.
#روضه_شب_جمعه
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#روضه_امام_حسین
حجتالاسلام والمسلمین #میرزامحمدی
آقا موسی بن جعفر یه روایتی رو از پیغمبر اکرم نقل کردند ،فرمودند پیغمبر اکرم اینجوری فرمودند :"أَلا إنَّ فاطِمَة َبَیْتَها بَیْتی وَ بابها بابی فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجابَ اللهِ"
سالها پا منبر و روضه بزرگ شدید،نیازی به ترجمه ندارید ،ای مردم خونه ی زهرا خونه ی منه ، در خونشم در خونه ی منه ، چرا اینجوری فرمود ؟! چون تو سوره ی احزاب فرمود : "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ " اگه خونه ی زهرا ،خونه ی پیغمبره، ما یه سوال داریم چرا بدون اجازه ی صاحب خانه وارد شدن.....؟ بعد راوی میگه موسی ابن جعفر به اینجا که رسید، "فبکی ابوالحسن بکاء الطویلا" شروع کرد گریه کردن ، مدت مدیدی گریه کرد ، بعد دیدن وسط گریه ها سه مرتبه میگه :
"هتک والله حجابک"
"هتک والله حجابک"
"هتک والله حجابک"
یعنی حرمت مادر ما رو نگه نداشتن ، شب معراج که پیغمبر به معراج رفتند ، وقتی نوبت رسید به مصائب اهل بیت ، مصائب حضرت زهرا رو اینجوری بیان کردن: "و اما ابنتک ؛ فتظلم و تحرم و یؤخذ حقّها" به دخترت ظلم میشه ، حقش رو میبرن ، اونو از ارثش محروم میکنن؛ "و یدخل علیها حریمها بغیر إذن" بدون اجازه وارد خونش میشن ، "ثم یمسها حوانن و ظل" یعنی وقتی وارد خونه میشن ، فاطمه مانع میشه ،اجازه نمیده اینا وارد شن ، چه میکنن؟! "تَموت مِن ذلِک الضَّرب تُضرَبُ و هیَ حامِلٌ ..." الله اکبر ، از همون شب معراج به پیغمبر اکرم خبر دادن ، دخترت وقتی بارداره ، کتکش میزنن ، این ضربه کاری می کنه که دخترت با همین ضربه از دنیا میره ، الله اکبر.... آخ بمیرم ، شب جمعه ست "همه ی روضه ها باید به کربلا منتهی بشه ، فاطمه رم مهمان کنیم ، یاری کن فاطمه رو با گریه ی بر ابی عبدالله... ابوبصیر رسید خدمت امام صادق علیه السلام حضرت فرمود : "اما تحب أن تکون ممن یسعد امی فاطمه" آیا دوست نداری مادرم زهرا رو یاری کنی ؟!! آماده ای یا نه ، ابوبصیر میگه من گریه کردم ، با خودم تعجب ، که من زمان مادر شما نبودم چه جوری میتونم مادرتو یاری کنم ، فرمود ابابصیر از روز عاشورا تا قیامت مادرم بر حسینش گریه میکنه ، میخوای فاطمه رو یاری کنی ؟ گریه ی من و تو یاری فاطمه ست ...السلام علیک یا اباعبدالله .....شب زیارتی ارباب بی کفنه،آماده ای بریم کربلا یا نه....؟!
مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم
آی حسین......
مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم
چقدر نام تو غوغاست اباعبدالله ...
*دیگه چی...جمله ی آخر و التماس دعا*
مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله....
*سر چی دعوا میکردن؟ اخنس می گفت عمامش برا منه ، بجدل می گفت انگشتر و انگشتش مال منه، خولی می گفت سر بریدش مال منه.....آی حسین.
#شب_جمعه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️السلام علیک یا اباعبدالله الحسین◼️
🎙 #حاج_حسن_خلج
📅 ۷ شوال - جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
📜 #روضه_امام_حسین علیه السلام
🏷 ته گودال فقط پیکر تو مانده و من...
📌حسینیه جلوه
ته گودال فقط پیکر تو مانده و من
همه رفتند فقط مادر تو مانده و من
سر و انگشتر و انگشت به غارت بردند
پارههای بدن بیسر تو مانده و من
*روضه های مکشوف و سنگین هم باید در جای خودش خونده بشه... وگرنه کم کم فراموش میشه و بعد هم انکار میشه...*
ای جان من به نیزه اعدا چه میکنی؟
آغوش ماست جای تو،آنجا چه میکنی؟
میمیرم از برای تو ای همنشین دل
باری بپرس بی کس و بی ما چه میکنی؟
دیشب همه به فکر تو بودم ندا رسید
او پیش مادر است تو تنها چه میکنی؟
ای ماه من که دوش به زهرا رسیده ای
با من بگو که با غم زهرا چه میکنی؟
بوسه باید به روی گونه نشیند اما
چارهای نیست رگ حنجر تو مانده و من
تو و عباس که رفتید از آن روز به بعد
زخم های بدن دختر تو مانده و من
باورم نیست که تنها به سفر خواهم رفت
همه ی دلخوشیام باور تو مانده و من۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نشسته داره درد دل میکنه: اَانت اَخی؟
آیا تو برادر منی؟
یکوقت سکینه پرسید: عمه این بدنه کیه که داری براش گریه میکنی؟
بی بی بقلِش کرد و گفت: عزیز دلم ، حق داری باباتو نشناسی...
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ورودیه
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#روضه_شب_دوم_محرم
#حاج_میثم_مطیعی
من به خال لبت ای دوست
گرفتار شدم
حال سجاد تو را دیدم و
بیمار شدم
در حسینیه ارباب
شبی خوابم برد
صبح پشت درِ یک میکده
بیدار شدم
چه شبی بود
که از بین دو انگشت شما
ناگهان با خبر از
عالَم اسرار شدم
بچه بودم که علمدار
شفا داد مرا
تا قیامت به ابالفضل
بدهکار شدم
خلق در روضه گرفتند
برات عتبات
منِ بیچاره ولی
دیر خبردار شدم
رشته بر گردنم
افکنده ای و در پی تو
هر شب آواره
هر کوچه و بازار شدم
کربلا اوج عزا بود
ولی چون زینب
از بلایای پس از شام
عزادار شدم
"من از آن روز
که در بند توام آزادم"
نوکر فاطمه و
حید کرّار شدم
#شاعر_عباس_احمدی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
امام حسین ( علیه السلام ) فرمودند : « أَنَا قَتِيلُ اَلْعَبْرَةِ قُتِلْتُ مَكْرُوباً وَ حَقِيقٌ عَلَى اَللَّهِ أَنْ لاَ يَأْتِيَنِي مَكْرُوبٌ إِلاَّ أَرُدَّهُ وَ أَقْلِبَهُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُوراً ( منبع : ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ج 2، ص 98 ) … من كُشته ی سِرشكم ، غُصه دار كشته شدم ، اما هر زائر غُصه داری که به زیارت من بیاد ، پروردگار عالَم غم و غُصه اش رو برطرف میکنه ... حالا میخواهی پریشانیت برطرف بشه ؟ حسییین ... نه اشتباه گفتم ... انگار تا میگی حسین ، پریشان تر میشی ، حالا میخواهی پریشانیت بیشتر بشه ؟ بگو : حسیییین ... سالار زینب ... بگو تا از زینب جداش نکردندها ....
#روضه_حضرت_علی_اکبر
#علیه_السلام
حالا آماده ای جوان ابی عبدالله رو راهی میدان کنی ؟ همه کمک کنند ... اومد توو خیمه ها همه دورش رو گرفتند :
بیائید ای جوانان
گلاب آرید و قرآن
( مسافر رو چه جوری راه می اندازند ؟ )
بیائید ای جوانان
گلاب آرید و قرآن
که اکبر میرود
به سوی میدان ...
( اما ساعتی بعد ابی عبدالله صدا زد : )
جوانان بنی هاشم بیائید
علی را بر درِ خیمه رسانید
چه جوری بدن رو بردند ؟ فقط امام زمان میدونه ، آخه این بدن میدونی چه جوری شده بود ؟ « فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً » ... حسییین ... « بِأَبِی الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِیبُ » ... یااباعبدالله ... یعنی پدرم به فداى غریبی که او را ناتوان شمردند ...
#یادآوری :
این روضه ترکیبی از آواز بیات اصفهان و آواز دشتی با « لحن مداحی » بود ...
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#شعر_شب_عاشورا
#استاد_سازگار
کربلا بود و
شب عاشور بود
صحبت از ایثار و
عشق و شور بود
لیلۀ از خویش گردیدن جدا
لیلهی پرواز کردن تا خدا
جان عالم ،
بین هفتاد و دو تن
ریخت از یاقوت لب
دُرّ سخن
کای شما پیش از ولادت ،
یار من !
لالههای گُلبنِ ایثار من!
ای یم خونین «لا»، منهاجتان
زخمتان، بال و پر معراجتان
قلبتان آمادۀ شمشیرها
چشمتان، چشمانتظار تیرها
راهیان وادی «قالوا بلی»
ماهیان تشنۀ دریای «لا»
این جماعت ،
تشنهی خون منند
با شما نه ،
جمله با من دشمنند
هر که یار یوسف زهرا شود
طعمۀ گرگان این صحرا شود
من به کام مرگ پا بگْذاشتم
بیعتم را از شما برداشتم
عهد من با دوست ،
عهد دیگر است
ترک هستی ، ترک جان ،
ترک سر است
گر دو صد بار از تنم
گیرند پوست
دوست دارم ،
هرچه دارد دوست، دوست
دوست جسمم را
پسندد روی خاک
دوست خواهد پیکرم را
چاکچاک
دوست خواهد تا در او
فانی شوم
با هزاران زخم ،
قربانی شوم
دوست از من ،
ذبح اصغر خواسته
پیکر صد چاکِ
اکبر خواسته ...
دوست خواهد
سنگبارانم کنند
شمع جمعِ نیزهدارانم کنند
دوست از من خواسته
تا از قفا
سر دهم در زیر شمشیر جفا
دوست خواهد تا سرِ بازارها
اهل بیتم را رسد آزارها
این شب تاریک ،
این راه دراز
این طریق کوفه ،
این خطّ حجاز
این شما و
این رهِ دلخواهتان
دوستان !
دست خدا همراهتان
از سخن تا گشت
آن مولا خموش
خون انصار خدا
آمد به جوش
حبّذا ، هفتاد و دو دلباخته
جان خود را
وقف جانان ساخته
هر یک از آن جمعِ
هفتاد و دو مرد
پیش هفتاد و دو ملّت بود، فرد
حضرت عبّاس ،
شیر شیر حق
دست حق، بازوی حق،
شمشیر حق
جعفر و عثمان و
عون بیبدیل
دستهگلهایِ گلستان عقیل
مسلم بنِ عوسجه ،
نافع، بریر
عابس و ضرغامه ،
یحیی و زهیر
شعله در کانون دل شد دادشان
مانْد در بغض گلو ، فریادشان
بود تار و پودشان را این ندا
کای به خاکت ،
عالَم و آدم ، فدا !
بیتو ماندن تا ابد ،
شرمندگی است
با تو جان دادن ،
تمام زندگی است
بیتو شادی ،
کوه ماتم میشود
با تو زخم تیغ ،
مَرهم میشود
دامن وصل تو ،
آغوش خداست
هر که شد بیتو ،
فراموش خداست
تشنگی با تو
بِه از آب بقاست
آب ، بیتو
آتشِ خشم خداست
ما تو را
در بحر خون ، تنها نهیم ؟
ما تو را
در موج دشمن ، وانهیم ؟
جسم ما سالم ،
تن تو چاکچاک ؟
رأس ما بر تن ،
سر تو روی خاک ؟
ما کنار بحر و
تو در موج خون ؟
ما سلامت ،
زخم تو از حد ، فزون ؟
ما به بستر ،
تو در آغوش تراب ؟
ما به سایه، تو میان آفتاب ؟
یاد دارم
این سخن را از زهیر
آن که در تاریخ خون ،
یادش به خیر !
گفت : ای جانها
بلاگردان تو !
هستِ هستیآفرین
قربان تو !
گر هزاران بار
از شمشیر تیز
گردد اعضای زهیرت ،
ریز ریز
پارههای پیکرم
سوزد به نار
باد خاکم را بَرَد
در کوهسار
باز باد آرد به هم خاکسترم
جمع گردد ، عضوعضوِ پیکرم
بار دیگر روح آید در تنم
با تو هرگز عهد خود را نشکنم
عضوعضوم بازگوید یا حسین
با حسینم با حسینم با حسین
#شاعر_استاد_سازگار
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
زبان حال حضرت زینب
(سلام الله علیها ) با مولا
#استاد_حیدرزاده
آرامتر برو
که توانی نمانده است
#حسین_جان
آرامتر برو
که توانی نمانده است
تا آخرین نگاه
زمانی نمانده است
بگذار تا که سیر
نگاهت کنم حسین
یک لحظه بعد
از تو نشانی نمانده است
میخواستم فدای تو گردم
ولی نشد
بعد از شهیدِ علقمه
جانی نمانده است
تو میروی ...
پس که عَنان گیرِ من شود؟
وقتی که هیچ مردِ جوانی
نمانده است
#شاعر_یاسر_حوتی
#شعر_دوم
حالا که غیر از
چشمهایِ تَر نداری
تنهای تنها ماندی و
یاور نداری
بگذار تا زینب
لباسِ رزم پوشد
تا که نگوید دشمنت
لشگر نداری
#حسین_جان
من آب میآرم
برای اهلِ خیمه
دیگر نگو آقا
که آبآور نداری
#شاعر_سیدمحمدجوادی
اصلا تصورش هم سخته ، خواهری که پنجاه و چند سال با حسین بوده ، شرط ازدواجش با عبدالله جعفر این بود : عبدالله اگه حسینم خواست مسافرتی بره ، منم باید با حسینم برم ، حالا لحظه ی آخره ، پیراهن کُهنه رو داده ، پیراهن دست باف مادر رو داده ، دیگه یقین کرده حسین میخواد بره ، دل از حسین نمیکَنه ...
مشکل چو دید
پای به مَرکب نهادنم
آمد جلو ،
رکاب من و مَرکبم گرفت
( گفت داداش بزار خودم کمکت کنم )
اوّل به یک نگاه ،
توانایی ام فزود
( یه نگاه به زینب کردم ، نیرو گرفتم ، توان گرفتم )
امّا به یک نگاه دگر ،
سوخت جان من
یه نگاه دیگه با حسرت به زینب کردم ، یاد مادرم افتادم ، آخه مثل مادرم نگاه میکرد ، مثل مادرم راه می رفت ... یه نگاه به صورت زینب کردم ، یاد بابام علی افتادم ، صداش صدای بابام علی بود ، جگر منو آتش زد دمِ آخر ، یه کار دیگه کرد ، دل اهل عالًم رو آتش زد ... حسان با شعرش این صحنه را به تصویرکشیده :
با چادرش
که فاطمه را بود یادگار
او مادرانه ،
لخته ی خون از لبم گرفت
#شاعر_استاد_چایچیان
( خون های صورتم را پاک میکرد ، حسین داری میری ، زینب چه کنه ؟ زینب چه کنه ؟ ... او مادرانه ، لخته ی خون از لبم گرفت ... )
بگذار لخته خون
ز لب هایت بگیرم
آخر مگر ای نازنین
خواهر نداری ؟
می آیم آخِر ،
بهرِ دیدارت به گودال
هر چند دیر است و
دیگر سر نداری
#شاعر_سیدمحمدجوادی
#روضه_شب_دهم_محرم
#هیت_ثارالله_قم
16/5/1401
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
یابنَ شبیب
جد مرا بی هوا زدند
#روضه_شب_دهم_محرم
#هیت_ثارالله_قم
16/5/1401
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_حیدر_خمسه
« يارالی » یعنی :
همه جایِ بدنت زخمی بود
ذره ذره ی تنت
زخمی بود
حتي كُنجِ دهنت
زخمي بود
( آی يارالی ... )
آخرش كار رو به شمر
مُحوَّل كردن
يامظلوم ، يامظلوم
تو رو با خنجرِ كُند
مُعطَّل كردن
يامظلوم ، يامظلوم ...
يارالی یعنی :
نيزه رو نيزه زدن ، نامردا
همه با هم اومدن ، نامردا
همه با لگد زدن ، نامردا
به تو پيشِ مادرت
جسارت كردن
يامظلوم ، يامظلوم
به تو با ضربه ي پا
جسارت كردن
يامظلوم ، يامظلوم
( نمي دونم از كجا روضه بخونم ؟ شبِ عاشوراست ... )
داغ یعنی ، جوانِ رعنایت
تشنه لب ، رویِ خاک
جان بدهد
نانجيبي ميانِ سينه ي او
نيزه اش را
تكان تكان بدهد
( حسيیین ... اگه راه داشت ، امشب و فردا ، یه صدقه برا امام زمان کنار بزارید ... ، به خدا قلبِ آقا در فشار است ، تو هم امشب نبايد ساكت باشي ، بايد بهم بريزي ... )
بدونِ آب
بُريدن حنجرِ او را
كِشانده اند به گودال
مادرِ او را
عصا زدن به او پيرمردها
بلكه در آورن
نَفَس هاي آخرِ او را
بزار روضه بخونم : هلال ميگه اومدم دَمِ گودال ، ديدم صدای خس خسِ نفس هاش مياد ، سپرم رو آب كردم ، اومدم گودال ، ديدم شمر داره بيرون مياد ، سر تا پاش خونيه ، كجا ميري هلال ؟ آب مي برم براش ، يه لبخندِ بدي زد ، گفت : دير اومدي ... ، الان سيرابش كردم ، گفتم : تو كه كارِ خودت رو كردي ، چرا دست و پات ميلرزه، گفت : هلال ! داشتم مي بريدم ، صدايِ ناله ي زني رو شنيدم ، داد ميزد : " بُنَیَّ ! قَتَلُوکَ ، ذَبَحُوكَ وَ مِنْ الْمَاءِ مَنَعُوک" .... عرضم تمام ، شبِ آخرِ ، مُزدم رو بگيرم ...
هر كي هرچي شد
داره مي بَره
يكي داره پيرُهَنِ
پاره مي بَره
زينب ميگه واي
از دلِ رباب ، زيرِ عباش
حرمله گهواره مي بَره
مادرت بميره ،
نبينه انگشتر نداري
خودم رو رسوندم ،
كسي نگه مادر نداري
آه ! غريبِ مادرحسين
دير اومد زينب ،
تا به پيشِ تو
افتاده بود
توو پنجه هاي شمر،
ريشِ تو ...
كارِ دنيارو ،
مي بيني داداش
بايد ببوسم
رگ هايِ ريش ريشِ تو
گفتم كه بلند شو
از رو سينه اش
جواب نداد
خدا خدا كردم
رقيه از خيمه در نياد
اگه يه دونه از شما نگران باشيد كه زن و بچه هاتون حال و اوضاعشون خوب نيست ، درنگ نمي كني ، بدو ميري ميگي به زن و بچه ام برسم ... شمرِ نانجيب داشت كارش رو مي كرد ، اباعبدالله حواسش به خيمه ها بود ، زير چشمي خيمه ها رو نگاه مي كرد ، يهو داد زد : نيا...مگه نگفتم : نيا...با سپر ميزدن زينب را...
نگران کُشتنت ،
عزیزِ دلم ...
نگرانی که
حال ِ خوبی نیست
پیش چشمانِ
داغ دیده ی تان
موقعِ رقص و
پايِ كوبي نيست
همه ي مجلس ، دستات ، رو به آسمان ، صدات حرم برسه : حسين ...
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
ابرگروه👇👇
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
.
#روضه_شب_جمعه
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#روضه_امام_حسین
حجتالاسلام والمسلمین #میرزامحمدی
آقا موسی بن جعفر یه روایتی رو از پیغمبر اکرم نقل کردند ،فرمودند پیغمبر اکرم اینجوری فرمودند :"أَلا إنَّ فاطِمَة َبَیْتَها بَیْتی وَ بابها بابی فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجابَ اللهِ"
سالها پا منبر و روضه بزرگ شدید،نیازی به ترجمه ندارید ،ای مردم خونه ی زهرا خونه ی منه ، در خونشم در خونه ی منه ، چرا اینجوری فرمود ؟! چون تو سوره ی احزاب فرمود : "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ " اگه خونه ی زهرا ،خونه ی پیغمبره، ما یه سوال داریم چرا بدون اجازه ی صاحب خانه وارد شدن.....؟ بعد راوی میگه موسی ابن جعفر به اینجا که رسید، "فبکی ابوالحسن بکاء الطویلا" شروع کرد گریه کردن ، مدت مدیدی گریه کرد ، بعد دیدن وسط گریه ها سه مرتبه میگه :
"هتک والله حجابک"
"هتک والله حجابک"
"هتک والله حجابک"
یعنی حرمت مادر ما رو نگه نداشتن ، شب معراج که پیغمبر به معراج رفتند ، وقتی نوبت رسید به مصائب اهل بیت ، مصائب حضرت زهرا رو اینجوری بیان کردن: "و اما ابنتک ؛ فتظلم و تحرم و یؤخذ حقّها" به دخترت ظلم میشه ، حقش رو میبرن ، اونو از ارثش محروم میکنن؛ "و یدخل علیها حریمها بغیر إذن" بدون اجازه وارد خونش میشن ، "ثم یمسها حوانن و ظل" یعنی وقتی وارد خونه میشن ، فاطمه مانع میشه ،اجازه نمیده اینا وارد شن ، چه میکنن؟! "تَموت مِن ذلِک الضَّرب تُضرَبُ و هیَ حامِلٌ ..." الله اکبر ، از همون شب معراج به پیغمبر اکرم خبر دادن ، دخترت وقتی بارداره ، کتکش میزنن ، این ضربه کاری می کنه که دخترت با همین ضربه از دنیا میره ، الله اکبر.... آخ بمیرم ، شب جمعه ست "همه ی روضه ها باید به کربلا منتهی بشه ، فاطمه رم مهمان کنیم ، یاری کن فاطمه رو با گریه ی بر ابی عبدالله... ابوبصیر رسید خدمت امام صادق علیه السلام حضرت فرمود : "اما تحب أن تکون ممن یسعد امی فاطمه" آیا دوست نداری مادرم زهرا رو یاری کنی ؟!! آماده ای یا نه ، ابوبصیر میگه من گریه کردم ، با خودم تعجب ، که من زمان مادر شما نبودم چه جوری میتونم مادرتو یاری کنم ، فرمود ابابصیر از روز عاشورا تا قیامت مادرم بر حسینش گریه میکنه ، میخوای فاطمه رو یاری کنی ؟ گریه ی من و تو یاری فاطمه ست ...السلام علیک یا اباعبدالله .....شب زیارتی ارباب بی کفنه،آماده ای بریم کربلا یا نه....؟!
مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم
آی حسین......
مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم
چقدر نام تو غوغاست اباعبدالله ...
*دیگه چی...جمله ی آخر و التماس دعا*
مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله....
*سر چی دعوا میکردن؟ اخنس می گفت عمامش برا منه ، بجدل می گفت انگشتر و انگشتش مال منه، خولی می گفت سر بریدش مال منه.....آی حسین.
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین
#حاج_شیخ_حسین_انصاریان
وای شب جمعه است ... امشب امرِ واجب پروردگار است ، که اولِ غروب آفتاب بیایند کربلا ، همه بیایند حرم ، ابی عبدالله را زیارت کنند ، خیلی ازمردم هم ، امشب کربلا هستند اما ، همه انبیا ، همه اولیاء ، همه ائمه ، همه ارواح پاک ، همه اونهایی که توو دنیا هستند و امشب میایند حرم ... آینه کاری می بینند ، ضریح می بینند ، کاشی کاری می بینند ، گُنبد می بینند ، گُلدسته می بینند ... ولی زیارت همه اینها با #زیارت_خواهر فرق میکنه ، ... خواهر که اومد ، آینه کاری نبود ، بدن هم نبود ، انبوهی از نیزه شکسته ها بود ، شمشیر بود ، چوب و سنگ بود ، ...باید وارد گودال می شد ، اینهارو کنار میزد ، ... کنار زد ... اما چی دید ؟ وای وای وای ...
#روضه_شب_جمعه
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#روضه_شهدای_خدمت
#روضه_امام_حسین
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ، و اَتُوبُ اِلَیه
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان رو باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان الغوث..
بسم الرحمن الرحیم
یا من اسمه دواء، و ذکره شفا
یا محمد و یا علی یاعلی و یا محمد
(جانم) یا محمد و یا علی.....
یا صاحب الزمان، صداتو خرج آقا کن
وقتی تنت بیمار شد
وقتی گره در کار شد
وقتی که حالت زار شد
فریاد بزن، یابن الحسن ۲
دست گدایی رو بیار بالا
هر وقت ماندی در بلا
بیاد شهدا..
هر وقت ماندی در بلا
وقتی شدی از او جدا
دردت ندارد گر دوا
فریاد بزن، یابن الحسن
یا صاحب الزمان
من به عالم گفته ام
تنها تویی ارباب من
گر نگیری دست من،
ای وای من ای وای من
یا صاحب الزمان ۲
آقا جانم
طاقتم طاق شدو از تو نیامد خبری
جگرم آب شدو از تو نیامد خبری
عاشقانی که مدام از فرجت میخواندند
عکسشان قاب شدو از تو نیامد خبری
یا صاحب الزمان ۴
دست دعارو بیار بالا
اللهم عجل لولیک الفرج
والعافیه وانصر، واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه
اللهم الرزقنا زیاره المهدی، اللهم الرزقنا شفاعه المهدی، اللهم الرزقنا فرجنا المهدی
به آسمان زد و چون نور بي نهايت شد
پرنده پر زد از اين خاكدان و راحت شد
كسي كه پاك و شهيدانه زندگي مي كرد
عجيب نيست اگر لايق شهادت شد
شهيد راهِ وطن گشت سيد ابراهيم
جهاد كرد و در آخر شهيد خدمت شد
غلام بارگه آستان قدس رضا
شب ولادت او راهي زيارت شد
شهادت آمد و گرفت دستش را
دعاي خادم خوانِ رضا اجابت شد
مجلس امروز به مناسبت شهادت رئیس جمهور محترم برگزارشده خانواده محترم شهید آیت الله رئیسی عزیز بچه های داغ دیده مادر داغ دیده شهید سید ابراهیم رئیسی شما سه روزه جای خالی عزیزتان را احساس می کنند به خدا قسم خیلی سخته انشاالله خداوند به شما صبر بده روح این شهید عزیز ما رئیس جمهور محترم و همراهان شهید ایشان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند حالا برات روضه بخونم همه شهدا امام شهدا فیض ببرند
شنيديد يكي از اولياي خدا فرموده بود: آيت الله رئيسي شب قدر با سوزِ دل و شفيع قرار دادن امام رضا شهادتش رو از خدا خواسته بود و اينجوري خادمِ امام هشتم، رئيس جمهور هشتم در شب ولادت امام هشتم آسماني شد، آري هر كسي فاطمي و زينبي باشه مثل حاج قاسم در ايام ولادت حضرت زينب و ايام فاطميه به شهادت ميرسه و هر كي امام رضايي باشه روز ميلاد امام رضا خبر شهادتش ميرسه،اما رئیس جمهور محترم ما خادم امام رضا (ع)بود ودر روز ولادتش با همراهان درسانحه سقوط بالگرد به شهادت رسیدند انشالله روحشان برسر سفره اهل بیت مهمان بشه
اما عزیزان درسته بدن شهدا سوخته بود اما
خدا رو شکر بدن شهدا رو بردند معراج الشهدا خبر دادند این بدنها قابل شناسایی هست اما دلها فدای امام حسین (ع)که
وقتی بیبی زینب اومد کنار تل زینبیه یه ناله ای کرد...
آخ گلی گم کرده ام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
آخ
گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت
یه وقت شنید از بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها یه صدای ناله ای بلنده
آخ
گل گم گشته ات خواهر منم من
سرور سینه ات خواهر منم من
میخوام بگم سید ابراهیم عزیز
اگه بدنت پاره پاره شد
اگه بدن سوخت و زخمی شد
دیگه دخترت نبود که ببینه کنارِ بدنت ناله بزنه
رئیسجمهور شهید...
غریبانه شهید شدی و شب تا صبح پیکرت روی زمین بود و کسی پیدات نکرد
این غصه دلمون رو می سوزونه!
ولی...
پیکرت شب روی زمین موند،تا صبح
تااینکه بدن شما و همراهان شمارا صبح پیدا کردند
تازه تو اون مدت هم صدها نفر داشتن دنبال شما می گشتند
میلیون ها نفر هم درسراسر کشور برای سلامتی شما دست به دعا برداشته بودن ونیز
به خانواده محترمتان هم دلداری می دادند
اما دلها بسوزه برای امام حسین(ع)
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
قربان اون آقای غریبی که وقتی دخترش اومد کنار بدن، بابارا نشناخت
وقتی اومد دید عمه اش یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته
عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟
عمه این بدن قطعه قطعه ی کیه؟
عمه این بدن کیه رو زمین افتاده؟؟
بیبی فرمود : سکینه جان حق داری نشناسی
هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ
عزیزم این بدن قطعه قطعه ی بابای غریبت حسینه
حسین آرام جانم..
حسین روح وروانم...
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون