eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.6هزار دنبال‌کننده
43 عکس
32 ویدیو
116 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
YEKNET.IR - zamine - vafat hazrat omebanin 1400 - karimi.mp3
9.78M
═══✧❁🥀ام البنین🥀❁✧═══ 🏴 ویژه وفات حضرت (س)
عشاق الحسین محب الحسین.ستوده.mp3
4.14M
ننه ام البنین به چادرت گرفتارم🥺 🎙کربلایی حسین ستوده
دیگر مرا نخوانید لا تَدْعُونِّي وَيْكِ أُمَّ البَنِين‌ِ/ تُذَكِّرِينِي بِلُيُوثِ العَرِينِ (واى بر تو مرا ديگر مادر پسران مخوان؛ كه مرا به ياد شيران بيشه‏‌ام می ‌اندازى) كانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعى بِهِم‌ْ/ وَاليَوْمَ أَصْبَحْتُ وَلا مِنْ بَنِينِ (من پسرانى داشتم که به خاطر آنان مرا ام البنین می خواندند ولی امروز دیگر پسری ندارم) أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبى/ قَدْ واصَلُوا المَوْتَ بِقَطْعِ الوَتِينِ (چهار پسر که مانند عقاب های کوهسار بودند و با بريده شدن رگ حيات يكى پس از ديگرى به مرگ پيوستند) تَنازَعَ الخِرْصانُ أَشْلاَءهُم‌ْ/ فَكُلُّهُمْ أمْسى صَرِيعاً طَعِين (بر سر نعش آن ها نیزه ها به ستیزه برخاستند و همه آنان از زخم نیزه به خاك افتادند) يا لَيْتَ شِعْرِي أَكَما أَخْبَرُوا/ بِأَنَّ عَبّاساً قَطِيعُ الَّيمِينِ (اى كاش می ‌دانستم آیا چنان که خبر دادند عبّاس من دست راستش قطع شده بوده است؟)
16128316893094524294626.mp3
2.99M
شور بانوی دینه لیلاترینه اقیانوس وفا بی‌بی ام البنینه ملیکه روی زمینه مست امیر المومنینه فاطمه ام المومنین و ام الادب ام البنینه پر اسراره کوه ایثاره چهار تا پسر مثه قرص قمر داره ذکر رو لب هاش همیشه هر جا بچه های من فدا بچه های زهرا ام البنین ... ماه شبی تو خوش منسبی تو گفتی کنیز زهرا و زینبی تو شیر زنی نداری واهمه گفتی منو نخونید فاطمه به به از این ادب و تواضع گفتی صدام نزنید خادمه تو فداکاری سابقه داری واسه اولاد علی تو کم نمیزاری به علی یاری به چه غمخواری بایدم از تو بیاد چنین علمداری ام الادب ام البنین ... محمد حسین حدادیان (س) (س)
3. صوتی بشیر.mp3
4.03M
🎧 روضه حضرت ام البنین (سلام الله علیها) 🎤 حاج مهدی سماواتی (س) (س)
مرثیه_حضرت_ام _البنین_ع هنوز از علقمه صدای آه میاد صدا شکستنِ غرور ماه میاد تیری که بی خبر به مشک تو نشست پیش چشمِ رباب غرورتُ شکست شنیدم خجالت کشیدی، خجالت کشیدم میدونی که چند سال گذشته تو رو من ندیدم میبینی به رویام رسیدم که مادر شهیدم شبم یه عمره که سحر نداره کبوتر مدینه پر نداره دیگه منو اُم البنین نخونید اُم البنین دیگه پسر نداره .. تو بی سپر ولی وقتی به تو رسید بشکنه دستی که دستِ تو رو برید مشک تو رو زدن، بمیره مادرت شنیدم از بشیر که چی اومد سرت شنیدم که آب رو زمین ریخت، خجالت کشیدی شنیدم چشاتو گرفتن جایی رو ندیدی عزیزم حالا پیش زهرا رو سپیدی کشته شدی ولی خبر نداشتم حتی به عباسم نظر نداشتم تموم زندگیم میگم حسین جان انگار که هیچ موقع پسر نداشتم   *بشیر میگه هرچی گفتم‌ ام البنین بچه ها تو‌ کشتن .. گفت چه خبر از حسین؟ * بیا ببین رباب چجوری پیر شده باور نمیکنم زینب اسیر شده من شب و روز میگم همیشه با خودم باور نمیکنم که بی حسین شدم شنیدم حسینم تو گودال چقدر دست و پا زد شنیدم که آبش ندادن یه مشت گبر نامرد شنیدم یه لشکر برا غارت آخر توی خیمه اومد خودم دیدم اشک چشم ربابُ رو گردنا جای غل و طنابُ ان‌شالله که دروغه روضه‌ی شامُ تشت طلا و مجلس شرابُ   حسین ....   *میگه هر وقت تو‌ کوچه میرسید به رباب میگفت رباب بچه‌مو‌ حلال کن .. شنیدم قول داده آب بیاره .. سفره فاطمیه رو ام البنین جمع میکنه ..*   این آبها شبیه تو دریا ندیده‌اند مانند دستهای تو سقا ندیده‌اند   سر نیزه ها به قد رشیدت نظر زدن حق داشتن چون خوش قد و بالا ندیده‌اند   این تیر را که خورده به چشمت حلال کن این تیرها که چشم دل آرا ندیده‌اند    برخیز تا خیمه مرا با خودت ببر طفلان من شکستن بابا ندیده‌اند   *اینو شنیدی که الان انکسر ظهری  الان پشتم شکست ..*   پشتم شکسته زودتر از من حرم برو‌ نامحرمان هنوز حرم‌ را ،ندیده‌اند   *وقتی بار اول میری کربلا تعجب میکنی میگی همه‌ی شهدا یک جا هستند فقط حرم قمر بنی هاشم فاصله داره ‌‌..وقتی با علما میشینی صحبت میکنی بهت میگن دوسه تا دلیل داره ...دلیل اول میگن شاید خودش گفت داداش بزار من همین جا بمونم ،منو طرف خیمه ها نبر ..دلیل دوم احتمالا همینه، انقدر بدن پاره پاره بود، هر گوشه بدن رو‌ میگرفت جدا میشد ..دلیل سوم اینه سر دو راهی موند حسین .. دید یه طرف دارن به خیمه‌ها حمله میکنن .. دیگه فرصت نکرد عباسُ ببره .. تا رفت طرف زنها خواست برگرده دیدن بالای نیزه سر بریده قمر بنی هاشم .. صدا بزن حسین ..
@matnenoheمتن نوحه (6).mp3
8.12M
سینه زنی درشهادت حضرت زهرا 😭😭 یا فاطمه؛ من عقده ی دل وا نکردم گشتم… ولی قبرِ تو را پیدا نکردم چشم انتظارم مهدی بیاید؛ تا تربتت را پیدا نماید… در کودکی شد قسمتِ من؛ خانه داری هم خانه داری میکنم هم سوگواری گریم برای نورِ دو عینت هرشب دهم آب؛ دستِ حسینت مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریده؟ مادر چرا خون از گریبانت چکیده؟! گاه دعا و راز و نیاز است؛ سجاده بگشا وقتِ نماز است… دیشب نشستی گیسویت را شانه کردی امشب در آغوشِ لحد کاشانه کردی دیشب گرفتی، اشکم ز دیده امشب ز داغت رنگم پریده دیشب دعا کردی؛ اجل جانت بگیرد! امشب دعا کن دخترت زینب بمیرد… دیشب تو بودی مادر کنارم؛ امشب به دیوار سر میگذارم… دادی به دستِ زینبت با آه و زاری… پیراهن خونینِ خود را یادگاری! آه مادر مادر… آن پیراهن را هرگز نشویم؛ تا عطر مادر را از آن ببویم سبک بانوای زنده یاد مرحوم حاج سلیم موذن زاده اردبیلی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
مداحی آنلاین - نماهنگ مادرانه - مجتبی رمضانی.mp3
4.89M
یادش بخیر گرمی دستان مادرم دل‌تنگ مادرم شدم جان مادرم وقتی که از زمین و زمان خسته می‌شدیم سر می‌گذاشتیم به دامان مادرم 🔊 🔄 🏴
😭😭😭 روضه هایی عجیب میخواند از شب و روز کربلای حسین با خجالت به زینبش میگفت: پسرانم همه فدای حسین از خدا خواست که قد من را ای خدا بیشتر هلالش کن دست بر دامن سکینه گرفت پسرم را بیا حلالش کن زیر این آفتاب چون آتش بدنش ذره ذره آب شده تشنه لب مانده آنقدر اینجا صورتش سوخته، کباب شده بعد آن مشک پاره پسرش شرم دارد از اینجا چرا زنده است هر کجا شیر خواره می بیند از نگاه رباب شرمنده است ** در کنار چهار قبر شریف آنقدر گریه کرده بیحال است ظهر امروز باز غش کرده روضه خوان شهید گودال است: گفت زینب میان مردم شام فکر رأس برادرت بودی؟ راستی این دفعه جواب بده راضی از دست نوکرت بودی؟ گفته بودم که روز عاشورا همه دم پیش خواهرش باشد قبل از آنکه کسی شهید شود پیش مرگ برادرش باشد سر عباس را به نی دیدی لب او خشک بود یا تر بود؟ خواب دیدم که آبها را ریخت نگران لب برادر بود دست او جای دست مادر تو من شنیدم که زود پرپر شد سر عباس را به نی بستند بسکه افتاد مثل اصغر شد تا سر شیر خواره می افتاد شعله بر قلب کاروان میزد سر عباس من که، ولی افتاد رعد و برقی در آسمان میزد شاعر:مهدی نظری ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝