eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
52 عکس
43 ویدیو
110 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
۷ . در گوشه ای ز میدان،مانده غریب و تنها از بهر کشتن او،پر شده دشت و صحرا ای وای از این مصیبت۲ اهل حرم صدای،هل من معینش آید با سنگ کین دشمن،خون از جبینش آید ای وای از این مصیبت۲ بس که زدند بر او تیر،دیگر ز پا فتاده در موج خون نشسته،سر بر زمین نهاده ای وای از این مصیبت۲ نور خدای داور،از چهره اش هویداست شمر آمده به سویش،در قتلگه چه غوغاست ای وای از این مصیبت۲ ای وای من ز چه شمر،بر سینه اش نشسته سوی حسین خواهر،دخیل گریه بسته ای وای از این مصیبت۲ شمر لعین بی دین،خنجر ز کین کشیده قامت زینب او،از این ستم خمیده ای وای از این مصیبت۲ پرده ی حرمتش را،از ظلم و کین دریدند سر مقدسش را،در موج خون بریدند ای وای از این مصیبت۲ حسین میان گودال،خون از گلویش جاری است اهل حرم پریشان،هنگام سوگواری است ای وای از این مصیبت۲ بعد از شهادت او،آتش زده به خیمه تنش به روی خاک و،سرش به روی نیزه ای وای از این مصیبت۲
۶ یا محمد ببین غرقه به خون پیکرش روی خاک زمین بوَد تنِ بی سرش یا محمد ببین این همه ظلم و کین وا مصیبت۲ سنگ کین عدو جبین او را شکست تیر ظلم و ستم به قلب مولی نشست ظلم افزون شده جگرش خون شده وا مصیبت۲ بین دریای خون یکه و تنها شده تیرباران تن یوسف زهرا شده چون نمانده نفس اوفتاد از فرس وا مصیبت۲ بین گودال خون جان حسین بر لب است زین همه مصیبت خون به دل زینب است شده نقش زمین گل گلزار دین وا مصیبت۲ هر کسی ناله ی هل من معینش شنید رنگ زینب ز دیدن برادر پرید شمر خنجر کشید سر او را برید وا مصیبت۲ پسر فاطمه گردیده صد پاره تن بر زمین فتاده جسم حسین بی کفن موسم ماتم است خون دل عالم است وا مصیبت۲ پیکر پاک او تشییع جنازه شده تشییع حسین با نعل تازه شده شده بشکسته بال بدنش پایمال وا مصیبت۲ بعد او آتش کینه به خیمه زدند سر پاک حسین به روی نیزه زدند بی بهانه زدند تازیانه زدند وا مصیبت۲
۱۳ یا محمد با دل خون بنگر تو بر نور دو عین از ظلم و جور دشمنان نقش زمین گشته حسین پیکر پاک او شده غلتان به خون در کربلا واویلتا واویلتا۲ از ظلم و کین دشمنان بشکسته شد جبین او جان می دهد در راه دین تا بماند آیین او فرزند زهرای اطهر کشته شد از جور و جفا واویلتا واویلتا۲ تا حسین شد نقش زمین سوی مقتل قاتل دوید با دیدن این صحنه ها رنگ از رخ زینب پرید خون نموده دل کلثوم و زینب را خصم دغا واویلتا واویلتا۲ آمد کنار پیکرش بر روی سینه اش نشست با دیدن این مصیبت قلب اهل حرم شکست از دیدن این مصیبت خون شد دل آل عبا واویلتا واویلتا۲ شمر بی دین بی حیا از کمرش خنجر کشید با بی رحمی سر پاک حسین بن علی برید ای وای من شمر بی دین رأسش بریده از قفا واویلتا واویلتا۲ این پیکر غلتان به خون تمام هست زینب است با دیدن این مصیبت گل زهرا جان بر لب است بر سر و سینه می زند زین ماتم زینب کبری واویلتا واویلتا۲ ای وای من آتش زدند خیمه های آل عبا سر پاک شهیدان است بر نیزه های اشقیا امام ساجدین بود در کربلا صاحب عزا واویلتا واویلتا۲ بر کودکان تشنه لب با تازیانه می زدند خدا داند عمه ها را چه وحشیانه می زدند خون شد دل اهل سما زین سوز اشک و ناله ها واویلتا واویلتا۲
۱۲ . حسین فاطمه رود به میدان واویلا واویلا تا که کند جانش فدای قرآن واویلا واویلا ظلم و ستم های عدو فزون شد واویلا واویلا دل حسین زین ظلم و کینه خون شد واویلا واویلا عزیز مرتضی و پور زهرا واویلا واویلا در بین دشمن ها بگشته تنها واویلا واویلا نقش زمین شد سرور شهیدان واویلا واویلا در گرد او دشمن بود فراوان واویلا واویلا خون گشته از پیکر او روانه واویلا واویلا افتاده و بی تاب و بی توانه واویلا واویلا حسین زهرا پیش چشم زینب واویلا واویلا در قتلگه جانش رسیده بر لب واویلا واویلا ستمگران حرمت او دریدند واویلا واویلا به سوی قتلگاه او دویدند واویلا واویلا کرب و بلا بگشته قتلگاهش واویلا واویلا بر زینب و بر خیمه ها نگاهش واویلا واویلا نقش زمین گشته مه مدینه واویلا واویلا شمر از ستم نشسته روی سینه واویلا واویلا خنجر خود را از کمر کشیده واویلا واویلا رأس حسین را از قفا بریده واویلا واویلا پیکر پاک سرور شهیدان واویلا واویلا تشییع گشته زیر سم اسبان واویلا واویلا عدو ز کین آتش زده به خیمه واویلا واویلا رأس حسین را زده روی نیزه واویلا واویلا
۱۱ ای شیعیان روز عاشورا رسیده هنگام غریبی مولی رسیده آه و واویلتا واویلا واویلا۲ بر زینب کبری وقت هجران آمد صدای هل من معین از میدان آمد آه و واویلتا واویلا واویلا۲ رفته به سوی میدان نور دو عینش تنها بین دشمنان مانده حسینش آه و واویلتا واویلا واویلا۲ نیزه ی بی کسی گشته تکیه گاهش به سوی اهل حرم باشد نگاهش آه و واویلتا واویلا واویلا۲ دشمن با سنگ کین شکسته جبینش خواهر مظلومه گردیده حزینش آه و واویلتا واویلا واویلا۲ دشمن زده با تیر به قلبش نشانه خون از قلب پاک حسین شد روانه آه و واویلتا واویلا واویلا۲ امان و فریاد زین همه ظلم و بیداد گل زهرا از ستم بر زمین افتاد آه و واویلتا واویلا واویلا۲ دشمن بی دین سوی مقتل دویده رأس پاک او را از قفا بریده آه و واویلتا واویلا واویلا۲
۱۵ . موسم رفتن،سوی میدان است زینب کبری،دیده گریان است آه و واویلا۴ خواهر مولی،دم به دم سوزد بر دل عالم،شعله افروزد آه و واویلا۴ خواهرش زینب،ناله ها دارد در کنار خود،ناله ها دارد آه و واویلا۴ این سخن گوید،ای برادرجان با شتاب از چه،می روی میدان آه و واویلا۴ با وفایم در،عهد و پیمانم در ره قرآن،می دهم جانم آه و واویلا۴ من چه سازم با،کودک عطشان دل من سوزد،بهر این طفلان آه و واویلا۴ از چه گردیده،اشک تو جاری تو مرا با صبر،می کنی یاری آه و واویلا۴ ای که هستی تو،محرم رازم یاور من از،روز آغازم آه و واویلا۴ کشته گردیدن،گشته تقدیرم یاری قرآن،گشته تقصیرم آه و واویلا۴ یا حسین بی تو،خونجگر گردم یاد داغ تو،چشم تر گردم آه و واویلا۴ ای که هستی چون،مادرم زینب کن صبوری ای،خواهرم زینب آه و واویلا۴ یا حسین گشته،اشک من جاری گشته ای تنها،بی علمداری آه و واویلا۴ زینبم آید،سوی من قاتل می کشد من را،از خدا غافل آه و واویلا۴ زین سخن هایت،دل من خون شد پر ز سوز غم،دشت و هامون شد آه و واویلا۴ بعد من بینی،آتش خیمه پیکرم بر خاک،سر روی نیزه آه و واویلا۴
۱۴ . ای برادر روی سوی میدان می روی قلب زینب مسوزان ای گل فاطمه ای برادر بنگر بر من و چشم گریان ای مه رخشانم ای گل و ریحانم می روی گریانم ای برادرجانم۳ زینبت مانده در تاب و در تب روز من ای برادر شده شب چه کنم بعد تو ای برادر می روی خونجگر گشته زینب ای گل گلخانه بر علی دردانه بر توام پروانه ای برادرجانم۳ ای که بودی همیشه قرارم یا حسین مایه ی افتخارم وقت رفتن برادر حسین جان ناله و گریه ها گشته کارم قسمتم غم گردد کمرم خم گردد صبر من کم گردد ای برادرجانم۳ ای برادر گل بی قرینم می روی یا حسین دلغمینم بعد داغ تو ای مونس من چه کسی می شود همنشینم به تو من مدیونم بنگر دلخونم یا حسین محزونم ای برادرجانم۳
۱۳ . می روی تو سوی میدان،کمی آهسته چه کنم از غم هجران،کمی آهسته ای عزیز دل من عازم میدان شده ای وقت رفتن تو چنان شمس فروزان شده ای ای گل فاطمه به به چه خوش الحان شده ای کار من ناله و افغان،کمی آهسته چه کنم از غم هجران،کمی آهسته ای برادر بروی خونجگر است خواهر تو چه کند بعد تو این خواهر غمپرور تو اگر از کینه رود بر روی نیزه سر تو بنگر این دل سوزان،کمی آهسته چه کنم از غم هجران،کمی آهسته خواهرت موقع رفتن شده بی تاب و توان ظلم از دشمن بی رحم تو گردیده عیان بشنوم بعد تو از دشمن تو زخم زبان تو شدی حامی قرآن،کمی آهسته چه کنم از غم هجران،کمی آهسته جان فدای تو و اشک تو و این گفت و گویت مست گردیده ام ای نور دل از عطر و بویت صبر کن تا که ببوسم جای مادر گلویت ریزد اشک من چو باران،کمی آهسته چه کنم از غم هجران،کمی آهسته
۱۲ . بر عاشقان رسیده،وقت وداع آخر حسین عزیز زهرا،آمد کنار خواهر واویلتا واویلا۲ گوید چنین به خواهر،بنگر که در ملالم وقت وداع رسیده،زینب نما حلالم واویلتا واویلا۲ گوید الا برادر،بنگر به حال خواهر امام مهربانم،آهسته رو برادر واویلتا واویلا۲ با قامت خمیده،من زینبم حسین جان وقت وداع با تو،جان بر لبم حسین جان واویلتا واویلا۲ خواهر دل شکسته،آمده رو به رویت خواهم به جای مادر،بوسه زنم گلویت واویلتا واویلا۲ شد موسم جدایی،ای یار دلنوازم بگو به خواهر خود،بی تو حسین چه سازم واویلتا واویلا۲
۱۱ می روی سوی میدان گل زهرا حسین زینبت غریب است در دل صحرا حسین دل من گشته خون می شوی لاله گون وا مصیبت۲ با برادر مگو خواهر من این سخن خواهرم زینبم آتش به جانم مزن یار غم های من با تو نجوای من وا مصیبت۲ ای گل فاطمه محرم رازم حسین می روی بعد تو بی تو چه سازم حسین رنگ زینب پرید می شوی تو شهید وا مصیبت۲ ای که هستی چو زهرا مادر خود غیور بعد داغ حسین باش تو زینب صبور می برند از جفا سر من از قفا وا مصیبت۲ ای گل باغ دین برادر من حسین می شوی کشته تو برابر من حسین کن به خواهر نظر شده ام خونجگر وا مصیبت۲ زینبم می شود کشته برادر ز کین پیکر من شود صد پاره روی زمین خواهر با وفا می کنی گریه ها وا مصیبت۲ تو بگو چه سازم من با یتیمان تو آتشم می زند دختر گریان تو در غم و محنتم غم شده قسمتم وا مصیبت۲ زینبم پیکرم پامال اسبان شود بعد من ظلم افزون به یتیمان شود همگی در ملال بشکند هر نهال وا مصیبت۲ چه کنم در کنار پیکر بی سرت به کنار تو گر دشمن زند دخترت قامتم خم شود صبر من کم شود وا مصیبت۲ جان من آمده زین سخنت بر لبم کن صبوری گل فاطمه ای زینبم می شوم سرجدا سر روی نیزه ها وا مصیبت۲
۳۹ (شام غریبان) شب ماتم شام غریبان است دل زینب ز غم پریشان است از غم هجران حسین امشب سکینه و رقیه گریان است آه و واویلا آه و واویلا۳ روز اهل حرم شده چون شب جان شان آمده همه بر لب به کنار اهل حرم امشب خون بگرید بهر حسین زینب آه و واویلا آه و واویلا۳ یک طرف پیکر علی اکبر یک طرف گل های ز کین پرپر پشت خیمه به دست ثار الله شده قبر گل حسین اصغر آه و واویلا آه و واویلا۳ یک طرف از کینه ی یک ظالم بر زمین افتاده تن قاسم از برای گل حسن امشب ریزد از دیده اشک غم دایم آه و واویلا آه و واویلا۲ یک طرف زیبا گل خیر الناس بر زمین افتاده تن عباس سکینه از بهر عمو ریزد اشک غم از دیده چنان الماس آه و واویلا آه و واویلا۳ ‏ یک طرف ظلم و کین پدیدار است یک طرف اشک دیده بسیار است یک طرف بر زمین تن بی سر ساجدین بهر او عزادار است آه و واویلا آه و واویلا۳ یک طرف شه به خون خود غلتان یک طرف زینبش دل سوزان یک طرف افتاده تن صد چاک پیکر بی سر شه عطشان آه و واویلا آه و واویلا۳
۴۰ (شام غریبان) شام غریبان،حسین گل فاطمه است غرق ماتم امشب،بر لب ها این زمزمه است شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲ همراه آل الله،زینب دلشکسته در خیمه ی سوخته،دیده گریان نشسته شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲ افتاده یک طرف،ابدان آل هاشم عون و جعفر است و،عبد الله است و قاسم شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲ افتاده یک طرف،تن در خون اصحاب چون مه تابانند،در زیر نور مهتاب شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲ افتاده یک طرف،جسم علی اکبر با تیغ ستمگر،چون لاله گشته پرپر شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲ پشت خیمه دفن است،جسم در خون اصغر کنار عمه ها،بر سر می زند مادر شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲ کنار علقمه،افتاده جسم سقا از ستم دستانش،از پیکر گشته جدا شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲ از این غم گریانند،دو یاس بی قرینه کنار عمه ها،رقیه و سکینه شده شام غریبان،دل ها ز غم پریشان۲ یک طرف افتاده،حسین با تن صد چاک سرش رفته کوفه،پیکرش بر روی خاک شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲ یک طرف دشمن،بی حیا گشته خندان یک طرف افتاده،پیکرهای بی نشان شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲ در یک طرف زینب،با قامت خمیده در یک طرف حسین،در خاک و خون تپیده شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲ یک طرف نشسته،دشمنان بی حیا از یک طرف آید،ناله ی وا غربتا شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲