، گریه است
بهترین حالت بنده به خدایش سجده است
بهترین هدیه ی ارباب به نوکر، گریه است
آه شش گوشه! ببین خواب ندارم شب و روز
از جدایی تو هر گوشه ی بستر، گریه است
در تب و تاب حرم بودم و گفتند بیا
شب سوم شب رحم است و سراسر، گریه است
جان عالم به فدای لب عطشان حسین!
آنچه روی لب تو ریخته مادر، گریه است
بی وضو آمد و بر گیسوی تو چنگ انداخت
کار زینب پس از آن کُندی خنجر، گریه است
همه دارند به دنبال سرت می گردند
نیزه ی آهنی و پاره ی حنجر، گریه است
اینکه شد پیرهن خونی تو دست به دست...
اینکه خواهر ببرد دست به معجر، گریه است
#مناجات_با_خدا
#شب_قدر
#امام_حسین
#رضا_دین_پرور ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#بعد_از_شهادت_امام_علی
گریز روضه خرابه خطاب به حضرت زینب (س) بر سر مزار امیر المؤمنین (ع)
ترا در خرابه گر آورده اند
همه حاجتت را بر آورده اند
خرابه نشینی، ولی محرمان ...
ترا محضر حیدر آورده اند
در اینجا ترا محترم تر ز قبل
به توصیه ی مادر آورده اند
کنار مزاری که پنهانی است
علی زاده ها خواهر آورده اند
ترا در محلّ مسلمان نشین
کنار یل خیبر آورده اند
چرا زینب اینجا به سر می زنی
مگر در خرابه سر آورده اند
مگر بین زنجیر، با ناسزا
غریبانه یک پیکر آورده اند
مگر که شنیدی ز زن های شهر
کفن، قدّ یک دختر آورده اند
مگر که پس از آن همه ماجرا
خبرهایی از معجر آورده اند
نبودی بی اندازه بی احترام
امان از خرابه، ز بازار شام ....
#امام_علی
#حضرت_زینب
#شب_قدر
#شب_بیست_و_سوم
#رضا_دین_پرور ✍
.
@navaye_asheghaan