🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📒 #حکایت : زیرکی لقمان
🔰 #مثنوی_معنوی ، دفتر دوم
لقمان که در ظاهر غلام و در باطن حکیمی دانا بود، خواجهای داشت که در هر کار با او مشورت میکرد. عادت خواجه این بود که هر طعام برایش میآوردند دست نمیزد مگر آنکه اول لقمه را لقمان بخورد. روزی خربزهای نزد خواجه آوردند. خواجه لقمان را صدا کرد و قاشی از خربزه را به او داد. لقمان خربزه را با اشتهای تمام خورد. قاش بعدی را هم همینطور و باز لقمان با اشتها آن را خورد تا اینکه فقط یک تکه از خربزه ماند. خواجه از اشتهای لقمان به اشتها آمد و خواست که شیرینی خربزه را خود نیز بچشد. همان که تکه خربزه را دردهان گذاشت از تلخی آن حالش بد شد. رو به لقمان گفت:« پس تو چگونه این خربزه تلخ را خوردی؟» لقمان گفت:« من که از دست تو نعمتهای فراوان خوردهام انصاف نباشد که بر تلخی خربزهای بیتابی کنم.»
این حکایت بیان میدارد که عاشق حقیقی کسی است که محنتهای رسیدن به معشوق را به جان پذیرد و بیتابی نکند چرا که شیرینی عشق تلخیها را شیرین میکند.
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
✳️ #ضرب_المثل ✳️
🔴 برای ما آب ندارد، برای تو که نان دارد
میگویند که میرزا آقاسی صدر اعظم محمد شاه قاجار، به تقویت دو چیز در امور کشور اهمیت ویژهای میداده است. یکی تهیه توپ و ابزارآلات جنگی برای مقابله با دشمنان و دیگری حفر قنات و توسعه زراعت و کشاورزی.
در هر احوال در زمان فراغت از امور کشور، مقنیان را صدا میزده و به آنها میسپرده که به حفر قنات بپردازند و مشغول شوند.
روزی رسید که میرزا آقاسی برای سرکشی به کار سرْمقنیان رفته بود تا از عمق چاههای حفر شده و میزان آب آنها اطلاع پیدا کند. سرْمقنی یکی از این قناتها گفت تاکنون به آبی نرسیدهاند و از آنجا که به کار خود اطمینان داشت، اذعان کرد که از این چاه هیچ رگه آبی یافت نمیشود.
میرزا آقاسی اما او را به ادامه کار تشویق کرد و گفت که نباید به این زودیها ناامید شود.
روزها گذشت و دوباره میرزا برای اطلاع از روند پیشروی کار حفر قناتها رفت. سر مقنی این بار هم به میرزا گفت:« حاج میرزا آقاسی! من از کار خودم اطمینان دارم و قبلاً هم گفته بودم که این چاه آب ندارد و ما داریم وقت خود را تلف میکنیم. بهتر این است که به سراغ زمین دیگری برویم و خودمان را بیجهت معطل نکنیم.»
میرزا آقاسی نهایتاً در پاسخ به این حرف و البته اصرار مقنی برای خاتمه کار از کوره در رفت و گفت:« به تو چه ربطی دارد که زمین آب دارد یا نه؟! برای ما آب نداشته باشد، برای تو که نان دارد. کارت را انجام بده و حقالزحمهات را بگیر. ممکن است که این کار برای من سودی را در پی نداشته باشد و حتی من ضرر هم ببینم اما برای تو حتما سود دارد.»
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
این عادتـ دیریـنهاتـ بوده استــ، هرگاه که نعمـتی بخشــیدیم از منــ روی گردانــیدی و هر وقتـ سخــتی به تو رسـید از من ناامــید شــدی!
#قرآن_کریم
اســــــراء ٨٣
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
© #کرونا
پاکبازانی که دستـ از رشتهی جان شستهاند
بی تکلف بحر را چون مــوج در بر میکشند
#صائب_تبریزی
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
افسوس که در دست تو آیینهی جادوست
زیبایی و بیرحم چو دیوی که پریروست
#فاضل_نظری
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📜 #داستان_کوتاه: دانشجوی خلاق
« توضيح دهيد که چگونه میتوان با استفاده از يک فشارسنج ارتفاع يک آسمانخراش را اندازه گرفت؟ »
سوال بالا يکی از سوالات امتحان فيزيک در دانشگاه کپنهاگ بود.
يکی از دانشجويان چنين پاسخ داد:
« به فشارسنج يک نخ بلند میبنديم. سپس فشارسنج را از بالای آسمان خراش طوری آويزان میکنيم که سرش به زمين بخورد. ارتفاع ساختمان مورد نظر برابر با طول طناب به اضافهٔ طول فشارسنج خواهد بود.»
پاسخ بالا چنان مسخره به نظر میآمد که مصحح بدون تأمل دانشجو را مردود اعلام کرد. ولی دانشجو اصرار داشت که پاسخ او کاملا درست است و درخواست تجديد نظر در نمرهٔ خود کرد. يکی از اساتيد دانشگاه به عنوان قاضی تعيين شد و قرار شد که تصميم نهايی را او بگيرد.
نظر قاضی اين بود که پاسخ دانشجو در واقع درست است، ولی نشانگر هيچگونه دانشی نسبت به اصول علم فيزيک نيست. سپس تصميم گرفته شد که دانشجو احضار شود و در طی فرصتی شش دقيقهای پاسخی شفاهی ارائه دهد که نشانگر حداقل آشنايی او با اصول علم فيزيک باشد.
دانشجو در پنج دقيقهٔ اول ساکت نشسته بود و فکر میکرد. قاضی به او يادآوری کرد که زمان تعيين شده در حال اتمام است. دانشجو گفت که چندين روش به ذهنش رسيده است ولی نمیتواند تصميمگيری کند که کدام يک بهترين میباشد.
قاضي به او گفت که عجله کند، و دانشجو پاسخ داد: «روش اول اين است که فشارسنج را از بالای آسمانخراش رها کنيم و مدت زمانی که طول میکشد به زمين برسد را اندازهگيری کنيم. ارتفاع ساختمان را میتوان با استفاده از اين مدت زمان و فرمولی که روی کاغذ نوشتهام محاسبه کرد.»
دانشجو بلافاصله افزود: «ولی من اين روش را پيشنهاد نمیکنم، چون ممکن است فشارسنج خراب شود!»
«روش ديگر اين است که اگر خورشيد میتابد، طول فشارسنج را اندازه بگيريم، سپس طول سايهٔ فشارسنج را اندازه بگيريم، و آنگاه طول سايهٔ ساختمان را اندازه بگيريم. با استفاده از نتايج و يک نسبت هندسی ساده میتوان ارتفاع ساختمان را اندازهگيری کرد. رابطهٔ اين روش را نيز روی کاغذ نوشتهام.»
«ولی اگر بخواهيم با روشی علمیتر ارتفاع ساختمان را اندازه بگيريم، میتوانيم يک ريسمان کوتاه را به انتهای فشارسنج ببنديم و آن را مانند آونگ ابتدا در سطح زمين و سپس در پشت بام آسمان خراش به نوسان درآوريم. سپس ارتفاع ساختمان را با استفاده از تفاضل نيروی گرانش دو سطح بدست آوريم. من رابطههای مربوط به اين روش را که بسيار طولانی و پيچيده میباشند در اين کاغذ نوشتهام. »
«آها! يک روش ديگر که چندان هم بد نيست: اگر آسمان خراش پلهٔ اضطراری داشته باشد، میتوانيم با استفاده از فشارسنج سطح بيرونی آن را علامتگذاری کرده و بالا برويم و سپس با استفاده از تعداد نشانها و طول فشارسنج ارتفاع ساختمان را بدست بياوريم.»
«ولی اگر شما خيلی سرسختانه دوست داشته باشيد که از خواص مخصوص فشارسنج برای اندازه گيری ارتفاع استفاده کنيد، میتوانيد فشار هوا در بالای ساختمان را اندازهگيری کنيد، و سپس فشار هوا در سطح زمين را اندازهگيری کنيد، سپس با استفاده از تفاضل فشارهای حاصل ارتفاع ساختمان را بدست بياوريد.»
«ولی بدون شک بهترين راه اين میباشد که در خانهٔ سرايدار آسمان خراش را بزنيم و به او بگوييم که اگر دوست دارد صاحب اين فشارسنج خوشگل بشود، میتواند ارتفاع آسمان خراش را به ما بگويد تا فشارسنج را به او بدهيم! »
دانشجويی که داستان او را خوانديد کسی نبود جز نيلز بور ، فيزيکدان دانمارکی برندهٔ جایزهٔ نوبل فیزیک.
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📖 #معرفی_مکاتب_ادبی_جهان
🟦 #امپرسیونیسم
نهضتی فکریه که نقاشی رو در یک چهارم پایانی سده ١۹ میلادی دگرگون ساخت. امپرسیونیست ها در پی ثبت واقعیت گذرا بودن و به باور آنان موضوعای ساده بهتر به اونها اجازه میده تا به آن چه که احساس می کنن بپردازن. این جنبش، نخستین جنبش فراگیر در هنر نو به شمار میاد و در فرانسه توسط ادوارد مانه و کلود مونه پدید اومد. نام این جنبش از تابلوی امپرسیون ، طلوع آفتاب کلود مونه گرفته شده. بررسی نور و رنگ و کیفیات طبیعی آن و ایجاد یک دیدگاه علمی در هنر، از مسایل مطرح در این مکتبه. هنرمندان امپرسیونیست از ارائه اشکال با خطوط واضح سرباز می زدن و به نور با نگاهی علمی می نگریستند. آنان مثلاً به جای قراردادن رنگ سبز ، رنگهای زرد و آبی را در کنار یکدیگر قرار میدادن. استفاده از تضاد رنگهای مکمل و حذف رنگهای سیاه و خاکستری از پرده ، از اصولیه که دراین مکتب مورد توجه قرار داره.
از هنرمندان برجسته این سبک میشه از ادوارد مانه ، کلود مونه ، آنود سیسلی ، آگوست رنوار، کامی پیسارو ، ژرژ سورا ، ادگاردگا ، پل سینیاک، اگوست رودن و تورنر نام برد.
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
🖌 #کاریکلماتور 🖌
✍ نویسنده: #زهرا_حسینی
قلــم درد را فهـمید؛
از آن روز که از آزادی نوشــتـ...
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
🎥 For a Few Dollars More (1965)
✔️ دومین قسمت از سهگانه دلار
✔️ یک وسترن اسپاگتی جذاب دیگر از سرجو لئونه
✔️ با هنرنمایی بی نظیر کلینت ایستوود و لی وان کلیف
✔️ اقتباسی از فیلم یوجیمبو شاهکار آکیرا کوروساوا
✔️ موسیقی متن بینظیر اثر انیو موریکونه فقید
📄 کلنل مارتیمور و یک جایزه بگیرِ بینام و نشان در پی از بین بردن باند دزدی ایندیو با یک دیگر همکاری میکنند...
📥 دانلود مستقیم فیلم
🎞 #امروز_چی_ببینیم
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
آن گرد شتابنــده که در دامنــ صحراستـــــ
گوید چه نشستی که سوارانــ همه رفتند...
#ملکالشعرا_بهار
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📝 #برشی_از_کتاب: ۴٩ اصل موفقیت در درس خواندن
🖋 نویسنده: #ابراهیم_اصلانی
گاهی لباس داوری بپوش:
همه از هدفــمندی در زندگی صحبت میکنند، اما وقتی میتوان هدفمـند بود که نگاهی جدی به زندگی داشــت. جدیت، به زندگی انـسان هدف و ملاک میدهد. کسی که در زندگی جدی اسـت، هم بهتدریج بر امور زندگی مسـلط میشود و هم برای داوریهایش ملاک پـیدا میکند.
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
❇️ #بوک_فکت ❇️
📘 ده کتابی که توسط ناشران رد شدند
اما نویسندگانشان را میلیاردر کردند!
✳️ بخش دوم
۴. ارباب مگس ها اثر ویلیام گلدینگ
کتاب ویلیام گلدینگ با مخالفت ۲۱ ناشر روبهرو شد اما پس از چاپ موفق شد برنده جایزه نوبل شود. در ابتدا تنها ۳۰۰۰ نسخه از آن به فروش رفت اما دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۵۶ به یکی از پرفروشترین کتابها بدل شد و مجله تایم از آن به عنوان یکی از ۱۰۰ کتاب موفق نام برد.
۵. خاطرات آن فرانک اثر آن فرانک
این کتاب امروزه در لیست آثار حافظهی جهانی یونسکو به ثبت رسیده است؛ اما در زمان انتشار با مخالفت ۱۵ ناشر روبهرو شد. پدر آنه با هزینه شخصی کتاب را چاپ کرد و خیلی زود به یکی از پرفروشترین کتابهای عصر خود بدل شد.
۶. کری اثر استفان کینگ
استفان کینگ در اکثر مواقع چنین پاسخی را از ناشران دریافت میکرد: ” ما هیچ علاقهای به انتشار داستانهای علمی تخیلی که آرمانشهرهای منفی را به تصویر میکشند نداریم.” اما کمی بعد کتابش چاپ شد و توانست بیش از یک میلیون نسخه بفروشد.
#ادامه_دارد
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
#بیشتر_بدانیم
#شعر
💭 معــنای لغــوی قالبـهای شــعری؛
مثنـــوی: دوتـایـــی
قصــیده: چیزی قصـــد شده
غــــــزل: حدیثــ عاشقی
رباعـــی: چـــهارتایــی
ترجیـــع: گرداندن آواز در گلو
مسمــط: در رشته کشیدنـ مروارید
مسـتزاد: زیـاد شــده
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
© #کرونا
خاکیــــانـ بالاتـــر از افلاکیـــان میایســــــــتند
عشـق از انسانـ چه موجود غریبی ساخته استـ
#فاضل_نظری
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
از درد سخــن گفتـــن و از درد شنیـــدن
با مردم بیدرد ندانی كه چه دردی است
#مهرداد_اوستا
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
🔷 #حکایت : دعای خران
حکایت نمودهاند که در روزگاران قدیم، الاغهای دِه، از پالاندوزشان بسیار ناراضی بودند.
زیرا پالانی که برایشان میدوخت پشتشان را زخمی میکرد. در نهایت تصمیم گرفتند که جایی جمع شوند و دعایی بکنند تا شاید پالان دوز دیگری به دهشان بیاید.
از آنجا که دل صاف و سادهای داشتند، دعاهایشان قبول درگاه آمد و پالاندوزی جدید وارد دهشان گشت... اما چه فایده که این پالاندوز هم لنگه همان پالان دوز سابق... نه تنها پالان راحتی بر تن خرها نمیدوخت، بلکه از مواد اولیه پالانها نیز کم میگذاشت و اینبار نه تنها پشتشان زخمی میشد، بلکه به جای دیگرشان نیز فشار میآمد. باز هم تصمیم گرفتند که جمع شوند و برای آمدن پالاندوز جدید دعایی بکنند.
این دفعه نیز به لطف دل پاک و بیغل و غششان، دعایشان مقبول گردید و پالاندوز جدید هم آمد، اما صد افسوس، و چه فایده.... این یکی به غیر از دوخت بد و دزدی از مواد اولیهٔ پالانها، از صاحبان خرها خواسته بود که خرها را در گرسنگی نگهدارد تا شاید پالانها به تنشان اندازه شود.
اینبار نه تنها پالانشان راحت نبود و پشتشان همچنان زخمی، بلکه دلسوخته و از کرده پشیمان، که چرا قدر همان پالان دوز اولی را ندانسته و ناشکری کرده بودند... خلاصه .... هی جمع شدند و هی دعا کردند و این پالاندوز آمد و آن پالاندوز رفت.
اما زخم پشتشان خوب نشد که هیچ بدتر هم شد.
تا اینکه تصمیم گرفتند جمع شوند و این بار نه برای رهایی از پالان دوز بلکه برای رهایی از خریت خود دعایی بکنند!!
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
🔰 #ضرب_المثل 🔰
✳️ «دوزاریش افتاد»
کیوسکهای زردرنگ تلفن عمومی در کنار بوق آزادی که داشتند برای تعدادی از شهروندان اشتغالآفرینی هم میکرد. اطراف این اتاقکها مردانی نشسته بودند که سکههای دو ریالی و پنج ریالی میفروختند و یک لقمه نان حلال به خانههایشان میبردند.
آنها سکهها را به چند برابر قیمت میفروختند و مردمی که دربهدر دنبال سکه میگشتند با رضایت کامل محصولشان را خریداری میکردند.
لحظهای که سکه دو ریالی داخل صندوق تلفن میافتاد و صدای بوق آزاد به گوش میرسید لبخند رضایت بر لبان فرد داخل کیوسک نقش میبست. اصطلاح «دوزاریش افتاد» در آن زمان خیلی کاربرد داشت. افتادن دوزاری به معنای فهمیدن و ارتباط برقرار کردن بود.
ضربالمثل «طرف دوزاریش کجه» هم دقیقا به معنای کندذهن بودن فرد به کار میرفت. یادمان باشد خیلی وقتها دوزاری دستگاه نمیافتاد و دست ما از بوق آزاد تلفن کوتاه میماند. در عوض تلفنهای عمومی مهربان و بخشنده بود و وقتی تماس را برقرار نمیکرد سکه انداختهشده را پس میداد.
بعضی وقتها هم سخاوت را به حد اعلا میرساند و سکه نفرات قبلی را هم میریخت پایین! این تلفنها با مشت و لگد رابطه خوبی نداشت. ریزش سکهها معمولا پس از آن اتفاق میافتاد که چند مشت جانانه نثار بدنه تلفن میکردی.
بعضی از خرده کلاهبرداران هم سکهها را سوراخ میکردند و نخی را به آن میبستند. پس از آن که تماسشان تمام میشد نخ را میکشیدند و لذت یک تماس رایگان را تجربه میکردند.
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📝 #برشی_از_کتاب: تمهیدات
🖋 نویسنده: #عینالقضات_همدانی
ای دوست دانی که این حزن از چه باشد؟ مگر از آن بزرگ نشنیدهای که گفت: همه مریدان در آرزوی مقام پیران باشند، و جمله پیران در مقام تمنای مریدان باشند. زیرا که پیران از خود بیرون آمده باشند. آنکس که با خود باشد حظ و لذت چون یابد؟ مگر آن بزرگ از اینجا گفت که همه در عالم در آرزوی آنند که یک لحظه ایشان را از خود بستانند، و من در آرزوی آنم تا مرا یک لحظه بمن دهند و مریدان با خود باشند و آنکه با خود باشد از یگانگی و بیخودی او را نصیبی نباشد.
دریغا من خود کدام و تو که؟! این سخن در حقیقت خود نمیگنجد، در عالم شریعت کجا گنجد؟! تو هنوز جمال شریعت ندیدهای، جمال حقیقت کی بینی؟! و اگر خواهی که این را مثال گویم گوش دار: پروانه که عاشق آتش است او را هیچ حظی نیست از آتش تا دور است مگر از نور او؛ و چون خود را بر آتش زند بیخود شود و از او هیچ پروانگی بنماند و جمله آتش شود. چه گویی آتش از آتش هیچ بهره برگیرد؟ و چون که آتش نباشد پروانه غیر آتش باشد، چه بهره یابد از آتش؟
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
کار این خداهم عجیب غریبه ها
اما همیشه یه چیزایی رو باهم جور در میاره
یهو تو ناف تاریکی و ظلمات یه شمع روشن میکنه
ته ته جهنم یهو یه پنکه میذاره برات که خنکت کنه
وسط اتیش یه گلستون سبز میکنه
اگر چشم داشته باشی میبینی که هیچوقت از بیخ و بن نمی کنت
ریشه کنت نمیکنه
نا امیدت نمیذاره
همیشه یه جوری به زندگی وصلت میکنه...
🎥 ستایش ۳(۱۳۹۸)
#فیلم_نوشت 🎞
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
© #کرونا
جان عاشــــق در تن خاکی چســان گــیرد قــرار؟
موج دریا دیده را بستنـ به ساحـل مشکل استــ...
#صائب_تبریزی
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
گفـــتم آباد توان ساختـــــ دلـــم را گفــــتا
حسن این خانه همینـ استـ که ویران مانَـد
#فروغی_بسطامی
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📜 #حکایت: پرسش از حضرت عیسی(ع)
🟧 #مثنوی_معنوی ، دفتر چهارم
🌐 منبع: سایت شمس و مولانا
شخصی هوشمند از حضرت عیسی (ع) پرسید:« در جهان هستی چه چیز ازهمه صعبتر و سختتر است؟»
حضرت عیسی (ع) فرمود:« خشم و غضب الهی سختترین چیز در جهان است که بر اثر آن دوزخ هم مانند ما به لرزه در می آید.»
فرد دوباره می پرسد:« چگونه می توان ازین خشم الهی در امان بود؟»
حضرت عیسی (ع) در پاسخش فرمود:« در صورتیکه خشم خود را در همان لحظه فرو خوری.»
مولانا در ادامه می فرمایند:« پس مامور سنگدل حکومت که خشمش از خشم حیوانات درنده هم بیشتر است چه امیدی به رحمت الهی دارد؟ مگر آنکه این آدم صفت زشت خود را ترک کند. هر چند که وجود این ماموران حکومتی هم امری لازم برای اداره جامعه است اما گفتن این حرف باعث ضلالت و گمراهی آنها میشود ( چون به بهانه اینکه وجودشان در جامعه لازم است از اعتدال پیش رفته و هوای نفس را در امور حکومت دخالت میدهند)
همانطور که در طبیعت ادرار هم وجود دارد و لازمه بقا موجودات است اما میدانیم که هرگز با آب گوارا یکسان نمیباشد.»
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📝 #برشی_از_کتاب: ادیان درخدمت انسان
🖋 نویسنده: #امام_موسی_صدر
آزادی برترین ساز و کار برای بسیج کردن همه تواناییها و ظرفیتهای انسانی است. هیچ کس نمیتواند در جامعهی محروم از آزادی خدمت کند، تواناییهایش را پویا و موهبتهای الهی را بالنده سازد. آزادی، بهترین روش برای به کار گرفتن امکانات بشری در راه خدمت به جامعه است. آزادی یعنی به رسمیت شناختن کرامت انسان و خوشگمانی به انسان و حال آنکه نبود آزادی یعنی بدگمانی به انسان و کاستن از کرامت او. کسی میتواند آزادی را محدود کند که به فطرت انسانی کافر باشد. فطرتی که قرآن میفرماید: فِطرَتَ اللهِ الّتی فَطَرَ الناسَ عَلَیها، فطرتی که پیامبر باطنی و درونی انسان است.
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
هنر انسانهای بزرگ این است که به دشواری کار نمیاندیشند, بلکه به عظمت آنچه خواهند یافت فکر میکنند!
🎥 Mozu (2015)
#فیلم_نوشت 🎞
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
🎥 Us (2019)
✔️ تریلری ترسناک در ژانر اسلشر
✔️ دومین فیلم بلند جردن پیل در مقام کارگردانی
✔️ فیلمبرداری خوب، طراحی صحنه عالی و موسیقی متن زیبا، دلهره را برای شما به ارمغان میآورد
✔️ با بازی درخشان لوپیتا نیونگو
✔️ ما، روایتی سورئالگونه با ایدهای متفاوت
📄 پناه میبریم از شیطانی که درون همه ماست...
📥 دانلود مستقیم فیلم
🎞 #امروز_چی_ببینیم
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️