eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.8هزار دنبال‌کننده
39 عکس
47 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•دید از دور مسیحا نفسی.. سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی به نفس حاج محمود کریمی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مِصباح‌الهُدی و سَفینهُ النجاه تنها تویی که میتوانی مرا به راه راست هـدایت کنی ... ❤️کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•برگشتی از حج واجبُ.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ویژۀ شب جمعه _ کربلایی نریمان پناهی•✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ مِصباح‌الهُدی و سَفینهُ النجاه تنها تویی که میتوانی مرا به راه راست هـدایت کنی ... ❤️ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•بازم جا موندم... زیبا تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نَفسِ کربلایی جواد مقدم •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● حتی بی تو شدن می کشد مرا... کارم به روزگار نمی کشد... ...:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•بازم جا موندم... زیبا تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نَفسِ کربلایی جواد مقدم •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● حتی بی تو شدن می کشد مرا... کارم به روزگار نمی کشد... ... :(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:
: أَيْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ ؟ نام کربلا که میاد ، دلت میلرزه ، میگی حسین حسین .. نیمه ی این ماه ، روز شهادت بی بی زینب کبرای (سلام الله علیها ) ست همان زینبی که روز یازدهم ، از این طرف میدوید ، از اون طرف میدوید .. بچه ها رو جمع میکرد ، رقیه رو بغل میکرد ، سکینه رو کمک میکرد ، دستِ رباب رو میگرفت ... یکی یکی بچه ها و زنها رو سوار کرد ، نوبت خودش شد ، دید کسی نیست کمکش کنه ... زین العابدین (ع) نگاه میکرد ، می دید ، عمه جانش غریبه ، غریبه غریبه ... زینبی که وقتی میخواست سوار بشه ، علی اکبر می اومد ، اباالفضل می اومد ، زانو می زدند ، زیر بغلاشو میگرفتند ، الان نگاه میکنه ، بدن های پاره پاره ... اومد کنار بدن بی سرِ برادرش حسین .. : به شام و کوفه ام ببین چه ظالمانه می برند نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند .. شاید سخت ترین ساعات بی بی زینب (س) همین ساعت بود ، که میخواست از بدن برادرش جدا بشه ، اما به این راحتی جدا نمیشد ... یا بقیه الله .. اونقدر عمه جانتون رو با تازیانه زدند ، زدند ؟؟ من نمیگم زدم ، حضرت سکینه (س) ، وقتی اومد کنار بدن بی سر بابا ، یک: صدا زد بابا بابا بابا .. بلند شو ببین دارند عمه ام رو میزنند .. میزنند ، میزنند ... کوفیا بدند ، بابا بابا عمه رو زدند ، بابا .. اگه با امام زمان (عج) کار داری بگو آقا ، به اون لحظه ای که عمه جانتان ، زیر تازیانه میگفت : حسین ، حسین ، حسین .. به اون لحظه ای که مادرتان فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) ، زیر تازیانه میگفت علی ، علی ، علی ... حرفاتو با امام زمان (عج) بزن ... اما کربلا ، بدن بی سر بود ، کربلا دستای عباس ، قلم شده بود ، کربلا بدن علی اکبر ، اِرباً اِربا بود ... ناله داری بگم یا نه ؟ اما مدینه می دید ، فاطمه رو میزنند ... جلوی چشمای امیرالمومنین (ع) میزدند ... حالا داد بزن ، بگو آی مظلوم علی علی علی ... اشک چشمتو پاک نکن ، با این اشک ها کار داریم ... ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۰ 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه دارم من و افطار لبم نان حسین رزق ماه رمضانم همه احسان حسین پیش از افطار شنیدم پدرم تشنه که بود زیر لب گفت فدای لب عطشان حسین مادرم اشک فشان آب به کامم میریخت تا که من هم بشوم بی سروسامان حسین به گمانم که شود چادر زهرا سپرش هر کسی گریه کند بر تن عریان حسین این شنیدم به جنان خنده کنان پای نهد هرکه در روضه شود مضطر و نالان حسین هرچه فخر است در عالم همه از مکتب اوست همه از کرب و بلا باشد و میدان حسین جان اگر هست به تن هدیه ی جانیست که داد همه‌ی هستی من زاده شد از جان حسین تاج عزّت به سرم بست ز اشک غم خود اینچنین شد که شدم تابع فرمان حسین گفت با عزٌت خود خو کن و ذلت مپذیر با چنین کار نشستم سر پیمان حسین روزه را روضه نوشتم به غلط تا شاید بنویسند مرا خادم و گریان حسین : 💔 شبهاىِ جمعه سر به هوا ميشود دلم از بس که ميزند به سرِ من هواى تو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتیدبه‌:کانال ماندگاروبروز ایتا↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
( علیه السلام ) زبان حال حضرت زینب (سلام الله علیها ) با مولا آرام‌تر برو که توانی نمانده است آرام‌تر برو که توانی نمانده است تا آخرین نگاه زمانی نمانده است بگذار تا که سیر نگاهت کنم حسین یک لحظه بعد از تو نشانی نمانده است می‌خواستم فدای تو گردم ولی نشد بعد از شهیدِ علقمه جانی نمانده است تو می‌روی ... پس که عَنان گیرِ من شود؟ وقتی که هیچ مردِ جوانی نمانده است حالا که غیر از چشم‌هایِ تَر نداری تنهای تنها ماندی و یاور نداری بگذار تا زینب لباسِ رزم پوشد تا که نگوید دشمنت لشگر نداری من آب می‌آرم برای اهلِ خیمه دیگر نگو آقا که آب‌آور نداری اصلا تصورش هم سخته ، خواهری که پنجاه و چند سال با حسین بوده ، شرط ازدواجش با عبدالله جعفر این بود : عبدالله اگه حسینم خواست مسافرتی بره ، منم باید با حسینم برم ، حالا لحظه ی آخره ، پیراهن کُهنه رو داده ، پیراهن دست باف مادر رو داده ، دیگه یقین کرده حسین میخواد بره ، دل از حسین نمیکَنه ... مشکل چو دید پای به مَرکب نهادنم آمد جلو ، رکاب من و مَرکبم گرفت ( گفت داداش بزار خودم کمکت کنم ) اوّل به یک نگاه ، توانایی ام فزود ( یه نگاه به زینب کردم ، نیرو گرفتم ، توان گرفتم ) امّا به یک نگاه دگر ، سوخت جان من یه نگاه دیگه با حسرت به زینب کردم ، یاد مادرم افتادم ، آخه مثل مادرم نگاه میکرد ، مثل مادرم راه می رفت ... یه نگاه به صورت زینب کردم ، یاد بابام علی افتادم ، صداش صدای بابام علی بود ، جگر منو آتش زد دمِ آخر ، یه کار دیگه کرد ، دل اهل عالًم رو آتش زد ... حسان با شعرش این صحنه را به تصویرکشیده : با چادرش که فاطمه را بود یادگار او مادرانه ، لخته‌ ی خون از لبم گرفت ( خون های صورتم را پاک میکرد ، حسین داری میری ، زینب چه کنه ؟ زینب چه کنه ؟ ... او مادرانه ، لخته‌ ی خون از لبم گرفت ... ) بگذار لخته خون ز لب هایت بگیرم آخر مگر ای نازنین خواهر نداری ؟ می آیم آخِر ، بهرِ دیدارت به گودال هر چند دیر است و دیگر سر نداری 16/5/1401
زینب اومد تو گودیه قتلگاه 😭برای درهمی حسین، یه عده کشتنت 😭دیدم که پاره پاره شد تموم پیرهنت 😭نشد که نیزه هارو در بیارم از تنت همه دیدن پیکر تنها را مردها میزدن 😭😭😭 قشنگ رفتی گودال… شب جمعس یااباعبدالله، خیلی دلتنگ حرمتیم 😭😭😭😭 ☑️اگه اربعین امسال نیاییم، میمیریم 🍁حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم 🍁کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم چشم سرتو ببند، یه چند لحظه خودتو تو گودال قتلگاه ببین 🔵تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه 🔵خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه ♻️صدا میزدم مادرت رو،،، یا مظلـــوم ♻️نشون میدادم حنجرت رو،،، یا مظلـــوم 💠صدا میزدم مادرت رو،،، ای بی کس 💠به دامن بگیره سرت رو،،، یا مظلوم … یا مظلوم 😭😭 ❇️به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو ♻️بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو … 💢تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت 💢الهی میمردم نمیدیدم اونقدر جسارت 😭😭 ♨️به آتیش کشیدن حرم رو،،، یا مظلوم ♨️نبودی شکستن سرم رو،،، یا مظلوم 🟧ندیدی چشای ترم رو باغیرت 🟧شلوغیه دور و برم رو،،، با غیرت … 🍂زینب و کوچه و بازار کجا?? 🍂زینب و مجلس اغیار کجا?? 😭😭😭 🍃ای زینت دوش نبی، روی زمین جای تو نیست 🍃این خار و خاشاک زمین، منزل و مأوای تو نیست 🍀ای زینت دوش نبی، تو روح و جان زینبی 🍀تو آبروی عرشیان، در زیر سُمّ مرکبی 🌿قلب مرا آتش نزن، انقد دست و پا نزن 🌿ای بی حیا بر پیکر مجروح او با پا نزن 😭😭😭😭 # ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
❣﷽❣ 🥀 🍁 🥀 🍁 🚩به شاه قبّه طلاحضرت رضا صلوات 🚩به نور چشم پیمبر گل ولا صلوات 🚩به خواهرش که بود فاطمه بوصف و کمال 🚩بگوبلند تو براین دو جدا جدا صلوات (دعای فرج) 🔆السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّه یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و .... ♨️پشتِ درِحرم که میام ♨️خجالتی ام اما ♨️برا واردشدن میخونم ♨️اأَدْخُلُ یازهرا ♨️با یه نگاه ، فاطمه ♨️زائر رضا رو میخره ♨️حس میکنم اباالفضل ♨️دستم و میگیره و میبَره ♨️یا امام رضا.. ♨️روضه ها مو ازتو دارم ♨️یاامام رضا.. ♨️گریه هامو ازتو دارم ♨️یا امام رضا.. ♨️به حسین ♨️کربلامو از تو دارم (حرف دل همه مون اینه) 🔅یا امام رضا به درد من دوا بده 🔅یا امام رضا مریضمو شفا بده 🔅با امام رضا برات کربلا بده ⬅️از همین جا دلتو پر بده ..کنار پنجره فولادی که ..الان مریضا دخیل بستن.. نمی دونم امروز با چه حاجتی اومدی.. (نمیدونم با چه نیتی اومدی) اما خود امام رضا فرمود ..هر کسی منه امام رضا رو بجان جوادم قسم بده ،، دست خالی از در خونه منه امام رضا برنمیگرده.. ⏺آی جوون دارا... گرفتارا... مریض دارا 🔸پنجره فولادرضا مریضارو شفا میده 🔸پنجره فولاد رضا برات کربلا میده 🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا (یا امام رضا..از هر جا نا امید میشیم ، خسته میشیم ، میاییم کنار حرم شما) آقا جان 🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا 🔸قربون این همه لطف وکرمت امام رضا ⬅️آقا جون خودت از دردای دل همه مون خبر داری... آقا جان خیلیا نمیتونن سفره دلشونو هر کجایی باز کنند... اما امروز شما رو قسم میدم بجان جوادت... به اون لحظه ای که میان حجره در بسته هی صدا میزد آی ام الفضل ،، بخدا جگرم از تشنگی داره آتش میگیره... (جوون داری خدا جوونت رو برات نگه داره ان شاالله شادیشو ببینی) اخ بمیرم چه کرد گفت کنیزا بیایین دور حجره هلهله کنید کف بزنید ..نگذارید کسی صدای جوادالائمه رو بشنوه.. آخ بمیرم یکی از کنیزا میگه ،،خیلی دلم بحال امام جواد سوخت،، میگه یه مقدار آب برداشتم رفتم به طرف حجره ،، اما همین که از روزنه در نگاه کردم.. دیدم جگر گوشه امام رضا رو به قبله خوابیده ،، ◾️آخ من از بیگانگان هرگز ننالم ◾️که هر چه کرد و بامن آشنا کرد ◀️خدا لعنتش کنه به اینم اکتفا نکرد.. گفت بدن رو ببرید بالای پشت بام...سه روز این بدن بالای پشت بام.. ◼️آخ ناله داری دلتو ببرم کربلا.. میخوام بگم این بدن یه فرقی با بدن شهید کربلا داره.. اینجا کبوترها اومدن بالهاشونو باز کردن نگذاشتن آفتاب به بدن امام جواد بتابه.. اما من بمیرم برا جگر گوشه زهرا... بدنش سه روز مقابل آفتاب گرم کربلا.. ♦️اما بعد از سه روز شیعه ها اومدن بدن امام جوادو گلباران کردند.. بدن امام جوادو از زیر گلها بیرون آوردند.. اما دل عالمی بسوزه برا اون آقایی که... خواهرش اومد گودی قتلگاه... دیدن شمشیر شکسته هارو کنار میزنه.. نیزه شکسته هارو کنار میزنه.. (چی میگه زینب) آخ 🔺گلی گم کرده ام میجویم او را اخ 🔺به هر گل میرسم میبویم او را وای 🔺گل من یک نشانی در بدن داشت 🔺گلم کهنه پیراهن در بدن داشت 🔺ندا امد ز حلقوم بریده 🔺گل گم کرده ات خواهر منم من 🔺سرور سینه ات خواهر منم من ⬅️تا بی بی نگاهش به بدن بی سر برادر افتاد .. از روی تعجب صدا زد: ای کشته آیا تو عزیز مادر منی.. آیا تو برادر زینبی.. دیدن خم شد لبهارو گذاشت به رگهای بریده 🍁الهی خواهرت زینب بمیرد😭 🍁ای برادر😭 🍁نماند بعد تو ماتم بگیرد😭 🍁ای برادر😭 🥀هر کجا نشستی به سوز دل زینب کبری سه مرتبه صدا بزن 🥀 3 (موقع نشرصلوات حذف نشه لطفا👇) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹