eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.9هزار دنبال‌کننده
61 عکس
54 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙 🎤 کربلایی ✖️سبک : 📃حيدر کبیره تو..... 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 🎤 کربلایی ✖️سبک : 📃ابتدای راه عشق ..... 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلگرمی حاج‌مجتبی رمضانی         🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت              از بال من شکسته ترین آفرید و رفت خون گلوی زیر فشارم که تازه بود                   با یک اشاره روی لباسم چکید و رفت قربون غریبیت برم آقاجان،الله اکبر،الله اکبر،چقدر جسارت رو برد بالا،زن بدکاره فرستاد تو زندان برا موسی بن جعفر،اُف برتو روزگار بدکاره ای به خاک مناجات سر گذاشت          وقتی صدای بندگیم را شنید و رفت از روزنه در نگاه کردن،دیدن زن بدکاره صورت رو خاک گذاشته،هی می گه خدایا غلط کردم،این کی بود من اومدم سراغش،چرا اینقدر صداش دل و زیر رو می کنه بدکاره ای به خاک مناجات سر گذاشت            وقتی صدای بندگیم را شنید و رفت الله اکبر اصلاً نمی تونم این بیتها رو وا کنم،می دونم بدون اینکه توضیح بدم،ناله شو می زنی شاید مرا ندیده در آن ظلمتی که بود           با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت راضی نشد به بالش سختی که داشتم           زنجیر های زیر سرم را کشید و رفت بچه سیدا نشون بدن غیرتی ناله می زنن،تو این یه بیتخاک تو دهنم،ان شاءالله این تکه تاریخ دروغ باشه وقتی که نام فاطمه را از لبم شنید              یک حرفی از کنار دهانش پرید و رفت هرچی می خوای منو بزنی بزن،اسم مادرم رو درست ببر،تو رو خدا دو بیت می خونم و می شینم با تو گریه می کنم،حواست با منه از چند جا ضریح تنم متصل نبود                پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت اما چه خوب شد کفنم را کسی نبرد                   تا زیر نیزه ها بدنم را کسی نبرد می خوام روضه رو از زبون حضرت معصومه بخونم،وقتی مثل فردا شب،اما رضا یه لحظه از مدینه رفت،از نظرها غایب شد،حضرت معصومه دیگه برادر رو ندید،مدتی زیادی انتظاره برادر رو کشید،بعد از دقایقی  برگشت بی بی یه نگاهی به داداش انداخت،دید سر رو آشفته است،موها پریشونه،لباس ها همه غرق خاکه،کجا بودی داداش،چرا منو تنها گذاشتی رفتی،یه نگاه به خواهرش کرد،گفت خواهر فقط یه جمله بگم،دیگه منتظر نباش،دیگه انتظار بابامونو نکش،خودم رفتم بدن غرق خونش رو داخل خاک گذاشتم،یه جایی ببرمت هر کی تاحالا ناله نزده،عقده ی دلش وا بشه،می خوام بگم دختر منتظر بابا بوده،همتون اهل روضه اید،دختری که چهارده سال هی اومدن خواستگاری گفت:نه،قبول نمی کنم بابام زندانه،باید بابام آزاد بشه،اینقدر صبر کرد،آخرش خبر باباشو براش آوردند،می خوام یه جمله بگم،کاشکی تو خرابه هم خبر بابا رو می آوردند،کجای دنیا دیدید،برای دختر منتظر،سر بریده باباشو ببرند،حسین. @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ روضه حضرت موسی ابن جعفر 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
دوست دارم تا به خاک دوست بگذارم سرم را                 جان به کف گیرم نبینم غیر روی دلبرم را دوست دارم در سیه چال بلا تنهای تنها                       آنچنان گریم که از خون پر کنم چشم ترم را عجیبه،حضرت موسی بن جعفر اولین زندانی که رفتند تو بصره بود،آقا وقتی وارد زندان شد،دستاش رو بلند کرد،گفت:خدارو صد هزار مرتبه شکر،من و یه جایی انداختی من و تو باشیم،خلوت کنیم با تو حرف بزنم،مگه غیر از اینه عاشق دنبال یه خلوت می گرده با معشوق خودش خلوت کنه،اما همین آقا توی این زندان آخریه،توی زندان سندی بن شاهک ملعون،دعا می کرد می گفت:خلصنی یا رب،زندان نبوده،سیاه چال بوده،آقا نه روز رو متوجه میشد نه شب رو متوجه میشد،نه نور خورشید رو میدید،ناله داری برا امام زمان بزنی ،ناله داری برا امام رضا بزنی یا نه؟ روزها روزه بود ولی موقع غروب             جز تازیانه غذای دگر نداشت مقدمه چینی همه برا این یه جملهگفت: دوست دارم زندان بان زند سیلی به رویم            در نظر آرم رخ نیلی زهرا مادرم را دوست دارم من که گرد خود پرستاری ندارم         این دم آخر ببینم اشک چشم دخترم را اما خدا رو شکر،دخترش نبود،جون دادن بابارو ندید،خیلی سخته دختر جون دادن باباش رو ببینه ،اونم بدنی که پاره پاره باشه،الحمدلله بدن موسی بن جعفر سالم بود،الحمدلله،می خوام یه جمله روضه بخونم از امام رضا مدد بخواهید به شما صبر نده،راحت ناله بزنید و گریه کنید،آقای شما رو دارم میگم،مولاتون رو دارم میگم،کنار حرم پیغمبر،کنار خونه ی رسول الله،داره نماز میخونه،نانجیبا اومدن آقا رو هُل دادن،کشون کشون آقا رو از مسجد آوردن بیرون،آقا رو کرد طرف حرم پیغمبر،عرض کرد یا رسول الله،ببین با پسرت دارن چه میکنند،از مسجد آقا رو بیرون نیاورده،بچه شیعه ها دلتون بسوزه،از مسجد آقاتون رو بیرون نیآورده غل و زنجیر آوردن،دست و پای آقاتون رو غل و زنجیر کردن،سوار بر ناقه کردن،تا بصره آقا رو با همین وضیعت فرستادن،نمی دونم آقا وقتی غل و زنجیر به دست و پاش کردن،سوار بر ناقه کردنش دلش کجا رفت، شاید زیر لب همش می گفت:عمه جان زینب،عمه جان دلم میسوزه از کربلا تا شام،دست و پای شمارو بسته بودند،اونایی که ناله نزدن با امام زمان ناله بزنند،اما فرق امام موسی بن جعفر با حضرت زینب اینه،زینب هر وقت سر از ناقه بیرون می آورد،می دید سر داداش بالای نیزه است،آی حسین @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ روضه حضرت موسی ابن جعفر 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
مثل علی عروج نمازش امان نداد                  فکری برای فاصله ی ساق پا کند همه استخونها شکسته،خُرد شده،معروفه،کسی رو می خوان نره بیرون از خونه،گاهی مادرا نفرین می کنن،کار بدیه با تهدید،می گه قلم پاتو خرد می کنم پاتو ازخونه بیرون بذاری،یعنی می شکنم که بیرون نری،این مبالغه است ضرب المثله،اما سندی شاهک ملعون،با اینکه حضرت ته سیاه چاله هاست،هفت در می خوره تا می رن زندان،که بعضی از اساتید می گفتند،بخشی از بدن رو تو خاک کرده بودند،کأنَّ زنده به گوره،بماند این حرفا،اما این ملعون گفت یه کاری می کنم، همه درها باز باشه نتونی بری،استخون پا رو خرد کرد،و الا زنجیر به استخون کار نداره،گوشتُ اذیت می کنه،پوست و اذیت می کنه،لذا جنازه رو امروز وقتی آوردند،من با چه زبونی بگم ،خدایا من و ببخش تو هیئت دارم میگم،تو حرم نمی شه از این حرفا زد،هر پایی دوتا زانو داشت،می فهمی چی می گم یا نه، حالا میان قحطی تابوت های شهر                   باید به تخته های دری اکتفا کند همه از موسی بن جعفر گریز به کربلا می زنن،چهار نفر زیر تخته چوب و گرفتند،تشییع کردند،من دیگه بیشتر از این روضه نخونم،از همین جا دلم رفت یه جا، آخه فاطمه تو شهر خودش بود،اونم شهری که به نام باباشه،مدینة النبی خدا مادرم را کجا می برند             گمانم برای شفا می برند من و سوگواری       من و خانه داری        خدا مادرم زدی تو صورتت منو داغون کردی،بدن و گذاشت تو قبر امیرالمؤمنین علیه السلام خدایا گل من که نیلی نبود              جواب پیمبر که سیلی نبود اما حسن و امام حسین علیهم السلام با هم حرف می زنن یادم می آد تو این کوچه به زخم دل نمک زدن             به پیش چشم خواهرم مادرم و کتک زدن وای مادرم، مادرم،نمی خوای بگی،وای مادرم،مادرم،بخدا گوشه ی زندان موسی بن جعفرم همین جور گفت،وای مادرم @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ روضه حضرت موسی ابن جعفر 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
رباعی صلوات برای موسی بن جعفر -( بر موسی جعفر شه والا صلوات ) بر موسی جعفر شه والا صلوات بر زاده ی آزاده ی زهرا صلوات 🥀🥀🥀🥀 او باب حوائج است از سوی خدا از او بطلب حاجت خود با صلوات شاعر : محمد مبشری 🥀🥀🥀🥀 گر توخواهی زخداوند که خیروبرکات بر امام کاظمین باب الحوائج صلوات 🥀🥀🥀🥀 گرکه خواهی بشودغم زدلت پاک بر پدرامام رضا موسی بن جعفرصلوات 🥀🥀🥀🥀 گرکه خواهی بکنی خوشحال مولای خویش بررضا و معصومه اش صلوات 🥀🥀🥀🥀 گرکه خواهی شودبرتوبازباب نجات بهر فرج مهدی موعودصلوات 🥀🥀🥀🥀 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
‌‌ 💠 نماز ساده شب بیست و یکم ماه رجب 💠 ✨🌹 جناب سلمان از رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) نقل می‌کند که فرمود: هرکس در شب بیست و یک ماه رجب ۶ رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت یک بار سوره حمد، ۱۰ بار سوره کوثر و ۱۰ بار سوره توحید؛ گناه یک سال برای او نوشته نمی‌شود، و تا یک سال اعمال نیک برای او نوشته می‌شود. هرکس نتوانست این نماز را ایستاده بخواند، پس در حال نشسته بخواند که خداوند به فرشتگان مباهات می‌کند و می‌گوید: همانا من او را آمرزیدم. 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
اگرچه خسته از آماجِ تیرِ زخم زبانی نبینمت که از این غم، گرفته‌ای! نگرانی! همان که از دل تاریخِ رنج، یک‌تنه رد شد تنِ تکیدۀ تنهای من، هنوز همانی! خدا نیاوَرَد آن روز را، زمین بهاری! ببینمت که گرفتارِ دستِ باد خزانی به آب‌های گل آلودِ کینه کار ندارم تو مثل رود زلالی، تویی که در جریانی چقدر چین و چروک زمان نشسته به جانت ولی هرآنچه که می‌بینمت هنوز جوانی عجب قصیدۀ نابی شده‌ست نام بلندت همیشه و همه جا مثل شعر ورد زبانی شاعر: 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
💠  برای وطن💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ          بسم الله الرحمن الرحیم برای... برای خاک، برای شرف، برای وطن برای خون شهیدی که ریخت پای وطن برای عزّت ایران، برای ایرانی که خطّ‌وخال نیفتد به جای‌جای وطن برای آن همه خونی که ریخت بر این خاک برای آن همه جانی که شد فدای وطن برای "گریه‌ی هرروز مادران شهید" برای "حسرت بابا"ی بچه‌های وطن برای "فرّخی"و"عشقی"و"نسیم شمال" برای بلبل مست غزل‌سرای وطن برای ترک، عرب، لر، بلوچ، گیلک، کرد برای هرکه دلش می‌تپد برای وطن برای هرکه وطن را رها نکرد و نرفت که گردوخاک نگیرد پر قبای وطن برای جمله‌ی "حبُّ الوَطَن مِنَ الایمان" چه بیش‌ازاین بنویسیم در ثنای وطن؟ برای این که بدانیم اوج خوش‌بختی‌ست که می‌شود ریه‌هامان پر از هوای وطن برای رقص جنون در میان آتش‌وخون برای رد شدن از خویش در اِزای وطن برای این که اگر خسته شد، زمین نخورد که شانه‌های من‌وما شود عصای وطن برای شاهرگ زیر تیغ رفته‌ی ما اگر که خون بشود ضامن بقای وطن برای این که اگر تن‌به‌تن کفن بشویم مباد بر تن ما جامه‌ی عزای وطن برای آن که می‌آید به یاری ایران برای آخر شیرین ماجرای وطن... 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
💠  وطن 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ          ⭐️مرضیه عاطفی  ⭐️ ➖➖➖ 🍃🌺 به شوق ۴۴سالگی جشن پیروزی انقلاب اسلامی ایران 🌺🍃 هر تار و پود؛ هر نخِ آن تار و پود ماست این پرچم سه رنگ تمام وجود ماست یکروز اشک شوق وَ یکروز اشک غم این خاکِ غرقِ خاطره بود و نبود ماست در وادیِ مراوده؛ عالی ترین عبارت و رمز ورودِ ماست در دسترس نباشد و باید شود ذلیل دشمن هرآنچه دور بماند به سودِ ماست ما ملت امام حسینیم(ع) و یاحسین(ع) ذکرِ لبِ قیام و قعودِ و سجودِ ماست یار ولایتیم و نگهدارِ انقلاب ایثار و اعتقاد، دلیلِ صعودِ ماست خواندیم عاشقانه از این «مرز پر گوهر» یک شوقِ ناب در شرَیانِ سرود ماست! 🇮🇷 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
این انقلاب مظهر الطاف مادر است این مرز و بوم، کشور زهرا و حیدر است 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
@shere_aeini . پر شور و شکوه، بهمنی تازه رسید در جان وطن بهار امید دمید این نهضت فاطمی چهل ساله شده‌ست «تا کور شود هر آنکه نتواند دید» این صبر و صلابت و صفا، زهرایی‌ست دل‌های تمام شهدا زهرایی‌ست یا فاطمه گفتیم و به میدان رفتیم جمهوری اسلامی ما زهرایی‌ست با روبهکان ز صولت شیر بگو با دشمن اهل شر ز شمشیر بگو تا لرزه بیفتد به تن کاخ سفید کوبنده‌تر از همیشه تکبیر بگو تا نام حسین بر لب مردم ماست در معرکه‌ها شکست دشمن پیداست معنای بلند لعن بر شمر و یزید «امروز شعار مرگ بر آمریکاست» در لشکر نور، انقلابی هستیم پر شور و شعور، انقلابی هستیم ثابت قدم و غیور، ان‌شاءالله تا صبح ظهور انقلابی هستیم 🔸شاعر: 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوسِت دارم راست میگم کربلایی‌سید‌رضا نریمانی ؛ کربلایی‌محمد اسداللهی         🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ « بوی غم » بوی غم می آید امشب ، روی بال هـــرنسیمی با امــام هشتـم خود ، گوید از غــم هر یتیمی (تسلیت ای ضـــامن من ای امــام ثامن من) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گریه دارم ، ناله دارم ، من ز سـوز گریه هایت گریه کم کن از یتیمی ، من بمیـــرم از بـرایت (تسلیت ای ضـامن مـن ای امــام ثامــن من) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آمدم با تو بگـــویم ، با دل خون ،حال مضطر آمدم نالـه زنــــم از ،ماتـــــم موسی بن جعفر (تسلیت ای ضـــامن من ای امــام ثامن من) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نالــه دارم بر امامی،کو به زندان سوده گشته بعد از این رنج ومصیبت،رفته وآسوده گشته (تسلیت ای ضــــامن من ای امــام ثامن من) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آن گلی که ساق پایش،از ستم کوبیــده گردید گردنش از کندو زنجیر،زخمی وسائیده گردید (تسلیت ای ضـــامن من ای امـــام ثامن من) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خون بگریم من برآن گل ، کز ستـم های زمانه گه به زندان خورده سیلی ،گاه خورده تازیانه (تسلیت ای ضـــــامن من ای امــام ثامن من) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ شعر: حاج سید هاشم وفایی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(تسلیت ای ضامن من،،، ای امام ثامن من) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیال حرم 🎤 🔷 مداح : کربلایی سید امیر حسینی 🔹حجم فایل : 5/1 مگابایت🔹 @@@@@ آروم آروم پر میگیرم تو خیالم تا کربلا مثل بارون جاری میشم روی چشم ایوون طلا ای رفیق من پاره پاره تن شاه بی کفن پای لنگم تو رو میخواهد ای پناه من تکیه گاه من دل بخواه من دل تنگم تو رو میخواهد ای رفیق من دلم تنگه دلم خونه دلم بی تو پریشونه 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
گرم روز است و تمام خورشید آفتاب است که می‌بارد تیغ نیست آبی که لبی تَر گردد نیست اشکی که زند حلقه به چشمی بی جان گوشه‌یِ خیمه‌ای از بی تابی مادری می‌خواند نغمه‌یِ لالایی شاید اینگونه بخوابد طفلش ولی اینبار چه آرام و ضعیف تشنگی جوهره‌یِ لالایی او را بُرده تا که هُرمِ نفسش می‌خورَد بر رُخِ کودک آرام چهره‌ی سوخته‌اش میسوزد مادری چشم به راه گونه‌هایش زخم است رَدِ سرخی است که از ناخنِ طفلش مانده هردو باهم تشنه هردو باهم بی تاب هردو دل داده به آوازِ پدر تا کلامی گوید ساقی از راه رسید باز هم مَشکِ پُر آب چقدر طولانی است انتظارِ رُخِ تاول زده‌ای نَفَسِ سوخته‌ای کمی آنسوتر از او زیرِ یک خیمه‌ی تفدیده‌ و خشک کودکانی جَمعند همگی دلواپس چشم دارند به دلگرمیِ یاسی کوچک دختری پوشیده زیرِ یک چادرِ سبز نازدانه که چنین می‌گوید دلتان قرص خیالِ همگی راحت باد به خودم گفته که برمیگردم قول داده به حرم می‌آید دلتان قرص که دریا با اوست ولی انگار در این لحظه شنیدند کسی می‌آید کسی از دور به سمت خیمه او عمو نه  خود باباست ولی وای چرا اینگونه قامتش خَم شده است دست دارد به کمر دست دیگر به عمودی که پناهِ حرم است می‌کِشد خیمه‌یِ عباس زمین می‌اُفتد بُهت در جمعِ حرم می‌پیچد بغض‌ها می‌شکند ناله‌ای می‌آید گوشها را دگر از قبل سبکتر بکنید عمه در حلقه‌ی ماتم زده‌ی دخترکان گره‌ای بر گره‌ی معجر آنان می‌زد گوئیا سوخت و خاکستر شد خیمه‌ی مادر طفل تازه می‌خواست زبان باز کند تازه می‌خواست که بابا گوید غرق در حال پریشانیِ خود بود که دید پدرش میگوید کودکم را آرید (اصغرم را بدهید) تا که سیرابِ دو کف آبِ گوارا گردد طفل را بابا بُرد باز‌هم در دلِ او نورِ اُمیدی پر زد خواست تشویش بیاید به سراغش اما غم به خود راه نداد گفت اینبار علی سیراب است بازهم چشم به راه به درِ خیمه‌ی خود کُند تَر می‌گذرد ثانیه‌ها که سیاهیِ کسی پیدا شد چشم‌هایی که زِ فرطِ عطش  تار شده خیره نمود زیرِ لب با خود گفت : پس علی کو؟ چه شده؟ بچه‌ام با او نیست دید باباست ولی چهره‌ی او خونین است گوشه‌هایی زِ عبایش خونرَنگ می‌رود پشتِ خیام سر به زیر است چرا خواست حرفی بزند بُهت وجودش را برد نفسش بند آمد بعد بغضی سوزان رفت دنبال حسین چشمهای تارش دید در پشت حرم گودی قبری را کوچک اما کم عمق دستِ بابا خاکی دید در سینه‌ی آن کودکش خوابیده خنده‌ای بر لب اوست چشمهایش باز است زلفهایش خونین بِینِ قنداقه‌ی سرخ مثلِ یک کابوس است سرش انگار به مویی بند است از گلویش خبری نیست ولی خبری نیست از آن حلق سفید گوئیا حنجره‌اش تارهای صوتی همگی سوخته‌اند خبری نیست از آن حَلق سفید جایِ آن تیغه‌یِ یک تیرِ مهیب از سه طرف بیرون است طولِ آن بیشتر از قدِ علی حجم آن بیشتر از حجمِ سرش گوش تا گوش نمانده چیزی حرمله میخندد زانوانش خم شد چشمهای پدر از شرم زمین می‌نگرد دستِ خود بُرد به سمتِ لحد و چید بر آن پنجه بر خاک زد و رویِ مزارش پاشید مُشت خاکی به سرش بعد آهی جانکاه اثر از قبر نبود حال زینب ماند و مادری خاک آلود پیرمردی تشنه چه‌کند با این مرد به کدامین برسد ساعتی تلخ گذشت در غروبِ سرخی که حرم شعله‌ور از دستِ غارت شده است خیمه آتش شده است دختران میسوزند همه‌ی هستیشان مثلِ گهواره به غارت رفته چشمِ مجروح رباب دید در پشتِ خیام از همانجا که نشانش کرده در همان نقطه که خاکش کرده گودیِ قبری هست گودیِ کوچکی اما خبر از کودک معصومش نیست سر خود را چرخاند طرفِ طبل زنان طرف هلهله ها نیزه دارانی دید به سرِ نیزه‌ی افراشته‌ی خونین قطور اصغر خود را دید که به او می نگرد حرمله میخندد...... حسن لطفی 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
سکوتِ نگاهش جلو چشممه نبودش رو سخته تصوّر کنم به داغش دلم کرده عادت ولی... چجوری جای خالیش و پُر کنم؟! عطش داشت و شد زبونش سفید به سختی به هم میرسیدن لباش چقد نیمه شب گریه کردم تا که- بِره از تو گوشم صدا گریه هاش بمیرم الهی واسه غربتش براش با چه لحنی لالایی میخوند علی اصغرم(ع) رو سه شعبه گرفت حسینم(ع) ولی کاش پیشم می موند شنیدم که حیرون شد و بی رمق با قدّ کمون، بی پسر برمیگشت شنیدم رو دستاش زده دست و پا الهی بمیرم! بهش چی گذشت... پر از تیر شد گوش تا گوش ِ اون گلوی ضعیفش دیگه جا نداشت دو تا دستایِ کوچیکش سرد شد گلم غرقِ خون پلک رو هم گذاشت نگم از اسارت که توو کلّ راه دیدم خونی؛ قنداقۂ پاره رو یکی کف میزد، هی ترانه میخوند رو دستش می رقصوند گهواره رو رسیدیم و با هلهله اومدن یه عدّه زنِ کافر و بی حجاب می پرسید از من زنِ حرمله(لع) با خنده... ببینم! کدومه رباب!؟ مرضیه عاطفی 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
مگه من مادرِ چندتا پسرم که کشتنت؟ قربون دندونای شیریت برم که کشتنت هنوزم بعضی شبا خواب می‌بینم شیر می‌خوری هنوزم نمی‌شینه تو باورم که کشتنت هی می‌گفتم به خودم، عصای دستم اصغره پیر شدم، منو سر مزار جدّش می‌بره کاش می‌شد یه‌بار دیگه موی تو رو شونه کنم می‌میرم اگه یه شب گونه‌هاتو بو نکنم مثل یه قرآنِ جیبی بودی تو دست بابات رفتی من فقط می‌گفتم که خدا پُشت‌وپَنات یه دلم می‌گفت اینا به پستی عادت دارن یه دلم می‌گفت یه‌ذرّه که مروّت دارن مگه این بچه که رو دست باباش تاب می‌خوره بیشتر از یه قاشق چای‌خوری آب می‌خوره؟ لبای کوچیکتو به‌هم نزن، کشتی منو آخرین سرباز این خانواده، تو هم برو الهی هیشکی تو آغوش باباش شهید نشه الهی هیچ مادری تو دنیا ناامید نشه شما که به برق سکه‌های کوفه دل‌خوشین خودتون بچه ندارین مگه؟ بچه می‌کشین؟ هی می‌گن گریه نکن، داره می‌سوزه جیگرم هیشکی حالمو نمی‌فهمه، بابا یه مادرم هرکی خواست بخونه از من توی روضه یا کتاب اولش آه بکشه، بعد بگه بیچاره رُباب حرمله، غذای من یه عمره خون جیگره من نمی‌گذرم ازت، خدا هم از تو نگذره حامد عسکری 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
از خیمه همه اهل حرم را بردند از پیش نگاهم جگرم را بردند بستند تمام یاسها را به طناب در بند اسارت پسرم را بردند وقتی که بریدند سرم را ز قفا انگشتر و خود و سپرم را بردند آن نیزه سوارها که میخندیدند بر نیزه خویشتن سرم را بردند دیدند کسی نیست مرا یار شود با تیر، توان پیکرم را بردند در پیش نگاه مادری غمدیده گهواره طفل پرپرم را بردند در خاک نهادم بدنش را، اما قنداق علی اصغرم را بردند کردند تمام خیمه ها را غارت حتی سر طفل مضطرم را بردند بر نیزه نشسته بودم و میدیدم با پای برهنه دخترم را بردند میدید ابالفضل، ولی با سیلی بر ناقه سوار و خواهرم را بردند دیدند که من داغ برادر دارم مشک و علم برادرم را بردند افتاد عمود خیمه بر روی زمین تا آبروی دلاورم را بردند ای وای، یکی میان آتش میگفت عباس بیا که معجرم را بردند همراه غزالان حریم زهرا تا شام ، دل شعله ورم را بردند رضاباقريان 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
از غمی جانکاه سرشاری عروس مادرم پا به پای من عزاداری عروس مادرم داغ دیدی و کنارم می‌نشینی و مرا میدهی هر روز دلداری عروس مادرم روضه خوانی کن برایم جان زینب(س)، با همان- -لحنِ لالاییِ تکراری عروس مادرم صبح نزدیک است و...تو با حالِ آشفته هنوز خیره بر قنداقه بیداری عروس مادرم بر دلت یک زخم کاری از کمانِ حرمله(لع) یادگاری داری انگاری عروس مادرم گوش تا گوشِ علیِ اصغرت(ع) را خون گرفت گریه کن آرام، حق داری! عروس مادرم هر کجا شش ماهه می بینی در آغوش زنی اشک هایت میشود جاری عروس مادرم میدهی آغوشِ خالی را تکان بی اختیار دست از غم برنمیداری عروس مادرم تشنه ای بعد ازحسین(ع) و گاه با اصرارِ من میخوری از آب مقداری عروس مادرم لااقل این بوریا را زیر سایه پهن کن سوختی در این وفاداری عروس مادرم! مرضیه عاطفی 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
دلمان را به کوک شور نواخت لحن شیرین "لای لای" رباب  آیه آیه علی اصغر بود سوره ی عاشقانه های رباب خانمی که تمامیِ جنت قطعه ای از حیاط خانه ی اوست "نور" و "توحید" و "قدر" و "شمس" و "ضحی" وصفی از شأن‌ بیکرانه ی اوست قلم ناتوان شعر کجا مدح قدیسه هایِ عرش نشین چقدر واژه ها کم آوردند پای وصفت، پر ُاستعاره ترین  ماه بانوی آفتاب نسب همدم آسمانیِ ارباب روی دیوار عرش حک شده است با خط جبرئیل نام رباب آسمان را تو دوختی به زمین در قنوت نمازهای شبت ای شفیعه، عروس فاطمه ای و همین بس که این شده لقبت مادر عشق، حضرت دریا تو ربابی و "رَبِّ آب" شدی در میان قبیله ی باران تو بر این منصب انتخاب شدی  مادرِ پهلوانِ شش ماهه خیمه خیمه پی چه می گردی؟ بند قنداقه اش که پیچیدی جامه ی رزم بر تنش کردی چشمهایش پر از رجزخوانی ست بچه شیر قبیله ی حیدر لشکر کوفه را بهم زده بود حضرت پهلوان علی اصغر همه از گریه هات فهمیدند پسرت نیت پریدن داشت خوب حس کرده ای دم آخر حنجرش میل به بریدن داشت هاجرِ کربلاییِ زینب وسط روضه هایتان باید مثل ام البنین به سر بزنی تا که اسم سه شعبه می آید آشنایی قدیمی ام بانو از گدایان درگهت هستم و دخیل حوائج خود را به نگاه کریمه ات بستم همه ی آرزوی من این است همه را با تو آشنا بکنم بغل تک تک حسینیه ها یک "ربابیه" هم بنا بکنم.... محمد جواد مهدوی 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
دو جرعه آب ندیدی رباب را کُشتی سه جرعه تیر مکیدی رباب را کُشتی نگاه سمتِ حرم نه، به سویِ علقمه کن بگو عمو نرسیدی رباب را کُشتی برات رو زدم و رویِ من زمین اُفتاد تو خواهشم نشنیدی؟ رباب را کُشتی نشست ضربه ی تیر و کمی تو را چَرخاند زِ خوابِ ناز پریدی رُباب را کُشتی صدایِ حنجرِ تُردَت رسید زینب گفت سه شعبه را چو کشیدی رُباب را کُشتی بگو به تیر کمی جا برای بوسه نماند چرا عمیق بُریدی رُباب را کُشتی به رویِ دست چرا جمع کرده ای خود را زِ دردِ تیر خمیدی رُباب را کُشتی تو را نهان کنم اما من این عبا چه کنم از این لباس چکیدی رُباب را کُشتی امانتیِ ربابم،بگو به مادرِ من چه جایِ شیر چشیدی؟رباب را کُشتی همین که گریه نکردی حسین را کُشتی همین که آب ندیدی رباب را کُشتی حسن لطفی 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
اگرچه تو بی تابِ آبی، بمان تو آرام قلب ربابی بمان تو همنام با بوترابی بمان علی جان مبادا بخوابی، بمان تو دیگر دلم را نسوزان، علی چه کرده لب خشک تو با حسین که اینجا شده از وسط تا، حسین نگفتی تو یکبار: بابا حسین اگر خسته جانی بگو یا حسین تو آرام جانی نده جان، علی چونان گرگ از هر طرف می زنند عروسی گرفتند و دف می زنند برای کماندار، کف می زنند همیشه به قلب هدف می زنند گلی را به همراه گلدان، علی ببین مرگ من را دعا می کنند ببین حرمله را صدا می کنند چه تیر بزرگی رها می کنند علی جان سرت را جدا می کنند ذبیح من ای پور عطشان، علی حسودند و زنگ خطر می زنند تو از بس قشنگی نظر می زنند سه شعبه به قلب پدر می زنند گلوی تو را سر به سر می زنند گلوی خودت را بپوشان! علی مگر وقت هل من مبارز شده مگر کشتن طفل، جایز شده؟ چرا رنگ قنداقه قرمز شده؟ پدر پیش درد تو عاجز شده تو ای ماهی سرخ بی جان، علی اگر قلب من را تو راضی کنی بخندی و با خنده نازی کنی تو را می برم خیمه، بازی کنی به شرطی که کمتر تلظّی کنی دعا می کنم بهر باران، علی نباشی دل ما ترک می خورد و بر چهره آب، لک می خورد دل عرش سنگ محَک می خورد نباشی رقیه کتک می خورد تسلای قلب یتیمان، علی... عباس احمدی 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113