eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.5هزار دنبال‌کننده
33 عکس
32 ویدیو
162 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
@Simaye_haram 4_6025924697806345294.mp3
زمان: حجم: 2.67M
🕯🥀🍂 🥀 ◈خوش اومدی صفا آوردی... ✍مـتن سبـڪ و شـعر سینـہ زنـے ویـژه دهـہ اول مــاه مـحــرم #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ خوش اومدی صفا آوردی سپاه باوفا آوردی چه دسته گل‌های جوونی برای کربلا آوردی گرد و غباری که روی محاسنت نشسته دل عالمو شکسته کاش خواهرت نبینه سیاهی لشکری که راه آسمانو بسته کاش دخترت نبینه دنیا برا تو قفسه غربت با تو هم نفسه صحرا پر خار و خسه خدا به دادت برسه ای وای ای وای ، ای وای، ای وای ای وای ✅ علی اکبرت رسیده علی اصغرت رسیده سه ساله‌ی شیرین زبونت کنار خواهرت رسیده تشنگی از هر طرف کرببلا می‌جوشه ناله ای که در خروشه راوی قحط آبه هرکس سپیدی گلوی اصغرت رو دیده دلواپس ربابه تاول، میزنه جگرت اینجا ، میفته خواهرت صحرا پر خارو خسه خدا به دادت برسه ای وای ای وای ، ای وای، ای وای ای وای ✅ همین‌جا مقصد و نشونه وادی عشق و خاک و خونه نشنوه گوش زینب اما همین‌جا قتلگاهتونه این‌جا همون دیاره که میشه مدفن شریفت میره از تن شریفت پیراهنت به غارت اینجا همون دیاره که میره یه غروب دلگیر خواهر تو اسارت نیزه ، می‌بَره سرتو زخمی، می‌شه دخترتو صحرا پر خارو خسه خدا به دادت برسه ای وای ای وای ، ای وای، ای وای ای وای ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
@Simaye_haram زمینه شور دوم محرم _به کربلا رسیده از راه.mp3
زمان: حجم: 4.01M
🕯🥀🍂 🥀 ◈به کربلا؛رسیده از راه یه قافله؛با ناله و آه... ✍مـتن سبـڪ و شـعر سینـہ زنـے ویـژه دهـہ اول مــاه مـحــرم #⃣ #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ به کربلا؛رسیده از راه یه قافله؛با ناله و آه واویلتا؛واویلا و آه میگه حسین؛اَعوذبالله به مشعر و منا قافله رسید به مروه و صفا قافله رسید به دشت پر بلا قافله رسید واویلتا از این زمین میاد بوی غصه ها میشه رو این زمین خیمه ها بپا یه روز میشه سرا از بدن جدا واویلتا 《آه و واویلتا کربِ وَ البَلا》 ✅ چه بیقراره قلب زینب آروم نداره قلب زینب داره میاد؛پایینِ مرکب میان جوونا دور زینب تا پا رکابشن اینجا مَحرما تا که کنارشن این با غیرتا پا میذاره تو صحرای کربلا واویلتا میره یه روزی ام با دو چشم تر شکسته بال و پر بی کس و ثمر با شمر و حرمله میشه همسفر واویلتا 《آه و واویلتا کربِ وَ البَلا》 ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
@Simaye_haram 030417008-1.mp3
زمان: حجم: 11.63M
🕯🥀🍂 🥀 ◈منم مثل رباب خیلی دلم شور.... ✍مـتن سبـڪ و شـعر زمزمہ ویـژه دهـہ اول مــاه مـحــرم #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ منم مثل رباب خیلی دلم شور می‌زنه همین الان هزار روضه جلو چشم منه بیابون جای خوبی نیست برای بچه‌ها می‌ره خارای این صحرا تُو پای بچه‌ها بریم تو رو خدا نذار دیر شه نذار یه‌دفعه خواهرت پیر شه با اینکه دلخوش به علمداریم اینجا نمون ما شیرخوره داریم حسین من حسین مظلومم ✅ منم زینب که هرجا رفتی با تو اومدم همه ترسم از اینه که تو رو از دست بدم منم زینب که آرامش می‌دادم به همه حالا چند روز دیگه دورم پر از نامحرمه من و رباب چیکار کنیم بی تو کجا باید فرار کنیم بی تو اون لحظه که سر تو دعوا شه خدا کنه رقیه خواب باشه حسین من حسین مظلومم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
@Simaye_haram 1_12361679714 1.mp3
زمان: حجم: 3.87M
🕯🥀🍂 🥀 ◈این سرزمین غم داره... ✍مـتن سبـڪ و شـعر سینـہ زنـے ویـژه دهـہ اول مــاه مـحــرم #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ این سرزمین غم داره ، غصه ازش میباره حالم حسابی زاره ، داداش حسین قلبم پر از تاب و تب ، دارم میشم جون بر لب دلشوره داره زینب ، داداش حسین اهل کوفه از قدیم هستن بی وفا بابامون علی رو هم کشتن کوفیا آتیش میزنن به جون آل عبا داداش ، ترسم ازینه که بمونی تشنه و تنها داداش ، ترسم ازینه که بشی غریب عاشورا داداش ، می بینی فکر غربتت چه جوری پیرم کرد داداش ، اگه میخواهی زینبت دق نکنه برگرد ✅ حال پریشون دارم ، چشمای گریون دارم قلب پر از خون دارم ، داداش حسین از کل دنیا سیرم ، از کربلا دلگیرم از غربتت میمیرم ، داداش حسین اینجا نقشه میکشن واسه کشتنت با مرکب سواره میرن روی تنت هی کل میکشن زمان افتادنت داداش ، ترسم ازینه ببینم یه گوشه ی گودال داداش ، با چکمه های شمردون میشه تنت پامال داداش ، منتظرن اینجا برای کشتنت برگرد داداش ، یه حای سالم نمیمونه رو تنت برگرد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
زمان: حجم: 239.9K
🕯🥀🍂 🥀 ◈نفسم داره میرسه روو لب یه نگاه کن به غربت زینب ✍مـتن سبـڪ و شـعر سینـہ زنـے ویـژه دهـہ اول مــاه مـحــرم #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ نفسم داره میرسه روو لب یه نگاه کن به غربت زینب خاک این جا به ما نمیسازه توی محمل رقیه کرده تب یه نگاهی کن ، به غریبی مون بگو اینجا چه جائیه اومدیم مهمون شنیدم داداش ، اینو از مادر توی مقتل میشه تن بی سرت پرپر یا اباعبدالله غریب آقا ✅ ای عزیز دلم بیا برگرد میشه در حقمون جفا برگرد تو رو میگیره از من این صحرا نشده تا سرت جدا برگرد دیگه بعد از این ، میشم آواره می‌ره بالای نیزه ها ، سر شیرخواره نکنه داداش ، توو بیابونا بگیرن دور و برم و همه نامردا یا اباعبدالله غریب آقا ✅ جلوی چشم خواهرت داداش می‌ره روو نیزه ها سرت داداش واسه ی غارتت توی گودال می ریزن روی پیکرت داداش بدن زخمیت ، میشه صد پاره دیگه بعد از تو خواهرت میشه بیچاره به زن و بچه ت ، همه می خندن راهمون و میونه این ، کوفه می بندن یا اباعبدالله، غریب آقا ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
@Simaye_haram 4_5778283158466205220.mp3
زمان: حجم: 3.15M
🕯🥀🍂 🥀 ◈خاک اینجا چه غم داره زمین صحرا پر خاره... ✍مـتن سبـڪ و شـعر سینـہ زنـے ویـژه دهـہ اول مــاه مـحــرم #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ از وقتی که پا گذاشتیم رو خاک بیابون طفل رباب آروم نداره شده گریون... خاک اینجا چه غم داره زمین صحرا پر خاره کربلا آخره کاره... توی دل زینب غوغاس منزل آخر کربلاس خیمه رو بر پا کن عباس... واویلتا واویلتا... ✅ اینجا کجاست که دلم اصلا آروم نداره بیا برگردیم مدینه که قلبم بیقراره... به غصه میشم مبتلا اینجا میشم از تو جدا آواره میشم توو صحرا... قسم میدم جان خواهر بریم از اینجا برادر به ارواح خاک مادر... واویلتا وایلتا... ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
4_5782892281145067857.ogg
زمان: حجم: 603.7K
🕯🥀🍂 🥀 ◈داداش.. تو همه بودو نبود و هستمی ✍مـتن سبـڪ و شـعر سینـہ زنـے ویـژه دهـہ اول مــاه مـحــرم #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ داداش داداش تو همه بودو نبود و هستمی داداش   داداش تکیه گاهه شونه های خستمی داداش  داداش با تو من همیشه و هر جا بود م داداش  داداش با توپنجاه ساله که هم پا بودم پا به پای تو بودم من توی هر مسیری و  راهی که بودی بدونه من لحظه ای هم توی هیچ جایی. که تنها نبودی اما حالا تو دله من افتاده می شیم از هم دیگه جدا می دونم من این و داداش فاصله می افته بین ما دوتا ای حسینم     ای حسینم   ای حسینم ای حسینم   ای حسین ✅ داداش   داداش غم  و عصه دلم و فرا گرفت داداش داداش تو دلم حس غریبی جا گرفت داداش داداش می دونم ده روزه دیگه پیر می شم داداش داداش می دونم که اینجا من اسیر می شم می دونم که می بینم من می زنی تو قتلگاه که  دست و پا می دونم که می بینم من می شه از تنت حسین سرت جدا می دونم که در عزایت می کنن هلهله و کف می زنن توی شهره کوفه و شام دوره ام می کنن و دف می زنن ای حسینم     ای حسینم   ای حسینم ای حسینم   ای حسین ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
زمان: حجم: 227K
🕯🥀🍂 🥀 ◈کاروان با صفا آمد به سوی کربلا ✍مـتن سبـڪ و شـعر سینـہ زنـے ویـژه دهـہ اول مــاه مـحــرم #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ 👌 آرزومه ای خدا پرواز... ✅ کاروانِ با صفا، آمد به سوی کربلا کربلا ای کربلا، ای کربلای پر بلا آمده خونِ خدا با زنها و بچه ها ✅ آمده زینب برا پیغمبری تا کربلا آمده تا یاوری باشد برا خونِ خدا عصرِ روز عاشورا زینبِ تک و تنها ✅ همره این کاروان قاسم و اکبر آمده پیرُهَن کهنه فرستاده ی مادر آمده کشته می شود اینجا یابن خیر الاُولیا ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
@Simaye_haram زمینه؛ قافله خون خدا.mp3
زمان: حجم: 3.14M
🕯🥀🍂 🥀 ◈اومده شبای عزا راهیه دل عاشقا... ✍مـتن سبـڪ و شـعر سینـہ زنـے ویـژه دهـہ اول مــاه مـحــرم #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ 👌 آرزومه ای خدا پرواز... ✅ کاروانِ با صفا، آمد به سوی کربلا کربلا ای کربلا، ای کربلای پر بلا آمده خونِ خدا با زنها و بچه ها ✅ آمده زینب برا پیغمبری تا کربلا آمده تا یاوری باشد برا خونِ خدا عصرِ روز عاشورا زینبِ تک و تنها ✅ همره این کاروان قاسم و اکبر آمده پیرُهَن کهنه فرستاده ی مادر آمده کشته می شود اینجا یابن خیر الاُولیا ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ اللهم صل علی محمد و عجل فرجهم لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ   "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِک، أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ… چشم خودرا باز کردم ابتدا گفتم حسین با زبان اشکهای بی صدا گفتم حسین  *وقتی که میگی حسین دلت باز میشه .. میگی حسین همۀ غم های عالم فراموشت میشه ..* یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین  در مناجات شب جمعه، نمی دانم چه شد خواستم بر لب برم نام خدا گفتم حسین..  *وقتی که میگی: حسین! مادرش فاطمه از عرش صدا ميزنه میگه جانم جانم اگه حسین خودتُ میگی خدا برات نگهش داره، حفظش کنه .. اما اگه حسین من رو میگی کربلا بین دو نهر آب تشنه کشتنش ...* نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی نام زینب شنیدم هر کجا گفتم حسین.. *اگه حسین رو نداشتيم چه خاکی تو سرم می ریختم؟* عاشقی گفت آنچه می خواهد دل تنگت بگو با دلی غمبار گفتم کربلا  گفتم حسین.. *تا مثل فردايي رسيدن كربلا، تاریخ میگه آقایِ من و شما  هفت تا مرکب عوض کرد ... اما دیدن حرکت نمیکنه، یه نگاه کرد فرمود : بگید ببینم اسمِ این سرزمین چیه؟... پیرمردِ قدیمیه رو آوردن  گفت اینجا نامش غاضریه است ، فرمود بگو ببینم آیا نامِ دیگری هم داره ؟؟ بله آقاجان، اینجارو نینوا هم میگن، نام دیگه ای هم داره ؟ ... عرض کرد آقا اینجارو کربلا میگن، تا گفت کربلا ، فرمود: از مَحمِلا پایین بیاید، خیمه ها رو بنا کنید ...بار بگشایید اینجا کربلاست ... اول کسی که اومد جلو حسین رو گرفت زینب بود ... یه نگاه کرد، گفت داداش بیا برگردیم ... داداش از اون لحظه ای که پامو تو این سرزمین گذاشتم دلشوره دارم داداش ... داداش نکنه اینا میخوان تو رو ازمن بگیرن .... داداش یادته سن و سالی نداشتیم ، بینِ در و دیوار مادرمو کشتن ؟ ... گفتم سایۀ بابا روسرمه ... شبِ نوزدهمی تو کوفه فرقِ بابامو ضربه زدن ، گفتم دو تا برادر دارم ... یکی از یکی مهربونتر ... یکی ازهمه قشنگتر ... دلم خوش بود سایۀ تو بالا سرمه ... داداش حسنم رو هم كه کشتن، داداش فقط من دیگه تو رو دارم ... بیا برگردیم ...* ای وای، منو اشکُ آه تو این سرزمین، نزن خیمه گاه ای وای، جلوتر نرو میترسم ازم بگیرن تورو ای وای، بمیرم برات .. دارم، با اشک کربلاتُ میبینم دارم، غم نگاهتُ میبینم اونقدر گرم هوا که از حالا زخم روی لبات و میبینم چشمام خیره به سمت گوداله اینجا میشنوم از مادر ناله ای وای تعبیر خواب من اینجاست جسمت به زیر مرکب پا ماله ای وای، بمیرم حسین بدون تو من اسیرم حسین ای وای، یه روز از جفا میبینم تورو توی بوریا ای وای، بمیرم برات .. اینجا به روت میبندن دریارو اینجا میبینم اشک زهرا رو تیری که توی قلبت میشینه ای وای میدره چشم سقا رو ای وای، روی خاک میشینی تو آسمونا رو دود میبینی ای وای، که رحم ندارن رو سینه‌ی تو قدم میذارن ای وای، بمیرم برات *برم جلوتر؟ "یا اباعبدالله" صدا زد خواهر اینجا همون جاییِ که وعده گاه ما بوده ... اینجا همون جاییِ که جدمون رسول خدا فرمود ... مادرمون فاطمه برا این مصیبت گریه کرد ...  تو این سرزمین یادت باشه آخرین روزاییه که رقیه کنارِ عموش اباالفضل راه میره ... آخرین شباییِ که رباب برا علی لالایی میخونه ... شايد مثل فردايي بود ابي عبدالله تا دید سپاه دشمن تشنن، فرمود به تشنه ها آب از ذخیره خودمون بدید . اومدن گفتن آقا دادیم ، فرمود به حیووناشونم آب بدید ... اسباشونم آب بدید... ابی عبدالله دید عقبِ لشکر دشمن یک نفر افتاده خودش اومد بالاسرش،  مشکشو باز کرد مقابل دهانش گرفت ... میگه به قدری آب میخوردم از گوشۀ لب هام آب میریخت ... جیگرم حال اومد،  یه نگاه کرد گفت حسین محبت کردی، محبتت رو جبران میکنم ... بسم الله ... میدونی چطور تلافی کرد؟ واردِ گودال شد دید يه بدن زخمیِ ... هی صدا میزنه جیگرم داره از تشنگی میسوزه ... هی رو این خاکا غلط میخوره ... این تیرایی که خورده تو بدنِ میشکنه ... همه گفتن لابد برا حسین آب آورده ... دیدن این آب هارو ، رو زمین میریزه ، میگه این آب رو رو زمین میریزم اما نمیزارم یه قطره به لبات برسه .....حالا دستت رو بیار بالا ببینم ، ناله بزن بگو:حسین .... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
|⇦•که جرائت کرد... و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده نفسِ حجت الاسلام سید حسین موسوی 🥀🥀🥀 روز دوم وقتی رسیدند کربلا حضرت دیدند اسبشون قدم از قدم برنمی داره. بعضی از نقل ها اینه هفت تا اسب حضرت عوض کرد. دید اسب ها حرکت نمی کنند. فرمود: اسم این سرزمین این چیه؟ یکی گفت: آقا غاضریه. حضرت فرمود: اسم دیگه. نینوا هم میگند آقا. شط فرات هم میگن همین جور چند تا اسم گفتند. حضرت فرمود: اسم دیگه هم داره یا نه؟ یکی از اون پیرمردای قدیمی گفت؛ من شنیدم از پدرانم اینجا رو کربلا هم میگن. تا اسم کربلارو شنید. فرمود:" اعوذ بِالله مِنَ الکربِ والبَلا. هاهُنا والله مَقتلِ رِجالُنا. هاهنا والله مَسفَکُ دِمائِنا" این جا همان جاییه که مردان ما را سر می برند. اینجا همونجاییه که خون های ما ریخته میشه. اینجا همون جاییه که مادرم فاطمه س گفته بود. بابام علی ع گفته بود. رسول الله گفته بود. فرمود: بار بگشایید اینجا کربلاست. عباسم خیمه ها رو برپا کنید. همه اول اومدند طبق روال همیشگی دختر علی «س» رو از ناقه پیاده کنند. رویه این بود. یه جلالی داشت زینب «س» بابا شما یه عالم ربانی می بینید یکی درِ گوشت میگه این چشم سِرِّش بازه ها. آدم جرائت نمی کنه نزدیکش بشه. یک هیبتی داشت زینب سلام الله علیها. بنی هاشمی ها هر جا توو هر منزل که می رسیدند و بنا بود اُتراق کنند رویه این بود. همه اول می اومدند دور ناقه زینب «س» حلقه می زدند. زینب «س» پرده کجاوه رو کنار می زد. شتر مینشست. مظهر جلال خدا از ناقه فرود می آمد. برای اینکه عمه راحت پیاده بشه عباس همیشه می اومد. یه طوری می نشست رو زمین که زانوش به زمین بچسبه و یه زانو بالا قرار بگیره. هم احترام به عمه کنه و هم پله برا عمه درست کنه. قاسم «ع» اومد یه دست عمه رو گرفت. وقتی علی اکبر «ع» می اومد جلو همه بنی هاشمی ها کنار می رفتند. علی اکبر «ع»اومد جلو دست انداخت و دست عمه را گرفت. یه جا دلم رفت. که جرأت کرد دستت را ببندد؟ چشم علی اکبر رو دور دیده بودند. ای خدا اگه این اشک های ما قابلی داره این دعای ما رو مستجاب کن. اونی که اومد جلو دست زینب رو ببنده عذابش را همین الان زیاد کن... * که جرائت کرد دستت را ببندد؟ که جرائت کرد براشکت بخندد؟ *مظهر جلال خدا، با احترام و با عزت، فرود آمد از ناقه. راوی میگه من روز دوم کربلا بودم. دیدم چطور بنی هاشمیان با احترام زینب «س» رو پیاده کردند. روز یازدهم هم من کربلا بودم. روز دوم رو دیده بودم روز یازدهم هم دیدم. زینب «س» اومد یکی یکی بچه ها رو، یکی یکی زنا رو سوار ناقه ها می کرد. بعضی زن ها خجالت می کشیدند. می گفتند خانم بذار ما کمکت کنیم و ما سوار کنیم شما رو. می فرمود: شما حسین «ع» شما رو به من سپرده. نمی دونم حالا زعم منه ها. اما همه رو سوار کرد. بچه ها را یکی یکی بغل زن ها می داد. رباب همین طور داشت نگاه می کرد. دید همه بچه دارا بچه هاشون رو در آغوش گرفتند. هر چی نگاه کرد دید علی اصغر «ع» رو یکی بغلش نمیده. همه را سوار کرد. شاید غریبانه به علقمه نگاه می کرده. مستأصل به گودال نگاه می کرده. خدایا من این قدر بی کس و کار نبودم...* نزنیدم داغ دارم نبریدم یار دارم *ای کاش مصیبت زینب «س» فقط همینا بوده. زوده حالا براتون بگم این شبای اول. شبای سخت پیش روعه. اما یه بیت فقط بگم. کاروان هرطوری بود حرکت کرد رفتند کوفه. می گذرم از کوفه. رفتند شام. از شام می گذرم. توو مجلس یزید چه به زینب «س» گذشت؟ دروازه ساعات چه شد؟ توو بازار یهودی ها چه شد؟ بماند. بماند. فقط یه بیت. وقتی دوباره برگشت کربلا. یه جمله به امام حسین «ع» صدا زد حسین! ..* خبر داری مرا بازار بردند؟ میان مجلس اغیار بردند *حسین جان، یزید جلو خواهرت نجاست می خورد. حسین جان، نبودی نامحرما خیره خیره به سکینه نگاه می کردند.* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
@babolharam_netروضه (روز دوم محرم).mp3
زمان: حجم: 15.33M
|⇦•که جرائت کرد... و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید حسین موسوی 🥀🥀🥀 • فَاِذا مُحَّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَیّانون آنگاه که آزمایش شوند دینداران اندک خواهند بود. • اگر امروز در لابلای آزمون‌ها و فتنه‌ها، امام در قلب‌مان گم شد، فردا برای پیوستن «در رکاب امام» نیز راه را نخواهیم یافت. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝