eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
11هزار دنبال‌کننده
48 عکس
55 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆👆👆لطفأ وارد ابرگروه شید..ضرر نمیکنید..تبال شعربا حضورمداحان و نوکران آل الله..👆👆👆
نوحه دفن شهدای کربلا شده زمان دفنِ گلهای روی صحرا برای هر شهیدی قبری شده مُحیّا کسی نمی شناسد تَن شهید بی سر نشانه ای بگوئید برای جسم پرپر چگونه خاک گردد تنی که سر نداره بنی اسد چگونه کُنَد یه راه چاره از آسمان سواری آمده بر زمین است گوش بنی اسد هم به زین العابدین است آه و واویلا بنی اسد بیایید آه و واویلا چند تا کفن بیارید آه و واویلا همه عزا بگیرید آه و واویلا به لب نوا بگیرید حسین حسین حسین وای حسین حسین حسین وای این تن اربا اربا این تن زخم و پرپر برادر عزیزم بُوَد علیّ اکبر چند تا جوون تنش رو واسه بابا آوردن این بدنو به خیمه بین عبا آوردند این بدنی که له شد به زیر سُمّ مرکب کشیده شد به صحرا پیش نگاه زینب این پسر عمویم بوده ز آل هاشم خاکش کنید بزارید قبرو به نام قاسم آه و واویلا همه عزا بگیرید آه و واویلا به لب نوا بگیرید حسین حسین حسین وای حسین حسین حسین وای شهیدی که دو دستش از بدنش بُریده جدا جدا به صحرا به خاک و خون تپیده جمع کنید تنش رو برادر بابامه این بدن ابوالفضل عموی با وفامه این گل پرپری که قنداقه داره بر تن مصیبتی که جان را رسونده بر لب من برادر صغیرم علی اصغر است این دلم داره می سوزه شهید بی سر است این آه و واویلا همه عزا بگیرید آه و واویلا به لب نوا بگیرید حسین حسین حسین وای حسین حسین حسین وای بیایین بریم به گودال برای داغ دیگر بریم با هم ببینیم بازم شهید بی سر این بدنی که عریان به کربلا شهیده به زیر سُمّ مرکب به قتلگاه تپیده این که جنازه ی او سوخته به زیر گرما سبط پیمبر است و میوه ی قلب زهرا این پدرم حسین است که پیرهن نداره یه بوریا بیارید بابام کفن نداره آه و واویلا همه عزا بگیرید آه و واویلا به لب نوا بگیرید حسین حسین حسین وای حسین حسین حسین وای ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دفن شهدای کربلا بیایین بریم به گودال برای داغ دیگر بریم با هم ببینیم بازم شهید بی سر این بدنی که عریان به کربلا شهیده به زیر سُمّ مرکب به قتلگاه تپیده این که جنازه ی او سوخته به زیر گرما سبط پیمبر است و میوه ی قلب زهرا این پدرم حسین است که پیرهن نداره یه بوریا بیارید بابام کفن نداره ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
پسر مادرِ آبی؛ پدر اشک شدی در مسیر غمِ خود همسفر اشک شدی آسمان خیس شد از بارش بارانِ زمین تا که بالا برود؛ بال و پر اشک شدی در دل سوخته‌ات یک غمِ چندین ساله‌ست چشم تو مقتل مکشوفه‌ای از گودال است لحظه‌ی شعر نوشتن قلمم می‌لرزد موقعِ گفتن از این روضه زبانم لال است تنِ تو تب زده بود و تنِ بابا بر خاک نیزه‌ای شد قلمِ مقتل و شد دفتر؛ خاک تا نوشتند، حسین بن علی را کشتیم ... آسمان خورد زمین؛ ریخت زمین بر سر؛ خاک روی نی رفت، سری؛ دور و برش هلهله شد دُزدها حمله نمودند، حرم ولوله شد لرزش شانه‌ی تو قافیه را ریخت بهم وای، ناموسِ خدا همسفر حرمله شد مهربان؛ با دلِ تو گردش ایام نشد گریه کردی همه جا و دلت آرام نشد کوفه و کرب‌و‌بلا داغ، فراوان دیدی آه، اما بخدا هیچ کجا شام نشد وای، از شهرِ بلاخیز و حسودی‌هایش دست‌های بزنش؛ جای کبودی‌هایش همه‌ی بغضِ علی جمع شد و خالی شد بر سر قافله با دستِ یهودی‌هایش قدّ یک عمر، فقط رنج کشیدن سخت است آه، هر ثانیه را زهر چشیدن سخت است قصه‌ی خاطره‌های تو تمامش روضه ست تو چه‌ها دیده‌ای آخر که شنیدن سخت است 🏴🏴🏴🏴 🍇نوحه امام سجادع واسارت تاشام سبک حاج ناظم یک گلستان دیدم گلان چیده برنوک نی هجده سربریده گلشن فاطمه گشته پرپرهمه دیدم که گلچین آتش افروخت درپیش چشمم خیمه هاسوخت واویلتا آه وواویلا۴بار برناقه بسته شد تنم به زنجیر رنج اسارت دیده ام نفس گیر زدند وحشیانه بما تازیانه گلچین تن تبدارم آزرد عمه زمن بیشترکتک خورد واویلت سرپدر دیدم هلال تابان میخواندازنی آیه های قرآن عمه ازغم دل سرشکست زمحمل کوفه ستم دیدیم فراوان باران سنگ و کنج زندان واویلتا این شامیان چنگ ونی ودف زدند ماداغدار در پیش ماکف زدند رسید ازشهرشام سنگ از دروبام لبهای بابم خیزران خورد کنج خرابه خواهرم مرد واویلتا چون شمع سوزانم زداغ ودردم صبح ومساچهل سال گریه کردم شده زهردشمن انیس دل من من میروم ازاین زمانه شدم سوی یاران روانه واویلتا (عبدالحسین محبی) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
داستان دسته عزاداری اهالی طویرج -بزرگترین دسته عزای امام حسین(ع)- چیست!؟ 🔺 دسته طویریج بزرگترین مراسم عزای حسینی در جهان به شمار می رود که هر سال روز علاشورا بعد از نماز ظهر و عصر از منطقه "قنطرة السلام" واقع در 20 کیلومتری شرق کربلای معلی و از سمت شهر طویریج به سمت کربلا به حرکت در می آید. 🔺در این مراسم که روز عاشورا برگزار می گردد جمعیت عظیمی به نشان پاسخ به ندای (ألا هل من ناصر ينصرنا.. ألا هل من ذابٍّ فيذبُّ عنا..) امام حسین علیه السلام به سمت کربلا حرکت نموده و شعار (لبیک یا حسین) و ( یالثارات الحسین) سر می دهند. 🔺عزای طویریج صبح روز عاشورا از شهر طویریج از توابع شهرستان الهندیه واقع در 20 کیلومتری حرکت خود را به سمت شهر کربلا آغاز نموده و پیش از ظهر در منطقه ای بنام قنطره السلام واقع در 2 کیلومتری شهر کربلا توقف نموده و پس از ادای فریضه ظهر و عصر، هیات حرکت خود را به سمت کربلای معلی ادامه می دهد. 🔺این هیات با جمعیتی چند صد هزار نفری از اهالی شهر طویریج و مردم کربلا و همچنین زائران و مجاوران حرمین کربلا که در طول مسیر به این هیات ملحق می شوند در بدو ورود به شهر کربلا به خیمه گاه حسینی وارد شده و پس از عبور از صحن مطهر حسینی به سمت صحن مطهر حضرت عباس علیه السلام به حرکت خود ادامه می دهند. 🔺جمعیت شرکت کننده در این مراسم شعارهائی از جمله (أبد یازهرا ما ننسى حسينا) و (وا حسين) و شعارهای حسینی دیگر سر می دهند. 🔺نقل شده که در یکی از سالها مرحوم علامه سید مهدی بحر العلوم روز عاشورا بهمراه تنی چند از طلاب و خواص خویش برای استقبال عزادارانی که از منطقه طویریج در 4 فرسخی کربلا می آمدند به دروازه شهر رفت. این هیات آن زمان نیز بواسطه حرارات زاید الوصف عزادارن که صدها هزار نفر را شامل می گردید، در سطح شهر زبانزد خاص و عام بوده است. مردان در این هیأت با پای برهنه چنان بر سینه می زدند که گویا عزیزی را تازه از دست داده اند. هنگامی که هیات به محل استقرار علامه بحر العلوم رسید، اطرافیان از رفتار علامه شگفت زده شدند. علامه بحر العلوم به محض مشاهده هیات عمامه از سر انداخته، پیراهن از تن به درآورده و با همراهی عزاداران به سمت کربلا فریاد واحسیناه واحسیناه سر می داد. 🔺اطرافیان علامه که نگران آسیب رسیدن به ایشان بودند، مرحوم بحر العلوم را احاطه نموده تا آنکه پس از اتمام مراسم عزاداری ایشان به حال طبیعی بازگشتند. 🔺نقل می کنند که علامه به شدت توان خویش را از دست داده بود و صورتش برافروخته بود. وقتی علت این رفتار ناگهانی را از مرحوم بحر العلوم جویا شدند ایشان فرمود: هنگامی که هیأت به من نزدیک گردید، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیدم که با سر و پای برهنه بهمراه عزاداران به همراه سینه زنان اشک می ریزند. با دیدن این صحنه، اختیارم از دست برفت و وارد هیات شدم تا بهمراه امام زمان علیه السلام عزاداری و سینه زنی نمایم.
(اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْــدِاللّٰهِ الْحُسَیْن) ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا از بس ‌کـه : در عــزای پــدر ، گـریه می‌کند خــون‌ها به‌ جــای اشک بصـر گـریه می‌کند بـانگ تــلاوتی که به گـوشش رسیده است بــر نـیـــزه ، از لبـــان پـــدر ، گـریه می‌کند از ظهـر خـون و شام غریبـان اهل‌بیت (ع) هر شب نشـسته تا به سحـــر گـریه می‌کند چـون کشــتی ســـپاه حسیـنی بــه نیـــنوا در خون شده‌ست زیـر و زبـر گـریه می‌کند بیـند به چشم خویش چو در آسمـان عشق بــر نیـــزه هــا طـــلوع قمـــر گـریه می‌کند دیــده گـــلوی اصغــــر در خــون تپــیده را پــرپــر شــده ز تیـــر سه‌ســر گـریه می‌کند بر روی نیـزه‌هـای سـتم چونکه دیـده است هفتــاد و دو جــداشـده سـر ، گـریه می‌کند از مــرگ جانگــداز عــزیـزان مصطفی‌(ص) با اشـک و آه و خــون جگـــر گـریه می‌کند بیـــند چـو آل عصمــت سلطــــان کــربـــلا در راه شــامِ غـــم بــه سفـــر گـریه می‌کند یـــاد لبـــان تـشــنـه ی بــابــا ، بــه روی آب چون می‌کنـد به دیــده نظـــر گـریه می‌کند آه و فغـــان تشــنه‌لبـــان را شـنــید و دیــد نـــزد ســـتـم نـکـــرد ـ اثــــر ، گـریه می‌کند هر چنــد گــریــه‌خیـــز بـوَد شـرح کــربـــلا امـــا بــــرای خـلـــــق بشـــر ، گـریه می‌کند چون کـربلا حیــات مسلمانی است و دیــن بـــر مُســلمِ بـــدون خـبـــــر ، گـریه می‌کند این اسـت شـرح راز امـامــت ، کـه بـا دلـی خـالی ز بغـض و کیـنه و شـر گـریه می‌کند در کـــربـــلا، کـه هسـت نمـــاد مقـــاومــت بــر پیـــروان خســته‌ کمـــر ، گـریه می‌کند بـر آن جمــاعتی کــه : بــه بـــازار عـاشـقی پیـوسـته چـون ‌کنــند ضـــرر گـریه می‌کند چون عــده‌ای شدند ز غفـلت، غـــلام ظـلم بــر شـیعـیــان تــشــنـه‌ی زر ، گـریه می‌کند (ساقی) همین بس‌است در احـوال آن امام در مــرگِ شـاهِ نیــزه به سـر ، گـریه می‌کند شد عاقبت شهیــد به حکـم "ولیـــد" پست گردون دوباره از غمی عظما به غم نشست. سید محمدرضا شمس (ساقی) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
بعد رستاخیز زان دشت بلا آل عصمت دور شد از کربلا ظاهراً دین دست نااهلان فتاد همسفر گشتند با ابن زیاد جسم پاکان بر زمین افتاده بود غرق خون سرها به روی نیزه بود پیش از این در خاندان اطهرش کس نشد رخت اسارت بر تنش کودکان بعد از وداعی ناتمام رهسپار کوفه گردیدند و شام قافله در منزلی اتراق کرد راهبی را بهر خود مشتاق کرد دید راهب از فراز صومعه لشکری آشفته و پر همهمه صندوقی از نور اندر بینشان کز تلالو روشنایی بخششان کودکان از ترس نزد عائله عابدی بیمار بین قافله ابر رحمت گشت نازل از سما تا شود با مرد راهب آشنا راهب اندر دِیر عمری مانده بود سال ها انجیل ها را خوانده بود در اقامتگاه بی بهره ز خویش مانده بود عمری در آن آئین و کیش رشته ای بر گردن از زُنّار داشت اشتیاق همرهی با یار داشت عاقبت در بحر رحمت راه یافت پیر ترسا سوی مقصودش شتافت رو به سوی خصم کرد او با عتاب دیده گریان سینه سوزان دل کباب گفت ای دون سیرت اینان کیستند بوده انسان گر مسلمان نیستند نیست مردی از چه اندر بینشان گشته یک زن قافله سالارشان از کجا آیند آن ها کاین چنین مانده رَدِّ غم به رخسار و جبین خارها نزدیک با برگ گل اند همچو ترکان در غُل اند داد خولی پاسخ از بین سپاه خارجی هستند هم مغضوب شاه مردهاشان را سراسر کشته ایم کودکان را در اسارت برده ایم رحم بر حال یتیمان کرده ایم خیمه ها شان را به غارت برده ایم تا که عبرت گیرد از عصیانگری هرکه پیشی گیرد از دین باوری در بر آن عاشق و معشوق ها بود سرها در پس صندوق ها گفت نصرانی که من هم حاضرم یک شب این سر را به نزد خود برم در اِزایش درهم و زر می دهم هرچه بستانید بهتر می دهم شمر بهر بدره می زد بال و پر داد سر را در بر صندوق زر برد سر را راهب اندر دِیر خویش در بغل بگرفت او با قلب ریش دِیر نصرانی کجا سبط نبی شد کلیسا از وجودش منجلی گرچه زینب غیر زیبایی ندید ناسزا از کوفی و شامی شنید او که سوزان از فراغ شمع بود خاطرش از دِیر راهب جمع بود دِیر راهب شد سراپا غرق نور گشت این وادی به سانِ کوه طور سر درون صومعه می کرد سِیر عیسی مریم مگر آمد به دِیر راهب امشب نقد جان را می خرد تا به اسرار وجودش پِی برد مو پریشان تر ز موی یار کرد بهر مظلومی او اقرار کرد با گلاب او داد سر را شست و شو شد مهیا تا نماید گفت و گو شُست خاکستر ز رخسار و سرش مشک می سایید به چشمان ترش گفت راهب با سر سلطان دین تو چه کردی از چه گشتی این چین چه بلایی بر سرت آورده اند کودکان تو مگر که بَرده اند مانده ام من این جماعت کیستند دست بردار سرت هم نیستند جار زن گوید که شوریده سری کشته گشتی تو به جرم کافری سر اگر باید به هر جرمی جدا لیک ببریده چرا شد از قفا گرکه جرم کشتن تو کافریست این همه نورانی ات از بهر چیست هرچه کردی گر تو را مردن سزاست اهل بیتت را اسارت نارواست حال خود گو تو به من که کیستی حضرت موسی و یحیی نیستی بیش از این آتش به جان من مزن لب گشا چیزی بگو حرفی بزن ناگهان شد باز لب ها بی درنگ آن لبی که خورده بی حد چوب و سنگ آتشی انداخت در جان جهان گفت راهب نزد من قدری بمان راهبا من زاده ی پیغمبرم پور حیدر فاطمه هم مادرم راهبا عطشان به دشت نینوا رأس من از کینِ عُدوان شد جدا گرچه هستم سید اهل شباب جا گرفتم جای در بزم شراب راهبا هستم غریب عالمین من حسینم من حسینم من حسین گر مسیحا پا نهد در وادی ات می شود محو امانت داری ات خوب کردی تو وفاداری به ما نیستی بیرون تو از دین خدا من به نزدت هستم امشب میهمان سفره دار عالمم تو میزبان صبر کن سِیر مقاماتت کنم شو مسلمان خانه آبادت کنم گفت قولوا لا اله تفلحوا یک شبه در بحر ایمان شد فرو آن مسیحی کیش آن مرد خدا کامرانی یافت زان رأس جدا پیر ترسای مسیحی شد خموش صیحه ای زد وان گهی رفت او ز هوش نیمه شب بانگی به گوش او رسید ذکر و تسبیح الهی را شنید دید سر قرآن تلاوت می کند کام را پر از حلاوت می کند حاجبی با حزن گوید طرّقوا پیر ترسا چشم خود را نِه فرو هودجی از آسمان آمد فرود بر فرازش مسندی پر نور بود خیل مستان ملائک سینه چاک بال ها در دیر راهب روی خاک مریم و هوا و هاجر آمده آسیه با دیده ی تر آمده مو پریشان مادری پر درد و غم یا بُنَیَ گوید او با قد خم ای سر غرق به خون کو پیکرت گریم از داغت، بمیرد مادرت تشنه لب بودی کنون هم تشنه ای جان مادر از چه بر روی نِی ای من همیشه نزد تو دارم حضور بین مقتل روی نِی کنج تنور سر به نزد مادر خود ناز کرد با تبسم درد دل ابراز کرد پیش مادر خوب طنازی نمود با دل جانانه اش بازی نمود السلام ای مادر خونین جگر از چه گشتی با سر من همسفر آمدی مادر که دلشادم کنی با سِرِشکت باز امدادم کنی خوب شد بر کودکانم سر زدی با شکسته بال، بال و پر زدی بود راهب شاهد گفت و شنود می زند فریاد از عمق وجود
دوبیتی به خانه شمر، ده ها خنجر آورد غنیمت، مرد کوفی معجر آورد تن تو زیر سم اسب‌ها رفت سرت از دیر راهب سر در آورد در کـرب و بلا ناجیِ امثـــالِ زُهیـــر است در راه، هـدایتـگــر نـصـــرانیِ دِیْـر اســت یک روز وهب روز دگر راهب، عجب نیست آقـای جـوانان جنـان دسـت به خیــر است آن کار که در مرامِ شان واجب بود آزار به اولاد ابوطالب بود جایی اگر اهل بیت راحت بودند انگار فقط صومعه ی راهب بود علی بن ابی طالب دلش سوخت امامِ از نظر غایب دلش سوخت مسلمانان کجا سرگرم بودید؟ که از این داغ یک راهب دلش سوخت دوبیتی دست راهب که سمت آن لب رفت سوز آهش به ساحت رب رفت گریه اش عاقبت به خیرش کرد "راه صد ساله را به یک شب رفت" دوبیتی آن شب که مکان به کنج دِیرش کردی بیگانه ز آشنا و غیرش کردی راهب که به عمری ره باطل پیمود تو یک شبه عاقبت به خیرش کردی
🔹خداحافظ...🔹 ما را نمانده است دگر وقت گفتگو تا درد خویش با تو بگوییم موبه‌مو از خار گرچه گرد حرم پاک کرده‌ای تا شام و کوفه راه درازی‌ست پیش رو خون، گوشواره‌ها زده بر گوش‌هایمان صد بغض مانده جای گلوبند در گلو تنها گذاشتیم تنت را و می‌رویم اما سر تو همسفر ماست کوبه‌کو بی‌تاب نیستیم... خداحافظت پدر! بی‌آب نیستیم... خداحافظت عمو! 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیهاالسلام 🔹نالۀ زنجیر🔹 تا تو بودی، نفسِ آینه دلگیر نبود در دلم هیچ، به جز نقش تو تصویر نبود بی‌تو اما، نتوان گفت که بر من چه گذشت از دلم پرس که این‌گونه زمین‌گیر نبود آه از درد اسیری که به همراهی اشک جز صدای جرس و نالۀ زنجیر نبود با تو می‌خواستم از کرببلا برگردم با تو بودن، چه کنم، آه، که تقدیر نبود گرچه با اشک مرا از تو جدا می‌کردند رفتنم را تو ببخشای، که تقصیر نبود خواستم جای گلو، بر بدنت بوسه زنم به تنت جز اثر بوسۀ شمشیر نبود... مردمی عهد شکستند که گوش دلشان آن‌قَدَر سنگ، که امید به تأثیر نبود لحظه‌ای کاش! پس از داغ مرا می‌دیدی تا ببینی که چنین، خواهر تو پیر نبود 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
۱ (دیر راهب) دُورِ دِیری شبی گشت° پر شور زین جهت راهبش گشت° رنجور بی خبر بود از آن ها و می دید بر سرِ نیزه ای نورِ خورشید آمد از نیزه دارش بِپُرسید این سرِ کیست این گونه پر نور با وقاحت بگفت آن ستمگر از حسین بن زهراست این سر گفت بستان ز من بدره ای زر ده به من این سر ای از ادب دور تا گرفت آن سر نازنین را برد در دیر آن مه جبین را یاد آورد حبل المتین را گشت دیرش چنان وادی طور گفت و گو کرد با او چو آن سر گشت آگاه و شد دیده اش تر شد مسلمان و قلبش منور روز شد بهر او شام دیجور زمینه:هر شب جمعه زهرای اطهر ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱ (دیر راهب) گفت این سر° زِ کیست،نورش آیا زِ چیست یا که او حجتی است،از خدای مجید راهب از دِیر دید،سر شاه شهید گفتن این اختر است،سبط پیغمبر است زاده ی حیدر است،تا که این را شنید راهب از دِیر دید،سر شاه شهید سر ز آن ها ستاند،تا به دیرش رساند در مقابل نشاند،گوش کرد این نوید راهب از دیر دید،سر شاه شهید تو مسلمان شوی،اهل ایمان شوی عبد یزدان شوی،عاقبت شد سعید راهب از دیر دید،سر شاه شهید زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲ (دیر راهب) راهب غریبِ کربلا حسینم شاه ذَبیحِ مِن قَفا حسینم من سر جدا حسینم بی اقربا حسینم راهب چه می پرسی ز حال زارم من مظهر الطاف کردگارم من انس و جان را شاهِ تاجدارم در قُرب حق° گشته فدا حسینم از آدم و نوح و خلیل و موسی از شیث و ادریس و شعیب و عیسی با یک دم فیضم شدند احیا بر کشتی دین ناخدا حسینم آدم ز من بخشوده شد ز عصیان فیضم رهانده نوح را ز توفان ایوب را صبرم نموده حیران یعقوب ارض نینوا حسینم نامیده ام حق در کتب به عالم از نسل یوحنا به ذبح اعظم شد خلقت نورم بدان مسلم اقدم ز خیل ماسوا حسینم من بره ی مذبوح شنطیایم سرو رسای باغ ایلیایم آیینه ی اجلال حق نمایم ذبح عظیم کربلا حسینم جدم محمد پیشوای عالم اول ظهور حق نبی اکرم آخر سفیر حق رسول خاتم سبط شریف مصطفی حسینم آن ها که سویم نامه ها بدادند باب ستم بر روی من گشادند داغ عزیزان بر دلم نهادند مقتول آن قوم دغا حسینم اول به رویم آب و نان ببستند قلب شریف عترتم بخستند آن عهد و پیمان را همه شکستند کردند در حقم جفا حسینم اشرار امت طاغیان زانی خواندند ما را بهر میهمانی از تیغ ظلم و کینه ی نهانی کردند ما را سر جدا حسینم پشتم خمید از ماتم برادر گشتم غمین از داغ مرگ اکبر شد قامت قاسم به خون شناور بی یاور و بی اقربا حسینم یا رب به حق حرمت اسیران بگذر ز جرم شیعیان ز احسان آذر بگفتا سرور شهیدان راهب غریب کربلا حسینم ‏ زمینه:آمد عزای غم فضای زهرا ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱ (دیر راهب) راهب چو بِدید آن سرِ شخصیت والاست او زان چه تِصوّر کُنَدَش اعظم و اعلاست این رأس مسیحاست یا این سر یحیاست گر این سرِ یحیایِ شهید است تنش کو گر این سرِ عیساست خدایا بدنش کو گر یوسفِ صدیق بُوَد پیرهنش کو نه این و نه آن است یقین شمس دل آراست نه رأس مسیحاست نه یحیای قتیل است نه شیث و نه هم یوسف و یعقوب سلیل است شاید که سر پاک ذبیح ابن خلیل است یا للعجب این سر به خدا آیت کبراست رو کرد در آن صومعه با رأس مطهر گفت ای سر آغشته ی ببریده ز خنجر برگو ثمر کیستی ای میوه ی نوبر که چیده ات از تن که مکانت نی اعداست چه سنگدلی بوده که حلق تو بریده که فرق سر پاک تو تا جبهه دریده ای مظهر اعجاز به خونت که کشیده کاین سان لبت از بهر شکایت همه گویاست برگو گل خوشبوی کدامین چمنی تو نام تو چه باشد ز چه شهر و وطنی تو برگو سر پر خون ز چه دور از بدنی تو تو کیستی کانوار الهی ز تو پیداست بگشود شه تشنه لب از هم لب دربار فرمود به راهب که غریبم من بی یار هستم به سر این قافله را قافله سالار هم مادر من فاطمه انسیه ی حوراست من سبط نبی خامس اصحاب کسایم بیعت به یزید و به یزیدان ننمایم چون زاده ی زهرایم و مرآت خدایم زین رو ز سر بی تنم اعجاز هویداست من زاده ی پیغمر امی لقب هستم هم پور علی هستم و زهرا نسب هستم سلطان جهانم ز حجاز و عرب هستم ای هاشمی از لطف منت ناطقه گویاست ‏ زمینه:دست بالا ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲ (دیر راهب) دِیرم تو ای سر،تابنده کردی از لطفِ بی پایان مرا شرمنده کردی،دِیر من تابنده کردی دیرم تو تابان کرده ای همچون چراغان کرده ای ای طلعت تابان هزاران خیرمقدم زین رأفت شایان هزاران خیرمقدم ای خسرو خوبان هزاران خیرمقدم یحیای مظلوم،ببریده حلقوم خُرّم دلم ای اختر فرخنده کردی،دِیرِ من تابنده کردی ای سر بگو تو از کدامین دودمانی ای اختر من از کدامین آسمانی ای گل تو از شاخ کدامین گلستانی که پروریدت،که سر بریدت بزم نصاری را عجب رخشنده کردی،دیر من تابنده کردی برگو به من ای سر چرا پیکر نداری جانم به قربانت مگر مادر نداری بهر عزاداری خود خواهر نداری ای ماه کنعان،ای شاه خوبان الطاف شاهانه تو بر این بنده کردی،دیر من تابنده کردی گر ماه کنعانی بگو پیراهنت کو گر موسئی میقاتگاه ایمنت کو گر احمدی تو احترام امتت کو هستی تو مولی،برتر ز عیسی چون از لبت دل مرده گان را زنده کردی،دیر من تابنده کردی باشد گمانم که مه بطحا حسینی یا سبط احمد سید طاها حسینی شاها اگر تو زاده ی زهرا حسینی بشنیده بودم،ندیده بودم برگو چرا در زیر خنجر خنده کردی،دیر من تابنده کردی گر تو حسینی کو سپاه و لشکر تو کو یوسف مصر وجاهت اکبر تو کو طوطی شکرفشانت اصغر تو وجه اللهی تو،ثار اللهی تو از نور رخسارت دلم آکنده کردی،دیر من تابنده کردی زین ها گذشته صورتت خاکستری چیست آثار خون بر روی ماه انوری چیست جای کبودی بر لب جان پروری چیست گویم برایت،جانم فدایت شاها تو نطق هاشمی گوینده کردی،دیر من تابنده کردی ‏ زمینه:رکمان لقمه دار ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
38 (دیر راهب) ‏(فرزند پیغمبر منم،راهب ای راهب) فرزند پیغمبر منم،راهب ای راهب نور دل حیدر منم،راهب ای راهب فرزند پیغمبر منم نور دل حیدر منم من شاهد بزم ازل،کنز اسرارم من مالک مُلک ابد،فخر ابرارم من سید اهل جنان،نور انوارم شاه مَلَک لشکر منم،راهب ای راهب آیینه ی خدا،شد جمال من بر نص آیات خدا،شد کمال من پیدا جلال حق بود،از جلال من سلطان بحر و بر منم،راهب ای راهب خواهی بدانی کیستم،حجه اللهم سبط رسول هاشمی،آیه اللهم ریحانه ی خیر النسا،قدره اللهم از ما سوا برتر منم،راهب ای راهب راهب حسینم من حسین،سِرِّ مکنونم مقتول شمشیر و سنین،غرق در خونم لب تشنه ی آب فرات،زار و محزونم مذبوح از خنجر منم،راهب ای راهب راهب حسینم من که شد،پیکرم صد چاک شد خون ز بهرم بستر و بالشم از خاک کشتند لب تشنه مرا،فرقه ی بی باک در خون تپان پیکر منم،راهب ای راهب خواندند از یثرب مرا،بهر مهمانی کردند ممنوعم ز آب،قوم عدوانی در راه جانان داشتم،جانم ارزانی‎ ‎ قربانی داور منم،راهب ای راهب راهب نبودی بنگری،ظلم این لشکر اندر زمین کربلا،بر من مضطر کشتند یاران مرا،جمله سرتاسر بی یار و بی یاور منم،راهب ای راهب راهب چه پرسی قصه ی،این سر پر شور گاهی به نوک نیزه و گاه در تنّور گاهی به روی تشت چون،لمعه ای از نور امشب در این محضر منم،راهب ای راهب راهب خدا یاری کند،یاری از احسان کامشب شدی یاور مرا،از دل و از جان مانند سَرّاج از غمم،می کنی افغان چون از قفا بی سر منم،راهب ای راهب زمینه:رکمان پاره ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱ (دِیر راهب) راهب ز دِیرش تا که دید، بر نی سرِ شاه شهید از نور آن سر جلوه ای، بر قلب راهب شد پدید راهب به روی نیزه دید نورِ خداوندِ مجید با خود بگفتا این سرِ، کدام یک از اَنبیاست باشد چنین پر جاذبه، یقین ز جمع اولیاست از هرکه باشد گوهری، در نزدِ داور پُر بهاست باید به هر طوری شده، با او کُنم گفت و شنید رفت او به نزدِ نیزه دار، گفتا نما آگه مرا این رأسِ نورانی چرا، از پیکرش گشته جدا بر روی نیزه کرده ای، خواهی بَری او را کجا گفتا بُوَد این خارجی، او را بَرَم نزدِ یزید بِگرِفت رأسِ شاه دین، بُردَش به دِیرِ خویشتن آب و گلاب آورد و شُست، زیبا رُخِ حُسنِ حَسَن آن گه سرِ سبطِ نبی، بنمود آغازِ سخن فرمود ای راهب منم، نور خداوند مجید ای راهب پاکیزه جان، من زاده ی پیغمبرم فرزند زهرای بتول، نور دو چشم حیدرم دشمن ز راه بغض و کین، بُبرید سر از پیکرم اَندَر کنار نهر آب، لب تشنه گردیدم شهید با رأس بی پیکر نمود، سبط نبی تبلیغ دین شد مَحو در آن معجزه، آن میزبانِ تیز بین اسلام را کرد اِختیار، شد باورش دینِ مبین گردید از اَهلِ یقین، اِعجازِ مهمانش چو دید آری حسین بن علی، در هر کجا اِعجاز کرد ایثار و جانبازی خود، در راه حق ممتاز کرد او با قیام و نهضتش، اِفشا هزاران راز کرد مهمان و عطشان و شهید، جز او در عالم کَس ندید بنگر که اَعدای دغا، با آن همه اِعجازها کردند از راهِ ستم، بر اهل بیتش ظلم ها امّا ز رحمت کبریا، بر خونِ او شد خونبها باشد خدا بر بندگان، اِقرَبْ مِنَ الْحَبْلِ الْوَرید یا رب حَقِ خون حسین، نور دو چشم فاطمه از راه لطف و مرحمت، بگذر ز جرم ما همه با نهضت مهدی او، بر ظلم ها دِه خاتمه گوید مقدّم ای خدا، بر فضل تو دارم اُمید زمینه:این فاطمه خیر النساست،او را میازار ای زمین ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲ (دِیر راهب) دید او همراهِ دشمن، رأسِ پُر نورِ امام گفت آیا صاحبِ این رأس را باشد چه نام؟ راهبی در راه شام داشت در دِیری مقام آمد و پرسید آیا این سرِ پر خون ز کیست؟ او جدا گردیدنِ از پیکرش تقصیر چیست؟ چون که نورانی بُوَد تقصیری اندر کار نیست نورِ این سر از حقیقت بودنش دارد پیام عاشقِ آن سر شد و آن را به زَر زان ها گرفت رفت در دِیر خود و همراهِ سر مأوا گرفت شُست او را با گلاب و در بغل او را گرفت خواست از سر راز گوید، تا شود او را غلام گفت راهب من حسین فرزند دُخت احمدم من وصی سوّمِ احمد رسولِ سرمدم کرده بودند دعوتم چون کوفیان، من آمدم میزبان از میهمان با کُشتنش کرد احترام خود بگو ای راهبا این رسم بوده در جهان میزبانی آب بندد از جفا بر میهمان آن هم آن جایی که باشد بین دو نهر روان راهبِ آن دِیر شد مَبهوت و حیران زین کلام گفت راهب من مُریدت زین مروّت گشته ام من زِ اِعجازِ سرِ تو با سعادت گشته ام چون ز دل مایل به دینِ پاکِ جدّت گشته ام رهنمایم گشتی و دانِستَمی هستی امام داد تَلقینش سرِ نورِ دو چشم فاطمه بر زبان جاری کُند او واژه های لازِمه اَصلِ توحید و امامت با نبوّت را همه شد ز جان و دل مسلمان، راهبِ نیکو مرام این سرِ بُبریده ی شه مَصدرِ اِعجازهاست قاری قرآن به روی نیزه و تشت طلاست همچنان آماده ی اِعجازها در هر کجاست هم به شهر کوفه و هم در میان بزم شام ای خداوندا حَقِ اِعجازِ بسیارِ حسین حُرمت طفلان و هم اَعوان و اَنصار حسین دِه به ما توفیق کنیم خدمت به زُوّار حسین باشد اُمّید مقدّم بر خدای لاینام زمینه:راسته ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝