eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.9هزار دنبال‌کننده
50 عکس
42 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
بریم در خانه ی زین العابدین علیه السلام السلام علیک یا سیدالساجدین" قربون قبر تاریکت برم" قربون قبرستان تاریک بقیع برم" 😢😢😢😢 دل خسته در گفتگوی بقیع زند پرسه شب ها به کوی بقیع زاعماق جان محبان پرد پرستوی دل ها به سوی بقیع همی ترسم آید زمان رحیل بماند به دل آرزوی بقیع *ای مردم،کاش امشب یه وضعی فراهم میشد این جمعیت میرفتیم پشت بقیع گریه می کردیم* سحر آید از مهر و سجاده شمیم دل افزای بقیع الا سیدالساجدین از کرم گره زن دل ما به سوی بقیع شود حک براین سینه ی آتشین سلام علی سید الساجدین ... *یکم شعر بخونم،اگه حقشو ادا کردید دیگه روضه نخونم* تا اشک هست در بصرم گریه می کنم با این توان مختصرم گریه می کنم تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم با خون مانده در جگرم گریه می کنم رنگم زمان دیدن مذبوح می پرد یا لحظه ای که طفل گلوبند می خرد یا مادری که کودک شش ماهه می برد با هرچه هست دور و برم گریه می کنم *آی .....* از خنده های حرمله زجری کشیده ام *به خدا قسم،روضه ی امام سجاد؛آدم با شرم و خجالت میخواد بخوونه" منتهی چی کار کنیم ما چاره ای نداریم مردم باید بدونن با آل پیغمبر چی کار کردن" از خنده های حرمله زجری کشیده ام من که عقیله را سر بازار دیده ام بر درد های عمه ی قامت خمیده ام بر غربت بزرگ حرم گریه می کنم *شما رو به خدا امشب با امام سجاد گریه کنید" حضرت 40سال برا حسین گریه کرد" کنیزش می گه آقا بس نشده این همه گریه کردی؟آب می بینی گریه می کنی،غذا می بینی گریه می کنی" فرمود ساکت باش" یعقوب یازده پسر داشت،یکیش یوسف بود" چند وقت از نظرش دور شد میدونست یوسف زنده است؛سه بار چشماش از گریه سپید شد" من بالای نیزه هجده سر یوسف دیدم ...* ناموس خود به ناقه ی عریان که دیده است آتش میان زلف پریشان که دیده است افتادن قطار اسیران که دیده است عمریست با غم سفرم گریه می کنم ... باید چه کرد بین گلو آه و ناله را زخم عمیق پهلو و بازوی لاله را ... *مردم ... مردم ...* خیلی زدن خواهر من را،سه ساله را با یاد رقیه،با پسرم گریه می کنم ... *سید ها ببخشن،محاسن سپیدا ببخشن ...* وقتی عقیله وارد بزم شراب شد 2 وقتی که خواهرم به کنیزی خطاب شد روی سرم تمام زمانه خراب شد بر خاک ریخته به سرم گریه می کنم .... *به خدا همه مصیبتای کربلا عظیمه" امام وقتی بهش گفتن کجا سخت تر گذشت فرمود:الشام الشام الشام ... آبروی مارو بردن ... آبروی ما رو بردن ....* یادم نمی رود پدرم را پیاده بود هر طور بود روی دو پا ایستاده بود بر نیزه ی غریبی خود تکیه داده بود بر حال غریبی پدرم گریه میکنم *زود از شام بیایم بیرون مصیبتش عظیمه* عمامه اش به خاک لگد مال مانده بود خیلی غریب در ته گودال مانده بود با کام تشنه زخمی بی حال مانده بود از اوج روضه با خبرم گریه میکنم بالم زمان پا شدنم تیر می کشد از داغ زهر کل تنم تیر می کشد حالا که تشنه ام بدنم تیر می کشد *بزارید من یه جمله روضه ی امام سجاد رو بخوانم" یا الله یاالله یاالله ..." مردم من روز دوازدهم خودم رو رسوندم کربلا؛دیدم بدن ها همه عریان افتاده ..." همه رو غارت کردن ... بین بدن ها گشتم بابامو پیدا کردم ..." نگاه کردم دیدم دست هاش بریده ..." رگ ها بریده ..." بدن پر از زخمه ..."خودمو انداختم رو بدن بابام ..." رگ های بریده رو بوسه زدم ، هی گشتم دورو برم،یه چیزی پیدا کنم این بدن رو جمع کنم ...." گفتم بنی اسد حصیر دارید بیارید ...." بابامو جمع کردم .... میان حصیر گذاشتم .... مردم من امامم میدونم عالم به غیبم ... دیدم یه عضو بدن کمه ...." سر که بالای نیزه ست ..." اومدم دورو بر کربلا هی نگاه کردم ...." بنی اسد گفتن(آقا چی گم کردی؟)گفتم ساربان کربلا میخواست انگشترو ببره ... انگشت بابامو قطع کرد ...." آی حسین ......🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
*◾روضۂ دفتری امام سجاد(ع)◾* *💟گریز به روضۂ حضرت زهرا(س)و امام حسین(ع)👇🏻👇🏻👇🏻* *«السلام علیکَ یا اباعبدالله، السلام علیکَ یا علی بن الحسین یا زین العابدین یابن رسول الله»* *وقت باران داغِ چشمِ ترعذابم میدهد* *آب مینوشم غمِ حنجر عذابم میدهد* *شیرخواره سیرباشد زود خوابش میبرد* *ازعطش بی تابیِ اصغرعذابم میدهد* *مجلس ختمِ جوان رفتم دلم آتش گرفت* *یادِ تشیع تنِ اکبر عذابم میدهد* *غیرتم راشعله ور کرده چهل سال است* *ماجرای غارت معجر عذابم میدهد* *◾امشب شبِ شهادته پسرته حسین جان، توی هر شهری وقتی یه بزرگی وارد میشه، یه آقایی وارد میشه، مردم شهر گُل میریزن روی سرش میگن خوش اومدی، اما وقتی کاروان اُسرا بهمراه امام سجاد به کوفه وارد شد، زن ها همه سنگ میزدن ، وقتی رسید شهر شام همه هلهله و شادی کردن دخترها رو کتک میزدند، شاید زبانحالِ آقامون این باشه: آی مردم کوفه و شام به من علی بن الحسین سنگ بزنید ولی دیگه به سر بابای مظلومم سنگ پرتاب نکنید آاااای حسیییین* *دریا به دیده ی ترِ من گریه میکند* *آتش زِسوزِ حنجر من گریه میکند* *سنگی که میزنندبه فرقم زِروی بام* *برزخمِ تازه ی سرِ من گریه میکند* *مقاتل نوشتن وقتی امام باقر(ع) بدن نازنینِ باباش امام زین العابدین رو غسل میداد، راوی میگه بدنِ نازنین رو روی سنگ غسل گذاشت ، پرده ای زدن که آقازاده بابای نازنینش رو راحت غسل بده ، میگه یوقت شروع کرد های های گریه کردن، میگه روم نشد اونجا سوال کنم ، وقتی زین العابدین رو دفن کرد، بعد از مدتی خدمتش رسیدم گفتم آقاجان وقتی پدر نازنینت رو غسل میدادی خیلی گریه میکردی ! میگه فرمود: وقتی بابام رو غسل میدادم اثر غُل و زنجیر به گردن و پاها و رانِ مبارکش باقی بود میخوام بگم یا باقرالعلوم بابای مظلومت رو غسل دادی یه وقت شروع کردی به گریه کردن یه شبی هم وقتی مردم خوابیده بودن جدِّ مظلومت امیرالمومنین عزیز دلش رو غسل میداد به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنید صدامونو کسی نشنوه یه وقت دیدند علی دست از غسل کشید سر به دیوار گذاشت، علی جونم مگه نگفتی آروم گریه کنن چرا بلند بلند گریه میکنی؟ نمیدونستم بازوش و پهلوش شکسته یه وقت صدا زد عزیزانم بیایید از مادر توشه بگیرید ، بچه ها امشب شبه خداحافظیه، دیدار دیگه به قیامت وبهشت، امیرالمومنین میفرماید: حسنین خودشونو به روی سینه ی مادر انداختن همون سینه ای که علی فرمود چنان ناله زد که دستها از کفن بیرون آمد حسنین رو به سینه چسباند یه وقت منادی صدا زد علی بچه ها رو بردار ملائکه به گریه شدند *گذشت و گذشت عصر عاشورا شد یه وقت نازدونه ی امام حسین آمد کربلا، سکینه خاتون خودشو روی بدنِ پاره پاره ی بابا انداخت شروع کرد با پدر حرف زدن، یه وقت نامردا اومدن با یه اهانتی این نازدونه رو به گوشه ای پرتاب کردن😭😭😭* *حسین آرام جانم* *حسین روح وروانم* *حسین درمانِ دردم* *حسین دورت بگردم* *«علی لعنة الله علی القوم ظالمین»*🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
به دیدۀ گریان، خدا خدا کردم... روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج منصور ارضی السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَة وَبِمُوَالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَهُ الْمُفْتَرَضَهُ وَ لَکُمُ الْمَوَدَّهُ الْوَاجِبَه همین که سینۀ تنگم توان آه ندارد مشخص است به داغ دل تو راه ندارد مرا بخر به غلامی در این رکودی بازار که گفته یوسف من، بردۀ سیاه ندارد اسیر خال سیاهت شدم خدا را شکر همیشه صورت عاشق نظر به ماه ندارد خجالت از تو کشیدم که دست از تو کشیدم بجز تو این دل آواره، تکیه گاه ندارد به یُمن رزق تو رزقم زیاد بوده همیشه مگر که فاطمه بر نوکرت نگاه ندارد؟ مرا کنار حبیب و حسین فاطمه بنشان چه سفره ای است محرم، گدا و شاه ندارد *یا صاحب الزمان...* انقلابِ گریه دارد ؛ گریه هایش حکمت است با همین رخت اسیری رهبر این نهضت است دست ‌بسته ، بسته دست ظلم را بی واهمه ناقه اش بی محمل است اما در اوج عزت است زیر این شلاق ها مانند سروی استوار گرچه مظلوم است اما باطنا پر قدرت است بی ادب ها هرچه توهین می کنند او ساکت است چون میان عرش اعلی با خدا هم صحبت است یک تنه در کوچه های شام غوغا می کند مثل ابراهیم ؛ زین العابدین یک امت است خطبه اش طوفان شد و کاخ ستم را خاک کرد او زبانش ذوالفقار است و کلامش ضربت است عالمی در تحت امر زینب کبری ولی زینب کبری خودش گوشش به امر حضرت است پیش این عمامه ی کهنه که دیگر سوخته زرق و برق شام و قصر حاکمش بی قیمت است شوق دارد که بیاید اربعین تا کربلا اربعین تا کربلا رفتن تمام نعمت است کی شود تا که برایش یک حرم برپا کنیم زائری دیگر ندارد دور قبرش خلوت است گریه باید کرد بر این روزگار بی وفا با تمام این فضائل سهم آقا غربت است عمه ها و خواهرانش در شلوغی مانده اند زخم جانسوز ولی الله زخم غیرت است مقتل و طشت و تنور و نیزه و شام خراب این چه مهمانی ست که شاه شهیدان دعوت است سید پوریا هاشمی به دیدۀ گریان، خدا خدا کردم به یاد بابایم،عزا به پا کردم رگ گردن را خودم بوسیدم حصیری دورِ بدن پیچیدم *قربونت برم آقاجان که بوریا دور بابات پیچیدی...* در این چهل منزل، امان زِ شهر شام ز بی سر و پاها،شنیده ام دشنام همین یک لحظه عذابم می داد مسیر زینب به بازار افتاد یا اباعبدالله..یا اباعبدالله... اسیریِ زینب،قرارِ من را برد میانِ آن مجلس،به غیرتم برخورد آه..چه الفاظی به لب آوردند گرفتاران را تماشا کردند... *شنیدیم آقامون امام سجاد میان بازار اگر طفل شیرخواری رو در بغل مادر می دید و اون بچه گریه می کرد، سفارش محبت می کرد به آن مادر، می گفت: حتماً گرسنه هست، شیر میخواد، با او به مهربانی برخورد کن.... بعد حضرت سر به دیوار می گذاشت، می فرمود:من یک برادر شیرخواره ای داشتم...به او آب ندادند... ای حسین...
روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج میثم مطیعی قربون خطبه خوندنت برم آقا، در شهر کوفه آقا امام سجاد اشاره کرد"أومَأَ إلَى النّاسِ أنِ اسكُتوا" همه ساکت شدند، حتی زنگ آویخته بر گردن شتران از صدا ایستاد، اول خودش رو معرفی کرد:"أيُّهَا النّاسُ ! مَن عَرَفَني فَقَد عَرَفَني" هرکس که من رو میشناسه که میشناسه "ومَن لَم يَعرِفني فَأَنَا اُعَرِّفُهُ بِنَفسي" اگه من رو نمی‌شناسید خودم رو به شما معرفی میکنم "أنَا عَلِيُّ بنُ الحُسَين" من پسر حسین بن علی ام،، یه کاری کرد همه شروع کردن به گریه کردن "أنَا ابنُ المَذبوحِ بِشَطِّ الفُراتِ مِن غَيرِ ذَحلٍ ولا تِرات" من پسر همون آقایی ام که کنار فرات سر از بدنش جدا کردن، در حالی که نه کسی رو کشته بود نه خون کسی رو ریخته بود، پدرم گناهی نداشت "أنَا ابنُ مَنِ انتُهِكَ حَريمُهُ" من پسر اون آقایی بودم که هتک حرمتش کردند"وسُلِبَ نَعيمُهُ وَانتُهِبَ مالُهُ" من پسر اون آقایی ام که بار و بُنه اش رو به غارت بردن" وسُبِيَ عِيالُهُ" واهل وعیالش رو به اسارت بردن... یه جمله ای فرمود، مردم کوفه داد می‌زدند، همدیگر رو ملامت میکردند"أنَا ابنُ مَن قُتِلَ صَبرا" من پسر همون آقایی ام که زجرکشش کردند... * راوی نوشته است که آن جسم چاک چاک در آفتاب ماند دو روزی به روی خاک ای کربلا ببین که می آید به سوی تو؟ صاحب عزا کنون شده مهمان کوی تو تو سجده گاه عشقی و سجاد میرسد گویا پی تفحص اجساد میرسد *آقا امام سجاد، به امر خدا آمد کربلا این بدن‌های مطهر رو دفن کنه، بنی اسدر و راهنمایی کرد، شهدا رو دفن کردند، نوبت به پیکر بابای غریبش رسید، گفت: همه برید کنار، گفتند: کمکت کنیم، فرمود: " إنَّ مَعِیَ مَنْ یُعینُنِی" بامن کسی هست که من رو کمک میکنه، این بدن سر جدا رو داخل قبر گذاشت، لب به رگهای بریده گذاشت، شروع کرد گریه کردن، صدا زد:" طُوبى لأرْض تَضَمَّنَتْ جَسَدَکَ الطّاهِرَ" خوش به حال اون زمینی که این بدن مطهر رو در آغوش گرفت "فَإنّ الدُّنْیا بَعْدَک مُظْلِمَةٌ" دنیا بعداز تو تاریکه " وَ الاْخِرَةُ بِنُورِکَ مُشْرِقَةٌ "آخرت به نور تو روشن، بعد یه جمله ای گفت که جدش امیرالمومنین کنار تربت حضرت زهرا سلام علیها فرمود، صدا زد" أَمَّا اللَّیْلُ فَمُسَهَّدٌ وَ الْحُزْنُ فَسَرْمَدٌ" دیگه شبهای من به بیداری میگذره، غم واندوه من تمامی نداره، بعد صدا زد: " وَ عَلَیْکَ مِنّی السَّلامُ یَابْنَ رَسُولِ الله وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ"خداحافظ ای پسر پیغمبر... "أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى القَومِ الظَّالِمِينَ‌، وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ."* دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
من نگویم ظلم بر من کم کنید... روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج عباس حیدرزاده بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيم یَا رَبِّ الْعَالَمِينَ من نگویم ظلم بر من کم کنید بلکه زنجیر مرا محکم کنید *غل و زنجیر به گردن آقا امام سجاد انداختن، وقتی حضرت رو سوار بر شتر بی جهاز کردن نوشتن: شتر یک کوهانه بود، حضرت رویِ مرکب قرار نگرفت، از روی مرکب بر زمین افتاد، عوض اینکه بگن کجاوه بگذارین، محمل بگذارین، مرکب راهوار بیارین، میدونید چه دستور دادن؟ دستور دادن پاهای حضرت رو از زیر شتر ببندن...* من نگویم ظلم بر من کم کنید بلکه زنجیر مرا محکم کنید *اگه میخواین تازیانه بزنید به من بزنید، میخواین سنگ بزنید به من بزنید....* ظلم بر من بیشتر ز اینها کنید لیک دست عمه ام را وا کنید عمه ام چون مادرم زهرا شده پشتش از بار مصیبت تا شده مادرم گر پهلویش از در شکست عمه ام را چوپ محمل سرشکست *روضه های زین العابدین عجیبه، بی جهت نبود سی و پنج سال گریه میکرد... دَرِ دروازه شام یه جمله ای فرموده که کنار بدن بی سر بابا این جمله رو نفرمود، فرمود: ای کاش مادر من رو نزایده بود... آدم وقتی صحنه ای ببینه که از دنیا سیر بشه، میگه: ای کاش من نبودم نمی دیدم... مگه حضرت چه صحنه ای میدید؟ شاید یه نگاه میکرد میدید عمه هاش رو دارن تازیانه میزنند، یه نگاه میکرد میدید خواهراش رو دارن سنگ میزنند، یه صحنه ای نوشتن جگر رو آتیش میزنه، نوشتن: یه پیرزن شامی از بالای بام یه سنگی پرتاب کرد این سنگ به سر بُریده ابی عبدالله اصابت کرد، سر از بالای نیزه رو زمین افتاد، زین العابدین این صحنه رو دید... اما من بگم: آقا! دستات بسته بود، جلو چشمتون عمه هاتون رو میزدن، خواهراتون رو میزدن... دستای شما در غل و زنجیر بود، اما این تازگی نداشت، یه روز هم مدینه دستای جدت علی رو بستن ... اون روز جلو چشم بابات علی مادرت زهرا رو میزدن، اون روز جلو چشمای امیرالمومنین مادرت زهرا زمین خورد ...* میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت زن را کسی مقابل شوهر نمی زند *الهی اگه مادری رو میزنن جلو چشم دخترش نزنن...* بیش از خودم به حالت زینب دلم بسوخت مادر، کسی مقابل دختر نمیزند *اما این بیت از زبانِ بی بی زینبِ...* دیدم که ریخت خصم ستمکار بر سرت قدّم نمی رسید که خود را سپر کنم *قدم نمی رسید، این عقده توی سینه اش بود، مدینه قدش نمی رسید که خودش رو سپر مادر کنه، اما کربلا تلافی کرد، زینب هرکجا میخواستن بچه هارو بزنن میدوید بازوش رو سپر میکرد، رقیه رو نزنید، سکینه رو نزنید، زینب رو بزنید، هرکجا نشستی به قصد فرج ناله بزن: یا حسین ...*
|⇦•غم تو آبروی ماست... و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس کربلایی سید مهدی حسینی غم تو آبروی ماست این غم را مگیر از ما دلیل پلک های زخم! مرهم را مگیر از ما برای ما که از غوغای این عالم گریزانیم همین یک دلخوشی مانده ست این کم را مگیر از ما به غیر از خیمه ی تو هرکجا آلوده ی فتنه ست نشستن در پناه سرخ پرچم را مگیر از ما دَمِ نوحه برای سینه زن حکم نفس دارد بدون روضه می میریم این دَم را مگیر از ما‌ *آدمِ اَبوالبشر دویست سال گریه کرد، میگن اینقدر گریه کرد رد اشک تو صورتش جا انداخت، فقط از عطشِ حسین شنید، نه گودالی رو دید، نه ذبحی رو دید.. نه دست وپا زدن بچه ای رو دید، حالا ببین امام سجاد چی دیده کربلا... ..* آب دیدم، کام عطشان تواَم آمد به یاد دیدم آتش، لعل سوزان تواَم آمد به یاد دوختم بر آسمان پر ستاره، چشم خویش بر بدن، زخم فراوان تواَم آمد به یاد تا شنیدم کشتیِ بشکسته‌ای بر گِل نشست پیکرِ بر خاک، عریان تواَم آمد به یاد *دیگه چی دیدی آقاجان! یاد مصیبتهای کربلا کردی؟* از فراز شاخه‌ای آمد صدای بلبلی بر سر نی، صوت قرآن تواَم آمد به یاد شعلۀ شمعی در آغوش نسیم، آشفته بود روی نی، موی پریشان تواَم آمد به یاد قصّۀ سنگ و سبو در خاطرم چون نقش بست ماجرای چوب و دندان تواَم آمد به یاد *به آقا زین العابدین خیلی ها گفتند: چقدر آقاجان! گریه میکنید؟ شما که پدرتون از مکه که راه افتاد خیلی ها جلویِ باباتون رو‌گرفتن، بهشون گفتن: یا اباعبدالله! سفری که میری پُر از خطرِ.. آقا خودشون به همه می فرمود :"خداوند اِراده کرده من رو در خون آغشته ببینه..." آقاجان یا زین العابدین! پس این‌همه گریه برا چیه؟ آقا با دست به پیشانی مبارک زد، هی گریه اش بیشتر شد، فرمودند: کشته شدن در راه خدا آرزوی ماست ... اما تا امروز آیا شنیده بودید یکی از زن و بچه های ما خانواده به اسارت بره؟....* تا حالا از این خونواده زنی رو ‌نبردن اسارت الهی می مُردم‌نمیدیم ‌اینقدر جسارت هر کجا نشستی ناله بزن بگو: یا حسین...
🌷🌴🥀🌴🌷🌴🥀🌴🌷🌴🥀🌴🌷 یا ربّ َ الحسین علیه السلام 🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏 (( نوحه ی شب های جمعه)) شب های جمعه کربلا غوغاست صاحب عزا جدّش رسول و مادرش زهراست شب های جمعه کربلا غوغاست بر آسمان آوای واویلاست فوج ملائک می رسند ، از عالَم ِ بالا محزون همه کرُوبیان ، از یاد عاشورا با هودجی آید در آنجا مادرش زهرا بانو خدیجه یک طرف با ناله و غوغا 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 شب های جمعه کربلا غوغاست در آسمان آوای وا ویلاست صاحب عزا جدّش رسول و مادرش زهراست ☘️💮☘️💮☘️💮☘️💮☘️ آید امام مجتبی' ، دیدار ِ عبدالله از بهر دیدار علی اکبر رسد لیلا از شام ِ غم زینب رسد با شیون و غوغا آید رقیه کربلا تا بنگرد بابا 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 شب های جمعه کربلا غوغاست زینت دهه بزم عزا زهراست ارواح جمله اَنبیاء و اولیاء آنجاست صاحب عزا جدّش رسول و مادرش زهراست 🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾 شب های جمعه کربلا غوغاست خیل شهیدان زائر ِ مولاست شب های جمعه کربلا غوغاست در آسمان آوای وا ویلاست 😥😥😭😭😥😥😭😭 یک جا علیّ ِ اکبراست با چهره ی خونین قاسم شده از خون خضاب و دست و پا رنگین ام البنین آید به دیدار گل و نسرین عثمان و عون و جعفر و عباس ِ نورالعین 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻🌺 شب های جمعه کربلا غوغاست شب های جمعه کربلا غوغاست 🍂🌴🍂🌴🍂🌴🍂🌴🍂🌴 🍃 غلامرضا خرّمیان 🍃 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
کاروانی وارد از دروازه ی ساعات شد خونجگر زین غم وجود عمه ی سادات شد قافله سالار آن زینب سفير کربلاست در صبوری مرتضی و دختر خير النساست این سفر با قاتل خون خدا گردیده طی رأس سالار شهیدان خدا بر روی نی شامیان بی حیا چنگ و نی و دف می زنند بر سر راه اسیران جملگی کف می زنند جای عرض تسلیت نامردمان شهر شام بر اسیران سنگ کینه می زنند از روی بام ظلم و کین شامیان بی وفا گشته عیان جای استقبال از آن ها می زنند زخم زبان دست های کودکان با ریسمانی بسته است حامی طفلان دلخون زینب دلخسته است اهل بيت مصطفی را ظالمانه می زنند بین مردم کودکان را تازیانه می زنند زین مصیبت ها همه اهل حرم گریان شدند از غم داغ حسین بار دگر نالان شدند شام غم بهر اسیران بدتر از کرب و بلاست ناله ی طفلان بی بابا همه واويلتاست دشمن قرآن و دین خون کرده قلب ساجدين دست و پا و گردنش را بسته با زنجیر کین این مصيبت کرده قلب شیعه راچون شمع آب دختر زهرای اطهر عازم بزم شراب برده اند اهل حرم را شامیان بی وفا وارد بزم شرابِ آن یزید بی حیا محفل نامحرمان و مظهر يزدان کجا؟ مجلس بزم شراب و قاری قرآن کجا؟ آن خبيث سنگدل بنشسته بر تخت غرور روبرویش تشت زر، لبریز از دریای نور در درون تشت زر رأس حسین بن علی صوت قرآنش نموده قلب زینب منجلی با زبان حق دمادم او دم از محبوب زد بر لب و دندان او آن بی حیا با چوب زد خونجگر از این مصیبت حضرت سجاد شد از حسین و پیکر صد پاره ی او ياد شد خصم را در شام غم با خطبه اش رسوا نمود بار دیگر با خدا پیمان خود امضاء نمود من «رضایم» عبد دربار حسین بن علی گشته ام با یک نگه یار حسین بن علی 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش