eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
388 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
1. سلام آقا.mp3
12.11M
( علیه السلام ) شعررضا نصابی. مجید مراد زاده به نفس سلام آقا سلام آقای بی زائر سلام آقا سلام یا ایهاالباقر(ع) سلام آقا سلام هردل عاشق به قبرتو یا مولا یا ابالصادق(ع) سلام ما به اون قبر رفیع تو سلام ما به خاکای بقیع تو خدا رو شکر سایه روی سرم داری توی قلبم یه عمریه حرم داری غریب آقا تو دیدی ازدحام آقا غریب آقا دیدی بازار شام آقا غریب آقا غروب کربلا دیدی غریب آقا تنی رو زیر پا دیدی غریب آقا تو دیدی قحطیه آب و غریب آقا دیدی اشکای رباب و غریب آقا تو دیدی غصه و غم ها غریب آقا تو دیدی قامت خم ها غریب آقا تو دیدی قوم صد رنگ و غریب آقا تو دیدی بارونه سنگ و غریب آقا تو دیدی کوچه و باز ار غریب آقا تو دیدی طعنه و آزار غریب آقام غریب آقام منم باقر منم هم نام پیغمبر(ص) که جدم بود علی و فاطمه مادر میادیادم که تو دشت بلا بودیم میاد یادم اسیر غصه ها بودیم میاد یادم که عمه م میکشید هی آه تو کربلا توی گودی قتلگاه میاد یادم دیدم خنجر روی حنجر میادیادم که دیدم روی نیزه سر میاد یادم غروب قافله دیدم میاد یادم نگاه حرمله دیدم میاد یادم دیدم بی سر شیر خوار میاد یادم که دیدم غارت گهوار میاد یادم که دیدم گریه ی دختر میادیادم که دیدم غارت معجر میادیادم لگد از اون و این خوردم هزاربار با رقیه هی زمین خوردم حسین جانم حسین جانم @navaye_asheghaan
🌷🌷🌷 ✅بنداول باقرالعلومم که از جفای کینه درمیان بستر قلبم به غم عجینه خسته از زمونه میون اشیونه از شراره ی زهر پر میزنم زخونه صادقم کجایی بیا و ابی رسان بردهنم بین میان حجره عزیزم نمانده جانی به تنم اتش زهر کین بسوزد هم جانم و هم پیکرم لحظه های اخر رسیده صدازنم وای مادرم بین که در اتشم منتت میکشم ااااه ازین غم جداااایی _____________________ ✅بنددوم امده به یادم درکودکی چه دیدم بین دشت بلا باعمه می دویدم خیمه ها واتش ظلم بنی امیه برزمین خوردنم باعمه ام رقیه(س) دست بسته بودیم میان دشنام بین خنده ها صحنه ی دلخراش ماو سرهای روی نیزه ها امده به یادم خولی و حرمله و شمر و سنان لب مثل گل حسین و ضربه ی چوب خیزران ازجفای یزید جان به لبها رسید اه ازین غم جداااایی 💠💠💠2⃣8⃣8⃣💠💠💠 _____________________ @navaye_asheghaan
🌷🌷🌷 ✅بنداول امون از کینه ها و ظلم هشام که بامن نموده هتک احترام میریزه لختهٔ خون از رو لبام 🌷 شده قاتل من ای زهر کینه میسوزه جگرم تو این مدینه غم زمونه هم با دلم عجینه 🌷 رفته زکف تاب وتوونم (ای امون)۳ مثل برگی خشک وخزونم(ای امون)۳ واغربتا واغربتا واغربتا واغربتا ______________ ✅بنددوم می سوزم ازشدت زهرجفا می سوزم با روضه های کربلا بیادجد غریب سرجدا 😭 اگر چه میگذره چندین وچندسال هنوز به یادمه که ته گودال میزدجد غریب من پروبال 😭 خودم دیدم که عمه جان (چه میدوید)۳ میگفت که از داداش حسین ( سرنبرید)۳ واغربتا واغربتا واغربتا واغربتا _______________ ✅بندسوم خدایا دیدی چی اومد به سرم خدایا آتیش گرفته جگرم بیاد عموی تشنه ی حرم 🌷 هنوز یادمه که مشکو دریدن هنوز به یادمه گوشو کشیدن سر جدم وبا خنجر بریدن 🌷 تا افتادم از زین اسب. (زارو حزین) یادم اومد عمو م بی دست (خورده زمین) واغربتا واغربتا واغربتا واغربتا ________________ ✅بندچهارم میسوزم به یاد قوم ناثواب می سوزم بیاد اون بزم شراب میسوزم به بیاد اشکای رباب 😭 امون ازون سر خونی و دودی ازون محله ی بدِ یهودی پاهای آبله. صورت کبودی 😭 اون لحظه که اهل حرم (اواره شد) یادم میاد گوش رقیه (پاره شد) واغربتا واغربتا واغربتا واغربتا 💠💠💠2⃣5⃣8⃣💠💠💠 _____________ @navaye_asheghaan
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه شب و یه مهتاب یه ستاره دو حرم دو گنبد دو مناره دو ضریح یه زائر بیقراره کاشکی هممون باهم با این بیرق و پرچم اونجا بمیریم کم کم یادش بخیر زیر بارون و سینه زنی تو شبستون و گریه تو صحن و تو ایوون و مرثیه خون فصل ماتمه روضه بخون بی مقدمه هلال ماه محرمه (مولا ابی عبدالله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلامون زائر کربلا شد بیرق محرم باز به پا شد فاطمه راهی نینوا شد اشک خدا میجوشه کعبه مثل شش گوشه داره مشکی میپوشه محرمه نوکرا همه با رخصت از بی‌بی فاطمه پر بگیرین سمت علقمه دستمال اشکای ما کجاست شب جنون شب عاشقاست محرمِ عزیز خداست (مولا ابی عبدالله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی آش نذری میپزه یکی پارچه مشکی میزنه یکی گلدون ها رو آب میده یکی چایی میده یک تنه محرم اومد و باز پره هیئتا همه داره از عرش خوش اومد میگه بی‌بی فاطمه روضه ی،گودی،قتلگاه،میخونه با صداش،این دلم،بی سر و،سامونه (یا حسین۳|ثارالله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فقط زیر پرچم شماست که با نوکری امیر میشیم یه جا میرسیم که میبینیم داریم پای روضه پیر میشیم تو سر دادی تا که من سرم رو بالا کنم با تو مصباح الهدی راهم رو پیدا کنم آخر از،دست تو،رزقمو میگیرم اربعین؟کربلا،تو حرم،میمیرم (یا حسین۳| ثارالله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مگه میشه یادمون بره غریبی غروب عاشورا یکی روی تل میگفت حسین یکی زیر پا میگفت نیا نگاش از بالای تل یه گودی نشون میده یکی دست و پا میزد یکی دیگه جون میده پیکری،روی خاک،مادری،بالا سر خواهری،بی پناه،روبروش،یک لشکر (یاحسین۳|ثارالله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
. 📋 کم‌کم صدای قافله دارد میاید (ع) (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کم‌کم صدای قافله دارد میاید از این طرف هم هلهله دارد میاید آقا سنان بهر صله دارد میاید آه ای ربابه حرمله دارد میاید خیری ندیدی ای رباب از زندگانی شیرش بده این بچه را تا میتوانی اینجا جوانان پاسبان زینب هستند خیلی بنی هاشم میان زینب هستند این‌ها مراقب‌های جان زینب هستند عباس و اکبر محرمان زینب هستند وای از غروب کربلا و عمه زینب شلاق شمر بی‌حیا و عمه زینب من را برم گردان عزیزم جان مادر بوی جدایی میدهد اینجا برادر ای زینت دوش نبی جان پیمبر پس لااقل انگشترت را در بیاور چشمش گرفته ساربان انگشترت را حتی النگو و طلای دخترت را میترسم اینکه پیش من از پا بیوفتی با زور تیغ و سنگ و نیزه‌ها بیوفتی تشنه کنار موج این دریا بیوفتی یا گوشه‌ی گودال این صحرا بیوفتی دیدم خودم که کربلا گودال دارد اینجا که آوردی مرا گودال دارد طفل سه ساله جا در این صحرا ندارد باور بکن که طاقت گرما ندارد یا طاقت آزار این‌ها را ندارد طفل یتیمی که اگر بابا ندارد باشد اگر آن دخترک یک نازدانه اصلا نباید زد به رویش تازیانه *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . @navaye_asheghaan
. چاوُش که می خوانی دعایت می‌کند زهرا می ریزد اشک و می زند بر سینه‌اش مولا چاوش که می‌خوانی پیمبر می‌کشد آهی شخصاً خدا در عرش روضه می‌کند برپا این بی‌قراری‌هایِ پایِ پرچمِ ارباب آرامش و اُمّید شد در قلبِ نوکرها دارد خدا حتماً هوایِ گریه‌کن‌ها را شالِ عزا  انداخته بر شانه‌ها  آقا آقا نگاهم کرده که از شاه می‌گویم شد این نفس تسبیح وقتی آه می‌گویم آه از تَهِ دل می‌کشم چه بر سرت آمد ؟! هر جا به پا شد روضه فوراً مادرت آمد بر سینه‌اش کوبید با ذکرِ حسینم وای ظالم که با خنجر به سویِ پیکرت آمد پشتِ سرِ هم زخم خوردی پشت‌ ُو رو شد تن خنجر نمی‌برّید وقتی خواهرت آمد خیلی معطّل شد برایِ کشتنَت قاتل تا اینکه از خیمه صدایِ دخترت آمد راحت کنید این تشنه‌یِ مظلوم و تنها را این صبرِ بیجایِ شما که کُشت زهرا را ای سرفرازِ بی‌سرِ نیزه‌نشین ارباب ای پاره پاره پیکرت نقشِ زمین ارباب بر رویِ نِی قرآن که می‌خواندید زینب گفت شاهِ سَریرِ عشق عاشق را ببین ارباب چه بر سرِ آن نازنین دختر نیاوردند ناز و نوازش شد چه بد این نازنین ارباب جانم فدایِ روضه‌خوانی که ادب دارد عالم فدایِ ناله‌یِ اُمُّ‌البنین  ارباب بر سینه‌اش می‌زد به جایِ مادری غمگین جایِ همان بانو که خورده سیلیِ سنگین از روضه‌یِ گودال سنگین‌تر کجا ؟!  کوچه ای وای از روزی که رفته مجتبی   کوچه دستِ پلیدی راه را بر مادرِ ما بست بر چادرِ ناموسِ ما بُگذاشت پا  کوچه خون می‌چکید و خاکِ رویِ معجری گِل شد آویزه‌ای افتاده رویِ خاکها    کوچه چشمی نمی‌دید و تنی لرزید و می‌خندید .... بر گریه‌هایِ کوثرِ پرپر    چرا؟! کوچه در کوچه راهِ پابه‌ماهی با لگد بستند که سینه را در حینِ ندبه سخت بِشکستند ✍ . @navaye_asheghaan
نوحه شهادت امام باقر عليه السلام منم كشته درد و ماتم شدم زخمي بارش غم منم يادگار غروب محرم من پنجمين شمس روشنگر عالمينم از غصه كربلا غرق در شور و شينم من شاهد حلق عطشان و زخم حسينم آه از غريبي امان از غريبي شدم پابپاي رقيه شنيدم صداي رقيه نشد كه بميرم براي رقيه دارم من از كودكي شكوه ها از زمانه مانده به روي تنم جاي صد تازيانه برجسم من مانده جاي لگدهاي دشمن نشانه آه از غريبي امان از غريبي به خاك بيابان دويدم زاوج غريبي بريدم زروي ابالفضل خجالت كشيدم ذكر امان العطش ناله و ذكرما شد قلب عمو پاره از ناله ء بچه ها شد دست علمگير ساقي سر تشنه كامان جداشد @navaye_asheghaan
نوحه.mp3
4.15M
مداح اهلبیت: کربلایی هادی صالحی موضوع، شهادت امام باقر علیه السلام ┅┅❅❁❅┅┅ @navaye_asheghaan
بهشت من حسین 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 بهشت  من حسین  و  آل طاهاست همه چشمم  به او در  روز عقباست منم    عاشق      ببینم      کربلایش که    آنجا    قبله   عشاق   مولاست همه    عالم    فدای     نام     عباس علمدارش  خدا   داند   که   آقاست بهشت   این   جهان  باشد  حریمش جهانی در جهانی شور  و غوغاست ز   هر   جای  جهان   مهمان   پذیرد عجب  جایی  صفا  دارد دل آراست خداوندا   تو    قسمت   کن   زیارت که آنجاساحل عشق است ودریاست حسین جان (بیقراران) را تو دریاب که این دلهای ما  سرگشته شیداست 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 بیقرار  اصفهانی @navaye_asheghaan
🗳رای دادن کافی نیست همدیگر را به رای دادن تواصی کنید... ⭐️آیت الله حائری شیرازی: بعضی فکر می کنند همین که در انتخابات شرکت کردند، رسالتشان انجام شده است. قرآن خلاف این را می گوید. چرا؟ چون قرآن می گوید: «ان الانسان لفی خسر، الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر». می گوید ایمان و عمل صالح، انسان را از خسران نجات می دهد اما نه به تنهایی! رأی دادن، مثل ایمان و عمل صالح است. اما «تواصوا بالحق» هم لازم است. رأی دادن لازم است، اما کافی نیست. اگر کسی خانوادۀ خودش را توصیه به شرکت در انتخابات نکند، همسایه های خودش را توصیه نکند، دوستان خودش را توصیه نکند و برای این کار، تبلیغ نکند، طبق آیه قرآن از جملۀ زیانکاران است. هم آن کسی که شرکت نکند و هم آن کسی که شرکت بکند و تبلیغ نکند، زیانکار هستند. |
پیش‌زمینه؛ ای همۀ زندگی.mp3
1.12M
علیه‌السلام 🔹ای همۀ زندگی🔹 حسبنا الله و نعم الوكيل نعم المولا و نعم النصیر دست ما رو گذاشته خدا توی دستای نعم الأمير روشنی چشم و دل ما روز ازل شد ماه حسین عاقبت ما ختم به‌خیر می‌شه فقط در راه حسین اباعبدالله، زمزمۀ زندگی اباعبدالله، خاتمۀ زندگی اباعبدالله، ای همۀ زندگی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حسبنا الله و نعم الوكيل نعم المولا و نعم النصیر خاک ما رو سرشته خدا از خاک پای نعم الأمير مُهر قبول بر سجدۀ ماست مُهر نماز با تربت عشق تربتی که تُو روز دهم آینه شد از غربت عشق اباعبدالله، زمزمۀ عاشقی اباعبدالله، ترجمۀ عاشقی اباعبدالله، ای همۀ عاشقی شاعر و نغمه‌پرداز: @navaye_asheghaan
▪️امام صادق علیه السلام...فرمود:" اول محرم که میشه خود خدا پیراهن خونی حسین رو از عرش آویزان میکنه مااون پیراهنو میبینیم و گریه میکنیم " پاره ی پیرهنش گفت بیا.... ▪️چند تا شباهت داره مسلم بن عقیل با ابی عبدالله، یکی دوتاشو بگم، محاصره اش کردند... هان از مسلم می‌خوام دلتو یه جایی ببرم تو خونه ی طوعه است تا فهمید خونه رو محاصره کردند بلافاصله از خونه اومد بیرون، مبادا بازم زنی گرفتار بشه ، مبادا بازم زنی بین نامحرم گرفتار بشه ، یا زهرا.... ▪️یه بار تو تاریخ این اتفاق افتاده دیگه بسه... تنها نه یک نفر که در کوچه هر که بود کردند اتحاد به زهرا زدن ، علی یکی بیاد تو کوچه ها به مادرم کمک کنه اشک حسینو پاک کنه ، به خواهرم کمک کنه فاصله بگیر از اون درو دیوارو اون خونه بیا بیرون... تا فهمید خونه ی طوعه رو محاصره کردند از خونه اومدبیرون یه جوری جنگید که کسی به حریم خونه ی طوعه دیگه نزدیک نشه ، ▪️کاش شام غریبان بودی کنار خیمه ی زینب.... راوی میگه دیدم دامن زینب آتش گرفت... خانم چرا از خیمه بیرون نمیری ؟؟ اوج مصیبت اینجاست که حُمَیدِ بن مسلم باید وساطت کنه‌..‌. روز اولیه ببخشید یه جایی دلم رفت.... ▪️مرحوم محدث قمی مینویسد تا دید زینب میان خیمه ی آتش گرفته آمده، شمر تا دید زینب اینجاست حیا کرد بلافاصله از خیمه فاصله گرفت همه گریزها از روضه ب کربلاست امروز از کربلا بریم مدینه ، مرحوم محدث مینویسد شمر با اون همه قساوتش تا دید دختر علی وسط آتشه ، پشیمون شد اما من نمیدونم اون دومی چه دلی داشت... سادات ببخشید منو هر چی مادرتون صدا زد.... یا زهرا.... میرزامحمدی @navaye_asheghaan
. 📋 افتادم توو قتلگا حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ افتادم توو قتلگاه، یُمّا یُمّا یُمّا موندم زیر دست و پا، یُمّا یُمّا یُمّا حال و روزم و نیگا، یُمّا یُمّا یُمّا کجایی ببینی توو مقتل حسینت غریبه عزیزِ بوتراب روی خاکا خدّ التریبه «یُمّا اَنَا المظلوم، یُمّا اَنَا المظلوم » گیر افتادم بخدا، یُمّا یُمّا یُمّا تیر میاد هی بی‌هوا، یُمّا یُمّا یُمّا با سنگ و چوب و عصا، یُمّا یُمّا یُمّا دورم و گرفتن یه عده لاابالی مست قراره‌ سرِ من‌ بینشون‌ بچرخه‌ دست‌به‌دست «یُمّا اَنَا المظلوم، یُمّا اَنَا المظلوم » اومد شمرِ بی‌حیا، یُمّا یُمّا یُمّا مادرجان جلو نیا، یُمّا یُمّا یُمّا نیگا نکن تو رو خدا، یُمّا یُمّا یُمّا برو که موقعِ سربریدنِ من الانه لباسی‌ که‌ دوختی‌ تکه‌هاش‌ توو دست‌ِ سنانه «یُمّا اَنَا المظلوم، یُمّا اَنَا المظلوم » *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
. 📋 فقط تو می‌تونستی این دلا رو دوباره مهربون کنی حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فقط تو می‌تونستی این دلا رو دوباره مهربون کنی ما رو بازم توو روضه‌هات آوردی که جمع و جورمون کنی نذار سراغی از گناه بگیریم یا راه و چاه و اشتباه بگیریم تو هدیه‌ی خدا به مایی اصلا که زیرِ خیمه‌هات پناه بگیریم خدا رو شکر، که با همین غمت با عطرِ پرچمت، به قلبا جون میدی خدا رو شکر، که با وفایی و به فکرِ مایی و، نجات‌مون میدی «دوسِت دارم حسین، دوسِت دارم حسین دوسِت دارم حسین، دوسِت دارم حسین» کسی که توو شبای بی‌پناهی چراغِ ما شده تویی تو وقتی هستی هیچ چیزی مهم نیست مهم خودِ خودِ تویی یه کاری کن توو کربلات بمیریم اگه نشد توو روضه‌هات بمیریم یه گوشه جمع بشیم نه واسه گریه یه گوشه جمع بشیم برات بمیریم تهش که چی، زمان که میره و نفس می‌گیره و، جوونی می‌گذره تهش که چی، آدم برای تو رو خاکِ پای تو، بمیره بهتره «دوسِت دارم حسین، دوسِت دارم حسین دوسِت دارم حسین، دوسِت دارم حسین» کسی که عاشقت میشه می‌دونه تو می‌مونی براش حسین کی مثل تو دلش می‌سوزه اینقدر برای نوکراش حسین فدای گردوخاکِ سرزمینت یه کاری کرده عشقِ آتشینت که نزدیکن بهم دلا دوباره شبیه موکبای اربعینت همین بسه، که وقتِ بی‌کسی تویی که میرسی، به دادِ نوکرات همین بسه، که با محبتی توو هر جماعتی، زیاده نوکرات «دوسِت دارم حسین، دوسِت دارم حسین دوسِت دارم حسین، دوسِت دارم حسین» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇 @navaye_asheghaan
. 📋 یا ناموس رواق العظمه حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یا ناموسَ رِواقُ العَظمةِ عالمَةٌ غیرَ مُعلمةِ والا مَراتبه کربلا اُمُّ المَصَائِبِ کربلا زینب زینب، عُلیاء مُخَدَّرِه زینب زینب، عرش بوده منزلش زینب زینب، سه‌تا امام بود پاسبانِ محملش سَيِّدَتِی زینب، بابِ حاجتی زینب تو مخزن الاسرارِ امامتی زینب بَقیَّة الله فرموده در گرفتاری: یا أهْلَ الْعالَم عَلَيْكُمْ بِاعَمَّتِي زینب «عمه جان زینب، عمه جان زینب» یا ناموسَ رِواقُ العَظمةِ فاهمة الغَيرة المُفَهِّمَة یا زینبا یا زینبا به خطبه‌خونیت مرحبا زینب زینب مَلَکا ای مَلِکا، زینب زینب، نور شمس و فَلَکا زینب زینب، اِبقای کربلا به تو داره اِتکاء ای نفسا زینب، خطبه‌ی رِسا زینب جمع شده در وجود تو، اهل کِساء زینب قُرَّةَ العَيْنِ مرتضی، شَریکة الارباب فدای القابت عَقيلةُ النِساء زینب «عمه جان زینب، عمه جان زینب» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇 @navaye_asheghaan
. 📋 گهواره تا لحد از تو گفتیم حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گهواره تا لحد از تو گفتیم دنیا رو اینجوری معنا کردیم توو قنداق و کفن تربت یعنی از خاکیم و به خاک برمی‌گردیم خاکِ حرم خورده هرکی دلش پاکه تربت که می‌بینم حسی بهم میگه گِل ما از همین خاکه آب و گِل ما از موقعِ خلقت اشکِ روضه‌ت بود با خاکِ تربت دنیای ما شد گوشه‌ی هیئت «حسین وای، حسین وای» تربت که جای خود در این عالم گَردِ راه حرم حرمت داره عبد بیچاره که رو تابوتش گَرد راهت نشست عزت داره من واسه خاکِ تو دلتنگ و بی‌تابم کاش بعد مرگ من خاکم کنند توو راه زائرهای اربابم گرد و خاک راه کرب و بلات آبرو داده به ما نوکرها آبرومندیم توو هر دنیا «حسین وای، حسین وای» اون روزی که از این دنیا میریم تنها سرمایه‌مِ اشک روضه‌ت می‌بینی دست و بالم خالیه ندارم چیزی جزء قدری تربت میذارنم توو خاک قبرم میشه روشن من لال نمی‌میرم آخه یکم تربت میذارن روو زبون من خاکِ قبر من میشه پُر گوهر از خاکِ پاکِ ارباب بی‌سر به دادم میرسه دم آخر «حسین وای، حسین وای» *شاعران: ، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
. 📋 شعاع نور تو هرگز شب ظلمت نخواهد دید (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعاع نور تو هرگز شب ظلمت نخواهد دید تو آن عشقی که عاشق پای تو ذلت نخواهد دید به شوق پادوییِ روضه،جمع نوکران جمع است محرم هیچ‌کس ما را پی حاجت نخواهد دید همان خادم که کفش سینه‌زن را جفت می‌کرده شبی که جفت شد بند کفن، زحمت نخواهد دید خدایا! شاکرم از این حسینی که به من دادی گمانم جز مُحِبَّش، بنده‌ای رحمت نخواهد دید بسوزد دخل دُکّانی که خرج روضه‌هایت نیست بدون نذرِ هیئت کاسبی برکت نخواهد دید فقط تو بین جُون و اکبرت فرقی نمی‌بینی کسی فرزند را هم شانه‌ی رعیت نخواهد دید اگر دست گدا ظرف غذا دیدی..، حسن داده کسی ما را سر این سفره بی‌دعوت نخواهد دید به جز روزی که بین دسته‌ها زیر عَلَم رفتم پدر دیگر مرا این‌قدر با‌هیبت نخواهد دید لباس مشکی ما دستبافِ زینب‌ کبراست جهان اینگونه بانویی پُر از شوکت نخواهد دید هزاران بار کج رفتم..،ولی زهرا برم گرداند پسر از مادر خود لطفِ با مِنَّت نخواهد دید حصیر کهنه تا دور تنت پیچید..، ارزش یافت کسی در آستانت شِیِٔ کم‌ قیمت نخواهد دید پس از آنکه تو را کشتند در اوج شلوغی‌ها دگر بزم عزایت را کسی خلوت نخواهد دید *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 منو آزادم نکن آقا حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گفت: آقا به منم اجازه میدین؟! گفت:« تو آزادی، تو خیلی وقته در خونه‌ی ما نوکری می‌کنی؛ آزادت میکنم برو. اینجا که می‌بینی معرکه‌ست خون و خو‌ن‌ریزیه، تو برو برس به کارت». آزادی... گفت: آقاجان یه عمری در خونه‌ت نوکری کردم، کفشات و جفت کردم؛ هرکاری گفتی انجام دادم.میدونم به دردتم نخوردم و نمی‌خورم ما رو نگه‌مون داشتی حالا به روم نمی‌خواد بیاری. هم سیاهم هم بو میدم اصلا، اصحاب و می‌بینی اینا همشون یار تو بودند؛ من کجا اونا کجا ولی منو آزادم نکن آقا. گفت: «اگه میخوای بری برو». انقدر خوشحال شد که لباسش و درآورد و شروع کرد به رجز خوندن امیری حسین و نِعمَ الامیر" اومد وسط معرکه. برهنه شد گفت: «هرچه قدر میخواید بزنید، بزنید. اومدم یه چند دقیقه از گرفتن جون این آقا وقت بگیرم، چند دقیقه دیرتر این آقا رو بکشید. من این آقا رو میشناسم سالهاست براش نوکری کردم، نکشید این آقا رو.» فلذا همچین که زمین افتاد آقا رو هم صدا نکرد، خودش و واقعا نوکر می‌دونست. می‌گفت من کجا اون اربابه؛ ولی ابی عبدالله همچین که از دور دید جُون زمین خورد، سریع اومد سرش و بغل گرفت. رمقی نداشت آروم آروم این چشا رو باز کرد، به آقا. سرش و از دامن ابی عبدالله گذاشت رو خاک. آقا سر من کجا دامن عزیز فاطمه کجا؟! کاری که ابی عبدالله با علی‌اکبرش کرده، روایت میگه همچین که جُون سرش و رو خاک گذاشت ابی عبدالله صورتش و آورد گذاشت به صورت جُون؛ صورت به صورت غلامش گذاشت. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .@navaye_asheghaan