سبک: ای سمت نوکریت۔۔۔۔۔
نوحه حضرت ابوالفضل (ع)
بی سر و سامان توام همه جا ای پسر فاطمه
نام علمدار تو شد همه شب بر لب ما زمزمه
دل شده بین الحرمین به هوای گل در علقمه
جان جهان فدای سردار تو
فدای با وفا علمدار تو
یـا حسین یـا حسین(2)
در به در کـوی توام نظری ای گل زهرا حسین
نمـی روم جـای دگر به خدا از در مولا حسین
وجود من صفا گرفت همه جا ز کودکی با حسین
دو چشم من دو چشمه ی زمزم است
مدال من پیرهن ماتم است
یـا حسین یـا حسین(2)
کعبـه حـاجات همـه پسـرِ حضـرت ام البنین
ساقـی طفلان حـرم شده در علقمه نقش زمین
خیمه پریشان شده و دل طفلان همه گشته غمین
چه آمده بر سر سردار تو
هم علم افتاد و علمدار تو
یـا حسین یـا حسین(2)
علقمه غوغا شده و کودکان بی تب و تابند همه
موج مزن آب فرات لاله ها تشنه ی آبند همه
غنچه و گل های حرم لب خشکند و کبابند همه
عمو فتاده وادی علقمه
آمده بالای سرش فاطمه
یا حسین یا حسین
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه حضرت عباس علیه السلام شب نهم محرم
😢😔😢😔😢😔
وقتی که دید موج عطش بی حساب شد
در بین خیمه همهمهی آب آب شد
وقتی نگاه کرد به طفل رباب و دید
از فرط تشنگیش چنین غرق خواب شد
شمشیر را گذاشت سپس مشک را گرفت
ساقی اهل بیت چنین انتخاب شد
*یعنی آقاش ابی عبدالله الان ازش خواسته شمشیرش رو زمین بذاره بره آب بیاره، میگه: سَمْعاً و طاعَتٰا*
بر روی شانه های خود انداخت مشک را
اذن از حسین خواست و پا در رکاب شد
سوی شریعه یک نفس و با شتاب رفت
پشن سرش هم اشک حرم پر شتاب شد
وقتی رسید دست در آب فرات بُرد
تصویر خشکی لب ارباب قاب شد
*حالا به فرات رسیده...*
گفت ای فرات هیج خبردار گشته ای
یک قطره از تو حسرت طفل رباب شد
*هرجوریه باید آب رو ببرم خیمه، من به بچه ها قول دادم آب براشون ببرم، دیگه علی اصغر جونی نداره، دیگه رقیه بی طاقت شده...*
دیگر نبود جای درنگ و نشستنی
*فیض ببرن شهدایی که شب عملیات گفتن رمز عملیات چیه؟ گفتن: رمز عملیات یا قمر منیر بنی هاشمِ، بی اختیار همه قمقمه های آبشون رو خالی کردن، گفتن اباالفضل نتونست آب ببره..*
دیگر نبود جای درنگ و نشستنی
پر شد که مشک از آب، زمان با شتاب شد
*برگشت مشک رو پر از آب کرد، به خودش میگفت: عباس! حالا وقتشه، مادر رُشدت داده، انتظار کشیده تا بتونی غلامی حسین رو کنی، مشک رو وقتی پر کرد با یه امیدی از شریعه داره بیرون میاد*
برگشت پر امید ولی در میان راه
تیری رسید و حیف تمامش خراب شد
خالی شد قطره به قطره امید او
آبی که بود سهم سکینه سراب شد
*هی به خودش میگفت: عباس! هرجور شده باید آب رو برسونی، دستش رو بریدن، هی میگفت: کاش این تیرا فقط به بدنم بخوره، با دندوناش با یه امیدی مشک رو گرفته، همش به فکر بچه های اهل خیمه است، اما یه جا امیدش نا امید شد، حس کرد داره مشک سبک میشه...*
فرمود که مرا بزنید و نه مشک را
خیلی در آن میان اباالفضل عذاب شد
تیری به مشک و تیر دیگر هم به چشم خورد
از اسب واژگون تن عالیجناب شد
دستش به خاک بود و به نامردی اش زدند
دیگر عمود آمد و فصل الخطاب شد
اینجا حسین آمد و افتاد روی خاک
آهی بلند از پسر بوتراب شد
*حالا حسین اومد بالاسر علمدارش، دید دست نداره، هرکی بخواد از زمین بلند بشه باید دستش رو روی زمین بذاره، تا به حال جلوی آقاش اینطوری پاش رو دراز نکرده، هی بازوهای بریده رو روی خاک میزنه تا بلند شه... حسین اومد بالاسرش*
برخیز ای پناه حسین و مخدرات
برخیز که رقیه پر از اضطراب شد
وقتی که خورد اسم رقیه به گوش او
عباس از خجالتش آهسته آب شد
در گریه میان آن دو برادر در آن میان
صحبت ز گوشواره و حرف طناب شد
آمد حسین و گفت سکینه عمو کجاس؟
چیزی نگفت قد خمش خود جواب شد
زینب کجا به یاد اباالفضل ناله زد
آن لحظه ای که وارد بزم شراب شد
*هر کاری حسین داشت، با نگاهش به اباالفضل میگفت، اما حالا چه کنه با چشمی که تیر خورده، توی این همه سال رفقا! تاریخ میگه: نه جلوتر از حسین دیده، نه جلوتر از حسین راه رفته، نه جلوتر از ابی عبدالله نشسته، اما تاحالا از آقاش چیزی نخواسته، همش گفته آقا من غلام شما هستم، چون مادرش ام البنین یادش داد گفت: عزیزای من، من کنیز فاطمه ام، شما هم نوکرای بچه های فاطمه اید، اما رفقا! وقتی حسین اومد کنار بدن عباس، عباس فقط یک بار خواهش کرد، گفت: آقا! سیدی و مولای! یه خواهش ازت دارم...
چیه عباسم؟ گفت: آقا! اگر میشه من رو سمت خیمه ها نبر... چرا عزیز دلم!؟ آخه از روی سکینه خجالت میکشم...*
دستی نداری تا بگیرم از زمین پاشی
میشه دوباره باز علمدار حرم باشی؟
این بچه ها دیگه نمیخوان آب، تو رو میخوان
میشه براشون باز سقاشی؟
*خواهرا عوض مادرش اُم البنین ناله بزنن آخه اباالفضل دختر نداشت...*
وقتی خجالت میکشی شرمنده تر میشم
سقا بدون دست هم سقاست باورکن
توو چشمِ عباسم نبینم اشک غم باشه
بی تو حسین تنهاست باور کن
دریا توو دستاته برادر
ممنون دستاتم علمدار
چشمات پر از خون شد عزیزم
دلتنگِ چشماتم علمدار
*فقط همین قدر برات بگم، یه کاری با سَرِ عباس کردن، تنها سری که بالا نیزه بند نشد سَرِ اباالفضل بود، برا همین بود مادرش کوچه پس کوچه های مدینه گریه می کرد، هی می گفت: قربونت برم دستات رو بریدن، شنیدم عمود به فرقت زدن...
چقدر برا حسین سخته، آخه چجوری، با چه رویی برم خیمه داداش!؟...*
دستم رو میگیرم به پهلو راه میرم من
اونچه نباید، عاقبت دیدی سرم اومد
تا که نشستم پیش تو انگار حس کردم
یک لحظه بوی مادرم اومد
دیدی بهت گفتم کبوده صورتِ مادر؟
دیدی بهت گفتم که خیلی سخت راه میره؟
دیدی چقد سخته ببینی مادرت هربار
دستش رو به پهلوش میگیره؟
دریا توو دستاته برادر
ممنونِ دستاتم علمدار
چشمات پر از خون شد عزیزم
دلتنگِ چشماتم علمدار
#شاعر امیر رضا یزدانی
*تا حالا فکر کردی تو خیمه چه خبر بود؟ سکینه می گفت: رباب! غصه نخوری، عمویِ من هر قولی بده، به قولش عمل میکنه... هی می گفت: رقیه! آروم با
ش، هی جلو خیمه می گفت: عموم الان میاد، اباالفضلِ، عموم وقتی قول میده رد خور نداره، یه مرتبه صدا زد، گفت: دارن میان، همه بلند شدن، اما یه وقت ناله سکینه بلند شد، سکینه دید بابا داره میاد، هر چی نگاه کرد دید پشتِ سَرِ بابا عمو نیست، اما بابا یه طور دیگه رفت، یه طور دیگه برگشت، دید بابا یه دست به کمر گرفته، بابا حرفی نزد، اومد عمود خیمه رو کشید، یعنی دیگه این خیمه صاحب نداره، صدای شیون بلند، آی غیرتیا!حسینیا! یا دستت رو روی گوشت بگیر نشنوی، یا پا خودت، یه وقت حسین صدا زد: زینب! برو گوشواره از گوشِ بچه ها در بیار، دیگه یواش یواش آماده ی اسیری بشیم، بخدا عباسم رو کشتن... زن و مرد ناله بزنن: حسین!...
:
نوحه سنتی....
حضرت عباس ع
😭😭😭😭
عباس بُود درعلقمه
زائر شده برفاطمه
دستش جداگشته
فرقش دوتاگشته
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا واویلا واویلا....
گردیده است در کربلا
به زیرٍ تیغ ونیزه ها
مشکش شده صدچاک
افتاده است برخاک
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا واویلا واویلا....
گردیده جاری از دوعین
اشک تو از بهرحسین
آن کشته ی گودال
که شد تنش پامال
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا واویلا واویلا....
اهل امید خیمه ها
تشنه ن تموم بچه ها
ای ساقی طفلان
عباس کام عطشان
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا واویلا واویلا....
گشتی زٍ مرکب سرنگون
شد علقمه دریای خون
آب آورم عباس
ای یاورم عباس
عباس بیا با مشک آبواویلتا واویلتا واویلتا واویلتا واویلا واویلا....
بی تاب شده بازم رباب
پرخون شده ابروت
نیزه زدن بازوت
نیزه به تن داره میره
خون از بدن داره میره
علقمه غوغا شد
فرق سرت واشد
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا واویلا واویلا....
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
❣﷽❣
🔳 #سینه_زنی_امام_حسین_ع
🔳#سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
🔳 #سبک سلام علی ساکن کربلا
🔳 #سبک امیری حسین و نعم الامیر
منم نوکرِ پادشاه وفا
به حقِّ علی ابن موسی الرضا
به این اشک و این بیرق و روضه ها
الهی بیام اربعین کربلا
سلامٌ علی ساکن کربلا(۴)
اجازه بده صاف و ساده بیام
بده تو توان و اِراده بیام
بذار از نجفِ علی یاحسین
تا صحن تو پای پیاده بیام
حسین...
ندای تمام جهان یاحسین
نوای لب عاشقانه یاحسین
الهی بیام تا حرم اربعین
با مهدی صاحب زمان یاحسین
حسین....
(حضرت عباس)
تو بی دستی و می گیری دستمو
می ذاری توی دستای شاه دین
شنیدم که روضه یِ تو اینه که...
با صورت آقا افتادی رو زمین
علمدار من ای علمدار من(۴)
کمر حسینو شکسته غمت
پاشو نذار زینب آواره شه
پاشو غیرتی و نذار گوشایِ....
یه دختر با چنگ کسی پاره شه
علمدار من....
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
ای ساقی لب تشنگان
محمدرضا طاهری
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
من بـیبرادر چـون کنم بـا این سپـاه دون، در دامـن هامـون
بینـم تـو را در ابــر خـون، ای مـاه تابـانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
خواهـم بـرم در خیمهگه، ای گل تن پاکت، پیکـر صدچـاکت
ممکـن نبـاشد «یا اخا» محـزون و نـالانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
برخیـز و ای جــان بـرادر کـن علمـداری، بنما مـرا یـاری
بی تـو غـریب و بیمعیـن در این بیابـانم، سقای طفـلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
بی تـو یقیـن دارم کـه فـردا زینب نـالان، بـر ناقـهی عریان
گردد سوار از راه کینـه بــا یتیمانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
شد روز روشن پیش چشمم تیرهتر از شب، چون معجر زینب
بینم تو را در موج خون، ای دُرّ غلطانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
خادم اهل بیت 🌺:
#حضرت_اباالفضل_واحد
#تاسوعا
ای ساقی لب تشنگان، ای جان جانانم
سقای طفلانم
داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم
سقای طفلانم
برخیز و بر در خیمه گه یک جرعه آبی
به به چه خوش خوابی
ترسم بمیرند از عطش طفلان نالانم
سقای طفلانم
من بیبرادر چون کنم با این سپاه دون
در دامن هامون
بینم تو را در ابر خون، ای ماه تابانم
سقای طفلانم
خواهم برم در خیمهگه، ای گل تن پاکات
پیکر صدچاکت
ممکن نباشد «یا اخا» محزون و نالانم
سقای طفلانم
برخیز و ای جان برادر کن علمداری
بنما مرا یاری
بیتو غریب و بیمعین در این بیابانم
سقای طفلانم
بیتو یقین دارم که فردا زینب نالان
بر ناقه عریان
گردد سوار از راه کینه با یتیمانم
سقای طفلانم
شد روز روشن پیش چشمم تیرهتر از شب
چون معجر زینب
بینم تو را در موج خون، ای دُرّ غلطانم
سقای طفلانم
#علیاكبر_خوشدل_تهرانی
به سبک ای ساقی لب تشنگان
#زنجیرزنی
#واحد🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلا شب عاشورا محرم
😔😢😔😢😔
تا نفس در سینه دارم، دوستت دارم حسین
با همه ایل و تبارم، دوستت دارم حسین
عشق تو راز سعادت، دوستت دارم حسین
گفته ام قبل از ولادت، دوستت دارم حسین
*دوستش داری که اومدی اینجا، دوسِت داره که دعوتت کرده، خوشبحال اونایی که الان کربلا هستن، خوشبحال شما که الان اینجا نشستید دارید حسین حسین میگید...
پیغمبر داشت رد میشد، دید چند تا بچه دارن بازی میکنن، دست رو سَرِ همشون کشید، بهشون محبت کرد، اما یه بچه ای رو بغل کرد، یه طور دیگه ای تحویلش گرفت، اصحاب گفتن: یارسول الله! چطور این بچه رو نسبت به بچه های دیگه، یه جور دیگه تحویل گرفتی؟ پیغمبر فرمود: آخه این بچه حسینِ من رو خیلی دوست داره، هر وقت حسینِ من رو میبینه می بوسه، میگه: حسین! خیلی دوسِت دارم...*
ای تمام آرزویم، دوستت دارم حسین
روز محشر هم بگویم، دوستت دارم حسین
هر چه هستم هر چه بودم، دوستت دارم حسین
خوانده ام بینِ سجودم، دوستت دارم حسین
تا همیشه عاشقانه، دوستت دارم حسین
با بهانه بی بهانه، دوستت دارم حسین
دوستت دارم حسین، دوستت دارم حسین...
*خدایا! هم این دنیا و هم اون دنیا مارو از امام حسین جدا نکن، که اگه جدا شدیم بیچاره شدیم...*
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
سیل اشکش بست بر شَه، راه را
دود آهش کرد حیران، شاه را
در قفای شاه رفتی هر زمان
بانگ مهلاً مَهلَنَش بر آسمان
که اِی سوار سرگران کم کن شتاب
جان من لختی سبک تر زن رکاب
تا ببوسم آن رخ دلجوی تو
تا ببویم آن شِکَنجِ موی تو
شه سراپا گرم شوق و مست ناز
گوشۀ چشمی به آنسو کرد باز
دید مشکین مویی از جنس زنان
بر فَلَک دستی و دستی بر عنان
زن مگو مرد آفرینِ روزگار
زن مگو بنتُ الجلال، اُخت الوقار
زن مگو خاک درش نقش جبین
زن مگو، دستِ خدا در آستین
پس زجان بر خواهر استقبال کرد
تا رخش بوسد الف را دال کرد
همچو جان خود در آغوشش کشید
این سخن آهسته بر گوشش کشید
که اِی عنان گیر من آیا زینبی؟
یا که آه دردمندان در شبی؟
پیش پای شوق زنجیری مکن
راه عشق¬ست این عنانگیری مکن
با تو هستم جانِ خواهر، همسفر
تو به پا این راه کوبی، من به سر
خانه سوزان را تو صاحبخانه باش
با زنان در همرهی مردانه باش
جانِ خواهر در غمم زاری مکن
با صدا بهرم عزاداری مکن
*عرشیان میگن: حسین نرو، جنیان میگن: حسین نرو، زمین و زمان میگن: حسین نرو... هر چی صدا زد دید حسین داره میره، گفت: الان یه کاری میکنم قدم ازقدم بر نداره، صدا زد: حسین! جانِ مادرم صبر کن... خواهر رو در آغوش گرفت ابی عبدالله...*
جانِ خواهر در غمم زاری مکن
با صدا بهرم عزاداری مکن
معجر از سر، پرده از رخ، وامکن
آفتاب و ماه را رسوا مکن
هست بر من ناگوار و ناپسند
از تو زینب گر صدا گردد بلند
هر چه باشد تو علی را دختری
ماده شیرا کی کم از شیر نری؟!
با زبان زینبی شاه هرچه گفت
با حسینی گوش، زینب می¬شِنُفت
#شاعر: عمان سامانی
*حسین خواهر رو در آغوش گرفت، زینب گفت: داداش! یادِ مادرم افتادم، آخه مادرم گفت: زینبم! هر وقت عاشورا، حسین ازت طلبِ لباسِ کهنه ای رو کرد، بدون این حسین دیگه بر نمیگرده، عوضِ من زیرِ گلوی حسینم رو ببوس، داداش! سرت رو بالا بیار...
بچه ها دارن از خیمه نگاه میکنن، ببینن بینِ ابی عبدالله و زینب چی میگذره.... بابا!...*
ز دورادور، می دیدم گلویت عمه می بوسید
مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را
به دنبال مسافر آب میریزن، من ناچارم
کنون ریزم بپایت اشکِ چشمانِ تر خود را
*همه دارن می بینن زینب چطور داره وداع میکنه با اباعبدالله!.. زینب اینجا گلویِ حسین رو بوسید عوضِ مادرش...
هفت تا وداع داره ابی عبدالله... یه جا ابی عبدالله شمشیر زده، خسته، گاهی بر می گشت سمت خیمه ها خطبه ای میخواند، یه مرتبه هر چی نهیب زد دید ذوالجناح حرکت نمیکنه، سرش رو پایین آوُرد، دید سکینه پاهای ذوالجناح رو گرفته، بابا! تا پایین نیایی نمیذارم بری میدان، یه کاری کرد حسین از ذوالجناح پایین اومد، اومد بابارو بغل گرفت، بابایِ قشنگم، بابایِ مهربونم! یادتِ خبر شهادتِ مسلم رو دادن، یادمه اول کاری که کردی، حمیده دخترِ مسلم رو صدا زدی، دختر مسلم رو بغل کردی، دست به سرش کشیدی، گفتی از حالا به بعد سکینه خواهرته، هر کاری داری به عمه زینبت بگو، یادته دست رو سرش کشیدی؟ حمیده گفت: آقا! این دستی که رویِ سرم کشیدی فهمیدم یتیم شدم، همون جا گفتی: دخترم! بابات رو کشتن، آره یادمه عزیزِ دلم! بابا! میدونم بری میدون دیگه بر نمیگردی، کسی نیست نوازشم کنه، بعد تو باید تازیانه بخورم، میخوام الان بغلم کنی، خودت نوازشم کنی...
این دختر با بابا وداع کرد، اما سا
عتی بعد، جلو خیمه منتظرن الان بابا بر میگرده، یه وقت دیدن از دور داره ذوالجناح میاد، یاالله، اما ناله ی اهل خیمه بلند شد...*
همه از خیمه ها بیرون دویدن
ولی سالارِ زینب را ندیدن
*این دست بیاد بالا، شب عاشورایی ناله بزن: حسین!...*
امشب یه جورِ دیگه ای خیره به چشمامی
دورت بگردم میکُشی زینب رو اینجوری
خواهر فداشه هر چی که میخوای بگو آقا
حرفی نیاری دیگه از دوری
از من نخواه از تو یه روزه دل بِبُرم من
پنجاه سالِ زیر سایه ات زندگی کردم
یادش بخیر روزای خوبی که با هم داشتیم
به اون روزا چی میشه برگردم
من زینبم، دردت به جونم
دریای احساسم، عزیزم
می میرم اشکاتو ببینم
گریه نکن واسم عزیزم
*داداش! قول میدم حواسم به بچه هات باشه، برو... اگه رفتی سلامِ من رو به مادرم برسون...*
نزدیکِ عصرِ زینب از اون دور می بینه
با دستایِ لرزون از قتلگاه اومد
اهل حرم از خیمه بیرون اومدن دیدن
تنهای تنها ذوالجناح اومد
از پا زمین کوبیدنِ این اسب پیدا بود
آقارو تویِ قتلگاه خیلی عذاب دادن
پرسید، ذوالجناح! آیا خبر داری
آخر به بابایِ من آب دادن؟
تنها نه پیراهن، که بُردن
هر چی که بوده واسه حسین رو
چی شد تو اون گودال که حتی
زینب نمیشناسه حسین رو🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام عاشورا محرم
😢😔😢😔
عاشق که باشی وضع من را تازه میفهمی
اینگونه سرگردان شدن را تازه میفهمی
پروانه را از نیمه شب ، زیرِ نظر داری
وقتی سحر شد سوختن را، تازه میفهمی
وقتی گناهانِ تو را با گریه میبخشند
آن لحظه، لطف پنجتن را، تازه میفهمی
* امام صادق فرمود: هر کی برا جدِّ ما اشک بریزه، یه قطره از این اشکا آتیشِ جهنم رو خاموش میکنه...*
زهرا برای روضهها ما را سوا کرده
ماه مُحرم حرف من را تازه میفهمی
شور حسین از شر معصیت خلاصت کرد
پس قدر این سینه زدن را تازه میفهمی
*امشب اگه اشک هم نداشتید برا حسین آه بکشید، امام صادق فرمود: "آه می کشید برای حسین، ثوابِ تسبیح داره" بگو: آه حسین!...*
محشر لباس مشکیات وقتی شفیعت شد
خاصیت این پیراهن را تازه میفهمی
در کفن و دفن یک مسلمان خوب دقت کن
فرق حصیری با کفن را تازه میفهمی
گفتم "مُرَمَّلٌ بالدِّماء"، داد تو در آمد
چون بعد از آن وضع بدن را تازه میفهمی
آنجا که در تشخیص او زینب به مشکل خورد
تاثیر سُم ها روی تن را تازه می فهمی
*امشب شبِ عاشورایِ حسینِ، امشب اگه این حرفارو نزنیم پس کی بزنیم؟ امشب اگه برا حسین چشمای من نباره پس کی میخواد بباره؟ امشب همه ی انبیاء، اولیاء، جن و انس دارن میگن: حسین!...*
یک مُشت نامحرم که وقتی دوره ات کردند
آنگاه حال چند زن را تازه می فهمی
#شاعر علی محمدی
*اما بریم ببینیم امشب کربلا چه خبره، شبِ عاشورا، همه جمع شدن تویِ خیمه، هر کسی یه حرفی میزنه، برادرا و اهلبیتِ حسین فرمودن: اگه ما تو رو رها کنیم و بریم، فردا چی میگن؟ میگن: داداششون رو همینجور رها کردن و رفتن...آخه ابی عبدالله فرمود: نورها رو خاموش کنید هر کی میخواد بره،بره، دیگه امشب شبِ آخرِ.... عباس بلند شد و صحبت کرد، زهیر بلند شد، سعید بن عبدالله و مُسْلِم بن عَوْسَجَه بلند شدن و صحبت کردن، همه دارن یکصدا میگن: اگه هفتاد بار مارو بکُشن و دوباره زنده بشیم، دست از تو بر نمیداریم آقاجان! تو رو اینجوری رها نمی کنیم...
یه کم دل زینب آروم شد، وقتی دید همچین یاران باوفایی داره حسین، اما بی بی اومد تو خیمه امامِ سجاد، ابی عبدالله هم نشسته داره شمشیرش رو تیز میکنه و شعر میخونه: ای روزگار اُف بر تو...*
يا دَهرُ أُفٍّ لَكَ مِن خَليل
كَم لَكَ في الإِشراقِ وَالأَصيل
*امام سجاد میگه: یه وقت بی بی از جا بلند شد، صدا زد: داداش! این چه حرفایی است که میزنی؟ نکنه مرگت نزدیک شده، صدا زد: آری خواهرم، اون روزی که پیغمبر مژده اش رو میداد، بابام و مادرم میگفتن، داداشم میگفت، فرداست، تو هم خودت رو آماده ی فردا کن، یه وقت بی بی زینب با سیلی تو صورتش زد، بی هوش شد، ابی عبدالله به هوش آوُرد بی بی رو، دست ولایت به سینه ی بی بی گذاشت، بی بی رو آروم کرد، زینب جان! نکنه بی قراری کنی، الان فقط شنیدی سیلی به خودت زدی، خودت رو آماده کن، مثل فردایی، باید با چشمات ببینی، از بالای تل نگاه میکنی، یه عده دورِ حسینت رو گرفتن...
همچین که مثل فردا ابی عبدالله تنها شد، همه رفتن میدان، کسی نمونده، میگه:" نَظَرَ يَمِيناً وَ شِمَالا" یه نگاهی به راست و چپ کرد،" فَلَم یَرَ اَحَداً مِن اَصحابِه وَ اَنصارِه " دید کسی رو نداره" فَنادی : یا مُسلِمِ بنِ عَقیل وَ یا هانِی بنِ عُروِه وَ یا حَبیبَ بن مَظاهِر وَ یا زُهَیر" دید کسی جوابش رو نمیده، بلند شید من رو یاری کنید، ابی عبدالله صدا زد: "اِدْفَعُوا عَنْ حَرَمِ الرَّسُول" بیایید این نامردا رو از خیمه های آل الله دور کنید، نامحرم ها دورِ خیمه های من حلقه زدن...
ابی عبدالله برگشت تویِ خیمه ها، صدا زد:" یا سَکینَةُ! یا فاطِمَةُ! یا زَیْنَبُ! یا امَّ کُلْثُومِ! عَلَیْکُنَّ مِنِّی السَّلام" یعنی من رو حلال کنید من دارم میرم، روایت میگه: سکینه سلام الله علیها اومد جلو، صدا زد: میخوای تسلیمِ مرگ بشی؟ صدا زد: چاره ای ندارم دخترم... میگه: شروع کرد سکینه گریه کنه، صدا زد: بابا!" رُدَّنٰا ، اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا" میخوای بری اول مارو برگردون مدینه، بعد هر جایی میخوای بری برو، میخوای مارو اینجوری تنها بذاری؟ ما رو میخوای به کی بسپاری؟... ابی عبدالله آرومش کرد، صدا زد: سکینه جان! اینقدر بابات رو اذیت نکن، بیچاره ام داری میکنی، قلبم رو آتیش نزن، گریه هات رو نگه دار، حالا مونده تا گریه کنی، چند ساعت دیگه گریه کن...
زن ها دورِ ابی عبدالله حلقه زدن، یه کم وداع طولانی شد، آخه زنها دورِ حسین رو گرفتن نمیذارن بره، هر کسی یه چیزی میگه، زینب صدا زد: داداش! صبر کن، مادرم سفارش کرده زیر گلوت رو ببوسم، یه بوسه زیر گلو زد، این آخرین بوسه بود؟ نه! چند ساعت دیگه زینب اومد تویِ گودال، این نیزها روکنار زد، این شمشیرها رو کنار زد، همه دیدن زینب خم شد، این لبهاش رو گذاشت به رویِ لبهای بریده...
*برگردیم دوباره به روضه ی وداع، این وداع با زن و بچه ها طولانی شد، یه نامردی اومد شمشی
رش رو زد به چوب خیمه ها، روایت میگه: این شمشیر رو زد محکم به چوبِ خیمه، فریاد زد: حسین! رفتی خودت رو بینِ زنها پنهان کردی؟ بیا بیرون...
مدینه هم همینجور شد، همچین که دید دارن لگد به در میزنن، آتیش داره بالا میره از دَرِ خونه، داد میزدن: علی! بیا بیرون...*
غم به غیر از غمِ او این دلِ بی تاب نخورد
چهرهء شامِ غمش رنگ ز مهتاب نخورد
بیش ازین ننگ ، به پیشانیِ اعراب نخورد
ذبح شد تشنه و آب از روی آداب نخورد
مادرِ آب کجایی پسرت آب نخورد؟
دشمن از پیر و جوان سیر شد از آب ولی
مرکبِ لشگریان سیر شد از آب ولی
خولی و شمر و سنان سیر شد از آب ولی
قطره ای کودک ششماهۀ بی خواب نخورد
مادرِ آب کجایی پسرت آب نخورد؟
تار می دید همه کرببلا را ز عطش
دود می دید تمامیِّ فضا را ز عطش
خوب تشخیص نمی داد صدا را ز عطش
بود عطشان و از آن گوهرِ نایاب نخورد
مادرِ آب کجایی پسرت آب نخورد؟
هر چه دنبالِ سرش خواهرِ او گشت نبود
به خدا جای سرش بر نی و در تشت نبود
هیچ سنگی به هر اندازه در آن دشت نبود
که در آن ورطه به پیشانیِ ارباب نخورد
مادرِ آب کجایی پسرت آب نخورد؟
بی غنیمت کسی از کرببلا رفت ، نرفت
بی سرش ، شمر زگودال بلا رفت، نرفت
زآنهمه تیر یکی هم به خطا رفت ، نرفت
چه جراحات که بر پیکر اصحاب نخورد
مادرِ آب کجایی پسرت آب نخورد؟
سر، پیمبر شد و نی نقطۀ معراج شدُ
قتلگه خون شد و دریا شد و مَوّاج شدُ
حرم فاطمه طوفان شد و تاراج شدُ
هیچ طوفان زده اینگونه به گرداب نخورد
مادرِ آب کجایی پسرت آب نخورد؟
نیست قلبی که ازین حادثه غمناک نشد
نیست چشمی که در این مرثیه نمناک نشد
نیست آهی که ازین داغ به افلاک نشد
عمق این فاجعه واللهِ که ادراک نشد
پدرِ خاک کجایی پسرت خاک نشد؟
وقتی افتاد روی خاک نبودش نفسی
نه مُعینی نه کمک حال ، نه فریاد رسی
در میان شهدا وضعیتِ جسم کسی
مثل جسمِ خودِ ارباب اسفناک نشد
پدرِ خاک کجایی پسرت خاک نشد؟
یک نفر نیست بگیرد جلوی ملعون را
پُر ز خون شهدا کرد همه هامون را
خون ارباب ز سر ریخت به صورت ، خون را
خواست با پیرهنش پاک کند پاک نشد
پدرِ خاک کجایی پسرت خاک نشد؟
#شاعر مهدی مقیمی
|⇦•غروب تلخی داری...
●به کنار اینکه لبش پُر ترک و عطشان بود
یا که آیاتِ تنش زیر سُم اسبان بود
شهریار همه عالم بدنش عریان بود
پوشِشَش غیر غبار و خس و خاشاک نشد
پدرِ خاک کجایی پسرت خاک نشد؟
#شاعر مهدی مقیمی
غروب تلخی داری ، رو خاکا سر میذاری
به جونت افتاده شمر، میگه سنان چرا بی کاری؟
با نیزه اومد سمتت، خون از لب و دهانت جاری
نفس بریده نیزه، امان بریده نیزه
چقدر تو مقتل این سو آن سو، تو رو کشیده نیزه
صورتو در هم کرده تا به گلو رسیده نیزه
شلوغ دور گودال، دیدن که رفتی از حال
چادر من هم مثلِ، پیراهن تو میشه پامال
عقیقِ تو که بردن حالا، میرن سراغِ خلخال
توی ضریح سینت دیدم، سنان شکسته نیزه
پیراهنی رو که مادر دوخت، میوفته دسته نیزه
کمین نشسته نیزه، راهتو بسته نیزه
مادر رو صدا زدی، جدم رو صدا زدم
تشنه دست و پا زدی، جدم رو صدا زدم
گفتم: وایِ من حسین! گفتم: وامحمدا!
ای تنهایِ من حسین، گفتم: وامحمدا!
وامحمدا! حسینُ بی رَدا، ببین به کربلا
وامحمدا! سر از تنش جدا، ببین به کربلا
تو های و هوی نیزه، نگام به سویِ نیزه
دیدم که خون از چشمات میریزه بر گلوی نیزه
دیدم سرت و پیشِ چشمام زدن به رویِ نیزه
قدم قدم با نیزه، یا سنگ زدن یا نیزه
خودم درآوُردم از پهلویِ زخمی، چندتا نیزه
داره برا زخمات گریه میباره حتی نیزه
*از بالای تل، همه ی این صحنه هارو دید، یه مرتبه دیدن دست رویِ سرش گذاشت، شروع کرد دوان دوان به سمت گودال به دویدن، صدا میزنه: "وامحمدا! واعَلیا! وا اُما..." اما همچین که رسید یه بدنی رو مشاهده کرد، هی صدا میزنه: " أ أنتَ أخی؟" آیا تو برادرِ منی؟ مگه میشه زینب بدنِ حسینش رو نشناسه؟ نمیدونم چیکار با این بدن کرده بودن، شیخ جعفر شوشتری میگه: میگه کاری با این بدن کرده بودن که دیگه پشت و روی بدن مشخص نبوده... میدونی چرا؟ آخه وقتی که: "وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِك" همچین که روی سینه ی ارباب ما نشست، ابی عبدالله یه نگاهی بهش کرد، گفت: بابام فرموده بود: کسی تو رو میکُشه که صورتش از سگ زشت تره، تا این حرف رو زد، گفت: حالا یه کاری میکنم دیگه من رو نبینی، این بدن رو برگردوند... امام صادق علیه السلام انگشترشون رو نشون دادن، فرمودن: به اندازه ی نگینِ انگشترِ من جای سالم تو بدنِ جدِّ ما نبوده، ای حسین!...*🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
4_5989983165932901290.mp3
345.3K
۲۱
(شب عاشورا)
امشب شب عاشورای حسین فاطمه بود
در خیمه های کربلا نوا و زمزمه بود
حسین زهرا مشغول مناجات و ذکر و دعا
واویلتا واویلتا۲
امشب بود شب مناجات و عبادات و دعا
امشب ابوفاضل بود محافظ این خیمه ها
فردا بلند از خیمه ها ناله های وا عطشا
واویلتا واویلتا۲
امشب حسین همچون شمع و بنی هاشم پروانه اش
امشب پیچیده در صحرا عطر و بوی گلخانه اش
فردا شود پرپر ز کین گل های باغ مصطفی
واویلتا واویلتا۲
امشب همه اهل حرم در شادی و در جنب و جوش
امشب صوت مناجات علی اکبر آید به گوش
فردا تن اکبر شود از ظلم و کین اربا اربا
واویلتا واویلتا۲
امشب علی اصغرش باشد در آغوش رباب
در خیمه ی آل عبا آب روان گشته نایاب
فردا با تیر حرمله از رنج و غم گردد رها
واویلتا واویلتا۲
امشب غریبی حسین ابن علی گردد احساس
آرامش خیمه هایش برادرش بود عباس
فردا دستان عباسش از پیکرش گردد جدا
واویلتا واویلتا۲
امشب شب رنج و غم ام المصائب زینب است
از سوز غم های فردا جانش از این غم بر لب است
فردا در پیش چشم او سرها شود از تن جدا
واویلتا واویلتا۲
امشب حسین ابن علی در خیمه در حال دعا
دارد حسین حال و هوا راز و نیازش با خدا
فردا سر پور زهرا بریده گردد از قفا
واویلتا واویلتا۲
#رضا_یعقوبیان
#شب_عاشورا🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
4_5989983165932901291.mp3
398.4K
۲۲
(شب عاشورا)
شب عاشورا رسیده خیمه ها لبریز نور است
در میان خیمه ها بر عاشقان فصل حضور است
همه مشغول عبادات،همه در ذکر و مناجات
همه در جوش و خروشند،در کنار باب حاجات
یا حسین جان یا حسین جان۴
شب عاشورا رباب است دیده گریان بهر اصغر
تشنه لب گردیده طفل شیرخوارش دیده ی تر
مادرش در تب و تاب است،بهر او در فکر آب است
تشنه لب در بین خیمه،طفل بی شیر رباب است
یا حسین جان یا حسین جان۴
صوت قرآن گل لیلا رسد بر گوش جان ها
گشته در حال مناجات و عبادت روح تقوا
باشد او شبه پیمبر،گل لیلا علی اکبر
صبح فردا از ستم ها،می شود صد پاره پیکر
یا حسین جان یا حسین جان۴
شب عاشورا رسیده نور چشم حیدر عباس
ساقی عطشان مولی دور خیمه می دهد پاس
گشته او کرب و بلایی،دارد او حال و هوایی
در ره دین خدایی،می شود فردا فدایی
یا حسین جان یا حسین جان۴
شب عاشورا رسیده همگی در ذکر یا رب
ریزد هر دم بر غریبی حسینش اشک زینب
در میان خیمه خواهر،بنشسته با برادر
بهر غربت حسینش،سوزد از غم دخت کوثر
یا حسین جان یا حسین جان۴
پسر زهرای اطهر گشته مشغول مناجات
می شود فردا شهید راه قرآن باب حاجات
بر علی نور دو دیده،می شود سرش بریده
از ستم با تیغ دشمن،می شود چون گل چیده
یا حسین جان یا حسین جان۴
#رضا_یعقوبیان
#شب_عاشورا🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
#نوحه امشب شهادتنامه....
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شود
امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا می شود
امشب بود بر پا اگر، این خیمه ی خون خدا
فردا به دست دشمنان، بر کنده از جا میشود
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان، زین دشت بر پا می شود
امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا می شود
امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خار ها، گم گشته پیدا می شود
امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود
امشب به خیل تشنگان، عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه، بی دست، سقا می شود
امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی ست
فردا ز مرکب سرنگون، این سرو رعنا می شود
امشب بود جای علی، آغوش گرم مادرش
فردا چو گل ها پیکرش، پا مال اعدا می شود
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثار الله را
فردا عزیز فاطمه، بی یار و تنها می شود
امشب به دست شاه دین، باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان، این حلقه یغما می شود
امشب سر سر خدا، بر دامن زینب بود
فردا انیس خولی و دیر نصاری می شود
ترسم زمین و آسمان، زیر و زبر گردد حسان
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
۲۰
(شب عاشورا)
امشب شب قتل حسین زهراست
واویلا واویلا
اندر جنان در غم وجود طاهاست
واویلا واویلا
اصحاب ثار الله به خیمه جمعند
واویلا واویلا
پروانه سان همه به دور شمعند
واویلا واویلا
امشب همه گرد شه غریبند
واویلا واویلا
از بهر فردا جمله بی شکیبند
واویلا واویلا
امشب همه در ذکر و در سجودند
واویلا واویلا
با گریه شور عاشقی سرودند
واویلا واویلا
امشب همه در شور و در نوایند
واویلا واویلا
فردا همه شهید و سرجدایند
واویلا واویلا
امشب بریزند اشک غم چو دریا
واویلا واویلا
فردا شوند کشته ز ظلم اعدا
واویلا واویلا
امشب همه در ذکر و در دعایند
واویلا واویلا
فردا به روی خاک کربلایند
واویلا واویلا
امشب همه با خالق مجیدند
واویلا واویلا
فردا همه در راه دین شهیدند
واویلا واویلا
اهل حرم امشب چه بی قرارند
واویلا واویلا
درون خیمه ها در انتظارند
واویلا واویلا
امشب بنی هاشم به شور و شینند
واویلا واویلا
فردا همه فدایی حسینند
واویلا واویلا
امشب همه ریزند سرشک دیده
واویلا واویلا
فردا به نی بینند سر بریده
واویلا واویلا
امشب همه دل ها بود پریشان
واویلا واویلا
فردا بدن ها زیر سم اسبان
واویلا واویلا
امشب بود در خیمه شور دیگر
واویلا واویلا
فردا بریزد خون پاک اکبر
واویلا واویلا
امشب علی به دامن رباب است
واویلا واویلا
فردا درون خیمه قحط آب است
واویلا واویلا
امشب زند لبخند علی اصغر
واویلا واویلا
فردا شود از کین بریده حنجر
واویلا واویلا
امشب گل زهرا در التهاب است
واویلا واویلا
فردا تنش در زیر آفتاب است
واویلا واویلا
امشب حسین جانش رسیده بر لب
واویلا واویلا
فردا زند بر سر و سینه زینب
واویلا واویلا
پیچیده در دشت بلا بوی یاس
واویلا واویلا
به دور خیمه ها بگردد عباس
واویلا واویلا
کس همچو زینب رنج و غم ندیده
واویلا واویلا
فردا شود زینب قدش خمیده
واویلا واویلا
خدا کند امشب سحر نگردد
واویلا واویلا
دخت سه ساله بی پدر نگردد
واویلا واویلا
#رضا_یعقوبیان
#شب_عاشورا🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
#نوحه سنتی شب عاشورا
# مکن ای صبح طلوع
(امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع)
(ظهـر فردا بدنش زیر سـم اسبان است ، مکن ای صبح طلوع)
این شـب آخر عمر شه لب عطشان است ، مکن ای صبح طلوع
دفتـر عمـر حسـیـن در ورقِ پایان است ، مکن ای صبح طلوع
این شـبِ آخر عمـر شه مظلومان است
گوشه ای چهرة مردان خدا خندان است
روی لب صوت خوش و زمزمة قرآن است
دیـدة اهـل حرمخانـه ولی گریان است
مکن ای شمـس فروزنده طلوعـی دیگر
تا نمایـان نشـود صبـحِ شروعـی دیگر
همه مشـغـول نمازنـد و رکوعـی دیگر
فکـر مـیـدان جهادنـد و فروعـی دیگر
این شـب آخر عمر شه لب عطشان است ، مکن ای صبح طلوع
(امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع)
میزبان در شب آخر شده همچون مهمان
فکـر صحـرای بلا باشـد و بـزم میدان
شوق رفتـن به دل افکنده به اوج ایمان
که سر و جان بسپـارد به هـوای پیمان
مثـل پروانـه ، همه گرد رخ یک شَمعـند
دور تا دور حسین اهل و عیالش جَمعـند
کودکانی که در این غصّه کثیـر الدَمعـند
گوش بر صحبـت بابا و سـراپا سَمعـند
دفتـر عمـر حسـیـن در ورقِ پایان است ، مکن ای صبح طلوع
(امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع)
(امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع)
(ظهـر فردا بدنش زیر سـم اسبان است ، مکن ای صبح طلوع)
این شـب آخر عمر شه لب عطشان است ، مکن ای صبح طلوع
دفتـر عمـر حسـیـن در ورقِ پایان است ، مکن ای صبح طلوع
سخنـان شهِ لـب تشنـه شنیـدن دارد
حال یـاران حسیـن لـذت دیـدن دارد
هر کسی در سر خود شوق پریـدن دارد
میـل دل از دلِ ایـن خانـه بریـدن دارد
وارث شیر عرب حضرت عبـاس امشب
می دهد گِردِ حریم علـوی پـاس امشب
اکبر و قاسم و عُون از سر اخلاص امشب
می کنند حال گل فاطمه احساس امشب
(ظهـر فردا بدنش زیر سـم اسبان است ، مکن ای صبح طلوع)
(امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع)
حرم خـون خـدا حال و هوای دگریست
شاهد گریة یک دختـر و اشک پدریست
آخر عمـر پـدر ، اول یک در به دریست
با سکینه چه بگوید که گُل خونجگریست
سروری از شب پایان حسیـن می گوید
از حـرمخانـة گریـان حسیـن می گوید
از صفـای دل یــاران حسیـن می گوید
کربـلا ، وادی پیمـان حسیـن می گوید
این شـب آخر عمر شه لب عطشان است ، مکن ای صبح طلوع
(امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع)
شاعر : محمدرضا سرور🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
4_5983322324491833069.mp3
5.65M
❣﷽❣
🌹#سینه_زنی_امام_حسین_ع
🍃#شور
⏪سبک دیگه⬅️ بیا تا یه سیب سرخً بو کنیم
🌹ضربان قلب من سیدی یا ثارالله 2
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
🌹السلام علیک یا اباعبدالله…
سینه زن سینه بزن کرب و بلا نزدیکه
بیا تا پر بزنیم عرش خدا نزدیکه
چند قدم دیگه بریم صحن و سرا نزدیکه
سینه زن سینه بزن ببین حرم نزدیکه
حرم حضرت ارباب کرم نزدیکه 2
🌹السلام علیک…
نوکر خونه تو ساکن می خونه شدم
غیر خانه به دوش عاشق و دیوونه شدم
باز هم 2 خواب حرم دیدم و دیوانه شدم 2
🌹السلام علیک…
شبا گریه می کنم از خواب بیدار می شم
دوباره خیره به عکس روی دیوار می شم
یه سلام می دم و زائر علمدار می شم
🌹 السلام علیک…
بیا تا به ساحت خون خدا سلام بدیم
بیا تا به نیت امام رضا سلام بدیم
به نیابت امام مجتبی سلام بدیم
با خودم زیارت اربابو تمرین میکنم
با خودم توی حرم بودنو تلقین میکنم
با زیارت اشک یکساله مو تامین میکنم
🌹السلام علیک..
کربلا قالو بلا علقمه و قربانگاه
شبیه امام حسن دم بگیرم بسم الله
🌹 یاحسن یا حسین یا ابالفضل مدد
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
نوحه ی شب عاشورا
گلگون ببینید سجاده ها را
در اشک و زاری دلداده ها را
ناله ها آید - صوت دعا آید
گلبانگ جانسوزی - از خیمه ها آید
ای حسین جانم حسین حسین جانم
امشب چه سوزی در خیمه بر پاست
در سینه خونین هر دیده درباست
جان رها آید - شور و نوا آید
بر گوش دل امشب - یا رَبَنا آید
ای حسین جانم حسین حسین جانم
شب های هجران پایان رسیده
گل روی مهتاب اشکش چکیده
این ندا آید - رنج و بلا آید
آوای اشک و خون - از کربلا آید
ای حسین جانم حسین حسین جانم
یاران قرآن در سوز و آهند
آنان که ما را پشت و پناهند
تا صفا آید - عهد و وفا آید
از خیمه ها امشب - بوی خدا آید
ای حسین جانم حسین حسین جانم
**
محمود تاری «یاسر»🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
هزار_و_چهارصدساله_که_پرچم_تو_در_فرازه_.mp3
5.65M
|⇦•هزار و چهارصد ساله ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب دوم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج امیر کرمانشاهی
آقای بچه هیئتی!!!
تو رو با اسم امام حسین(ع) میشناسن،
زشتِ سیگار گوشه لبت جلو درِ هیئتی ..
مردم رفتارتُ پایِ مکتبت مینویسن ..
#آداب_نوکری
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
*◾️ #شب_عاشورا*
*پروانه ی توام*
*ای شمع محفلم*
*یک امشبی بیا*
*بنشین مقابلم*
*تسکین خواهرت*
*قرآن بخوان حسین*
*ای جان من مرو*
*پیشم بمان حسین*
*◾️ای حسینم ۲ ای ضیائ هر دو عینم*
*ای آسمان من*
*غرق ستاره ام*
*امشب فقط تو را*
*گرم نظاره ام*
*فردا به اشک و آه*
*باید کنم نگاه*
*تو دست و پا زنی*
*در بین قتلگاه*
*◾️ای حسینم......*
*امشب کنار من*
*عباس و اکبر است*
*رخسار تو حسین*
*خورشید انور است*
*فردا کنار من*
*شمرو سنان بود*
*آتش به جانم از*
*نامحرمان بود*
*◾️ای حسینم.....*
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
1401051417.mp3
9.94M
|⇦•میدونم که بین مردمی و ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۱ به نفس کربلایی حسین طاهری
«با وضو وارد شوید ..»
مجلسی که اول گریه کن
خودِ حضرت زهرا سلام الله ست
زشتِ بدون #طهارت و #وضو وارد بشیم!
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma0105076.mp3
9.67M
|⇦•اللهم انا نشکوا الیک ..
#سینه_زنی و پیش زمینه اجرا شده محرم۱۴۰۱ به نفس حاج مهدی رسولی
مومن!!
بچه هیئتی باید سر و وضعش
برا بقیه الگو باشه ..
عزادار بودن با
ژنده پوشی و شلختگی فرق داره !!!
#آداب_نوکری
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
خــــــدایـــــا🤲
عاشورای حسینی😢😔 میخوام ﺩﻋﺎ ﮐﻨـﻢ🙏
ﻧــــﻪ ﺑــــﺮﺍﯼ ﺧـــــــﻮﺩﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯾﻢ ﮐﻪ
بعضیاشون مریض هستن...
بعضیاشون قرض دارن....
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻥ ...
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘـﻦ ...💔
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ تنهاﻥ ...
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎ ﺍﻣﯿـدن ...😔
بعضیاشون داغدارن....
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﻋﺎﺷﻘـﻦ ...
بعضيا در آرزوى رفتن به کربلا 'مشهد و ...
بعضيادر آرزوى داشتن فرزند
بعضيا گره سختى افتاده تو زندگيشون
بعضیاشونو میشناسم ...
بعضیاشونو نمیشناسم ...
خـــدایا ؛ هواﯼ ﺩﻻﺷـﻮﻧﻮ ﺩاشته ﺑﺎﺵ
ﻧزﺍﺭ ﺣﺴـﺮﺕ ﺑﻪ ﺩﻝ ﺑﻤﻮﻧﻦ
ﻧزﺍﺭ ﺍﯾﻤﺎﻧﺸـﻮﻥ ﺿﻌﻴﻒ ﺑﺸﻪ
ﺩستشـﻮﻧﻮ بگیر
خـــــــدایــــا🤲
تو را به عابروی زینب
به بی قراری رقیه
به غیرت عباس
به حرمت موی سفید ارباب
به لبان تشنه علی اصغر
قسم ﻣﻴﺪﻡ نزﺍﺭ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﺷﻮﻥ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻤﻮنه
آمیـــن یا قاضِیَ الْحاجات
ای برآورنده ی حاجت ها
بنده کمترین، نوکرآل الله
اکبرآرامش🙏
1_1661145586.mp3
3.3M
«إنّا لله وإنّا إليهِ رَاجعُون»
😢😢😢😢😢😢
| یآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ
ارْجِعِى إِلَى رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً.. |
خیلی دلم گرفته برایت "حسین"..🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش