eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.3هزار دنبال‌کننده
54 عکس
68 ویدیو
83 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ :دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد،،، تنـــها ، رها کــردم ، (تو رو توی گودال)۳ رو پیکرت ، داداش ،(چقـد رفتم از حال)۳ چه سخـــته از تو دل کَنـدن ،حسین جانم ببـیـن از ایــن جـــدایی من پریشــــانم حسین جانم حسین جانم نِمیرم و می بَرَ نَم (به زور و جســارت)۲ نصیب خواهرت شده ،( لباس اســـارت)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رفتم ، خدا حافظ (تو ســــالار زینــب)۳ در هـــر کجا بودی (تو غمخــوار زیـنب)۳ از ایـــن دشــت بلا قامــت کـمـان رفتم به دنبـال ســــرت بـر ســـر زنـان رفتم خداحافظ خداحافظ ســرت که همراه منه (خوشه خـواهر تو)۲ که سایه داره روسَرَم،( رو نیـزه ،ســـرِ تو)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زینـــب کجـــــا و (مجلس کـوفه و شـام)۳ مهمان نوازی شد ،( با خــاکســـتر از بام)۳ به دنــبـال سَــــرا رو نیـــــزه ها بودیم جـلوی چشـــــمای نامـحـــــرما بودیم حسین جانم حسین جانم حـرمت آل حیدر و (تو و کوفه شکستن)۲ با غُل و زنجیر و طـناب،(اسیرا رو بستن)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ با خطــبه هـا ی ما،( دل کـوفه خون شد)۳ کاخ ستمــکاران ، (چنان سرنگون شد)۳ کلامــــم یادشــــــون آورده حیـــدر رو طنیـــــن خطــــــبه های تـــــند مادر رو غریب ، مادر ، غریب ، مادر خــمیده قامت شده ام،(درست مثل مادر)۲ پر ازجراحت شده ام ،(درست مثل مادر)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ این سرِ بر نیزه ، جانِ زینب است ، آهسته تر آخر او ،روح  و روانِ  زینب است ، آهسته تر قـد  کشیـــده  دلبــر  زینب  به  روی  نیزه ها این همان سروِ چــمان زینب است ، آهسته تر ســـاربان ! آهسته تر ، تا  سـر نیفتد  بر  زمین جای  او در آســـمانِ   زیـنب است ، آهسته تر سمتِ من،سر را نچرخان،چون که از بالایِ نی شـــاهدِ قـدّ کـمانِ   زینـب است ، آهــسته تر بس که این سرنیزه بر رگها اصابت کرده است شرمســار از دیدگانِ  زینــب است ،آهســته تر ســایه دارد بر سَــــرِ این قافلـه ،رأس  حسین ســر پــناه  کاروانِ  زینـــب اسـت ،آهســته تر رَدّ زنجــیر ، آبـله ، خـار مغیـــلان ، زخـمِ  نِی روی پای کــودکانِ  زینـب اسـت ، آهـسـته تر ناخــدایِ  صــــبرم ، امّـا  دیدن  این  کـودکان خارج از صبـر و توانِ  زینب است،آهسـته تر کاش راهِ  مـا جـــدا می گشــت از  شــامِ  بلا آتشی دیگـر به جـانِ  زینب اســت،آهـسته تر آیه ی «أَمَّــن یُجیـب» و ذکـرِ «لا حَولَ وَ لا» دائـماً وِردِ زبـانِ  زینــب اســت ، آهـسـته تر شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به نام خدا تضمین ازشعر شیخ اجلّ ، سعدی شیرازی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ می بینمش بالای نِـی ، جـــانِ جــــهانم می رود سیلاب غـــم در غـــربـتــش از  دیدگانم می رود با دیدن ســـرها به نِــی ،تاب و تـــوانم  می رود ((ای ساربان آهــسته ران ،کارام جــانم می رود وان دل که با خودداشتم بادل سـتانم می رود)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مانده به صحرا پیـکرش،اماسرش شـد دور از او می تابـد از  بالای نــی ، بر آســــمـانها  نور از  او افتاده در جــان جـــهان در اشتیاقـش شور از او ((من مانده ام مهجوراز او،درمانده ورنجور ازاو گویی که نیشی دور از او دراستخوانم می رود)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از بس جســـارت دیده ام از دشمن خوار و زبون از کوفـــه تا شـــام بلا دردم  شـــده از حد فزون بر چشمه اشکم شده ، جـاری زِ  دل ، دریای خون ((گفتم به نیرنگ و فسون ،پنهان کنم ریش درون پنهان نمــــی ماند که خــون بر آستانم می رود)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ منزل به منـزل می روم ، تا مقصـــدی بی آشیان دیگر نمـانده  طاقتـــی بر جســم و جان کودکان بر حال  زار ما  چـرا ، رحمـــی ندارد  ســــاربان؟ ((محمل بدار ای ساربان ! تــندی مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان ، گویــی روانم می رود)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ درگلشن زینـــب دگــــر از گل نمانـــده یک نـشان با رفتــن گلها  شــــده ، باغ و  بهـــار او ،  خـزان هستم به دنــبال سری ، افتان وخیزان،نیمه جان ((او می رود دامن کشان ،من زهر تنهایی چشان دیگر مپرس از من نشان ،کز دل نشانم می رود)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دیدم به صحرای جنون،هر دَم،مصیبات ومِـحَن گشتم اسیر موجِ غم ، در غـــربتی دور از وطن وقت وداعِ پیکــرت ، دیگــــر درآمــد جان زِ تن ((در رفـتن جـان از بدن گویند  هر نوعی سخن من خودبه چشم خویشتن دیدم که جانم می رود)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ این  روزها بـر هـــر زبـان  افــــتاده  نام  کـــربلا آنجــا که دارد تـربتــش ، بر دردهـا حکــــم شِـفا دسـتــم به دامــــان تو و دریای لــطـفت ، زینبا! برگ بـــرات کـــــربلا ، روزی نمــــا بر "کیمـــــیا" هــــر دَم به یاد کــــربلا ، آه از نـهانـــم می رود شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۱۴ ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝