eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
11هزار دنبال‌کننده
48 عکس
55 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•خوشا به پنجۀ راهب.. و توسل به سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ حُبُّ الحُسَین اَجَنَّنِی! میگویند که عشقِ مَحبوبش او را به جُــنون کِـشانده بود به او گفتند: ای عابس! آیا دیوانه شده‌ای؟ عابس گفت: آری! عشقِ حُسین دیوانه‌ام کرده است! کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
۞﴾﷽﴿۞ ღ 😭😭😭😭 اگر همیشه ببارند ابرهای جهان نمی‌رسند به آن اشڪ‌ها ڪه زینب ریخت💔😭😭😭😭
وطن (ع) در بود اما در به رسید این یعنی برای حفظ باید از استراتژی نبرد با دشمن در خارج‌ از مرزهایت استفاده کنی
|⇦•ای رمز نجات هرگرفتار حسین.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ «صلی الله علی الباکین الحسین» ای رمز نجاتِ هر گرفتار حسین ای همدم و ای مونس غمخوار حسین عمریست به نام پاک تو مینازیم ای بر لب ما أفضل أذكار حسین صد بار گره زِ کار این دل وا شد گفتیم به زیر لب که یکبار حسین غیر از تو نداریم امیدی به کسی ای دلخوشیِ عبد گنه کار حسین ای داغ تو در جان دل اهل زمین ای درغم تو عرش عزادار حسین در بین تمام روضه هایت آقا کشته ست مرا روضۀ بازار حسین حال که ای هم سفر بی تو سفر میکنم زاده رهِ خویش را خونِ جگر میکنم من که ز آغاز عمر بی تو نکردم سفر خیز و ببین یا اخا با که سفر میکنم هر قدمم میزنند ، نام تو را میبرم هر طرفم میکشند ، بر تو نظر میکنم حسین .. حسین ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•ای رمز نجات هرگرفتار حسین.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ [اَقصَدَتهُ اَسِنَّةُ الاَعداءِ] کـار در انقـلاب تبـیین و تبصـیر است... مثلاً ؛ زینب در شام یا در کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•دید از دور مسیحا نفسی.. و توسل به سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی به نفس حاج محمود کریمی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دید از دور مسیحا نفسی می‌آید دید با قافله فریاد رسی می‌آید صحنه‌ای دید در آن قافله اما جان کاه بر سر نیزه سری دید سری همچون ماه این سر کیست که این قدر تماشا دارد؟! صوت داودی و انفاس مسیحا دارد از سر هر مژه‌اش معجزه بر می‌خیزد با طنینش همه آفاق به هم می‌ریزد با نسیم از غم دل گفت به صد شیون و آه به ادب نافه‌گشایی کن از آن زلفِ سیاه گر چه این شیوۀ رندانِ بلا کش باشد حیف از این زلف.. که بر نیزه مُشَوَّش باشد با دلی سوخته آمد به طواف سر ماه پاره پاره دلش از داغِ لبِ پرپر ماه گفت: "ای جان جهان نذر غمت جانم باش امشبی را ز سر لطف تو مهمانم باش" *اومد نزدیک سر شد .. نگهبانا جلوشُ گرفتن ، کجا داری میری؟.. میخوام ببینم این سرِ کیه ؟.. گفت میشه این سر امشب مهمانِ من باشه .. گفت همه داراییم رو میدم فقط این سرُ به من بده .. سرُ بغل کرد آورد داخلِ دیر .. شروع کرد سر رو با گلاب شستن ..* ماه را همره خود با دل بی تاب آورد نذر لبهایِ ترک خورده کمی آب آورد خون از آن چهره که میشست دلش خون می‌شد حال او منقلب و دیده دگرگون می‌شد اشک در چشم پر از شیون راهب می‌خواند روضه میخواند از آن اوج مصائب می‌خواند روضه می‌خواند همه عمر در این چرخ کبود بین زرتشتی و آشوری و ترسا و یهود نشنیدم که سرِ نیزه سری را ببرند یا که در سلسله بی بال و پری را ببرند آه از آن سوز و گدازی که در آن محفل بود عشق می‌گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود گفت عالم شده حیران پریشانیِ تو کیستی تو به فدای سر نورانی تو... ناگهان ماه، چه جان کاه دمی لب وا کرد محشری در دلِ آن سوخته دل بر پا کرد گفت: "من کشتۀ لب تشنۀ عاشورایم زینت دوش محمد ؛ پسرِ زهرایم" دید راهب به دلش شعله و شور افتاده‌ست شعلۀ آتشی از نخلۀ طور افتاده‌ست تشنۀ عشق شد از غصه نجاتش دادند ناگهان در دل شب آب حیاتش دادند.. صورتش را به رویِ صورت خونین حسین و مُشرف شد از آن لحظه به آیین حسین.. شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•دید از دور مسیحا نفسی.. سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی به نفس حاج محمود کریمی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مِصباح‌الهُدی و سَفینهُ النجاه تنها تویی که میتوانی مرا به راه راست هـدایت کنی ... ❤️کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ زمینه امام_حسین_علیه_السلام_ با نوای سیدرضانریمانی با بغض گریه داری، میگم با بی‌قراری بمیرم نشنوم که، بگن زائر نداری دلی که میزنه شور، هوات و کرده بدجور اجازه میدی آقا، میخوام زائرشم از دور سلام آقا سلام، زاده‌ی زهرا سلام خامس آل عبا، ساکن کربلا سلام می‌باره چشمام بارون بارون میکشه ما رو هجرون هجرون لیلای دلهای بی‌سامون یه دنیا داری مجنون مجنون " سلام آقا سلام، زاده‌ی زهرا سلام خامس آل عبا، ساکن کربلا سلام " حسین ای یار زینب، حسین دلدار زینب چه اسم دلنشینی، حسین سالار زینب حسین راز و نیازم، به عشق تو می‌نازم سلام میدم همیشه، به تو بعد از نمازم سلام یارا سلام، مولای دنیا سلام از عبد عاصی به تو، ساکن کربلا سلام نام دل آرات زیبا زیبا پرچم سرخت بالا بالا به عشق تو اربعین آقا آواره میشم صحرا صحرا " سلام آقا سلام، زاده‌ی زهرا سلام خامس آل عبا، ساکن کربلا سلام " نگیر از هرکی کمک، یقینی و بلا شک گرفتار میشی بگو، ابوفاضل دَخیلَک علم کشای هیئت، جلو اسمت با حاجت کمر خم میکنند و، سلام میده علامت سلام سقا سلام، حضرت دریا سلام ای یل ام‌النبین، ساکن کربلا سلام قامت طوبات محشر محشر صف شکن صد لشکر لشکر سربند یازهرا روی سر با رجز یاحیدر حیدر " ابوفاضل یاعباس عباس ابوفاضل یاعباس عباس " آجرک‌الله‌یاصاحب‌الزمان .. اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
اَلا ای سر، فدای خون خشک گردنت گردم توصحراگَرد، من قربان صحرا گَردنت گردم تنت در کربلا تنها، سرت بر نیزه‌ها با ما به دنبال سرت آیم، به قربان تنت گردم تو را عریان به خاک کربلا بنهاده و رفتم نشد از تار و پود هستی‌ام پیراهنت گردم هلال من، هلالی شد قدم از غم، بیا تا من شبی پروانه‌ی شمع جمال روشنت گردم ز هر بام و درت سنگی به استقبال می‌آید بیا بنشین به دامانم که با جان، جوشنت گردم تو خورشید بلند عشقی و از دست ما بیرون بیا یک نیزه پایین‌تر که دست و دامنت گردم چو افکندی مرا از خطبه‌خواندن لب فروبستی بخوان قرآن که من قربان قرآن‌خواندنت گردم به شوق با تو بودن، از مدینه من سفر کردم ندانستم که باید همسفر با دشمنت گردم سیدرضا موید «»«»«»«»«»«»«»«»»«»«»«»«» کوفی و شامی یکی از دیگری بدچشم‌تر مانده‌ام گویم امان از کوفیان یا شامیان رفتن و ماندن به یک اندازه داغم می‌کند مانده‌ام گویم بران ای ساربان یا که مران دیدنت بر نی هم آتش زد هم آرامم نمود مانده‌ام گویم بمان پیشم حسین‌جان یا نمان صوت تو دل می‌بَرد اما امان از سنگ‌ها مانده‌ام گویم بخوان قرآن حسین‌جان یا نخوان اشک تو بر نیزه هم از دیده جاری می‌شود مانده‌ام گویم بدان از حال زینب یا ندان مهدی مقیمی
راه کربلا.... کاش راه کربلایت وا شود اربعین ما همه امضا شود راه پیمائی کنیم با جان و دل دشمن از این شور نا بینا شود باشعور و شور زائر می شویم تا به لب لبیک ها گویا شود وحشتی برجان دشمن افکنیم دشمن دین در جهان رسواشود خون ثارالله می جوشد هنوز این همایش سال ها اجرا شود هستی عالم فدایت یا حسین خون دهیم تا اربعین برپا شود اربعینت شور و حالی می دهد جان چه قابل دررهت اهداشود پرچم سرخ تو باش پر خروش اینک از آزادگان انشا شود راه و خط سرخ تو گشته گواه قامت هر ظالمی چون تا شود کاش رفع این بلا آید به گوش تا بپا در راه موکب ها شود کاش گرد راه بنشیند به سر عاشقی با گرد ره معنا شود خون چکد گر در مسیر عاشقی راضی از ما زائران زهرا شود مزد این شور حسینی را یقین شافع ما حضرت مولا شود (صانعی) را یاحسین بنما طلب بر طواف دوست بی پروا شود سیدکمال میرصانعی ۹۹/۶/۱۹ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
•کجا بودی ای سرِ زخمی.. و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کجا بودی ای سرِ زخمی کجا بودی صبحِ اُمیدم کجا بودی من بدونِ تو با گریه شب ها میخوابیدم .. شاید من رو نشناسی ای بابا آخه سنِ من خیلی رفت بالا یه روز من رو پاهات ، الانم تو بخواب رویِ پاهام لالا لالا .. *مرحوم دربندی میگه پاهاشو دراز کرد سر رو گذاشت رو پاهاش* لالایی چرا گردنت زخمه؟.. لالایی چرا صورتت زخمه؟.. لالایی نگو اینو میدونم برا چی بابا رو لبت زخمه؟.. کجا دیدی دختری باشه رو دستاشم یک سری باشه کجا دیدی رو سر دختر جلو باباش روسری باشه *مگه بابات نامحرمه ؟.. نه عمه موهام کمی نامرتبه ..* یادم رفته با دیدنش غم هام یادم رفته شیرین زبونی هام ان شالله بابامم یادش رفته یه روزی بلند بود چقدر موهام *من اگه محرم نبود اینو نمیگفتم به خود بی بی قسم..* دیگه من موهامُ نمی بندم واسه دندونامه نمی خندم کجا بودی بابا تو راهِ شام میدیدی که زخمامُ می بندم نبودی من غصه ها خوردم تو رفتی من ضربه ها خوردم نبودی اون شب تک و تنها کتک از اون بی حیا خوردم دیگه مردم رقیه ات حالا خیلی غمگینه به سختی جلو پاشو میبینه صداش میکنن برنمیگرده گوشام بعد از اون ضربه سنگینه *عرض روضۀ منو التماسِ دعا .. دختربچه باباییِ .. سر وقتی اومد تو خرابه دست انداخت تو موهایِ سر بابا .. گفت عمه این موهایِ بابای منه؟.. دست انداخت به سر و صورت .. گفت عمه این سر و صورت بابایِ منه ؟.. اما یه وقت دید عمه عقب عقب رفت رقیه .. تا دستش خورد به لبایِ بابا گفت عمه این لبای بابای منه؟.. ( تعجب کرد.. ) دست انداخت به دندونای سر بریده .. کی چوب به لبات زده بابا .. غوغایی کرد تو خرابه دستاشو مشت کرد اینقدر زد تو دهن خودش .. لب و دهان خون آلود شد .. هی گفت بابا بابا .. اینقدر گفت بابا یه وقت خانوم هرچی تکونش داد دید بچه صدا نمیزنه .. امام سجاد اومد جلو دست گذاشت رو قلبش گفت عمه کارش تموم شد عمه .. دیگه صدا نفسش بالا نمیاد عمه .. هی تکونش داد دید جواب نمیده .. آخ لباس و کنار زد دید همۀ صورتش غرقِ خونه ...*کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•کجا بودی ای سرِ زخمی.. و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ گر دُخترکی پیش پدر ناز کند گِرِهِ کربُ بَلای همه را باز کند ❤️ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
آغوش گرفتن امام حسین توسط 🔹هنگامى که سر حسین علیه السلام را آوردند و در منزلى به نام قِنَّسرین (شهرى در شام، به فاصله یک روز راه از حَلَب در مسیر حِمْص) فرود آمدند، راهبى مسیحی از دِیْرش به سوى سر، حرکت کرد و نورى را دید که از دهان آن، ساطع بود و به آسمان مى رفت. راهب مسیحی، ده هزار درهم به آنان (نگهبانان) داد و سر را گرفت و به درون دِیرش برد و بدون آن که شخصى را ببیند، صدایى شنید که مى‌گفت: 🔸«خوشا به حالت ! خوشا به حال آن که قَدر این سر را شناخت!» 🔹راهب، سرش را بلند کرد و گفت پروردگارا! به حقّ عیسى، به این سر بگو که با من سخن بگوید. سر به سخن آمد و ▪️گفت: «اى راهب ! چه مى خواهى؟». ▪️گفت: تو کیستى؟ ▪️گفت: «من فرزند محمّدِ مصطفى و پسر علىِ مرتضى هستم. پسر فاطمه زهرا و مقتول کربلایم. من مظلوم و تشنه کامم» و ساکت شد. 🔸راهب صورت به صورتش نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نمى دارم تا بگویى: ▪️«من ، شفیع تو در روز قیامت هستم» سر به سخن درآمد و گفت: «به دین جدّم محمّد درآى»  🔹راهب گفت: گواهى مى دهم که خدایى جز خداوند نیست و گواهى مى دهم که محمّد پیامبر خداست. آن گاه حسین علیه السلام پذیرفت که شفاعتش کند. صبحدم آن قوم سر و دِرهم ها را گرفتند و چون به وادى رسیدند دیدند که درهم ها سنگ شده است. -------------------------------------------------- ✅متن عربی: 🔸لَمّا جاؤوا بِرَأسِ الحُسَینِ علیه السلام ونَزَلوا مَنزِلاً یُقالُ لَهُ قِنَّسرینَ، اطَّلَعَ راهِبٌ مِن صَومَعَتِهِ إلَى الرَّأسِ، فَرَأى نورا ساطِعا یَخرُجُ مِن فیهِ، ویَصعَدُ إلَى السَّماءِ، فَأَتاهُم بِعَشَرَةِ آلافِ دِرهَمٍ، وأخَذَ الرَّأسَ، وأدخَلَهُ صَومَعَتَهُ، فَسَمِعَ صَوتا ولَم یَرَ شَخصا، قال: طوبى لَکَ، وطوبى لِمَن عَرَفَ حُرمَتَهُ، فَرَفَعَ الرّاهِبُ رَأسَهُ، وقالَ: یا رَبِّ، بِحَقِّ عیسى تَأمُرُ هذَا الرَّأسَ بِالتَّکَلُّمِ مَعی. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، وقالَ: یا راهِبُ، أیَّ شَیءٍ تُریدُ؟ قالَ: مَن أنتَ؟ قالَ: أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ، فَسَکَتَ. فَوَضَعَ الرّاهِبُ وَجهَهُ عَلى وَجهِهِ، فَقالَ: لا أرفَعُ وَجهی عَن وَجهِکَ حَتّى تَقولَ: أنَا شَفیعُکَ یَومَ القِیامَةِ. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، فَقالَ: اِرجِع إلى دینِ جَدّی مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله. فَقالَ الرّاهِبُ: أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّه ُ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّه، فَقَبِلَ لَهُ الشَّفاعَةَ. فَلَمّا أصبَحوا أخَذوا مِنهُ الرَّأسَ وَالدَّراهِمَ، فَلَمّا بَلَغُوا الوادِیَ نَظَرُوا الدَّراهِمَ قَد صارَت حِجارَةً. -------------------------------------------------- 📘 آل ابی طالب، ابن شهرآشوب کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🔹به نقل از حباب‌بن‌موسی، از امام ‌صادق‌ علیه‌السلام ، از پدرش امام باقر علیه السلام، از امام‌سجاد علیه‌السلام : 🔸ما را از کوفه به سوی یزید‌بن‌معاویه بردند. راه های کوفه، پر از مردم گریان بود و بیشترِ شب گذشته بود؛ ولی از فراوانی مردم، نتوانسته بودند ما را عبور دهند. 🔹باخود گفتم: اینان، همان‌ها هستند که ما را کشتند و اکنون می‌گِریند. 📚شهادت نامه امام حسین‌علیه‌السلام ص۵۱۱ ▪️به نقل از الطبقات الکبری(الطبقه الخامسه من الصحابه): ج۱ ص۵۰۱ح۴۶۳ ✅ 🔹عبیدالله بن زیاد،پس از روانه کردن سر حسین علیه‌السلام فرمان داد که زنان و کودکان او را آماده کنند و فرمان داد تا علی‌بن‌الحسین علیه‌السلام را تا گردن در بند کنند. 🔸آنگاه،آنان را با مُجفِر‌بن‌ثعلبه‌عائذی و شمر‌بن‌ذی‌الجوشن، در پی سر ، روانه کرد 🔹آنان رفتند تا به حاملان سر رسیدند و علی‌بن‌الحسین‌علیه‌السلام در راه، کلمه‌ای با آنان سخن نگفت تا به شام رسیدند. 📚شهادت نامه امام حسین‌علیه السلام ص۵۰۲ ▪️به نقل از الارشاد:ج۲ص۲۴۵.الاعلام الوری: ج۱ ص۴۳۷. ✅ 🔹روانه کردن خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله به شام 🔸الامالی_صدوق به نقل از دربان ابن زیاد_: 🔹عبیدالله بن زیاد،فرمان داد تا اسیران و سر حسین علیه‌السلام را به شام ببرند. 🔸گروهی از آنان که با آن کاروان رفته اند برایم گفتند که شب ها تاصبح،صدای نوحه گری جنیان را برحسین ‌علیه‌السلام می‌شنیدند. 📚شهادت نامه امام حسین علیه‌السلام ص۵۰۰ به نقل از: ▪️الامالی‌صدوق ص۲۳۰ح۲۴۲ ▪️روضه‌الواعظین:ص۲۱۰. ✅ 📚به نقل از کتاب المصابیح، 🔹به سندش از امام صادق‌علیه‌السلام‌، از پدرش امام ‌باقر‌علیه‌السلام‌_از پدرم امام علی‌بن‌الحسین‌علیه‌السلام در باره بردن او به سوی یزید پرسیدم. 🔸فرمود: مرا بر شتری لنگ و بدون جهاز، سوار کردند وسر حسین‌علیه‌السلام بر بالای علمی بود و زنانمان، پشت سرِ من بر استرانی بدون پالان، سوار بودند. 🔹کسانی که ما را می‌بردند، از پشت سر و گردا گردمان،بانیزه، مارا احاطه کرده بودند و آزار می دادند. 🔸اگر اشکی از دیده یکی از ما فرو‌ می‌چکید، با نیزه به سرش می‌کوبیدند، تا آن‌که وارد شام شدیم. 📣جارجی جار زد: ای شامیان! اینان،اسیران اهل بیت ملعون‌اند. 📚شهادت نامه امام حسین علیه‌السلام ص۵۱۱ به نقل از کتب ▪️الاقبال ج۳ ص۸۹ ؛ ▪️بحار الانوار: ج۴۵ ص۱۵۴ ح۳ ✅ سختی های سفر شام 🔹سر حسین علیه‌السلام ونیز زنانش و مردان اسیر خاندان‌را حرکت دادند و چون به دمشق رسیدند، 😭ام‌کلثوم به شمر _که از افراد آن گروه بود_ نزدیک شد وبه او گفت: در خواستی از تو دارم. 🔸گفت: درخواستت چیست؟ 🔹گفت: هنگامی که ما را به شهر آوردی، ما را از دروازه ای ببر که تماشاگر کمتری دارد وبه آنها بگو که این سرها را از میان ما بیرون ببرند و دور کنند که از کثرتِ نگاه‌هایشان به ما، در این حال، خوار شده‌ایم. 🔹شمر، از سرِ سرکشی و ناسپاسی، در پاسخ در خواست او فرمان داد که سرها را بر سر نیزه و در وسط کاروان، حرکت دهند و به همان حال، آنها را از میان تماشاگران عبور دادند تا آنها را به دروازه دمشق رساندند و بر راه پله‌ء مسجد جامع، 😭آن جا که اسیران را نگاه می دارند، ایستادند. 📚شهادت نامه امام حسین علیه‌السلام ص۵۱۸ به نقل از کتب: ▪️الملهوف ص۲۱۰ ▪️مثیرالاحزان ص۹۷
زمینه حضرت رقیه....(س) 😭🙏😭🙏 به روی نیزه عیان بودی چراغ من هرزمان بودی من وعمه همسفر بودیم توبر نیزه شمع جان بودی شدم بابا من پریشانت پریشانِ جسم عریانت پدرجانم ای پدرجانم ---------- توبرنیزه من به دنبالت شکسته بابا پر و بالت کتک خوردم ازقفای تو روان اشکم شدبراحوالت مرواز پیشم دگربابا کنم با راس تو نجواها پدرجانم ای پدرجانم ---------- بخواب امشب روی زانویم غم دل را با تو بر گویم ز بس گشته صورتم نیلی بپوشیدم از تو من رویم نبینی جسم کبودم را کبودی تار و پودم را پدرجانم ای پدرجانم ---------- بشویم تا چشم و ابرویت کنم شانه تار گیسویت زنم بوسه بر گل رویت به بویم تا عطر دل جویت رخ بابا گشته لاله گون بشویم این صورت پرخون پدرجانم ای پدرجانم ---------- نگه بر راس عمو کردم ز خونِ چشمم وضو کردم به نیزه دیدم عمو عباس به مرگ خود آرزو کردم چنان برجسمم نشانه شد تسلایم تازیانه شد پدرجانم ای پدرجانم ---------- گل ناز من چه زیبائی شده بابایم تماشائی بود قاری بر سر نیزه ربوده از من توانائی به گوشم آید صدای تو بخوان قرآن من فدای تو پدرجانم ای پدرجانم ---------- به راس تو اقتدا کردم خرابه بر پا عزا کردم حالم کن عمه جان زینب ببین بر عهدم وفا کردم به همراهش در سفرهستم دو دیده از این جهان بستم پدرجانم ای پدرجانم ---------- کشم از دل نغمه و ناله روان شد از دیده ام ژاله شود فردا محشری بر پا تنم بیند چونکه غساله زند آن زن ناله ها از دل شود جسم من به زیر گِل پدرجانم ای پدرجانم سیدکمال میرصانعی ۹۹/۶/۱۹ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
این روزها حالم پریشان همچو زهراست بغض گلوگیرم شبیه بغض مولاست توهین به آقایم رسول‌الله کردند از سوز غیرت آتشی در سینه برپاست روی کلامم با تمام مسلمین است پیغمبر اسلام، خط قرمز ماست یا ایها الاعراب! پشت این اهانت دست کثیف صهیونیسم و کفر پیداست هر بشکه‌ی نفتی که ارزان می‌فروشید خرج سلاح و نشریه‌های اروپاست مشکل‌گشای فتح و پیروزیست ؛ وحدت پیدایش داعش نشان تفرقه‌ هاست باید اطاعت کرد از امر ولایت روشن‌ترین راه هدایت حرف آقاست دیده به راه مهدی زهرا نشستیم دنیای ما روز ظهور یار زیباست کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
گفتم "حسین"، صفحه‌ی دل، پرستاره شد راهِ نجات، دامنِ یک شیرخواره شد گفتم که کیست، اکبرِ آیاتِ کردگار؟ فوراً به گاهواره‌ی اصغر، اشاره شد باب‌الحوائج است و زود گره باز می‌کند با اذنِ او، امورِ دو دنیا، اداره شد هرچند کودک است، ولی بهرِ دردها با دست کوچکش بنِگر، راهِ چاره شد ... می‌سوخت در غمش همه‌ی هفت آسمان، تیر از کمان پرید و جهان در نظاره شد تیر از کمان پرید و گلوی علی که نه... قلبِ پدر برای پسر، پاره پاره شد بر ماتمش زمین و زمان، نوحه می‌کنند دستِ حسین، مقتلِ این شیرخواره شد کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•سلام خورشیدم .. تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دوباره به دادِ قلبِ من رسیده حسین برای دلایِ نا امید ، امیدِ حسین .. یه ساله که چشمامم بارونه یه ساله که اشکام پنهونه یه ساله من با فاصله همدردم یه ساله که روزام تاریکه دلم خوشه بازم وقتی که خود حسین راهم داده برگردم سلام خورشیدم .. سلام مهتابم .. سلام امیدم .. سلام اربابم .. « حسین .. جان آقا .. » دوباره رسیده عطرِ کربلایِ حسین نفس میکشم دوباره تو هوایِ حسین کتیبه ها ، انگار شور دارن سیاهیا ، انقدر نور دارن که باز دلا ، تا عرش خدا میره برا حسین ، عالم بی تابه محرمه ، ماه اربابه منم دلم تا کربُبَلا میره سلام برگریه .. سلام بر ماتم .. سلام بر گنبد .. سلام بر پرچم .. سلام خورشیدم .. سلام مهتابم .. سلام امیدم .. سلام اربابم .. « حسین .. جان آقا .. » دوباره به دادِ قلبِ من رسیده حسین برای دلایِ نا امید ، امیدِ حسین .. یه ساله که چشمامم بارونه یه ساله که اشکام پنهونه یه ساله من با فاصله همدردم یه ساله که روزام تاریکه دلم خوشه بازم وقتی که خود حسین راهم داده برگردم سلام خورشیدم .. سلام مهتابم .. سلام امیدم .. سلام اربابم .. « حسین .. جان آقا .. »کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•سلام خورشیدم .. تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ جامعه‌ای که را‌ فراموش کند، به سرنوشت دچار میشود! همان‌هایی که حسین را نشنیدند و شان را به خاک و خون کشیدند... کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•روزگاره اسیریِ زینب.. و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ روزگاره اسیریِ زینب مثل شب هایِ شام تاریک است کوچه پس کوچه هایِ اینجا هم مثل شهر مدینه باریکه است .. *یه وقت شما یه جایی گیر کردی طرف دستشو بلند میکنه جا داری صورتتو بکشی .. مادرمم میخواست صورتشُ بکشه .. اما همین که اومد صورتشو بکشه چنان زد ..* تو خودت خوب واقفی که چرا صورتِ خواهر تو رنگین است مثل نامردِ کوچه هایِ فدک دستِ مردان شام سنگین است حسین ... * نه! یه حسینی بگو ان شالله کربلاتم امضاش رو گرفته باشی .. هرکجا نشستی بگو حسین ..* حس میکنم کنارِ تو از خود فراترم *میشینم تو روضه ت میدونن تو هم هستیا حسین جان ، انقدر احساس بزرگی میکنم .. گاهی اوقاتم فکر میکنم خدا هم دیگه از من خوشش میاد با همه آلودگی هام ..جانِ مادرت بیا و مارو بدجوری اسیر خودت کن آقا .. جانِ مادرت بیا ما رو در به در خودت کن حسین جانم ..* حس میکنم کنارِ تو از خود فراترم درگیرِ چشم هایِ تو باشم رها ترم *من کجا و این حرفا کجا .. گفت اینا خیال میکنن منو اسیر کردن ، من تا وقتی اسیر توام آزادم حسین جانم ..* دلتنگیم کم از غم تنهایی تو نیست من هرچه بیقرار ترم بی صدا ترم *نمیدونی چه شوری میزنه دلم .. (شور چی میزنه زینب جان دیگه چی میخاد بشه؟!..) رأست به روی نیزه ولی بی تعادل است.. فقط خدا میدونه تو دل زینب چه خبر بوده اگر یه قطره ایی از عشق و محبت بی بی زینب تقسیم بشه انشالله همه عالم دیوونه حسین میشن ..* قلبی که کنجِ سینه من میزند تویی من با غم تو از خودِ تو آشنا ترم *(زبانِ حال) تو که خودت داغ خودتو ندیدی .. تو که خودت بدنِ خودتُ ندیدی .. تو که ندیدی اسبها چه کردن ..* تو خودت خوب واقفی که چرا صورت خواهر تو رنگین است .. *اون موقع ها هرچی از حسن پرسیدم چیشده تو اینجوری شدی " هی گفت نپرس .. تو خودت خوب واقفی که چرا صورت خواهر تو رنگین است .. مثل نامردِ کوچه هایِ فدک دستِ مردان شام سنگین است *بعد مدتی اومد خدمت آقا زین العابدین عرض کرد یابن رسول الله من مسیحی ایم اومدم مسلمان بشم. حضرت فرمود چیشده حالا اومدی؟! جد ما پیغمبر فرمود ، جد ما علی فرمود ، بابام حسین ، عمو جانم حسن فرمود نیمدی مسلمون بشی! حالا چیشده اومدی مسلمون بشی؟! عرض کرد یابن رسول الله خوابی دیدم در این خواب تمام ماجرایِ کربلا رو از ابتدا تا انتها تو خواب به من نشون دادن این خواب منو رهنمون شد که شما حقید ، اومدم مسلمان بشم .. امام سجاد فرمود من از اولین لحظات ماجرا کربلا بودم تا الان .. خوابتُ بگو ببینم آیا رویایِ صادقه ست یا نه!.. شروع کرد یکی یکی تعریف کردن ، محدث نوری میگه این مرد خوابشُ میگفت آقا زین العابدین گریه میکرد .. می فرمود درسته .. آقا یه جوونی رو دیدم داره با باباش خداحافظی میکنه .. فرمود درسته .. آقا چه صحنه ایی بود اون وقتی که عباس میخواست بره آب بیاره .. آقا دیدم وقتی بابات میخواست بره میدون عمه جانت زیر گلوشُ بوسید .. هی میفرمود درسته درسته گریه میکرد .. محدث نوری میگه این مرد ادامه داد یه وقت دید زین العابدین بلند شد چنان به سر مبارکش زد پیشانی شکست از سر مبارک خون جاری شد .. محدث نوری میگه این مرد مسیحی وقتی گفت این اسرا رو وارد شام کردن ریختن سر این زنُ بچه ها .. مثل گله ی گرگی هر کدوم این زنُ بچه رو از یه طرف میکشیدن .. اینا رو به ریسمان بسته بودن .. بچه ها ریسمان به گردن .. تو این کشاکش یه وقت سر ابی عبدالله از رو نیزه افتاد .. امان از دل زینب .. تا این جا هر وقت میزدن زینبُ از جاش تکون نمیخورد .. آخه میترسید اگه کشیده بشه این ریسمانا گردن بچه ها رو اذیت کنه اما اینجا دیگه قید همه رو زد خودشُ انداخت رو سر حسین .. زیر دست و پا افتاد .. هی داد میزد رهاش کنید .. این سر دیگه جای سالم نداره .. حسین ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•روزگاره اسیریِ زینب.. و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ (س) نشان داد که؛ لازم است تا "فضیلت‌" های هیچگاه فراموش نشود! کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
چشم نیاز دوختم به راه صاحب‌الزمان امید بسته‌ام به یک نگاه صاحب‌الزمان امید بسته‌ام ولی چقدر پُر توقع‌ام چشم گناهکار و روی ماه صاحب‌الزمان کویر شد اگر دل از شب سیاه کاری ام صبح در آن جوانه زد گیاه صاحب‌الزمان دین ضعیف من در این طبیعت پر از گناه غزال خسته ای‌ست در پناه صاحب‌الزمان آه که آه می کشد هنوز سینه ی زمین بعد هزار و چند سال از آه صاحب‌الزمان هنوز بعد کربلا منظره ی وداع را مدام درک می کند نگاه صاحب‌الزمان عمه صاحب‌الزمان به دست خویش دوخته رخت عزای خاکی و سیاه صاحب‌الزمان کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
•یه عالمه گریه به روضه بدهکارم.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس کربلایی سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم بذار حالا حالا نوکرِ شما باشم لحظه‌ی مرگم تو خاکِ کربلا باشم .. بَده که پیشِ تو مویِ سرم سپید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه .. من ؛ اصلاً اومدم برات مریض بشم تا تو قلبِ مادرت عزیز بشم .. سردم نکنی .. طردم نکنی .. عزیزم حسین ‌.. عزیزم عزیزم عزیزم .. ــــــــــــــــــ کاشکی میشد مثلِ عقربه ها برگردم به کربلاهایی که قبلاً سفر کردم کاشکی میشد ساعت همون لحظه وایمیستاد تو اولین بار که چشام به گنبد افتاد ندیدنِ حرم بلایِ جون نوکرِ نکنه اربعین نیام نذاری آبروم بره این ؛ چه بلاییِ که اومده سرم منو دق نده بذار بیام حرم از حال خودم .. درمونده شدم .. عزیزم حسین ‌.. عزیزم عزیزم عزیزم .. ــــــــــــــــــ محرمُ خونه نشین میمیرم منی که تو قبرم برات عزا میگیرم چه جوری آروم شم مادرتون بدحاله با پهلویِ زخمیش بالا سر گوداله نگاهِ مادرت شاهده قتل قاتله میبینه میبُرن سرُ چجوری سر حوصله وای ؛ سرُ و صورتت چه نامرتبِ تویِ قتلگاه عزیز زینبِ صد پاره بدن .. دست و پا مزن .. عزیزم حسین ‌.. عزیزم عزیزم عزیزم .. حسین وای حسین وای کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
۶ (ورود اهل بیت ع به شام) پر ازدهام است،دروازه ی شام شد کار مردم،شادی و دشنام امان از شام۴ بسوزد از غم،دل اسیران به روی نیزه،سر شهیدان امان از شام۴ خونین دل از غم،شد ام کلثوم سرش به نیزه،امام معصوم امان از شام۴ دستان بسته،در غم نشسته از جور دشمن،دل ها شکسته امان از شام۴ زینب شد از غم،قامت خمیده بر روی نی بود،سر بریده امان از شام۴ ظلم فراوان،در شام ویران ای وای از این غم،شد بر اسیران امان از شام۴ سکینه سوزد،زین ظلم و بیداد شد دیده گریان،امام سجاد امان از شام۴ امام سجاد،خون شد دل او دشمن شرر زد،بر حاصل او امان از شام۴ در شام ویران،شد روزشان شام زدند بر آنان،سنگ از لب بام امان از شام۴ دشمن یتیمان،را بی بهانه گه کعب نی زد،گه تازیانه امان از شام۴ در شام ظلم و،کینه فزون شد از استقامت،دشمن زبون شد امان از شام۴ نوحه_ورود_به_شام_ مشهد_مقدس_رضا_یعقوبیان_ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
‍روضه حضرت رقیه کوتاه مکتوب ای باد صبا...اگه ببینم بابامو میگم بابایی...گمشده سنجاق سرم اگه خدا قسمت کنه...بازم بابامو ببینم ناز می کنم ...براش میرم...روی زانوهاش میشنم اگه زانویی باشه حالا،،، اگه خدا قسمت کنه...بازم بابامو ببینم ناز می کنم ...براش میرم...روی زانوهاش میشنم شبا می گردم توی خواب... دنبال بابام...همیشه نمی دونم زیارتش...برا چی تعبیر نمیشه آه...من ...پری بودم...دلبری بودم حالا...جام روی... خاکه بیابونه آه ...نیمه جان در دشت... اون شبی که ،،،افتادم گم شدم،،،، آه ...نیمه جان در دشت...رنگ و روم برگشت لاله دارم بر...موی پریشون...موی پریشون ای باد صبا...غم بسته...راه گلومو من دیدم ،،،شماهم دیدی،،،بچه کوچولو،،بابا ومادرشم،،،که با هم دعواشون بشه ،،،اینقد وحشت میکنه،،،کاری باهم ندارنا،،،باهم دارن دعوا می کنن ، اون گوشه کز می کنه می ترسه،،، ای باد صبا...غم بسته...راه گلومو ای باد صبا...غم بسته...راه صدامو تو این هیاهو...گم کرده ام،،،دست وپامو ای باد صبا... ای باد صبا...یه حسرتی ...رو دلمه وقتی که می رفت...نشد ببوسم بابامو وقتی که می رفت...نشد ببوسم بابامو خانم زینب دید،،، روضه خون داره روضه می خونه،،توهم سرت رو زانوته ،،،داری گریه میکنی،،،تو عالم خودتی،،، گوش میدی وگریه میکنی،،، یه وقتایی ام،،،صدای روضه خون قطع شد،،،یه چند ثانیه ای صبر میکنی،،،میگی داره مکث میکنه،،،نفس میگیره،،،شعرش یادش بیاد،،، ولی وقتی دیدی طولانی شد،،،سرت وبلند میکنی،،ببینی چه خبر شد؟چرا نمی خونه؟ روضه خونه خرابه،،داشت روضه می خوند،،،یه وقت دیدن،،،صداش قطع شد،،،دیگه صداش نمی یاد،،بی بی زینب اومد سراغش،،، دید داره جبران مافات میکنه،،،لباشو گذاشته ،،رو لبای بابا،،، توی مدینه،،،بروبیا یی ...داشت بابا لباس نو و...گوشواره می خرید برام از بسکه بودم...بر سر دوش عمو جون ای باد صبا...به خاک نمی رسید ...پاهام اما !!!! ولی حالا همه دارن...منو به هم ...نشون میدن ولی حالا همه دارن...به من ...اشاره میکنن منو بهم نشون میدن...قلبمو... پاره می کنن وقتی ...میون کوچه ها......بابا،،، وقتی ...میون کوچه ها...می ترسیدم...می لرزیدم گوشواره هامو... تو گوشه...یه دختره...شامی دیدم💐🌺💐🌺💐کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش