#امام_کاظم__ع__روضه
حصار پشت حصار آفتاب در زنجیر
و صبر سجده کند در کجاوه ی تقدیر
و سقف ابری زندان چقدر کوتاه است
برای آن که شود خواب کهنه ای تعبیر
سیاه شب پر از آوازه ی نماز کسی ست
صدای لرزش زنجیرهای دامن گیر
صدای بال قنوتی که زخم ریزان است
زبور آینه هایی که می شود تکثیر
چه سعی ها که نشد تا شکسته اش بینند
برای آن که بریزد به دامنش تقصیر
دو تکّه پوست، دو سه تکّه استخوان نحیف
که در محاصره ی کینه می شود تعزیر
بهار موسوی آشفته می شود در باد
و یک پیاله ی مسموم می کند تأثیر
شاعر:پروانه نجانی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
#امام_کاظم__ع__روضه
آنکه عالم همه در دست توانایش بود
مرکز دایره غم دل دانایش بود
هفتمین حجت معصوم ز ظلم هارون
چارده سال به زندان ستم جایش بود
دل موسای کلیم از غم این موسی سوخت
که به زندان بلا طور تجلایش بود
معنی قعر سجون باید و ساق المَرضُوض
پرسی از حلقه زنجیر که بر پایش بود
یاد حق هم نفس گوشه تنهایی او
اه دل روشنی خلوت شبهایش بود
بس که غم دید زندان و زندان بانش
زندگی بخش جهان مرگ تمنایش بود
نه همین زهر جفا بر دلش افروخت شرر
زشهادت اثری بر همه اعضایش بود
یوسف فاطمه یارب چه وصیت فرمود
که پس از مرگ همی سلسله بر پایش بود
سید رضا مؤید
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
#امام_کاظم__ع__روضه
چطور زنده بماند؟ بعید می دانم
سحر به صبح رساند ! بعید می دانم!
چگونه ماه بتابد به آن سیه چالی
که قدر نور نداند بعید می دانم
خدا کند تن زنجیر بسته را دشمن
به کوچه ها نکشاند بعید می دانم
خدا کند که به تعجیل، دخترش، خود را
به دیدنش برساند بعید می دانم
به جسم او ستم تازیانه ها ای کاش
تُوَل تُوَل ننشاند بعید می دانم
لبان تشنۀ او را دو قطره آب خنک
خدا کند بچشاند بعید می دانم
ز بس شکسته شده، با اشارۀ ابرو
قنوت وتر بخواند؟ بعید می دانم
به دست های شکسته قنوت ممکن نیست
مگر به آه کشاند بعید می دانم
رسد به بام اجابت، دعای خلصنی
مگر دعا برهاند بعید می دانم
مگر شود که اجل بی اجازۀ محبوب
ز دوست جان بستاند بعید می دانم
به یک اشاره، خودش را رضا کنار پدر
مگر شود نرساند؟ بعید می دانم
برای این همه غربت مگر شود هرگز؟...
که شیعه قدر نداند بعید می دانم
دعا لباس فرج را به یار، پوشاند
مگر ز خویش براند، بعید می دانم
شاعر:محمود ژولیده
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
#امام_کاظم__ع__روضه
ای که درپای دعا دستی توانا داشتی
درنیایش بال پروازی به بالا داشتی
ولوله افتاد از شور تو درهفت آسمان
درمناجات و دعا از بس که غوعا داشتی
ذکر تو هر روز یا سبوح و یا قدوس بود
باچنین آواز جا درعرش اعلا داشتی
هیچ ازتاریکی زندان ننالیدی که تو
خلوتی با خالق محبوب ویکتا داشتی
جبرئیل ازگوهر اشکت به کف تسبیح داشت
ای که درباغ دعا چشمی چو دریا داشتی
ازنسیم مهر تو موسی کلیم الله شد
درنفس هایت تو اعجاز مسیحا داشتی
نور عشقت روشنی بخشید برسینای عشق
درنگاه روشنت نور خدا را داشتی
قدسیان مست تمنای تو می گشتند وتو
رنگ وبو از گلشن سرسبز طاها داشتی
گرچه سائید از غل وزنجیر پای تو ولی
در ره عشق و وفا جانی شکیبا داشتی
هر زمانی که عدو زد تازیانه بر تنت
در دل خود دردی از غم های زهرا داشتی
اجر روزه داریت این بود در افطار عشق
کزشهادت باده ای ناب وگوارا داشتی
تا قیامت ازسر دلدادگان خود مگیر
سایه ای کز ابر رحمت رسرما داشتی
جای دارد برفلک ناز آورد روز جزا
گربگویی ای «وفایی» لطف مارا داشتی
حاج سید هاشم وفایی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
#امام_کاظم__ع__روضه
آی عاشقا آی عاشقا باید بریم به کاظمین
بعد سفر به کاظمین بریم به بین الحرمین
پای امام کاظمو تو غل و زنجیر ببینید
شب شهادت آقا به پای غمهاش بشینید
ببین که زندونی شده ببین پاهاش خونی شده
تو بین زندون آقا ببین که مهمونی شده
کی اومده کی اومده قدش چرا کمونیه
دست به پهلو گرفته و پس چرا سینه اش خونیه
ببین که مادر اومده زهرای حیدر اومده
مادر قد خمیده ای با چشمای تر اومده
مادر چرا قد شما کمونیه کمونیه
چرا روی بازوهاتون نشونیه نشونیه
زهر جفا زهرجفا دادن به آقای ماها
ذکر لبای کاظمه ناله ی ای خداخدا
جیگر آتیش گرفته و سوز عطش تو گلوشه
خونش داره از رگای توی جیگرهاش می جوشه
با احترام پیکرشو بیرون اوردن به خدا
با احترام پیکرشو به خاک سپردن به خدا
کسی نبود نیزه به اون پیکر لاغر بزنه
یا که جلو چشاش کسی سیلی به خواهر بزنه
کسی نبود که سرشو از بدنش جدا کنه
کسی نبود که سرشو به روی نیزه جا کنه
کسی نبود با سم اسب خرد و خمیرش بکنه
کسی نبود خواهرش یه دم اسیرش بکنه
حسین چرا قدت خمیده بگو کی رگهاتو بریده (٣)
سروده جعفر ابوالفتحی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝