حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام
🏴🏴🏴
اینقدر پا نکش رو خاکا پیشِ عمو
از عمو گفتنت شرمنده میشه عمو
دست و پا که زدی افتادم یاد حسن
تا حرم میشه تابوت تو آغوش من
تو بغلِ عمو
ای "اَحلی مِن عسلِ" عمو
می برم تنت رو میخونم
قصیده شد غزل عمو
ای ماهِ نازنین
می برمت خیمه دلغمین
توو آغوشمی اما پاهات
کشیده میشه رویِ زمین
رفتی از دست من
واویلا ای یتیم حسن
دست قاتل دیدم افتاده بر مویِ تو
پیش من میکشه خنجر به گلویِ تو
میدونم ساعتی بعد میشه رأست جدا
وعدهی ما دوباره با هم رو نیزه ها
با هم ای خونجگر
با قافله میشیم همسفر
پیکر ها مون عریان بر زمین
سرها رو نیزه با چشم تر
با هم ای تشنه کام
همسفر میشیم تا شهر شام
امان از کوچه های یهود
امان از سنگای روی بام
رفتی از دست من
واویلا ای یتیم حسن
#قاسم_ابن_الحسن_ع
#حضرت_قاسم_ع
مبثم مؤمنی نژاد
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#حضرت_قاسم_ع
#روضه
چه بلائی سرت ای نورِ دو عین آمده است
تیربارانِ حسن یاد حسین آمده است
قرعه ی قائله انگار به اسمت زده اند
سنگ، کم آمده از بسکه به جسمت زده اند
سرِ لِه کردنِ جسم تو چه بلوا کردند
عقده ها از پدرت را سرِ تو وا کردند
سینه اَت خُرد شده، بسکه لگدمال شدی
زیرِ این نیزه و شمشیر و سنان، چال شدی
سیزده ساله ی بشکسته تنم، صبر نما
ای شده کشته بجای حسنم، صبر نما
بدن هیچ کسی اینهمه پر چین نشده
هیچکس مثل تو، چون فاطمه گلچین نشده
چو غزالی، گلوی نازکِ تو نحر شده
صحن این دشتِ غم، از خونِ تو یک بحر شده
چه بلوغی قد و بالای تو دارد، گُلِ من
غارتِ گیسوی خونریزِ تو شد قاتلِ من
بس مرا خوانده ای، از آهِ تو بیتاب شدم
تشنه لب مانده ای، از شرمِ لبت آب شدم
ناله ی آخری اَت، لحظه ی افتادنِ تو
پیشَت آورد مرا، در دمِ جان دادنِ تو
بغلت میکنم اما ز بغل می ریزی
چقدَر از دهن ای مست، عسل می ریزی
سوی معراج شدی، در برِ چشمِ ترِ من
جای تو هست همان پیشِ علی اکبرِ من
محمود ژولیده
┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42خادم کانال