eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.4هزار دنبال‌کننده
38 عکس
42 ویدیو
71 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام الله علیها حجت‌الاسلام والمسلمین آقا موسی بن جعفر یه روایتی رو از پیغمبر اکرم نقل کردند ،فرمودند پیغمبر اکرم اینجوری فرمودند :"أَلا إنَّ فاطِمَة َبَیْتَها بَیْتی وَ بابها بابی فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجابَ اللهِ" سالها پا منبر و روضه بزرگ شدید،نیازی به ترجمه ندارید ،ای مردم خونه ی زهرا خونه ی منه ، در خونشم در خونه ی منه ، چرا اینجوری فرمود ؟! چون تو سوره ی احزاب فرمود : "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ " اگه خونه ی زهرا ،خونه ی پیغمبره، ما یه سوال داریم چرا بدون اجازه ی صاحب خانه وارد شدن.....؟ بعد راوی میگه موسی ابن جعفر به اینجا که رسید، "فبکی ابوالحسن بکاء الطویلا" شروع کرد گریه کردن ، مدت مدیدی گریه کرد ، بعد دیدن وسط گریه ها سه مرتبه میگه : "هتک والله حجابک" "هتک والله حجابک" "هتک والله حجابک" یعنی حرمت مادر ما رو نگه نداشتن ، شب معراج که پیغمبر به معراج رفتند ، وقتی نوبت رسید به مصائب اهل بیت ، مصائب حضرت زهرا رو اینجوری بیان کردن: "و اما ابنتک ؛ فتظلم و تحرم و یؤخذ حقّها" به دخترت ظلم میشه ، حقش رو میبرن ، اونو از ارثش محروم میکنن؛ "و یدخل علیها حریمها بغیر إذن" بدون اجازه وارد خونش میشن ، "ثم یمسها حوانن و ظل" یعنی وقتی وارد خونه میشن ، فاطمه مانع میشه ،اجازه نمیده اینا وارد شن ، چه میکنن؟! "تَموت مِن ذلِک الضَّرب تُضرَبُ و هیَ حامِلٌ ..." الله اکبر ، از همون شب معراج به پیغمبر اکرم خبر دادن ، دخترت وقتی بارداره ، کتکش میزنن ، این ضربه کاری می کنه که دخترت با همین ضربه  از دنیا میره ، الله اکبر.... آخ بمیرم ، شب جمعه ست "همه ی روضه ها باید به کربلا منتهی بشه ، فاطمه رم مهمان کنیم ، یاری کن فاطمه رو با گریه ی بر ابی عبدالله... ابوبصیر رسید خدمت امام صادق علیه السلام حضرت فرمود : "اما تحب أن تکون ممن یسعد امی فاطمه" آیا دوست نداری مادرم زهرا رو یاری کنی ؟!! آماده ای یا نه ، ابوبصیر میگه من گریه کردم ، با خودم تعجب ، که من زمان مادر شما نبودم چه جوری میتونم مادرتو یاری کنم ، فرمود ابابصیر از روز عاشورا تا قیامت مادرم بر حسینش گریه میکنه ، میخوای فاطمه رو یاری کنی ؟ گریه ی من و تو یاری فاطمه ست ...السلام علیک یا اباعبدالله .....شب زیارتی ارباب بی کفنه،آماده ای بریم کربلا یا نه....؟! مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم آی حسین...... مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم چقدر نام تو غوغاست اباعبدالله ... *دیگه چی...جمله ی آخر و التماس دعا* مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله.... *سر چی دعوا میکردن؟ اخنس می گفت عمامش برا منه ، بجدل می گفت انگشتر و انگشتش مال منه، خولی می گفت سر بریدش مال منه.....آی حسین. ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام الله علیها الاسلام میرزامحمدی
( سلام الله علیها ) در کودکی لرزاند به هم پیکرِ مارا در پیشِ چشم ما زدند مادر مارا مادر نفَس زنان به پشتِ در بود اشکِ خجالت بر رخِ پدر بود اصلا کسی پرسیده ، چرا امیرالمومنین را صدا نزد ؟ چرا گفت فضَه تو بیا ... معمولا برای زن اگه مشکلی توو خونه پیش بیاد ، اول مردش رو صدا میزنه ، ... بزار رازش رو برات بگم ، آخه به علی قول داده بود ، یاعلی صبر میکنم ، اون روزی که از مسجد برگشت ، دید امیرالمومنین نشسته ، زانو توو بغل گرفته ، گفت « یَا ابْنَ اَبِی طَالِب ، اشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِین » چرا مثل طفلی که توی رحم مادره نشستی ؟ زانوتو توی بغلت گرفتی ؟ مگه تو علی یِ خیبر نیستی ؟ علی شمشیرِ بُرانت چی شد ؟ علی از جا بلند شد ، فرمود فاطمه جان ، علی همون علی یِ ، تا شمشیرش رو برداشت و میخواست از درِ خونه بیرون بیاد ، صدای موذن بلند شد ، الله اکبر ، ... حضرت روشو کرد جانب بی بی ، ... فاطمه جان میخواهی این صدا بالای ماذنه باقی بمونه ؟ بله یا علی ... فرمود فاطمه جان باید صبر کنی ، اینجا مادرِسیدا ، سرش رو پائین انداخت ، ... چشم یاعلی صبر میکنم ... قربونِ صبر مظلومانه ات برم مادر ، دیگه سیلیش زدند به علی نگفت ، بین در و دیوار پهلوش رو شکستند ، علی رو صدا نزد ، توو کوچه های می زدنش ، نگفت علی کمکم کن دلم بهرِ علی میسوخت چون قُنفذ مرا میزد نگاهِ دردناکش بیشتر میداد آزارم 30/2/1402 ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
‍ ‍ ‍ اسم زهرا آبروی عالم است اسم زهرا چون نگین خاتم است اسم زهرا دلخوشهای علی ست نام زهرا یادگاری  نبیست اسم زهرا بوی جنت میدهد یاد او برما سعادت می هد اسم زهرا آبروی حیدر است اسم زهرا اسم جمله مادر است اسم زهرا شافع روز جزا ست اسم زهرا جزء اسماء خداست اسم زهرا ذکر اسم اعظم است ذکر او ورد نبی اکرم است گونده باخار بالیا قیزیم زهرا منی بیر بابا چاغیر آرزوم واریمدی بیر بابا کلمه سین ایشیدم اما چاغراندا چاغرار  یا رسول الله یا نبی الله اما بیلمورم بعد از پیغمبر یانان قاپی نئیلدی اله کی قالدی درو دیوار آراسندا خانم بئله سسلندی بابا یارسول هارداسان قاپم یاندی اسم زهرااسم زکر اعظم است   ذکر اووردنبی اکرم است اسم زهراحمدتسبح خداست اسم زهراازهمه اسم هاجداست خانم فاطمه زهرادن اوخوندی انشااله بالاسی امام زمان عنایت الر بومجلسه مجلس تشکیل اولوب به نام نامی فاطمه زهرا ئولنرمزن دا روحی یاد اولا قیز اوشاقی اولا ننه دنیادن گیدنده بتر حالا قالار ایودن جنازه خارج اولاندا بیر باخار ننه نین دالیسیجا الرین قویار اورگینین باشنا بابا ایندکی او ننه مین جنازه سین آپاررسان اوجنازه نی قوی یره قوی دولانم ننه مین   باشنا وردی علی دستوراوزهرانن جناز ه سی دفن  اولونا باخدی زینب ننه تابوتی گیجه دوشتی یولا اله گوردی اوجوان ئولن ننه  گدیر یا الله خانم  بیرباخدی بابا اوننه مین تابوتین قوی یره  علی دیر تابوتی  قویدم یره  گوردیم زینب یاپشدی حسن حسینین الینن یا اله دولانلار ننه نین باشینا جوان ئولن ننه گجه قبر گدن ننه دولانر زهرانین باشنا هاراگدیر گجه چاغی منیم اوباغری قان ننم بابا آپارمیون اونی یارالی دی جوان ننم منی ملر قویوب گیدور وفالی مهربان ننم ننه ننه جوان ننه / جوانلقی یالان ننه ظلمیله قول قابرقاسی صدمه گوروب سنان ننه اما بیر باخدی بابایا بابا ننه می آپار قبرستان بقیعه امابابا بیرخواهشیم واردی باشوا دولانیم بابا آنامی قبره قویماقا بیرآزدا دقت ایلون  آخی ننم یارالیدی دییم بقیعده نیلیون سنوب قولی قابرقاسی قویاندا قبره گوزلیون آخی ننمین   قارداشی یوخدی ننه نی قبره قویاندا قارداشی گلر قبره اله دولانار باجنن باشنا بابا بولوسن ننم یارالیدی ئوزون آهسته قویارسان قبره ننه دنیادن گیدنده تشیع جنازه ده گوروبسوز او نامحرملر دایانالار محرم قویار قبره اگر ننه نین بویوک بالاسی اولسا بویوک اوغلی قویار قبره ننه نی قویار تپراقلارا اگر ادبلی قارداشی اولا باجنین جنازه سین آلار الرینه باجنی قویار قبره علی بیر باخدی زهرایه اوقهرمان علی بیر محرم تاپانمادی جنازه نی آلدی الینه قبریده آلان اولمادی آقا اندی قبره جنازه نی ویرن اولمادی علی بیر باخدی گوی عالمینه الله الله بو منی درده سالان فاطمه دی منه خاطر اوجالان هم قوجالان فاطمه دی الله بو منی دشمن الینن قوتاران فاطمه دی فاطمه نجه قویوم قبره سنی سن علینین قدرتیسن هم علینین قدرتی اول هم ئوونون زینتی سن نقدر سعی الدی مالک اولا صبر ایوینه اورگی گلمدی زهرانی قویا قبر ایوینه اسم زهرا جان دهد برمرده ها ذکر زهرا درمان کند افسرده هارا نسءلک اللهم وندعوک باسمک العظیم الاعظم .الاعزالاجل الاکرم .بحق الحسین .ده مرتبه یاالله ........یارحمان ویارحیم   و# روضه ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) مبر ز خانه یِ حیدر صدای گرمت را ... ( سلام الله علیها ) 4/9/1402
( سلام الله علیها ) مبر ز خانه یِ حیدر صدای گرمت را « علی » بگو ... شنوم آن نوای گرمت را ز چشم من ، مبری خنده های گرمت را بخوان دوباره نماز و دعای گرمت را قیام نیمه شبانت عجب تماشائیست در آسمان ، زِ قنوت تو شور و غوغائیست بتاب در دلِ شبهای تارِ من « زهرا » بمان برای همیشه کنار من « زهرا » ببین به حالِ دل بیقرار من« زهرا » اَنیسِ بیکَسی ام غمگسارِ من « زهرا » به پای سفره یِ خالی زِ « نانِ » من ماندی یه روز امیرالمومنین آمد توو خانه ، گفت : فاطمه جان ، آیا غذایی هست من چیزی بخورم ؟ حضرت عرضه داشت یا علی ، سه روزه توو خانه غذا نداریم ، ... فاطمه جان چرا به علی نگفتی ؟ عرضه داشت یا علی ، گفتم اگه بگم ، شاید نتونی غذا تهیه کنی ، خجالت بکشی ... به پای سفره یِ خالی زِ « نانِ » من ماندی در اوجِ غُصّه و غم همزبان من ماندی ( امشب میخوام روضه رو از زبان امیرالمومنین برات بگم ، این چند بیت رو : ) از آن زمان که دو دستت زِ کار افتاده ( الهی هر کسی توو خونه مریض میشه ، مادر مریض نشه ، مخصوصا مادری که بچه ی خُردسال داره ، هرکسی توو خونه بیمار بشه ، مادر پرستاری میکنه ، اما اگر مادر بیمار بشه ، همه هم پرستار بشن ، باز هم کُمیتِ خانه لَنگه ، ... فدای اون بچه هایی که چند روزه مادرشون دیگه نمیتونه از بستر بلند بشه ، دورِ مادر میگردند ... ) از آن زمان که دو دستت زِ کار افتاده تمام خانه ی من از مِدار افتاده ؟ حسن ز داغِ رُخت بیقرار افتاده غریب و خسته کنار تو ، زار افتاده مگو که می روم و می سپارمت به خدا که تا به روز ابد دوست دارمت ، به خدا ( امشب نباید کسی آروم باشه ، کسی نباید ساکت باشه ، امشب شب بی مادریِ همَمونه ، امشب باید زیر لب بگی : مادر ، مادر ، مادر ... ) مرا دوباره صدا کن « اباالحسن » ، زهرا سخن زِ درد جدایی مزن به من ، « زهرا » ( نگو علی خداحافظ ) مگو که دخترِ تو آورَد کفن « زهرا » (یا فاطمه ... الهی اگه دختری بی مادر میشه ، دختر پنج ساله نباشه ، دختر چهار پنج ساله ، تازه نیاز به مادر داره ، دلش میخواد مادر بغلش بگیره ، مادر موهاشو شانه بزنه ... ) مگو که دخترِ تو آورَد کفن « زهرا » به پیشِ چشمِ غریبم نفَس نزن « زهرا » این دستت رو بیار بالا داد بزن ، بگو مادر ، مادر ... ( سلام الله علیها ) 4/9/1402 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) ( سلام الله علیها ) 4/9/1402
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
امان از تازیانه امان از دستِ سنگین ( آنچنان زد که گوشواره رو زمین افتاد ، آنچنان زد که گوشواره شکست ، ... اینو تاریخ نوشته ، گوشواره شکست ، اینجا جان روضه است ، آنچنان دست سنگین بود که گوشواره شکست ، حالا ببین این دست باصورت چه کرد ؟ ... آخ آخ نوشته اند چشم زهرا کبود شد ، آی مادر مادر مادر ... دیگه دستمال به سرش می بست ، « مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ... » ای کاش درداشو به کسی میگفت ، ای کاش میگفت ، علی سرم دردم میکنه ... ای کاش میگفت ، علی بازوم وَرم داره ... درداشو به هیچ کسی نگفت ، میدونی کجا امیرالمومنین متوجه شد ؟ وقتی داشت بدن رو غسل میداد ، وقتی دستش رسید به وَرمِ بازو ، سرشو روی دیوار گذاشت ، هی صدا میزد فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ... ) در و دیوارِ خونین تو و این رویِ رنگین امان از تازیانه امان از دستِ سنگین ( سلام الله علیها ) 4/9/1402 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) لحظات آخر ... بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج‏43، ص 186-187
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
امان از تازیانه امان از دستِ سنگین ( آنچنان زد که گوشواره رو زمین افتاد ، آنچنان زد که گوشواره شکست ، ... اینو تاریخ نوشته ، گوشواره شکست ، اینجا جان روضه است ، آنچنان دست سنگین بود که گوشواره شکست ، حالا ببین این دست باصورت چه کرد ؟ ... آخ آخ نوشته اند چشم زهرا کبود شد ، آی مادر مادر مادر ... دیگه دستمال به سرش می بست ، « مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ... » ای کاش درداشو به کسی میگفت ، ای کاش میگفت ، علی سرم دردم میکنه ... ای کاش میگفت ، علی بازوم وَرم داره ... درداشو به هیچ کسی نگفت ، میدونی کجا امیرالمومنین متوجه شد ؟ وقتی داشت بدن رو غسل میداد ، وقتی دستش رسید به وَرمِ بازو ، سرشو روی دیوار گذاشت ، هی صدا میزد فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ... ) در و دیوارِ خونین تو و این رویِ رنگین امان از تازیانه امان از دستِ سنگین ( سلام الله علیها ) 4/9/1402 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) فَقالَ وَالْمَلَأُ أَمامَهُ : مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ ... جگرم برات پاره بشه ، علی ... ، قلبم ذرّه ذرّه بشه برات ، علی ... ، ای اول مظلوم قرآن ، ای اول مظلوم اسلام ، ای اول مظلوم تقوی ، ای اول مظلوم حقیقت و واقعیت و فضیلت و عالَمِ انسانیت ، علی ... شب ها سفره اش رو ، پهن میکرد ، یه مقدار غذایی که داشت توو سفره میگذاشت ، بچه هایش هم دورِ خودش جمع میکرد ، حسنم بیا بابا ، حسینم بیا بابا ، زینبم بیا بابا ، اما این بچه ها تا می نشستند ، یه دفعه به می افتادند ... بنا میکردند گریه کردن ... هر کار میکرد این بچه ها آروم نمیشدند ، یه وقت خودش هم سرش رو به دیوار میگذاشت ، اینقدر گریه میکرد ... وااای ... یه وقت پیمانه پُر میشد ، آی امان ... وای امان ...خانه اش رو وِل میکرد ، زندگیشو وِل میکرد ، بچه هاشو وِل میکرد ، سفره اش رو وِل میکرد ، نصفِ شب پا میشد ، سرو پایِ برهنه می اومد سرِ قبر زهرا ، میگفت فاطمه جان پاشو بیا جواب بچه هاتو بده ... های امان ...امان ، امان ... بگم چه زبان حالی داشت ؟ اون آقا می اومد سرِ قبر فاطمه ، میگفت زهرا جان پاشو بیا ببین ، خانه ام تاریک شده ، زهرا جانم ، مرغِ ولایت بی آشیانه شده ... صدا میزد زهرا جونم اگر بخواهم سرِ قبرت بمونم ، تا کی بمونم ؟ فاطمه جان اگر بخواهم خونه بروم ، جواب بچه هاتو چی بدهم ؟ سه مرتبه همه بلند زمزمه کنیم : « مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ ... » ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️