eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.7هزار دنبال‌کننده
2 عکس
4 ویدیو
91 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
✋بخونید خیلی زیباست 🔸خانم  نوشت: 🔸وقتی با هم میخواستیم بریم بیرون مقنعه مو پوشیدم.. چادرمو گذاشتم سرم.. گفتم آماده ام..اومدی جلو، مقنعه مو آوردی جلوتر.. بهم گفتی میشه رو بگیری؟ دلم میخواد زیبای هات فقط برا خودم باشه.. 👈اونجا بود که فهمیدم تو با همـه مردها فـرق داری 🔸وقتی اون روز تو باغ همه ی خانومها رو جو گرفته بود و جلوی همه قهقه می زدن و شوهراشون هم  نشسته بودن و  تماشا می کردن، وقتی منو هم به جمعشون دعوت کردن؛ آروم تو گوشم گفتی: «مواظب  و متانتت باش خانومم» 👈اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری! 🔸وقتی حواسم نبود و کمی روسری ام لیز خورده بود و موهام دیده می شد با لبخند گفتی: «موهات بیرونه ها خانوم!» درحالی که موهام رو می بردم تو نگاهی به زنهای اطرافم تو خیابون انداختم. شرم آور بود. شوهراشون چه بی خیال... 👈اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری! 🔸وقتی در عین حال که منو به فعالیت اجتماعی و درس خوندن و فعالیت در دانشگاه تشویق می کردی؛ هر از چند گاهی یادآوری می کردی که: «غرور زن در مقابل مردان غریبه بجا و خوبه» 👈اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری!! 🔸وقتی اون روز آقای....همسایمون اومده بود دم در، چادر سر کردم و رفتم قبض ها رو ازش گرفتم. برگشتم دیدم با لبخند بهم خیره شدی. گفتی: «خوشم اومد چه مردونه برخورد کردی» 👈اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری!