eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
53 عکس
42 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸آمدنِ صفیّه، خواهر حمزه، بر بالین پیکر مُثله شده برادرش ... در نقل‌ها آمده است: 🥀 صفيّه، خواهر حمزه، خود را به اُحُد رسانيد تا پيكر برادرش را ببيند، چون خبر به رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رسيد، به پسر صفیّه دستور داد: 📋 أَلْقِها فأرجِعْها، لا تَرى ما بِأَخيها ▪️برو و مادرت را برگردان تا برادرش را با اين وضع نبيند. 📚سيره ابن هشام، ج۳، ص۴۱ ✍ این ز یک خواهر و از خواهر دیگر بشنو... 📜 إنَّ زينبَ لَمَّا عَلِمَتْ بِالْوَقْعَةِ، خَرَّتْ مَغشِيّاً عَلَيْها، ▪️وقتی‌که دیگر کار از کار گذشت، زینب کبری علیهاالسلام در بین خیمه از هوش رفت. 📜 فَلَمّا أفَاقَتْ مِنْ غَشْيَتِها رَكَضَتْ نَحْوَ الْمَعرِكَةِ، ▪️وقتی‌که به هوش آمد، خرامان‌حالت به سمت گودال قتلگاه شروع به دویدن کرد. 📜 و هِيَ تارَةً تَعثُرُ بِأذْيالِها، وَ تارَةً تَسْقُطُ عَلىٰ وَجهِها، مِنْ عَظَمِ دَهْشَتِها، حَتّىٰ انْتَهَتْ إلىٰ الْمَعرِكَةِ. ▪️گاهی چادرش زیر پایش گیر میکرد و به زمین می‌خورد و گاهی از شدت مصیبت با صورت به زمین می‌افتاد تا اینکه به گودال قتلگاه رسید. 📜فَجَعَلَتْ تَنظُرُ يَمينَاً و شِمالَاً، فَرَأَتْ أخاهَا الْحُسينِ عليه السّلامُ عَلىٰ وَجهِ الْأَرضِ، ▪️در بین گودال گشت و گشت تا اینکه در آخر یک جسدی شبیه برادرش را دید که بر روی خاک افتاده بود. 📜 و الدَّمُ يَسيلُ مِنْ جِراحاتِهِ كَالْميزابِ، فَطَرَحَتْ نَفسَها عَلىٰ جَسَدِهِ الشَّريفِ، وَ جَعَلَتْ تَقولُ: ▪️خون مثل ناودان از جراحات آن بدن جاری بود،زینب کبری علیهاالسلام خود را بر روی آن پیکر قطعه قطعه انداخت. 🥀 تشخیص و باورش سخت بود که پیکر برادرش حسین علیه‌السلام را اینگونه ببیند، لذا ناله‌اش به فریاد بلند شد و گفت: 📜 أ أنتَ الْحسينُ أخي؟ أ أنتَ أبنُ اُمّي؟ ▪️تو حسین برادر منی؟ تو پسر مادر منی؟ 📜 أ أنتَ نورُ بَصَري؟ أ أنتَ مُهجَةُ قلبي؟ ▪️تو همان نور چشم منی؟ تو همان پاره قلب منی؟ 📜 أ أنتَ حُمانا؟ أ أنتَ رَجانا؟ أ أنتَ كَهفُنا؟ أ أنتَ عِمادُنا؟ ▪️تو همان حامی‌ما، امید ما، پناه و تکیه‌گاه مایی؟ 📜أ أنتَ ابنُ محمّدِ الْمُصطَفَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ عليِّ الْمُرتَضَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ فاطِمَةَ الزَّهرَاءِ؟ ▪️تو پسر محمد مصطفایی؟ تو پسر علی مرتضایی؟ تو پسر فاطمه زهرایی؟ 📚معالی السبطین ج۲ ص۳۹ 📝 تو همین ظهر، خداحافظی از من کردی دَم مغرب نشده، رَمل بیابان شده‌ای ... 🗓 زبان‌حال‌صفیه (خواهر حضرت) گمان نمی‌کنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی‌کنم این تکه‌های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدنِ کیست این چنین شده است؟! اگر خدای نکرده برادرم باشد...! چرا عبای پیمبر نمی‌گذارد تا دوباره روشنی دیده‌ی ترم باشد؟ فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: کنار کشته‌ی گودال مو پریشان گفت: گمان نمی‌کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد تو را خدا بگذارید بوسه‌اش بزنم که قول می‌دهم این بارِ آخرم باشد کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟! بد است بی‌کفن این مرد محترم باشد برای آن که روی پیکرش بیاندازم نمی‌شود بگذارید معجرم باشد؟
🩸رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، بعد از سال‌ها نیز، طاقت نداشت قاتل حضرت حمزه علیه‌السلام را ببیند... در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقتی‌که، «وحشی»، بعد از گذشت سال‌ها از جنگ أحُد، اسلام(ظاهری) آورد، به محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آمد و حضرت از او پرسیدند: آیا «وحشی» تو هستی؟ او گفت: آری. حضرت فرمودند: 📋 أخبِرنِی کیفَ قَتَلتَ عَمّی؟ ▪️به من بگو که چگونه عمویم حمزه را کشتی؟ 🥀 او ماجرای شهادت و مُثله‌شدن حمزه علیه‌السلام را شرح داد و حضرت گریستند و از آنجا که «رحمة‌للعالمین‌»اند، او را بخشیدند؛ اما در آخر به او فرمودند: 📋 غَیِّبْ وَجهَک عَنّی! ▪️فقط جایی برو که دیگر رویَت را نبینم. 📚سفینه البحار ج۷ ص۴۲۰ ✍ آه یا رسول الله! حتی بعد از گذشت سال‌ها، طاقت دیدن روی قاتل عمویتان را نداشتید... اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن بانوی مخدّره‌ای که وقتی غروب روز یازدهم، از کنار قتلگاه او را عبور دادند،رو به سمت مدینه نمود و شما را خطاب کرد و فرمود: 📜 يا رسولَ اللّه! هٰذا حُسينُ الّذي قَبّلْتَهُ و ألصَقتَ صَدرَكَ عَلَى صَدرِه و تَلثِمُ نَحرَه ▪️اى رسول خدا! اين حسين همان است كه او را مى‌بوسيدى و سينه مباركت را بر سينه شريفش مى‌چسباندى و گلوگاه مباركش را مى‌بوسيدى. 📜يا جدّاه! نَحنُ أهلُ بيتُك بالذُّلِّ و الهَوان في دارِ غُربة و في أَسرِ كَفَرةٍ و فَجَرة ▪️اى جدّ بزرگوار ما! ما اهل بيت توايم كه اين گونه در دار غربت گرفتار ذلّت و خواری شدیم و هر کافر و فاجری دور تا دور ما را گرفته است... 📚ناسخ التواریخ،حضرت زینب‌کبری علیهاالسلام، ص۵۴۰ 📝 تو کس و کار منی، شمر جلودار شده با سرَت راهنمای من و طفلان شده‌ای ...
🔹لذت دیدار🔹 هر که راه گفتگو در پردۀ اسرار یافت چون کلیم از «لَن تَرانی» لذت دیدار یافت.. از بلند و پست عالم شکوه کافرنعمتی‌ست تیغ، این همواری از سوهان ناهموار یافت گر سبک‌سازی چو شبنم از علایق خویش را می‌توان در پیشگاه خاطر گل، بار یافت گاه در آغوش گل، گه در کنار آفتاب شبنمی بنگر چه‌ها از دیدۀ بیدار یافت.. صیقل آیینۀ گردون صفای خاطر است می‌شود تاریک عالم، سینه چون زنگار یافت هر چه از عمر گرامی صرف در غفلت شود می‌توان یک صبحدم در ملک استغفار یافت.. 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
مدّاح يعنى روضه‌خوان آل عصمت مدّاح يعنى اين چنين تقديرو قسمت مدّاح يعنى آبروى آل طاها(ع) مدّاح يعنى بلبل گل‌هاى زهرا(س) مدّاح يعنى پیرو قرآن ناطق مدّاح يعنى رهرو آيين صادق(ع) مدّاح يعنى بى تكبر، بى ريايی مدّاح يعنى بندۀ قرب الهى مدّاح يعنى لب به غيبت وانكردن مدّاح يعنى با كسى بد تا نكردن مدّاح يعنى پيرو خط ولايت مدّاح يعنى سعى و كوشش در سعادت مدّاح یعنی عیب کار خویش دیدن یعنی خدا را در کنار خویش دیدن مدّاح یعنی عارف و وارسته بودن تنها به اولاد علی(ع) دلبسته بودن مدّاح يعنى همچو ميثم سرافرازى مدّاح یعنی از تملــّق، بـى‌نيـــازى سراینده:؟؟؟ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
وصیت.mp3
7.92M
وصیت من اینه... لحظه ی جون دادنم همه بگید یا حسین همه بگید ای خدا حساب این بنده رو فقط بزار با حسین لحظه ی مرگم حتما به رسم عهد و وفا سَرم رو برگردونید سوی کرب و بلا دستمو بر سینه بگذارید از ادب همه بگویید سلام حسین شَهِ تشنه لب حسین حسین یا حسین... حسین حسین یا حسین... وقت کفن پوشی اَم نوحه سرایی کنید یاد عزای حسین کنار تابوت من بپا کنید روضه یِ گریه ی برای حسین گریه کنید و به اَشک حسابی پاکم کنید به احترام حسین حلال و خاکم کنید لحد رو بگذارید به ذکر مولا حسین زیر خاکم کنید همه بگید یا حسین حسین حسین یا حسین... حسین حسین یا حسین... در شب اول قبرم آن دو ملک می بویند سینه ی این نوکر را به یک دگر می گویند حسین این جا بوده قبل از آمدن ما... این دلِ عاشق دارد عاشق روی حسین بوی گُل می دهد گرفته بوی حسین وقت گرفتاری... می گویم هر نفس... عزیز زهرا بیا... حسین به دادم برس... حسین به دادم برس... حسین به دادم برس... (دلسوخته) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
یا سيد الکریم 🏴 شمس عالمتاب ما یا حضرت عبدالعظیم«ع» نور قلب مرتضی یا حضرت عبدالعظیم«ع» شهر ری را با حضور خود منور کرده ای بر وجودت مرحبا یا حضرت عبدالعظیم«ع» میزند طعنه به جنت آن ضریح قدسی و آن حریم کبریا یا حضرت عبدالعظیم«ع» سنگ فرش صحنتان چون شهپر بال ملک میدهد جان را صفا یا حضرت عبدالعظیم مدح تو گویند دائم قدسیان آسمان هرزمان و هر کجا یا حضرت عبدالعظیم«ع» می رباید مرقد و گلدسته‌ها و گنبدت قلب هر بیننده را یا حضرت عبدالعظیم«ع» من چه گویم نزدتان وقتی که صد حاتم بود بر سر خوانت گدا یا حضرت عبدالعظیم«ع» حضرت موسی و عیسی مفتخر زانکه بُدند سائل جد شما یا حضرت عبدالعظیم«ع» تو عظیم ابن العظیمی ای کریم ابن الکریم مثل جدت مجتبی یاحضرت عبدالعظیم«ع» ثبت گردد در ثواب زائر قبرشما یک ثواب کربلا یا حضرت عبدالعظیم«ع» مبتلای مبتلایم دردمندم ای شها درد من را کن دوا یا حضرت عبدالعظیم«ع» پس کرم بنما تفضل کن شوم با دستتان زایر خون خدا یا حضرت عبدالعظیم«ع» مجیدمرادزاده ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
488.9K
سبک زمینه وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و حمزه سیدالشهدا(ع) بند اول🏴 کی دیده کسی که با گدا میسازه کی دیده کسی رو که بنده نوازه دست خالی نمیره از پیش اون چون در خونش همیشه رو گدا بازه چقد عزیزه/آقایی که یه عمره سیدالکریمه چقد عزیزه/کسی که ماها میشناسیم از قدیمه قبله ی تهران/زیارتش درست شبیه کربلائه قبله ی تهران/زیارتش دوای درد دل مائه (یا سید الکریم،دست ما رو بگیر) بند دوم🏴🏴 کی دیده خواهری رو که غصه داره ببینه برادر و که سر نداره امون از غصه و درد بی نهایت خواهری ببینه غصه و مصیبت با حال مضطر/صفیه اومده با اشک و دیده ی تر با حال مضطر/اومده بالای سر نعش برادر درسته داغش/قد یه دنیا بود و خیلی بی کرونه کسی نگفت که/خواهرش و کتک زدن با تازیونه (آه و واویلا،آه و واویلا) بند سوم🏴🏴🏴 زینب و غصه و درد بی برادر غارت خیمه و گوشواره و معجر زینبی که بی حسین نداره طاقت حالا تنها داره میره به اسارت چقد غریبه/میبینه پیکر حسین روی زمینه نیزه و شمشیر/کفن برای پیکرش فقط همینه داره میبینه/یه جای سالم توی پیکرش نمونده با گریه داره/برای غربت حسین روضه میخونه (غریب مادر،یا ابا عبدالله) به قلم: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
1_3508651683.mp3
1.51M
نوآهنگ| زیر بارون 🌨 زیر بارون، توی رویا ✨ یه سه شنبه، شب زیبا 🛣 یه مسیر و قدمی سبز 🕌 ته جاده، حرمی سبز 🤲 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَجَ 🤲 ⚡️بحق فاطمه سلام الله علیها⚡️ 💚 علیه‌السلام 💫 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
☀️ شنبه: شمسی: سه شنبه - ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ میلادی: Tuesday - 23 April 2024 قمری: الثلاثاء، 14 شوال 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليه السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹مرگ عبدالملک بن مروان، 86ه-ق 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ▪️11 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام ▪️16 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت ▪️26 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام ▪️45 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
|⇦•الگوی اهل سرّ ویقین.. وتوسل ویژهٔ شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی 🏴🏴🏴 هم يکه تاز عرصه ی جنگ و نبردها هم آشناي بي کسي اهل دردها هنگام رزم و حادثه مردي دلير بود خورشيد آسماني و روشن ضمير بود شب هاي مکه شاهد جود و کرامتش گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش او صاحب تمام صفات حميده بود دل را به نور حضرت حق پروريده بود الگوي اهل سرّ و يقين بود طاعتش يعني زبانزد همه مي شد عبادتش در آسمان مکه ی دلها ستاره بود بر قلبه اي خسته اميدي دوباره بود *جناب حمزه طبق عادت رفته بود شکار ابوجهل فرصت رو مغتنم شمرد به پیامبر ناسزا گفت. وقتی جناب حمزه برگشت یکی از زنهای مکه آمد گفت نبودی ابوجهل به برادر زاده ات فحش داد.رفت مسجدالحرام بالاسر این ملعون وایستاد. کمانش رو‌ چنان بر سر این ملعون زد که کمان شکست. التماس کرد، لباس حمزه رو‌گرفت گفت: تو رو‌خدامن اشتباه کردم ... فرمود: من بر دین برادر زاده ام..یکبار دیگه اگه جرأت داری این کار و بکن.. * * آمدن شکمبه شتر برداشتن سر پیغمبر ریختن. پیغمبر خیلی ناراحت شد..آمد خدمت ابوطالب فرمود:عمو!حَسب من در بین شما چگونه است ..ابوطالب حرفی نزد به حمزه اشاره کرد بلند شو برادر! رفتن داخل مسجدالحرام گفت برید اون شکمبه ی شتر رو بیارید.همه اشون رو نشوند به حمزه فرمود:دونه دونه سر وصورت اینا رو‌ چرب کن. حمزه مقابل اینها ایستاده بود دونه دونه سیبلای اینارو با شکمبه ی شتر چرب می کرد. بعد ابوطالب عرضه داشت..ای رسول خدا حَسب تو بین‌ ما اینجوریه..تا زمانی که جناب حمزه زنده بود پشت پیغمبراکرم به حمایت اون گرم بود. و وقتی هم ایمان آورد در منابع تاریخی هست خدا اسلام‌ و مومنین رو به او عزّت داد. تطمیع ها و پیشنهادهای به تو زن‌ خوب میدیم‌ مال میدیم بعد اسلام آوردن حمزه است..و وقتی به شهادت رسید پیغمبر یک‌ حامی بزرگ رو از دست داد..وگریه می کرد در منابع تاریخی اهل سنت هم هست هیچ وقت مثل اون روز پیغمبر را گریان ندیدیم..پیغمبر چنان شدید برای جناب حمزه گریه می کرد..خیلی براش سخت گذشت...* بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار شد آسمان روشن آن روز تارِ تار آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ريخت از آسمان و خاک زمين خونِ تازه ريخت حمزه در آن ميانه که گرم قتال شد کم کم براي حمله ی‌ دشمن مجال شد آنقدر روبهان به شکارش کمين زدند تا نيزه اي به سينه ی آن نازنين زدند حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست خورشيد چشمهاي رئوفش به خون نشست لبريز زخم بود و جراحت دل نبي از دست رفته بود همه حاصل نبي ميدان خروش ناله ی‌ وا غربتا گرفت عالم براي غربت حمزه عزا گرفت جانم فداي پيکر پاک و مطهرش جانم فداي زخم فراوان پيکرش اما هنوز غربت آن روز مانده بود داغي عظيم بر دل عالم نشانده بود خواهر کنار جسم برادر رسيد و بعد آهي ز داغ لاله ی پرپر کشيد و بعد پيمانه هاي صبر دل او که جوش رفت آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت آري دلم گرفته ز اندوه ديگري دارم دوباره ماتم مظلومه خواهري زينب غروب واقعه را غرق خون که ديد از خيمه تا حوالي گودال مي دويد ناگاه ديد در دل گودال قتلگاه درخون تپيده پيکر سردار بي سپاه پس با زبان پُر گله آن بضعه ی‌ بتول رو کرد بر مدينه که يا أيها الرسول اين کشته ی‌ فتاده به هامون حسين توست اين صيد دست و پا زده در خون حسين توست : يوسف رحيمی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
ShahadatHazratHamze1401[01].mp3
19.93M
|⇦•الگوی اهل سرّ و یقین..... وتوسل ویژهٔ شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ میثم‌مطیعی 🏴🏴🏴 حَمزة بن عَبدالمُطَّلِب، ملقب به اسدالله، اسد رسول الله و سید الشهداء،عموی پیامبر اکرم(ص) و از شهدای اُحُد است. حمزه از حامیان مهم دعوت پیامبر اکرم(ص) بود و گفته‌اند که او حتی در زمانی که هنوزمسلمان نشده بود، از پیامبر(ص) در مقابل آزار مشرکان حمایت می‌کرد. وی از بزرگان قریش بود و از این رو، با مسلمان شدنش، از میزان آزار قریش نسبت به پیامبر(ص) کاسته شد. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•حمزه‌ که‌ جانِ عالم.. و توسل ویژهٔ شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری 🏴🏴🏴 حمزه که جان عالَم و آدم فداي او لب باز مي کنم که بگويم رثاي او ... مردي که در شجاعت و هيبت نمونه بود در غيرت و شُکوه و شهامت نمونه بود شيرِ خدا و شير نبي فارسَ العرب در انتهاي جاده یِ مردانگي ، ادب هم يکه تاز عرصه یِ جنگ و نبردها هم آشناي بي کسيِ اهل دردها هنگام رزم و حادثه مردي دلير بود خورشيد آسماني و روشن ضمير بود شب هاي مکه شاهد جود و کرامتش گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش او صاحبِ تمام صفات حميده بود دل را به نور حضرت حق پروريده بود الگوي اهلِ سرّ و يقين بود طاعتش يعني زبانزد همه مي شد عبادتش در آسمان مکه ی دلها ستاره بود بر قلبهاي خسته اميدي دوباره بود بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار شد آسمان روشن آن روز تارِ تار آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ريخت از آسمان و خاک زمين خون تازه ريخت حمزه در آن ميانه که گرم قتال شد کم کم براي حمله ی‌ دشمن مَجال شد آنقدر روبهان به شکارش کمين زدند تا نيزه اي به سينه ی آن نازنين زدند حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست خورشيد چشمهايِ رئوفش به خون نشست لبريز زخم بود و جراحت دل نبي از دست رفته بود همه حاصل نبي ميدان خروشِ ناله ی‌ واويلتا گرفت عالم براي غربت حمزه عزا گرفت جانم فدايِ پيکر پاک و مطهرش جانم فدايِ زخم فراوان پيکرش اما هنوز غربت آن روز مانده بود داغي عظيم بر دل عالم نشانده بود خواهر کنار جسم برادر رسيد و بعد آهي ز داغ لاله ی پرپر کشيد و بعد پيمانه هاي صبر دل او که جوش رفت آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت آري ، دلم گرفته ز اندوه ديگري دارم دوباره ماتم مظلومه خواهري زينب غروب واقعه را غرق خون که ديد از خيمه تا حوالي گودال مي دويد ... *تا پیغمبر بالای سر پیمر حمزه رسید امیرالمومنین پیغمبر رو‌مطلع کرد آقاجان!صفیه خانوم‌ خبر رو شنیده داره میاد سمت پیکر برادرش..گفت علی جان! هرکاری میتونی بکن.. اما خواهر نباید پیکر برادرش رو اینجوری ببینه. رسم همینه اکه پیکر برادری پاره پاره باشه خواهر نباید بالا سر بدن بیاد..با هر زوری شد صفیه خانوم اومد بالای پیکر، تا پیکر و دید شروع کرد روضه خوندن‌....* گمان نمی‌کنم این روحِ پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی‌کنم این تکه‌های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟ اگر خدای نکرده برادرم باشد! چرا عبای پیمبر نمی‌گذارد تا دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟ فدای خواهر مظلومه‌ای که نالان گفت : کنار کشتۀ گودال، مو پریشان گفت : گمان نمی‌کنم این زیر نیزه افتاده حسینِ فاطمه، یعنی برادرم باشد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
5. حضرت حمزه ع.mp3
8.84M
|⇦• حمزه که جان‌ِ عالم ..... و توسل ویژهٔ شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری 🏴🏴🏴 ابن سعد درباره او می نویسد: «او مردی میان قامت بود؛ نه بسیار بلند قد و نه کوتاه». حمزه در میان جوانان قریش در دلاوری و ارجمندی بی نظیر و در راست قامتی، آزادمنشی و ظلم ستیزی سرآمد همگان بود. حمزه در عین زیبایی اندام در درون سینه اش قلبی تپنده از شهامت و سلحشوری داشت. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
. یا سید الکریم به هرکه می نگری ذکر ربنا دارد دراین حریم وفا، یا الهنا دارد قنوت عشق دراین جا چقدردیدنی است دراین محیط نفس، عطر ربنا دارد صفا و مروه ندارد صفای این جارا توکعبه ای و حرمخانه ات صفا دارد تو از قبیله ی عشقی، نواده ی حسنی زیارت حرمت اجر کربلا دارد نسیم صبح سعادت وزد ازاین گلزار به روی بال ، شمیم تو را صبا دارد سزاست گرکه تو عبد العظیم گردیدی که بندگان بزرگی چنین خدا دارد زفیض خدمت درگاه عترت یاسین چقدر خاک تو تأثیر کیمیا دارد تو از سلاله ی نوری و سید الکرمی به پاس جود تو این آستان گدا دارد شمیم ناب احادیث نورتو جاری ست هنوز عطر کلام تو را فضا دارد چراغ مهرتو در هر دلی که روشن گشت رهی زلال به سرچشمه ی بقا دارد نمی رود ز دل اهل معرفت بیرون کسی که قدر وشرافت ز اولیا دارد تومثل آینه ی آفتاب پر نوری که جان شهر ری ازجلوه ات ضیا دارد بده به دست«وفایی» نخ عبایت را که روز حشر بگویند آشنا دارد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
. نذر حسنی علیه السلام درسایه ولایت نام گرامیش اگر عبدالعظیم بود عبد خدای بود و مقامش عظیم بود گر از کرامتش همه کس فیض می برد از نسل خاندان امامی کریم بود عطر حدیث آل رسول از لبش چکید در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود تنها نبود پیک خوش الحان باغ عشق پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود آموخت درس بندگی از اهل بیت نور محبوب پیشگاه خدای علیم بود غیر از خدا نداشت نیازی به هیچ کس در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب دست نوازشی به سر هر یتیم بود گل سیرتان عشق به مدحش سروده اند اخلاق او لطیف تر از هر نسیم بود پیوسته او به منزل مقصود می رسید زیرا صراط زندگی اش مستقیم بود هفتاد و نه بهار ز عمرش گذشت و باز در سایه امید و ولایت مقیم بود در گلشن همیشه بهار حریم او هر گل که دیده ایم به ناز و نعیم بود هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت این بوستان عشق بهشتی شمیم بود پروانه بهشت به دستش دهد خدا هر کس که زائر حرم این کریم بود عبد حقیر اوست "وفایی" اگر چه باز دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
94.1K
سینه زنی وفات حضرت عبدالعظیم حسنی وشهادت حضرت حمزه(ع) ♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️ "دل امّ الائمه شد حزینه امان از این دو سوگ بی قرینه عزای حمزه و عبدالعظیم است شده ری،کربلا،همچون مدینه واویلتا واویلا۲ الا خیر البشر آه و واویلا تو واشک بصر آه و واویلا عموی با وفایت در ره دین شده پاره جگر آه وواویلا واویلتاواویلا۲ صفیه از دلش زد غم زبانه بخواند نوحه های عاشقانه ولی دیگر کسی بر او تسلی نداده با زبان تازیانه واویلتا واویلا۲ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
زندگینامه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) ♣️🍃♣️🍃♣️🍃♣️ "حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام در چهارم ربیع الثانی 173 ه . ق، در شهر مدینه دیده به جهان گشود. حضرت با امام موسی کاظم علیه السلام، امام رضا علیه السلام، امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام هم عصر بود. حضرت عبدالعظیم از خرمن علم و معرفت امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام به خوشه چینی پرداخت و سرانجام حیات پر برکت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام در 15 شوال 252 هجری قمری، در سن 79 سالگی در شهر ری رحلت نمود. 🌺♣️🌺♣️🌺♣️🌺 "با نور تو راه مستقیمی داریم در صحن تو جنةالنعیمی داریم دلتنگ کریم اهل‌بیتیم ولی صد شکر که سَیّدالکریمی داریم 🌸♣️🌸♣️🌸♣️ "یا علی بگذر ز بی پرواییم هر چه هستم، مکتب الزهراییم ما محبان، خادم و خاک دریم حضرت عبدالعظیم را نوکریم 🌸♣️🌸♣️🌸♣️ "ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی» مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی" 🌸♣️🌸♣️🌸♣️ "ای دلنواز, دلبرم ای سیدالکریم مسکین لطف این درم ای سیدالکریم در سر خیال روی تو آب است و دانه ام بر بام تو کبوترم ای سی الکریم
دروصف شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا عموی پیامبراکرم(ص) ♣️🍃♣️🍃♣️🍃♣️ ۱۵شوال درسن ۵۸ یا۶۰ سالگی درسال سوم هجری درجنگ احدبه شهادت رسیدند 🌸♣️🌸♣️🌸♣️ "تکرار صلابت مجدد حمزه ای صف شکن رسول سرمدحمزه آقای شهیدان احد یعنی تو ای یار و مددکار محمد حمزه ♣️♣️♣️♣️♣️♣️ "سردار احد به روی خاک افتاده ای وای که در پیش علی جان داده زخم تنش از ستاره ها افزون است بالای سرش نبی به سوگ استاده ♣️♣️♣️♣️♣️♣️ "تو شیر مردی و شیران اسیر تو از دم یلان کل حجازند حقیر تو نام تو حمزه است و مقامت زبس بلند هرگز ندیده هر دو فلک هم نظیر تو" ♣️♣️♣️♣️♣️♣️ "تا همیشه غمت بر این دلهاست گریه بر تو سفارش طاها ست در مقامت همین بس است نبی گفت حمزه سیدالشهدا ست ♣️🍃♣️🍃♣️🍃♣️🍃
🩸تنِ مطهر حضرت حمزه علیه‌السلام را عریان کردند اما در آخر، کفن شد ... مرحوم شیخ كلينى از امام صادق عليه‌السلام نقل مى‌كند که حضرت فرمودند : 📋 إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله صَلَّى عَلَى حَمْزَةَ وَ كَفَّنَهُ لِأَنَّهُ كَانَ جُرِّدَ ▪️«پيامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بر پیکر حمزه علیه‌السلام نماز خواندند و چون مشركان لباس از تن حمزه برگرفته بودند و پيكرش برهنه بود، دستور دادند بر عمويش كفن بپوشانند و لذا او را درميان نمدى قرار دادند و دفن كردند؛ 📚الکافی،ج۳ ص۲۱۱ 🔖 در نقلی دیگر نیز آمده است: بدن مطهر حضرت حمزه علیه‌السلام را در پارچه‌ای که خواهرش صفیّه آورده بود، کفن کردند؛ چراکه مشرکان او را برهنه کرده بودند. 📚طبقات الکبری،ج۳ ص۱۵۱۶. ✍ آه... یا رسول الله! چه بگوییم!؟ و چگونه گریه کنیم؟! بر آن بدن عریانی که مقاتل نوشته‌اند: 🥀 ... وقتی که امام سجاد "علیه‌السلام" نگاهشان به جراحات بسیار و قطعه قطعه بودنِ اعضاء مقدس سیدالشهداء عَلَيْهِ‌السَّلَام افتاد، رو به طائفه بنی اسد کردند و فرمودند: «حصیری بیاورید تا بدن پدرم را در آن بگذارم!» 🥀 دو دست(از عالم غیب) پیدا شد و آن بدن را گرفت - و آن دو دست رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بود - و آن اعضاء قطعه قطعه شده را بر روی آن بوریا جمع کرد؛ حتی انگشت مبارک آن حضرت را که بَجدَل ملعون قطع کرده بود، دفن نمودند. 📚کبریت الاحمر، بیرجندی ص۴۹۳ 📚سحاب رحمت ص ۶۵۳ 📝 یا حضرت حمزه! عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد عبا رسید به جسمت قبول حرفی نیست ولی خداکند از راه خواهرت نرسد اگر رسید به مقتل دعا کن ان لحظه کسی برای جدا کردن سرت نرسد تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی صدای وا عطشایت به مادرت نرسد تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود خداکند که دگر حرف بوریا نشود به روی حنجرت از زخم بود اثر یانه؟ تونیزه خورده‌ای اصلا زپشت سر یانه؟ به جای دفن،زمانی که بر زمین بودی سوار اسب رسیدند ده نفر یانه؟ تنت به روی زمین مانده است در گودال؟ شدی مقابل خواهر بدون سر یانه؟ عبور کرده‌ای از کوچه یهودی ها زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یانه؟ به غیر شام که در ان نبود هم نفسی  سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی   به شام قافله را با عذاب آوردند برای دست یتیمان طناب آوردند مگرکه طشت زر و چوب خیزران کم بود؟ که بعدچند دقیقه شراب آوردند به روی نیزه سر شیر خواره را عمداً درست پیش نگاه رباب آوردند برای اینکه دلش بیشتر به درد آید مدام روبرویش ظرف آب آوردند به روی نیزه دشمن تمام هستش رفت نه شیر خواره که گهواره هم ز دستش رفت
🩸« آکِلَةَ الأَکبٰادِ » جنگ أحُد و بلایی که بر سر حضرت حمزه علیه‌السلام آورد ... در نقل‌ها آمده است: 🥀 در جنگ أحُد، هند دختر عَتَبه، به «وحشی» وعده‌ای داد و به او گفت: اگر محمّد یا علی و یا حمزه {علیهم‌السلام} را بکشی، آنچه تو را خشنود سازد به تو خواهم داد. وحشی گفت: از پسِ محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر نمی‌آیم، علی (علیه‌السلام) هم مردی دوراندیش و مراقب است، به او هم فکر نمی‌کنم. پس در کمین حمزه نشستم. 🥀 وحشی گوید: دیدم که حمزه به شدت به لشکر حمله می‌کند. از جلوی من رد شد و بر لبه نهری گام نهاد، ولی بر زمین افتاد. آن گاه، نیزه‌ام را برداشتم و پرتاب کردم. نیزه‌ام به پایش خورد و نقش بر زمین شد. 📋 فَأَتَیْتُهُ فَشَقَقْتُ بَطْنَهُ فَأَخَذْتُ کَبِدَهُ وَ جِئْتُ بِهَا إِلَی هِنْدٍ فَقُلْتُ لَهَا هَذِهِ کَبِدُ حَمْزَةَ ▪️من به سراغ او رفتم و شکمش را شکافتم و جگرش را در آوردم و آن را به هند دادم و گفتم: این جگر حمزه است. 🥀 هند ملعونه، آن را در دهان خود گذاشت و جوید. اما خداوند آن را در دهان او مانند استخوان زانو سفت گردانید. به ناچار، آن را از دهان بیرون انداخت. آن گاه، هند بر بالای جسد مطهر حضرت‌ حمزه علیه‌السلام آمد و گوش‌ها و دست و پایش را برید و بدن او را مُثله کرد. 📚 بحارالانوار ج۲۰ ص۵۵ 🔖 به روایت کتاب شریف «کافی» و «تهذیب‌الاحکام» : 📋 هُوَ یَلْعَنُ فِی دُبُرِ کُلِّ مَکْتُوبَةٍ أَرْبَعَةً مِنَ الرِّجَالِ وَ أَرْبَعاً مِنَ النِّسَاءِ 🔹 إمام صادق علیه‌السلام بعد از هر نماز واجب، چهار مرد (اولی،دومی،سومی و معاویه) و چهار زن (دختر اولی،دختر دومی،امّ‌حکم[خواهرمعاویه] و «هند»)، را لعنت می‌کردند... 📚تهذیب الاحکام ج۲ ص۳۲۱ 📚الکافی ج۳‌ ص۳۴۲ ✍ قوّتِ بازوی من بود كه افتاده به خاک همه ی نيروی من بود كه افتاده به خاک اين همان است كه ياریِ ولايت می‌كرد مثلِ يک شير زِ اسلام حمايت می‌كرد ای عمو جان به سرِ پيكرِ تو گريه كنم من به جای پدر و مادرِ تو گريه كنم مثلِ تو هيچ كسی كُشته در اين صحرا نیست به خدا هيچ كسی چون تو شهيد، اینجا نيست چه سرش آمده هر عضوِ تَنَش مُثله شده گوش و بينی و دو دست و دهَنَش مُثله شده فكری امروز به حالِ بَدَنَش بايد كرد شُده با خار و گیاهی كَفَنَش بايد كرد صورتش زود بپوشان كه زِ رَه خواهَرِ او تا رِسد خاک به سَر ريزد بالا سَرِ او خواهرش گر برسد موی پريشان بِكُند دشت را گريه‌ی او شامِ غريبان بِكُند مَگُذاريد صَفيّه برسد تا اينجا مَگُذاريد ببينَد رُخِ خونينَش را لحظه‌ای سخت تر از ماندنِ من اينجا نيست بدنت هست، ولی بَر تنِ تو اَعضا نيست؟ زِرِهَت پاره، كمان و سِپَرَت باقی هست جگرت نيست ولی شُكر، سَرَت باقی هست باز هم شُكر عمو راسِ تو بَر نيزه نرفت باز هم شُكر كه در حَلقِ تو سَرنيزه نرفت نزده بوسه به پاره گلويت خواهرِ تو با صَفيّه كه نزد حرف زِ نيزه سرِ تو ای عمو رأسِ تو در بزمِ شرابی كه نرفت به تماشا سوی هر شهرِ خرابی كه نرفت باز هم شُكر سَرِ پاكَت عَمو چوب نَخورد گاه دندان و گَهی پاره گَلو چوب نَخورد @Maghaatel
🩸جسارت ابوسفیان ملعون به سَر مطهر حضرت حمزه علیه‌السلام... در نقل‌ها آمده است: 🥀 پس از مُثله شدن حضرت حمزه علیه‌السلام، «حُلَيس بن زبّان»، از سران سپاه شرك، ديد كه ابوسفيان با نوك نيزه به شقيقه آن حضرت فشار می‌دهد و می‌گويد: 📋 ذُق يا عُقَق! ▪️بِچِش اى كسى كه از جانب بُت‌ها عاقّ شدى! 🥀 حُليس به او گفت: ببين، عجب كار شرم آورى! كسى كه خود را رئيس قومش می‌داند، با پسر عمويش كه تكه گوشتى بيش نيست، با چه خشونت و تحقير برخورد مى كند! ابوسفيان گفت: 📋 وَيحَك اُكْتُمها عَنّي فَإِنَّها كانَتْ زلّةً ▪️لغزشى بود روى داد، فاش نكن.(۱) ✍ آه آه آه... کاش فقط «یک نفر» با «چوب‌دستی‌اش» به سر مطهر امام حسین علیه‌السلام هم جسارت می‌کرد؛ اما چه کنیم و چگونه گریه کنیم که نوشته‌اند: ➖ وقتی که سر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام را در میان طشتی پیش ابن‌زیاد ملعون گذاشتند، 📜 فَجعَلَ يَنكُثُ ثَناياهُ بِقَضيبٍ بِيدِه، و يَقول: مٰا أحسَنَ ثغرَ أبي عَبداللّه. ▪️با چوب‌دستی‌اش بر دندان‌های مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام میزد و می‌گفت: حسین چه دندان‌های زیبایی دارد...(۲) ➖ کار، به همین‌جا تمام نشد ... چند روز بعد، همین سر مطهر را در پیش روی یزید لعین گذاشتند، 📜 فَدَعا يَزيدُ بِقَضيبٍ خَيزُرانٍ فَجَعَلَ يَنكُثُ بِهِ ثَنايَا الحُسَينِ عليه‌السلام ▪️یزید خواست تا چوب خیزرانش را برایش آوردند و با آن به دندان‌های مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام می‌زد و می‌گفت: 📜 لَقَد كانَ أبو عَبدِاللّه ِحَسَنَ المَنطِقِ! ▪️از این قرار که حسین، خوش سخن بوده است (۳) 📜 کَیفَ رَأَیتَ الضَّربَ یا حُسَینُ؟! ▪️حال، ضربه‌شصتم را چگونه می‌بینی ای حسین!؟(۴) 📚 منابع: (۱)سيره ابن هشام،ج۳، ص۳۷ (۲)شرح الأخبار، ج۳ ص۱۷۰ (۳)الفتوح ج۵ ص۱۲۹ (۴)مقتل الحسين عليهالسلام،المقرّم، ص۴۸۸ 📝 بس کن یزید شعله به هفت آسمان مزن دیگر نمک به زخم دل کودکان مزن از سلسله کبود شده پیکرم ولی زخمم بزن به پیکر و زخم زبان مزن راس بریده گریه به حالِ سه ساله کرد بس کن یزید طعنه به اشک روان مزن این لب، ترک ترک شده و سنگ خورده است ای بی حیا دگر به لبش خیزران مزن بس کن یزید دختر او نیمه جان شده بردار چوب و در برِ این نیمه جان مزن هر جا که رفت سر، پیِ سر مادرش رسید در پیش چشم مادر قامت کمان مزن
🩸فرق گریه‌کنانِ سیدالشهدای «أحُد» با گریه‌کنانِ سیدالشهدای دشتِ نینوا چه بود؟! پيامبرخدا صلى الله عليه و آله، پس از بازگشت از أحُد از كنار خانه‌هاى قبيله «بنى عبدالأشهل» و «بنى‌ظفر» عبور مى‌كرد، صداى بانوان اين دو قبيله را، كه بر شهداى خود مى‌گريستند، شنيد و حالت رقّت به آن حضرت دست داد و گريست و فرمود: 📋ذلكِنْ حَمْزَةَ لا بَواكِىَ لَهُ ▪️ولى عمویم حمزه گريه‌كُنی ندارد. 🥀 چون اين سخن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را به سعدبن معاذ و اُسَيد ابن حُضَير نقل كردند، به بانوان اين دو قبيله دستور دادند، لباس عزا به تن كنند و در كنار خانه پيامبرخدا، بر عموى آن بزرگوار گريه و عزادارى نمايند؛ آنان آمدند و مجلس عزایی برای حضرت حمزه علیه‌السلام تشکیل دادند و مورد دعا و توجه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز قرار گرفتند. 📚سيره ابن هشام، ج۳، ص۴۲ ✍ آه یا رسول‌ الله! این یک مجلس عزا بود که به راحتی نشستند بر عموی شما گریستند ... اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن زنان و بچه‌هایی که وقتی می‌خواستند برای عزیز از دست‌رفته خود، گریه کنند، طبق فرمایش إمام سجاد علیه‌السلام: 📋 إِنْ دَمَعَتْ مِنْ أَحَدِنَا عَیْنٌ قُرِعَ رَأْسُهُ بِالرُّمْحِ ▪️دشمنان با نیزه‌ها به دنبال و اطراف ما بودند! هر گاه چشم یکی از ما گریان می‌شد، با کعب نیزه بر سر او می‌زدند... 📚اقبال الاعمال ص۵٨٣ 📚الفتوح، ج۵ ص٢٣۶ 📝 فقط نه خونجگرم از بی احترامی‌ها نگاه شام, امان از نگاه شامی‌ها شبیه گردن مان، روضه بسته می‌خوانم دو سه شب است نماز نشسته می‌خوانم به روز سنگ و به ما کعب نِی شبانه زدند تنم کبود شده بسکه تازیانه زدند سرت نبود که از روی نیزه‌ها افتاد غرور خسته‌ی من بود زیر پا افتاد یهود را به تماشای ما فرستادند به آل فاطمه از بغض، فحش می‌دادند هر آنچه زخم زبان بود با جگر خوردیم چه قدر لطمه هم از کینه‌ی پدر خوردیم از ازدحام و گذرهای تنگ رد می‌شد حسین , خواهرت از زیر سنگ رد می‌شد مرا ببخش اگر که تن تو جا مانده به دست حرمله پیراهن تو جا مانده به روی نیزه‌ای از گوشواره‌مان چه خبر؟ رباب پیر شد از شیرخواره‌مان چه خبر؟