eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.6هزار دنبال‌کننده
43 عکس
32 ویدیو
116 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
عمو حسین بذار برم به سوی میدون بلا ببین که طاقت ندارم برای دیدن بابا اذنم بده جان عمو تنها شدی آخه عمو شهید شدن گُلای تو علیِ اکبر تو کو ؟ الهی بشه ، صد پاره پیکرم عمو الهی بِرِه ، به نوک نِی سرم عمو ای عمو حسین جان (۴) عموی خوب من حسین از صدر زین افتاده ام شکر خدا جونمو من بخاطر تو داده ام تو میدون بلای عشق نیزه به قلب من نشست سنگ عَدوی پَست تو دیدی که فرقمو شکست ای عمو حسین ، حالا شده وقت عمل شد شهادتم ، شیرین تر از شهد عسل ای عمو حسین جان هستم در انتظار تو عمو بیا ای دلبرم ببین که خیلی غمینم شد لحظه های آخرم یه داغ دیگه ای عمو نشسته روی سینه ام واویلتا که یاد اون خاطره ی مدینه ام میسوزم عمو ، دارم به لب این زمزمه برات بمیرم ، ای مادرم یا فاطمه ای عمو حسین جان
قلب و دلمو آب و گلمو♬♩♫ دارم من اَزَت همه حاصلمو ثارالله♬♩♫ امروز و فردای ما دنیا و عقبای ما فدات♬♩♫ با هر تپش هر نفس از عمق دل میزنم صدات♬♩♫ هرکی فدائیت نشد آقا فدائیت میشم خودم♬♩♫ اصلاً برای همین من گریه کن سینه زن شدم♬♩♫ حـسین وای وای وای حـسین وای وای وای حـسین وای وای وای ♫└└└└└└└└└└└└└└└└└♫ آقای منی مولای منی♬♩♫ تو ضامن کرب و بلای منی ثارالله♬♩♫ خیلی نمیمونه زنده این گدای بی حرم♬♩♫ آقا بَرا چی همه باید برن اما من نَرَم♬♩♫ قلبم شده عاشق و قلبم شده مبتلا حسین♬♩♫ من ساکن هیئت و تو ساکن کربلا حسین♬♩♫ امروز و فردای ما دنیا و عقبای ما فدات♬♩♫ با هر تپش هر نفس از عمق دل میزنم صدات♬♩♫ هرکی فدائیت نشد آقا فدائیت میشم خودم♬♩♫ اصلا برای همین من گریه کن سینه زن شدم♬♩♫ حـسین وای وای وای حـسین وای وای وای حـسین وای وای وای ♫└└└└└└└└└└└└└└└└└♫ عشقم علمه کارِت کرمه♬♩♫ تو دربار تو شدم از خدمه ثارالله♬♩♫ گفتی بی سامون بشم خواستی که مدیون حسین♬♩♫ این تُربتت بود که باعث شد نمازخون بشم حسین♬♩♫ من که یه عمری فقط از تو بزرگی دیدم ببخش♬♩♫ عمریه حاجت میدی عمریه زحمت میدم ببخش♬♩♫ امروز و فردای ما دنیا و عقبای ما فدات♬♩♫ با هر تپش هر نفس از عمق دل میزنم صدات♬♩♫ هرکی فدائیت نشد آقا فدائیت میشم خودم♬♩♫ اصلاً برای همین من گریه کن سینه زن شدم♬♩♫ حـسین وای وای وای حـسین وای وای وای حـسین وای وای وای
شور شد شد نشد میرم کربلا.mp3
6.36M
شد شد نشد میرم کربلا... 🎙کربلایی محمدحسین حدادیان تاریخ مداحی ۱۹تیرماه۱۴۰۳
شور لا حول ولا قوه الا بالله.mp3
6.98M
لاحول ولا قوه الابالله 🎙حاج محمدرضا بذری تاریخ مداحی ۲۰تیرماه۱۴۰۳
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شب ششم محرم(2) حضرت قاسم بن الحسن(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🔸الا ای صاحب قلبم کجایی 🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟ 🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟ 🔸نمی دانم کجای کربلایی اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. ♦️گل من دیده بگشا باغبان آمد برت قاسم ♦️کدامین پنجه ای ،اینگونه کرده پرپرت قاسم ♦️چرا بر زیر دست خود ، سرت را کرده ای پنهان ♦️نی ام قاتل ، عمو هستم به بالای سرت قاسم ♦️پرستوی یتیم مجتبی میسوزم از این غم ♦️که بهر یادگاری هم ، نمانده یک پرت قاسم ♦️چسان بردارمت ای گُل ، ز زیر سُم مرکبها ♦️که چون قلبم هزران پاره گشته پیکرت قاسم ♦️پرستوی یتیم مجتبی می سوزم از این غم ♦️که به یادگاری هم نمانده یک پرت قاسم ♦️به زینب می توان گفت شرح ماجرا اما ♦️نمی دانم چه گویم در جواب مادرت قاسم ⬅️امشب بریم در خانه ابن الکریم... میوه دل امام حسن... 🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی 🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی امشب صاحب عزا... خود امام حسنه... آقای کریم ماست... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... مریض دارم... امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر... امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده... مگه ميشه... برا میوه دلش اشک بریزی... برا قاسمش اشک بریزی... آقا دست خالی برت گردونه... آماده ای بریم کربلا بسم الله... شاید 13 سال بیشتر نداره... اومد کنار ابی عبدالله... صدا زد: 🔸من هوای جبهه دارم ای عمو 🔸غصه های خیمه دارم ای عمو شب عاشورا اومد کنار عموجانش حسین... عرضه داشت آقا... یه سوال دارم... آیا منم فردا شهید میشم یا نه... آیا منم میتونم جانم رو فداتون کنم یا نه... 🔸این دلم احساس غمگینی کند 🔸غربتت درسینه سنگینی کند عزیز دل برادرم...قاسمم... مرگ رو چطور میبینی... صدا زد: احلی من العسل... آقا مرگ برای من از عسل شیرین تره... فرمود عزیز دلم... فردا تو رو به بلای عظیم میکشند... الله اکبر... امان از بلای عظیم... روز عاشورا اومد کنار ابی عبدالله... صدا زد عموجانم حسینم... الان ديگه وقتشه اجازه میدان بدید آقا... دیگه طاقت ندارم... ابی عبدالله چکار کنه... صدا زد قاسمم... عزیز برادرم... چطوری اجازه بدم... آخه تو یادگار حسنمی... تو امانت برادرمی... اصرار کرد... هر طوری بود... اجازه گرفت... رفت به سمت میدان... راوی میگه: یه نوجوانی وارد میدان شد دیدم صورتش مثل ماه پاره میدرخشه... تا وارد میدان شد... شروع کرد به رجز خوندن... چنان با شجاعت رجز میخونه... همه لشکر دشمن متحیر موندن... این آقازاده کیه... آی نانجیبها... اگه منو نمیشناسید بدانید... من فرزند قهرمان جنگ جملم... من فرزند حسن بن علیم... 🔸آیینه ی مرد جمل آمد به میدان 🔸یک شیردل مانند یل آمد به میدان جنگ نمایانی کرد... خیلی ها رو به درک واصل کرد... کسی حریف این آقازاده نميشه... چه کار کردند... دور تا دورش رو گرفتند... اول سنگبارانش کردند... یه ظالمی صدا زد... بخدا بهش حمله میکنم... داغش رو به دل مادرش میگزارم... یا صاحب الزمان... تا این نانجیب رسید... آنچنان با شمشیر به سر مبارک زد... قاسم با صورت به زمین افتاد... همینجا بود صدای ناله اش بلند شد... يا عَمّاه عموجان حسین به دادم برس... 🔸افتادم از پشت فرس 🔸عمو به فریادم برس ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش رو رسوند... بگم یا نه... نگاه کرد... دید یه قاسمش زیر سم اسبها... هی صدا میزنه عموجان حسین... ابی عبدالله این نانجیبها رو کنار زد... نشست کنار یتیم برادر... دید شمشیر به سرش زدند... بدنش رو قطعه قطعه کردند... سنگبارانش کردند... داره نفسهای آخرش رو میکشه... هی پاهاش رو زمین میکشه... چه کار کنه حسین... همه دیدند... وقَد وَضَعَ حُسَينٌ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ، قاسم رو به سینه چسباند.. وای عزیز برادرم قاسم... یادگار حسنم قاسم... 🔸اي يادگار ِ رويِ قشنگِ برادرم 🔸جان كَندَنت روي زمين نيست باورم 🔸وقتي كه استغاثه ي جانسوز تو رسيد 🔸هفت آسمان، شكست و فرو ريخت برابرم 🔸پُر شد فضا ز عطر گلابِ تنت عمو 🔸عطر تن تو زنده كُند يادِ اكبرم حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
432.8K
سبک خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنن دوست دارم پر بگیرم برم تا بین الحرمین توی بین الحرمین گریه کنم بگم حسین با ادب با احترام/ بگم آقا جون سلام (۲) یا قتیل العبرات - حسین زهرا بفدات آبروداده به من - اشک عزای روضه هات(۲) کربلا کربلا (۲) ببین شور و نوایم - به عشقت مبتلایم تو هر لحظه ی عمرم - به یاد کربلایم دوست دارم تا کربلا با شور و احساس بیام -- پابوس عباس بیام بگیرم ذکر ابوالفضل و هوائی بشم -- کرببلائی بشم گل زهرا حسین گل زهرا حسین ای گل زهرا حسین (۲) اباعبدالله دلم خونه ی غم های شماست توی قلب عاشقم بعد خدا جای شماست آقا مصباح الهدی/ جون به قربون شما (۲) روح ایمان منی - یا سفینه النجات معنی صوم و صلات - منم گدای خاک پات (۲) کربلا کربلا (۲) قرار همه دلها - منم عبد و تو مولا تموم افتخارم - ابالفضلیم آقا میشه مثل حججی منم کبوتر بشم - عاشق بی سر بشم میشه عاقبت منم شهید راهت بشم - مست نگاهت بشم گل زهرا حسین گل زهرا حسین ای گل زهرا حسین(۲) من که از کودکیم عشق شما شد سخنم لحظه ی آخر عمر من بیا به دیدنم به شما وفا کنم / شما رو صدا کنم(۲) بگم آقا جون حسین - زائر کربلات منم عاشق عاشقات منم- تشنه ی یک نگات منم (۲) کربلا کربلا(۲) به جسم علی اکبر - به لاله های پرپر که خون شد دل زینب - ز داغ علی اصغر(۲) تو حسینیه ی قلبم شده ماتم به پا- شور محرم به پا شده نجوای لبم همیشه مولا حسین - فقط میگم یا حسین گل زهرا حسین گل زهرا حسین ای گل زهرا حسین (۲) Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
170.9K
نوحه قاسم ابن الحسن ع سبک حاج ناظم ده اذن جانبازی بمن عموجان مدال سربازی بمن عموجان دلم ازقحط آب. ازعطش شدکباب ازتشنگی درنب و تابم من تشنه وصال بابم عموعموعموحسینجان4بار درراه تومرگ ازعسل شیرین تر سرمینهم در. زیر. تیغ و خنجر فدایت عموجان سروپیکروجان ده اذن جانبازی عموجان قاسم رودبسوی میدان عموعموعموحسینجان گفته پدرجانم کنم فدایت بهر شهادت داده اورضایت ببین دلبند او وبازوبند او عمو. یتیم مجتبایم سردار دشت کر بلایم عموعموعمو تویی بجای پدرم عموجان بیادم آخر. برم عموجان فتادم ازفرس. بفریادم برس عمو شکسته استخوانم دیگربلب رسیده جانم عموعموعموحسینجان (عبدالحسین محبی) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
نوحه علی اصغرع سبک وای حسینا طفل شش ماهه ی من پسرم اصغرم گشته. پژمرده از عطش گل. پرپرم این علی اصغر است لاله ی پرپراست وای علیجان ۴بار بوسه زدنوک تیربه حنجر اصغرم گوش تا گوش اوپاره شده در برم حنجرش پاره شد ازکفم چاره شد وای علیجان دست وپا میزند نوگل. خندان. من تشنه جان میدهدبروی دستان من طفل ناخورده شیر. شیرخورده تیر وای علیجان شده ازتیرکین خون جگرقوت او برعلی دست بابا. شده تابوت او رفته اصغربخواب خونجگرشدرباب وای علیجان من چگونه برم بخیمه گه پیکرش گرببیندرباب کشته شده اصغرش ازغم اصغرش. میزندبرسرش وای علی جان (عبدالحسین محبی) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
خدایا شبِ جوان ابی عبدالله ست. جوانهای ما مایه ی آرزو و دلخوشیه ما و باقیات و صالحات ما هستند اگر ‏عاقبت بخیر بشوند. خدایا به آبروی شهزاده علی اکبر علیه السلام جوانهای مارا همه ی لحظاتشان را ،سر سفره ی جوان ‏ابی عبدالله مبدّل به عاقبت بخیری بگردان. ‏ چه جوانی را دارد راهیِ میدان می کند ؟ جوانی که هم خود ابی عبدالله این تعبیر را در موردش دارند ، هم ‏تعبیری است از عمر سعد درمورد علی اکبر، که کُنّا اِذَا اشتَقناء بِرَسولِ الله نَظَرنا إلیٰ وَجهِ عَلی هروقت ما دلمان ‏برای پیغمبر تنگ می شد نگاه به چهره ی علی اکبر می کردیم. این تعبیر امام حسین است. حسین کیست؟ ‏ ابی عبدالله خودش وقتی تو بغل فاطمه قرار می گرفت ، صدیقه ی طاهره وقتی با حسین بازی می کرد، لالاییش ‏این بود حسین را بالا می انداخت می فرمود: انتَ شبیهٌ بِنَبی لَستَ شَبیهٌ بِعَلی یعنی خودِ حسین اَشبَهُ النّاس ‏برسول الله است ، اما همین حسین می گوید ما دلمان برای پیغمبر که تنگ میشد به علی نگاه می کردیم. الله ‏اکبر از این وجهُ الله و وجه رسول الله چی درست کردند که تمام صورت شد لخته ی خون. فهمیدی چی ‏گفتم؟ ‏ مرحوم علامه ی دربندی رضوان الله تعالی علیه ، به مقتل علی اکبر که رسید دارد داره مقتل می نویسد ، رسید به ‏این تعبیر و حَمَلَهُ الجَواد إلی مُعَسکـَرِ الاَعداء یعنی مرکب این آقا ، این آقا را عوض اینکه به خیمه ها ‏برگردانداشتباهی برد وسط لشکر دشمن. این عبارت را نوشت بعد نشست با خودش فکر کرد چطور میشود ‏که مرکب، آنهم مرکب عربی، که بهش میگفتند فارِس ، راکبش را اشتباهی ببرد تو لشکر دشمن.‏ ‏ احتمال اول : نوشت که وقتی شمشیر به فرقش زدند خون فرق مقدس آمد، ریخت روی چشم مرکب. ‏ مرکب راه را گم کرد . قانع نشد . ‏... احتمال دوم: وقتی شمشیر به فرق مبارکش زدند علی اکبر نتوانست مستقر روی مرکب بماند لذا افتاد روی گردن ‏مرکب ، دستهایش را دور سر و چشمان مرکب انداخت ، مرکب جلویش را ندید اشتباهی رفت توی لشکر. ‏ بازهم قانع نشد. ‏ آنقدر نوشت خوابش برد در عالم رویا صدیقه ی طاهره را زیارت کرد ، روضه ی علی اکبر به روضه ی ‏حضرت زهرا گره خورده . جوانها باید حقش را امشب ادا کنند. بی بی دو عالم فرمود دربندی، تا اینجا نوشتی ‏، از اینجا به بعدش را از زبان منِ زهرا بنویس.... فَحَمَلهُ الجواد إلی مُعَسکـَرِ الاَعدا تا اینجایش را نوشتی بقیه ‏اش را من میگویم بنویس. همینکه مرکب رفت وسط لشکر دشمن فَقَطَّعوه بِسُیوفٍ إرباً إربا . ... مرحبا به تو گریه کن . دیگر چیزی نمانده سفره ی دهه جمع بشود ها. حنجره ت را خرج ابی عبدالله کن. ‏ تماشاچی ها افتادن علی اکبر را داشتند می دیدند. تا خورد روی زمین صدا زد اَبَه علیک َ مِنِّی السّلام ابی ‏عبدالله آمد اما چه آمدنی؟ نوشتند هفت قدم روی زانوهایش دارد میرود. بعضی ها نوشتند هنوز از مرکب ‏پیاده نشده بود دیدند حسین رو زین مرکب هفت مرتبه بلند شد و نشست. هی میگوید « وَلَدی علی ... » الله ‏اکبر چه خبر شده؟ تا رسید کنار مقتل علی اکبر ، نوشتند تا اینجا صدای گریه هایش را کسی نشنیده بود ‏ فَبَکیٰ بُکاءً عَالیا اگر میخواهی سنخیت پیدا کنی ، یعنی تو روضه ی علی اکبر بلند بلند گریه کنی. ‏ نشست روی خاکها دلش آرام نشد. فَوَضَعَ خدَّهُ علی خَدِّه آنقدر معطل شد لشکر خوشحال شدند گفتند با ‏یک تیر دونشان زدیم. هم پسر را زدیم هم پدر را زمینگیر کردیم. صورت رو صورت جوانش است. یک وقت ‏دید صدای ناموسش زینب دارد می آید . یا صاحب الزمان.... چشمی نباشد امشب گریه نکرده باشد ها. راوی ‏میگوید دیدم یک خانوم بلند قامت هی زمین میخورد و بلند میشود. هی میگوید «یا أُخَیّاه وَ ابنَ أُخیّاه » یعنی اول ‏نگران حال حسین است تا زینب آمد وسط میدان ، ابی عبدالله بدن جوانش را رها کرد. نمیخواهد خاطره ی ‏مدینه تکرار بشود. یکبار ناموسش بین نامحرم ها گیر افتاده بس است. چه کرد؟ زیر بغل خواهر را خودش ‏گرفت ، وَ رَدَّها إلی الفُسطاط خواهر را خودش به خیمه ها رساند .‏ آماده ای بگویم یا نه؟ آقاجان یک لحظه آمدن ناموست رو بین نامحرم طاقت نیاوردی، پس کجا بودی مجلس ‏یزید ؟ وَ عَلیها اَرذَلُ ثیابٍ... دست خواهرت را به طنابی بسته بودند، دلقکها و نامحرمها داشتند شادی ‏میکردند. ‏ های حسین..... ‏ ‏ ‏ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_685064536595628146.mp3
3.32M
▪️بی شک گدای خانه ات، آقا شود حسین ▪️هر قطره زود ، پیش تو دریا شود حسین ▪️فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد ▪️باید که زیر نامه اش امضا شود حسین ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝