eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
50 عکس
42 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
[WWW.MESBAH.INFO]Shab4-Moharam[09].mp3
8.32M
🎧 تنظیم استودیویی | خیلی بدم اما داری می‌بینی 🎤 حاج‌ امیر کرمانشاهی         (ع) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•پیرمرد بلا کشیده منم... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج رضا گرمابی ▪️▪️▪️ پیرمرد بلا کشیده منم پسر شاهِ سر بریده منم روضه خوانی که هر چه می‌گوید با دو چشم کبود دیده، منم *روضه خوانی که همه ی ماجراها رو به چشمش دیده...* آن که از ناقه دید بانویی پای یک بوسه شد خمیده منم آن امامی که با تنی تبدار عقب ناقه ها دویده منم *امروز باید همه ناله بزنن، فرمودن: امروز روز گریه ست، این آقا قریب سی و پنج سال کارش گریه بوده، قریب سی و پنج سال کارش ناله بوده..* آن که وقت فرار از خيمه ناله ی دختران شنیده منم *دیدن عمه ی سادات اومد، عزیز برادرم! یادگار برادرم! خيمه ها رو آتش زدن چه کنیم؟ بعد از بابات تو امید زینبی فدات شم، یه وقت فرمود: "یا عمّتی علیکنّ بالفرار" به زن و بچه بگید از خيمه ها فرار کنن، تمام این دخترا تو بیابونا فرار کردن.. آخ بمیرم تو این دخترا سه ساله هم فرار میکرد، اما یه فرقی داشت، دیدن دامنش آتیش گرفته، بابا کسی که آتیش میگیره میگن نگهش دارید، هوا بهش نخوره آتیش گر میگیره، این دختر فرار میکرد آتیش گر می‌گرفت، اون مرد عرب میگه دنبالش رفتم، دیدم دستاشو رو سرش گذاشت، صدا زد.. من بابا ندارم...* آن که بین بوریا دل شب پیکر یک امام چیده منم آن که در گوشه ی خرابه ی شام دفن کرده گُلی شهیده منم *همه ی این روضه ها یه طرف، همه ی این مصیبتا یه طرف، همه ی این دردا یه طرف.. اما روضه ی امروز چیه؟ حرف خود امام سجاده، همه ی اون مصیبتایی که کربلا دیدن بذارین کنار، که وقتی روز عاشورا صدا زد.. عمه جان! پرده ی خيمه رو بزن کنار، تا زینب پرده ی خيمه رو زد کنار، دیدن این آقای بیمار دو دستشو زد رو سرش، گفت: عمه جان میدونی چرا زمین و آسمان تیره شده؟ بابای غریبمو کشتن، اونم با لبِ تشنه..* همه ی روضه ها کنار ولی آن که بازار شام دیده منم روضه در یک کلام وای از شام درد بی التیام وای از شام کاش مادر مرا نمیزایید ناله های مدام وای از شام *چیشد مگه تو شام قربونت برم؟* ناسزاهای بد به ما گفتن همه جای سلام، وای از شام قافله تا غروب گیر افتاد کوچه ها ناتمام وای از شام دختر فاطمه اذیت شد از نگاه حرام وای از شام گذر از کوچه های تنگ یهود آتش از روی بام وای از شام جای حیدر ز دختر حیدر می‌گرفت انتقام وای از شام «ای حسین...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
روضه خانگی - امام سجاد(ع) - 1628.mp3
10.83M
|⇦•پیرمرد بلا کشیده... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج رضا گرمابی ▪️▪️▪️ همه ی روضه ها کنار ولی آن که بازار شام دیده منم روضه در یک کلام وای از شام درد بی التیام وای از شام ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•داغ ها تو دیدی در کرب وبلا... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی ▪️▪️▪️ شام غریبان آقا امام سجاد علیه السلامه السلام علیک یا مولای یا علی بن الحسین یا زین العابدین یابن رسول الله السلام ای قبله ی اهل نظر السلام ای گریه ی شب تا سحر السلام ای روضه های پر شرر السلام ای عابد خونین جگر ای که غم گشته انیس خاطرت ای که جز مهدی نباشد زائرت *الان کنار اون قبر خاکی امام سجاد، آقا زائر نداره، در شام غریبانش شاید فرزندش امام زمان زائرش باشه، یا صاحب الزمان تسلیت میگیم آقا، سلام ما رو هم برسون مولا..* ای مزارت قبله ی اهل ولا ای امام چهارمِ ارض و سما ای همیشه در دلت روضه به پا داغ ها دیدی تو در کرب و بلا *چه چیزایی دیده امام سجاد، آقاجان یا صاحب الزمان ببخشید آقا..* گر که دیدی پاره پاره پیروهن این همه شمشیر و نیزه یک بدن در دل گودال جسمی بی کس است سر به روی نی به روی خاک تن *چه مصائبی دیده امام سجاد؟ تمام بار این مصیبت بعد از ابی عبدالله بر دوش امام سجاد بوده..* روز تشییع پدر تیر سه پر پیرش کرد قبر کوچک تن سقا چقدَر پیرش کرد *بدن سه نفر و امام سجاد ذره ذره جمع کرد، یکی بدن علی اکبر، یکی بدن عمو جانش اباالفضل‌ العباس کنار نهر علقمه، از یه جا دست جمع میکنه، آه! ذره ذره این بدن ها رو جمع کرد، اما یه وقتی هم صدا زد بنی اسد بوریا بیارید، بدن بابا رو ذره ذره جمع کرد توی حصیر گذاشت..* روی نیزه شدن آن همه سر پیرش کرد خیزران و لب و دندان پدر پیرش کرد زیر زنجیر تمام بدنش زخمی بود تا چهل سال دلش مثل تنش زخمی بود *بمیرم، امام باقر اومد این بدن رنجور باباش امام سجاد رو دفن کنه، دید بعد از این همه سال جای غل و زنجیر رو بدن و گردن امام سجاد باقی مانده، آه! از لحظه ای که امام سجاد اومد بدن باباشو دفن کنه... نمیدونم با چه حالی رفت درون قبر این بدن مقدس حسین رو درون قبر گذاشت، بنی اسد دیدن آقا بیرون نمیاد، آمدن نگاه کنن، دیدن خم شده لب ها رو گذاشته به رگ های بریده ی باباش حسین، آمد بیرون، نمیدونم با چه حالی خاک ریخت، این خاک رو صاف کرد، با انگشت مبارک نوشت "هذا قبر حسین بن علی بن ابیطالب" این قبر حسینه، کدام حسین؟ "الذی قتلوه عطشانا" همون حسینی که با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن...* " صلی الله علیک یا مظلوم یا ذبیح العطشان یا حسین" ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
روضه خانگی - امام سجاد(ع) - 1223(1).mp3
5.25M
|⇦•داغ ها تو دیدی... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی ▪️▪️▪️ ای مزارت قبله ی اهل ولا ای امام چهارمِ ارض و سما ای همیشه در دلت روضه به پا داغ ها دیدی تو در کرب و بلا ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•چندی ست که گم گشتهٔ... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده در مجلس رهبر انقلاب به نفسِ حاج‌مهدی سلحشور ▪️▪️▪️ چندی‌ست که گم‌گشتۀ؛ در نیمۀ راهم بسته‌ست همه پنجره‌ها؛ رو به نگاهم حس می‌کنم آیینۀ دل تیره و تار است بر روی مفاتیحِ دلم، گرد و غبار است *چرا دلم‌ رو گرد و غبار گرفته؟..* از بس که مناجاتِ سحر را نسرودم سجادۀ بارانی خود را نگشودم پای سخنِ عشق، دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم یک عده در آغاز به مقصود رسیدند یعنی همه‌ جا غیرِ خدا هیچ ندیدند اما منِ بیچاره صدا را نشنیدم آوازه‌ی مردان خدا را نشنیدم باید که کمی کم کنم این فاصله‌ها را با خَمسه عَشر طی کنم این مرحله‌ها را بر آن شده‌ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرضِ ارادت کنم امشب ای زینتِ تسبیح و دعا زمزمه‌هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت من کمتر از آنم که به پایِ تو بیفتم عالم همه سجاده شد افتاد به پایت چون ریخت خدا در رگِ تو خونِ خدا را بر دوش گرفتی عَلمِ کرب‌ و بلا را با خطبۀ تو تا به ابد کرب‌وبلا ماند ویرانه‌ای از کوفه و از شام به جا ماند ای خطبۀ طوفانی تو شورِ قیامت در معرکه خون کرده به پا تیغِ کلامت یعنی زِ خدا تا که نشان هست به عالم دستانِ علی را نتوان بست در عالم بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم *بگذار این روضه رو از زبان زین‌العابدین عرض کنم..آقا که همه‌ی عمرش شده گریه‌ی برای حسین..گفتن آقاجان! شهادت، ارث شما خانواده‌ست. چرا اینجوری گریه می‌کنید؟فرمود: درسته اما شنیده بودی تا به امروز یکی از زنهای ما به اسارت بره؟..خودم دیدم دستان عمه‌ام زینب رو بسته ان..* بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم بگذار بگریم کمی از شام بگویم مردان همه وحشی و زنان هندِ جگرخوار اولاد پیمبر وسطِ کوچه و بازار *روضه اینه بخدا..گفت بابا!* وقتی تو شدی کافر و این قوم، مسلمان بر نیزه شکستند سرِ قاریِ قرآن *یه وقت شروع کرد با سر داداش بالا نیزه حرف زدن..داداش! از ما رفع تهمت کن قرآن بخون بالا نیزه..سر داداش شروع کرد بالا نیزه قرآن خواندن: " أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً" یه کاری کردن با این قاری قرآن گفت: داداش بسه دیگه قرآن نخوان.. شروع کردن با سنگ به لب و دندان حسین زدند..آخ بمیرم برات کار به یه جایی رساندن وقتی زین‌العابدین، بابا رو توو خاک گذاشت دیدن گریه‌‌ی آقا شدت گرفت سوال کردن آقاجان چه شده؟فرمود: چشمم افتاد به شونه‌های بابام جای کیسه‌های نان و خرما رو شونه‌های بابام مانده هنوز آقایی که بر دوش، کیسه‌های نان و خرما می‌گرفت درِ خونه‌ی فقرا می‌بردکارش یه جایی رسید توو شام. مرحوم جزایری نوشته:یه کسی اومد خدمت حضرت زینب سلام الله علیها داشت صدقه می‌داد به این بچه‌هاصدقه بین بچه‌ها تقسیم می‌کردنان و خرما می‌داد آقایی که کیسه‌های نان و خرما به دوش می‌بردکارش به یه جایی رسید به زن و بچه‌اش کیسه‌های نان و خرما آوردن دادن..حضرت زینب این نان و خرما رو از دهن بچه‌ها می‌گرفت صدقه بر ما حرامه..خانم مگه شما کی هستین؟ما اهل و عیال پیغمبریم یه جمله‌ای نوشته مقتل..گفت:من نمی‌دونم شما کی هستین اینا میگن خارجی هستین..خارجی هستین یا نیستین نمی‌دونم!اهل و عیال پیغمبر هستین نمی‌دونم! اما از خدا می‌خوام خدا زن و بچه‌ی منو به حال و روز شما نندازه نگاه می‌کنم با این معجرپاره‌ها سرها رو پوشوندین..نگاه می‌کنم پاها همه آبله زده نگاه می‌کنم صورت‌ها همه زرد شده...* "صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا مَظْلومْ یَااَبَاعَبدِاللهِ..اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ، وَ ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ، الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامْ" ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
روضه خانگی - امام سجاد(ع) - 275.mp3
14.8M
|⇦•چندی است که گم‌گشتهٔ... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده در مجلس رهبر انقلاب به نفسِ حاج مهدی سلحشور ▪️▪️▪️ بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم بگذار بگریم کمی از شام بگویم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_243582790950454298.mp3
7.82M
نوحه ترکی بسیار زیبای مهربان بالام لای لای با مداحی مرحوم حاج محمد باقر منصوری😭😭😭🖤🖤🖤 زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 😭😭🖤🖤😭😭 مهرَبان بالام لایلای خستـَه جان بالام لایلای جان وِرَن غریبانـَه باغْری قان بالام لایلای)گوشواره😭😭🖤🖤 گؤز یاشی آخان لایلای عالَـمی یاخان لایلای اکبرین آدی دیلْـدَه یُوللارا باخان لایلای😭😭 همدم آخْتاران لایلای مَحرَم آختاران لایلای قَمچی لَـر یاراسینـَـه مَرهَم آختاران لایلای 😭😭 سینَـه داغلِیان لایلای قارَه باغْلِیان لایلای شمـعْ تَک قَرانْلوقْدا نَم نَم آغْلِیان لایلای 😭😭 مهربان بالام لایلای خسته جان بالام لایلای جان ویرن غریبانه باغری قان بالام لایلای😭😭 سِبـطِ بُوالحسن لایلای بید تَک اَسَن لایلای غم طنابی یُوللاردا قُوللارین کَسَن لایلای 😭😭 آدی سوز باشیم لایلای ناقه یولداشیم لایلای بیلمیرم فراقونده کیمنن اغلاشیم لایلای😭😭 آهوی حرم لایلای آشنای غم لایلای دردون اولدی چوخ اما عمرون اولدی کم لایلای زلفی توزلانان لایلای قلبی اوتلانان لایلای ظلم اوتیلا غارتده دامنی یانان لایلای😭😭 باشینی آچان لایلای قلبه اوت سالان لایلای شام یولوندا ال باشدا صاق صولا قاچان لایلای😭😭 ابری تک دولان لایلای غصه مرگ اولان لایلای توختاسا ایاقلارون جنتی دولان لایلای😭😭 باشینی آچان لایلای قلبه اوت سالان لایلای شام یولوندا ال باشدا صاق صولا قاچان لایلای صبریمی آلان لایلای شامه اوت سالان لایلای باشدا کربلا فکری شامیده قالان لایلای😭 مهربان بالام لایلای خسته جان بالام لایلای جان ویرن غریبانه باغری قان بالام لایلای😭😭
🌹 🌾 🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات 🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات 🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا 🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات 🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا 🍁وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات 🖤💔🖤💔🖤💔🖤 ✨چهل روز است حسینم را ندیدم ✨ بلایش را به جان و دل خریدم ✨چهل روز چهل منزل اسیرم   ✨دعا کن در کنار تو بمیرم ✨چهل روز غم چهل ساله دیدم ✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم ✨سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود ✨همین جاغرق درغم شد وجودم ✨تن پاک ترا گم کرده بودم ✨میان نیزه ها دل با ختم من ✨ ترا دیدم ولی نشناختم من ✨اگر امروز برداری سرت را ✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ✨ز جا برخیز ای نور دو دیده  ✨ببین مویم سپید و قد خمیده ⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ ⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... ⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... ⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... 🔘آخ کاروان رسید کربلا.... ☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن 💔اما اما اما آی کربلائیا..... 💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... ◾️هر یکی سوی مزاری میدوید ▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید ◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای ▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای ◾️گفت یارب چه سازم یا کریم ▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم ◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین ▪️دید بنشسته سر قبر حسین ⬅️زینب اومد کنار قبر برادر.... 🔸(شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... 🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س)..... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش ⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین 🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من ⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را 🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من ⬅️((صلوات فراموش نشه و حذف هم نشه لطفا ))➡️ 🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
28934-attachment-rozeh-hazrat-zeinab-taheri.mp3
2.55M
خداحافظ، شبای غربتِ زینب خداحافظ، دیگه بی طاقتِ زینب خداحافظ ، من از این زندگی خستم خداحافظ، رَدِّ زنجیر رو دستم حسین جانم، حسین جانم، حسین جانم برادرجان! میام امشب کنارِ تو برادرجان! منم چشم انتظارِ تو چرا امشب، نمی آیی به دنبالم؟ دلم تنگِ، هنوزم تویِ گودالم دلم تنگِ، روزی صد دفعه می میرم دلم تنگِ، تو آتیشا هنوز گیرم حسین جانم، حسین جانم، حسین جانم خودم دیدم تو را لب تشنه می کشتن خودم دیدم تو را با دشنه می کشتن تو هم دیدی، که صد بار بعدِ تو مُردم تو هم دیدی، پس از تو آب نمی خوردم خودم دیدم، رو سینه ات، رَدِّ پا افتاده خودم دیدم، سَرِت از نیزها افتاده تو هم دیدی، همه تویِ حرم ریختن تو هم دیدی، یه دفعه رو سرم ریختن حسین... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
ManoKeyMibariKarbala-HosseynTaheri.mp3
9.23M
🎙 مداحی استودیویی | منو کی میبری کربلا 🎤 با نوای کربلایی حسین طاهری ✅ 📍 🖤 مرثیه روضه نوحه واحد شور 🕋 مداحی و سخنرانی ذاکرین👇 https://eitaa.com/zakerin 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اربعین حسینی بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم "السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ..روز اربعین حسینی است خوش به حال کسانی که رفتن کربلا و اربعین کربلا هستند انشاالله دعا کنید قسمت بشه ماه ها هم در چنین روزی کربلا باشیم خیلی ها حالا رفتند درپیاده روی اربعین حسینی شرکت کنند بگیم حسین جان درروزعاشورا فریادت بلند شد تا کسی شما را یاری کنند ولی حالا ببین هزاران عاشق دلسوخته دارند می یان کربلا اربعین کربلا باشد حالا دلها آماده برات روضه بخونم همه اموات فیض ببرند 🔸اربعین آمد و چشم ها باز گریان می شود 🔸کربلا ماتم سرای اهل ایمان می شود 🔸غصه های آل طه در مسیر کوفه و شام 🔸یاد شام تارشان در کنج ویران می شود 🔸باز تازه غصه های کربلا در نزد زینب 🔸سید سجاد زین غم اشک ریزان می شود 🔸مجلس شام یزید و لعل لب های حسین 🔸زیر چوب خیزران باز خونریزان می شود 🔸گوشه ویرانه گویا غنچه ای روییده است 🔸آه و صد افسوس که آن هم برگ ریزان می شود 🔸باز گویا یک سری بی تن به نزددخترش 🔸یا که خورشیدی به نزد ماه میهمان می شود 🔸باز گویا دختری از شوق دیدار پدر 🔸گریه و زاری نموده تا که بی جان می شود 🔸باز گویا جابر آید با عطیه کربلا 🔸حال او زین ماتم عظمی پریشان می شود 🔸باز گویا زینب غم دیده از شام بلا 🔸می رسد بر کربلا و زار و نالان می شود 🔸کاروان آل یاسین مجلسی برپا نموده 🔸دشت خون با اشک زینب سیر باران می شود 🔸غم فزون گشته زحد غمخوار زینب رفته است 🔸تا ابد دنیای او همچون غمستان می شود 🔸ناله های زینب و خون دل سجاد دین 🔸تازه است هر روز تا مهدی نمایان می شود ⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد( ع) ـفرمود یابن رسول الله . یه راه میره مدینه . یه راه میره کربلا. کدوم راهُ بریم؟ امام سجاد فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید. ⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب. بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد. فرمود بشیر ما رو ببر کربلا. چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم. چهل روزه حسینمو ندیدم.. نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم خواهرا کجای مجلس نشسته آید می دونید خواهر یک لحظه طاقت دوری برادر رو نداره زینبی که یک لحظه از حسین جدا نبود چهل روزه از حسینش دوربود . آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته. روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا . آخ کاروان رسید کربلا.. این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن . اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،، جوونای بنی هاشم اومدن.. هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند. با احترام وارد زمین کربلا شدن.. وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .. عباس اومد ، زانو زمین زد . خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .. با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن 💔اما اما اما آی کربلائیا.. 💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .. نه عباسی هست.. نه علی اکبری هست. از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن . هر کدوم کنار قبری رفتن. ◾️هر یکی سوی مزاری میدوید ▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید ◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای ▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای ◾️گفت یارب چه سازم یا کریم ▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم ◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین ▪️دید بنشسته سر قبر حسین ⬅️زینب اومد کنار قبر برادر. حسین نشت. 🔸(شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان. یه جا نیومدم. (یادته حسین جان) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی. حسین جان میدونی چرا نیومدم.
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش. حسین جان حالا بیا تلافی کن سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان وقتی سرتو وارد خرابه کردن داداش که درکنار سرت درخرابه شام جان داده حسین آرام جانم حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اربعین حسینی اشعارزمزمه ای سبک: عزا عزا بپا شد...مدینه کربلا شد.. 👇👇👇 بارسفرببندید،عالم شده عزادار قامت خمیده زینب، آیدبرای دیدار زینب حزینو و خسته، گوید به چشم گریان تاج سرم حسین جان، برادرم حسین جان دوست دارم حسین جان....تکرار... 😢😢😢 دیدی که پس گرفتم،پیراهنت برادر برگوشم از بیابان،آیدصدای مادر روضه بپا نمایم،هرگوشه ازبیابان من مضطرم حسین جان،برادرم حسین جان دوست دارم حسین جان...تکرار... 😢😢😢 یادم نرفته دیدم،خوردی زمین به گودال میرفتی ای ذبیحم،باضربه نیزه ازحال خودرا به تورساندم،باگیسوی پریشان ای بی سرم حسین جان،برادرم حسین جان دوست دارم حسین جان...تکرار... 😢😢😢😢 کارم کشیده بی تو،تامجلس حرامی شخصیتم شکسته،با ناسزای شامی باخیزران بهم ریخت،ترتیب صوت قرآن من خواهرم حسین جان برادرم حسین جان دوست دارم حسین جان...تکرار... 😢😢😢😢 ازمن نپرسی ازچه،شرمنده ازوصالی شد گریه کردن آزاد،جای رقیه خالی ریحانهٔ بهشتی،جامانده کنج ویران بی یاورم حسین جان برادرم حسین جان دوست دارم حسین جان...تکرار... 😢😢😢😢 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
واحد: به سبک: برمشامم میرسدهرلحظه بوی کربلا...👇👇😢😢😢 پا به پای تو دویدم از نجف تا کربلا.... ناله هایت را شنیدم از نجف تا کربلا ... لحظه ای غافل نبودم زائرِ قبرِ حسین ... هر کجا ماندی..رسیدم از نجف تا کربلا روضه خواندی من شدم پامنبری و گریه کن مثلِ یک اشکی چکیدم از نجف تا کربلا خستگی های تو را زیر نظر آوردم و.. من خودم نازت کشیدم از نجف تا کربلا امر کردم تا که موکب ها به یاریت رسند .. تاولِ پا را خریدم ..از نجف تا کربلا .. من امامِ آخرینت مهدی ام ..تکیه گهم.. پای غمهایت خمیدم از نجف تا کربلا عهد و پیمان تازه کن با صاحبت تا فرصت ست من خودم کوهِ امیدم از نجف تا کربلا 🔸شاعر: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_5843450903406840726.mp3
5.84M
|⇦•مگه میشه که اربعین.... سینه_زنی ویژه جاماندگان از پیاده روی اربعین به نفس کربلایی حسین سیب سرخی : خوشا به حال آن کسانی که در حال پیاده‌روی هستند یا پیاده‌روی خواهند کرد و به خواهند رسید و آن زیارت خوش مضمونِ روز اربعین را إن‌شاءالله خطاب به حضرت خواهند خواند. ما هم اینجا با شوق و با نگاه میکنیم. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
2_144188856248935811.mp3
27.2M
زیرِ گنبد طلات، گریه می‌کنم برات گریه می‌کنم آخه، گریه داره روضه‌هات علیا مُخدَّره، کی دلش اومد تو رو به اسارت ببره علیا مُخدّره، به خدا سوختن من از داغِ معجره علیا مُخدّره، خدا از هر کی گذشت، از شمر نگذره بعد از گودال آزار دیدی بعد از عباس بازار دیدی عمه جانم جانم زینب وقتی می‌زنم صدات، سینه می‌زنم برات تو صحن تو می‌خونم، روضه‌ی مُخدَّرات علیا مُخدّره، توی بزم مِی زمان، چه دیر می‌گذره علیا مُخدّره، داغ چوب خیزرون، از نیزه بدتره علیا مُخدّره، کاش چوبی که بالاست، محکم پایین نره الشّام الشّام الشّام سنگ و آتیش طعنه دشنام سنگ و چوب و طعنه دشمام عمه جانم، جانم زینب دم ضریحِ با صفات، روضه می‌‌خونم برات این بار روضه می‌خونم از قول برادرات علیا مُخدّره، غربت اینه که سَنان، با تو همسفره علیا مُخدّره، چند دفعه زدنت، اونم چند نفره علیا مُخدّره، اونکه دستت و بست، از خدا بی‌خبره حتما بوده بازوت زخمی مثل مادر پهلوت زخمی خواهر جانم جانم زینب خواهر جانم جانِ خواهر عمه جانم جانم زینب ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🩸هیچ یک از ما باقی نماند، جز اینکه خاری، پای او را به درد آورد... در نقلی آمده است: 🥀 یکی از فرماندهان لشکرِ حرامیانی که أسرای آل الله «علیهن‌ّالسلام» را به سمت شام می‌برند، ملعونی به نام «زجر بن قیس» حرام‌زاده بود. 🥀 وقتی که کاروان به بیابانی رسید که آن صحرا پُر از خار و سنگ و درخت بود، آن نانجیب دستور داد تا اسیران را با سرعت حرکت دهند؛ کاروان از آن وادی چنان با سرعت حرکت کرد، که شترانی که آبستن بودند، از سختی راه زاییدند و خار به پای تمام مرکب ها رفت. 🥀 طبق این نقل، در این‌جا بود که امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: 📋 فَلَم یَبقَ واحدٌ مِنّا أهل‌البیت ِإلّا أصابَهُ أَلَمُ الشَّوک ▪️همانا از ما اهل‌بیت «علیهم‌السلام» کسی باقی نماند جز اینکه خاری پای او را به درد آورد. 📚بحرالمصائب ج۷ ص۲۶۰ ✍ چه پای آبله‌خیزی… چه مرکبی و چه راهی مهار ناقه نیفتد به دست «زجر»، الهی! به خفتگان، همه رو نیزه میزدند که برخیز دریغ و درد چه راه بلند و شام سیاهی به غیر سایه‌ی سرنیزه ها و خار مغیلان برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی اسیر بود امامی که کائنات اسیرش اسیر بود چنان که به سینه سلسله آهی به پاره پاره‌ی معجر، مخدّرات مکدّر خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی به چوب خشک، لبی را یزید بست که از خاک محال بود نروید پی دعاش گیاهی بدا به شعر که میخواند فی البداهه و میریخت شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی...
🩸ای پیرزن! آن زینب که تو می‌گویی، همین زن است که داری با او صحبت می‌کنی... در نقلی آمده است: 🥀 در یکی از منزل های در راه شام، حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها با اطفال خردسال نشسته‌ بودند و رسم این بود که در هر منزل، مردم به تماشا می‌آمدند. 🥀 ناگهان پیرزنی عصا به دست آمد و نگاهی به دایره اسرا کرد و چشم او به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها افتاد. جلو آمد و عرضه داشت: از کجا هستید؟ زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: از اسيران کربلا. پرسید: از کدام شهر آمده‌اید؟ حضرت فرمود: مدینة الرسول صلی اللّه علیه وآله. 🥀 پرسید: از کدام طايفه هستید؟ حضرت‌ فرمودند: از بنی هاشم. عرضه داشت: من و شوهرم در زمان امیرالمؤمنین علیه‌السلام به مدینه آمدیم. شوهرم فقیر بود از امیرالمؤمنین علیه‌السلام مالی طلب کرد. 🥀 امیرالمومنین علی علیه‌السلام، فرزندش حسین علیه‌السلام را طلبید و فرمود: ای فرزندم! قرض این فقیر را بده. با حسین علیه‌السلام رفتیم به در خانه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها. 🥀 دیدم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به دخترکی کوچک که زینب سلام‌اللّه‌علیها نام داشت،فرمود: دخترم! گردنبند خود را بده به این فقیر. آن دختر چنین کرد و به برکت آن گردنبند تاکنون فقیر نشده‌ام. 🥀 به من بگو آیا زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به سلامت است؟ یک مرتبه حضرت ام کلثوم علیهاالسلام که این صحنه را مشاهده می‌نمود، به گریه درآمد فرمود: «ای پیرزن! آن زینب که تو می‌گویی همین زن است که با او صحبت می‌کنی!» 📚جامع المجالس، ص۷۵ (نسخه خطی) ✍ در کربلا صبور رسید و دچار رفت زینب عزیز آمد و با حال زار رفت آن‌کس که روزگار به گردش نمی‌رسید... آخر به سایه‌ی ستم روزگار رفت روزی کنار اکبر و روزی کنار شمر آن‌سان سوار آمد و این‌سان سوار رفت! بانوی باحیای حرم بعد نیم قرن... بین غریبه آمد و با نیزه‌دار رفت زینب اگرچه وقت بلا پس نمی‌کشید هر جا صدای حرمله آمد کنار رفت! می‌خواست تا وداع کند با تن حسین او را چنان زدند ز قلبش قرار رفت خلخال دختران همه سوغات کوفه شد از آن به بعد پای همه روی خار رفت عباس گریه گرد همان دم که خواهرش با مست‌های بی‌سروپا هم‌جوار رفت احمد عمامه را به زمین زد میان عرش وقتی به‌روی معجر زینب غبار رفت