eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.9هزار دنبال‌کننده
50 عکس
42 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
PTT-20220216-WA0344.opus
265.6K
بنام خدا زینبم من آمدم در کربلا غوغا کنم آمدم این دشت را با اشک‌خود دریا کنم داغ هجرانت فکنده شعله بر جانم أخا رخصتی ده تا دمی منزل در این مأوا کنم چه بلاها که ندیدم کو به کو تا کربلا آمدم راز دلم را بر تو من افشا کنم من‌ ز نامردان گرفتم جامهٔ صد پاره ای آمدم این جامه را بر تو أخا اهدا کنم جان به لب گشتم به جان مادرم زهرا حسین آمدم تا در برت آرامشی پیدا کنم دیدم آندم که رقیه همچو گل پژمرد ومرد آمدم صحبت از آن نیلوفر رعنا کنم همچو زهرا مادرم از ضرب سیلی جان سپرد آمدم بر غصه وآلام او ایما کنم خود مزارش کندم و خود هم نهادم بر مزار تا نفس دارم به یادش آه و واویلا کنم معجرم بر اوکفن شد در دیار شوم شام غصه ای دارم به دل از گفتنش پروا کنم شد لبالب کاسهٔ صبرم به شام پر بلا آمدم در این سرا بزم عزا برپا کنم شد بهار عمر من بعد از علی اکبر خزان دوست دارم در کنارت مرگ را پیدا کنم مُردم آندم که ابوفاضل نیامد از فرات آمدم تا در برت صحبت از آن سقا کنم می‌رسد بر گوشم اکنون هم ندای اصغرت آمدم تا صحبت از آن طفل مه سیما کنم یا حسین من تا قیامت دل غمین قاسمم آمدم تا یادی از قاسم در این صحرا کنم 🖊شعر:مسلم فرتوت┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
PTT-20220216-WA0344.opus
265.6K
بنام خدا زینبم من آمدم در کربلا غوغا کنم آمدم این دشت را با اشک‌خود دریا کنم داغ هجرانت فکنده شعله بر جانم أخا رخصتی ده تا دمی منزل در این مأوا کنم چه بلاها که ندیدم کو به کو تا کربلا آمدم راز دلم را بر تو من افشا کنم من‌ ز نامردان گرفتم جامهٔ صد پاره ای آمدم این جامه را بر تو أخا اهدا کنم جان به لب گشتم به جان مادرم زهرا حسین آمدم تا در برت آرامشی پیدا کنم دیدم آندم که رقیه همچو گل پژمرد ومرد آمدم صحبت از آن نیلوفر رعنا کنم همچو زهرا مادرم از ضرب سیلی جان سپرد آمدم بر غصه وآلام او ایما کنم خود مزارش کندم و خود هم نهادم بر مزار تا نفس دارم به یادش آه و واویلا کنم معجرم بر اوکفن شد در دیار شوم شام غصه ای دارم به دل از گفتنش پروا کنم شد لبالب کاسهٔ صبرم به شام پر بلا آمدم در این سرا بزم عزا برپا کنم شد بهار عمر من بعد از علی اکبر خزان دوست دارم در کنارت مرگ را پیدا کنم مُردم آندم که ابوفاضل نیامد از فرات آمدم تا در برت صحبت از آن سقا کنم می‌رسد بر گوشم اکنون هم ندای اصغرت آمدم تا صحبت از آن طفل مه سیما کنم یا حسین من تا قیامت دل غمین قاسمم آمدم تا یادی از قاسم در این صحرا کنم 🖊شعر:مسلم فرتوت