eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.7هزار دنبال‌کننده
37 عکس
20 ویدیو
96 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم حرارتی است قدیمی که در دلم دارم اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم دلِ شکسته ی خود را که دستِ کم دارم میان نامه ی من خالی است از خوبی گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم مرا به حُرمتِ موسی الرضاست می بخشید خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم به امرِ حضرت سلطان، حسین می گویم به لطف فاطمه ارباب محترم دارم حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد دلم خوش است میان دلم حرم دارم  برات کرب و بلایم به دست عباس است دوباره مُلتمس دامنِ علمدارم محمد جواد شیرازی 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
شکرِلله که حق را به من آموخت حسین شعلۀ حُبِ علی ،در دلم اَفروخت حسین هر کسی عبد حسین است ،همان عبد خداست با خدا حرف زدن را به من آموخت حسین آری از روز ازل بود، که با دستِ خودش مِحنتِ فاطمه را در دلم اَندوخت حسین با صدای سخنِ عشق ، به دنیا فرمود: ذره ای دینِ خدا را به تو نفروخت حسین با ستمکار ، سخن از درِ تذلیل نگفت ذلت و خواری و لبخند ! نیاموخت حسین تَهِ گودال اگر زمزمۀ یارب داشت زیرِ شمشیر و سنان ، دیده به ما دوخت حسین کهنه پیراهنِ او هم به خدا غارت رفت بر تنِ خویش به جز نیزه نَیاَندوخت حسین آتشِ عشقِ خدا و عطشِ کشته شدن آنقدَر داشت ،که لب تا جگرش سوخت حسین کربلایی نشود ، هر که فدایی نشود بر سرِ نیزه چو خورشید، بَر اَفروخت حسین محمود ژولیده 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
تا میان روضه‌ات ما را مکان دادی حسین دست ما گریه‌کنان برگ امان دادی حسین تو نوشتی خواهرت هم پای آن را مُهر کرد اشک دادی و به ما سود کلان دادی حسین روضه‌خانه: طور سینا، ما: کلیم گریه‌کن در مناجات خودت ما را زبان دادی حسین این دهه با سیل اشک ما مشخّص می‌شود برکتی را که به شیر مادران دادی حسین من: حبیب بن مظاهر، تو: مسیح اهل بیت لطف کردی و به این دل‌مرده جان دادی حسین تا بریزد از سر و رویم غبار معصیت مثل یک پرچم وجودم را تکان دادی حسین رقّت قلبم زیاد و جسم و روحم شُسته شد تا ز چای روضه‌ات یک استکان دادی حسین من نمک‌گیر تو و اجداد و اولاد توام چون به دست خالی من آب و نان دادی حسین دست بالا بردی و از پشت در خیرت رسید هر چه را که خواستم، تو بیش از آن دادی حسین دوست و دشمن ندارد، بخشش تو حیدری‌ست خاتمت را هم به دست ساربان دادی حسین محمد فردوسی 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
منو میکشه نگاهت پسرم لب تشنت ، آه آهت پسرم این همه راهو خمیده اومدم پاشو از تو قتلگاهت پسرم هنوزم گرم تماشای توام ون یکاد قد و بالای توام هنوزم که هنوزه مادرم و نگران تشنگی های تو ام بزا بال و پرتو درست کنم غم دور و برتو درست کنم دوباره عین شبای بچگیت بزا زیر سرتو درست کنم نیزه دست ساربون دیدی حسین کشته توی خاک و خون دیدی حسین نصف روز این همه پیر شدی چرا بمیرم داغ جوون دیدی حسین بمیرم که غرق خونه بدنت بمیرم پاره شده پیروهنت عزیز دلم منو حلال کنی کفنت ، آه کفنت ، آه کفنت امیرفرخنده 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
از اینکه بی وفایم، خیلی دلم گرفته باید به خود بیایم، خیلی دلم گرفته «أُدعونی أَستجب» را خواندم ولی از اینکه لنگ است هر دو پایم، خیلی دلم گرفته در خود شکستم از بغض، گفتم میانِ سجده: با اشکِ بی صدایم، خیلی دلم گرفته یارب «ظَلمتُ نفسي»، یارب «إلهی ٱلعفو» درمانده و گدایم، خیلی دلم گرفته یک عده با چه شوقی زائر شدند امّا؛ من تحبسُ الدّعایم، خیلی دلم گرفته دل ذکرِ «لاطبیبَ مَن لاطبیبَ» دارد قدری بده شفایم، خیلی دلم گرفته ردّم نکن! به وٱلله جز تو کسی ندارم کاری بکن برایم، خیلی دلم گرفته «دست از طلب ندارم» اینها همه بهانه ست دلتنگِ کربلایم، خیلی دلم گرفته شب های جمعه ایکاش با گریه سمتِ مقتل- با مادرت بیایم! خیلی دلم گرفته روضه بخواند و من گریه کنان بگویم: اربابِ سر جدایم؛ خیلی دلم گرفته! مرضیه عاطفی 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
کربلا وُ شبِ جمعه حرمِ حضرتِ عشق در کجا بوده چنین بخت میسّر باشد در حرم روضه ی مقتل چقدر می چسبد چه شود مرثیه خوان حضرتِ مادر باشد هرگزم بهتر از این بخت نباشد یارم جای من در حرمِ آلِ پیمبر باشد جای دارد نفسی تازه کنم از سحرش به اذانی که در آن طعمِ معطر باشد چه نسیمِ سحری می وزد از باغِ حرم آسمانش چقدر رقصِ کبوتر باشد جنتی را که خدا وصف کند اینجا هست باغِ هفتاد و دو تن لاله ی پرپر باشد پیشِ چشمانِ تو زیباست فراوان زیباست که دو گنبد دو ضریح از دو برادر باشد یا که در هر طرفِ مرقدِ شش گوشه ی عشق خواهرش آمده وُ روضه ی اصغر باشد هر که اینجا به خدا می رسد امّا باید در سرش شوقِ طوافِ علی اکبر باشد ای خوش آنکس که در این سعی و صفا فیض برَد یک شبه سائلِ این خانه توانگر باشد کاش باشی و ببینی چه صفایی دارد این که چشم همه عشاق به دلبر باشد محشری است شب جمعه ببینی اینجا خواهری نوحه گرِ داغِ برادر باشد! هستی محرابی 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
دلم از روز ازل خورده به نامت ارباب کن دعا تا که شوم عبد مدامت ارباب گر دهی یا ندهی حاجت من میدانی تا قیامت شده ام عاشق نامت ارباب به همان ذکر حسین جان که نوای زهراست نام تو در دو جهان کرده قیامت ارباب لحظۀ روضه چه باکم ز گنه معتقدم نفس وحشی بشود وحشی و رامت ارباب بِشِکن بال و پرم را که کنون آمده ام نتوانم که پرم از سر بامت ارباب دیدن کرب و بلای تو نصیبم چو نشد کنم از دور ز دل عرض سلامت ارباب تو بیا جان یتیم حسنت کن نظری تا شوم نوکر دربست و غلامت ارباب جان قاسم تو بیا و بخرم، تا بشوم سینه بشکسته فدایی قیامت ارباب مستم از باده ی لعلی ز عسل شیرین تر قاسمی مسلکم و تشنه ی جامت ارباب تیغ بر دست شدم بی سر و پای عشقت تا که لبیک بگویم به پیامت ارباب غربتت می کشدم عاقبت ای شاه غریب  گر بگوشم بر سد حزن کلامت ارباب لحظه ی مرگ چه باکی که کنی امدادم جان فدای تو و این مشی و مرامت ارباب قاسم نعمتی 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
نگاه کن به منِ بینوا تو را به خدا بیا... به قصد ترحّم بیا! تو را به خدا به کنجِ دنجِ اتاقم که هیئت غم توست دوباره روضه بخوان بی ریا، تو را به خدا دلم گرفته برای حرم مرا برسان به زائرانِ شب جمعه ها؛ تو را به خدا نشسته ام سرِ راهت بیا و مثل قدیم ردم نکن بطلب کربلا؛ تو را به خدا چه بیقرارِ محرّم شدم ببر امشب- به روضۂ شب هشتم مرا تو را به خدا فدای تو بشوم پیش چشم من نگذار تنِ مقطّعه را در عبا؛ تو را به خدا نفس نفس نزن و بیقرار گریه نکن غریب و بی رمق و بیصدا؛ تو را به خدا حسینِ تشنه لبِ من! امام مظلومم به خاک پنجه نکش بیهوا؛ تو را به خدا شکسته داغ جوان قامت تو را! بگذار... فدای تو بشود این گدا؛ تو را به خدا! مرضیه عاطفی 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
مدینه در کجا گم کرده ماهت اختر خود را چرا از اشک شستی دامن غم پرور خود را مدینه، رهنمائی کن به سادات بَنی الّزهرا که در خاک تو گم کردند قبر مادر خود را مدینه، هیچ بانوئی کنار خانه اش تنها نبیند بین دشمن دست بسته شوهر خود را مدینه، یاد کن از آن غروب درد آلودت که بیمار علی زد ناله های آخر خود را مدینه، کاش در اشک علی گم می شدی آن شب که پنهان کرد زیر گل، گُل نیلوفر خود را مدینه، روز محشر پیش پیغمبر گواهی ده علی شب در کفن پیچید جسم همسر خود را زبانحال حضرت زهرا س: به وقت مرگ پر کردم ز خون چشم تر خود را که تنها می گذارم بین دشمن رهبر خود را فتادم سخت در بستر الهی برندارم سر که سر بنهاده بر دیوار دیدم همسر خود را خدایا اولین مظلوم عالم را تو یاری کن که امشب می دهد از دست تنها یاور خود را دلم خواهد که برخیزم سرشک از دیده اش گیرم دل شب چون نهد بر قبر پنهانم سر خود را الهی تا جهان باشد نبیند دیدۀ طفلی کنار خانه زیر تازیانه مادر خود را اجل ای کاش در آن ماجرا می بست چشمم را نمی دیدم نگاه دردناک دختر خود را گواهی میدهد فردای محشر عضو عضو من که کشتند این جماعت دختر پیغمبر خود را علی جان گریه کن تا عقده ای از سینه بگشائی مکن حبس این قدر آه دل غم پرور خود را از آن ترسم تو را فردا فلک از پا دراندازد که امشب می دهی از دست رکن دیگر خود را حلالم کن حلالم کن حلالم کن حلالم کن خداحافظ که گفتم با تو حرف آخر خود را استاد حاج غلامرضا سازگار 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
رفته ای مادر ببین تنها شدم با رفتنت همنشینِ غربتِ بابا شدم با رفتنت هیچ میدانی که بعد از تو چه آمد بر سرم؟ سوختم خاکسترِ غمها شدم با رفتنت رنگِ موهایم شبیهِ رنگِ موهایت سپید بعد تو من هم دگر، زهرا شدم با رفتنت از فدک چیزی نمیدانم ولی این روزها محوِ دربِ کنده از لولا شدم با رفتنت بس که شبها خون گریستم از غمِ دوریِ تو بین در اشکم ماهیِ دریا شدم با رفتنت هر کجای خانه دارد خاطراتت را ولی مثلِ روزِ اِحتضارت تا شدم با رفتنت دخترِ همسایه را مادر نوازش کرد و من دخترِ بی مادر و تنها شدم با رفتنت گریه بعد از مرگِ تو در خانه مان جایز نبود آهوی سرگشته در صحرا شدم با رفتنت! هستی محرابی 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
ای همه آمال من یافاطمه مرغ زخمی بال من یافاطمه تو خموشی و خموش این خانه است خانهء بی تو مرا ویرانه است میشود بی تو حسابم پاکِ پاک میرسانی پُشت حیدر را به خاک غربتم را حس کن ای احساس من خنده ای گل کن به چهره یاس من روزگارم را از این بدتر نکن زینبت را زار و بی مادر نکن بی تو من چشمانی از خون شبنمم رخ مپوش از من مگر نامحرمم؟ رفتنت خوشحالی ام را می برد قلب من را مثل دشنه میدَرَد غربت شهر پیمبر مشکل است دیدن تو بین بستر مشکل است درد خود در پیش من اظهار کن دل خوشم کن در برمن کار کن تلخ بی تو میشود آینده ام از رخ نیلی تو شرمنده ام خانه بی تو بند و زندان من است رفتن تو قاتل جان من است خنجر هجران به قلبم میزنی گاهِ رفتن باز هم فکر منی مجتبی صمدی شهاب 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
الهی در دلم از چرخ گردون شکوه ها دارم غمی در سینه ام از بیکسی مرتضا دارم توان آنکه از بستر ز پا خیزم ندارم من که جسمی ناتوان و بی رمق سرتا به پا دارم چه میشدتا حسن در کوچه همراهم نبودآنروز دلی خونین ز چشم پر زخون مجتبا دارم حسین افسرده و زینب حزین و مجتبی گریان چقدراندوه و رنج وغصه و غم،ای خدا،دارم چه شد،مزدرسالت شدادا با کشتن محسن منیکه عزت پیغمبری از مصطفا دارم به هرلحظه که ازعمرم رود،عجل وفاتی را به روی لب،به سوی قبله دروقت دعا دارم چنان از هجر جانسوز پدر محزون گردیدم که روی لب هنوزم ناله ی واویلتا دارم دلی پرخون نصیب مرتضی گردیده از اندوه منم جسمی کبود و قامتی از غم دوتا دارم ندارم حاجتی غیر از تمنای اجل یا رب که از او بهر راحت گشتن امید شفا دارم به هر جایی از این خانه ز خون سینه زارم نشانی جانگداز از بعد مرگ خود به جا دارم اسلام مولایی 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
از برم بانویِ خوبیها به دریا می روی؟ کنده ای از خاک و تا عرشِ معّلا می روی؟ لحظه هایِ آخر است پنهان نکن رخسارِ خود فارغ از دلبستگی از دارِ دنیا می روی؟ خنده هایِ تلخِ تو بدجور حالم را گرفت روحِ من ،ریحانِ من تا سمتِ طاها می روی؟ هیچ می دانی پس از تو مرتضی دق می کند ؟ از کنارِ من بر سرعت.. جانِ زهرا می روی؟ بی بی عالم! حلالم کن که در پیشم زدند با تنی غرقِ کبود و پُر ز غمها می روی؟ کودکانت را ببین افتاده اند سر خورده اند بی حسین و زینبت بانو تو آیا می روی ؟ اندکی آرام تر.. تعجیلِ تو از بهرِ چیست ؟ بی هیاهو در دلِ تاریکِ شبها می روی ؟ کاش می مُردم نمی دیدم پرِ پروازِ تو... از برم پرپر زنان بالا و بالا می روی ؟ محسن راحت حق 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
من بیمار، مداوا نکند خوشنودم  غم طبیبم شده و مرگ شده بهبودم  هیچ کس نیست، که باری ز دلم بردارد  عاقبت داغ و غم و درد کند نابودم!  اشک بس ریخته ام، هرکه ببیند گوید  سرو بشکسته ی خم گشته، کنار جویم!  گه ز حق، مرگ طلب می کنم و گه گویم  کاش می بودم و غمخوار علی می بودم  زیر این چرخ علی دوست تر از فاطمه نیست  سند مستندم: بازوی خون آلودم!  من نفس می زدم و او کف افسوس به هم  من چه سان گویم و او چون شنود بِدرودم؟!  ای اجل! پا به سر من ز محبت بگذار!  جز تو کس نیست که از لطف کند خوشنودم.  استاد علی انسانی 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
در سِلک ما،معراج رفتن،پر نمی خواهد مومن پری بهتر ز چشم تر نمی خواهد با اشک وقتی حاجت ما را روا کردند گریه کن‌ات مشکل‌گُشا دیگر نمی خواهد خاک حسینیه برای شاعر‌ان کافی است از تو نوشتن جوهر و دفتر نمی خواهد جاروی دستم را نگیر از دست من خانم این روضه خانه ها مگر نوکر نمی خواهد!؟ ذات تو را تمثال "أَعْطَیْنا" بیان کردند تفسیر دیگر،سوره ی کوثر نمی خواهد با دیدن روی تو با خود روبه رو می شد آئینه ای بعد از تو پیغمبر نمی خواهد تو مستقیماً حامل وحی خداوندی دیگر خدا جبریلِ نامه‌بر نمی خواهد نور وجودت را "علی" از قبل خِلقَت دید این مُدَّعا شاهد از این بهتر نمی خواهد وقتی دعای‌ تو نگه‌دار علی باشد دیگر سپر را فاتح خیبر نمی خواهد نان تو خادم‌پرورِ بیتِ یدالله‌ است نانی به جز این سفره را قنبر نمی خواهد ذرات روی چادرت حُکم طلا دارد تا گرد و خاکش هست،فضّه،زر نمی خواهد چادر نمازت سایه سارِ مُلک سلمان است جز سایه ی امن تو این کشور نمی خواهد این نسل سِوُّم،خوب در پیکار ثابت کرد حرف دفاع از دین که باشد،سر نمی خواهد تمّار اگر باشی به روی دار خواهی گفت: حرف ولایت را زدن منبر نمی خواهد این انقلاب فاطمی چل سال ثابت کرد جز نسل زهرا و علی ،سرور نمی خواهد چل سال جنگیدیم پای پرچم زهرا فرزند جز خون‌خواهیِ مادر نمی خواهد نجّار کاش از ابتدا بی میخ،در می ساخت هرگز کسی اینگونه‌ دردسر،نمی خواهد مادر تقلا می کند قدری رها گردد دیوار پیله کرده،میخ در نمی خواهد... 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
شبیه عاشقِ مجنون که یار میخواهد دلم دو خط غزل گریه دار میخواهد برای تیشه نمی رفت بیستون ، فرهاد که گاه سینه ی سنگین ، هوار میخواهد همینکه بسته ای افسار ، گردنم ممنون ! کدام عاشقِ یار اختیار میخواهد اگر که مضحکه ی شهر ، من شدم عشق است که عاشقی سر و وضعی نزار میخواهد زدم به این در و آن در مرا نگاه کنی که شر و شور جوان هم ، قرار میخواهد پسندم آنچه که بانو پسند کرده و بس بخواهم آنچه که میل نگار میخواهد همه انار خریدند ، چون که فهمیدند دل حبیبه ی عالم انار میخواهد تو یک دقیقه به دردت اضافه شد امشب ز جانِ خسته چه این شام تار میخواهد !؟ علیرضا وفایی خیال 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بوي بهشت عطر نفس هاي اطهرت فردوس حجره اي ست ز بيت منورت باغ جنان نشسته به كنج گلِ سرت خوانده پيمبر از همه خلق برترت مدحت خدا نموده به آيات كوثرت اين گونه خوانده از همه عالم فراترت دردانه ی پيمبر و جانانه ی علي رخشان ترين ستاره ی كاشانه ی علي وجه خدا عيان شده بر روي صورتت خوی خداست جلوه ي زيباي سيرتت مستور در لطافت محض است فطرتت بي فايده است جستجو از بهر كثرتت در بازوي عليست تجلاي قدرتت گشته رضاي حضرت حق در مسرتت داخل شوند اهل جنان از قفاي تو زانو به محضر تو زده ماسواي تو بالاتر از فراسوي باور فقط تويي با شان و قدر خويش برابر فقط تويي شان نزول سوره كوثر فقط تويي جان علي و ام پيمبر فقط تويي آري دليل خلقت حيدر فقط تويي تنها سواره در صف محشر فقط تويي روز ظهور مي شود آغازِ عصر تو از آن به بعد جلوه كند فتح و نصر تو خلقت به دست رب جلي آفريده شد با علم و حکمت ازلي آفريده شد بی هیچ نقص یا خللی آفریده شد گر چرخ و زهره و زحلی آفریده شد از برکت نبی و ولی آفریده شد احمد، خودش براي علي آفريده شد تنها نه صبح و شام براي تو خلق شد پيغمبر و امام براي تو خلق شد غیر از تو کیست آن که بهار علی شود؟ غیر از تو نیست آن که قرار علی شود چشم و چراغ و نقش و نگار علی شود آینه ي تمام عیار علی شود چون تو تمام دار و ندار علی شود با جان خویش یاور و یار علی شود قبل از شروع خلقت آدم تو بوده اي از ابتدا دل از دل حيدر ربوده اي حوريه اي ز جنس بشر كيست غير تو؟ آيينه اي ز حسن پدر كيست غير تو؟ بر مصطفي فروغ بصر كيست غير تو؟ رشك تمام اهل نظر كيست غير تو؟ آن ممتحن به عالم زر كيست غير تو؟ يار ِشهيدِ در پسِ در كيست غير تو؟ در، سنگرِ تو گشته و تو سنگرِ علي در، گرچه جا زده است، تو ماندي سپر، ولي نوريه اي و صابره و هم كريمه اي بدرِ تمام و دُرَّةُ بَيضا، رحيمه اي عالِيَةُ المَحَلّ و رئوفه، فهيمه اي رُكنُ الهُدي، شَفيقِه، زُجاجِه، عليمه اي عذرایی و رشیده، جلیله، حکیمه ای محزونه ای و باكيه اي و سليمه اي ريحانه ي رسولي و محبوبه ي خدا "مَكسورُ ضِلعُها"يي و "مظلومُ بَعلُها" اي حضرت بتول كه بي بال و پر شدي! تنها ميان كوچه تو مرد خطر شدي با جان خويش جان علي را سپر شدي گرچه سپر شدي تو ولي بي پسر شدي با هيزم جهنميان شعله ور شدي آه نهاد سينه ي خيرالبشر شدي تنها تو بين خلق علي باوري و بس با پهلوي شكسته بر او ياوري و بس تعريف كن ز علت جانسوز ناله ات از رد خون روي تنت، نقش ژاله ات از گريه هاي دخترك چهار ساله ات تعريف كن ز قصه ي نشكفته لاله ات از اولين شهيد علي از سلاله ات اصلا بگو تو از فدك و از قباله ات از نابرادران پيمبر چه ديده اي؟ كين گونه از حسين و حسن دل بريده اي! از بازگشت عصر جهالت به ما بگو از اتحاد جهل و قساوت به ما بگو از غاصبان حق خلافت به ما بگو از چرخ دنده هاي لجاجت به ما بگو از موسم سكوت جماعت به ما بگو از آيه هاي اجر رسالت به ما بگو حتي اگر سفارش ختم رسل نبود اين گردباد در رمق برگ گل نبود! اصلا بيا و از دل زينب بگو سخن از بغض مانده در وسط سينه حسن از رازهاي مخفي در قلب خویشتن از دست دوز آخَرَت آن كهنه پيرهن اين كه چرا کم است در این بقچه يك كفن از آن شهيد تشنه لب پاره پاره تن در قتلگاه موي سپيدت خضاب شد بي سرپناه عترت ختمي مآب شد شاعر: 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
معطر بود حتی پرپرش هم لباسش داشت لاله بسترش هم به قدری پهلویش مجروح شد که گمانم درد دارد محشرش هم نود روز است چشمانش کبود است نود روز است که بال و پرش هم به قدری عاشق و معشوق بودند نگفت از درد خود به شوهرش هم زن از همسر بگیرد رو؟! محال است نه... اصلا... نه... ندارم باورش هم علی که جای خود دارد، الهی نبیند این بلا را کافرش هم نیامد بند خون زخم مسمار کفن را کرد خونی آخرش هم رسید از در به خیمه آتش و دود بمیرم من به حال دخترش هم 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
عطر بهشت می‌وزد از آستانه‌ات گل می‌طراود از در و دیوار خانه‌ات پنهان شده است قدر تو مانند قبر تو ای بی‌نشانه کیست که دارد نشانه‌ات؟ مردی که از تبسم تو شعر میسرود مبهوت می‌شد از غزل عاشقانه‌ات یکتایی و برای تو همتا فقط علیست سوگند میخورم به خدای یگانه‌ات در کوثر زلال تو تکثیر می‌شویم از دل نرفتنی‌ست غم جاودانه‌ات بانو چگونه میشود از اشک تر نشد وقتی که مرثیه است هوای ترانه‌ات بعد از تو خاک بر سر این روزگار باد آتش چرا نشسته بر این آشیانه‌ات بعد از تو ، جای خالی تو گریه میکند با اهل خانه‌ی تو گرفته بهانه‌ات صبر علی رسید به‌پایان همینکه خواست تنها میان خاک سپارد شبانه‌ات دست خدا سپرد به دست خدا تو را آری زمین گرفت ز دست زمانه‌ات 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
از ابتدا قیامت او آشکار بود آن بانویی که ممتحن کردگار بود در بندگی خویش خدای بقیه بود سرتا به پاش مظهر پروردگار بود در خانه با کنیز خودش همکلام بود در سجده با خدای خودش همجوار بود مردان جنگی از پس او برنیامدند با اینکه بر جراحت پهلو دچار بود کاری به این نداشت که تنها و بی‌کس است وقت گذر ز کوچه، چه با اقتدار بود زهرا عجیب غیرتی عشق حیدرست پای علی برای بلا بی‌قرار بود از گرگهای شهر، فدک را گرفته بود کرار بود، گرچه خودش خانه دار بود بستند راه کوچه! مگر کم میاورد؟! غافل ازآنکه چادر او ذولفقار بود سیلی زدند جا بزند! گفت یا علی! یک دم عقب نرفت! سراپا وقار بود رویش کبود شد، رویشان را سیاه کرد با قامت شکسته عجب پای کار بود تا حشر، خاک بر سر اهل مدینه کرد آن معجری که روی سرش پرغبار بود اصلا نخورد غصه‌ی آن گوشِ..... اما حسن نشست و پی گوشوار بود واضح تر از همیشه علی را نظاره کرد هرچند چشم‌هاش از آن ضربه تار بود ** ارثیه داد حضرت مادر به دخترش ارثیه ای که درد و غم بی‌شمار بود وقتی سر عزیز خدا رفت روی نی زینب اسیر هلهله‌ی سی هزار بود.. از یک کفن مضایقه کردند کوفیان بر روی بوریا بدنی آشکار بود درراه، زینب از همه بدتر عذاب دید دخت علی به ناقه‌ی عریان سوار بود دستش شکست و دست ستم را ز پشت بست با دست بسته فاتح این کارزار بود شاعر: 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
YEKNET.IR - shoor 2 - shahadat hazrat roghayeh 1401 - taheri.mp3
5.48M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃ای حسین عزیز 🍃ای طریق نجات 🎤 🌷 🌷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
👇🌹👇🌹👇🌹 عزیزان، مادحین،بزرگواران... دراین کانال اشعارو نواهای خاص ایام فاطمیه (س) زیاد بارگزاری شده، کافی است با یک جستجوی ساده به موارد دلخواهتان دست رسی پیداکنید. ضمنأ علاقه مندان را حتمأ ازطریق لینگ سنجاق شده در بالای صفحه و زیراشعار دعوت کنید. حضورشما دلگرمی است. ملتمس دعا...✋🌹 لینک کانال👇👇👇 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
@babolharam_net.mp3
10.81M
روضه شب جمعه آقا اباعبدالله الحسین سید مهدی حسینی 👇👇👇👇
متن روضه شب جمعه 🇮🇷🏴😭🇮🇷🏴😭 اگر چه نوکری نکردم هوایِ کربلاتُ کردم یه بار دیگه بگو بیامُ دوباره دورِ تو بگردم از این زمونه سیر شدم یه برات امضاء کن حالا که سر به زیر شدم یه برات امضاء کن تو روضه ی تو پیر شدم یه برات امضاء کن تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ هر کی کربلا نره ناکامِ حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ ای آقا.... *شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت... آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش... دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد.... کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...* خاک به سَرِ من از غم حسین شکست کَمَرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من مادرش صدا می زد:پسرِ من تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من نا نداشت،سقا نداشت برایِ دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت،سامون نداشت طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بعضی از بزرگواران به پی وی حقیرمراجعه میکنند،درخواست روضه و اشعارخاصی را دارند....با یک سرچ و گشت وگزارساده درکانال به اشعاردلخواهان خواهید رسید. در کانال نوای ذاکرین اشعار گلچین شده... تا دلتان بخوادنوای مداحان، روضه،مرثیه،نوحه، شور،زمزمه، رباعی،، غزل ختم خوانی و نکات آموزشی مداحی بارگزاری شده... حضورتون در کانال دلگرمی است.