eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
11.2هزار دنبال‌کننده
49 عکس
60 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسیرم که اینجا میفته غمامُ دم در می‌ذارم دوباره میام و روی شونه‌های حرم سر می‌ذارم ولی انگاری سر، به آغوش مادر می‌ذارم۲ تو صحن چشمام، می‌باره بارون یاد تو می‌افتم کاشکی از اول، درد دلامو به خودت می‌گفتم۲ با این که بدی‌های مارو می‌دونی همه حرفامونو نگـــــفته می‌خونی بگو که مارو تا حــــــــرم می‌رسونی فقط خودت می‌تونی۲ ((حسین‌جان حسین‌جان حسین‌جان حسین‌جان)) ۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ من از‌این‌که روزام بیفته روی دور تکرار می‌ترسم که دل‌خوش‌کنم به‌همین قاب‌عکس رو دیوار می‌ترسم از این‌که به دنیا، سرم گرمه انگار می‌ترسم۲ کابوسه تلخه، خواب و خیاله منو بیدارم کن دوری و دوستی، واسم محاله منو بیدارم کن۲ بگو خوابه یک‌سال حرم رو ندیدم من از دوست‌ودشمن کنایه شنیدم بازم هرجوری بود به هیئت رسیدم چقد سختی کشیدم۲ ((حسین‌جان حسین‌جان حسین‌جان حسین‌جان)) ۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حرم وقتی که خیلی خلوت میشه با چش تر می‌خونم کنار ضریح تو شعر جدیدم رو از بر می‌خونم نمازامو رو به، ضریح مطهر می‌خونم۲ هرچی میگم از، داغ فراقه می‌دونم می‌دونی سهمم یه‌قاب، توی اتاقه می‌دونم می‌دونی ۲ یه کاری بکن که تموم‌شه جدایی نداره جهان بی‌زیارت صفایی نگو که نمیشم بازم کربلایی که می‌میرم خدایی۲ ((حسین‌جان حسین‌جان حسین‌جان حسین‌جان)) ۲ شعر: مجتبی خرسندی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🌹 نم نم داره بارون میاد داره برام مهمون میاد خرابه بوی نون میاد وای وای داره از راه دور میاد تو طبقی از نور میاد از سفر تنور میاد وای وای آروم آروم از طبق بیا کنارم سر رو سرت بزارم حرف نگفته دارم چند شبه بابا یه لقمه نون نخوردم اسمتو که میبردم وای وای حالا که اومدی بمون یه ذره لالایی بخون میخوام بخوابم بابا جون وای وای تا بینمون فاصله بود سهمم فقط آبله بود خنده های .... وای وای ربابو ببین اصلا نمیخوره آب هرروز نشسته بی تاب تنها به زیر آفتاب شبا دیگه یا بچشو خواب میبینه یا خواب آب میبینه داره عذاب میبینه ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
ببین رفیق اگه موقعیت چت کردن و دوستی با نامحرم برات فراهم شد... اگه موقعیت دیدن یه تصویر حرام برات فراهم شد... اگه موقعیت غیبت کردن برات فراهم شد.. بهشون به چشم یه موقعیت برا لذت بردن نگاه نکنیااا در گوشی بهت بگم: همه ی این موقعیتارو خدا برات‌فراهم‌کرده تا امتحانت‌کنه تا واکنش تورو ببینه اگه ازشون بگذری بهت تبریک میگمم امتحانو قبول شدی لذت خودتو افزایش دادی و یه درجه روحتو قوی کردی یادت باشه همه ی این موقعیتا فقط برا رشد دادن توعه مبادا این موقعیتا باعث آلوده شدنت بشه؟ خودتو پیش مولات سربلند کن وقتی از دنیا بری میفهمی همه چی یه دوربین مخفی بوده واسه امتحان کردن تو...بله رفیق
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 📋 میخوام کوله بارو ببندم بیام / کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میخوام کوله بارو ببندم بیام حرم دیگه طاقت نذاشته برام چشامو می‌بندم می‌بینم توی یه جاده به اسم نجف کربلام با یه نگاه تو میشه راهی بازم این دل با پرچم سرخِ دخیلَک یا ابوفاضل دارم بی‌اراده میام میزنم به جاده میام می‌شمارم ستون‌ها رو باز با پای پیاده میام "اربابم اباعبدالله اربابم اباعبدالله" بهشت دیگه رنگی نداره برا اونی که پیاده میره کربلا به راحتی اینجا در میره خستگی با طعم یه چای توی موکبا منزل به منزل توی الطاف تو میشم گم هرجا میری میگن الا زُوّار هَلابیکُم اشک شوق رو گونه‌م جاری نبضم رو تو دستات داری دل توی دلم نیست ارباب مثل جابرِ انصاری "اربابم اباعبدالله اربابم اباعبدالله" درسته زیارت داره مشکلات ولی یادگاری میمونه برات اگه کف پاهات پر از تاوله باید بنویسیش توی خاطرات باید برا ارباب، نه پا بلکه باید سر داد مرغ دلو توی هوای کربلا پر داد رؤیای دلا کربلا فردوس خدا کربلا راهی نیست دیگه تا دیدار عرش فرشیا کربلا "اربابم اباعبدالله اربابم اباعبدالله ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا میبینم یه زائری راهی کــــربلا میشه با زیارت نرفته ها دل من هم نوا میشه اگـه رفتـی زیــر قبه ی حـسین یادم کن اگـه رفتـی توی بیـن الحـرمین یادم کن میون سینه زنی و شورو شین یادم کن (یادم کـــن تو دله غم اربابم یادم کـــن کنار حـــرم اربابم)(۲) ((التماس دعا،،،زائر کربلا،،،))(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بی خیال دنیا فقط غصه من شده همین نمیشه انگار امسالم کربلا باشــم اربعین رسیـدی به مـوکـب امـام رضا،،،یادم کن شب جمعــه رسیدی به قتلگاه،،،یادم کن تل زینبـیـــــــه و پایـیــــن پا،،، یادم کن ((باز روی لبمـــه قسم اربابم یادم کن کــنار حــــرم اربابم)) ((التماس دعا،،، زائر کربلا،،،)) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
🥀  4 🥀 س 4 🥀 🌿بر نور دل و  دیده  زهرا  صلوات 🌿بر دخت  گرانمایه  مولی صلوات 🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف 🌿بر  یاورِ دین زینبِ کبری  صلوات ❤️() 💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥 🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود 🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود 🌾به چهار  سالگی  یتیمی  از  غم  مادر 🌾کسی‌که رنج‌چهل ساله‌کشیدزینب بود 🌾به  راه  کرببلا تا زِ راه شـــام  خـــراب 🌾کسی  که  پای برهنه دوید زینــب بود 🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین 🌾کسی‌که‌سرش‌به‌محمل شکست‌زینب بود 🌾میان  آن در و  دیــوار  و  شعـلهٔ  آتش 🌾کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود     ⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب.. ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی.. امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه.. 🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،     ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم... اگه حسینم سفری داشته باشه،  همراه حسین باید برم... از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم.. به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب،، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.   ⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید ⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،، (خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه) یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) (چه شده خانم جان)     ⬅️سوز⬅️ فرمود سه روزه حسینمو ندیدم.. ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،    ⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین.. دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم.. هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، 🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅 (زمزمه کن)➡️ 🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب.. کدوم روضه رو بخونم نام بی‌بی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بی‌بی زینب میاد ♦️♦️((هر روضه رو میشه اینجا خوند )) 🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع) 🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....) 🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه) 🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...) 🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س) 🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین) 🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه      آخ .. یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا...     ⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی‌بی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست.. یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته.. رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا یه خانمی رو دید.. صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست.. آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا... بگم و التماس دعا ⬅️ سوز و اوج⬅️ یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد.. عبدالله.. عبدالله.. من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟ صدا زد: (دشتی) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت ( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم ) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت 🌾اگر تو زینبی کو نور عینت 🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده 🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده           ✨ حسینت کو✨ الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه.. خواهر برادر و خیلی دوست داره.. الهی نبینی اونچه که زینب دید.. صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله.. تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله... رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله... 🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂 🌾تمام ذکر زینب یا حسیــــن  است 🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است 🌾قنــــوت نیــــمه شبهای خواهــــر 🌾زیارتنامـــهٔ مولا  حسیـــــن  است 🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل بی‌بی زینب به اشک و آه و گریه های خانم زینب کبری سه مرتبه ناله بزن بگو🍁         ✨ یا حسیـــــــن✨       👇 لطفا صلوات حذف نشه👇 💥هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💥
⚫️ 🔘 🔘 🔘 🔅بر نام حسین و کربلایش صلوات 🔅بر نام اباالفضل و وفایش صلوات 🔅بر اهل حرم به حق زهرای بتول 🔅بر جمله ی یاوران مهدی صلوات (دعای فرج) السلام علیک یا مظلوم … یا غریب … یا ذبیح العطشان …عریان بکربلا… یا حسین یا حسین یا حسین ⚡خسته و بی نور عین برگشته ام ⚡سوزم و با شور و شین برگشته ام (نوای دل خانم زینب کبری ست وقتی بی برادر برگشت مدینه) ⚡ای پیمبر از شما شرمنده ام ⚡در مدینه بی حسین برگشته ام ⚡زینب اینک آمده یا فاطمه ⚡نور عینت آمده یا فاطمه ⚡دختر خونین دلو غم دیده ات ⚡بی حسین ات آمده یا فاطمه (ایام، ایام برگشت کاروان به مدینه است) ⬅️کاروان نزدیک مدینه رسید خیمه ها رو بپا کردند امام سجاد به بشیر امر فرمود بشیر… برو خبر اومدن کاروان رو به مدینه برسون (بشیر اومد مدینه… همه رو دعوت کرد کنار قبر پیغمبر همه اومدن ببینند چه خبره,, بشیر چه خبری آورده) @roze_daftari آی خانما … اول کسی که به استقبال بشیر اومد خانم ام البنینه بشیر بگو ببینم چه خبری آوردی صدا زد خانم جان سرت سلامت عبدالله تو کشتن (بشیر از حسین چه خبر …) بی بی جان جعفرت روکشتند عثمان ت رو‌کشتند… (بشیر میگم از حسینم چه خبر …) صدا زد : ▪️قاصدم من قاصد کرببلا ام البنین ▪️آمدم از کربلای پر بلا ام‌البنین ▪️شرح حال عزیزان خوداز من مپرس ▪️شد زمین کربلا ماتم سرا ام‌البنین ⏺(بگمو همه پدر و مادرا فیض ببرن) اونایی که مارو با عشق و محبت امام حسین ع بزرگ کردن… اونایی که بودن بین ما و الان اسیر خاک ها هستند (اموات بانی مجلس فیض ببره بخصوص( مادر عزیزش)) بی بی جان ▪️4فرزندان تو گشتند قربان حسین ▪️شد دو‌دست از جسم عباست جدا ام البنین ⬅️صدا زد بی بی جان سرت سلامت عباستو کشتن… (صدا زد من باور نمیکنم … کسی حریف عباس من نمیشد) آخ بی بی عباست رو همینجوری نکشتند اول دست راستشو از بدن جدا کردند … ( اشک بی بی سرازیر شد…) خانم جان دست چپ عباست رو هم از بدن جدا کردند… (شدت گریه خانم ام‌البنین بیشتر شد) یه جمله گفت بشیر دل خانم ام البنین آتش گرفت صدا زد بی بی عمود آهن به فرق نازنین عباست زدن ▪️فرق عباس تو از ضرب عمود آهنین شکست ▪️خورد بر چشمش ز کین تیر جفا ام البنین ▪️بی پسر گشتی ز جور کوفیان بی حیا ▪️کن به تن از داغشان رخت عزا ام البنین صدا زد بشیر بچه هام فدای حسین… بگو ببینم از حسینم چه خبر… بی بی جان ▪️گر خبر گیری تواز سلطان مظلومان حسین ▪️شد به ده ضربت جدا سر از قفا ام البنین ▪️آب مهر مادرش ،عطشان شده آن شه شهید ▪️رأس او شد به نوک نیزه ها ام البنین ای وای ای وای 🏴صدا زد بی بی دیگه برید لباس عزا به تن کنید این کاروان که دارن میاد عزا داره ⬅️( محفل عزا بپا کردند …کاروان وارد مدینه شد… بی بی زینب اومد کنار مرقد مطهر پیغمبر … میگن بی بی درهای مسجد پیغمبرو گرفت ناله میکرد گریه میکرد) صدا زد یا جدا یا رسول الله …برات خبر آوردم خبر شهادت حسینتو آوردم نوشتن یه جمله دیگه هم گفت خانم خطاب به مادرش زهرا … ⬅️(اوج) صدا زد مادر مادر مادر… مادر هر کی سفر بره سوغات میاره مادر… مادر برات سوغاتی آوردم… یه وقت نگاه کردن دیدن بی بی ناله ای زد یه پیراهن خونی رو در آورد صدا زد مادر پیراهن خونی حسینتو برات آوردم… ای مادر مادر مادر… صل الله علیک یا مظلوم … صل الله علیک یا غریب … یاسید العطشان … یا اباعبدالله 🔅دلی دارم که دلدارم حسین است 🔅تمام یار غمخوارم حسین است 🔅به وقت حشر گویم من به فریاد 🔅همه هست و مددکارم حسین است (شاعر. علی اصغر بابا) ⚫️هر چقدر ناله داری به ناله های دل زینب کبری صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین … ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
🍁 فراق مادر(سبک عجب رسمیه) چه رسمی داره-دو روزه دنیا میره عزیزت-میشی تو تنها خزان گل را- بدیده بینی گل است و مادر-میون گلها ای مهربانم-آرام جانم-کجایی مادر-کجایی مادر به زیر پایت-بهشته مادر خدا بنامت-نوشته مادر گذار قدم را-به روی چشمم دل تو با رحم-سرشته مادر ای مهربانم-آرام جانم-کجایی مادر-کجایی مادر سخته خدایا-داغ جدایی گوشه نشینم-از بینوایی گویم به ناله-آه از جدایی مادر خوبم-به گو کجایی ای مهربانم-آرام جانم-کجایی مادر-کجایی مادر گل بهارم-برگرد بخونه غمت ز قلبم-کشد زبونه چو طفل این دل-برای مادر زند شراره-گیرد بهانه ای مهربانم-آرام جانم-کجایی مادر-کجایی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
روضه ختم مادر وای از جدایی از غم سرایی تنها شدم من مادر کجایی یک دل پر غم / یک خانه ماتم/مونده برا من بعد از تو مادر / ماندم چه تنها/ تنهاتر از پیش / در بین مردم بعد از تو مادر با ناله هر شب / گیرم سراغت/ مادر خوبم ⏪ کیا مادر ندارن / کیا صورت مادر اشونو بخاک گذاشتن / اونی که طعم بی مادری کشیده / صورت مادر رو روخاک گذاشته/ امروز بیا ناله بزن / اشک چشتو هدیه کن به روح مادر / بخدا تو عالم هیچ کسی جای مادر رو برات نمیگیره/ مادر سنگ صبوره دختره / هر وقت دختر غم ها رو دلش سنگینی میکنه کنار مادر میشینه با مادر درد دل میکنه ✅ آخ گل گلخونه ام بودی تو مادر ✅ چراغ خونه ام بودی تو مادر ✅ زنم بوسه به عکس دلربایت ✅ آی بریزم اشک و اشکم از برایت ✅ کجا رفتی عزیزم ای جون مادر ✅ آی چقدر خون جگر باید بریزم ای مادر .... ⬅️ عزیرم جاتو خالی جاتو خالی ⬅️ گل گشته خزونم جاتو خالی ⬅️ ز هجرونت دلی غمناک دارم ⬅️آی به دل داغ گلی درخاک دارم ⏪⏪ هر مادری از دنیا بره دوستان فایلا آشناها جمع میشن / نازنین بدن مادر رو غسل میدن / کفن میکنند/این بدن رو احترام میکنند/ تشییع میکنند اما میخوای ناله بزنی بگو یا زهرا..... من یه مادر غریبی میشناسم تو مدینه /تو دل شب علی داره بدن زهراشو غریبانه غسل میده ◼️اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته ◼️ آخ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش ◼️ بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته الی آخر...... ☑️زهرا رو غسل داد / یکی یکی بندای کفن رو می بنده / آی حاجت دارا دلش نیومد بند آخرو ببنده /آی اونایی که مادر از دست دادید/ نمیدونم لحظه جون دادن مادر بودی یا نه / نمی دونم لحظه ی آخر چطور با مادر خداحافظی کردی علی یه طرف کفنو رو هم می آورد / هی برمیگشت یه نگاهی به صورت زهرا //میدونی چی میگفت// 💟 آخ شب دامادیم کی باورم بود 💟 که من روزی عزادار تو باشم ⏪⏪کی باورم میشد خودم غسلت بدم / خودم کفنت کنم /خودم بدنتو تشییع کنم ⚫️کجا خاکش کنم امشب خدایا ⚫️ چگونه من بشویم جسم زهرا ⚫️ رمق دیگر ندارم که گذارم ⚫️ به روی دوش خود تابوت زهرا آی اونایی که مادر از دست دادید//یادت میاد// اون لحظه ای که میخوان بدن مادر رو بردارند یکی جلو جنازه صدا میزد // بلند بگو لااله الا الله // آی مریض دارا / گرفتارا / اون دل شب تو مدینه کسی نبود بلند بگه لا اله الا الله / بدن زهرا رو غریبانه می بردن/ قربون آون دختری که دنبال جنازه مادر میدوید...... ⏪⏪ بدن زهرا رو درون خانه ی قبر گذاشت / سنگای لحد چید/ خاکارو ریخت/ علی نشست کنار مزار زهرا / علی ناله زد / دیدن دلش قرار نمیگیره / علی گریه کرد / دیدن دلش آروم نشد / یه وقت دیدن امیرالمومنین خم شد صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت /هی میگه فاطمه غریبم / فاطمه مظلومم//دلت اینجاست // دلتو ببرم کربلا.... هر گریزی خواستید بزنید اگه اون شب تو مدینه امیرالمومنین صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت / ناله زد....آی حسینیا آی کربلاییا ابی عبدالله تو کربلا صورت به صورت علی اکبر گذاشت / هی از سوز جگر صدا میزد //ولدی علی//........ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
. m.e: شعر در وصف وختم و عزای مادران شهدای معظم ما داغدار ماتم ام الشهیدیم دل خون وگریان از غم ام الشهیدیم او مادر سرباز ثار الله عشق است ما در عزای اعظم ام الشهیدیم ماراشهیدش کرده دعوت تا بیاییم شکر خدا که محرم ام الشهیدیم مارا هراسی از قیامت نیست نیست محشر به زیر پرچم ام الشهیدیم باجان ودل جان را فدایی کرده مادر مبهوت عهد محکم ام الشهیدیم اری دعای اوبه ماهم آبرو داد ماچشمه های زمزم ام الشهیدیم ما غیرتی تر از همه اهل جهانیم ماتا قیامت پای بوس مادرانیم ماراهمه دنیا شناسد با شهیدان این راه ما پیوسته باشد تا شهیدان سرزیر بار ذلت دشمن نبردیم دادند این پیغام را بر ما شهیدان مدیون ایثارو گذشت مادرانیم هستی خود دادند یکجا با شهیدان عطر وگلاب و آینه ارید وقران چون دسته دسته آمدند اینجا شهیدان این مجلس پررونق ام الشهیداست حتما بخوانند روضه ی زهرا شهیدان حتما نظر برمجلس ماهم نمایند با آنکه دل کندنداز دنیا شهیدان اینان گشوده بال واز دنیا بریدند هم سفره اند باشاه عاشورا شهیدان حتما پسر بر مجلس مادر بیاید گریه برای روضه ی مادر نماید ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
. شعر مجلس ختم و ترحیم ،سر خاک و تشییع جنازه شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) سبک : -------------------------------- سر خاکت منم با اشک و زاری امان از درد دوری داغ داری سر خاکت سرشک از دیده جاری تو رفتی و منم در سوگواری سر خاکت عزیزان غرق آ ه اند همه در انتظار یک نگاه اند سر خاکت دلم را خاک کردم دلم را از غمت صد چاک کردم سر خاکت شکست بال و پر من بیا بنگر تو چشمان تر من سر خاکت دلم آتشفشان است ببین که مادر تو روضه خوان است دلم با غربت و غم آشنا شد زمانی که دلم از تو جدا شد نوایی جان فزا آ ید ز خاکت فرستم فاتحه بر روح پاکت عزیزان قدر یکدیگر بدانیم بیا یک لحظه دور از هم نمانیم سر خاک تو من منزل گرفتم در این طوفان غم ساحل گرفتم خموش ساقی ز داغ و درد و ماتم دلم را ماتمش بنموده در غم ------------------------------------ شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭😭😭 ✦✦✦✦ بزن نی زن وای بزن نی زن که دلها غرقه خونه وای دلوم خون گشته از دست زمونه زمونه زمونه ای وای ای بزن نی زن که عمر ما خزونه آخی که روی این دلوم داغ جوونه سوختوم تا قیومت وی دل ای فلک از آسمون سنگ میتراشه آخی ندونم شیشه عمر که باشه ایدل ای دل برو ای جانان برو جانان نگاه بخت خود کن که شاید شیشه عمر تو باشه ای دل ای دل ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🖤🖤 آهنگ دشتی سجاد رزمجو دای دای دای ، دای به دل سوز بلالم دای دای دای ، دای به دل صید جوونم دای دای دای دای دای دای دای دای دای بگه شیرم ره و سفر دیراوی و نومه دای که برف سنگینش گرو شو وش درو پسین و شو و روزم غصه یه آخی بمیره زندیمه سراسر غمومه زونیمه گرو غمومه زونیمه گرو هی واویلا رسید و کلی سبز 🖤🖤🖤 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
خیز ای سردارِ بی سر بین که سر آورده ام من سرت را از میانِ تشتِ زر آورده ام کن حلالم ای برادر راس پُر خونِ تو را گر که از کاخِ یزیدِ بد گُهر آورده ام خیز ای سردارِ بی سر من فقط این اربعین قدرِ صدها اربعین بر تو خبر آورده ام زینبم در چهل منزل رنج و غمها دیده ام شرحی از ویرانه های پُر خطر آورده ام بر سرم یک اربعین جز نیزه و خنجر نبود سینه ای آکنده از خونِ جگر آورده ام خیز ای جانم ببین از شامِ ویرانِ خراب قصه ی آن دختر و راسِ پدر آورده ام ای تو نورِ دیده ام شرمنده ام گویم اگر زخم های تن پُر از تیغِ شرر آورده ام خطبه خواندم، خطبه ی قراء و زهرا گونه ای اشکِ عالم را من از این صحنه در آورده ام خوانده ام شرحِ سقیفه ماجرای پشتِ در باغِ غصبیِ فدک را من ثمر آورده ام ای برادر جان برایت تحفه ای از این سفر آهِ سردِ سینه و اشکِ بصر آورده ام شاهِ بی غسل و کفن اینک برای شستشوت من گلابِ تازه ای از چشم تَر آورده ام! ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای برادر خواهرت زینب رسیده رفته و برگشته اما قد خمیده نور دیده،سر بریده خسته از ناقه فتادم تا رسیدم قتله گه آمد به یادم تا رسیدم یاد روزی که از اینجا رفته بودم آنچنان گویی ز دنیا رفته بودم شد لبالب صبر زینب کربلا شد قبر زینب ای برادر خواهرت زینب رسیده رفته و برگشته اما قد خمیده نور دیده،سر بریده گم شدم در شوره زار هسته ی ناباوری ها خاطرات خیمه ها سجاده ها آب اوری ها تیغ و ها و رگ های جوشان ناله ی سرهای عریان ضجه های کودکان زنجیر و ها بی معجری ها آتش و خون دشت و گلگون ای برادر خواهرت زینب رسیده رفته و برگشته اما قد خمیده نور دیده،سر بریده بر مزار خاکی ات سر می گذارم قبر تو شویم به اشک چشم تارم بی کفن ماندی مگر خواهر نداری ماه من انگشت و انگشتر نداری جامه ای بر بر نداری سرور من سر نداری ای برادر خواهرت زینب رسیده رفته و برگشته اما قد خمیده نور دیده،سر بریده خسته بود از نیزه ات نوری به بند دست و پایم می کشیدی از پی خود تا به دنبالت بیایم خسته اما زنده بودم تا شب مرگ سه ساله مردم اما پیکری هستم که می لرزد صدایم دل کبابه از خرابه بوی موجی تشنه آید بر مشام می روم دنبال کار ناتمامم مانده ام در حسرت آنچه ندیدم پس کجایی ای علمدار رشیدم آمدم من در بر تو تا ببینم پیکر تو ای برادر خواهرت زینب رسیده رفته و برگشته اما قد خمیده نور دیده،سر بریده ای پناه بی پناهان آمدم بر خیز و بنگر از چه اکنون هم غریبی می کنی با من برادر آرزویم را به گورت برده ای حسرت کشیدم ناتوانم در جواب تو بگویم جان خواهر ای برادر خواهرت زینب رسیده رفته و برگشته اما قد خمیده نور دیده،سر بریده🔳🔳🔳
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسین‌ یا حُسین‌ گفتن‌ و مردن‌ خوش‌ است!!!‌ ♬♬ جان‌ خود را به‌ دست‌ او سِپردن‌ خوش‌ است‌ (یا حُسین یا حسین شَهید کرببلا)‌ ♬♬ وقت مردن بیا تو در کنارم حسین!!! روی ماه تو را دیدن و مُردن خوش است‌ ♬♬ (یا حسین یا حسین شهید کرببلا)  لب‌ شط‌ فرات‌ به‌ یاد سَقای‌ عشق‌‌ ♬♬ تشنه‌ لب‌ بودن‌ و از آن‌ نَخوردن‌ خوش‌ است‌!!! (یا حسین یا حسین شهید کرببلا)‌ ♬♬ قبر شش‌ گوشه‌ را بغَل‌ گرفتن‌ خوش‌ است‌!! راز دل‌ با گل‌ فاطمه‌ گفتن‌ خوش‌ است‌ ♬♬ —–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—– یا حسین یا حسین گفتن و مردن خوش است میثم مطیعی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنام خدا زینبم من آمدم در کربلا غوغا کنم آمدم این دشت را با اشک‌خود دریا کنم داغ هجرانت فکنده شعله بر جانم أخا رخصتی ده تا دمی منزل در این مأوا کنم چه بلاها که ندیدم کو به کو تا کربلا آمدم راز دلم را بر تو من افشا کنم من‌ ز نامردان گرفتم جامهٔ صد پاره ای آمدم این جامه را بر تو أخا اهدا کنم جان به لب گشتم به جان مادرم زهرا حسین آمدم تا در برت آرامشی پیدا کنم دیدم آندم که رقیه همچو گل پژمرد ومرد آمدم صحبت از آن نیلوفر رعنا کنم همچو زهرا مادرم از ضرب سیلی جان سپرد آمدم بر غصه وآلام او ایما کنم خود مزارش کندم و خود هم نهادم بر مزار تا نفس دارم به یادش آه و واویلا کنم معجرم بر اوکفن شد در دیار شوم شام غصه ای دارم به دل از گفتنش پروا کنم شد لبالب کاسهٔ صبرم به شام پر بلا آمدم در این سرا بزم عزا برپا کنم شد بهار عمر من بعد از علی اکبر خزان دوست دارم در کنارت مرگ را پیدا کنم مُردم آندم که ابوفاضل نیامد از فرات آمدم تا در برت صحبت از آن سقا کنم می‌رسد بر گوشم اکنون هم ندای اصغرت آمدم تا صحبت از آن طفل مه سیما کنم یا حسین من تا قیامت دل غمین قاسمم آمدم تا یادی از قاسم در این صحرا کنم 🖊شعر:مسلم فرتوت
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هيچ اميدی نباشد بر من و احوال من مستحق هيـچ پروازی نباشد بال من كارهای من وصالت را به تاخير افكند بوی هجران می دهد پرونده اعمال من من دگر آن نوكر خوب و قديمی نيستم اين لباس نوكری گريد بر اين احوال من بارها دستم گرفتی و نمك گيرت شدم بارها شد، جای من تو آمــدی دنبال من بارها خوردم زمين از جا بلندم كرده ای شكر يك نعمـت نكرد آخر زبان لال من ياد آن حال و هوای خلوت با تو بخيــر با دعای خويش ده تغيير سوء حـال من تا دم آخر منم شرمنده احسـان تو من گنه كردم تو كردی گريه براحوال من 👤اسماعیل فتحی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ❣﷽❣ 💔 ❤️ 🌹 الا یا اهل العالم ان جدی الحسین ….. میتونه خودش و با پیغمبر وامیرالمؤمنین معرفی کنه بگه:“ان بن امیرالمومنین” اما بالافاصله اتصال خودش رو به ابی عبدالله بیان یکنه،مردم من پسر حسینم کدوم حسین؟!!*ان جدی الحسین قتلوه عطشانا*اصلا برای ما سواله ، از خود خدا که برای انبیا روضه میخوانه ، این روضه عطش اشاره میشه ؛ تا خود قیامت که فاطمه میخواد روضه بخوانه به این گوشه اشاره میکنه،این چه سریه که از بین این همه مصائب ابی عبدالله، عطش ابی عبدالله از همه بیشتر گفت و بروز داره؟!! فرمود آدم ، اگه باشی و ببینیش چطوری تو گودال دست و پا میزنه *ولوتراه یا آدم و هو یقول واعطشاه واقلّه ناصرا*آیا جوابش میدن نه ولله * فلم یجدهوا احدا الی بسیوف* شمشیرها تشنگی شو برطرف میکنن …. این جمله اول *الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین طرحوه عریاناً *دیگه ترجمه نکنم ، سالها پا روضه بزرگ شدیا*الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین سحقوه عدواناً*انقده اسب بر بدنش تازاندن … آماده ای بگم یا نه ؟!!! این برای معرفیه خود امام زمان ، اما در رجعت اولین کسیکه در رکاب امام تشریف میارن،خود ابی عبدالله به چه کیفیتی ابی عبدالله رجعت میکنند؛فرمودند به اون کیفیتی که سر در بدن ندارند ….” هنوز از اون رگ ها خون جاریه …” دومین نفر مادرشون فاطمه هست تا نگاه زهرا به این رگ های بریده میرسه چنان صیحه و ناله ای میزنن حسین
.   🔸بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت 🔸مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّه‌وغم ریخت بشیر بن  جذلم میگه: هنگامى که به مدینه نزدیک شدیم، على بن الحسین دستور داد که ، خیمه ها را برپا کنند و بمن فرمود: اى بشیر! خدا پدرت رو رحمت کند، او شاعر بود، آیا تو نیز مى توانى شعر بگویى؟ گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، من نیز شاعرم. فرمود: وارد مدینه شو وخبر شهادت ابى عبدالله(علیه السلام) و ورود ما رو به مردم مدینه برسان 🔸مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر می‌زد 🔸صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر می‌زد بشیر میگه به مسجد النبى رسیدم و صدامو به گریه بلند کردم و گفتم: «یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعی مِدْرارُ اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناهِ یُدارُ» (اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، زیرا حسین [آقاى شما] کشته شد که اشک من این گونه سرازیر است. پیکر او در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد). 🔸آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند 🔸تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند على بن الحسین(علیه السلام) با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند 🔸عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم 🔸 به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم بشیر میگه:، حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر صورت هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند. (هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و بعد از وفات رسول خدا، روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت) 🔸بگو به حضرتِ امُّ البنـین چه شد پسرهایش 🔸دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر بشیر اومد محضر عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸 نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه 🔸 تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه مردم به سرعت به مکانى که کاروان در آنجا بود، رفتند دیدم على بن الحسین بیرون آمد، در حالى که پارچه اى در دست داشت که با آن اشک هایش را پاک مى کرد. کسى چارپایه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى که پیوسته اشک هایش جارى بود و نمى توانست جلوى گریه اش را بگیرد. مردم که این صحنه ها را دیدند، صداى گریه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدینه نیز ناله و شیون برخاست؛ 🔸 بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد 🔸نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟! ‍ عبدالله بن جعفر هم اومده و داره دنبال خانمش میگرده ،یک به یک محمل ها رو داره سر میزنه،رسید به محمل زینب،نشناخت خانومش و ،پرسید: خانوم من زینبُ ندیدی ؟بی بی یه نگاه کرد به عبدالله،وگفت:  عبدالله، حق داری منو نشناسی آره من اون زینبی نیستم که از پیش تو رفتم، آخه : 🔸 انشب که از مدینه سفر کردم اختیار 🔸 همراه بود؛ قاسم و عباس و اکبرم 🔸 مویم سیاه بود ولی معجرم سپید 🔸 مویم سفید شد، سیه گشت معجرم عبدالله جلو چشایِ من سر حسین رو بریدند ... هی روضه خوند و هی عبدالله گریه کرد ،همه حرفا که تموم شد گفت بی بی یه گلایه دارم ازت ... شنیدم برا علی اکبر زودتر از داداشت رفتی ... بالا سر قاسم رفتی،بالا سر شهدای بنی هاشم رفتی،... مگه بچه های من قابل نبودند،چرا نرفتی بالا سرشون؟! گفت عبدالله تو دیگه چرا از من این سوال و میکنی؟بحق داداشم قسم،ترسیدم نگاش به نگاه من بیفته ازمن خجالت بکشه،گفتم حسین ،خجالت زد ام نشه حسین... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
اقا ابالفضل ع کاروان اسرا به مدینه همیشه روی لبم ذکر یا ابالفضل است چرا که حضرت مشگل گشا ابالفضل است دودست داده به راه خدا پس چه عجب اگر که معنی دست خدا ابالفضل است اگه مادر داری خدا حفظش کنه ، اگر مادر از دست دادی سر سفره مولا مهمون بشه ( قدر مادراتونو بدونیداا) همیشه به من یاد داد مادرم تنها ، پسرم مادر فدات بشه دوای درد گرفتارا ابالفضل است خود امام زمان گفته هست میاید به مجلسی که دران ذکر یا ابالفضل است روضه ام این یه جمله باشه قافله که بر میگشت سمت مدینه ، امام سجاد گفتن بشیر زود تر از ما یه پرچم سیاهی به دستت بگیر برو مدینه کوجه پس کوچه های شهرو داد بزن بگو ای اهل مدینه چه اروم نشستید اون قافله ای که با حسین رفت بی حسین داره بر میگرده اون قافله ای که علمدار داشت ابالفضل داشت بدون ابالفضل داره بر میگرده این قافله دیگه سه ساله نداره این قافله دیگه علی اصغر نداره قاسم نداره محمد نداره عون نداره این قافله دیگه علی اکبر نداره ،، عبدلله نداره همه رو کشتن بشیر میگه جلوتر اومدم مدینه کوچه پس کوچه ها داد میزدم ای اهل مدینه قافله داره میاد ،، ولی حسین نداره ،، عباس نداره چون از ابالفضل خوندم این جمله رو میخوام بگم بشیر میگه اومدم به یه جایی رسیدم به بی بی ام البنین برخورد کردم ، تا بی بی نگام کرد یه صدایی زد صدام کرد بشیر از کربلا چه خبر از حسینم چه خبر صدا زدم بی بی جان دستای عباستو قلم کردن خانوم تا این جمله رو گفتم گفت بشیر به من بگو از حسین چخبر دوباره صدا زدم بی بی تیر به چشمای عباست زدن دوباره صدا زد بشیر به من بگو از حسین چخبر چیشد یه نگاهی کردم گفتم بی بی جان مگه مادر ابالفضل نیستی چرا هی سراغ حسین و میگیری یه نگاهی کرد گفت بشیر حسین مادر نداره یاصاحب الزمان دلت اماده هست برات بخونم دلتو ببر اون لحظه ای که صدای ابی عبدالله بلند شد گفت عباسم نیزه زار امده ام یا تو پر از نیزه شدی یه جمله ای رو میخوام تصور کنی الله اکبر از ادب این بزرگوار از ادب بی بی از ادب مولا ابالفضل،، اگر شد ابالفضل از سر ادب شد تا اومد بالا بدن ابالفضل ببینم حقشو ادا میکنی یا نه ابی عبدالله یه نگاهی کرد دید بدون دست رو زمین افتاده داره دست و پا میزنه بگم یا نه گفت داداش دست ندارم تکیه بدم از جا بلند شم تو از راه رسیدی داداش ناله ات میرسه کربلا یا نه پناه حرم ،،کجا میخوای بری بگو ،،برادرم بدرقه راه تو چشمای ترم ،، اهسته تر برو داداش مضطرم هیچ جا ابی عبدالله دست به کمر نگرفت، اما وقتی از کنار بدن ابالفضل بلند شد دیدن مولا دست به کمر گرفته،، میگه کمرم شکست میدونی چرااا اخه یه نامردی صداشو بلند کرد حالا حمله کنید دیگه ابالفضل نداره یا صاحب الزمان این دوخط رو شاید بعضی ها بلد باشید، ناله شو شما بزنید خیلی شاعرش جانسوز گفته گفته سر عباس تا سر نی رفت سادات منو ببخشن سر عباس تا سر نی رفت خیمه ها گر گرفت بلوا شد همه ناموس داریم تا که فهمید بی علمدار شده ایم سر یه گوشواره دعوا شد یا حسین .....
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلایی وحید شکری
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                         🔹 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. 🔹 دیده بگشا و ببین زینبت آمد مادر زینب خسته و جان بر لبت آمد مادر از سفر قافله‌ی نور دو عینت برگشت زینبت با خبرِ داغ حسینت برگشت یاد داری که از این شهر که خواهر می‌رفت تک و تنها که نه ،با چند برادر می‌رفت یاد داری که عزیز تو چه احساسی داشت وقت رفتن به برش قاسم و عباسی داشت یاد داری که چگونه من از اینجا رفتم؟ با حسین و علیِ‌اکبرِ لیلا رفتم بین این قافله مادر ،علی اصغر بود شش برادر به خدا دور و بر خواهر بود ولی اکنون چه ز گلزار مدینه مانده؟ چند تا بانوی دلخون و حزینه مانده مردها هیچ ،ز زنها هم اگر می‌پرسی فقط این زینب و لیلا و سکینه مانده نوه‌ات گوشه‌ی ویرانه‌ی غربت جا ماند سر ِخاک پسرت نیز عروست جا ماند باوفا ماند که در کرب و بلا گریه کند یک دل سیر برای شهدا گریه کند ولی اکنون منم و شرح فراق و دردم دیگر از جان و جهان بعد حسین دلسردم آه…مادر چه قدَر حرف برایت دارم بنِگر با چه قَدَر خاطره بر می‌گردم جای سوغات سفر ،موی سفید و دلِ خون… …با تن نیلی و این قدّ کمان آوردم ساقه‌ی این گل یاس تو زمانی خم شد که ز سر سایه‌ی آن سروِ روانم کم شد کربلا بود و تنش بی‌سر و عریان افتاد جای تشییع ، ه زیر سمِ اسبان افتاد باد می‌آمد و می‌خورد به گلبرگ تنش پخش می‌شد همه سمتی قطعات بدنش پنجه‌ی گرگ چنان زخم به رویش انداخت که ندیدم اثر از یوسف و از پیرهنش سه شب و روز رها بود به خاک صحرا غسلش از خون گلو ریگِ بیابان کفنش خواستم تا بنِشینم به برش در گودال اشک ریزم به گل تشنه و پرپر شدنش خواستم تا بنِشینم به برش ،بوسه دهم به رگِ حنجر خونین و به اعضای تنش ولی افسوس که گودال پر از غوغا شد بین کعب نی و سیلی سر ِمن دعوا شد روی نیزه سر محبوب خدا را بردند کو به کو پشت سرش ما اسرا را بردند سرِ او را که ز تن برده و دورش کردند میهمان شب جانسوز تنورش کردند چه بگویم که سرِ یار کجا جای گرفت عوض دامن من طشت طلا جای گرفت چه قَدَر سنگ به پیشانی و لبهایش خورد چه قَدَر چوب به دندان سَنایایش خورد روی نی وقت تلاوت که لبش وا می‌شد نوک سرنیزه هم از حنجره پیدا می‌شد کاش می‌شد که نشان داد کبودی‌‌ها را تا که معلوم کنم ظلم یهودی‌ها را خوب که جانب ما سنگ پرانی کردند تازه گرد آمده و چشم چرانی کردند کوفه گرچه صدقه لقمه‌ی نان می‌دادند در عوض شام ز طعنه دِقِمان می‌دادند خارجی‌زاده صدا کرده و مارا مردُم کوچه کوچه همه با دست نشان می‌دادند غارتیها به اهالی لب بام رسید گوئیا جایزه بر سنگ ‌زنان می‌دادند تا بیُفتند رئوس شهدا مخصوصاً نیزه‌ها را همگی تُند تکان می‌دادند  پسرت را اگر از تیغ و سنانها کُشتند آخ مادر ،که مرا زخم زبانها کُشتند علی صالحی
🔹 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. 🔹 مدینه می طلبد با برادرم باشم چه خوب بود که همراه مادرم باشم مدینه ! زینب مظلومه بی حسین آمد روا نبود که من بی برادرم باشم رسد بگوش ، صدای تلاوت حسنم دلا بکوش که همدرد باورم باشم فضای شهر بدون حسین تاریک است نشد به سایۀ خورشید انورم باشم مدینه ! جای تو خالی چه کربلایی بود چگونه روای سالار بی سرم باشم مدینه ! زینب زهرا کجا و بی یاری ز بی کسی است که سالار لشگرم باشم بغیر پیرهن پاره ارمغانی نیست چه تحفه ایست ، که مدیون مادرم باشم هزار شکر که ما را اسیر دید خدا همانکه خواست نگهدار معجرم باشم مدینه ! دست مرا کوفه بست ، منزلها گمان نداشت چنین یار رهبرم باشم ز بس بحال پریشان و خسته خندیدند هنوز غمزدۀ حال مضطرم باشم مدینه ! باغ و بهارم خزان شده یکجا منم که شاهد گلهای پرپرم باشم مدینه ! زیور و خلخال دختران کَندَند چگونه راویِ غمهای دیگرم باشم مدینه ! امّ بنین را بگو مدد بدهد که سوگوار امیر دلاورم باشم خبر کنید به دیدار ، امّ لیلا را که داغدار تنِ چاک اکبرم باشم رباب را ننشانید زیر سایه که گفت : تمام عمر عزادار همسرم باشم مرا بدیدنِ گهواره هیچ حاجت نیست که فکر غارت گهوار اصغرم باشم رها کنید اهالی ! که تا سحر ، امشب به گریه معتکفِ جدّ اطهرم باشم دلم هوای مناجات دلبرم کرده کجاست قاری زینب که محترم باشم به قبر مخفی مادر گریز باید زد که نوحه خوان حریم پیمبرم باشم دعا کنید گرفتار فتنه گر نشوید که من اسیر همین خصم کافرم باشم محمود ژولیده
🔹 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. 🔹 آمدم از سفر ،مدینه سلام خسته و خون جگر مدینه سلام با شکوه و جلال رفتم من دیده ای با چه حال رفتم من وقت رفتن غرورِ من دیدی آن شکوهِ عبورِ من دیدی محملم پرده داشت یادت هست؟ جای دستی نداشت یادت هست ثروت عالمین بود مرا دلبری چون حسین بود مرا دستِ عباس پرده دارم بود علی اکبرم کنارم بود هر زنی یک نفر مُلازم داشت نجمه مه پاره ای چو قاسم داشت کاروان آیه های کوثر داشت روی دامان رباب اصغر داشت حال بنگر غریب و سرگشته کاروان را چنین که برگشته با غمِ عالمین آمده ام کن نظر بی حسین آمده ام ای مدینه خمیده برگشتم زار و محنت کشیده بر گشتم با رسولِ خدا سخن دارم بر سرِ دست پیرهن دارم دل من شاکی است یا جدّاه چادرم خاکی است یا جدّاه سو ندارد ز گریه چشمانم پینه بسته ببین به دستانم خاطرت هست ناله ها کردم دست در سر تو را صدا کردم از حرم سویِ او دویدم من هر چه نادیدنیست دیدم من من غروبی پر از بلا دیدم شاه را زیر دست و پا دیدم آن چه را کس ندیده من دیدم صحنۀ دست و پا زدن دیدم خنجری کُند و حنجری دیدم تَه گودال پیکری دیدم آه جَدّاه امان ز صوتِ حزین جملۀ آخرم به اُمّ بنین پسرت تکیه گاه زینب بود مرد بود و سپاه زینب بود پسر تو ز زین اسب افتاد ضربه هایِ عمود کار دستش داد او زمین خورده و بلند نشد سرِ او روی نیزه بند نشد قاسم نعمتی