eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.8هزار دنبال‌کننده
40 عکس
47 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب عاشورا 🎙سبک: چه سروی الله اکبر (مطیعی) شب آخر شد بیا بنشین خواهر من بیا بنشین نور هر دو چشم تر من بیا بنشین که رسیده وقت جدایی ای خواهر من رسیده نوبت که جان را سازم فدایی ای خواهر من تو نور چشم حسینی، تو مهتاب عالمینی تحمل کن خواهر زارم درد دوری که سهم تو گشته از دنیایت صبوری الوداع،خواهر زار و غمینم... بیا تا با تو وصیت گویم نگارم خزان گردد عصر فردا فصل بهارم ز بالای تل ببینی شمری نشسته رو سینه ی من مهیا شو رختی از غربت را کنی خواهر جان تو بر تن خدا حافظ جان خواهر روم بر دیدار مادر سلامت را می رسانم بر مادر خود سپارم دست تو طفلان و دختر خود الوداع،خواهر زار و غمینم... ✍وحید زحمتکش شهری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب عاشورا 👇 امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود امشب شهادت نامه... امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود امشب شهادت نامه... امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود امشب شهادت نامه... امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می شود امشب شهادت نامه... امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود امشب شهادت نامه... امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان" فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود امشب شهادت نامه... ✍مرحوم چایچیان (حسان)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
# زمزمه ▪️نوحه شب عاشورا 👇 فردا حسین سر می‌دهد عباس و اکبر می‌دهد... شش ماهه اصغر می‌دهد هم عون و جعفر می‌دهد امشب حسین دلداریِ فرزند خواهر می‌دهد فردا سر و دست و بدن در راه داور می‌دهد فردا حسین سر می‌دهد... امشب شه دنیا و دین با قلب مجروح و غمین گوید به زین العابدین باشد وداع آخرین ای دل غمین حالم ببین از جور قوم مشرکین فردا یقین شمر لعین آبم ز خنجر می‌دهد فردا حسین سر می‌دهد... امشب کند لیلا فغان زینب بوَد بر سر زنان این از غم سلطان دین آن از فراغ نوجوان این در صدای الحذر آن در نوای الامان این با برادر در سخن آن دل به اکبر می‌دهد فردا حسین سر می‌دهد... امشب حسین در کربلا گردد به دور خیمه ها گاهی به بانگ یا نبی گاهی به صوت یا اخا گاهی به فکر کودکان گه در نماز و در دعا فردا به راه امتحان سر را به کافر می‌دهد فردا حسین سر می‌دهد... امشب همه اطفال او با تشنگی در گفتگو غم در دل و خون در گلو بشکسته سر بگشاده مو باشد برادر در سخن گه با پدر گه با عمو فردا حسین این جمله را تسلیم خواهر می‌دهد فردا حسین سر می‌دهد... امشب سکینه از عطش بگرفته دامان پدر هر دم زند بر سینه و گاهی به پهلو گه به سر گوید که ای جان پدر عزم سفر داری مگر سید چو مجنون با قلم تشکیل دفتر می‌دهد فردا حسین سر می‌دهد...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•مانند مویت شد... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجراشده به نفسِ سید رضا نریمانی ⏬⏬⏬ عاشورا يعني ضجه هاي كودكاني غريب درصحرايي سوزان، يعني فرو رفتن خارهاي بيابان در پاهاي كودكانه اي كه به دنبال عشق نداي لبيك سرداده بودند، يعني اوج مردانگي و ايستادگي، يعني تجسم تمام غيرت هايی كه در چشمهاي نجيب عباس سو سو ميزد. 🏴🏴🏴 مانند مویت شد پریشان روزگارم نامت دلیلِ گریه‌ی بی‌اختیارم مثل جوان از دست داده، وقتِ گریه تا هفت خانه می‌رود داد و هوارم در روضه وقتی که نگاهم کرده باشی مانند اسپند عزایت بی‌قرارم پای پیاده آمدم پای مزارت تا که بیایی بعد مرگم به مزارم در لحظه‌ی آخر نگاه آخرم‌ گفت من می‌روم اما دلم‌ را می‌گذارم با هجر شش گوشه کشیدی گوش من را در فصل پاییز فراق، ابر بهارم یک‌ روز چرخِ دسته را هُل داده بودم چرخیده از آن روز چرخِ روزگارم بدجور فقر معنوی دارم کمک کن در روضه کاری داشتی دنبال کارم وقتی تو را زهرا به این بانو سپرده من هم خودم را دست زینب می‌سپارم مقتل نوشته خواهرت اینگونه فرمود: ای وای باقیمانده‌ی ایل و تبارم از آن زمانی که سرِ تو سنگ خورده سنگ صبورم دائما سردرد دارم دندانت افتاده به پیش پای زینب قرآن نخوان در طشت ای دار و ندارم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
|⇦•شب جمعه به دل... وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی ⏬🏴🏴 شب جمعه به دل هوا دارم در سرم شور کربلا دارم شب جمعه دوباره پَر بزنم در خیالم به دوست سر بزنم گوشه‌ی قتلگاه می‌آیم با دَم آه، آه، می‌آیم مادرش آمده است می‌دانم روضه‌ی "یابُنَیَّ" می‌خوانم دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت دل من پا به پای زهرا رفت تا كه او بیشتر نفس میزد بیشتر می‌زدند زینب را تیغشان مانده بود در گودال با سپر می‌زدند زینب را شب جمعه‌ست روضه‌خوان زهراست مجلسی گوشه‌ی حرم برپاست یکی از گودیِ زمین می‌خواند یک نفر روضه اینچنین می‌خواند لبِ گودال خواهر افتاده ته گودال مادر افتاده آن طرف‌تر برادری تنها بین یک مشت خنجر افتاده عزّت آب و آبروی حرم زیرِ یک چِکمه بی‌سر افتاده شب جمعه‌ست مبتلا شده‌ایم باز مهمانِ کربلا شده‌ایم رو به سمت حرم بایست بگو السَّلام عَلی الحُسین بگو : سید روح الله موید ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ⏬⏬⏬
وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 برای روضه نشستیم و روضه‌خوان آمد صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان سلام حضرتِ لب تشنه روضه‌خوان آمد سلام حضرت شَیْبُ الْخَضیب، مقتلها نوشته‌اند چه بر روزگارتان آمد نوشته‌اند مقاتل که ظهر روز دهم چه روضه‌ها که زِ داغ بر زبان آمد سه سیب را سه هدف را سه تیر کافی بود سه بار حرمله هربار با کمان آمد نوشته‌اند که شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد نوشته‌اند مقاتل که عصر عاشورا بلند مرتبه‌ای خسته، نیمه جان آمد بلند مرتبه شاها! همین که افتادی بریده باد زبانم ولی سنان آمد بلند مرتبه شاها! همین که افتادی به قصد حنجره‌ات شمر همچنان آمد بلند مرتبه شاها! همین که افتادی میان هَروله زینب دَوان دوان آمد یکی به دشنه تو را زد یکی به نیزه ولی یکی به قصد تَبَرک عصازنان آمد هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک رسید خولی و در دشت بوی نان آمد برای بردن انگشتر قیمتی‌ات همین که غائله خوابید ساربان آمد خسته بود آقا تازه روی مرکبش، نشسته بود آقا میزدن سنگ سرش، شکسته بود آقا خسته بود آقا تک و تنها رفت که صدای گریه توو، خیمه بالا رفت دم رفتن طرفِ، خیمه‌ی زنها رفت تک و تنها رفت تنهایِ تنها بود، تنهایِ تنها رفت آرومِ جونِ من، زیرِ دست و پا رفت هرکی از راه اومد، سرنیزه خرجش کرد پیشِ همه زینب، از خولی خواهش کرد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ⏬⏬⏬
وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 افتاده بین قتلگاه توو چنگ کینه‌ی سپاه نداره جون پناه، پناه عالم شدی چه دَرهم، پناه عالم باور نداره زینب، ولی داره می‌بینه رو سینه‌ی داداشش، شمر لعین می‌شینه شمر اومده و رو سینه تا نشسته پهلوت شده شکست پشت و روش نکن، پیشِ نگاه خواهر رو پای مادرِ سر، گلوی خشک و خنجر شلوغه و برو بیا، از تیغ و تیر و نیزه‌ها یه پیرمردی با عصا، اومده گودال، میون جنجال همه میون گودال، با دست پُر رسیدن انگشتش و برای، انگشترش بریدن با وضو همه، زدن به قصد قربت تنش میره به غارت، چقدر شده جسارت نیزه‌هاشون و توو بدنش شکستن نعلای تازه بستن *یه جای دیگه هم با دست پُر رفتند، اون نامرد اومد گفت:« می‌خوایم بریم در خونه‌ی علی؛ کیا میان»؟! همه لاتای مدینه رو جمع کرد، گفت هرچی می‌تونید دست بگیرید، بردارید میخوایم بریم به جنگ علی... «هرکی با هرچی دستشه مادر ما رو میزنه»* *عمر سعد به مردی که سمت راستش ایستاده بود اینجوری گفت:« پیاده شو برو کارش و خلاص کن». آخر مقتل میگه سه ساعت توو خون همینجوری دست و پا میزد... شمر و سنان خودشون و رسوندن، میگه لحظات آخر ابی عبدالله بود، ابی عبدالله زبان مبارک و همینجوری از عطش توو دهانش می‌چرخوند. شمر وارد شد اول یه لگدی به ابی عبدالله زد، و گفت:« پسر ابی تراب، مگه خودت نمی‌گفتی بابام از کنار حوض کوثر به من آب میده، پس چرا هی داری العطش العطش میگی؟! از بابات بخواه بهت بده. رو کرد به سنان، اینجوری به سنان گفت شمر:« برو تو کارش و تموم کن». به خدا قسم من اینکار و نمیکنم، هرکی این کار و بکنه دشمن پیغمبر میشه. شمر غضب کرد، نشست رو سینه‌ی حسین. محاسن ابی عبدالله و توو مشت گرفت، ابی عبدالله یه خنده‌ای بهش کرد؛ ابی عبدالله شروع کرد باهاش حرف بزنه:« مگه منو نمی‌شناسی که میخوای منو بکشی»؟! شمر جواب داد:« خوبم می‌شناسمت، میدونم کی هستی. تو مادرت فاطمه‌ست، باباتم علیه، می‌کُشمت هیچ ترسیم ازت ندارم». جدم رسول خدا درست می‌گفت، گفت چی می‌گفت جدّت؟! حالا همینجور که رو سینه‌ی ابی عبدالله نشسته... جدّم‌ به پدرم اینطوری می‌فرمود:« انسانی که شکل سگه، انقدر چهره‌ش زشته یه همچین انسانی منو میکشه. محاسن سیدالشهدا توو دست شمره، ابی عبدالله داره باهاش حرف میزنه. گفت:« منو میگفت»؟! حالا که جدّت اینجوری گفته منم بلدم چه جوری سرت و ببرم. میگه با پاش بدن مبارک ابی عبدالله و برگردوند، شروع کرد با شمشیرش، با خنجرش از پشت گردن ضربه بزنه. هرضربه‌ای میزد ابی عبدالله صداش بلند میشد، ضربه‌ی اول و زد:« وا جَدّاه»، ضربه‌ی دوم «وا محمدا»، ضربه سوم « وا ابا قاسما، وا ابتاه، وا علیاه» ضربه‌ی آخر که رسید صدا زد:« وا اماه»...* «آی شمر امام است و احترامش کن چقدر پشت و رویش می‌کنی تمامش کن» *حالا یه نفرِ داره میبینه، روضه هنوز تموم نشده، یه نفر از بالای تل دست رو سرش گذاشته، حسین از توو گودال میگه وا محمدا؛ زینبم از رو تل داره جواب میده وا محمدا، وا جداه...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•چه خوش بُوَد.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجراشده به نفسِ سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 عاشورا و تاسوعا فراتر از معنای ساده عددی، باریک‌اندیشی‌هایی دارند؛ التاسوعا یعنی جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد و العاشوراء نیز جایی است که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان می‌شود؛ از این رو عاشورا یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام(ع) به شدت بالا می‌رود 🏴🏴🏴 چه خوش بُوَد زندگیِ در هوای تو بوی بهشت می‌وَزد از کربلای تو چه خوش بُوَد عاقبتِ خیر آن کسی که جان دهد پای تو و روضه‌های تو تا خون‌بهای تو، باشد خدای تو درمان هر غم‌ است، اشکِ عزای تو اشکِ از داغ حسین نزد خدا می‌ماند خانه‌ی دوست تو را سوی خودش می‌خواند خانه‌ی دوست کجاست؟! کربلا کربلا مقصد انبیاء مرد این جاده‌ای؟! ای رفیق پا‌به‌پای شهیدان بیا «کربلا کربلا کربلا، کربلا کربلا کربلا» چه جان فضاست عطر صبا با نسیم تو عالمیان فِتْيه‌ی ذبح عظیم تو اجر هزار عمره و حج در طواف توست قبطه خوردند کون و مکان در حریم تو ای منتهای عشق، قالو بَلیٰ عشق اکسیر تربتت، آدم‌ربای عشق عشق را زائر مَشّایه فقط می‌داند وادیِ عشق تو را سوی نجف می‌خواند وادیِ عشق کجا؟! جز نجف نجف آن شهر مولا علی مبداء عاشقان؟! اربعین از مسیر نجف یا علی « یا علی یا علی یا علی» : امیرحسن سالاروند =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•تو رو‌ که تنها دیدن... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجراشده به نفسِ سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 عاشورایعنی مبارزه، یعنی ایستادگی در برابر ظلم و فساد، یعنی ایستادگی در برابر فریب و خرافه، یعنی پیگیری همان روشی که رسول خدا (ص) اعلام فرمود که در دین من ریاضت و رهبانیت جایی ندارد! دین من، دین تلاش و تکاپوست در جهت حق و حقیقت 🏴🏴🏴 تو رو که تنها دیدن، همه باهم دویدن هنوز تو زنده بودی، سرِ تو رو بُریدن هجوم آودن به تنت سه ساعته می‌زننت نمی‌دونم چی کار کنم؟! نیزه شکوندن توو تنت برا خدا می‌کُشتنت نمی‌دونم چی کار کنم؟! آخه چقدر نیزه و تیر، لازمه واسه کُشتنت هزار و نهصد جای زخم، چیزی نذاشته از تنت نمی‌بُره سرت رو، تابونده تنت رو نمی‌بوسیدم ای کاش، گلوی اطهرت رو زانو رو بدنت پا نمیشه از رو تنت خودت بگو چی کار کنم؟! مادر و پیش تو ندید خنجرِ کُندش رو کشید خودت بگو چی کار کنم؟! پیش منو و مادرمون، جسمت و چرخونده به پشت دوازده ضربه به تو زد، ما رو دوازده دفعه کُشت «جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•سیدی ابا عبدالله... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجراشده به نفسِ سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 ای آن که غمت مسئله آموز من است شور غم تو در دل پرسوز من است روزی که حسین! بر تو من گریه کنم سوگند به تو که بهترین روز من است  . .  🏴🏴🏴 ساربون، اومده گودال خواهرت، داره می‌بینه چشمای، تو چقد تاره سینه‌ی، تو چه سنگینه می‌زنند، تو رو با نیزه پیکرت، دیگه بی‌حاله از تنت، یه چیزی برده هر کسی، توی گوداله «سَیِّدی، ابی عبدالله» نیزه‌ها، که میان پایین نفست، نمیاد بالا سر تو، به روی نیزه پیکرت، میون صحرا پاشو که، علم افتاده حَرَمت، شده آواره تو بگو، چه کنه زینب با غم، گلوی پاره «سَیِّدی، ابی عبدالله» مرکبا، رسیدن از راه تنت و، به زمین دوختن می‌دیدی، از توی گودال خیمه‌هات، چجوری سوختن نکنه، توی این صحرا بسوزه، چادرِ زینب پاشو که، پیش جسم تو کعب نی، نخوره زینب «سَیِّدی، ابی عبدالله» : احسان نرگسی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•ای وای پُر از زخمی.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجراشده به نفسِ سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 محرّم، زیباترین نگارخانه در قلب هستی است که زمین و آسمان و ملک و ملکوت و عرش و فرش را شگفت زده کرده . 🏴🏴🏴 ای وای پُر از زخمی، ای وای پُر از خونی عطشان اگه بودی، عریان نمی‌مونی نترس اگه غارت شده پیراهنت چادرم و می‌ندازم رو بدنت منم شبیه خیمه‌هات می‌سوختم کاشکی خودم برات کفن می‌دوختم «خدای من؛ خدای من! عریانه بچه‌ی باحیای من خدای من؛ خدای من! ببین چقد تنهان بچه‌های من» «بُنَیَّ بُنَیَّ، بُنَیَّ بُنَیَّ» دیدم توی مقتل، سینه‌ت پُر از تیره شمر از سنان داره، خنجر رو می‌گیره تیرا رو از سینه‌‌ت بیرون می‌کِشه می‌شینه روی سینه‌ تا آماده شه با خنجرش ضربه‌ی محکم می‌زنه رگای نامرتبت سهم منه خدای من؛ خدای من! کشتن بچه‌م و جلو چشای من خدای من؛ خدای من! به‌ هیچ‌ کسی‌ نمیرسه‌ صدای‌ من «بُنَیَّ بُنَیَّ، بُنَیَّ بُنَیَّ» گودال پُر از خونه، خیمه توو آتیشه رفتید تو و عباس، زینب غریب میشه با اینکه ریختن سرِ تو قبیله‌ای ولی تو فکر خواهرت عقیله‌ای زجر که دخترا رو هر بار می‌زنه سرِ تو روی نیزه‌ها زار می‌زنه خدای من؛ خدای من! سر بریدن بچه‌م و روی‌ پای‌ من خدای من؛ خدای من! قهقهه می‌زنن به ناله‌های من «خدای من؛ خدای من! عریانه بچه‌ی باحیای من خدای من؛ خدای من! ببین چقد تنهان بچه‌های من» «بُنَیَّ بُنَیَّ، بُنَیَّ بُنَیَّ» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』