eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
50 عکس
42 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
منت خدای را که شب غم سرآمده صبح وصال با همه خوبی بر آمده درمشرق جلالت خورشید کربلا ماهی ز آفتاب فروزانتر آمده خورشید هم به گرد شکوهش نمیرسد این ماه کز حریم حسینی بر آمده زیبا رخی که آمده درخانه ی حسین پیغمبر است یا که علی اکبر آمده درخلق و خلق و صورت و سیرت چنان نبی باور کن ای مدینه که پیغمبر آمده تبریک بر حسین که امشب پدر شده لیلا عروس فاطمه هم مادر آمده سرچشمه ی جدا شده از کوثر بهشت آئینه ی تمام پیام آور آمده دارد حسین شوق مضاعف که بهر او تنها نه یک پسر که بر او یاور آمده نام علی برای حسین است افتخار این افتخار با پسرش اکبر آمده آن خال هاشمی که ز زینب ربوده دل سیراب بوسه ی پدر و مادر آمده عشق مجسم است که در دیده جلوه کرد روح مجرد است که در پیکر آمده گیسوی او روایت حبل المتین کند ابروی ذوالفقاری او صفدر آمده کمتر گلی به خوبی او دیده شهر وحی گلخانه ای که آن همه گل پرور آمده زیبایی جمال علی را نداشته است هرجا ملک به صورت انسان در آمده یوسف که دلبرانه دل از مصریان ربود دیوانه ی کرشمه ی این دلبر آمده قرآن کند وجاهت یوسف بیان ولی یوسف بیا ببین ز تو زیباتر آمده اکبر که حُسن از رخ او وام برده است اکبر که چرخ در بر او اصغر آمده از منطقش مپرس که چون مصطفی بود از صولتش مگوی که چون حیدر آمده انگشتر رسالت خیرالانام را از مخزن مشیت حق گوهر آمده بهر دفاع از حرم قدس کربلا این تکسوار عشق به جان و سر آمده ششگوشه قبر حضرت او عقل دید و گفت جانم که پیش پای پدر با سر آمده از ما سلام باد به ششگوشه مرقدش آنجا که قبله ی حرم داور آمده فردا بهشت عاشق و مشتاق زائری است که امروز عاشقانه سوی این در آمده منت خدای را که موید دوباره هم مدحتگر حسین و علی اکبر آمده ✍ مرحوم استاد ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
باز در شعر تو نوآوری ام گل کرده باز انگار رگ حیدری ام گل کرده هوس خواندن اوصاف علی کردم من عشقِ مدّاحیِ پامنبری ام گل کرده دفترم مست و قلم مست و خودم دیوانه باز اشعارِ علی اکبری ام گل کرده یک علی گفتم و صد زلزله افتاده به شعر باز روحیّۀ ویرانگری ام گل کرده سینیِ شربت و شیرینی وگل آوردم باز خادم شدم و نوکری ام گل کرده هر که با لحنِ خودش عرض ادب کرده و من لهجۀ فارسیِ مادری ام گل کرده شعر با نام علی رنگ طلا می گیرد صد و ده بیت علی ، زرگری ام گل کرده هست مرآت نبی در حرَکات و سکنات به علی ابن حسین ابن علی صد صلوات پسری مثل تو البته که فخر پدر است به دلش راحتِ دل روی سرش تاج سر است رفته روبند ببندد به روی تو زینب چارقل خوانده پدر بس که رخت در نظر است یل لیلاست در آغوش یل ام بنین خانۀ حضرت ارباب قمر در قمر است این همان است که آینده برای پدرش یک نفر هست که در حکم هزاران نفر است اشبه الناس به سیمای رسول الله است نصِّ آیات پیمبر به رخش جلوه گر است خارج از حوصلۀ عالم و آدم باشد بس که توصیف جمالِ علوی وقت بَر است پسر حضرت لیلاست که مجنون دارد عاشق او شده جبریل امین دربه در است ای جوانان جهان روز جوانش عشق است صوت ولحنِ ملکوتیِّ اذانش عشق است آمده تا به ابد یوسف لیلا باشد پرچم آل علی یکسره بالا باشد پسر ارشد ارباب ، علی آمده تا کمترین کارِ دمش کارِ مسیحا باشد در مرام و منش و بینشِ دینی والاست حق همین است که الگوی جوانها باشد پسر فاطمه روی پسرش حساس است آمده تا که جگر گوشۀ بابا باشد زیر پاهای پدر جای گرفته است که تا زیر پای پدرش جنتِ دنیا باشد بین این بیتِ پر از گل به خدا جا دارد که گل سر سبد حضرت زهرا باشد بادهء شُرب طهورا همه از خوشۀ اوست گوشۀ دِنج جهان گوشۀ شش گوشۀ اوست حمدُلله که ما را به شما مایل کرد پیش درگاه شما نوکرِ ناقابل کرد دمِ او گرم که اینگونه رقم زد دنیا که تو را سید و ارباب و مرا سائل کرد گفته شد ذکر علی هست عبادت ، شُکرش که مُزیَّن به علی یکسره این محفل کرد جبرئیلِ سخنم شکر خدا هر شب و روز یک سلامی به شما را به لبم نازل کرد قلبِ خود را به جز او رهن ندادم به کسی که علی اکبر لیلا به دلم منزل کرد نمک مجلس ما جمله ای از کرببلاست شعرِ ما را نمکی ریخته و کامل کرد مقتل اینگونه نوشته است : به یک حملۀ خود... یکصد و بیست نفر را به درک واصل کرد گر چه قند و عسل از هر دو لبش می ریزد آیۀ قهرِ خدا از غضبش می ریزد یک جمال نمکین و قد رعنا داری در صفِ لشگر عباس علی جا داری با تو اعراب ، همه یاد علی می اُفتند وقت شمشیر زدن ، بَه که تماشا داری نوهء شیر اُحُد حیدرِ مرهب فکنی داخلِ معرکه ها هیبت مولا داری دشمن از میسره تا میمنه در هم پیچید به گمانم مدد از حضرت زهرا داری بارها گفته ام و بار دگر می گویم "هرچه خوبان همه دارند تو یکجا داری " به خداوند قسم بعدِ ابالفضل علی شأنِ فرما ندهیِ کل قوا را داری آسمان تکیه به دستان ابالفضل زده مُرشِدی در قد و اندازهء سقا داری هرکه شد مدعی و روی تو شمشیر کشید سرش افتاد زمین و بدنش تیر کشید تب دلدادگی ات بود که جان داد مرا حرف اوصاف تو شور و هیجان داد مرا گرچه گویند عیان را به بیان حاجت نیست خوبی ات بود عیان ، شوق بیان داد مرا دل اگر می تپد از معجزهء عشق بُود عشقت ای یوسف لیلا ضربان داد مرا به ثنای تو زبان باز ، فقط باید کرد علت این بود خداوند زبان داد مرا اولین بار که شش گوشۀ تو بوسیدم به خدا برقِ ضریح تو تکان داد مرا أَشهدُ أَن علیاً ولی اللهِ تو بود کاین چنین شوقِ نماز عشقِ اذان داد مرا از کرامات شما اهل کرم این بس که هرچه من خواستم ارباب همان داد مرا ✍ ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
خدا را جلوه‌ي ديگر مبارك يم توحيد را گوهر مبارك سپهر نور را اختر مبارك علي بر آل پيغمبر مبارك -كند دل دم به دم ياد محمّد -كه شد تكرار ميلاد محمّد خرد را رهبري آگاه دادند جوانان را چراغ راه دادند سپهر معرفت را ماه دادند ولايت را ولي‌الله دادند -ولي الله ولي در بر گرفته -محمّد يا علي در بر گرفته سپهر عصمت و تقوي قمر زاد عروس حضرت زهرا پسر زاد به خَلق و خُلق و خو پيغامبر زاد كه خيرالخلق را خير البشر زاد -شگفتا باز احمد آفريدند -محمّد را محمّد آفريدند سراپا نخله‌ي طور است اين طفل همه نورٌ علي نور است اين طفل تمام شور عاشور است اين طفل بگو قرآن منشور است اين طفل -كلام يوسف زهرا گواهي است -كه او ممسوس در ذات الهي است تماشايش ز زهرا مي‌برد دل تجلّايش ز بابا مي‌برد دل نه او تنها ز ليلا مي‌برد دل ز اهل البيت يكجا مي‌برد دل -حسين بن علي را نور عين است -علي آري عليّ بن الحسين است دعاي نور در مرآت رويش نواي وحي در ون گلويش حديث عشقِ بابا گفتگويش نگاه حضرت عبّاس سويش -امامت از جمالش در تجلاّست -نگاهش گه به زينب گه به ليلاست دو چشمش چشم حقّ بين پيمبر دو ابرو ذوالفقار شير داور دو بازو بازوي عبّاس و حيدر دو لعل لب نه، دو ياقوت احمر -از او بيت ولايت گشته گلشن -حسين بن علي چشم تو روشن سيادت بنده‌ي او بنده‌ي او شهادت زنده‌ي او زنده‌ي او شرف، ايمان، ادب، پاينده‌ي او پيام كربلا در خنده‌ي او -چه كويم هر چه گويم بهتر است اين -تعالي الله عليّ اكبر است اين دلش درياي ايمان حسين است درون پيكرش جان حسين است جمالش عيد قربان حسين است ببوسيدش كه قرآن حسين است -به خاكش دل به پايش جان فشانيد -به چشم و ابرويش قرآن بخوانيد سلام الله بر ماه جمالش صفات الله در خلق و خصالش جلال الله زهي قدر و جلالش ولي الله بيناي كمالش -رخش ناديده شمع محفل ماست -زيارتنامه‌اش لوح دل ماست سلام از مات اي روح معاني علي‌اكبر رسول اللهِ ثاني نبوّت را كتاب آسماني ولايت را فروغ جاوداني -علي، زهرا، پيمبر، بر تو نازد -پدر تا صبح محشر بر تو نازد تو حقّ را از ازل در خويش ديدي تو در قلب پدر شور آفريدي تو دل از هر چه جز جانان بريدي تو بانگ ارجعي را مي‌شنيدي -به پاس حقّ مقاوم ايستادي -به «ميثم»نه به عالم درس دادی ✍ استاد ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
سحر آمد كبوتريم همه اكثراً ناز ميخريم همه عاشقي دردسر كشيدن داشت غالباً ما گِران سَريم همه به گريبانِ ما نگاه مكن جامه از شوق ميدريم همه به پدر مادرِ تو مديونيم رعيت هستيم ، نوكريم همه كُنهِ الله اكبريد شما ما گدايان اكبريم همه بردن نام تو طَرَب دارد گر نميرد كسي عجب دارد سَلَّم الله لطف دستانت كَثَّر الله لقمه نانت عَوَضم کرد گوشه ى چشمت طَيِّب الله بر دو چشمانت من و غير از شما مَعاذَ الله قَدَّسَ الله عشقِ سوزانت هرچه ميخواستم دو چندان داد نَوَّرَ الله بِيت احسانت بَسكه مَمْسوسِ ذات، جلوه شدي قُل هو الله شد غزل خوانت حضرت مرتبط بذاتُ الله اَشهد اَنّك صِراطُ الله وَ فَدَيْناه جُرعه نوشِ دَمت و اِذا الشّمس ميدهد قَسَمَت ما به إِنَّ اصْطَفا گرفتاريم مصطفي هم به اَبروانِ خَمَت بي جهت نيست جلوه يِ حَسَنيت مجتباييست سفرهِ ى كَرَمت خوش اذان حسين ، والِه شد مأذنه زيرِ سايه ى علمت ما عَرَفناكَ حَقَّ مَعرِفَتِك هرچه گوييم باز هست كَمت اى وَرا از سخن علي اكبر همه ى پنج تن علي اكبر كوثر آوارۀ تو، زمزم هم عِيش بيچارۀ تو شد، غم هم همه دورِ سرِ تو مي گردند نوح و هود و خليل ، آدم هم بي تو يك دَم نميتوانم ، نه نه ، اضافيست بي تو يك دَم ، هم لیلة القدرِ ما ولادت توست روضه ى هشتمِ محرّم هم مستِ تو، هم حسين، هم زينب عاشق تو، خودِ خدا هم، هم كربلا نام توست سرتاسر مست پايينِ پاست، بالا سر نَفحِۀ نابِ نوبهارى تو ما كويريم، تا بِبارى تو يك بنى هاشمند در طلبت كُشته مُردۀ زياد دارى تو اسدُ الله زاده اى حتماً يِكّه تازى و تكسوارى تو ابرويت ،گيسويت، لبت، چشمت صاحب چند ذوالفقاري تو اَوَلَسْنا عَلَي الْحَقَت ميگفت صاحب منبر ِقصاري تو نوكرىِ تو شد نشانىِ ما اى به قربانِ تو جوانى ما از لبت آبشار، بوسه گرفت پدرى بي قرار، بوسه گرفت عمه ات با نواىِ لالايي از تو در گاهوار، بوسه گرفت عطشِ كامِ تو بهانه شد و لبت از كامِ يار بوسه گرفت دیدی آخر سَرَت نظر خوردی از تنت نيزه دار بوسه گرفت ارباً اربا شدن بدين معناست نيزه اش چندبار بوسه گرفت دست و پايى زدي دلي خون شد عمه از خيمه گاه بيرون شد مرغِ بِسْمِل بدونِ پر سخت است گريه ى دیدگانِ تر سخت است ديدن دست و پا زدن هايت وسط اينهمه نظر سخت است ديدنِ شاه بر روى زانو به تو سوگند، بيشتر سخت است بين اين خنده ها و هلهله ها ولدي گفتنِ پدر سخت است پیش چشمِ پدر به روي زمين تنِ پاشيده ى پسر سخت است از بني هاشم او عبا ميخواست پیرمردي غمين، عصا ميخواست ✍ ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
تو آمدی به شبم حسّ سر شدن بدهی به شام تیره توان سحر شدن بدهی برای ما که جوانیم نذر چشمانت رسیده‌ای که پر دربه‌در شدن بدهی اراده کرده ای امشب برای پروازم به بال خسته تمنّای پر شدن بدهی تو ماه قبله‌نمایی که بهر هر ذرّه رسیده‌ای که مجال قمر شدن بدهی به دیده‌ی پدران شهید در هر شهر بهانه‌ای شده‌ای چشم تر شدن بدهی الا ستاره‌ی امّید حضرت لیلا سلام آیه‌ی توحید حضرت لیلا بگو بلا بنویسند، ها که می‌خواهیم تمام دهر نخواهند ما که می‌خواهیم تو جلوه کردی و ما نیز می‌پرستیمت به دین نیاز نباشد خدا که می‌خواهیم و چشمهای تو جنّاتُ تَحتِهاَالاَنهار و چندتایی از این آیه‌ها که می‌خواهیم به روز واقعه تنها رها نکن ما را در آن بساط یکی آشنا که می‌خواهیم به فرض، روز جزا بر عذاب تن بدهیم بهشت هم که نباشد تو را که می‌خواهیم تو باشی و پدرت باشد و خدا باشد ببین بهشت تو را نیز با که می‌خواهیم اگر که روز قیامت حسابمان نکنی به زندگی سفر کربلا که می‌خواهیم ببینم آنکه مرا نوکر آفریده تویی؟ کسی که قبل من این شعر را شنیده تویی اگر به چشم تو لفظ غزال برگردد به جسم مرده‌ی شعرم خیال برگردد بدون تو من از این ماه بر نمی‌گردم اشاره کن به دو ابرو هلال برگردد نگاه می‌کنی و آفتاب حیران است به سمت غرب و یا که شمال برگردد به ساحتی که تویی آسمان چه میفهمد کسی به پای بیاید به بال برگردد اگر مکبّر ما هم قد قیامت نیست به خال خویش بفرما بلال برگردد الهی این قد و بالا بلندتر نشود قلم الهی از این سطر لال برگردد که از جوار تن جاری تو حضرت کوه رشید و سخت بیاید هلال برگردد و عقل کل به جز این پاسخی نمی‌یابد که از جوار تو با صد سوال برگردد از این به بعد در این شعر تو خدا هستی و امر کن گذر ماه و سال برگردد تو زیر پای پدر من به زیر پای شما و دفن کرده مرا زیر روضه‌های شما تو آسمان بلند همیشه‌ی مایی قبیله‌ات همه خوب و شما هم آقایی اراده می‌کنی انگور می شود پیدا تو شهد جان حسینی، تو تاک لیلایی بهانه می‌کنی از تشنگی که برگردی تو دائماً به تمنّای روی بابایی زبان بزن به زبانش ببین که تشنه‌تر است نگو که آب نخوردی، تو روح دریایی زبان قافیه لال از نوشتن این بیت شنیده ام که تو بر خاک ارباً اربایی ز داغ تشنگی‌ات سال و ماه می‌سوزد هنوز قلب امیر سپاه می‌سوزد ✍ و ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند از هر دو تا نگار یکی ناز می‌کند عشاق روزگار یکی در میان خوشند نانی که می‌پزند به همسایه می‌رسد این خانواده با خوشی دیگران خوشند این سفره دارها که شدم میهمان شان بعد از بیا، برو ست، ولی با بمان خوشند ما می‌خوریم و اهل کرم شکر میکنند با این حساب بیشتر از میهمان خوشند جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده عشاق با معامله‌های گران خوشند با اخم خویش راه فرار مرا ببند صیاد اگر علی ست همه با کمان خوشند در نقطه نقطه دل شیعه حرم زدند بر بام خانه مشعل دارالکرم زدند وقتی دخیل‌ها گره این درند و بس این خانواده نیز گداپرورند و بس اینان که سنگ را به نظر فضه میکنند از کودکی قبیله‌ی شان زرگرند و بس در آستان شمع که طور مقدس ست پروانه‌ها همیشه مقرب ترند و بس دل دادن و ندادن ما دست ما نبود اینان به شیوه‌ی خودشان دل برند و بس بگذار بشکنند دلم را یکی یکی اینجا فقط شکسته دلی میخرند و بس ارباب زاده‌ها همه ارباب میشوند چون بنده زاده‌ها که همه نوکرند و بس این خانواده ای که مرا صید کرده اند حالا اسیر زلف علی اکبرند و بس وقتی میان کوچه ما راه می‌رود یک شهر در زیارت پیغمبرند و بس ای بهترین؛ یگانه‌ترین آفریده ها پیغمبر تمام پیمبر ندیده ها بیدار بود از سر شب تا سحر، پدر می زد صدات با همه جای جگر، پدر آهویی و به دام تو افتاده است شیر عمه اسیر توست، ولی بیشتر، پدر لیلا زیاد محضر آن دو نمی‌رسید تا خوب ارتزاق کند از پسر، پدر خیلی نیاز داشت زبان واکنی علی خیلی نیاز داشت بگویی: پدر، پدر تو یوسفی و دور مشو از مقابلش وابسته است بر روی تو آنقدر پدر پیش پدر رسیدی اگر قد بلند کن در آرزوی سرو رشید است هر پدر ای مظهر صفات نبی؛ هیچ کس به تو این قدر احترام نکرده مگر پدر به به, به این مقام که پایین پا پسر به به, به این مقام که بالای سر پدر از بس نشسته موی تو را شانه کرده است حالا دلش به گیسوی تو خانه کرده است حاضر شدم برای اویس قرن شدن شهر مدینه رفتن و دور از وطن شدن حاضر شدم برای “تو” ازخویش بگذرم دیگر مرا بس ست گرفتار “من” شدن ما را که نیست جرات پیشت نشستن و با ابروی کشیده‌ی تو تن به تن شدن لب‌های تو همین که به خود آب میزند نزدیک می‌شود به عقیق یمن شدن میل رسول دیدن تو چاره ش آینه ست پس واجب است محو درین خویشتن شدن تنها تو می‌توانی ازین کارهاکنی ابن الحسین بودن و ابن الحسن شدن دل آن زمان که خانه مهر تو می‌شود اقرار می‌کند به بهشت عدن شدن ای خاک پای مرکب تو کیمیای من جنت برای مردم و خاکت برای من وقتی که نیست خاک رهت, سر برای چه؟ وقتی که نیست در حرمت, پر برای چه؟ اهل کرم مقابل در ایستاده اند با این وجود پس، زدن در برای چه؟ وقتی تو سفره حسنی پهن کرده ای پس سرزدن به سفره دیگر برای چه؟ گر تو ادامه علی کوفه نیستی پس آمده ست این همه لشگر برای چه؟ ای خاک بر سر همه، تاج سرم شکست افتاده زیر پا علی اکبر برای چه؟ مغرب نیامده ست هنوز ای موذنم بالای نیزه رفته ای آخر برای چه؟ ما سعی می‌کنیم ولی یک عبا کم ست اصلاً شدی تو چند برابر برای چه؟ عمه اگر برای من و تو نیامده ست پس دست برده است به معجر برای چه؟ ای سایه تو بر سر عمه، بلند شو به احترام معجر عمه بلند شو ✍ ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
ماه روزیم و آفتاب شبیم از قدیم عاشقیم! در طلبیم ما عجم زادگان منتخبیم... که گرفتار دلبری عربیم این که هم‌ احمد است، هم علی است علی بن‌ الحسینِ اَوَّلی است بیخیال غم و مصیبت و درد اُم لیلا مسیح را آورد همه مستش شدند فَردا فرد! پدر از دیدنش چه کیفی کرد... تا حسین است، اسم اعظم علی ست پدرش هم علی، پسر هم علی ست مثل پروردگارِ خود اکبر مثل اجدادِ خویش پیغمبر مثل بابابزرگِ خود حیدر مثل زهراست خیرِ او کوثر احمد و حیدر و حسن شده  است حاصل جمع پنج تن شده است آنچه دارد تمامی اش نور است آنچه را خواسته ست مقدور است آنچه میلش کشیده انگور است با علی جمع کربلا جور است اهل عالم! بهشت ازین باب است قبله پایین‌ پای ارباب است درد دادیم و دارو آورده باخودش دام گیسو آورده هر زمان خم به ابرو آورده دشمنان را به زانو آورده وقت پیکار عزم او جزم است علی اکبر، معلم رزم است برکتی را که بوی نان دارد حکمتی را که امتحان دارد کعبه ای  را که حق مکان دارد همه را اکبر جوان دارد اینکه آیینه‌ی جمال خداست شرف الشمس سیدالشهداست وسعتش انتها ندارد که بی علی دل بها ندارد که جنت حق صفا ندارد که شاه پایین‌ پا ندارد که السلام علیک یا دلبر بِاَبی انت یا علی اکبر ** در غمِ روضه امتداد تویی کاف و ها، یا و عین و صاد تویی آنکه بی درد جان نداد تویی آنکه خورده لگد زیاد تویی لحظه ی احتضار جان تو شد پدرت تشنه ی اذان تو شد چه حیاتی است جاری از دهنت چه مماتی است دست و پا زدنت چه رواقی است وسعت بدنت چه عبایی است خرج آمدنت این جوانان تو را که میبردند تو زمین ریختی زمین خوردند شاعر: ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
می شود گاهی وصال ازسختی هجران درست مثل لبخندی که شد از دیده ی گریان درست کوزه ی مجنون شکست و حال مجنون خوب شد می کنند از اخم لیلا هم دوا درمان درست از پیمبر زاده ی ما یک پیمبر آمده یک ربیع الاول دیگر شد از شعبان درست هم چراغ راه هم پشت وپناه است این علی این چنین از ماهِ گردان شد بلاگردان درست خانه ات آباد آقا! یوسف کنعان تو.. صد گلستان می کند از کلبه ی احزان درست زین ولادت هم دل مولا و هم نوکر خوش است مستی عشاق با ذکر علی اکبر خوش است مینویسم هرچه احمد باز حیدر می شود مینویسم هرقدَر الله! اکبر می شود ساکن عرش است و عرش از او معلی می شود کوثر محض است و آب از او مطهر می شود هرکه یک دفعه نگاهش کرده با خود گفته است شک ندارم این جوان روزی پیمبر می شود هرزمان که بی نقاب از کوچه ای رد می شود به هوای دیدنش در کوچه محشر می شود در بقیع و در نجف سر می شود هرلحظه اش روزگار هرکسی پایینِ پا سر می شود با اذانش سُبحه و سجاده مستی میکنند هم بلال و هم موذن زاده مستی میکنند نام او باشد علی و هست زهرا بیشتر تکیه بر این شاهزاده کرده بابا بیشتر قدو بالای پسر ها دلخوشی مادر است کیف کرد از دیدنش پس ام لیلا بیشتر خَلق احمد خُلق احمد منطقش هم احمدیست جبرییل از این شباهت میخورد جا بیشتر ذوالفقار دست مولا دستبوس اکبر است می‌دمد روی لبش انا فتحنا بیشتر زهره از یل های شامی آب خواهد شد یقین گر بگوید ذکر لاحول و لا.. را بیشتر مثل جدش بی نظیر و مثل جدش لافتی ست چرخش شمشیر او عینا شبیه مجتبی ست عرش حق را نور بود و بر زمین هم نور شد در کریمی چون عمویش مجتبی مشهور شد جار میزد اسم حیدر را بروی ماذنه چشم بدخواهش الی یوم القیامه کور شد دستبوس عمه اش بود و رکاب عمه اش بر حفاظت از حریم زینبی مامور شد ای بقربان نمازش ای فدای گریه اش در مناجات شبش سجاده کوه طور شد.. اذن میدان خواست زهرا را ببیند زودتر با خودش میگفت مادر جان! زیارت جور شد! راه افتاد و پدر گریه کنان پشت سرش دست بر زیر محاسن برد بهر اکبرش بر تن اکبر زره بر شانه بابا عبا گریه میکرد از غمش حتی زره حتی عبا تا که آقا دست سمتش برد از هم باز شد جمع و جورش کرد آخرسر علی را باعبا یک علی آمد به میدان !شد صدو ده تا علی! یک عبا نه!لازم است اینجا صد و ده تا عبا این جوانان بنی هاشم چه زجری میکشند تا نگردد ناگهان سرریز از هرجا عبا.. خاکی است و خاکی است و خونی است و خونی است چادر زهراست بر دوش جوانان یا عبا؟! در محرم روضه ماه صفر را میبرند یک نفر کشته شد اما دونفر را میبرند ✍ ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
طنین عشق به مافوق کهکشان می‌رفت صدای شورِ بشر تا به لامکان می‌رفت نفس نفس پر و بال فرشتگان می‌رفت خبر به دست ملائک به آسمان می‌رفت تمام عرش ز شوق شنیدش پا شد خبر رسید به بالا..، حسین بابا شد به رودخانه تمنای وصل دریا داد به جبرئیل کمی فرصت تماشا داد به دست مریم اربابمان مسیحا داد خدا ودیعه ی خود را به ام لیلا داد عروس فاطمه با یک ‌گُلَش بهار آورد برای دلبر کُون و مکان نگار آورد گلاب‌های جهان مست عطر شب‌بویند هزار شانه‌به‌سر لابه‌لای گیسویند تمام بیشه به دنبال ناز آهویند به شیرزاده به غیر از علی چه می گویند؟! حسین در بغل خویش لای‌لایش کرد برای بار نخستین علی صدایش کرد ستاره تا که نگاهی به قرص ماه انداخت نماز بندگی عرش را به راه انداخت هزار یوسف دلداده را به چاه انداخت تمام آینه ها را به اشتباه انداخت دو تیغ ابروی اکبر به مرتضی رفته چِقَدر خُلقاً و خَلقاً به مصطفی رفته خبر دهید به خُم‌ها شراب ناب آمد به چشمه‌سار بگوئید روح آب آمد به گوش شب برسانید آفتاب آمد کریم‌زاده‌ای از نسل بوتراب آمد نبی که نیست ولیکن نبوتش علنی است اصول تربیت او حسینی و حسنی است از آن زمان که گِلم را به عشق اَفشُردند مرا به دست کسی غیر یار نسپردند تمام شهر ز خوانش طعام می‌بُردند هزار جُون سر سفره‌اش نمک خوردند فقیرهای درش گرم سروری هستند غلام‌های حسین از دم اکبری هستند به آفتاب بگو خلوتی اجاره کند به ذره گر نظر لطف، ماه‌پاره کند اگر به خاک سر کوی خود اشاره کند به آسمان رود و عرش را نظاره کند هنوز برکه‌ی ما عکس ماه را دارد گدای پشت درش حکم شاه را دارد شکوه کوه حرا شانه‌های شهزاده عبای سبز محمد عبای شهزاده قیامتی است نماز عشای شهزاده بلال‌ها همه مات صدای شهزاده علی به کنگره‌ی شهر تا اذان می‌گفت حسینِ فاطمه در هر فراز..، جان می‌گفت نسیم با سر زلفش همیشه درگیر است غلاف آهنی‌اش جایگاه شمشیر است لب تشهدی‌اش پرتگاه تکبیر است درست مثل اباالفضل این پسر، شیر است همیشه شانه به شانه کنار عباس است به نام حضرت زهرا چقدر حساس است عقاب از نفس کَرکسی نمی‌ترسد و باغ یاس ز خار و خَسی نمی‌ترسد رقیه در بغلش از کسی نمی‌ترسد ز درد و غصه و دلواپسی نمی‌ترسد رشید اهل حرم، رهبر سپاه حسین پناه فاطمیات است جان‌پناه حسین بنا بر این شده مثل عمو علم بزند تمام لشکر کفار را بهم بزند و قبل از آنکه دمِ رفتن از حرم بزند کمی برای پدر جانِ خود قدم بزند چِقَدر با قد و بالاش عشق می‌کرده حسین وقت تماشاش عشق می‌کرده مخدّرات برایش نقاب آوردند برای نور جبینش حجاب آوردند حنای سرخ به قصد خضاب آوردند برای بازِ شکاری عقاب آوردند تمام خیمه در این لحظه اضطراب گرفت پدر برای علی‌اکبرش رکاب گرفت دلاورانه به کشتار خصم تیغ گشود به ضربه‌ای سر و دست از عدوی پست ربود به کوری همه‌ی آن حرامیان حسود حسین با رجز او به وجد آمده بود شبیه صاعقه بر فرق کُفر می‌بارد علی علیِ علی‌اکبر آفرین دارد ** چه می‌شود که کسی ناگهان کمین بخورد چه می‌شود که پری تیرِ سهمگین بخورد چه می‌شود اگر ابروی ماه چین بخورد خدا نیاورد این مصطفی زمین بخورد... قد بزرگ عشیره دمِ حرم تا شد خبر رسید که شهزاده ارباًاربا شد لهوفِ ماه گرفتار پنجه‌ی شب شد ورق ورق همه‌ی دشت از او لبالب شد رشید خیمه لگدمال سُم مرکب شد چگونه پیکر او در عبا مرتب شد؟! نپرس اینکه چه آمد به روز اکبر او هنوز مثل معماست شکل پیکر او ✍ ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
برای شاهِ ما «فرزند» با «رعیت» ندارد فرق از آن نانی که «اکبر» خورد، «جُونَش» لقمه برمی‌داشت ✍ 🌹 باخلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم تبریک ملائکه بهم می‌گویند زیرا علی اکبر آمده...ای جانم ✍ 🌷 از ذکرِ شهید، سینه بی‌تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانانِ جهادی تبریک میلادِ علیْ اکبرِ ارباب شده ✍ ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
نام بلندش نقل هر منبر علی اکبر در آسمان معرفت، اختر علی اکبر از ساکنان عرش بالاتر، علی اکبر نور خدا را خوب بنگر در علی اکبر تا روز محشر رحمت حق بر علی اکبر چشم فلک هرگز ندیده مثل و همتایش آورده با خود خنده را، بر وجه بابایش دل بُرده از آل عبا با روی زیبایش بر بیت بابایش شده زیور علی اکبر تا روز محشر رحمت حق بر علی اکبر دلداده ی حیدر شدن، توحید یعنی این مست از می کوثر شدن، توحید یعنی این عبد علی اکبر شدن، توحید یعنی این در ذات حق ممسوس چون حیدر، علی اکبر تا روز محشر رحمت حق بر علی اکبر یاد زیارت عقل را برده است از هوشم دلتنگ آغوش حرم گردیده آغوشم مستِ می ساقی پایین پای شش گوشه ام همچون علی شد ساقی کوثر، علی اکبر تا روز محشر رحمت حق بر علی اکبر در معرکه باشد سراسر معنی غیرت وقت رجز خوانیِ او دشمن کند حیرت در هیبت و در شوکت و در سیرت و صورت عینا شده مانند پیغمبر علی اکبر تا روز محشر رحمت حق بر علی اکبر بر لب رسید از ترس، جان لشگر دشمن افتاد رخنه در میان لشگر دشمن بند آمد از وحشت، زبان لشگر دشمن وقتی به میدان زد چو شیر نر علی اکبر تا روز محشر رحمت حق بر علی اکبر ** در کربلا جسم علی را لاله گون کردند از روی مرکب پیکرش را واژگون کردند چشم حسین بن علی را غرق خون کردند شد مثل یاسِ رازقی پرپر علی اکبر تا روز محشر رحمت حق بر علی اکبر سروده ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
تاج سریّ و هر نفس ما ارادت است آقا تویی و غیر تو هر شاه، رعیت است روز من همیشه جوان در کنار توست شوق شماست این دل اگر با طراوت است بابا همیشه بر قد و بالات خیره بود کار امام، نیّت و فعلش عبادت است وقتی که آمدی همه گفتند احمد است در خَلق و خُلق، بین تو و او شباهت است رعناترین سلاله‌ی زهرا تویی علی بالابلند خانه‌ی لیلا تویی علی یک عده در هوای تو مثل پری شدند مثل فرشته‌های خدا دلبری شدند یک عده نیز با تو نشستند روز و شب تا اینکه با مرام تو پیغمبری شدند یک قطره از فضائل تو جلوه کرد و بعد یک عده از قبیله‌ی ما منبری شدند یک عده خاک پای حسینیه‌ها شدند پائین پای یار، علی‌اکبری شدند آن عده یوسفی که تو را دیده‌اند هم یا جان سپرده‌اند و یا بستری شدند یک عده گریه‌گریه به پای تو سوختند آن گاه در مصیبت تو مادری شدند خورشید دلربای بنی هاشمی علی پیغمبر حرای بنی‌هاشمی علی بالای ابروان تو گنبد درست شد پائین چشم‌های تو معبد درست شد تعبیر شد نبیّ و «أنا من حسین» او در باطن حسین، محمّد درست شد بعد از نبی، مدینه به بیراهه سر گذاشت تو آمدی و مبدأ و مقصد درست شد هرجا که پاگذاشته‌ای روی این زمین یک آسمان بهشت مُخلّد درست شد مضمون چشم‌های تو شاعر شدند و بعد چندین هزار بیت زبانزد درست شد یک بیت آن نوشته که لیلاترین تویی بیتی نوشته: عشق در این حد درست شد بیتی نوشته: عشق، فقط عشق حیدر است بیتی نوشته: عشق حسین، عشق اکبر است.. ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال
فلک یک آسمان خورشید و ماه و اختر آورده ملک ساغر به بزم عاشقان از کوثر آورده به مکّه آمنه بار دگر پیغمبر آورده و یا بنت اسد از جوف کعبه حیدر آورده و یا امّ البنین ماه محمّد منظر آورده عروس فاطمه، لیلا، علیّ اکبر آورده جمال بی مثال حیّ سرمد زاده‌ای لیلا خدا را بهترین عبد مؤیّد زاده‌ای لیلا پسر زادی و یا روح مجرّد زاده‌ای لیلا به خُلق و خوی و منطق هر سه احمد زاده‌ای لیلا محمّد را، محمّد را، محمّد زاده‌ای لیلا قیامت قامتی زادی که با خود محشر آورده الا ای رهروان حقّ! چراغ راه پیدا شد جوانان جهان را رهبری آگاه پیدا شد بشارت اهل دل را، مُلک دل را شاه پیدا شد به روی شانۀ شمس ولایت، ماه پیدا شد ولیّ الله، فرزند ولیّ الله پیدا شد زهی مامی که فرزند ولایت گستر آورده جمال بی مثال حضرت ربّ جلیل است این حسین و حیدر و زهرا و احمد را سلیل است این رخش جّنت، لبش کوثر، دهانش سلسبیل است این کلیم است این، مسیح است این، ذبیح است این، خلیل است این ز آل الله در دشت بلا اوّل قتیل است این برای هدیه در راه خدا دست و سر آورده سزد جبریل از کوثر وضو گیرد، زبان شوید مگر از غنچه‌ی لبهاش گل در وصف او روید ملک در مصحف رخسار او روی خدا جوید بشر عطر محمّد را ز باغ خُلق او بوید نه تنها یوسف زهرا، که دشمن مدح او گوید به حیرت خصم را هم این خدایی‌منظر آورده رخش جنّت، قدش طوبی، دلش کعبه، لبش زمزم پیامش روح قرآن و کلامش آیت محکم به تار طرّه‌اش بسته حیات عالم و آدم نه تنها بیت ثارالله جهان از او شده خرّم ملائک در سما بگرفته‌اند این ذکر را با هم که لیلا بر حسین ابن علی پیغمبر آورده سلام الله بر لیلا و این پاکیزه فرزندش به بازوی ولی الّلهی وجه خداوندش ملائک دستبوس و انس و جان تا حشر پابندش شرافت آستانبوس و شهادت آبرومندش حسین و مجتبی و زینب و عبّاس بوسندش سپهر حُسن را این پاک مادر، محور آورده نبّوت بر جمال کبریایی‌منظرش نازد امامت بر دم گرم شهادت‌پرورش نازد بزرگی سر فرود آورده بر خاک درش نازد شفاعت بر کرامت‌های روز محشرش نازد شهادت بر همه گل‌زخم‌های پیکرش نازد شجاعت بر دو بازویش سلام از حیدر آورده جوانان جهان آیینه‌دار خطّ و آیینش ندیده تا شهادت جز خدا چشم خدا‌بینش به وقت حمله دشمن هم گشاید لب به تحسینش عجب نَبْوَد اگر خون بگذرد از عرشه‌ی زینش عطش گلبوسه‌ها بگرفته از لب‌های شیرینش اگر چه بر پدر دریایی از چشم تر آورده زمین رزمگاه معرکه بدر و پیمبر او قتال پهندشت کربلا صفّین و حیدر او به رزم صحنه‌ی عاشور، ثارالله دیگر او زعیم و اسوه‌ی رزمندگان تا صبح محشر او ز آل الله روز جان‌فشانی پیشروتر او به حق ایمانی از کوهِ گران، محکم‌تر آورده سلام ای آفتاب سرخ عاشورا، علی اکبر! درود ای آرزوی یوسف زهرا، علی اکبر! گل باغ جنان در دامن صحرا، علی اکبر! تویی در بزم جان، ماه جهان آرا، علی اکبر! کرامت کن برات کربلا ما را، علی اکبر! که داغ کربلایت ناله از دل‌ها برآورده تو قرآنی، تو فرقانی، تو یاسینی، تو طاهایی تو در کوی ذبیح الله اعظم، ذبح عظمایی تو اوّل کشته در دشت بلا از آل زهرایی تو از صبح ولادت تا شهادت عشق بابایی تو در دشت بلا، همچون شجر در طور سینایی که نخل «میثم» از باغ کمالاتت بر آورده ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال
و بی مقدمه با رخصت از جناب قمر نوشتم اول خط، سیدی علی اکبر خدا به حضرت ارباب هدیه داد پسر خوشابه حال پسر یا خوشا به حال پدر خوشا به حال هرآنکس که نام خادم داشت علی رسید،جهان شاهزاده لازم داشت و جلوه کرد در عالم، علی دوباره علی که بُرد نام علی را به هر مناره علی علی‌ست وارث والایی و وقار علی به دست اوست برازنده... ذوالفقار علی حسین بر لبش الله اکبر آورده خدا برای جهان باز حیدر آورده به سینه مُهر "أنا فاطمی نسب" دارد زمانْ زمانِ تبراست، پس غضب دارد به انتقام، سر از دشمنان طلب دارد همیشه نعره‌ی یا فارس العرب دارد... علی کنار ابالفضل، مثل جان و تن‌اند بگو که جمع ابالقاسم و ابالحسن‌اند اگرچه عالم و آدم به شوکتش رو زد اگرچه هیبت عباس هم دم از او زد قدش به قامت افلاک اگرچه پهلو زد ولی مقابل زینب همیشه زانو زد حسین گفت که بی او دلم شفیق نداشت اگر نبود... علمدار من رفیق نداشت میان کرببلا خواست تا نشان بدهد_ _علی شده، که برای حسین جان بدهد چرا بهانه به دست حرامیان بدهد نخواست تا به امان‌نامه‌ها امان بدهد نظام لشکر خودکامه را به هم می‌زد همین که دور و بر خیمه‌ها قدم می‌زد ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال
چشمانمان بر دست ذره‌پرور لیلاست مستی ما از نام مستی‌آور لیلاست یک قافله حور و پری، دور و بر لیلاست در شهر تنها صحبت از تاج سر لیلاست دل می‌تپد وقتی که حرف از دلبر لیلاست کوری چشم هرکه ما را بی نوا خوانده محبوب‌مان مارا به دیدار خدا خوانده دل را به دنبال خودش تا هر کجا خوانده ما را برای جشن فرزندش فراخوانده این مُهر و دعوت‌نامه لطف دیگر لیلاست امشب برای شمس دین، قرص قمر آورد بانو برای شاه عالم، شیر نر آورد یک دسته گل، یک پارچه آقا، پسر آورد صاحب نفس، صاحب لوا، صاحب جگر آورد میلاد مولود سراپا اطهر لیلاست در مرتبت محمود و در عزّ و جلال احمد در مهربانی فاطمه و در کمال احمد در بین میدان مرتضی و در جمال احمد ابرو و چشم و گیسوان و خط و خال احمد این تازه مولود مدینه، محشر لیلاست "والیل" قطعاً مدحت گیسوی او باشد مصداق ناب "والضحی" هم روی او باشد عرش خدا مدهوش عطر و بوی او باشد "إنا هدیناه السبیل "اش سوی او باشد شمس و ضحا و قدر و نور و کوثر لیلاست با یک نظر از مُهر تربت، باده می‌سازد سجادها از وصله‌ی سجاده می‌سازد "قد قامتِ…" او قبله را آماده می‌سازد با یک نفس، صدها مؤذن‌زاده می‌سازد الله اکبر! او علیِ اکبر لیلاست در خاک دشمن می‌دهد جولان به تنهایی با نعره‌هایش می‌کند طوفان به تنهایی با ذوالفقار تشنه و بُرّان به تنهایی سر می‌زند مثل سپهداران به تنهایی شیر حسین بن علی و حیدر لیلاست رود زلالی هست و دریا می‌شود گاهی در شب چو خورشیدی هویدا می‌شود گاهی مثل عموی خویش، سقا می‌شود گاهی جمع تمام آینه‌ها می‌شود گاهی عباس و عبدالله و عون و جعفر لیلاست با روضه‌اش، راز پریشانی شش‌گوشه‌ست مرثیه‌ی همواره طوفانی شش‌گوشه‌ست هم رونق شب‌های روحانی شش‌گوشه‌ست هم شک ندارم باعث و بانی شش‌گوشه‌ست کربُبَلا سرمست سیب نوبر لیلاست :: قطعاً تحمل کردن زخم زبان سخت است بوسه گرفتن از عزیز نیمه‌جان سخت است راهی شدن تا کوفه‌ی نامهربان سخت است داغ جوان دیدن برای مادران سخت است مرثیه ی محزون و گریه آور لیلاست تا کوچه وا کردند و در دام بلا افتاد غرق به خون از پشت مَرکب، بی هوا افتاد با "یا أبا"یش ولوله در خیمه‌ها افتاد این ارباً اربایی که زیر دست و پا افتاد ای کربلایی‌ها! جوانِ پرپر لیلاست ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال
در باغ خدا گلی معطر دادند یا آل رسول را پیمبر دادند دیدند که دلتنگ نبی هست حسین بر دامن او علیِ اکبر دادند شاعر: شادی ز رخ حسین پیدا شده است برچهره ی گُل، غرق تماشا شده است با آمدن علیِ اکبر، دیدند فصلی ز کتاب کربلا وا شده است ✍ این گُل که شکفته عطر جنّت دارد اندازه‌ی فردوس، طراوت دارد از یُمنِ شکفتن علی اکبر ارباب به خانه اش، ضیافت دارد ✍ باخلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم تبریک ملائکه بهم می‌گویند زیرا علی اکبر آمده...ای جانم ✍ از ذکرِ شهید، سینه بی‌تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانانِ جهادی تبریک میلادِ علیْ اکبرِ ارباب شده ✍ این شعر ، سرود عالم بالا شد تبریک، حسین بن علی بابا شد همنام علی، شِبْهِ محمد یعنی میلاد علیِ اکبرِ لیلا شد ✍ از صورت چون ماه پيمبر خواندند از هيبت و اقتدار حيدر خواندند شد جلو‌ه‌ی احمد و على، آینه‌ای آن آينه را علیِّ اکبر خواندند ✍ وقتی علی اکبر سوار بر عِقاب است انگار دُلدُل زیر پای بوتراب است ✍ در روز جوان بگو مکرّر صلوات بر اشبه ناس، بر پیمبر صلوات میلاد علی بن حسین بن علی است ناز قدم علیِ اکبر صلوات سر تا به قدم نور خدایی، اکبر! مثل پدرت گره گشایی اکبر نام تو علی و خُلق تو مصطفوی تلفیق علی و مصطفایی اکبر در روز جوان از شهدا باید گفت از گل پسر خون خدا باید گفت فرخنده ولادت علی اکبر را تبریک به شاه کربلا باید گفت ما پیرو قرآن و پیمبر هستیم ما شیفتگان علی اکبر هستیم در روز جوان به دشمنان می گوییم ما نسل جوان، مطیع رهبر هستیم ✍ در چرخ امامت است اَنجُم مهدی ماه فلکِ یُذهِبَ عنکُم مهدی تنها دو نفر شبیه احمد هستند اول علی اکبر است و دوم مهدی ✍ استاد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
می‌ايستم امروز خدا را به تماشا اي محو شکوه تو خداوند سراپا اي جان جوانمرد! به دامان تو دستم من نيز جوانم، ولي افتاده‌ام از پا آتش بزن آتش به دلم، کار دلم را اي عشق مينداز از امروز به فردا آتش بزن آتش به دلم اي پسر عشق يعني که مکن با دل من هيچ مدارا با آمدنت قاعده‌ي عشق به هم خورد ليلاي تو مجنون شد و مجنون تو ليلا تا چشم گشودي به جهان، ساقي ما گفت: "المنة للَه که درِ ميکده شد وا" ابروي تو پيوسته به هم خوف و رجا را چشمان تو کانون تولا و تبرا اي منطق رفتار تو چون خلق محمد معراج براي تو مهياست، بفرما! اين پرده‌اي از شور عراقي و حجازي‌ست پيراهن تو چنگ و جهان دست زليخا دل مانده که لب‌هاي تو انگور بهشتي است يا شيرخدا روي لبت کاشته خرما عالم همه مبهوت تماشاي حسين است هر چند حسين است تو را محو تماشا "چون چشم تو دل مي‌برد از گوشه‌نشينان" شد گوشه‌ي شش‌گوشه براي تو مهيا از گوشه‌ي شش‌گوشه دلم با تو سفر کرد ناگاه درآورد سر از گنبد خضرا مجنون علي شد همه‌ی شهر، ولي من مجنون علي اکبر ليلام به مولا ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
تو نور آمدي و شب ز خواب خوش پا شد تو چشمه آمدي اما مدينه دريا شد گل از گل همه‌ي خانواده‌ات بشكفت شكوفه‌هاي نگاه تو تا شكوفا شد دوباره دور و بر كوچه‌ي بني هاشم بهشت گمشده‌ی هر فرشته پيدا شد ز بس ستاره براي زيارت آمده بود شب تولد تو مثل روز زيبا شد تو طعم نوبر فرزند را چشانيدي به يمن آمدن تو حسين، بابا شد همينكه در بغل مادر آمدي گفتند بهشت زينت آغوش و دوش ليلا شد حديث مجمر و اسپند را بخوان و ببين كه چشم‌هاي حَسَد محو در تماشا شد هزار مرتبه الله اكبر از قدّي كه آرزوي بلنداي سرو و طوبا شد هزار مرتبه الله اكبر از چشمي كه مست از آن همه انگورهاي دنيا شد هزار مرتبه الله اكبر از مويي كه لطف مختصرش رفت و شام يلدا شد هزار مرتبه الله اكبرت گويم كه با صداي تو داوود مست و شيدا شد تمام خِلقت و خُلقت شبيه پيغمبر تمام ناز و نيازت شبيه زهرا شد تويي تو يوسف يعقوبِ شهر پيغمبر منم همانكه به يك غمزه‌ات زليخا شد علي اول نسل علي! علي يارت كه هيبت تو تماماً علیِ اعلي شد به شوق صوت اذانت به عرشِ گلدسته چقدر مأذنه دلتنگ صبح فردا شد :: پس از تو رفت دگر خير از سر عالَم پس از تو خاك به فرق تمام دنيا شد رشيد بودي و بعد از شكستنت بابا شكست بس كه كنار تو از كمر تا شد هنوز عطر تو از بين دشت می‌آيد به ياد لاله‌ی سرخي كه ارباً اربا شد ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی هر شب نصیب سفرۀ شهر مدینه شد در کنج خانه، نان تنوری که داشتی شب‌زنده‌دار بودی و ذوب خدا شدی در بندگی گذشت حضوری که داشتی... خلقاً و منطقاً همه مثل رسول بود در کوچه‌های شهر، عبوری که داشتی این آفتاب توست که خورشیدمان شده! یا که پیمبر است دوباره جوان شده؟... چشم تو ماه و تابش ماهت پیمبری‌ست روی سپید و خال سیاهت پیمبری‌ست گفتار و آفرینش و خُلق عظیم تو لحظه به لحظه، گاه به گاهت پیمبری‌ست... باید دوید پشت سر ردّ پای تو یعنی تویی همیشه که راهت پیمبری‌ست نامت علی‌ست جلوه رویت محمدی‌ست نامت علی‌ست طرز نگاهت پیمبری‌ست تو صاحب جلال علی و پیمبری آیینه جمال علی و پیمبری ای آفتاب روشن شب‌های کربلا پیغمبر دوبارۀ صحرای کربلا ای از تمام عالمیان برگزیده‌تر نوح و خلیل و آدم و موسای کربلا آب فرات و علقمه و گنبد حسین یا تل زینبیه و هر جای کربلا... ...هر چند دیدنی‌ست ولی دیدنی‌تر است پایین پای مرقد آقای کربلا نزدیک‌تر به محضر آقاست جای تو پایین پایی و همه پایین پای تو... ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
یم عصمت! زهی امشب به دامان گوهر آوردی برای آفتاب امشب فرزوان اختر آوردی حسین ابن علی را هم پسر، هم یاور آوردی تعالی الله یا لیلا! علیِّ اکبر آوردی تو لیلایی و مثل آمنه پیغمبر آوردی و یا بنت اسد گردیده شیر داور آوردی محمّد خو، علی رو، فاطمی طینت پسر زادی ملک زادی؟ بشر آورده یا خیر البشر زادی؟ بغل بگشا، چو جان گیرش ببر جان حسین است این به رخ مصحف، به خطّ و خال قرآنِ حسین است این ذبیح فاطمه در عید قربان حسین است این گل بستان احمد، روح و ریحان حسین است این میان ماه‌ها، مهر درخشان حسین است این گل و باغ و بهار و سرو بستان حسین است این بشر اوصاف آن رشک ملک را چون توان گوید لب معصوم باید وصف آن جان جهان گوید رخش سوره، دو بسم الله دارد از دو ابرویش یدالله فوق ایدیهم بود نقش دو بازویش خجل گردد زرخ گر ماه بنشیند به پهلویش زیارتگاه زوّار محمّد مصحف رویش شفای چشم ثاراللّهیان خاک سرِ کویش عجب نی یوسف ار چشم تماشا واکند سویش مباد از گردش چشمی بگیرد هستِ یوسف را که هم دست زلیخا بُرَّدُ هم دست یوسف را کرامت از نبی، صبر از علی، حلم از حسن دارد قد رعناش طوبی، سایه بر این نُه چمن دارد به هر یک تار مویش عطر صد مُلک خُتن دارد چراغ از عارض نورانی‌اش هر انجمن دارد هزاران جان عالم در درونِ پیرهن دارد علی باشد به نام و روح احمد در بدن دارد به چشم اهل دل، ماه تمامش می‌توان گفتن رسولش می‌توان دیدن، امامش می‌توان گفتن علی، زینب، حسن، عبّاس، محو روی زیبایش حسین بن علی، چشم خدا، گرم تماشایش سلام سدره و طوبی به سرو قدّ و بالایش سر خوبان عالم سر بسر خاک کف پایش علیّ بن حسین بن علی نام دل آرایش نوای کربلا برخیزد از نیزار اعضایش که من در کربلا اوّل قتیل آل یاسینم شود در موج خون تقدیم جانان، جان شیرینم رسول الله خضر و تشنه‌ی آب بقایم من به مسعای شهادت عاشق سعی و صفایم من ذبیح ذبح اعظم در منای کربلایم من حسین بن علی را شیر دشت نینوایم من خدا را خونم و ریحانه‌ی خون خدایم من به جای شیر مادر، تشنه‌ی جام بلایم من شهادت سرفرازی می‌کند با خون من فردا پدر صورت نهد بر صورت گلگون من فردا من آن حُسنم که در امواج خون پیداست تصویرم شهادت، عشق، ایمان بوده از آغاز تقدیرم منم آیات ایثار و ولایت کرده تفسیرم به جوش آیند ثاراللّهیان از بانگ تکبیرم یدالله است دست و ذوالفقار اوست شمشیرم مرا سینه سپر بر هر بلا می‌پرورد لیلا وجودم را برای کربلا می‌پرورد لیلا مرا روز ولادت روز عاشورا‌ست، می‌دانم تنم چون برگ گل در دامن صحراست، می‌دانم رُخم از پشت ابر خون، جهان آراست می‌دانم حسابم با خدا در محشر کبری‌ست، می‌دانم خدایم از برای بذل جان آراست، می‌دانم سرم آن روز روی دامن زهراست، می‌دانم رسول الله می‌گیرد به موج خون در آغوشم زدست او به میدان شهادت آب می‌نوشم تو در گهواره مست جام ایثاری علی اکبر تو از دوران شیری، شیرِ پیکاری علی اکبر تو نور عین عین اللهِ داداری علی اکبر تو خود از کوثر توحید، سرشاری علی اکبر تو جا در قلب ثاراللّهیان داری علی اکبر تو ابن الثّاره، ثارالله را یاری علی اکبر بهشت عارفان مهر و جحیم کافران خشمت نگاه زینب بر رخ، دل عبّاس در چشمت تو بر نسل جوان تا صبح محشر رهبری داری تو چون عبّاس بر خیل شهیدان برتری داری تو بر آل نبی بعد از امامان سروری داری تو خُلق و خوی و روی و منطقِ پیغمبری داری تو دست و بازو و تیغ و توان حیدری داری تو در هر زخم تن یک آیت روشنگری داری ولی اللّهی و چشم و چراغ حجّت اللّهی نه «میثم» را، که خلق عالمی را مشعلِ راهی ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
از ذکرِ شهید، سینه بی‌تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانانِ جهادی! تبریک میلادِ علی‌اکبرِ ارباب شده ✍ اکبر که گل حمیده‌ی فاطمه است نورِ دلِ نورِ دیده‌ی فاطمه است هر چند که از گلشن لیلا باشد او لاله‌ی پروریده‌ی فاطمه است اکبر که بُوَد آینه‌ی طلعت دوست جاری‌ست ورا خون خدا در رگ و پوست همنام علی و نور چشمان حسین ماهی‌ست که نور پنج خورشید از اوست ✍مرحوم اکبر که رخش جلال سرمد دارد این آینه زیبایی احمد دارد چون اوست شبیه مصطفی دیدارش پاداش زیارت محمد دارد ماهی که ز آفتاب روشن‌تر بود لب تشنۀ آب و تشنۀ باور بود می‌رفت و دل از حسین می‌بُرد که او پیغمبر کربلا، علی اکبر بود ✍ در عرش فرشتگان چه غوغا کردند بزم طرب و عشق مهیا کردند با آمدن علیِ اکبر، با شوق رخسار محمدی تماشا کردند یک غنچه ز گلخانۀ ایزد آمد، یا آن که بهشت سبز و سرمد آمد؟ با دیدن اکبرش چنین گفت حسین: یکبار دگر بوی محمد آمد برجلوه و اجلال محّمد صلوات بر چهره و تمثال محّمد صلوات دیدند چو رخسار علی اکبر را گفتند که بر آل محّمد صلوات ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
آسمان باز پُر قمر شده است شب اندوهمان سحر شده است به همه سائلان نظر شده است چونكه اربابمان پدر شده است آمد از راه، قرص ماه حسين دومين حيدر سپاه حسين خلق و خويش پيمبرى ديگر على اكبر نه، حيدرى ديگر پهلوان دلاورى ديگر تو بگو شير لشكرى ديگر هست پيغمبرى سراپايش به عمو رفته قدوبالايش چهره‌اش ماهِ آسمان حرم سايه‌اش قوت زنان حرم حنجرش گرمى اذان حرم چشم بد دور از جوان حرم مثل عباس سايه‌ی سرهاست سرپناه تمام خواهرهاست آمد از هر نظر على باشد از همه بيشتر على باشد بازهم يك نفر على باشد چقدر اين پسر على باشد! مثل حيدر قوي‌ست او عزمش چند بيتى بگويم از رزمش بين گرد و غبار مى‌آيد روى مركب سوار مى‌آيد پسر ذوالفقار مى‌آيد حيدر روزگار مى‌آيد عشق مى‌ريزد از سر و رويش ذوالفقار است تيغ ابرويش پاش تا در ركاب مى‌افتد دشت در پيچ و تاب مى‌افتد سر ز تن بى حساب مى‌افتد به تلاطم عقاب مى‌افتد بُهت در چشم‌هاى اين دشت است بسكه در حال رفت و برگشت است خشم او تيغ و نيزه و تیر است هرنگاهش دو قبضه شمشير است چقدر رزم او نفسگير است نوه‌ی شير غالباً شير است تيغ مى‌زد همين كه از چپ و راست از حرم بانگ ياعلى برخاست رزم با اين جوان گره خورده حنجرش با اذان گره خورده در دهان‌ها زبان گره خورده ابرويش آنچنان گره خورده كه همه ياد حيدر افتادند ياد آن‌روزِ خيبر افتادند رعد و برق است يا كه طوفان است؟ كه دقيقاً ميان ميدان است يا جوان حرم رجز‌خوان است؟ روى لب‌هاى عمه‌ها جان است شور و غوغاست در دلش هرچند دارد ارباب مى‌زند لبخند مى‌رود دشت را به هم بزند وسط معركه علم بزند خواست تا حرفِ مى‌روم بزند ديد بايد كمى قدم بزند پيش چشم پدر جوان مى‌رفت داشت از جسم شاه، جان مى‌رفت رفت در نيزه‌زارها افتاد بين گرد و غبارها افتاد زير پاى سوارها افتاد وسط نيزه‌دارها افتاد پاى نيزه به پيكرش وا شد به زمين خورد اِرباً اِربا شد ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
امشب به زمین خُلد مخلد شده پیدا نادیده رخ خالق سرمد شده پیدا در بیت ولا روی محمد شده پیدا    با خلق بگوئید که احمد شده پیدا حق داده به شاهِ شهدا دسته گل امشب                       تبریک بگویید به ختم رسل امشب خیزید که حورا غزل عشق سروده           آیید که از کعبه علی جلوه نموده فرزند حسین بن علی چهره گشوده دل از پدر و زینب و عباس ربوده                           پیداست در او جلوه‌ی پیغمبر و آلش                   گل‌بوسه گرفته حَسَن از ماه جمالش بر، داد به هستی شجر عصمت لیلا حورا ز بهشت آمده بر خدمت لیلا          انداخت گل از وجد و شعف طلعت لیلا   لبخند زند فاطمه بر صورت لیلا                                  با آمنه گوئید عروست پسر آورد سر تا به قدم مثل تو پیغامبر آورد در ظلمت شب، مرغ سحر خوش خبری کرد خورشید حسین بن علی جلوه‌گری کرد بیرون شد و بر نسل جوان راهبری کرد       طفلی که به مخلوق دو عالم پدری کرد                                  بر خلق صفا داد، صفا داد، صفا داد                    بر درد شفا داد، شفا داد، شفا داد او باقی و خوبان دو عالم همه فانی‌ش                           پیران همه مرهون عنایت به جوانی‌ش تا آن سوی عالم اثر لطف نهانی‌ش             صد باغ بهار است به یک برگ خزانی‌ش                         او قلب نبی، عشق علی، جان حسین است               جانش نتوان گفت؛ که جانان حسین است زینب شده محبوب به سیمای نکویش                 لیلا زده از پنجه‌ی دل، شانه به مویش به خنده گشودند همه دیده بسویش از بوسه‌ی عباس گل انداخته رویش                                 تا دید پدر طلعت نورانی او را بوسید سر و صورت و پیشانی او را این است که رخ رنگ شد از خون خدایش این است که بوسند سر و رو، شهدایش این است که جانِ همه عالم بفدایش   این است که گفته‌ست معاویه ثنایش                      نامش علی و اشبه مردم برسول‌ست                              ریحانه‌ی ریحانه‌ی زهرای بتول‌ست ای خیل ملائک! ز سما لاله فشانید            امشب شب عید است همه مدح بخوانید عیدی خود از یوسف زهرا بستانید از جام طهورا همگان را بچشانید                               با شادی و با خنده و با زمزمه امشب        تبریک بگوئید به زهرا و به زینب ای سایه‌ای از قامت و قد تو قیامت وی موکب دل را سر کوی تو اقامت اسلام ز زخم بدنت یافت سلامت زیباست بر اندام تو دیبای امامت لطفی! که به سوی حرمت راه بپوییم       میلاد تو را پیش تو تبریک بگوییم تو مهر فروزان سماوات هدایی تو مثل عمو، چشم و چراغ شهدایی تو زنده به عشقی و در این راه فدایی تو خون خدا و پسر خون خدایی                            با عشق تو ز آغاز سرشته گِلِ "میثم"                 تو در دلی و هست مزارت دلِ "میثم" ✍
هر دلی که طلبِ باده‌ی داور دارد سوی میخانه‌ی اُنسَش، قدمی بر دارد دل ز مَستیِ سحر خسته نگردد هرگز باده‌ی عشق، دمادم مِیِ نوبر دارد حبِ محبوب، ز خواب و خورِ مجنون کاهد چشمِ بیدار، ز لیلا خبر آخر دارد ای خوش آن عاشقِ دیوانه که در وادیِ عشق سر و سِرّی، سحری، با علی اکبر دارد هر که شد طالبِ فيضِ همه‌ی معصومین چشمِ دل از علی اکبر، نتوان بر دارد به جوانانِ بنی هاشمیان سرور اوست پیروِ مکتبِ او مرشد و سرور دارد کربلا قبله‌ی عشق است و علی قبله‌نما این حسین است که در قافله رهبر دارد صد پسر هم که بیایند، علی می‌نامد به لبش نامِ علی را چه مکرر دارد اُمِ لیلا پسر آورده، چه والا پسری چه قد و قامتی آن سَروِ صنوبر دارد صورت و سیرت و منطق، همه پیغمبری است که حسین بن علی شبهِ پیمبر دارد قد و قامت نبوی، هر قدمش فاطمی است چه شباهاتِ عجیبی که به مادر دارد خلقتش خیر کثیر است به زهرا سوگند کوریِ چشمِ عدو، جلوه‌ی کوثر دارد ز کرامات، کریم بن کریم بن کریم خانه‌اَش پرچمِ افطار، به سَردَر دارد لحنِ قرآن و اَذانش، ز همه دل بِبَرد صوتِ داودیِ او، نغمه‌ی دلبر دارد سرِ هر زلفِ ز گیسوی پر از پیچ و خَمَش خیلِ دل، بسته دخیل از رُخِ انور دارد در صفِ کرب و بلا اوست بلاگردانی که مواسات به اِبقای برادر دارد نیست معصوم به ظاهر، ولی از اوج کمال باطناً عصمتِ کامل، ز پیمبر دارد ذوب در ذاتِ الهی، دلِ اقیانوسش شوقِ رغبت به خداوند سراسر دارد هر که در دایره‌ی عشق، علی اکبری است، عشق در اصل به یکتائیِ داور دارد عقلْ مات است ز توصیفِ علومش که ز علم، از فحولِ فقها، موضعِ برتر دارد اجتهادش ز حسین و حسن و فاطمه است احتجاجش ز علی، علم ز داور دارد نعره‌ی حیدری‌اَش در صفِ میدانِ جهاد ناله‌ی فاطمی‌اَش، نغمه‌ی مضطر دارد روشنای حرم از روشنیِ دیده‌ی اوست لیک بر گونه، نشانِ گلِ اَحمر دارد چون به میدان برود، آینه قرآن آرند نظرِ لطف، سوی عمه و خواهر دارد چون به لشکر بزند، صف شکنان بگریزند لافتی باز تجلیِ مقدر دارد هيچ کس نیست حریفش ز یلانِ لشگر یک‌تنه عزمِ هلاکِ همه لشگر دارد :: مگر از سنگِ فریبْ آینه را خُرد کنند ورنَه هر حمله، دمار از سپهی در آرد اِرباً اِربا نشود جز به هجومی در حصر لشکر کوفه دوصد نیزه و خنجر دارد آن مبارک سرِ شهزاده اگر بشکافد جگرِ شاهِ حرم نیز، ترک بر دارد وای اگر عمه بیاید به سرِ بالینش خنده بر گریه‌ی او کوفیِ کافر دارد پیکرِ ریخته را چون به عبا جمع کند تازه در بردنِ او مشکلِ دیگر دارد کمرِ خم شده‌اَش را رمقی باقی نیست زانویی نیست که دیگر قدمی بر دارد ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
گفتند بهشتي كه نباشي، برهوت است ديديم كه اين مُلك ز فيضت ملكوت است گفتند كه از تيره‌ي مردان بزرگي ديديم تمام تو جلال و جبروت است گفتند در آئين شما باده حرام است ديديم مِي نام تو در جام قنوت است هرجا سخن از حُسن تو آيد به ميانه در كنج لب يوسفيان خال سكوت است قافيه مهم نيست در آن بيت كه گفتند الطاف خداوند به عشق تو منوط است آيينه‌ي الله نمايي، علي اكبر! مستغرق در ذات خدايي، علي اكبر! يک عده بر آنند كه قرآن كريمي يک عده بگويند كه احسان قديمي يک قوم تورا زاده‌ي طوفان بشناسند يک عده بگويند كه از نسل نسيمي آن‌روز كه از راه رسيدي همه گفتند تو نقطه‌ي بسم الله رحمن و رحيمي بايد كه تورا قبله‌ي راهش بشناسد هر ديده‌ی بينايی و هر قلب سليمی آيينه‌ی پيغمبری و خَلقاً و خُلقاً بايد همه گويند كه تو خُلق عظيمی طوبا، هوس قامت رعناي تو دارد عباس، دلش ميل تماشاي تو دارد فارغ شده بازار دل از سود و زيان‌ها كالا به جز عشق تو ندارند دكان‌ها بي روح‌تر از هر جسدم بي غم عشقت اي نام تو انگيزه‌ی ضربِ ضربان‌ها آنجا كه پي حاكم شايسته بگردند بايد سخن از مدح تو آيد به ميان‌ها محدود به يک عصر و زمان نيستي آقا انديشه‌ی تو ريشه دوانده به زمان‌ها مجموعه‌ی علم و ادب و زهد و شجاعت! بايد ز تو سرمشق بگيرند جوان‌ها الگوي جوان! اي پسر ارشد ارباب! درياب گدا بر درتان آمده، درياب! هرجا خبري غير تو باشد، خبري نيست جز مهر تو در عمق دل ما اثري نيست اي ميوه‌ي شيرين درخت علويّون شيريني شهد لب تو در شكري نيست اي حضرت اربابِ ادب محضر ارباب گر تو پسري، هيچكسي را پسري نيست تو مي‌روی و پشت سر تو دلِ باباست يك وقت نگويي پي من چشم تري نيست داني كه چه آورده غمت بر دل بابا؟! داغت به جگر هست وليكن جگري نيست هر چند كه هر بند تو از بند جدا شد برخيز كه باباي تو انگشت نما شد ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9