eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
52 عکس
41 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام ما به تو ای شخص اوّل عالم درود ما به تو ای سیّد بنی آدم چه احتیاج به اعجاز دیگری! که تویی خلیلْ آیت و موسی‌ْ ید و مسیحا دم نگین تو علی و نقش نام او زهراست به دست حق، تویی از بین انبیا خاتم تو آمدی و شدند آسمانیان مسرور تو آمدی و گرفتند ساحران ماتم اگر طبیب تویی، خوش به حال بیماران که می‌بری ز دل امروز، درد و فردا غم تو مهربان پدر اُمّتی و ما فرزند که خورده است گره سرنوشت ما با هم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
وحی آمده اثبات کند سروری‌ات را هر آیه ببوسد لبِ پیغمبری‌ات را هرکس که تو را دید به لبخند تو دل داد "اعجاز" لقب داده خدا دلبری‌ات را محتاج توأم، سائل درمانده‌ی راهم بر من بگشا دستِ گداپروری‌ات را ای خاتمِ بی‌خاتمه‌ی راه نبوت ای کاش ببخشی به من انگشتری‌ات را خورشید تویی، پس همه دور تو بگردند با دست تهی رد نکنی مشتری‌ات را هستیِ تو پاک است، هر اندازه بگردیم نسلِ پدری و نسبِ مادری‌ات را ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
جان‌بخش‌تر ندیده کسی از تبسمت جان جهان! فدای سلامٌ علیکمت آب حیات زمزمه‌های زلال توست جان می‌دهی به قلب بشر با ترنمت «اَسریٰ بِعَبدِهِ»... همه از لطف بندگی‌ست با دوست در «دَنَا فَتَدَلّیٰ» تکلمت دنیا سکوت کرد و حسین تو لب گشود از بوی سیب پر شده تکبیر هفتمت آه ای پدر! به داد یتیمان خود برس! تلخ است این زمانه بدون تبسمت جان‌ها هنوز تشنۀ درک حضور توست تو حاضری و باز جهان می‌کند گمت ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
حدّ مدحِ تو برتر از قلم است قلم از عجزِ خویش گشته خجل که خدا مدح کرده است تو را شده قرآن به مدح تو نازل تو زلالی، زلال‌تر از آب تو لطیفی، لطیف‌تر از گُل نیست فرشی مناسب قدمت زیر پایت مگر بریزم دل تویی آن بنده‌ی خدای نما تویی آن جلوه‌ی نخستین‌اش که رسیدی به قاب قوسین و نیست بین تو و خدا حائل ابتدای رسالتت "اقرا" انتها و کمال آن "بلّغ" که بدون ولایت حیدر نرسد بارِ دین به سرمنزل ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
تو نازنین دو عالم، فرشته یا بشری ستاره‌ای به زمین، آفتاب یا قمری به خوبی همه خوبان روزگار قسم که هر چه خوب کنم وصف تو، تو خوب‌تری رواق دیده و محراب ابرویت گویند که هم تو کعبۀ دل، هم تو قبلۀ نظری نماز نافله‌ی شب به رؤیت تو خوش است که عاشقان خدا را ستارۀ سحری به هر چمن که گذر می‌کنم تو سرو چمن به هر طرف که نظر افکنم تو جلوه‌گری چگونه وصف تو را با زبان شعر کنم که از تغّزل و از قطعه و قصیده سری تو را مقایسه با دلبران روا نبُوَد که دلبران جهان دیگرند و تو دگری به لاله‌زار نبوّت که باغ سبز خداست تو اوّلین شجر استیّ و آخرین ثمری تو پیشتر ز رسولان، رسول حق بودی تو تا خداست خدا، همچنان پیامبری منم که با تو و پیوسته از تو بی خبرم تویی که از دل «میثم» هماره با خبری ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹وطن مادری🔹 از خدا آمده‌ام تا به خدا برگردم پس چرا از سفر کرب‌وبلا برگردم؟ می‌روم پشت سرم آب نریز ای مادر وطن مادری آنجاست چرا برگردم؟ من به پابوسی آن سرور بی‌سر بروم وای اگر از حرمش بی‌سروپا برگردم کفن و چادر و انگشتر سوغاتم نیست بگذارید که با شرم و حیا برگردم سر پرواز به سوی غم دیگر دارم می‌روم شام مگر با اُسرا برگردم دل بیمار فقط از تو شفا می‌خواهد شب جمعه‌ست دلم کرب‌و‌بلا می‌خواهد 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹بخوان دعای فرج را🔹 بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب که روزگار، بسی فتنه زیر سر دارد تو در هجوم حوادث، صبور باش، صبور که صبر میوۀ شیرین‌تر از ظفر دارد در آستان ولا، جای ناامیدی نیست بهشت پاک اجابت هزار در دارد دل شکسته بیاور، که با شکسته‌دلان نسیم مهر خدا، لطف بیشتر دارد بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است که شام خسته‌دلان مژدۀ سحر دارد صفا بده دل و جان را به شوق روز وصال مسافر دل ما، نیّت سفر دارد زمین چو پر شود از عدل، آسمان‌ها را شمیم غنچۀ نرگس، ز جای بردارد بخوان دعای فرج را، زِ پشت پردۀ اشک که یار، چشم عنایت به چشم تر دارد دهند مژده به ما از کنار خیمۀ سبز که آخرین گل سرخ از شما خبر دارد مراقبت بکن از دل، که یوسف زهرا زِ پشت پردۀ غیبت به ما نظر دارد برآر دست دعایی، که دست مهر خدا حجاب غیبت از آن ماه‌روی بردارد غروب و دامنۀ نور آفتاب و شفق بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹دو امانت🔹 نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک میان ما دو امانت به یادگار گذاشت دو گوهری که عزیزند چون نبوت او یکی کتاب خدا و یکی‌ست عترت او از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود همه هدایت او نیز در ولایت بود مودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی از او به ما کرم و عزت و عنایت بود خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هم‌اند هماره تا ابد الدهر در کنار هم‌اند به حق که این دو همانند نور و خورشیدند که از نخست به قلب بشر درخشیدند چهارده سده بگذشته هم‌چنان شب و روز ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند چنان که نور و چراغ‌اند لازم و ملزوم یکی‌ست مکتب قرآن و چارده معصوم.. سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش بدون عترت هرکس خطاست آیینش کسی که گفت کتاب خداست ما را بس کند هماره خدا و کتاب نفرینش به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم چهارده مه تابنده، چارده اختر چهارده صدف نور، چارده گوهر چهارده یم توفنده، چارده کشتی چهارده ره روشن، چارده رهبر چهارده ولی و چارده مسیحا دم که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم هزار حیف که امت ره وفا بستند پس از رسول خدا عهد خویش بشکستند هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند به جای گل همه هیزم برای او بردند مدینه دستخوش فتنه‌ای عجیب شده‌ست بهشت وحی محیط غم حبیب شده‌ست کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟ علی که بود وصی نبی غریب شده‌ست سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!.. چه روی داد که بستید دست مولا را؟ رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟ چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟ چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟ طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟ جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟ عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت شراره‌اش حرم‌اللهِ کربلا را سوخت نسوخت چادر دخت حسین را تنها پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت بُوَد به قلب زمان‌ها فرود آن آتش بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش که هرچه آمده اسلام تا کنون به سرش خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود که شد جدا ره امت ز خط راهبرش هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند به نظمِ تازه، حمایت ز اهل‌بیت کند 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
زمزمه؛ بابا خوش اومدی.mp3
1.38M
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹وقت وداع🔹 وقت وداع اومده با تو پدر، آه می‌ری سفر بی تو نصیب من، می‌شه چشای تر می‌سوزه دل من تو آتیش غم و فراق تو چه‌جوری می‌تونم کنار بیام آخه با داغ تو؟ ذکر لب منه، اَمن یجیب زهرات بدون تو، می‌شه غریب ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلواپسم دخترم برای تو، از غمای تو چشمام بارونیه، بابا فدای تو بمیرم برای غصه و آه و غربت شما بمیرم عزیزم شکسته می‌شه حرمت شما باید بشی سپر، واسه علی ای وای می‌شه کبود، یاس علی شاعر: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
(1)🌾🌾🥀🥀🥀 متن کامل زیارت عاشور🥀(۱) به همراه گریز🥀 مداح استاد احمد بهزادی بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... 🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید 🔸به روی دست ملائک بهار می آید 🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی 🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید هرکجا نشستی. اول مجلس. همه با هم. اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللّٰهِ وَابْنَ خِیرَتِهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللّهِ وَ ابْنَ ثارِه، وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعًا سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، یا اَبا عَبْدِ اللّهِ یا ابا عبدالله بهشت عاشقان کرب وبلایت بسوزد هردلی مولا برایت حسین فاطمه ای کشته اشک فدایی آن سراز تن جدایت لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْلِ الْاِسْلامِ، وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّماواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّماواتِ، فَلَعَنَ اللّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَ لَعَنَ اللّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ، وَ اَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللّهُ فیها، وَ لَعَنَ اللّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ، وَ لَعَنَ اللّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِـالَّتمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیائِهِمْ. یا اَبا عَبْدِ اللّهِ 2 درمقتل آمده آن جای که ده نفر سوار کار اسبها را نعل تازه زدند آن قدر بر بدن ابا عبدالله تاختند وقتی این نانجیبها وارد کاخ عبید الله شدند صدا زدند دست وپای مارا باید طلا بگیرید باید به هدیه ی وفاداری جایزه بیشتر بدید مگر شما چه کسی هستید صدا زد ما همان ده نفری هستیم که استخوان سینه وپشت حسین رابا خاک یکی کرده ایم کیست این کشته که جانم به قربان تنت خاک صحرا کفن وخون گلو پیرهنت نیزه را سرورمن برسر راهت کردی شام راغلغله صبح قیامت کردی بر لب تشنه تان آن روز حکایت دارد خاتمی راکه در انگشت شهادت کردی لذا وقتی اقا فرمود برای من یک تکه بوریا بیارید امام سجاد این بوریا رازیر بدن قرار داد بنی اسد آقا مگر بر این بدن چه اتفاقی افتاده این عبارت را به کار برد امان ازنعل های تازه بسته امان از استخوانهای شکسته ِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ، وَلَعَنَ اللهُ آلَ زِیاد وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللهُ عُمَرَ بْنَ سَعْد، وَلَعَنَ اللهُ شِمْراً، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى، لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمام مَنْصُور مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، یا اَبا عَبْدِاللهِ، کربلا کعبه دلهاست خدا می داند دیدنش آروزی همه ماست خدا می داند کربلا گلش سرسبز علی وزهراست چه قدروقف تماشاست خدا می داند عشق حرفی است که گویا خدا می داند من عزدارحسینم که اشک غم او آبروی همه ماست خدا می داند اولین مستمع مجلس پر فیض حسین مادرش حضرت زهراست خدا می داند حالا دلها را روانه کنید کربلا عرضه بداریم صلی الله علیک یا ابا عبدالله چه گذشت برعقیله بنی هاشم آن لحظه ای که زینب امد بلندی نگاه کنه ببیند که یک گوشه شمشیرها دارند بالا می برند پایین می یاد نیزه دار با نیزه می زد آنهای که شمشیر نداشتند دامانشان پر از سنگ کردند ان قدر بربدن عزیز زهرا زدند که وقتی که خواهر آمد کنار بدن پاره پاره برادر نشناخت با تعجب صدا زد انت یا اخی
صفحه(2)🥀🥀🌾🌾🌾 آیا توبرادر منی وابن امی آیا توپسر مادر منی ابن ولدی آیا تو پسر بابای منی چه کرد این خواهر داغ دیده یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند خم شد لبها را گذاشت برحنجره بریده حسین یک وقت دید دست کوچکی به شانه اش می خورد عمتی هذا نعش من عمه جان این بن کیه با توحرف می زنه فرمود سکینه جان این بدن بابای غریبت حسین است خودش را انداخت روی بدن بابا نگفت باباجان تشنه ام نگفت باباجان به من تازیانه می زنند صدا زد بابا بلند شو عمه ام را دارند می زنند اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَاِلى رَسُولِهِ، وَاِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَاِلى فاطِمَةَ، وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ، وَبَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَجَرى فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ، وَعلى اَشْیاعِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ، ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ وَلِیِّکُمْ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ وَالنّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَوَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ، وَرَزَقَنِى الْبَرآئَةَ مِنْ اَعْدآئِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْق فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَاللهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ مِنْکُمْ، وَاَسْئَلُ اللهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ، اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ، مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ، وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتى مَماتَ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ، وَابْنُ آکِلَةِ الاَْکبادِ، اَللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ، عَلى لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فى کُلِّ مَوْطِن وَمَوْقِف وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ، وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیاد وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ، هلال بن نافع میگه درظهردلم به حال ابی عبدالله سوخت ظرفی آبی برداشتم که برای امام حسین آب ببرم دیدم یک وقت شمراز گودی قتلگاه دامن عباش رو زده بالا داره میاد ولی بدنش می لرزه صدا زد هلال کجا میری نمی خواد برای حسین آب ببری من حسینت را سیرآب کردم گفتم ای نانجیب توکه سراز بدن حسین جدا کردی چرا بدنت می لرزه یه وقت صدا زدهلال همین که خواستم سراز بدن حسین جدا کنم دیدم صدای خانمی میاد که ای میگه غریب مادر حسین عطشان مادر حسین شهیدمادرحسین اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذابَ الاَلیمَ. اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ، وَ فى مَوْقِفى هذا، وَ اَیّامِ حَیاتى، بِـالْبَرائَةِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ، وَ بِـالْمُوالاةِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ صد مرتبه می گویی : اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ. اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِه. اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعًا صد مرتبه می گویی : اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. آماده ای سلام بدهی دست روی سینه بگذار چشم سرو ببند چشم دل وبازکن ان شاء الله یک روزی دسته جمع جلوی ضریح شش گوشه ارباب سلام بدیم همه باهم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَین
صفحه(3)🥀🥀🌾🌾🌾 اما ای کسانی که گفتی گرفتاری ، مریض داری حاجت داری ازآقامان امام حسین درخواست کنید حاجت روا می شید یا ابا عبدالله قربان قربتت برم میگه هنگامی سنگ به پیشانی اقا برخورد کرد😭 ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام  بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین .اما بگم اشکت جاری بشه ان موقعی که دستهای نازنین قمر بنی هاشم را قطع کردن تیر به چشمش زدند آخ بیمرم عمود آهنین به سر مبارک زدند چه جوری ازروی مرکب به زمین افتاد اخ بمیرم با صورت به زمین افتاد سپس می گویی : اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى، وَ ابْدَاْ بِه اَوَّلاً ثُمَّ الْعَنِ الثّانِىَ وَ الثّالِثَ وَ الرّابِعَ. اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً، وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللّهِ بْنَ زیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَهَ، وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً، وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ سرها را سجده بگذاریدسجده شکر به جا بیاریم که خدا چنین شفیع مهربانی را برای من وتو قرار داده آقاجان در دم مرگ اگر پاه به سرم بگذاری عمر جاوید به شیرینی آن دم نیست ان شاء الله درآن لحظه ای آخرکه دستمان ازهمه جا کوتاست به حق این سجده ها ارباب به فریادمان برسه همه درسجده زمزمه کنید در حالت سجده می گویی : اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ، اَلحَمْدُ لِلّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى. اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ، اَلَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
317.1K
🔳 🔻 زمینه رحمت 📜 بیست و سه سال... 🖊به قلم خانم و 🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸 💠 زمینه رحمت 💠 از شاعـران گرانقدر کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ          ⭐️ خانم عالیه رجبی و مهدی کبیری ⭐️ ➖➖➖ بیست و سه سال جز محبت ازش ندیدن بیست و سه سال جز صداقت ازش ندیدن بیست و سه سال غیر رحمت ازش ندیدن جواب خوبی هیچ کجا اینجوری جبران نمیشه وصیت یه کافرم اینجوری پنهان نمیشه طبق، ما ینطق عن الهوی هذیان گفتن کجا و مصطفی۲ وا غربتا، وا غربتا، وا غربتا... ۴ ---* آخرشم رحمت للعالمینو کشتن آخرشم کوه ایمان و یقینو کشتن آخرشم پدر اهل زمینو کشتن سیلی زدن به دخترش مزد رسالتش شده اینهمه پیمان شکنی جواب زحمتش شده آتیش آوردن دشمنا همه جای عرض تسلیت به فاطمه۲ وا غربتا، وا غربتا، وا غربتا... ۴ ---- بعد نبی روزگار خوشی قلم خورد بعد نبی غصه های علی رقم خورد بعد نبی آشیون علی بهم خورد چهل نفر تو کوچه ها آروم جونشو زدن جلو چشای غیرتیش زن جوونشو زدن داغ قامت خم و روی کبود توی کوچه ها علی رو کشته بود 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
415.2K
🔳 🔻 نوحه علیه السلام 📜 زهر کینه شد حاصل من 🖊به قلم 🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸.💠 نوحه علیه السلام 💠 از شاعـر گرانقدر کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ          ⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️ ➖➖➖ زهرکینه شد حاصل من یارم آخر شد قاتل من ای حسین و ای خواهرم زینب ببینید نیمه جانم وای از دل من اهل عالم من کشته ی زخم زبانم درغریبی زد همسرم آتش به جانم ای وای.بادلی پر شرر گشتم.پاره پاره جگر ای وای.ازغریبی جانم.آمده بر لبم ناله.می زند زینبم ای وای.ازغریبی جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان ----- هم غریب و هم بی پناهم هم پریشان هم غرق آهم در کنارم نه یاوری نه مونسی بود بین شهر غم بی سپاهم وای ازاین غم نزدیک قبرم پیش یاران وای ازاین غم تابوت من شد تیرباران ای وای.بادلی مبتلا ای وای.می کنم ناله ها ای وای.ازغریبی هستم.غرق شور و نوا هستم.حسن مجتبی ای وای.ازغریبی جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان ----- ای امان از ظلم زمانه من غریبم در آشیانه طشت پرخون دارد خبر ازاین دل من یاد مادر شد بی بهانه در مدینه پیش دوچشمان ترمن بین کوچه نقش زمین شد مادر من ای وای.مثل گل پرپرم ای وای.محرم مادرم ای وای.از غریبی ای وای.بین دیوار و در ای وای.مادرم شد سپر ای وای.ازغریبی جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
نماهنگ همیشه یه نفر هست.mp3
2.52M
🎙 #⃣ #⃣ #⃣ همیشه یه نفر هست توبی کسی کنارم اگه همه ولم کنن امام رضا رو دارم.. توی غربت این شهر همیشه یه نفر هست یه نفر که حواسش به گدای در به در هست .. یه نفر هست که بفهمه دردمو می‌بره از دل زائراش غمو.. اگه عمری عاشق محرم و کربلام به خدا مدیون لطف شمام .. نذاشتیم تنها تو دیدی اشکام سرازیر رو گونمه چه صحنی داری حرم انگاری برام مثل خونمه .. سلطان امام رضا جان 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
Sibsorkhi - Aghaye Karimam.mp3
5.28M
🏴مداحی های ویژه آخر ماه صفر ۶ ( مداحی شهادت امام حسن علیه السلام) آقای کریمم یار قدیمم 🎙حاج حسین سیب سرخی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
زمینه؛ بیت الاحزان.mp3
5.7M
صلوات‌الله‌علیه‌وآله علیهاالسلام 🔹بیت الاحزان🔹 قُل لِلمُغَيَّبِ تَحتَ أَطبَاقِ الثَّرَى إِن كُنتَ تَسمَعُ صَرخَتِي وَ نِدَائِيَا مَا ذَا عَلَى مَنْ شَمَّ تُرْبَةَ أَحْمَدٍ أَنْ لَا يَشَمَّ مَدَى الزَّمَانِ غَوَالِيَا رفتی و هر شب چَشمم، بعد از تو شد پر باران رفتی و شد این خانه، بعد از تو بیت‌الاحزان رفتی و بعد از تو که بوسیدم مزارت را از چشم من افتاده حتی عطر گل بابا می‌میرد از دلتنگی و هجران تو زهرا «عَلیکَ مِنّی السَّلام، یا رَحمَةً لِلأنام» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قَد كنتُ ذَاتَ حِمًى بِظِلِّ مُحَمَّدٍ لَا أَخشَ مِن ضَيمٍ وَ كَانَ حِماً لِيَا فَاليَومَ أَخشَعُ لِلذَّلِيلِ وَ أَتَّقِي ضَيمِي وَ أَدفَعُ ظَالِمِي بِرِدَائِيَا در سایه‌سارت بودم، آسوده از هر ماتم رفتی و شد بعد از تو، هر روز من شام غم بی‌تو بهشتِ تو اسیر شعله‌ها می‌شد بعد از تو بین کوچه‌ها اَجرَت اَدا می‌شد سهم ذوی القربی غم و درد و بلا می‌شد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صُبَّت علَيَّ مَصَائِبٌ لَوْ أَنَّهَا صُبَّت علَى الْأَيَّامِ صِرْنَ لَيَالِيَا فَلَأَجْعَلَنَّ الحُزنَ بَعدَكَ مُؤنِسِي وَ لَأَجعَلَنَّ الدَّمعَ فِيكَ وِشَاحِيَا خورشید من بودی و، رفتی به سوی مغرب بعد از تو دلخونم از، نامردمان یثرب روزی در اینجا حرمتی آل پیمبر داشت آمد هر آنکس که به قلبش بغض حیدر داشت با تازیانه سوی این خانه قدم برداشت شاعر و نغمه‌پرداز: 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
وحید شکری - دلبرم.mp3
4.02M
دلبرم سایه‌ی سرم شور محشرم اباعبدالله باورم دریای کرم قربونت برم اباعبدالله 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
(ع) ▪️▪️▪️ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ 💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] سوگند به نام دل ربایش نوراست وجود و ابتدایش .. با خلق حسن کرده مباهات از روز ازل ذات خدایش .. آنان که نوشتند کریمش مارا بنویسند گدایش .. بخشید سه بار هر چه را داشت جان همه ی خلق فدایش .. هرقلب که پسند قلب زهراست شد هرکه عزیز مجتبایش.. هستند تمام انبیاهم محتاج عطای دستهایش.. هم او شده راضی از خداهم هم بوده رضایش به رضایش.. چشمان حسین بر لب اوست وقتی حسن است مقتدایش.. در معرکه ی جمل که آمد دیدند به شکل مرتضایش.. آنقدر رئوف است که میخورد در پیش جزامیان غذایش.. آن مرد هرآنچه ناسزا گفت آخر نشنید ناسزایش.. تازه به کرم نوازشش کرد جا داد به او بین سرایش.. صد بحر اگر که مدح گویم یه قطره نگفتم از ثنایش.. آنقدر بلا به او رسیده آندم که بگویم از کجایش .. از کوچه نپرسید از این مرد یک عمر شدست مبتلایش .. جانسوز تر از داغ زهرا از کل غم جهان برایش.. یا ران مقربش کشیدند سجاده و فرش زیر پایش.. دردست که زهر خورده آقا از همسر بی مهرو وفایش .. خونی شده با سرمه سختش دست کرم و گره گشایش .. قاسم به سر و صورت خودزد خونی شده تا دید عبایش.. پا میکشد این مرد پر از درد در حجره به روی بوریایش .. آنقدر جگر به دامنش ریخت تا جوهره رفت از صدایش.. بگزار بماند به قیامت دنیاکه نفهمید بهایش .. آتش زده بر تمام عالم لایوم که یوم کربلایش.. گر کرببلا همیشه جاریست صلح حسن است مقتدایش.. صد شکر که سنگها نخورردند برصورت مثل مصطفایش .. صد شکر که نیزه ای نیامد تا قطع کند صوت رسایش .. صد شکر نبود خنجری کند تا بوسه بگیرد از قفایش.. شنیدید همه اومدن وقتی زینب اومد در خونه بنی هاشم سراسیمه همه رو خبر کرد همه داداش اومدن دور حسن رو گرفتن جناده میگه من دیدم پر از خون شده تشت .. جناده به من بگو این لخته خونه که میگی خوب نظاره کن جناده میگه من وقتی نگاه کردم دیدم پاره های جگر حسنه ،زن و بچه مادر قاسم ،عبدالله همه گریه میکردن اما وقتی حسین اونطوری بلندبلند گریه میکرد . چشمش رو باز کرد ،خدا چشمت رو گریون نبینه حسین جان ... حسین جان بهت بگم روز تو بدترین روزه تو عالم تا قیامت روزی مثل روز تو نیست .. دورت رو میگیرن،الله اکبر دست تو دست ابی عبدالله جون داد ،همه برادران ایستادن .. سفارش کرد بچه هامون ببر کربلا .. چشماشو که بست شیون و واویلا تو خانه مجتبی بلند شد همه ناله میزدن بدن مبارکشو تو تابوت گذاشتن، اولین بدنه که در روز میخواد دفن بشه .. آن زن نانجیبه اومد جلو ،اومده بودن طواف بدن کنار قبر پیغمبر .. گفت من نمی‌زارم اینجا بدن حسن رو دفن کنید ،یکی برخاست گفت نانجیبه یه روز به جنگ علی میای با شتر و جمل میخوای جلوی حق رو بگیری ،امروزم اومدی میخوای جلوی پاره تن رسول الله رو بگیری و نزاری دفن کنند،فردا میترسم فیل سوارشی و خانه کعبه رو خراب کنی ،گفت آی بنی مروان شما ایستادید به من جسارت میکنن خودش دستور داد بدن رو تیر باران کنند .. حالا ابی عبدالله و بنی هاشم بیشتر عباس ایستاده ،داره نگاه می‌کنه بدن داداششو تیر باران کردن .. که انگار خون تو چشمای عباس جمع شد ،همینطوری بر گشتند خانه تیرها رو آوردن بیرون نمی‌دونم ،هرچه بود کفن رو عوض کردند آوردند بقیع بدن رو دفع کردند .. بدن امام حسن رو تیر باران کردند جلو چشم حسین ، وقتی اومد کنار علقمه دید بدن داداشش رو طوری تیر باران کردن که اگر بخواد هر تیری رو بیرون بیاره بدن جدا میشه ،صدا زد الان کمرم شکست امیدم قطع شد .... 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
(ع) 😭▪️ ▪️▪️▪️ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ 💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] اشک من خلاصه شد تو گریه برای کوچه برا بلای کوچه ،برا ماجرای کوچه.. پیرم کرده اون روزایی که مادرم شهید شد محاسنم سفید شد با گریه های کوچه .. این اشکا رنگ خونه دل من خون از زمونه اونی که حسن کشته داغ یه مادر جوونه.. کار زهر جفا نیست جگرم روزی پاره شد که مادر خستمو رسوندم کشون کشون تا خونه وای دیدم شکسته گوشواره وای خدا برا کسی نیاره.. رعد و برق اون کشیده یادم میفته حرفاش تمام دنیا انگار میشه رو قلبم آوار .. طوری ضربه زدکه مادرتعادلش به هم خورد اسم علی رو آورد بین زمین و دیوار .. دستاشو میکشوندم تا خونه مادرو رسوندم دم در رد گریه هاشو با معجرش پوشوندم.. با بارون نگاهش با همین چشما گریه کردم باهمین دستاگردوخاک ازروچادرش تکوندم وای دیدم مادر رمق نداره وای خدا برا کسی نیاره .. وای دیدم شکست گوشواره وای خدا برا کسی نیاره .. همه ی دردا بعد مادر میرسه به تو خواهر تو هم شکسته میشی به خاطر برادر .. روزی که تنها میمونی با خیمه های سوزان با گریه های طفلان با بدنای بی جان .. زهرای کربلایی نایب شاه سر جدایی توی رگبار تازیونه پناه بچه هایی.. بانوی عالمینی همسفر سر حسینی توی میدون شام و کوفه تو صاحب لوایی .. وای رو نیزه راس شیر خواره وای خدا برا کسی نیاره 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
(ع) 💠💠 اللهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک... "يا رب الحَسن، بحق الحَسن، اِشف صدر الحَسن، بظهور الحجة، يا رب الحسین، بحق الحُسین، اِشف صدر الحسین، بظهور الحجة ، يا رب الحجة، بحق الحجة، اشف صدر الحجة، بظهور الحجة " هر کس از دل دعا دارد امیدی بر شفا دارد درد ما را تویی درمان درد دوری دوا دارد چشمم به در است بیا مهدی وقت گذر است بیا مهدی با چشمم راهت را جارو زده ام من منتظرم من منتظرم با دست خالی بر تو رو زده ام من منتظرم من منتظرم بیا آقای من... حالا همه آقا و مولامون رو صدا بزنیم:... یاصاحب الزمان... السّلامُ عَلیکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رسولِ اللّهِ یا حُجةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سیدناوَ مَولانا اِنا توجَّهنا وَستَشفَعنا وَ توسلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یدی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه تا شود راضی ز اعمالم خدا گفتم حسن مادرش بر سینه زد! آرام تا گفتم حسن خود گرسنه ماند و سگ را با غذایش سیر کرد هر کسی گفت از کَرَم، گفت از سَخا، گفتم حسن یا کریم و یا ربِ وقت‌ِ مناجاتم شده من هم از سوز جگر وقت دعا گفتم‌ حسن ناامیدِ کوچه ها کِی ناامیدم می کند؟ زود حل شد مشکل من‌ هر کجا گفتم حسن نام او را می برم زهرا تفضّل می کند تا بگیرد فاطمه دستِ مرا گفتم حسن *چندین مرتبه سراغ داریم حضرت زهرا سلام الله علیها گله کردن از روضه خوانها، که مگر حسن پسر من نبود؟ چرا برا حسنم اشک نریختید؟ روضه نخواندید؟ چرا مجلس روضه براش نگرفتید؟ به اون شاعر فرمودند: چرا برا حسنم شعر نمیگی؟....* در شلوغیِ حرم ناله زدم ای بی حرم! هر زمان رفتم‌ به پابوسِ رضا گفتم حسن کربلایی ها همه ذکر حسین گفتند و من با حسین بن علی در کربلا گفتم‌ حسن فکر‌ کردم در بقیع ام، گوشه ای کِز کرده ام بی صدا مرثیه خواندم بی صدا گفتم‌ حسن کوچه های تنگ یک روزه حسن را پیر کرد رد شدم‌ با گریه از این کوچه ها گفتم حسن *عبدالزهرا روضه خون بود، در عالم رؤيا خواب امام حسن مجتبي عليه السلام رو ديد، آقا! فرمود: عبدالزهرا! چرا روضه ي مارو نمي خوني؟ گفت: آقاجان! من يه عُمري روضه خون شما هستم، مگه روضه ي شما همين نيست كه به ما رسوندن، روضه ي زهر و طشت و پاره هاي جگر شما؟ آقا فرمود: اين روضه مَنِ، اما اون روضه اي كه من رو كشت اين روضه نبود، به گريه كن هاي ما بگيد: بچه بودم مادرم ميخواست از خونه بره بيرون، گفتم: مادر! مگه ميشه بدون من بيرون بري؟ پسر بزرگت منم، كجا بدون من ميخواي بري؟ امام حسن ميگه:با چه غروري دستم رو انداختم توي دستِ مادرم، يه نگاه به بابام كردم، بابا خيالت راحت من دارم با مادرم ميرم، همه جا رو هم نگاه مي كردم كسي نگاهِ چپ به مادرم نكنه، رفتيم مسجد از اونجا برميگشتيم خونه، تا رسيديم به كوچه ي بني هاشم، عبدالزهرا! نانجيبي كه در همه ي عالم مثالش پيدا نميشه، بين راه اومد راهِ من و مادرم رو سد كرد؛ قباله ي فدك دست مادرم بود، نانجيب گفت: فاطمه! قباله ي فدك رو بده من، مادرم گفت: قباله رو نميدم، خدا برا هيچ بچه اي نياره، جلو چشمم چنان به صورت مادرم زد، تا به خودم اومدم ديدم مادرم روي زمين افتاد... عبدالزهرا اينجا بود، گوشواره ي مادرم شكست، واي مادرم! مادرم! مادرم...* مگه یادم‌ میره‌، من بودم‌ و یه‌ گلِ پرپر مگه یادم‌ میره‌، خاکِ روی چادرِ مادر مگه یادم میره، زخمِ روی بالِ کبوتر مگه یادم‌ میره، خونابه ی صورتِ مادر *عبدالزهرا! تا اينجا دستِ من توي دستِ مادرم بود، اما از اينجا به بعد من عصاي دستِ مادرم شدم، هي ميگفت: حسنم مادر چيزي نشده، اما چشمام يه كم تار مي بينه... عبدالزهرا! ديدم مادرم داره راه رو اشتباهي... ناله بزن یا زهرا!... مردک پست که عمری نمک حیدر خورد داد زد بر سر مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوک پنجۀ پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد خدایا به پاره های جگر امام مجتبی، به غریبی امام‌مجتبی که هم تو خونه غریب بود و هم بیرون خونه، به گریه های امام حسین بالا سرش، به اشک های عمه ی سادات زینب کبری، خدایا! فرج امام زمان ما برسان، در ظهورش تعجیل بفرما، رهبر عزیزتر از جانمون رو حفظ بفرما، انقلاب مارو به انقلاب امام زمانمان متصل بفرما، شر اسرائیل و آمریکا و انگلیس به خودشون برگردان، مردم مظلوم غزه را نصرت عطا بفرما، مرگ مارو شهادت در رکاب امام زمانمان قرار بده، اموات ما ببخش و بیامرز، شهدای ما مقامشون عالیست متعالی بگردان... خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار... تعجیل در ظهور آقا امام زمان، شادی ارواح طیبه شهدا، شادی روح اموات صلوات بلند و جلیل...* 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
(ص) 💠💠 "یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جینا ببضاعه مزجاه فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین" دلم گرفته غم از گونه‌ام سرازیر است هوای آخرِ ماه صفر چه دلگیر است یابن الحسن! آقای من! و با گذشتن هر هفته میتوان فهمید زمین چقدر بدون تو از زمان سیر دست به شیشه ی غمت اینقدر سنگِ وصل مزن دلا بسوز ز دوری، فراق تقدیر است برای من که پُر از بی کسی است امروزم اگر نیایی هر روز دیگری دیر است بیا و روضه بخوان تا که باز گریه کنم مس وجود مرا اشک روضه اکسیر است چه میشود که ببینم لحظه ای را که مدینه شاهد فریاد های تکبیر است *اولین کاری که حجت خدا امان زمان رُوحِی وَ اَرْواحُ الْعَالَمیِنَ لِتُرابِ مَقْدَمِه اَلْفدَاء میکنه، میاد مدینه اون دو نانجیب رو از خاک بیرون میاره،آرزوی دیرینِ همه ی اهل بیت بوده،آرزویِ آقا رسول الله هم همینه... آخه مرحوم شیخ طوسی رحمة الله علیه میفرمایند:مسموم کردند پیغمبر رو، حالا تو بستر افتاده، میگه: بیایید دوات بیارید، یه پوستی بیارید روش بنویسم،به اشتباه نیوفتید،نانجیبِ ملعون،گفت: پیغمبر داره هزیون میگه... از همین جا دیگه تمام روضه ها و مصیبت ها شروع شد... اولین سوالی که امام زمان از اون دومی نانجیب میپرسه،میفرماید: چرا سیلی تو صورت مادرم زدی؟چرا دَرِ خونشو آتیش زدی؟ نانجیب نگاه تو صورت حجت خدا میکنه، مثل همیشه دروغ میگه،میگه: من آتیش نزدم،من تو این واقعه کاره ای نبودم... حضرت نامه ای رو بیرون میاره، میفرماید: بخوان،دستخط خودتو که میتونی بشناسی، انکار نمیتونی بکنی، میبینه نامه ی خودشه به معاویه ی ملعون نوشته: معاویه اومدم پشت در،صدا نفس کشیدنای فاطمه رو میشنیدم...،اما چنان با لگد به در زدم،صدا شکسته شدن،استخوان های سینه ی فاطمه رو شنیدم... یا زهرا! یازهرا!... گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است دیدم شروع محشر کبرای دیگر است گفتم چه روی داده که زهرا زند به سر دیدم که روز، روز عزای پیمبر است پایان عمر سید و مولای کائنات آغاز دور غربت زهرا و حیدر است قرآن غریب و فاطمه از آن غریب تر اسلام را سیاه به تن، خاک بر سر است زهرا به خانه و مَلَکُ الموت پشتِ در از بهر قبض روحِ شریف پیامبر از هیچ کس نکرده طلب اِذن و ای عجب بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر با آن که بود داغ پدر سخت، فاطمه در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر یک چشم او به سوی اجل، چشم دیگرش محو نگاه آخرِ خود بود بر پدر *آخرین لحظات پیغمبر بود،نگاه به حَسن و حسین می کرد،،نگاه به فاطمه اش می کرد.... یه مرتبه بی بی دو عالم فاطمه شنید صدای درمیآد، جلو در اومد دید یه پیرمرد خوش سیما اومده،صدا زد: خانوم جان می خوام بابات رسول خدا رو ملاقات کنم،فرمود: بابام ممنوع الملاقاتِ،بار دوم باز اومد در زد، بی بی فرمود: مگه نگفتم بابام ممنوع الملاقاتِ؟ بار سوم تا در زد پیغمبر فرمود: عزیزم فاطمه جلو بیا، می دونی این کیه داره در میزنه؟ صدا زد: نه بابا... پیغمبر فرمود:دخترم این مَلَکُ المُوتِ، از هیچ کسی اجازه نمیگره،از هیچ پیغمبری اجازه نگرفته...بابا جان! پس چرا وارد نشد؟ گفت: عزیزم به‌خاطر عظمتِ تو به احترامِ تو... خونه ای که فاطمه باشه عزرائیل هم حیا میکنه بدون اجازه وارد بشه،زهرا باید اجازه بده... یا رسول الله! کجا بودی هم در رو بدون اجازه زدن، هم هیزم آوردن؟ یا رسول الله کجا بودی بینِ در و دیوار پهلویِ فاطمه رو شکستن؟ الله اکبر آخرین لحظات یه وقت دیدن علی بچه هارو از پیغمبر جدا کرد،حسین و حسن خودشون رو روی سینه ی پیغمبر انداختن،پیغمبر نوازشون می کرد،فرمود: علی جان بذار رو سینه ام باشن... یارسول الله مگه نفرمودید :کسی که داره جون میده باید سینه اش رو آزاد کرد،آخه یه پیراهن رو سینه اش سنگینی میکنه؟ فرمود:علی! اگه حسین رو سینه ی من باشه من راحت جون میدم...اما کربلا دیدن..و الشمرُ جالسٌ عَلَی صدْرِه... شمر نشست روی سینه ی ابی عبدالله... ناله بزن: یا حسین!... الهی! یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن، یا ذالاحسان بحق الحسین... اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعة و المستشهدین بین یدیه... خدايا مرگ مارا شهادت رقم بزن، رهبرمان حفظ بفرما، اموات ما ببخش و بیامرز، پرچم شیعه را بالا ببر، پرچم کفر سرنگون بگردان، مرضای ما لباس عافیت بپوشان، ما را به کربلا برسان، داغ مدینه بر این دلها مَگُذار، ما را حسینی زنده بدار حسینی بمیران، در نسل و ذریه ی ما بی تفاوفت به قرآن و اهلبیت قرار مده، به زنهای ما عفت به مردان ما غیرت عنایت بفرما... تعجیل در ظهور آقا امام زمان، شادی ارواح طیبه شهدا، شادی روح اموات، رحمه الله من یقرا الفاتحه مع الصلوات 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
2.8M
لب تشنه حسین ع شاعر:کربلایی محمدهوشمند بانوای:کربلایی منوچهرحسن زاده عمریست که من طالب احسان حسینم لب تشنه ام و تشنه ی باران حسینم در زندگی ام منت اغیار نجویم درسایه ی حق دست به دامان حسینم از دولت و عنوان و غم مال و ریاست صد شکر خدا را که پریشان حسینم جز کرب وبلا جلوه گهی نیست دلم را مشتاق گل روی و گلستان حسینم از اهل ادب رسم وفا یاد گرفتم از کودکی ام عاشق عنوان حسینم آزاده ام و ذلت و خفت نپذیرم در زندگی ام تابع فرمان حسینم با یاد حسین ابن علی می شوم آرام چون یاهوی بنشسته به ایوان حسینم در خوان جهان چشم طمع در سر من نیست با فخر و شرف ریزه خور خوان حسینم وابسته قید رسن غیر نباشم در دایره دولت شایان حسینم جز کرب وبلا درسر من نیست هوایی محتاج به درد و غم و درمان حسینم خواندم همه جا مبحث ایثار و شهامت اما همه سر گشته و حیران حسینم شاعر شده ام وصف کنم روی گلش را چون بلبل شوریده غزلخوان حسینم آشفته ام و مست می کوثر زهرا دیوانه ترین شاعر دیوان حسینم در بحر گنه غرقم و مدهوش ولیکن با دست تهی شایق احسان حسینم 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2