eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.4هزار دنبال‌کننده
37 عکس
42 ویدیو
71 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 بیا بنشین علی جان درکنارم که امشب من وصیت باتو دارم حلالم کن که نزدیک است دیگر مــلاقــات مــن و پــروردگــارم مدینه تا بدون مصطفی شد خدا داند که دیگر بی صفا شد از آن روزی که زهرا رفت درخاک دگر روز عزای مرتضی شد هیچ دانید کجا بود حقیرم کردند؟ پیش طفلان من آن روز اسیرم کردند تاکه بامشت ولگد فاطمه ام راکشتند جان زهراکه همان یک شبه پیرم کردند نیـمه شـب بـا تـن گلگون چه کنم؟ صبرم از کف شده بیرون چه کنم؟ هــر چــه شستم تــن مـجروح تو را سنگ غسلت شده پر خون چه کنم؟ اگر چه بوده ام الگوی زینب ولی شرمنده ام از روی زینب سـه مــاه آزگــار شـد آرزویــم که یک شانه زنم بر موی زینب یقین که مادر ما هست زهرا یقین اوهم به مادل بست زهرا بـه حق بـچه هایش در قیامت بگیرد دست ما را دست زهرا درحق طلبی چنان زُهیرم گردان پیش مرگ حسینم و بُریرم گردان هر آنچه عطا نموده ای ممنونم یـا فـاطـمه عـاقبت بخـیرم گردان 🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 شعر:علی اکبراسفندیار(مداح)
🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 تویی زهرا تمام حاصل من مرو که داغت افتد بر دل من همه گویند من مشکل گشایم که باید حل کند پس مشکل من بیا زهرا بقول خود عمل کن بیاکامم پُر از شهد عسل کن برای دلخوشیِ بچه هایت دوباره زینب خود را بغل کن خواست یاری کرده باشد همسرش محسنش را کرده قربان در برش زیر پا افتاد و سیلی خورد ، لیک چادر عصمت نیفتاد از سرش خواهشی دارم ز تو ای فاطمه چهره ی غم راکن ای زهرا عبوس بچه هایت آرزو دارند بمان تاشود زینب بدست تو عروس به آخرشد علی رنج و ملالم دگر روبه وخامت رفت حالم رفیق نیمه راهت بودم ، اما تو را جان حسین بنما حلالم حرف ازحلالم کن نزن فصل خزان نیست ای نخل سبز آرزویم برگ داری این زندگی که با توچیزی کم ندارد زهراچرا پس آرزوی مرگ داری حسین جان سینه ام بیتاب باشد برادر مثل تو نایاب باشد چرا مادر وصیت کرده هرشب ببالین تو ظرفی آب باشد؟ اگر نیلوفری گشته جبینم به سختی گر کنارت می نشینم امیدم بود تا که زنده هستم علی جان لحظه ای اشکت نبینم تمام عمر با خود در نبردم خجالت پیش هرچه مرد بردم بزیر تازیانه بود زهرا نگاهش کردم و کاری نکردم پس از تو روزگار من سیاه است نگاهم از غریبی سوی ماه است توکه بودی سرم بر شانه ات بود توکه رفتی سرم بردوش چاه است نفس هایم دگرچون آه باشد پس از توهمدم من چاه باشد تو گل بودی و من هم باغبانت دریغـا عمــر گـــل کــوتـاه بـاشد چه حالی داشت زینب تاکه بِشنُفت حسن درخواب هی با ناله می گفت بگو مادر مگر جرمت چه بود است گـل سیلـی ز رخسـار تـو بشـکفت؟ فدای حیدر و حال خرابش به زیر خاک رفته آفتابش غروب بی کسیِ حیدر آمد که داغ فاطمه کرده کبابش نشد ازبند غم هایت گریزم کنار قبر پاکت اشک ریزم نتونستی یه شب راحت بخوابی از امشب خواب راحت کن عزیزم کاش لبخند تو رامی دید علی جای برگ لاله گل می چید علی کاش جای تو درآن شام سیاه توی تابوت تو می خوابید علی 🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»