eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.4هزار دنبال‌کننده
40 عکس
41 ویدیو
70 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ ده مرتبه همه باهم بالحجة الهی العفو... (من نمیخوام اذیتتون کنم ولی برا تماشا که نیومدی اومدی با خدا حرف بزنی بلدم هستم کار خودم رو بکنم. رو به قبله بشیند دیگه هم اذیتتون نکنم، اما قربونت برم تو نیمه شب اینجا کشوندنت چهارتا زمزمه الهی العفو.. خودت ضرر میکنی والا من کمیل رو برا دل خودم میخونم نه برا دوربین نه برا کسی اگرم دوربین و چراغ اذیتم بکنه خاموش میکنم.. قدر بدون این ساعتی که افضل ساعت‌های شبانه روز هست، زبانت کار بکنه، قلبت کار بکنه، انشالله با خدا حرف بزنی) شد شب جمعه و دوباره خدا می‌خرد آه و اشک سوز جگر چشم می‌پوشد از خطا و گناه غم ز دل می‌برد به اشک سحر بر در خانه‌ی خدای غفور با دو چشم پراز ستاره بیا گر گنهکاری و خطاکاری توبه کن از خطا، دوباره بیا آمدم تا بگویمت یا رب گر نبخشی گناه را چه کنم گر نبخشی دوباره از ره لطف بنده‌ی روسیاه را چه کنم گر گناهکارم و سیه‌رویم بنده‌ات از خطا پشیمان است واقفی خود تو براینکه دل من خانه‌ی شهیدان است یاد بنیادی و خردپیشه آن همه نورهای روی زمین یاد فرماندهی چو دل آذر یاد دلداده‌ای چو زین الدین گرچه این بنده‌ی گنهکارت نیست بر لطف بی‌حدت لایق امشبی را پناه آورده ام برحریم سلاله‌ی صادق چقدر امشب دلامون مدینه پر میزنه، این ایام دلمون میخواست بین‌الحرمین مدینه کمیل بخوانیم رفت دل یاد حضرت صادق پشت دیوار غم فضای بقیع کاش روزی چنان کبوترها پرکشم باز درهوای بقیع حضرت صادق است دست خدا هشتمین آیه از قبیله‌ی نور حضرت صادق آنکه با نگهش می‌شود سرد شعله‌های تنور به ابوهارون مکی فرمود برو تو تنور خانه بنشین، که به این سهل خراسانی که ادعا کرد آقا شما چرا قیام نمی‌کنید ،شما صدها هزار یار در خراسان دارید... حضرت میخواد امتحانش کنه شروع کرد با او صحبت کردن... ابوهارون مکی توی تنور روشن خانه، چنان با امنیت و آرامش نشسته... این امام صادق نه اینکه اختیار آتش دنیا دست اوست بلکه اختیارآتش جهنم قیامت هم دست اوست فرمود چندتا از اینا داریم گفت آقا یدونه هم از اینا توی خراسان پیدا نمیشه حضرت صادق است دست خدا هشتمین آیه از قبیله‌ی نور حضرت صادق آنکه با نگهش می‌شود سرد شعله‌های تنور گرچه او شیخ این عشیره شده لیک از غصه چشم تر دارد غربتش از مزار او پیداست ارث غربت ز مادرش دارد همین ساعت بود نیمه شب بود که... ز بغض علی بود که باز آتش به جان در افتاد بی عمامه امام رفت ولی همسرش کی به زیر در افتاد الله اکبر دید حیدر در آن شلوغی‌ها فاطمه بین شعله‌ها مانده چادر فاطمه شده خاکی... اینجوری بگم با مقتل درست‌تره... چادر فاطمه شده خونی فاطمه زیر دست و پا مانده قربونت برم این وقت شب نیمه ل شب تو این تاریکی بعضیا تک وتنها اومدن تو این گلزار شهدا سر مزار نشستند... اما دختر پیغمبر تو خونه اش هم حتی امنیت نداره اصلا باور نمی‌کرد اینا وارد خونه بشند باور نمی‌کرد اینا اینقدر جسارت کنند یه آهی پشت در کشید... وَانْصَرَفوا باکین... یه عده گریه‌کنان عقب عقب برگشتند اما وَ بَقيَ... آن نانجیب باقی ماند وَ مَعَه جماعةٌ... وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ وَ رَدَّهُ عَلَيَّ وَ أَنَا حَامِلٌ چنان با سرعت لگد رو به در زد بی‌بی اصلا نتونست عقب‌تر بره چنان بین در و دیوار گیر افتاد... چنان گیر افتاد که صدا زد یا فِضَّةُ خُذینی... من نمیدونم خونه بی‌بی پله داشته یا نه اما از این عبارت میشه فهمید بی‌بی هم از بلندی افتاده... فَسَقَطْتُ لِوَجْهِی.... اما هر طوری بود فضه کمکش کرد از زیر دست و پا بیرونش آورد آخ لا یوم کیومک یاحسین... فقط یه اشاره کافیه، شب زیارتی امام حسین، اگه اهل ناله شدی، ناله‌تو با مادرش گره میزنند اصحابِ تو را زود و بلافاصله کشتند... آفرین اونایی که فهمیدند، روضه مقایسه‌ای هستا... اصحاب تو را زود و بلافاصله کشتند (۲) بر عکس تو را دیر و بافاصله کشتند.... پشت مرکب امام را بردند جان پاکش ز غصه بر لب بود به گمانم ولی در آن هنگام دست بسته به یاد زینب بود
کربلایی حسین عینی فرد •✾• من از لگد بدم میاد از حرف بد بدم میاد از اونکه هی تو صورتم سیلی میزد بدم میاد من از طناب بدم میاد از اضطراب بدم میاد از اونی که نداد بهم یه ذره آب بدم میاد از خیزرون بدم میاد از ساربون بدم میاد از اونکه ما رو با چشاش میداد نشون بدم میاد من از غذا بدم میاد از دشمنا بدم میاد از این روزا که میگذره هی بی بابا بدم میاد از آبله بدم میاد از حرمله بدم میاد از قاتل بابام حسین، که سنگ دله بدم میاد *یه شب بی بی رقیه خوابش برد موند وسط بیابون نصفه شب هرکی باشه میترسه ..رقیه که سه سالشه..وسط بیابون هی ناله می زد یا جداه..بابا! عمه زینب! هرکاری کردن این نیزه تکون‌ نخورد ..دیدن چشمِ پر از خون باباش به مسیر نگاه می کنه..گفتن واویلا! یه بچه تو راه مونده.بی بی رقیه منتظره باباش بیاد با ناز بغلش بگیره..اما کی رفت دنبالش..اون زجر حروم زاده رو فرستادن دنبالش..که قلبش از سنگ بود...گفت: هممون رو‌ آوراه کردی کجا بودی؟ موی دختر بچه رو گرفت کشون‌ کشون برد..* هی گفتم بهش میام میام‌ میام موهامو نکش میام‌ میام میام از مردِ مست بدم میاد از زجرِ پست بدم میاد از اونی که سیلی زد و.. دستام و بست بدم میاد از میخونه بدم میاد از ویرونه بدم میاد از اونکه با خندش مارو میسوزونه بدم میاد از جیغ و داد بدم میاد از زخم حاد بدم میاد از اون که عمه مو میزد خیلی زیاد بدم میاد من از شرور بدم میاد از حرف زور بدم میاد از اونکه برد سر تو رو.. توی تنور، بدم میاد از جام می بدم میاد از طبل و نی بدم میاد از اونکه رأس بابامو زد روی نی بدم میاد من از سبو بدم میاد از سُرخْ مو بدم میاد از اونکه زَد ما رو پیشه سر عمو، بدم میاد من از شراب بدم میاد از تب و تاب بدم میاد از اونی که سر تو رو.. کرده خضاب بدم میاد *من از دختر یزید بدم‌میاد، من سیاه پوشیده بودم اون قرمز ...* ↫ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃این روزا که بی مهری بین آدما بابه 🍃خوشحالم که میدونم عزت دست اربابه 🎙 🌷 🌙
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولی و نِعمَ النَّصیر أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ من اومدم صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ همه ی بی حالی و کسلیم برا اینه ، روز به روز دارم از تو دور میشم همه برا فراموشی توست، همش برا حب دنیاست، یه جوری «الهی العفو» بگو این زیباترین نغمه ای که تو عرش خدا می پیچه، همه ملائکه هم برات استغفار کنند دلت رو زیر و رو کنند بالحسین الهی العفو... باید برای حال زارم ناله سر کرد... ببین اینجوریه یا نه اینا که شعار نیست الان اومدی باید ناله کنی دیگه باید برای حال زارم ناله سر کرد یا لااقل این شام ظلمت را سحر کرد وقت گرفتاری تو را خواندن ، هنر نیست آنکه همیشه خوانده نامت را ، هنر کرد فهمیده‌ام از اِنَّ الانسانَ لَفیٖ خُسْر هرکس که از یاد تو غافل شد ضرر کرد دیروز اهل اشک و استغفار بودم امروز اما معصیت بر من اثر کرد مردم همه خوابند و من بیدار و بی تاب دیدی مرا عشق تو آخر در به در کرد بهترین رفیقتم اگه میگفت این ساعتِ شب بیا، میگفتی یه شب، دو شب،ده شب ... نه هر هفته، خدا کنه همینجوری باشه نه اینکه به ما بگن تو می خوابیدی فایده ات بیشتر از بیداریت بود، خوب میدونم به درد تو نمیخورم، خوب میدونم دیگه خودم از خودم خسته شدم مردم همه خوابند و من بیدار و بی تاب دیدی مرا عشق تو آخر دربدر کرد شرمنده از بار گناهم بودم اما بخشندگی‌هایت مرا شرمنده‌تر کرد بعضی وقتا میگم کاش مارو نمیبخشیدی کاش هر وقت سمت گناه میخاستم برم مارو میزدی ، مهلت به ما نمیدادی،من جری شدم، من بخاطر این حلم و بردباری تو معصیتکار شدم، بِحِلمِک َ تُعصیٰ کارم گره خورده‌ است ، دیگر مطمئنم... چیرو؟! کارم گره خورده‌ است ، دیگر مطمئنم باید حسین‌بن‌علی را باخبر کرد دور گناه و معصیت را خط کشیدم... این ماله اونایی که اومدند سر این سفره وا دور گناه و معصیت را خط کشیدم از آن شبی که فاطمه بر من نظر کرد تا دید ، از جای دگر خیری ندیدم مارا گدا و سائل این دور و بر کرد(۲) مسکینی بیا، یتیمی بیا، اسیری بیا، وَ یُطعِمُونَ الطَّعامَ عَلیٰ حُبِّه مِسکیناً و یَتیماً و أسیراً ... همین نیمه شب بگو اَناالفَقیر مارو به خونه ی فاطمه حواله بده راه هزاران ساله را یک روزه طی کرد کیا؟! یک روز هر کس سمت شش گوشه سفر کرد یعنی بخدا کربلا یه روزشم هزار ساله، کدوم یه روز؟! می‌رفت زینب پابه‌پای آن سری که منزل به منزل بر فراز نِی سفر کرد عجب اربعینی، منزل به منزل عقیله ی بنی هاشم طی طریق کرد دوتا منزلش رو اشاره کنم... می‌رفت زینب پابه‌پای آن سری که منزل به منزل بر فراز نِی سفر کرد یکجا میان طشت‌ و یکجا بین گودال یکجا هم از بازار شامی‌ها گذر کرد بالحسین الهی العفو... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر انت نعم الرب و کنت بئس العبد بدترین بنده تو داره میاد در خونت... أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم دیگه سحرها هم حالم رو خوب نمیکنه یه جوری دلمرده شدم که حتی سحرها هم نمیتونم باهات آشتی کنم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ إرحَم... ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ آغوشت رو باز کن... يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ... بالحسین الهی العفو... کاش میشد که کمی چرخ زمان برگردد به دل مرده‌ی عاشق ضربان برگردد غرق طوفان گناهم،چه کنم نوحی نیست(٢) منتظر مانده‌ام آن مونس جان برگردد معصیت کار شدم، بی‌خبری پیرم کرد آری، هیهات دگر عمر جوان برگردد روزگاری سر سجاده چو باران بودم آرزو میکنم آن اشکِ روان برگردد باز هم توبه شکستم کمکم کن یارب(٢) حال من باز به حال رمضان برگردد چه شبای خوبی بود، اصلا خوابم نمی‌برد تا با تو حرف نزدم کمکم کن که بگویم گل نرگس برگرد... یعنی دیگه رویی ندارم که بگم آقا بیا... کجا بیاد؟ بیاد که من غرق گناه باشم، بیاد که من تو خواب غفلت به سر ببرم... کمکم کن که بگویم گل نرگس برگرد تیغ عدل علوی، صادق دوران برگرد کمکم کن که بگویم گل نرگس برگردد تیغ عدل علوی، صادق دوران برگردد آخرین حیدری، ای کاش کُمیلت باشم صادقم باش که یک عمر فُضِیلت باشم نیمه شب داشت میرفت دزدی، از دیوار خونه بالا رفت شنید صاحب منزل داره قرآن میخونه أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ یعنی آیا زمان اون نرسیده دلهای مؤمنین زیرو رو بشه، خاشع بشه... فضیل عیاض رو همون دیوار شروع کرد به گریه کردن گفت فضیل ... این آیه داره با تو حرف میزنه از دیوار اومد پایین، شد یکی از مریدان امام صادق تا آخر عمر هم دست از اون خطاها برداشت... کمکم کن که بگویم گل نرگس برگردد تیغ عدل علوی، صادق دوران برگردد آخرین حیدری، ای کاش کُمیلت باشم صادقم باش که یک عمر فُضِیلت باشم .... دل من می‌رود اینبار کمی سمت خدا تا شوم موی پریشان به قبرستان بقیع بی‌ضریح است ولی گنبد آن خورشید است حرم عرش خداست خاک امامان بقیع بال پرواز گرفتم ز کبوترهایت تا مسافر شوم و زائری عاشق باشم مثل آن شاعر مستی که به آقا رو زد میروم توبه‌کن روضه‌ی صادق باشم اسماعیل حِمیَری داشت میومد جام شراب دستش بود از دور دید امام صادق داره میاد جاش رو عوض کرد با حضرت روبرو نشه... حضرت دنبالش آمد وگفت اسماعیل چی داری همراهت؟ از خجالت گفت آقاجان سرکه همراهمه ... به بعضی از نقل‌ها گفت شیر همراهمه... گفت یه چیزی میگم آقام از من عبور میکنه، فرمود میشه بریزی ما میل کنیم؟ اونقدر خجالت کشید، توی فاصله ی کمی که دهانه کوزه رو برگردونه خیس عرق... توبه کرد... با تعجب دید از دهانه کوزه‌ای که مملو از شراب بود سرکه بیرون آمد. حضرت همونجا گفت اسماعیل حِمیَری امامت کیه؟ فرمود اونی که جام شرابم رو مبدّل به سرکه میکنه آقا نیمه شبه یه نفسی بزن... وجود نجس ما رو هم طاهر و طیب کن الان کجا داری برا جد غریبت گریه میکنی؟! هر شب جمعه در خانه‌ی آقا باز است خانه نه، بلکه حسینیه‌ی سادات اینجاست مجلس روضه شروع شدهمه گفتند حسین همه‌جا کرببلا و همه دم عاشوراست روضه‌خوان ، بانی این روضه کمی پیر شده روضه مکشوف نخوان، از علی‌اکبر بگذر (ترسم این است تحمل نکند، جان بدهد امشب از غارت آن پیکر بی‌سر بگذر ) (٢) باشه نمیگم چجوری غارتش کردند، فقط میگم عمامه‌اش رو اَخنَس برد.. سرش رو خولی برد.. انگشترش رو بَجدَل برد... گهواره‌ی بچه‌اش رو حرمله برد... بدن نازنینش هم زیر سُم اسب... بالحسین الهی العفو... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 تنظیم استودیویی | بارون میاد 🎤 کربلایی‌ پیام کیانی (ع) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه بود مادرم میگفت این نوحه رو بدید مُقبل بنویسه بی حیا قاتل افتاده شاه در مشکل عذاب میدن حتی به مرکب هاشون آب میدن سرت جنگه تشنه سر میبُرن که وقت تنگه **** شب جمعه بود مادرم میگفت این روضه رو بدید ریان بگه از تنِ به خون غلطان عطشان بدتره یا عریان چه نامردن سخته آب از دشمن طلب کردن جواب سنگه تشنه سر میبُرن که وقت تنگه **** شب جمعه بود مادرم میگفت سهم محتشم رو هم بردار بگه از تنی که شد نیزار نیزه بدتره یا مسمار زمین خورده پیرهنت زیر نیزه چین خورده پر از چنگه تشنه سر میبُرن که وقت تنگه **** بین قتلگاه به پرت میزد با ته خنجر به پیکرت میزد تو رو پیش چشم مادرت میزد طعنه به اشکای خواهرت میزد همه دیدن به لب تشنه ی تو میخندیدن چه بدحالی بمیرم که غرق خون تو گودالی **** بین قتلگاه شدی زیر و رو وصیت کردی با خس خس گلو بدنت سر تا سر زخمه مو به مو چیکار کردن زن و بچه ها همه فرار کردم کم آوردن چند تا بچه زیر دست و پا مردن **** رگاتو دیدم یه عده نابلد بریدن چقدر سرت رو بد بریدن دیدم با نیزه تنت رو از زمین بلند کرد به حلقومت نیزه بند کرد جلو چشام بگو بخند کرد تو اون شلوغی چطور لباس تو در اومد ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
بگیر تُو دستت سر و سامونم و رها نکن حال پریشونم و فدات بشم فقط یه بار نگام کن منم وسط می‌ذارم این جونم و من نمیخوام وصله‌ی ناجور بشم با کارام از تو انقَدَر دور بشم اگه قراره که روت و نبینم بهتره از همین الان کور بشم نذار که تا ابد خجل بمونم با پای لنگم تویِ گِل بمونم بذار سرم رو زیر پات بذارم نذار که آرزو به دل بمونم برام همینکه روضه‌خونم بسه همینکه گریه‌کن بمونم بسه همینکه یک بار تا میگم "حسین جان" مادرت از عرش بگه "جونم" بسه میگن که هر هفته ها روضه به پا می‌کنه تو کربلا تو قتلگاه میگه: غریب مادر بمیره مادر که سرت شد جدا ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝