eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.6هزار دنبال‌کننده
44 عکس
32 ویدیو
116 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
درد...میکند این روزها تمام تنم درد می کند مانند فاطمه بدنم درد می کند گفتم حسین بر کفنم جوشنی نوشت در دست بی کفن کفنم درد می کند زین خجلتی که می کشم از شیر خوردنم در پیش زینبم دهنم درد می کند من اهل یثربم دلم آنجاست زیر خاک بیچاره دل که در وطنم درد می کند زهرای سوخته به تن من حلول کرد باور کنید پیروهنم درد می کند یا زینبی که می کشم از دست کوفیان چون سنگ خورده ها دهنم درد می کند محمد سهرابی
تا که از تیغ شرربار علی را کشتند هاتفی زد به فلک جار علی را کشتند لرزه بر پیکر ارکان هدایت افتاد ناله زد گنبد دوار علی را کشتند گاه با طعنه گهی زخم زبان گه دشنام به یکی روز دو صدبار علی را کشتند بعد زهرا دل او خانه درد و غم بود باغم و غصه بسیار علی را کشتند مسجد کوفه نشد قتلگه شیر خدا که میان در ودیوار علی را کشتند در همان روز که در کوچه زدند زهرا را به خدا حیدر کرار علی را کشتند ابن ملجم نبود قاتل حیدر،به خدا قنفذ و ثانی خونخوار علی را کشتند با غلافی که سیه بازوی زهرا کردند با همان ضربه مسمار علی راکشتند حسین میرزایی
افتاده بين بستري آتش گرفته با آتش غم حيدري آتش گرفته بعد از علي دانست تنها چاه كوفه راز قديمي پري آتش گرفته باور نمي كردند مردم تا به امشب افتادن نام آوري آتش گرفته زينب كنار بستر او هل كرده افتاده ياد مادري آتش گرفته ديدند در چشمان حيدر حلقه مي زد اشك وصال همسري آتش گرفته پايان قصه مي رسد با فرق خوني ساقي كنار كوثري آتش گرفته مرهم ندارد زخم او ، جز چادري كه خاكي شده پشت دري آتش گرفته راز مگويش با حسين ، عباس ، زينب حاكي شد از برگ و بري آتش گرفته راز مگويي كه در آن يك خيمه بود و در بين خيمه خواهري آتش گرفته اي ابرهاي كربلا باران بباريد روي زمين موي سري آتش گرفته كار از هجوم آتش و دامن گذشته انگار پاي دختري آتش گرفته با جيغ يك كودك سريعا عمه فهميد در پشت خيمه معجري آتش گرفته هي بوسه بر ميداشت لبهاي كبودي از پاره هاي هنجري آتش گرفته مسعود اصلانی
بابا اتاق پر شده از بوی مادرم وقتش رسیده پر بکشی سوی مادر دیگر خجل نباش تو از روی مادرم فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم از پشت در دوباره تو را می زند صدا تا که به دست تو بدهد محسن تو را ... سی سال در نبودن مادر شکسته ای پهلو به پهلویش پس آن در شکسته ای در کوفه های درد مکرر شکسته ای از مردم و نبودن باور شکسته ای گر چه شکسته ای و دلت هم شکسته تر این دل شکسته را هم از این کوفه ها ببر ... یادت که هست مادر ما قد خمیده بود یادت که هست گیسوی مادر سپیده بود یادت که هست محسن خود را ندیده بود یادت که هست غنچه خود را نچیده بود آنروزها که قد تو آنجا خمیده شد موی منم شبیه تو بابا سپیده شد ... مادر رسیده عطرپیمبر بیاورد تو تشنه ای برای تو کوثر بیاورد مرهم برای این دل پرپر بیاورد تا خار را زدیده تو در بیاورد حرفی بزن که مونس تو مادر آمده حالا که استخوان زگلویت در آمده ... بابا بگو به مادرم از غصه های من از کوفه های بعد تو و ماجرای من از بی حسین گشتن من از عزای من از کوفه گردی من و از کربلای من بابا بگو که زینب خود را دعا کند بعد از حسین زود مرا هم صدا کند ... مادر رسید و زخم سرت را نگاه کرد گریه برای گودی یک قتلگاه کرد پس رو به روسیاهی خیل سپاه کرد نفرین به رقص خنجر مردی سیاه کرد وشمر جالس ... نفس مادرم گرفت سر که به نیزه رفت دل معجرم گرفت رحمان نوازنی
توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام ویژۀ شب های قدر اجرا شده شب_بیست_و_سوم ماه مبارک رمضان *شبِ بیست و سومِ ماهِ مبارک رمضان رسید، شبِ حضرتِ زهراسلام الله علیها، باطنِ لیلۀ قدر، یازهرا!...* امشب به علی منو ببخش یارب! ما عاشقای قدیم آقاییم ما هرچی باشه علی رو دوست داریم ما هرچی باشه یتیمِ آقاییم ما سینه زنِ غمِ حسینش هستیم با اینکه گناهای زیادی داریم هر وقت که میگن حسین، ما میسوزیم هر وقت که میگن حسین، ما می‌باریم یا رب!تو ببخش ما رو، به علی امشب به حسین امشب یا رب،اربعین امسال، راهی کن ما رو به غمِ زینب یا رب، بعلی العفو... ای کوفه‌ی نامردِ علی نشناس! با بچه‌های علی مدارا کن شاید یه روزی بشن تک و تنها رحمی به پریشونی دلها کن اون روز اگه معجری نبود رو سرها غیرت کن و چشماتو ببند ای کوفه دیدی اگه گریه هاشونو تویِ کوچه مردی کن و بی صدا بخند ای کوفه ای وای، از سَرِ رویِ، نیزه‌ها ای وای کربلا ای وای ای وای،از تماشای، کوفیا ای وای کربلا ای وای حیدر، یا علی مولا... دنبال کسی تو کوفه می‌گردم میگن روی شونه ش نون و خرما بود میگن که شبا میون اشک و آه بر روی لبش: "کجایی زهرا؟" بود میگن که طناب به دور دستش بستن میگن که میون شعله ها خونه ش سوخت تا چادر خاکیو میدید میگفت: آه هر لحظه نگاهشو به دیوار می‌دوخت ای وای، میرسه انگار، از در و دیوار صدای زهرا ای وای،هنوزم هرشب، نگرانِ میشه برای زهرا زهرا، هستیِ مولا... شد پهلویِ زهرا قاتلِ حیدر آه از دلِ بی قرار و پر صبرش از اون شبی که فاطمه رفت، جون داد وقتی که لحد گذاشت روی قبرش *امیرالمؤمنین اون لحظه ای که بی بی رو دفن کردن، دست هارو علی به هم زد،" فَلَمَّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرَابِ الْقَبْرِ هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ، وَ أَرْسَلَ دُمُوعَهُ عَلَى خَدَّيْه" علی اونجا شروع کرد های های گریه کردن، با پیغمبر حرف زد: "قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي" صبرِ علی کم شده،" وَ رَقَّ عَنها تَجَلُّدي، فَمَا أَقْبَحَ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ، بَعدَکَ يَا رَسُولَ اللَّه" این حرفارو که زد، بعد گفت: " يَا رَسُولَ اللَّه! سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَيْنَنَا" چقدر زود بینِ من و زهرا جدایی افتاد،" لَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَة" نگفت: امانت رو برگردوندم، عرضه داشت: امانت برگردونده شد.." وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، وَ اخْتُلِسَتِ‏ الزَّهْرَاء" یعنی زهرا رو به زور از من جدا کردن...نمیدونم علی چه جور بچه هاش رو از کنار قبر بلند کرد؟حسنم دیگه گریه نکن، حسینم به خاطرِ بابا دیگه اشک نریز...این بچه هارو بلند کرد، غریبانه، تو دلِ شب، راهِ خونه رو در پیش گرفت، وقتی به کوچه ی بنی هاشم رسید، چه حالی پیدا کرد علی؟...* شد پهلویِ زهرا قاتلِ حیدر آه از دلِ بی قرار و پر صبرش از اون شبی که فاطمه رفت، جون داد وقتی که لحد گذاشت روی قبرش یادش نمیره توی حیاط خونه هی آب روُون میریخت رو جسم زهرا *آخه روایته علی غسل میداد، اسماء آب می ریخت...* یادش نمیره توی حیاط خونه هی آب روُون میریخت رو جسم زهرا بغض علی رو میشکنه زخم بازو بغض علی رو میشکنه اسمِ زهرا ای وای، میرسه انگار، از در و دیوار صدایِ زهرا ای وای، هنوزم هرشب، نگران میشه برایِ زهرا رضا یزدانی
👆👆👇👇 آروم آروم، اسما بریز آب رَوُون یه طور بریز نشکنه این برگِ خزون پهلو کبود، صورت کبود، بازو کبود پس بگو از من چرا، رو گرفته بود؟ فاطمه ام، قسم می‌دم تو رو این سفرُ، با مرتضی برو یه گوشه ای با گریه زینبت بغل گرفته چادرو ای دنیا، علی بی زهرا، غریبه.. *حالا بریم کربلا؟ شب قدرِ، شبِ زیارتیِ ابی عبدالله...* لالا لالا، یکم دیگه دَوُوم بیار یه کم دیگه دندون روی جگر بذار مشک و یکی بُرده که بر می گرده زود وقتی می رفت همش به فکر خیمه بود نده با اشک، زندگی مو به باد آب می رسه، اگه خدا بخواد عمو رسید، کنار علقمه صدای تکبیرش میاد لالائی، عموش رفته آب بیاره... لالا لالا، منو نکن خونه خراب چیزی نمونده عمو جون بیاره آب بابات رفته به یاری آب آورش داره میاد! چرا خمیده کمرش؟ علیم داره، میزنه دست و پا بچم داره، میمیره ای خدا ببین هنوز به سمت علقمه ست نگاهِ مضطرِ بابا لالائی، الهی بارون بباره... لالا لالا، مادرِ تو بشه فدات خون می بارن فرشته ها با گریه هات سوخته دلم رو نفسایِ داغ تو آهی بکش شاید که بارون بگیره خدا تو رو، نمی بره زِ یاد خونده برات، بابا "و إن یَکاد" الهی که، سپیدیِ گلوت به چشمِ حرمله نیاد لالائی، عموش رفته آب بیاره... *اومد مقابل برادر ایستاد، گفت: یا اباعبدالله!" قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِين" دیگه سینه ام تنگی میکنه، بذار برم میدان انتقام بگیرم، یه عُمری مشقِ جنگ کرده بود برای این لحظه خودش رو آماده کرده بود، منتظرِ این صحنه بود، وقتی شهدای کربلا دون دونه می رفتن جلوی لشکر می ایستادن، با خودش میگفت: نوبتِ منم میشه، تا خواست بره میدان، آقا ابی عبدالله فرمود: "یا أَخِی! فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ" شما نمیخواد بری میدان، شما برو آب بیار، بعد امام حسین فرمود:" یا أَخِی أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِی وَ إِذَا مَضَیْتَ تَفَرَّقَ عَسْکَرِی " داری میری برو، ولی تو پرچم دارِ من هستی، اگه تو بری لشکرم از هم میپاشه..." مشک رو برداشت" فَسَمَعَ الأَطفَالُ يُنادُونَ العَطَشَ اَلعَطَشَ" صدای بچه ها می اومد، هی میگفتن:آب،آب، تشنگی مارو کشت...رفت میدان، جنگِ نمایانی کرد،" وَ رَمَوُهُ بِالنِبَالِ فَكَشَفَهُم" او را تير باران می کردند ولى او لشكرِ دشمن رو شكافت" فَدَخَلَ المَاء" بدون اینکه اهمیت بده به این چهارهزار موکلِ آب، رفت داخلِ آب، مشک رو پر کرد، بعد دستهارو برد زیرِ آب، آب رو بالا آورد" ذَكَرَ عَطَشَ الحُسَين وَ أَهلِ بَيتِهِ فَرَمَى المَاء " یادش افتاد برادرش تشنه است، آب رو رویِ آب ریخت، اومد بیرون از آب، اول دستِ راستش رو زدن، مشک رو به دستِ چپ گرفت، بعد دستِ چپش رو زدن" فَاَخَذَ القِربَةَ بِأَسنَانِه" این مشک رو به دندان گرفت،" فَأَصَابَ القِربَةَ وَ أَريِقَ مَاؤَهُا" تیری به مشک خورد، آبِ مشک ریخت" وَقَفَ الْعَباس مُتِحَیِّرا" متحیر ایستاد، چه کنم؟ دست که ندارم... تیری به چشمانِ مبارکش خورد، عمود آهن به سرش خورد، با صورت رویِ زمین افتاد، صدا زد:" یا اَخا! اَدرک اَخاک" داداش! بیا به دادم برس، امام حسین آمد،" فَلَمّا رَآهُ الحُسَينُ عليه السلام مَصروعاً عَلى شَطِّ الفُراتِ، بَكى" اول که دید داداشش افتاده گریه کرد، دید برادرش دست که نداره، تیر که به چشماش زدن، صدا زد:" الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي" کمرم شکست، راهِ چاره ام کم شد، اول سعی کرد این بدن رو جمع کنه، عباس صدا زد: میخوای با من چکار کنی، من رو خیمه ها نبری...شروع کرد حسین با برادر حرف زدن:...* دستم رو میگیرم به پهلو راه میرم من اونچه نباید عاقبت دیدی سرم اومد تا که نشستم پیش تو انگار حس کردم یک لحظه بوی مادرم اومد دیدی بهت گفتم کبوده صورتِ مادر؟ دیدی بهت گفتم که خیلی سخت راه میره دیدی چقد سخته ببینی مادرت هربار دستش رو به پهلوش میگیره؟ دریا توو دستاته برادر ممنون دستاتم علمدار چشمات پر از خون شد عزیزم دلتنگِ چشماتم علمدار
روزم چو شب است یاعلی جان مددی جانم به لب است یاعلی جان مددی تو باشی و نوکرت گرفتار شود!!! از تو عجب است یاعلی جان مددی شاعر: امشب که نمک به زخم دین بگذارند آتش به پرِ روح الامین بگذارند نان آور هرشبی، نیامد امشب طفلان سرِ بی شام زمین بگذارند... شاعر:استاد بی واهمه ، یا علی مدد می گوییم با فـاطـمه ، یا علی مدد می گوییم وقتی که اجـل رسـد هم ان شـاالله در خـاتمـه ، یا علی مدد می گوییم شاعر: امشب که نمک به زخم دین بگذارند آتش به پرِ روح الامین بگذارند نان آور هرشبی، نیامد امشب طفلان سرِ بی شام زمین بگذارند... شاعر:استاد حلقه ست زمین و او نگین ست هنوز صد چشم زمان، سوی زمین ست هنوز زآن فاجعه، گرچه چارده قرن گذشت ‌والله! علی خانه‌نشین ست هنوز شاعر: استاد یک نفس مانده علی پر بکشد تا بهrobaeیک اذان مانده ملاقات کند فاطمه را شاعر: با عشق علی دلت صفا خواهد کرد از غصه و غم تو را جدا خواهد کرد تو یک نذر حیدر بفرست بعدش به تو فاطمه دعا خواهد کرد شاعر: این خیر کثیر منجلی خواهد شد «یا فاطمه» بین المللی خواهد شد اسم همه دختران عالَم زهرا نام پسر همه علی خواهد شد شاعر: برو ضریح علی باش تا ببوسندت چه صرفه می بری ای نقره از رکاب شدن شاعر: خطاب به حضرت زینب(س) فرقِ مرا، تو طاقت دیدن نداشتی هجده سَرِ بریده ببینی چه میکنی؟ شاعر: ماه رمضان دیده به ما دوخته است ماهی که چراغ رحمت افروخته است یک شب «شب قدر» است در این ماه، ولی جبرانِ هزار فرصت سوخته است شاعر: مسکینِ همه شبم ، بک یا الله من فاطمه مذهبم ، بک یا الله قرآن به سرم گرفتم و گُل کرده ده مرتبه بر لبم ، بک یا الله شاعر: می گرید و با آه جلی میسوزد از داغ؛ شبیه مشعلی میسوزد گلدستهٔ ایوان نجف مثل شمع در شام غریبانِ علی(ع) میسوزد! شاعر: در کعبه او نزول و ز مسجد عروج کرد مات است چشم عالم از این رفت و آمدش شاعر: هرچند که غافل از تو بودم هردم هرچند که خانۀ تو را گم کردم هر سو رفتم نشانه‌ای بود از تو آغوش گشوده‌ای مگر برگردم شاعر:
|⇦•حیدر بابا دونیا یالان .. سینه_زنی و توسل به امیرالمومنین اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی حیدر بابا دونیا یالان دونیا دی سنه قالان زهرا سیز خراب اولان دونیا دی حیدر بابا خدا برای تو سوامون کرده اصالت ما به تو برمیگرده حیدر بابا حیدر بابا سلام اولا شوکتیوه آدیوا منیم ده بیر آدیمی سال یادیوا حیدر بابا من بی علی دنیا برام دنیا نیست نگاه من به دنیا جز علی و زهرا نیست حیدر بابا دونیا یالان دونیا دی سنه قالان زهرا سیز خراب اولان دونیا دی ـــــــــــــــــ حیدر بابا عاقبتم به خیره تا وقتیکه دلم به ایوون نجف نزدیکه حیدر بابا حیدر بابا محبتین سوو دا داغین داشیندا حلال چؤرک سفرامیزین باشیندا حیدر بابا باید یه روز دلو به دریا زد و رفت مث تو باید شب قدر پا روی دنیا زد و رفت حیدر بابا دونیا یالان دونیا دی سنه قالان زهرا سیز خراب اولان دونیا دی ـــــــــــــــــ حیدر بابا تو روضه هات شدیم نمک پرورده شهید مکتب تو خیلی مرده حیدربابا حیدر بابا حسینیوه فدا منیم اولادیم حسین حسین ذکری دی هر فریادیم حیدر بابا آقا دلم شده کرفتار نجف الهی باشم تا ابد نوکر دربار نجف حیدر بابا دونیا یالان دونیادی سنه قالان زهرا سیز خراب اولان دونیادی شاعر: 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
باب الحرم _ مهدی رسولی.mp3
12.38M
|⇦•حیدر بابا دونیا یالان .. و توسل به امیرالمومنین اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی• 😢😔😢😔😢😔 [با خودمون زیاد زمزمه کنیم] لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا .. خدا | قرآن | الزمر | ۵۳ از رحمت خدا نا امیـد نشــویـد ، یقیناًً خدا همه گناهان را می آمرزد .. ❤️ 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
مراسم احیا .. قسمت_پایانی / مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر اجرا شده شب_بیست_و_سوم رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور رئیس مذهبِ شیعه است، امشب بخواه، روز به روز پرچمِ علی و اولادِ علی عالم گیر بشه، خداوند تعداد شیعیانِ این خانواده رو روز به روز بیشتر کنه، در نسل و ذُریّۀ ما کم اردات به این خانواده قرار نده، بگو: آقا جان!...* به غمزه ای نظرت صد مه و ستاره کشید نظارۀ تو ابوحمزه و زُراره کشید غریب هستی و چون مادرت نشد آقا سر مزارِ شما گنبد و مناره کشید تو را میان دعا، بی نمازها بردند تو را پیاده به کوچه یکی سواره کشید الهی! بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد .. _ عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را روزیِ ما کرده خدا باب الحوائج را از ما نگیرد کاش یا باب الحوائج را هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد الهی بمُوسَى بْنِ جَعْفَر .. .علیه السلام _ قربونِ کبوترای حرمت امام رضا قربون این همه لطف و کَرَمت امام رضا یا علی موسی الرضا میشه به من نگاه کنی؟ اونقدر رضا میگم تا دردمو دوا کنی الهی بعَلِیِّ بْنِ مُوسى .. _ سائل کند به پیش قدوم تو دیده تر ای آفتابِ کوچۀ زهرا مرا بخر دست مرا بگیر ز احسان و با خودت امشب به کاظمین و به کرب و بلا ببر الهی بمحَمَّدِ بْنِ عَلِی .. _ ماییم و نوایِ بی نوایی، آقا! در پیش خدا، شفیع مایی، آقا! این وردِ زبانِ اَلکَنِ شاعرهاست خورشیدِ غریبِ سامرایی، آقا! الهی بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد .. _ حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند دوتا کریم در عالم برای ما باشند حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند کبوتران همه راهیِ سامرا باشند حسن شدی که به هنگامِ بردن نامت بقیع آمده ها یادِ مجتبی باشند *ان شاءالله این جمع، به زودیِ زود، تو حَرَمِ امام حسنِ عسکری، تو سردابِ مقدس...* الهی بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ .. _ *آقاجان! امشب برایِ ما دعا کن، گره هارو فقط شما میتونید باز کنید...* اشک و مناجات و دعا را دوست دارم این حالتِ خوبِ بُکا را دوست دارم از تو چه پنهان باز دلتنگِ حسینم خیلی هوای کربلا را دوست دارم گریانِ دستِ بسته ی زینب بیا ... آه من گریه کردن با شما را دوست دارم الهی بالْحُجَّةِ .. 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
14000215-salahshor-ehya.mp3
5.95M
|⇦•مراسم احیا .. توسل و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر اجرا شده شب_بیست_و_سوم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور امام صادق علیه‌السلام: هر کس سورۀ عنکبوت و روم را در «شب ۲۳ ماه رمضان» تلاوت کند، به خدا سوگند که او است .. 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
مرحوم آیت الله سید میرزا حبیب خراسانی » گزیده اشعار 🌹🎉🌹🎉 مرا پیر طریقت جز علی نیست که هستی را حقیقت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 مبین غیر از علی پیدا و پنهان که در غیب و شهادت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 مجو غیر از علی در کعبه و دیر که هفتاد و دو ملت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 چه باک از آتش دوزخ که در حشر قسیم نار و جنت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 اگر کفر است اگر ایمان بگو فاش که در روز قیامت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 اساس هر دو عالم بر محبت بود قائم محبت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 در آن حضرت که دم از «لی مع الله » زند أحمد معیت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 شنیدم عاشقی مستانه میگفت خدا را حول و قوت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 وجود جمله أشیاء از مشیت پدید آمد مشیت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 شهنشاهی که بر درگه ملائک زنندش پنج نوبت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 علی آدم علی شیث و علی نوح که در دور نبوت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 علی أحمد علی موسی و عیسی که در اطوار خلقت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 ترا پیر طریقت گو عمر باش مرا پیر طریقت جز علی نیست 🌹🎉🌹🎉 اگر گوئی علی عین خدا نیست بگو نیز از خدا هرگز جدا نیست 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش