eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.7هزار دنبال‌کننده
38 عکس
46 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
علیکم یا ابا عبدالله الحسین زائرانت در حرم جمعند ، اما... بگذریم مانده ایم ارباب جان در حبس خود ما ،بگذریم بی رمق در انتهای ساحلی جا مانده ایم تشنه ایم و نیمه جان ای روح دریا...بگذریم شش جهت را کعبهٔ عشقی ، طوافت واجب است گرچه پایم لنگ شد امسال آقا... بگذریم ذکرتان واجب ترین ِ مستحبات است،حال در مسیر کربلا باشیم ما، یا... بگذریم دور خورشید حرم امسال با حسرت رَصَد کرده ایم این گردش سیاره ها را ، بگذریم این منِ از قافله جا مانده را ، حالا نشد...! اربعین سال بعد و بَعدها تا ....!!بگذریم تا نگیرد دستهای بسته ام بوی حرم دردهای من نخواهد شد مداوا،بگذریم گر زِ من رنجیده ای والله ِ حق داری حسین(ع) قدر تو نشناخته این بی سرو پا ، بگذریم بر سرِ خوانِ شما عمری نمک خوردیم ودر آنِ واحد ما نمکدان را .... و حالا... بگذریم خسته ات کردم ببخش آقا به (زوّارت برس) بی خیال این منِ پُرحرفِ رسوا ... بگذریم الررزقنا زیارة الحسين وشفاعة الحسين في الدنيا و الاخره فاطمه موسوی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
علیک یا ثارالله سلام آقا که داری روضه می خونی برا یک جسمِ بی پیراهن و خونی کجا پرچمْ سیاهِشْ راعلم کردی کدوم موکب را آقاجان حرم کردی چه تنهایی میون زائرین آقا می خونی با خودت هل من معین آقا دارم حس می کنم بوی اقاقی را می میرم من نبینم صحن ساقی را مدام از قافله جا موندم آقا جان حالا ، رو دست دنیا موندم آقا جان زیارت قسمت خوباس و ما بدها باید تنها تو حسرت جون بدیم آقا نشد که قِسمت من هم حرم باشه دوباره سَهمِ من باید که غم باشه هوائیم کرده شور اربعین، آقا بگو مولا عَمود چندمی ، حالا می خوام‌ دیدار ِ اصلاً اتفاقی را یه جرعه تلخی ِ چای عراقی. را نسیم افتاده لای تربتت ارباب شد عالم گیر بوی غربتت ارباب دلت را حرمله تو کربلا لرزوند دوباره پیش چشمت نیزه را چرخوند دوباره قاتل زهرا شد اون ملعون که اومد با لگد زد رو تن ِ بی جون داره پر میشه از بوی حرم پِلکام یه روزی میشه جاروی حرم پِلکام منی که می زنم از عشق، دم، ارباب باید می مُردم از داغ حرم ارباب سیده فاطمه موسوی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیک یا صاحب الزمان الهی یار زیبایم نیامد بیابانگرد تنهایم نیامد امیر کاروان بیقراران قرار قلب شیدایم نیامد یاابن‌الحسن ۴ هر آنچه من تمنا کردم اورا به دنبال تمنایم نیامد اگر چه داند او درد دلم را ولی بهر مداوایم نیامد آقاجان گوزوم قالیب یولدا اورگلر دولوب دردوغمنن آقاجان عمه ون قولاری آچیلدی اسرای کربلا آزاد اولدی عمه ن زینب یواش یواش گلور کربلایه ولی شامدن ایریلاندا خانم گلدی خرابیه خانم ایلدی اوزون قویدی رقیه نین بالاجا قبرینه امام زمان اوجلالی داغیلان عمن یوزون رقیه نین بالاجا قبرینه رقیّه چارم اولسا کربلایه گیترم سنسیز گَلوب نی تک نوایه کربلایه گیترم سنسیز بالا حلال ایله عمه ون علاجی یوخدی بالا ایله رقیه نین نسگل رین دیور اوغلی اولن ننه لر قارداشی ئولن باجیلار رقیه نین پوزقون قبرین دوره لیوب گیده بُلسن آپارّام قویمارام تک بو ولایتده رقیه بالا هامینی آپارّام بالا رباب گیدور بالا سکینه گیدور بالا قالوب روحیم داریخسون بو دیار دار غربتده دولانّدی غملی قبرین باشینه ای بالا ای بالا دور گیدخ قیزیم چوخ داندی بابایی ایستین بالا گیدورم کربلایه بالا هر آن و ساعتده اورکده اولماسون مندن گلایه گیترم سنسیز لای لای بالام لای لای ای بالام لای بالام لای لای یاتارام آغلارام بالا گوزل بالا بلالی عمّه وی چوخدا قیزیم نامهربان بُلمه علاجیم یوخدی بالا قیزیم چارم اولسا شامیدن گئتمرم بالا علاجیم یوخدی بالا سویرم چوخ سنی، آز ایسترم ایتمه گمان بُلمه منیم جسمیمده جانسان اولماسان جسمیمده جان بُلمه نه بزم جشنه نه بزم عزایه گیترم سنسیز ای بالا یاتارام آغلارام
Eitaa.com/navayehzakerin2 (س) علیک یا فاطِمَةَ الزَّهْراءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهَةً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللهِ دو چشمش بسته اما درد دارد یقیناً بیش از اینها درد دارد بریز آب روان بر سنگ غُسلش ولی آرام اسماء درد دارد نسیم آرامتر خوابیده بانو مزن پروانه پر خوابیده بانو دگر رخصت نیازی نیست جبریل مزن دیگر به در خوابیده بانو دو چشمت را به دست بسته بستم تو را با هق هقی پیوسته بستم مبادا پهلویت خونین شود باز خودم بند کفن آهسته بستم ندارد چاره با آهم بسازم فقط با درد جان اهم بسازم ز چوبی که نشد گهواره باشد دوتا تابوت میخواهم بسازم * خیلی سخته آدم بخواد عزیزش رو خودش غسل بده...از غروب هی میگفت بچه ها آروم گریه کنند...علی امشب خیلی تنهاست...با اسماء دوتایی کارها رو آماده کردن...کفن و آب و بچه ها دارن نگاه میکنن...همه آستینها به دهانشون...علی میخواد غسل بده...میخوام خودت روضه بخونی...* بریز آب روان اسماء به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته نگه کن زردی رویش ببین بشکسته بازویش لگد خورده به پهلویش اسماء میگه من آب میریختم...ولی یه وقت دیدم علی ‌دست‌ از غسل زهرا کشید...‌‌‌‌‌‌هی نگاه میکنه هی صورت به دیوار میذاره بلند بلند گریه میکنه...آقا جان شما به بچه ها گفتی آروم گریه کنن...چی شده داد میزنی...فرمود: همچین که غسل می دادم... دستم رسید به بازوی ورم کرده ی فاطمه... امشب تا میتونی داد بزنی بگو وای مادر... وای مادر وای مادر... شروع کرد زهرا را کفن کردند... یه وقت علی نگاه کرد دید بچه‌ها مات مبهوت... تا معجر زهرا را باز کرد دادش بلند شد... میگفت: یه خانوم هجده ساله موهاش سفید شده... زهرا روش و از علی میگرفت...تا کبودی صورتش رو علی نبینه... انشالله خدا مادراتون رو براتون نگه داره... یه نگاه کرد دید بچه ها نگاه می کنند گفت بیاید... بچه‌های فاطمه برای آخرین بار مادرتون و ببینید... بچه ها آمدند جلو حسنین و زینبین خودشون رو روی بدن مادر انداختند... شیخ عباس قمی میگه: همچین که انداختن خودشونو یه وقت دستای زهرا بیرون اومد بچه ها رو بغل گرفت... منادی بین زمین و آسمان صدا زد: علی... بچه ها رو از مادرشون جدا کن...چرا؟میدونی چرا... چون این بچه ها طاقت ندارن و ملائکه طاقت ندارن گریه بچه های فاطمه رو ببینن... علی با احترام بچه ها رو بغل گرفت... ناز و نوازش میکرد... حسن جان خدا صبرت بده... حسین جان خدا صبرت بده...زینب جان منم بی مادر شدم...به همه عالم خواست یاد بده یادتون باشه هر وقت دیدی بچه خودش رو روی بدن عزیزش انداخت باید با احترام بلندش کنی... یه گودال بود...تو اون گودال یه بابای بی سر بود...یه دختری اومد خودش رو روی بدن انداخت...هی صدا زد بابا بلند شو ببین گوشواره هامو بردن... بابا بلند شو ببین خیمه ها رو آتیش زدن... دیدن دسته حسین بالا آمد این دختر رو بغل گرفت...مگه علی یاد نداده بود چه جور جدا کنند...ریختن تو گودال...آنقدر تازیانه زدن...هر چه بادا باد امشب میگم... یه وقت این دختر بلند شد گفت: بابا دارن منو میزنن.. بابا بلند شو رو دارن عمه رو... حسین* شکسته بال و پری ز آشیانه می بردن تنی ضعیف غریبان به شانه می بردن جنازه ای که همه انبیا به قربانش چه شد که هفت نفر مخفیانه می بردن مدینه فاطمه را روز روشن آزرده چه شد جنازه ی او را شبانه میبردن به جای گل که گذارند به روی قبر رسول برای او اثر از تازیانه می بردن * سلمان میگه وسطای نماز بودم...دیدم یکی داره محکم درو میکوبه... ترسیدم چه خبر شده...زودی نماز رو سلام دادم...در رو باز کردم دیدم حسن ابن علی...سلمان کجایی بیا... گفتم آقا زاده چه خبر شده... گفت سلمان بابام خیلی تنهاست...مادرم و غسل داده...بیا بریم تشییع جنازه... هفت نفر بیشتر نبودند...علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچه‌های فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا کبوده😭 الا لعنت الله علی القوم‌الظالمین Eitaa.com/navayehzakerin2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶سـبـک: 🖊امـام جـواد(ع) 📝مـتـن: ای کـعـبـه.... 🎤بـانوای: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ السلام ای کعبه ی جود و سخا۲ السلام ای مظهره لطف و وفا ای فضیلت های ذاتت بی عدد یا جواد ابن الرضا مولا مدد۲ نام تو روشنیِ دل کلیدِ حلِ هر مُشکل پسره حضرت سلطان تو جوادی و منم سائل۲ ماه تابنده آرزومنده بشه فانوس حریمت خالی نیست دستم حالا که هستم گدای دسته کریمت یا جواد ابن الرضا مدد... |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| السلام ای نورِ بزم معرفت که وجودت بر عالم شد موهبت کرم و فضلت در دنیا بی عدد یا جواد ابن الرضا مولا مدد۲ تو کاظمین زد به سرم هوای پنجره فولاد یه دنیا شادم از این که خدا تو رو به قلبم داد با دلِ مجنون از دلِ و از جون می برم اسمتو گریون صحنِ تو یک شب من با تاب و تب می شینم به زیر بارون یا جواد ابن الرضا مدد... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍       💚 علیک یا ابا صالح المهدی کربلایی# جلیل قائم محمدی دلم میخواست هرشب جمعه با امام زمان کربلا باشم به دنبال یوسف نرجس دربه در توی کوچه ها باشم مرا کشته درد شیدایی    امان ازاین عشق و رسوایی بیا ای حلال مشکلها              تو را جان مادرت زهر یا ابا صالح       یا ابا صالح دلم میخواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار اباصالح روضه می خواند ومیزدم من سر بر درو دیوار به یاد آن صورت نیلی     که خورده بود از عدو سیلی دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم که یک صبح جمعه با مهدی  در کنار بقیع ندبه می خواندم رقیه بود و علی اصغر    سکینه بود و علی اکبر دلم میخواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات به هنگام مردنم می شد     آب غسل من آب شط فرات پیامبر بود و گل طه     علی بود و همسرش زهرا دلم میخواست انتظار فرج با دعای فرج می رسید پایان اگر آید یوسف زهرا  درد پهلویش میشود درمان شود قبر گمشده پیدا   شود درمان سینه زهرا دلم میخواست یک شب جمعه یک دعای کمیل کربلا باشم دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل در نجف باشم به محراب کوفه من یک شب با امام زمان کربلا باشم دلم میخواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و  ساعتی دوربچه ها باشم کنم پیدا دست سقا را               ببوسم من اشک زهرا را بیا ای حلال مشکلها               تو را جان مادرت زهرا             یا ابا صالح                 یا ابا صالح    🍁🍁🌿🍁🍁🌿🍁🍁
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای زائران حضرت شمس الشـموس ای خـادمـان درگـه سـلطان تـوس صـبح و شـب با صـور اسـرافیـلی نقـاره ها میشونداینجا ملائک پای بوس و خاکبـوس نغـمـه بـخـوان از دل و جــان تا بگیـرد لهـجـه خورشـید لحـن خـادمان طاق نصـرت بسـته چـون رنگیـن کمـان هـفـت آسـمـان بـر ســر در ایـن آسـتـان می شــود بال ملائـک خـادمان را سـایـبـان میدرخشـد چـون سـتـاره گِـرد خورشـیـد ولـا کـفشـدار و خـادم و فـراش و دربـان رضـا نـغـمـه بـخـوان از دل و جــان تـا بـگیـرد لهـجـه خورشـید لحـن خـادمان ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍       💚 السلام علیک یا ابا صالح المهدی کربلایی# جلیل قائم محمدی دلم میخواست هرشب جمعه با امام زمان کربلا باشم به دنبال یوسف نرجس دربه در توی کوچه ها باشم مرا کشته درد شیدایی    امان ازاین عشق و رسوایی بیا ای حلال مشکلها              تو را جان مادرت زهر یا ابا صالح       یا ابا صالح دلم میخواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار اباصالح روضه می خواند ومیزدم من سر بر درو دیوار به یاد آن صورت نیلی     که خورده بود از عدو سیلی دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم که یک صبح جمعه با مهدی  در کنار بقیع ندبه می خواندم رقیه بود و علی اصغر    سکینه بود و علی اکبر دلم میخواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات به هنگام مردنم می شد     آب غسل من آب شط فرات پیامبر بود و گل طه     علی بود و همسرش زهرا دلم میخواست انتظار فرج با دعای فرج می رسید پایان اگر آید یوسف زهرا  درد پهلویش میشود درمان شود قبر گمشده پیدا   شود درمان سینه زهرا دلم میخواست یک شب جمعه یک دعای کمیل کربلا باشم دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل در نجف باشم به محراب کوفه من یک شب با امام زمان کربلا باشم دلم میخواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و  ساعتی دوربچه ها باشم کنم پیدا دست سقا را               ببوسم من اشک زهرا را بیا ای حلال مشکلها               تو را جان مادرت زهرا             یا ابا صالح                 یا ابا صالح    🍁🍁🌿🍁🍁🌿🍁🍁