Rasooli_Babolharam_Net.mp3
2.22M
|⇦•اَصحابُ المَهدِيِّ شَبابٌ...
#سرود زیبا ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام و #روز_جوان _کربلایی مهدی رسولی•✾•
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
نسل #جوان را به جهان رهبري
جلوه ي توحيد، #علي_اکبري
هر که هواي رخ #احمد کند
در تو #تماشاي پيمبر کند
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🌸حدیث شریف کساءبصورت شعر🌸
این حدیث آمدز #زهرای #بتول
#فاطمه #صدیقه #بنت الرسول
روزی آمدخانه ما #مصطفی
گفت باحالی شبیه التجاء
ضعف دارم جان بابادخترم
پهن کن باباعبایی برسرم
آن عبایی راکه دارم ازیمن
آن عبابرمن بکش ای ممتحن
گفتمش بابابلادور ازشما
درپناه مهروالطاف خدا
من کشیدم آن عبابرروی او
یک نظر کردم به ماه روی او
صورتی زیباترازقرص قمر
روشن وزیبانکوترازسحر
ساعتی بگذشت وآمد #مجتبی
گفت ای مادرسلام وصددعا
گفتمش مادرسلامم برشما
نورچشمم ای عزیزباوفا
گفت مادرخانه داردعطرگل
هست بوی جدماختم رسل
گفتمش ای نورچشمم بوی او
آمده درخانه باگیسوی او
رفت نزدحضرت خاتم #حسن
گفت باباجان فدایت جان وتن
گفت باباصدسلام وصددرود
برشما ای خاتم رب ودود
بااجازه رفت درتحت کساء
درکنار #مصطفی شد #مجتبی
بعدازآن آمد #حسین وباسلام
گفت بوی جدم آیدبرمشام
گفتمش ای نورچشمانم #حسین
ای عزیز #فاطمه ای نورعین
جدتان درخانه درزیرکساء
آمده امروزشدمهمان ما
بااجازه رفت درزیرکساء
درکنارمصطفی شدباحیا
بعدازآن آمد #علی #مرتضی
گفت #زهرا جان سلامم برشما
بوی یارمهربان آیدهمی
گفتم اورایارختمی مرتبت
صاحب خُلقِ عظیم ومرتبت
آمده مهمان مابابای من
آمده مانندجان درجسم وتن
رفت نزد #احمد وگفت این سوال
چیست رمزورازاین وقت ومجال؟
بااجازه رفت درزیرکساء
درکنارمصطفی شد #مرتضی
بعدازآن رفتم کناراهل خود
تابجویم باعزیزان وصل خود
ماهمه بودیم درزیرکساء
دست خودبرداشت بابابردعا
گفت یارب اهلبیتم راببین
بهترین خلق خداروی زمین
خونشان باخون پاک من قرین
جسم وجان دارندازمن بایقین
جسمشان راازبدیهادورکن
قلبشان راخانه ای ازنورکن
لطف کن برخاندانم باکرم
تاابدآبادگردان این حرم
دشمن آنهامراهم دشمن است
پیش چشمم جلوه اهریمن است
هر که دردل حُبِّشان داردبه جان
میشود محبوب من دردوجهان
بانگ حق برخاست ازعرش برین
کای ملائک بشنویداین بایقین
هر چه رامن آفریدم درجهان
این زمین وجمله هفت آسمان
کوه ودریارااگرمن ساختم
نه فلک رااینچنین پرداختم
هرچه زیبائیست درشمس وقمر
ظلمتِ شبهاونوردرسحر
ساختم اینهابه عشق #مصطفی
ساختم بامهراین اهل کساء
بانگ زد #جبریل مَن تَحت الکساء
صاحب کرسیُّ ومجدوکبریا
بانگ حق برخاست #زهرا(س) وپدر
معدن ایمان وکان هرگوهر
#حیدر وفرزندپاکش #مجتبی
هم #حسینِ بنِ علی درکربلا
گفت #جبرائیل ای رب جلی
میروم من نزد #زهرا و #علی
بااجازه نزدمازیرکساء
آمدومیخواند،پیغام خدا
گفت ای پیغمبرعالی مقام
میرساندحق به درگاهت سلام
هرچه که درکل عالم خلق شد
ازبرای اهل زیردلق شد
گفت ازاین خانواده تاابد
دورشدناپاکی وهرفعل بد
جسم وروح خاندانت پاک شد
نامشان برتارک افلاک شد
گفت #حیدر چیست رمزجمع ما
چیست مزدراوی این وضع ما
گفت هر کس نقل کرداین ماجرا
درمیان دوستان #مرتضی
هرغمی داردخداشادی کند
براسیران بانگ آزادی کند
مشکلات جمعشان حل میشود
سحردردوغصه باطل میشود
گفت مولارستگارانیم ما
همچنان گل دربهارانیم ما
شیعه بااین نقل میگرددسعید
بهتراز این مژدگانی کس ندید
🤲 شفای تمامی مریضها ورفع بلای عظیم کرونا
🤲 بحق پنج تن آل عبا(ع) 🌸
🙏 التماس دعای خیر 🙏
💚 اللهم عجل لولیک الفرج 💚
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#شهید
#یادواره شهدا،،،،،،مثنوی؛
دوش آماده شدم تا غزل آغاز کنم.
باب شعری به هوای شهدا باز کنم.
روی دفتر قلمم سُر شد و لرزید که باز.
نام زیبای شهید آمد و ما غرق نیاز.
ناگهان حس عجیبی به دل من افتاد.
دستی از غیب مسیر دگری بر من داد.
گفتم انگار قرار است جوانی بکند.
مثنوی جای غزل واژه پرانی بکند.
با مدد از شهدا مثنوی آغاز شده.
دری از شور و شعف در دل من باز شده.
بسم رب الشهدا گفتم و آغاز سخن.
نشود یاد شهید از دل عشاق،کهن.
شهدا نقطه ی عطفند ز ایثار و وفا.
رسد از ما به شما در همه ایام جفا.
شهدا آینۂ شور و صفایند هنوز.
باعث عزت دین این شهدایند هنوز.
شهدا فاتح میدان نبردند همه.
بر سر محور توحید بگردند همه.
شهدا اسوۂ صبرند در آن دشت جنون.
لب خشکیدۂ شان تر شده در ساحل خون.
میکنم باب سخن از شهدا باز امشب.
ما پر از سوز نیاز او به همه ناز امشب.
ناز کن ناز که تا بی تو شوم غرق نیاز.
باز کن یک دری از باب بهشت امشب باز.
بس کنم، نام شهید آمد و دلها شیدا.
حزن و اندوه ز رخسار شماها پیدا.
روی سنگی بنوشتند بصیر اینجا هست.
دل این قافله بی آب خودش دریا هست.
روی قبر دگری مادر خونین جگری.
با ولع بوسه زند روی مزار پسری.
درد دل میکند انگار خودش می داند.
واژه ها حس غریبیست که در دل ماند.
وصف حال پسرش را من از او پرسیدم.
اشکِ باران شده از چشم ترش را دیدم.
زخمها یک به یک از سینۂ مادر جاری.
گفت، مادر تو هم انگار ز من بیزاری؟
میدهم من قَسَمت بر شه بی غسل و کفن.
با دل سوخته ی مادر خود حرف بزن.
یاد آنروز که از من سند میدان خواست.
اذن دادم ولی آشوب،در این دل برپاست.
عاقبت اذن جهاد از منِ مادر بگرفت.
مددی از شه افتاده و بی سر بگرفت.
رفت و دیدم ز رخش شوق وصال رخ دوست.
گفتم از هر چه که باید سخن دوست نکوست.
تا که نام شهدا از دهنم جاری شد.
واژه ها هر چه گران بود قلم کاری شد.
این شهید است کنون میل پریدن دارد.
رقص خون در نگه یار چه دیدن دارد.
میرود تا که رگ شیعه نمایان سازد.
سربلند از هدفش مصحف قرآن سازد.
میرود تا که دگر صاعقه طوفان نشود.
بر تو این شام،دگر شام غریبان نشود.
میرود تا که جهان شعله به آذر نزند.
"سر سجاده کسی تیغ به حیدر نزند."
میرود تا که تو را باز تماشا نکنند.
و تو را در وسط معرکه حاشا نکنند.
میرود تا که اسیر غم دنیا نشوی.
میرود تا که در این معرکه تنها نشوی.
میرود تا که تنت حیف در عالم نشود.
روح عرشیّ تو یکدم به خدا کم نشود.
جبهه و جنگ نشان از شهدا را دارد.
و بسیجی به دلش سوز دعا را دارد.
اینکه رفته است زند سر به جنون.
در سرش عشق حسین است،کنون.
شوق دیدار رخ دوست کند شیدایی.
خوش به حال تو شهید اینکه چنین پیدایی.
جبهه و جنگ چه گویم تو بگو محشر بود.
تیر و ترکش همه در حول یکی محور بود.
روی مین رفته که تا معبر دیگر بزند.
به هوای خودش از خود به خدا پر بزند.
سنگری کنده در آن دور که تنها باشد.
از کم و بیش جدا گشته که دریا باشد.
فکر تسبیح و دعا در وسط سنگر بود.
از خودش غافل و در فکر غم رهبر بود.
ناگهان ترکش خمپاره غمی بر پا کرد.
دشت خشکیدۂ آن منطقه را دریا کرد.
همه گفتند که از غم شده آزاد انگار.
به گمانم که رسید عاشق دلداده به یار.
رفت اما چه غریبانه ، ز ما دلگیر است.
به خود آیید چو امروز که فردا دیر است.
در دمِ سازِ پر از سوز و ریا دم نزنید.
حرفها پشت سرِ زاده ی آدم نزنید.
عشق،ایثار، وفا در همه جا گم شده است.
هرزگی، این همه سرگرمی مردم شده است.
ما ز رخسار پر از درد شما شرمنده.
رُخِتان تا به ابد در دو جهان تابنده.
به دل سوختۂ مادر خوبان سوگند.
به همان سینۂ سوزان شهیدان سوگند.
دست از راه تو هرگز نکشانیم،شهید.
در غمت تا به ابد اشک فشانیم شهید.
ما گرفتار هواییم خدا رحم کند.
در پی یک نخ کاهیم خدا رحم کند.
عرفا غرق خدایند ولی می ترسند.
ما که افتاده به چاهیم خدا رحم کند.
✍#احمد صالحی
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
🌸حدیث شریف کساءبصورت شعر🌸
این حدیث آمدز #زهرای #بتول
#فاطمه #صدیقه #بنت الرسول
روزی آمدخانه ما #مصطفی
گفت باحالی شبیه التجاء
ضعف دارم جان بابادخترم
پهن کن باباعبایی برسرم
آن عبایی راکه دارم ازیمن
آن عبابرمن بکش ای ممتحن
گفتمش بابابلادور ازشما
درپناه مهروالطاف خدا
من کشیدم آن عبابرروی او
یک نظر کردم به ماه روی او
صورتی زیباترازقرص قمر
روشن وزیبانکوترازسحر
ساعتی بگذشت وآمد #مجتبی
گفت ای مادرسلام وصددعا
گفتمش مادرسلامم برشما
نورچشمم ای عزیزباوفا
گفت مادرخانه داردعطرگل
هست بوی جدماختم رسل
گفتمش ای نورچشمم بوی او
آمده درخانه باگیسوی او
رفت نزدحضرت خاتم #حسن
گفت باباجان فدایت جان وتن
گفت باباصدسلام وصددرود
برشما ای خاتم رب ودود
بااجازه رفت درتحت کساء
درکنار #مصطفی شد #مجتبی
بعدازآن آمد #حسین وباسلام
گفت بوی جدم آیدبرمشام
گفتمش ای نورچشمانم #حسین
ای عزیز #فاطمه ای نورعین
جدتان درخانه درزیرکساء
آمده امروزشدمهمان ما
بااجازه رفت درزیرکساء
درکنارمصطفی شدباحیا
بعدازآن آمد #علی #مرتضی
گفت #زهرا جان سلامم برشما
بوی یارمهربان آیدهمی
گفتم اورایارختمی مرتبت
صاحب خُلقِ عظیم ومرتبت
آمده مهمان مابابای من
آمده مانندجان درجسم وتن
رفت نزد #احمد وگفت این سوال
چیست رمزورازاین وقت ومجال؟
بااجازه رفت درزیرکساء
درکنارمصطفی شد #مرتضی
بعدازآن رفتم کناراهل خود
تابجویم باعزیزان وصل خود
ماهمه بودیم درزیرکساء
دست خودبرداشت بابابردعا
گفت یارب اهلبیتم راببین
بهترین خلق خداروی زمین
خونشان باخون پاک من قرین
جسم وجان دارندازمن بایقین
جسمشان راازبدیهادورکن
قلبشان راخانه ای ازنورکن
لطف کن برخاندانم باکرم
تاابدآبادگردان این حرم
دشمن آنهامراهم دشمن است
پیش چشمم جلوه اهریمن است
هر که دردل حُبِّشان داردبه جان
میشود محبوب من دردوجهان
بانگ حق برخاست ازعرش برین
کای ملائک بشنویداین بایقین
هر چه رامن آفریدم درجهان
این زمین وجمله هفت آسمان
کوه ودریارااگرمن ساختم
نه فلک رااینچنین پرداختم
هرچه زیبائیست درشمس وقمر
ظلمتِ شبهاونوردرسحر
ساختم اینهابه عشق #مصطفی
ساختم بامهراین اهل کساء
بانگ زد #جبریل مَن تَحت الکساء
صاحب کرسیُّ ومجدوکبریا
بانگ حق برخاست #زهرا(س) وپدر
معدن ایمان وکان هرگوهر
#حیدر وفرزندپاکش #مجتبی
هم #حسینِ بنِ علی درکربلا
گفت #جبرائیل ای رب جلی
میروم من نزد #زهرا و #علی
بااجازه نزدمازیرکساء
آمدومیخواند،پیغام خدا
گفت ای پیغمبرعالی مقام
میرساندحق به درگاهت سلام
هرچه که درکل عالم خلق شد
ازبرای اهل زیردلق شد
گفت ازاین خانواده تاابد
دورشدناپاکی وهرفعل بد
جسم وروح خاندانت پاک شد
نامشان برتارک افلاک شد
گفت #حیدر چیست رمزجمع ما
چیست مزدراوی این وضع ما
گفت هر کس نقل کرداین ماجرا
درمیان دوستان #مرتضی
هرغمی داردخداشادی کند
براسیران بانگ آزادی کند
مشکلات جمعشان حل میشود
سحردردوغصه باطل میشود
گفت مولارستگارانیم ما
همچنان گل دربهارانیم ما
شیعه بااین نقل میگرددسعید
بهتراز این مژدگانی کس ندید
🤲 شفای تمامی مریضها ورفع بلای عظیم کرونا
🤲 بحق پنج تن آل عبا(ع) 🌸
🙏 التماس دعای خیر 🙏
💚 اللهم عجل لولیک الفرج 💚
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
🏴🏴🏴🏴
#روضه امام حسن عسکری (ع)
#روضه شهادت
بسمالله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
یااَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه"
🔸پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش
🔸پسری اشک فشان است به حال پدرش
🔸پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
🔸پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
🔸پسری را که بود نبض دو عالم در دست
🔸شاهد داغ پدر آه و دل و چشم ترش
🔸حسن العسکری از زهر جفا می سوزد
🔸حجه یابن الحسن از غم شده گریان به برش
🔸چار ساله پسری مانده و صد ها دشمن
🔸که خداوند نگه دارد و از هر خطرش
🔸دشمن افکنده زپا نخل امامت را باز
🔸کند اندیشه به نابودی یکتا ثمرش
🔸خانه را که عدو دست به غارت زده است
🔸اتش ظلم بر افروخته از بام و درش
🔸آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز
🔸غیبتی را که بود خون شهیدان اثرش
⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته آید به ابروی فاطمه زهرا حاجت روا بشید شفای همه مریضها انشاالله روز شهادت امام عسکری (ع) است روز یتیمی امام زمان(عج) است.
امروز هم ناله شیم با امام زمان..
قربون اشک چشمت برم آقا جان.
آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی.
امروز دم در ایستاده.
شال عزا به گردن انداخته.
آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی.
هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه.
امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ.
دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه.
میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید...
ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا..
◼️آقا جان مهدی زهرا..
امروز بیا یه روزی به ما بده.
آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم..
آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن.
آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه....
اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی.
الا یا اهل العالم انا بقیة الله.
دلتو ببرم سامرا و التماس دعا
◼️میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش
◼️حجة ابن الحسن گشته سیه پوش
◼️سامرا بار دیگر در عزا شد
◼️حجة ابن الحسن صاحب عزا شد
آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره..
میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن.
اینقدر آقا ضعیف شده.
،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه.
ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین..
صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد.
بمیرم برا امام حسن عسکری..
امام زمان اومد... کنار پدر..
ظرف آب رو برداشت..
ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد.
اینقدر این بدن ضعیف شده..
اینقدر این بدن نحیف شده.
همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید...
از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد...
امان امان(3)..
نمیدونم اون لحظه امام عسکری.آخ یاد چه صحنه ای افتاد...
شاید یاد اون لحظه ای افتاد.
که عمه جانش زینب دید دارن با چوب خیزران به لب و دندان حســـــــــين....
یه لحظه امام حسن شروع کرد گریه کردن...
آقا صدا زد: بابا! چرا گریه می کنید؟
شاید فرموده باشه!!! مهدی جان برا تو گریه میکنم.
خیلی غریبی.
بعد از من بیابون گرد میشی...بعد از من خیلی بی کس میشی
اما می خوام بگم آقا جان.
درسته داغ بابا دیدی.
ولی شیعه آمدن بدن بابا رو احترام کردند.
با عزت بدن بابا رو تشیع کردند .
ما من بمیرم برای جد غریبت حسین .
چه تشیع جنازه ای شد.
۱۰ نفر نعل تازه به اسبها زدن .
اینقدر رو بدن عزیز زهرا تاختن.
امان امان .
الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه.
چه کشید بیبی زینب ....
اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها رو کنار زد... نیزه شکسته ها رو کنار زد ...
آخ یه بدنی دید بی سر...عریان.. قطعه قطعه...
چه کرد عمهٔ سادات...
یه وقت دیدن خم شد لباشُ گذاشت به رو رگهای بریده حســـــــین....
حسین آرام جانم.. حسین روح روانم
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
#احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1403/6/16
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه_حضرت_سکینه (س)
بسمالله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
⏺السلام علیک یا بنت رسول الله
السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه
السلام علیک یا بنت امیرالمومنین
السلام علیک یا بنت الحسین شهید
یاسکینه س
🔶اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را
🔶نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را
🔶نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی
که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را
🔶نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان
🔶به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را
🔶فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد
🔶بزرگی کن، ببوس این دختر کوچکتر خود را
🔶لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست
🔶برو در نهر علقم، کن خبر آبآور خود را
🔶ز دورادور، میدیدم گلویت عمه میبوسید
🔶مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را
🔶به همراه مسافر آب میپاشند، من ناچارم
🔶به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را
🔶کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست
🔶چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را
اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) شب وفات سکینه دختر آقا امام حسینه اگرامروز مریض داری گرفتاری حاجت داری انشاالله به آبروی سکینه امام حسین حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله
⬅️امروز یاد کنیم ازجگر گوشه حسین …
دختر حسین سکینه سلام الله علیها …
(عزیز دل ارباب… خواهر علی اصغر ع… کسی که امام حسین خیلی دوسش داشت)
کسی که روز عاشورا کاری کرد امام حسین از اسبش پیاده شد…
◼️آی دلای کربلایی …
روز عاشورا عزیز فاطمه دید ذوالجناح حرکت نمی کنه …نگاه کنه ببینه دخترش سکینه پاهای اسبو گرفته…
( آی آنهایی که دختر دارید مجسم کنید منظره رو وقتی می خوای سفر بری دخترت جلوتو بگیره)
⏺گفت بابا … بابا …بابا
🔸اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد
🔸بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را
بابا …
🔸ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید
🔸مگر آماده کردی بهر خنجر ،حنجر خود را
(صدا زد بگو دخترم)
گفت بابا باید از اسب پیاده بشی بابا
بابا باهات حرف دارم
(حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم، بگو بابا)
گفت بابا باید رو زمین بشینی بابا
یتیم نوازا کجا نشستن… حاجتمندا کجا نشستن… آخ مشکل دارا کجا نشستند…
دخترو به دامن گرفت(بگو بابا)
گفت بابا یادت میاد وقتی خبر شهادت مسلمو شنیدی اومدی دختر مسلمو رو زانوت نشوندی بابا…آخ نوازشش کردی… دست یتیم نوازی به سرو روش کشیدی…
بابا … میدونم دیگه بری بابا بر نمی گردی…
بابا… میدونم میری یتیم میشم بابا…
خواستم این لحظه آخر رودامنت بشینم بابا…
دست یتیم نوازیتو به سر منم بکشی بابا…
یه وقت یه جمله گفت… صدای ناله مخدرات بلند شد…
صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا )
بابا اول مارو به مدینه برگردون بابا…
(ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا ، با این اشکات قلب منو آتیش نزن بابا…
سکینه برگشت خیمه …منتظر بود
امام حسین رفت میدان ؟ نمیدونم چقدر گذشت)
⬅️یک وقت صدای ذوالجناح اومد…
حضرت سکینه دوید از خیمه بیرون ، دید ذوالجناح تنها برگشته… زین اسب واژگونه …یال غرقه خونه… صدا گریه این دختر بلند شد :
وا محمّداه ،واغریباه ، واحسیناه ، وا جّداه …
ذوالجناح بابام چی شد ذوالجناح؟
صدا زد
ای ذوالجناح وقتی بابام میدون می رفت لب تشنه بود بگو ببینم آیا به بابام آب دادند… یا با لب تشنه شهیدش کردند…
◾️امان امان …2
امان از اون لحظه ای که
مظلومانه اومد گودال قتلگاه…
ديد عمه با يک بدن بي سر و قطعه قطعه شده صحبت مي کنه …
کنار یه بدنی داره گریه میکنه)
صدا زد «عمتي! هذا نعش من؟»
(نشناخت بدن باباش حسینو)
(سوال کرد عمه جان این بدن کیه؟)
(عزیز دلم سکینه جان حق داری نشناسی… )
«نعش أبيک الحسين» اين بدن بابای مظلومت حسينه …
یا حسین … یا حسین …
قربون اسمت برم آقا جان…
تا اینو شنید …خودشو انداخت رو بدن بابا…
بابا… بابا…
بابا تو که یتیم نواز بودی بابا… من دخترت سکینه ام… یتیمم بابا…
اینقدر این نازدانه روسینه بابا گریه کرد…به قدری ناله زد که بیهوش شد، نمی دونم چه کردند که وقتی به هوش اومد صدا زد: بابا پاشو ببین دارن عمه رو میزنن بابا …
ناله داری به ناله های دل سکینه خاتون سه مرتبه صدا بزن با حسین …
.
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
#احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1403/6/16
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴🏴🏴🏴🏴
#ختم پدر
#روضه امام حسن عسکری(ع)
هفتم(کاربر ..چهلم سالگرد
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ *
🔸زندگی طعم خوشی داشت اگر بابا بود)
🔸دلم زارم چه غمی داشت اگربابابود
🔸باغبان فلک از داغ به خاک دل من
🔸بذراندوه نمیکاشت اگر بابا بود
🔸هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام
🔸تا ابد پای نمیزاشت اگر بابا بود
🔸خانه تاریک شده بی گل رویش حالا
🔸خانه ام برگ وبری داشت اگر بابابود
🔸بال میزد دل من تا بخدا بانگهش
🔸دل من بال وپری داشت اگر بابابود
چه پدری که طاقت اشکهای من غمدیده را نداشت
🔸طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت
🔸گریه هایم ثمری داشت اگر بابا بود
⏪یک خط روضه برات بخونم روح این پدر فیض ببرد
🔹سرم خاک کف پای حسین است
🔹دلم مجنون صحرای حسین است
🔹بود پرونده ام چون برگ گل پاک
🔹در این پرونده امضای حسین است
🔹بهشت ارزانی خوبان عالم
🔹بهشت من تماشای حسین است
🔹به وقت مرگ چشمم را نبندید
🔹که چشم من به سیمای حسین است
⬅️مجلس امروز به مناسبت..هفتمین روز درگذشت پدری مهربان پدر دلسوز برگزار گردیده خانواده محترم شما......
هفت روز جای خالی بابا را احساس می کنید مرگ پدر برای دخترها خیلی سخت است چون علاقه زیاد به بابا دارند ومیگن دخترها بابای هستند شما هرقت دلتنگ بابا شدید
امدید کنار قبر بابا نشستید از غم پدرناله زدید اما دختر ابا عبدالله را تااسم پدر رو می گرفت بهش تازیانه می زدند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر از این مجلس ومحفل فیض ببره ایام شهادت امام حسن عسکری (ع) است گریزی در این خصوص داشته باشیم همهی اموات فیض ببرند
بمیرم برات یا صاحب الزمان...
پنج سال بیشتر نداشتید اقا...
داغ بابا رو به دلتون گذاشتند...
🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
از همینجا یک کاروان دل بریم...
خانه امام عسکری...همه ناله بشید باصاحب زمان(عج) ای کسانی که داغ بابا دیدید
راوی میگه لحظات آخر...
دیدم امام عسکری در بستر بیماری...
فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید...
بگید پسرم بیاد...
میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم...
یه آقازاده خوش سیمایی...
صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه...
مشغول عبادت خداست...
(الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه)
عرضه داشتم آقا جان...
حال امام عسکری منقلبه...
میگه تا بر پدر وارد شد...
نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد...
صدا زد...
یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ...
إسْقِنِی الْمَاءَ...
پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار
بابا...
فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی...
من دیگه رفتنیم بابا...
دیگه بعد از من یتیم میشی بابا...
دیگه بعد از من غریب میشی بابا...
پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری...
همه تنهات میگذارند...
خدا ميدونه...
خیلی سخته برا فرزندی ببینه...
جلو چشمانش بابا داره جان میده...
نتونه کاری کنه...
اما نمی دونم بچههای مرحوم آخرین لحظات درکناربابابودی یانه با بابا خدا حافظی کردید یانه
اما عرضه بداریم یا صاحب الزمان...
خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید...
پدر رو سیراب کردید...
اما یا صاحب الزمان...
میخوام بگم...
🔸دم آخر پسر نداشت حسین
آی کربلایی ها...
آماده ای بگم یا نه.
🔸دم آخر پسر نداشت حسین
🔸تشنگی از گلویش می جوشید
مردم.. من از شما سوال میکنم...
لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟...
عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند...
یک طرف علی اکبر...
با بدن قطعه قطعه...
روی زمین کربلا...
یک طرف دیگه هم امام سجاد...
از شدت بیماری...
با صورت به زمین افتاده...
نميتونه از جاش بلند شه...
لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله...
دید کسی نمیاد کنارش...
یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا...
یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه...
( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ )
شمر روی سینه حسین...
خنجر برهنه کرده...
تسلای دل امام زمان...
ناله بزن یاحسین...
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
#احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه شهید 🌹🌹🌹🌹🌹
#روضه شهید حسن نصرالله
#ترکیبی حضرت عباس امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔸از داغ غمـت اگــر نبــــارم چه کنم؟
🔸آه از جگـــرم به لب نیـارم چه کنم؟
🔸سید ! خبـر شهــادتت سنگیـن است
🔸در ماتــم تو جان نسپارم چه کنم؟
🔸افتــاده به باغ لاله ها دست خـزان
🔸مجــروح شـــده تن بهــارم چه کنم
🔸آن بلبــــل دلشکـــسته از پاییــــزم
🔸از داغ بهــــار ، ســــوگوارم چه کنم
🔸برخیـــز و بگو "سَننتصِر" ، پیروزیم
🔸مــن طــاقت این داغ ندارم چه کنم
🔸از فتح و ظفــر بخـوان و امیـد بده
🔸بی نور سـحر در شـب تارم چه کنم
🔸برخیز که نیست وقت رفتن،سید !
🔸بردی ز دل خســته ، قرارم چه کنم
🔸از بس به جگر ،داغ شهــیدان دارم
🔸دلخـــون ز جفــای روزگارم چه کنم
🔸رفتـــی که نفــس تازه کنی برگردی
🔻بـر آمــدنت امیـــــدوارم ، چه کنم
🔸تا وقت ظهــور دولت حضرت عشق
🔸در تاب و تبــم در انتــظارم چه کنم
⬅️عزیزان از ساعتی که خبر دادن گفتن جان سید حسن نصرالله ، در خطر افتاده، خیلیا از ما به یاد اون ساعتی افتادیم که شهید رئیسی ناپدید شد چه شبی رو پشت سر گذاشتیم تا صبح همه برای سلامتی رئیس جمهور دعا می کردیم همه منتظر یه خبر بودیم که خبر شهادت سید ابراهیم را شنیدیم عزیزان هنوز داغ رئیس جمهور وحاج قاسم دردل ماست واز ساعتی که ، خبر شهادتِ سید حسن نصرالله را شنیدیم.
غم دل ما تازه تر شد سید عزیز عمری در جبهه مقاومت ایستادگی کردید وهم چنین به اروزی دیرینه که همان شهادت بود رسیدید
انشاالله روح این سید عزیز با ارباب بی کفن امام حسین محشور بشه روحش برسر سفره امام حسین مهمان بشه
⏪حالا برایتان روضه بخونم روح همه شهدا الخصوص روح سید حسن نصرالله فیض ببرد اما عزیزان در روز عاشورا چنین اتفاقی افتاد
اون موقعی که علمدار کربلا حضرت عباس(ع) ، رفت آب بیاره از شریعه فرات برای بچه ها ، اما دیگه برنگشت
همه ی اهل حرم منتظر بودند اباالفضل برگرده
هر موقع بچه ها بهانه ی آب میگرفتن مادرها میگفتن غصه نخور ، عموت رفته آب بیاره ،
برمیگرده، اما بمیرم....
یه مرتبه دیدن ابی عبدالله داره با کمر خم ، برمیگرده انشاالله داغ برادر نبینی
آه
شاید از خود خبر سخت تر، وقتیه که آدم بخادخبرو اعلام کنه ابی عبدالله اومد مقابل خیمه ها، نمیدونه با چه زبانی این خبرو اعلام کنه، اومد مقابل خیمه ها نشست ، یه وقت دیدن یکی از نازدانه ها اومد جلو، با دامنش، خاکها و خونها رو از صورت بابا گرفت، بعد سرشو آورد در گوش بابا، یه سوال پرسید جگر ابی عبدالله خون شد، بگم چی پرسید، سؤال کرد ابتا أین عمی العباس بابا عمویم عباس چه شد
دیدن ابی عبدالله از جا بلند شد اومد ، عمود خیمه اباالفضل رو کشید ، یعنی بچه ها دیگه این خیمه صاحب نداره
اماجمله آخر والتماس دعا
⏪اما یا ابا عبدالله قربان آن بدنی برم که سه شبانه روز برروی ریگ های داغ کربلا انداخته بود کسی نبود غسلش بده کسی نبود کفنش کنه کسی نبود دفنش کنه یا اباعبدالله قربان آن بدنی برم که زیر آفتاب گرم کربلا سوخت
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#احمد بهزادی
التماس دعا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️
# مجلس ختم پدر
#روضه پدر روز اول(3)
#روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔸زندگی طعم خوشی داشت اگر بابا بود)
🔸دلم زارم چه غمی داشت اگربابابود
🔸باغبان فلک از داغ به خاک دل من
🔸بذراندوه نمیکاشت اگر بابا بود
🔸هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام
🔸تا ابد پای نمیزاشت اگر بابا بود
🔸خانه تاریک شده بی گل رویش حالا
🔸خانه ام برگ وبری داشت اگر بابابود
🔸بال میزد دل من تا بخدا بانگهش
🔸دل من بال وپری داشت اگر بابابود
چه پدری که طاقت اشکهای من غمدیده را نداشت
🔸طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت
🔸گریه هایم ثمری داشت اگر بابا بود
⬅️امام رضا علیه السلام فرمودند:یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ، ای پسر شبیب هر وقت خواستی گریه كنی، اشك بریزی، برای حسین گریه كن، امروز من و شما هم برای امام حسین گریه كنیم، ان شاء الله تمام شهدا ،اموات خصوصا روح این پدر. فیض ببرنند، امروز همه اومدند به شما تسلیت گفتند، سر سلامتی گفتند، گل برای شما آوردند، همراه شما اشك ریختند ،اما حضرت زینب سلام الله علیها می فرمایند: دیدم حال امام سجاد متغیر شده، سئوال كردم، چی شده عزیز دلم،چرا بدنت داره می لرزه،صدا زد عمه،اینها ظاهراً مارو مسلمون نمی دونند،چرا؟آخه بدنای خودشونو دارن دفن می كنن،انگار بدن بابام رو زمینه داغ كربلاست.همه بگید: یا حسین... اما یا امام سجاد كاش به همین بسنده كرده بودند،اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ اسب هاشون رو نعل تازه زدند بر بدن ابی عبدالله، بازم ناله بزن بگو یا حسین... آی داغ دیده ها بدن بابای شما شمارو غسل دادند، كفن كردند، با احترام دفن كردند اما بمیرم آن زمانی كه امام سجاد برای تدفین بابا اومد صدا زد كفن بیارید، گفتند:آقا جان تمام شده فرمودند: كمی بوریا.... یا حسین
♦️مگر به کربلا کفن ،به غیر بوریا نبود
♦️مگر حسین تشنه لب ،عزیز مصطفی نبود
♦️مگر کسی که کشته شد،تنش برهنه می کنند
♦️ مگر که پاره پیرهن،به پیکرش روا نبود
♦️سرش به نوک نیزه ها،تنش به خاک کربلا
♦️کفن برای او به جز،شکسته نیزه ها نبود
⏪بابا رسم ِ توی ما مسلمونها طرف راست صورت میت رو روی خاك می گذاریم، اما امام سجاد چه كند؟ می خواست صورت به صورت باباش بذاره،ای حسین.......... بنی اسد نگاه كنه ببینه امام سجاد از قبر بالا نمیاد،نگاه كردند دیدن این لبهاش رو روی رگ های بریده گذاشته،حسین......
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1403/7/14
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه دفتری
#روضه شهادت
#روضه حضرت رقیه (س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
اجرو مزده شما برادران و خواهران با بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) انشالله دردرهرگوشه ای از این مجلس و محفل نشسته آید شب شهادت بی بی رقیه (س)است مریض داری گرفتاری حاجت داری جوون داری امشب دامن سه ساله امام حسین رو بگیر انشالله حاجت روا بشید روضه بخونم همه اموات فیض ببرند
🔶مرا دشمن به قصد کُشت میزد
🔶به جسم کوچک من مُشت میزد
🔶هرآن گه پایم از ره خسته میشد
🔶مرا با نیزهای از پُشت میزد
🔶توئی ماه من و من چون ستاره
🔶غمم گشته پدرجان بیشماره
🔶اگر روی کبودم را تو دیدی
🔶مکن دیگر نظر بر گوش پاره
🔶بیا بشنو پدرجان صحبتم را
🔶غم تو بُرده از کف طاقتم را
🔶دو چشم خویش را یک لحظه وا کن
🔶ببین سیلی چه کرده صورتم را
⬅️امشب دلها رو ببریم خرابه شام ، بریم یتیم نوازی کنیم ، انشاالله هیچ وقت دختر بی بابا در زندگیت بزرگ نکنی ، امشب حاجت دارها دست به دامن سه ساله امام حسین بزنید ،
⏪می گن رقیه سه ساله زهرای کربلا بوده،اینقدر گریه کرد،این گریه قیامتی به پا کرد،آخه از مادرش یاد گرفته،امشب شب ناله است،شب زمزمه است،اومدی برا کسی گریه کنی،که هیچکی به اندازه ی این خانم،واسه حسین گریه نکرده، مرام و عقیده و راهش هم به مادرش زهرا می ره،شنیده بود مادرش تو مدینه هرچی خطبه خوند،بین در و دیوار رفت،تو کوچه های مدینه اومد؛نتونست رو دل این نانجیب ها اثر بذاره،آخرسر اومد تو بیابونها شروع کرد گریه کردن،آی اونهایی که می گن این گریه ها الکیه،گوش بدن،اونایی که می گن بسه چقدر گریه می کنید،دیدید بعضی ها می گن دوباره محرم اومد،این ها گریه هاشون شروع شد،خسته نشدید،هرسال گریه می کنید،ما گریه مون رو از رقیه یاد گرفتیم،آخه می گن این دختر اینقدر گریه می کرد،تا آخرش به آقاش رسید،به امامش رسید،ماهم اینقدر گریه می کنیم،ایشاءالله یه روز آقامون بیاد،حالا دلها آمده شد
بریم در خونه ی این خانم سه ساله،گریه ای که خانم رقیه کرد،گریه ی ضعف نبود،گریه،گریه ای بود که همه بفهمند،ظالم کیه،ظلم کیه،گریه کرد که برو ببین الان اثری از دارالاماره،اثری از کاخ یزید نیست،فقط برو ببین تو این شهر برای دخترسه ساله حسین چه حرمی درست کردن،چقدر جلال داره،چقدر جبروت داره،حالا
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند اما
، بیاد آن لحظه ای که از خواب بیدار شد ، بهانه بابا گرفت ، به اطراف خرابه نگاه کرد دید خبری نیست ، خودش را به عمه رسانید .
صدا زد عمه : الان سرم روی دامن بابایم بود مرا نوازش می کرد ، بابایم کجا رفت ؟ هر چه کردند این دختر سه ساله را آرام کنند نشد .
🔸دل سنگ آب شد از گریه تو گریه مکن
🔸عمه بی تاب شد از گریه تو گریه مکن
⏪عاشقان حرم رقیه ، شما می دانید رسم است اگر یک بچة کوچکی بهانه بابا بگیرد او را نوازش می کنند ، برایش اسباب بازی می آورند آرامش می کنند کجای عالم رسم است برای طفل سه ساله که بهانه بابا بگیرد سر بریده بابایش را بیاورند ، سر بابایش را آوردند خیره خیره نگاه کرد ، سر بابا را بغل گرفت صدا زد : بابا جانم که رگهای گلوی ترا بریده ، بابا که محاسن تو به خون سرت خضاب کرده ، هی ناله زد ، گریه کرد ، یک وقت هم دیدند آرام گرفت ، زینب فرمود : آرام باشید رقیه دوباره به خواب رفته بگذارید مقداری استراحت کند اما وقتی نزدیک آمد دید سر یک طرف ، رقیه یک طرف ، صدا زد : رقیه جان دید جواب نمی دهد یک وقت هم نگاه کرد دید رقیه جان داده .
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1403/7/15
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه دفتری
#شب جمعه
#روضه امام حسین (ع)
#گریز حضرت علی اصغر(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔸هر شبِ جمعه صدايِ مادر آيد از حرم
🔸من تمامِ عُمر دنبالِ صدايِ مادرم
🔸مي زند: ناله "بُنَيَّ!" كو لباسِ كهنه ات
🔸كو سرت؟ كو حنجرت؟ كو مادرت؟ كو دخترت؟
⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا (س) انشاالله درهرگوشه ای از این مجلس و محفل نشسته اید حاجت روا بشید شب جمعه شب زیارتی ابا عبدالله الحسین است
امشب بی بی فاطمه ی زهرا خودش میاد دست میکشه رو سرِ عزادارِ حسینش، اما امان از لحظه ای که حسین تکیه بر نیزه ی بی کسی زده ، دیگه هیچ یاری براش نمونده خدایا امان از غریبی، اومد به میدان با اینکه داغ دیده همه لشکر رو پراکنده میکرد، صدا زد لا حول و لا قوة الا بالله یعنی خواهرم زینب هنوز بی برادر نشدی، هنوز سایه م رو سرته، اما امان از اون لحظه ای که اومدن دوره حسینِ زهرا رو گرفتن، خدایا یکی با نیزه میزنه یکی با شمشیر میزنه هر کی وسیله نداشت با سنگ میزد
اماناز دل زینب(این روضه خیلی حق داره عزیزان خودتو ببر یه لحظه کربلا ببین حسین و زینب چی کشیدن)ای وای سنگی بر پیشانیِ مولا اثابت کرد الله اکبر خون جلوی چشمای آقا رو گرفت پیراهن عربی شو بالا گرفت خونه پیشانیشو پاک کنه اما یه وقت تیر سه شعبه ای بر قلبِ آقا زدن ای وای این تیر دیگه امید زینب رو ناامید کرد
اما زینب حالا منتظره خدایا چرا دیگه صدای لا حول ولای برادرم نمیاد الله اکبر کربلا به لرزه در اومده زینب دوید بالای تل زینبه ای وای خدایا آنچه زینب دید هیچ خواهری نبینه یه وقت دید شمر رو سینه ی برادرش نشسته
⏪یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به روضه علی اصغر امام حسین انشاالله همه اموات فیض ببرند
ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت.
اومد در مقابل دشمن ایستاد.
علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد.
صدا زد..
ای نانجیبها..
شما با من سر جنگ دارید..
اگه به من حسین رحم نمیکنید..
این طفل شش ماهه که کاری نکرده.
یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید.
ببینید.
اگه بهش آب بدید میمیره.
اگه آب هم ندید میمیره
اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون بیایدببرید علی اصغرو سیرابش کنید.
دشمن داره نگاه میکنه.میگن
خیلی ها به گریه افتادن.
ابی عبدالله داره حرف میزنه.
شاید اینها دلشون بسوزه.
یکدفعه دیدند.
حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد.خدا لعنت کنه تورا حرمله
مادرهای که درگوشه ای از این مجلش نشسته ای
نمیدونم بچه شش ماهه دارید یا نه.
اگه بچه شش ماه دارین.
الان یه دست زیر گلوش بکشید ببینید آیا طاقت دارید یه زخم روی بدنش ببینید یا نه.
فقط همینو بگم ابی عبدالله نگاه کرد. دید تیر سه شعبه.
گوش تا گوش علی رو دریده.
علی اصغر روی دستها بابا جان داد
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1403/7/16
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴🏴🏴🏴🏴
#ختم پدر
#(چهلم)( کاربردهفتم سالگرد)
#روضه امام حسین (ع
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔸غم مرگ پدر کوچک غمی نیست.
🔸جگر می سوزدو درد کمی نیست.
🔸پدر زیبا گل باغ وجود است.
🔸که بی او زندگی جز ماتمی نیست.
⬅️مجلس امروز به مناسبت..چهلمین روز درگذشت پدری مهربان پدری دلسوز برگزار گردیده خانواده محترم شما..چهل... جای خالی بابا را احساس می کنید امروز شماامدید کنار قبربابا ناله زدید
اما دختر ابا عبدالله را تااسم پدر رو می گرفت بهش تازیانه می زدند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر از این مجلس ومحفل فیض ببره حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یاد ان
لحظه ای که اقا ابا عبدالله
فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من می یاد بدان من هنوز زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد
🔷همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔷ولی سالار زینب را ندیدند
امدند جلوی زلجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند
اماجمله اخرم والتماس دعا
🔹اگر کشتند چرا ابت ندادند
🔹ازان دور کم یابت ندادند
🔹اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔹کفن بر قد صدچاکت نکردند
«الا لعنة علی القوم ظالمین
#احمد بهزادی
#التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🏴🏴🏴🏴
1403/8/20
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴🏴🏴🏴🏴
#ختم پدر
#روضه امام حسین (ع)
#(.چهلم)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️شد چهل روز ندیدم گل رویت بابا
♦️مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت بابا
♦️شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
♦️بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
⬅️مجلس امروز به مناسبت..چهلمین روز درگذشت پدری مهربان پدری دلسوز برگزار گردیده خانواده محترم شما..چهل... جای خالی بابا را احساس می کنید امروز شماامدید کنار قبربابا ناله زدید
اما دختر ابا عبدالله را تااسم پدر رو می گرفت بهش تازیانه می زدند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر از این مجلس ومحفل فیض ببره حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یاد ان
لحظه ای که اقا ابا عبدالله
فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من می یاد بدان من هنوز زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد
🔷همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔷ولی سالار زینب را ندیدند
امدند جلوی زلجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند
اماجمله اخرم والتماس دعا
🔹اگر کشتند چرا ابت ندادند
🔹ازان دور کم یابت ندادند
🔹اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔹کفن بر قد صدچاکت نکردند
«الا لعنة علی القوم ظالمین
#احمد بهزادی
#التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴🏴🏴🏴
1403/8/20
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
# مجلس ختم پدرجوان
دارای فرزند
#روضه پدر جوان بیست ویکم
#کاربرد هفتم چهلم سالگرد
#روضه حضرت علی اکبر (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
♦️یاد آن روزی که درمحفل ماجای توبود
♦️خانه روشن همه زآن روی دل آرای توبود
♦️رفتی ای تازه جوانم زچرا دردل خاک
♦️خاک هم عاشق آن قامت رعنای توبود
♦️جای خالی توراتازه جوان چون نگرم
♦️دل ما شاد بر آن قامت رعنای تو بود
♦️یاد آن روزی که چون سرو روان دربرمن
♦️راه میرفتی ودردیده من جای توبود
♦️رفتی وداغ غمت سوخت همه حاصل من
♦️هستیم بودی ودل خوش به تماشای توبود
♦️آمدم برسرقبرت بدو چشمان پرآب
♦️رفتی وداغ غمت کرد مرا خانه خراب
مجلس امروز به مناسبت بیست و یکمین روز درگذشت فرزندی مهربان برادری دلسوز ر برگزار گردیده خانواده محترم شما بیست ویک روزه جای خالی عزیزتان رو احساس می کنید داغ جوان خیلی سخت است انشاالله هیچ پدری رو داغ جوان نشان ندهد
يه دعا ميكنم، هر كسي كه دل شكسته است زير لب آمين بگه...
درسته مرگ پير و جوان نميشناسه...
درسته وقتي اجل برسه ، بايد بريم...
اما دعاي من اينه ، الهي جگر هيچ پدر مادري به داغ جوان نسوزه...
به گمانت نرسد داغ جوان آسان است
خون اگر گریه کنی بهر جوان جا دارد
الهي هيچ مادري چشم انتظار بچه اش نمونه...
از امام صادق(ع)پرسيدند ، آقا جان!!!در اين دنيا بهترين لحظه براي پدر چه
لحظه اي است؟؟؟
آقا فرمود: لحظه اي كه يك پسر جوان بشه ، جلوي چشم بابا راه بره...
همه ي آرزوي پدر و مادر اينه ، .
يه جمله از زبان پدر و مادر داغديده ي ........... بگم.
پسرم باور نميكردم، يه روز من زنده باشم و تو زير خاك باشي...
خدا نكنه هيچ پدري جان دادن بچه اش رو ببينه...
داغ جوان خيلي جانسوزه...
پدر و مادري كه داغ جوان ببينند ، ديگه روي لبهاشون گل خنده نمينشينه...
وقتي يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه: خدايا عصاي پيري از دستم افتاد...
برادر ميگه: خدايا كمرم شكست...
خواهر براي برادرش اشك ميريزه...ناله ميزنه...
امابميرم براي دل مهربون مادر...
مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه...
از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد...
چرا؟؟؟
آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه
اينجا اين مردم آمدند ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردند...
تسليت دادند، ابراز همدردي كردند...
اما بميرم براي دل داغديده ي حسين...
فدای اون لحظه ای اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علی رسید...نشت کنارمیوه دلش
دید علی اکبر داره پاهاشو رو خاکا میکشه خدایا هیچ پدرو مادری را داغ جوان نشان نده امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد ۱علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی رفتی هر کاری کرد نتوانست بدن علی اکبر به خیمه ببرد چه کرد صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردرخیمه رسانم
⏪اماجمله آخرو التماس دعا
اما عزیزان ازاین عزیزما دوفرزند به یادگار مانده که یتیم شدن
🔸یتیمی درد بی درمان یتیمی
🔸یتیمی کاری دوران یتیمی
🔸الهی طفلی بی بابا نباشد
🔸اگر باشد در این سامان نباشد
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#احمد بهزادی
#التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه دفتری امام جواد (ع)
#گریز حضرت فاطمه زهرا سلام الله
بسمالله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يَا أَبا جَعْفَرٍ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ
🔸ز سوز غم پر پروانه مي سوخت
🔸ز داغ لاله اي گلخانه مي سوخت
🔸وجودش را شرر زد آشنائي
🔸که از جورش دل بيگانه مي سوخت
🔸بنوشيد آب از پيمانه ي زهر
🔸دل پاکش از اين پيمانه مي سوخت
🔸ز آواي جواد آن جان زهرا
🔸نهال گلشن جانانه مي سوخت
🔸ميان حجره بود و ناله مي کرد
🔸به حال وي دلي آنجا نمي سوخت
⬅️از همين جا دلت را روانه ي آن حجره اي کن که امام جواد ميان حجره افتاده، از سوز زهر به خود مي پيچد، امّا کشنده تر از اين زهر، زهر بي وفائي همسرش بود، بميرم برات آقا محرمي نداشتي، چه کشيد جواد الائمه، آن ساعتي که ديد ام الفضل در حجره را بست کنيزانش را جمع کرد گفت: شادي کنيد تا کسي صداي ناله ي امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالاي بام مقابل آفتاب بيندازيد، امّا کبوترها مي آمدند بالهاشون را بهم مي دادند تا آفتاب به اين بدن نتابد، امّا عاشقان امام جواد، اين بدن ديگر برهنه نبود، اين بدن ديگر بي سر نبود، اين بدن پاره پاره نبود. رحمت خدا بر اين ناله ها، اي دلهاي آماده، بميرم براي عزيز فاطمه حسين، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه اين بدن کيه درد دل مي کني؟ فرمود: سکينه جان اين بدن بابايت حسين، .
(گریز)
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند اما گریزی هم داشته باشیم به روضه فاطمه زهرا سلام الله ایام فاطمیه وعزداری بی بی دو عالم زهرای مرضیه گرفتار ها حاجت مندان مریض داران کجای مجلس نشسته آید انشاالله حاجت روا بشید
دلها را ببریم مدینه
⬅️فاطمه زهرا.(ص)
فرمود علی جان شبانه غسلم بده کفنم کن شبانه بدنم را به خاک بسپار چه کرد امام علی به وصیت زهرا😭
امام علی بدن زهرا راشبانه غسل داد کفن نمود شبانه تشیع کرد فقط هفت نفربدن بی بی را تشیع کردند
اما در دل شب دید صدای ناله ای به گوش می رسه به امام حسن میگه حسنم بابانگاه کن صدای گریه کیه بابا، امام حسن، گفت صدای خواهرم زینبه ، زینب چهار ساله ان دل شب مادرو بدرقه می کنه ای پشت سر مادرناله می زنه😭چه می گفت زینب
عزیزان انشاالله هیچ دختری را داغ مادر نشان ندهد زینب
میگه خدا مادرم را کجا می برند
گمانم برای شفا می برند_
منو خونه داری منو سوگواری
کجا می برند مرو مادرم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
#احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
# مجلس ختم پدر
#هفتم(کاربرد چهلم وسالگرد
#روضه امام حسین (ع)
#گریز حضرت فاطمه زهرا(س)
گریز امام رضا(علیهالسلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔸زندگی طعم خوشی داشت اگر بابا بود)
🔸دلم زارم چه غمی داشت اگربابابود
🔸باغبان فلک از داغ به خاک دل من
🔸بذراندوه نمیکاشت اگر بابا بود
⬅️مجلس امشب به مناسبت هفتمین روز درگذشت پدری مهربان برادری دلسوز یکی ازمحبان اهل بیت علیه السلام برگزار گردیده است خانواده محترم داغ دیده شما مدت هفت روز است که جای خالی بابا رو احساس می کنید به خدا قسم هیچ کس جای خالی بابا رو برای شما نمی گیرد پدرستون خانه. است پدر پشت پناه دختر است خدا نکنه توی جمع ما کسی باشه که داغ بابادیده باشه
حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یاد ان
لحظه ای که اقا ابا عبدالله
فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من می یاد بدان من هنوز زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد
🔷همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔷ولی سالار زینب را ندیدند
امدند جلوی زلجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب وکودکان پشت سر ذوالجناح ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است
اما زبان حالی دارد بی بی زینب
🔶گلی گم کردم می جویم او را
🔶به هر گل می رسم می بویم او را
🔶گل من یک نشانی در بدن داشت
🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت
اگر بینم گلم در خواب بوده
به آب دیدگان می شویم او اما
.عزیزان ایام فاطمیه است یک خط روضه هم در این خصوص بخونم همه اموات فیض ببرند
دلها را ببریم مدینه
⬅️فاطمه زهرا.(ص)
فرمود علی جان شبانه غسلم بده کفنم کن شبانه بدنم را به خاک بسپار چه کرد امام علی به وصیت زهرا😭
امام علی بدن زهرا راشبانه غسل داد کفن نمود شبانه تشیع کرد فقط هفت نفربدن بی بی را تشیع کردند
اما در دل شب دید صدای ناله ای به گوش می رسه به امام حسن میگه حسنم بابانگاه کن صدای گریه کیه بابا، امام حسن، گفت صدای خواهرم زینبه ، زینب چهار ساله ان دل شب مادرو بدرقه می کنه ای پشت سر مادرناله می زنه😭چه می گفت زینب
عزیزان انشاالله هیچ دختری را داغ مادر نشان ندهد زینب
میگه خدا مادرم را کجا می برند
گمانم برای شفا می برند_
منو خونه داری منو سوگواری
کجا می برند مرو مادرم
⏪اما جمله اخرمنو و گریز به روضه امام رضا (ع) التماس دعا
از همین جا دلها را روانه کنیم حرم امام رضا ، انشاءالله کنار حرمش ، پیغمبر دو تن را پارۀ تن خطاب کرده ، یکی مادر سادات زهرای مرضیه است ، فرمود : فاطمه پارۀ تن من است . یکی هم امام رضا ، یا رسول الله پارۀ تنت در خراسان به زهر جفا مسموم کردند چنان زهر کاری بود آقا مثل شخص مار گزیده به خود می پیچید .
🔸تمام تار و پود من بسوزد همه شمع وجود من بسوزد
🔸خدایا ناله هایم را اثر نیست کنار بستر من یک نفر نیست
غریبم من غریبم من غریبم
🔸نمی دانم کجایی ای جوادم چرا از من جدایی ای جوادم
🔸عیادت از من دور از وطن کن بیا با دست خود من را کفن کن
غریبم من غریبم من غریبم
اباصلت می گوید : امام چشمش به در بود امام جواد آمد آن لحظات آخر سر بابا را به دامن گرفت ، اما کربلا (آماده اید بگویم یا نه ) زین العابدین نتوانست بیاید قتلگاه ، عمه اش زینب آمد دید حسینش تنهاست ، دید شمشیرها و نیزه ها در یک نقطه فرود می آید دستهایش را روی سر گذاشت هی فریاد می زد : وا محمدا ، واحسینا
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
#احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴
فاطمیه▪️▪️▪️▪️▪️
روضه فاطمه زهرا(س)🥀🥀
گریز _پیامبر(س)🥀
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
اول مجلس ودعای سلامتی امام زمان باهم رمزمه می کنیم.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
▪️دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد
▪️سراغ گلی را شبانه می گیرد
▪️چه حکمت است چون نام فاطمه آید
▪️دلم برای گریه بهانه می گیرد
⬅️بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از غسل کشید آی مادر..
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
امیرالمومنین بدن زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببنده، زینبین روصدا کرد، حسنین روصدا کرد بیاید از مادر توشه برگیریدآخه دیگه دیدارها میمونه برا قیامت ،
روایته بچها خودشون رورو بدن بدن بی جان مادر انداختن،(وامصیبتاخیلی سخته داغ مادر ،مادر دارین قدر مادررو بدونید ) دارن ناله میزنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین فرموددیدم صدای ناله ی زهرا بلند شد، بنده های کفن زهرا بازشد یه دست حسنین دربغل یه طرفم زینبین دارن ناله میزنن یه وقت صدای منادی بلند شد علی بچه ها رو از روی مادر بردار ملائکه ی آسمان به گریه شدن، ای بمیرم اینجا فاطمه زهرا حسنین تسلی داد، با امام حسن و حسین خداحافظی کرد،امام علی بچه ها را از روی سینه مادر بلند کرد 😭
یاد شهدا امام شهدا درگذشتگان جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند امابرداران وخواهران عزادار ایام فاطمیه شهادت دخت گرامی رسول الله ای عزیزانی که دتنگ مدینه شدید
ای عاشقان مدینه دلها را روانه مدینه منوره کنیم بگیم ، یا رسول الله اگر چه این عاشقان مدینه نیستند اما به یاد شما در این جا اقامه عزا گرفتند .
انس بن مالک می گوید: وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را به خاک سپردیم، سنگ لحد را چیدیم و قبر را پوشاندیم، من از حجره بیرون آمدم؛ دیدم که بانویی کنار دیوار ایستاده و گریه می کند. از صدای گریه اش فهمیدم فاطمه علیهاالسلام است
انشا لا هیچ دختری را داغ بابا نشان نده امید دختربابای عزیزانی که سایه پدرومادر روی سرتان است قدر این دونعمت را بدانید😭😭
شب بود وهوا تاریک بود، جلو آمد، فرمود: انس پیغمبر را به خاک😭 سپردید؟ عرض کردم: بله یا بنت رسول الله. فرمود: دختره دلش سوز😭 داره فرمود چطور طاقت آوردید جسم پیغمبر صلی الله علیه وآله و سلم را زیر خاک کنید؟ چطور گُل مرا نازنین بابارا زیر گِل قرار دادید؟ چطور خاک بر بدنش افشاندید؟ اتاق را خلوت کردیم، فاطمه علیهاالیلام وارد اتاق شد، فرمود: بابا بلند شو، دخترت تنها مانده است😭😭.خداکنه کسی تومجلس مانباشه که داغ پدردیده باشه
بابا، روزِ فاطمه علیهالسلام شب شد. بابا خوشی فاطمه علیهاالسلام تمام شد. بابا، احترام فاطمه علیهاالسلام پایان پذیرفت. بابا بلند شو ببین آماده شده اند به خانه دخترت حمله کنند. بابا بلند شو ببین دخترت تنها مانده است. فاطمه جان طاقت نیاوردی خاک بر بدن بابا بریزند. شما هم یه دختری و دختر اباعبدالله علیه السلام هم یه دختر است، پس حال سکینه علیهاالسلام چه بود که وقتی وارد قتلگاه شد بدن پدر را بی سر، آغشته به خون، عمامه و رداء ربوده دید، دید بدن بابا قطعه قطعه شده است خودش را روی بدن بابا انداخت. به زبان حال فریاد می زد: چگونه دلتان آمد که فرزند پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را بکشید و اسب بر بدنش بتازید؟ بی بی جان شما را کنار قبر بابا آزاد گذاشتند که اشک بریزید، گریه کنید، اما دختر ابی عبدالله علیه السلام را با تازیانه از بدن بابا جدا کردند!
▪️من از کنار این گل رعنا نمی روم
▪️تا زنده ام ز گلشن طاها نمی روم
▪️زین گلستان عشق که گل های پرپر است
▪️ با این گروه، جانب صحرا نمی روم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
#احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀