eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.7هزار دنبال‌کننده
39 عکس
47 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار ____ -صدای خنده از یک سو صدای آه از یک سو طلوع شمس از یک سو هلال ماه از یک سو به پای شیر مردان خستگی راه از یک سو به دریا خیرگی مادری ناگاه از یک سو - علم را بر زمین کوبید ساقی اینچنین باشد که تا محشر فقط حیدر امیرالمومنین باشد - جوانان بنی هاشم به گرد محمل زینب به هیبت مثل حیدر از همان آب و گل زینب همه هستند تا که غم نیاید بر دل زینب صدا آمد که جان ما چه دارد قابل زینب؟ - دل ارباب ما قرص است با مردان و شیرانش وزیر شاه ساقی و بنی هاشم به فرمانش - عجب حالی عجب شوری عجب دریای زیبایی عجب آرامشی دارد..رباب و صوت لالایی پر از گل گشته این صحرا،چه گل هایی چه گل هایی جوانانی علی صولت و خانم های زهرایی - تمام دشت حیران حسین و کاروان او فدای کاروان او فدای خاندان او - به زینب دست بسته...حالِ آواره نمی آید به زینب حالت اندوه و بیچاره نمی آید کبودی داشتن بر جسم و رخساره نمی آید به این خانم که اصلا معجر پاره نمی آید - محال است از دل زینب که آه سرد برخیزد ز کوه صبر او حتی نشان درد برخیزد - الهی چشم نامحرم نیوفتد بر حجاب او حجابش جای خود اصلا نیوفتد بر نقاب او کسی هرگز نخواهد دید چشمان پر آب او نخواهد دید هرگز ناله ی بس کن رباب او - قسم خورده که تا اخر کنار یار می ماند کما اینکه تمام ماجرا را خوب می داند - حسینش را تن عریان به روی خاک خواهد دید علی اکبرش را با تنی صدچاک خواهد دید به پای دختری خار و خس و خاشاک خواهد دید ربابش را فقط افسرده و غم ناک خواهد دید - ولیکن دم نخواهد زد چرا که استوار است او شبیه رافت مولا شبیه ذوالفقار است او - میان خیمه ها باید ببیند غارت معجر بماند بی پناه و بی کس و بی یار و‌بی یا‌ور حسینش را ببیند بر زمین اما بدون سر خدا صبرش دهد وقتی که بیند نیزه ی اصغر _ به دوشش می کشد این بار را خانم به تنهایی نمی بیند ولی چشمش به غیر از اوج زیبایی - 🔸شاعر: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
دلتنگ حرم اربابم: 🏴 اشعار من ندانم چه حساب است، بیا برگردیم که دلم در تب و تاب است؛ بیا برگردیم نام این دشت زد آتش به غم آباد دلم این چه خاک است؟ چه آب است؟ بیا برگردیم جلوه ی روی تو در مردمک چشم من است تا که این عکس به قاب است، بیا برگردیم نکند بی تو از این معرکه برگردم من هجر، سرگرم شتاب است، بیا برگردیم بین اینان که ز صخره دلشان سنگ تر است سنگ بر آینه باب است، بیا برگردیم ما همه تشنه ی دیدار تو و طرح عطش نقشه اش نقش بر آب است، بیا یرگردیم دخترت چشم به من دارد و گوید: عمّه تا عمو پا به رکاب است، بیا برگردیم دوش در گوش دلم خواند رفیقی بیتی با ردیفی که چه ناب است: بیا برگردیم طاقت تیر ندارد گلوی اصغر تو تا در آغوش رباب است، بیا برگردیم 🔸شاعر: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🏴 اشعار ____ شش ماه راه آمد که راه غم بگیرد شش ماه آمد بر دلش مرهم بگیرد اما رسیده مجلس ماتم بگیرد جایی که دلها را غم عالم بگیرد حق دارد این خانوم قلبش غم  بگیرد   این کیست این نامی نفس‌گیر است زینب این کیست معنای تفاسیر است زینب بالاتر از درک تعابیر است زینب او کاف و هاء و یاء تقدیر است زینب باید که شام و کوفه را باهم بگیرد با محملی که راهدار آن خلیل است با کعبه‌ای که پرده‌دارش جبرئیل است با پرده‌ای که آفتاب آنجا دخیل است بر ناقه‌ای که   تحت فرمان کفیل است بانو رسیده پهنه‌ی عالم بگیرد  تا کربلا تا کربلا را دید زینب آمد سرش از آنچه می‌ترسید زینب بعد از حسن هرگز نمی‌خندید زینب گرچه به این عالم نفس بخشید زینب می‌گفت غم راهِ نفس‌هایم بگیرد آنقدر دارد دلهره شاید بمیرد راحت نمی‌گردد فقط باید بمیرد پایش بر این صحرا اگر آید بمیرد اکبر اگر این پرده بگشاید بمیرد باید که دستش را علی محکم بگیرد عباس زانو زد رکابش را گرفته است اکبر دو دست مستجابش را گرفته است حالا حسینش اضطرابش را گرفته است با خواهرش دور رُبابش را گرفته است بابا زِ چشم دختران شبنم بگیرد عباس علم کوبید یعنی شیر اینجاست یعنی که صاحب صولتِ شمشیر اینجاست یعنی علی یعنی دَمِ تکبیر اینجاست یعنی به مرگِ بی رگان تعبیر اینجاست در پیش خانوم است تا پرچم بگیرد سینه سپر کرده سواری را نبیند قد راست کرده نیزه‌داری را نبیند تا چادر خانوم غباری را نبیند دامان طفلان ردِ خاری را نبیند با تیغ خود ذکر هوالاعظم بگیرد فرمود با بانو امیر کربلا من با مرتضی تا مرتضی یا مرتضی من پیش تو خاک و پیششان واویتلا من هرقدر لشگر هرقَدَر نامرد با من با غم بگو دارد جگر راهم بگیرد اما هزاران بار غم را دیده زینب از کودکی دست قلم را دیده زینب پیشانی و ضرب علم را دیده زینب بی او حرامی و حرم را دیده زینب پنجاه سال این نوحه‌ها را دم بگیرد در زیر لب می‌گفت با تکرار ای وای از قتلگاه و تل و چشمِ تار ای وای از ازدحام و خنده و انظار ای وای از شعله و از خیمه و اشرار ای وای دور مرا نامرد و نامحرم بگیرد دارد دعا طفلی زِ محمل‌ها نیافتد یا که حسینش پیش قاتل‌ها نیافتد تا که سرش دست اراذل‌ها نیافتد تا که تنش بین قبایل‌ها نیافتد تا در بغل آن پیکر درهم بگیرد 🔸شاعر: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•تا که فرمود....... و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده به نفسِ سید امیر حسینی 🏴🏴🏴 ای دُرّ خــــــــوشاب یا ابا عبدالله ای گــوهر ناب یا ابا عبدالله از نوکر در ماندۀ خود دست بگیر در روز حساب یا ابا عبدالله 🏴🏴🏴 تا که فرمود رسیدیم علم را کوبید یک علمدار بر این خاک قدم را کوبید بر روی سینه ی خود تیغ دودم راکوبید بین این دشت ستونهای حرم را کوبید بیرق افراشته شد باد تکانش میداد کیست این مرد که یک دشت نشانش میداد زانویش خم شده و هست مهیا خانم با ادب گفت علمدار بفرما خانم آمد از محمل خود حضرت زهرا خانم دست بگذاشت روی شانه ی سقا خانم گرد او پنج برادر همه میچرخیدن پنج تن دور سر فاطمه میچرخیدن *این خانم رو کسی ندیده بیاد از خونه بیرون. شبها که میخواست بره سر قبر پیغمبر مولا جلو جلو امام حسن دست راست ،امام حسین دست چپ، قمر بنی هاشم از پشت سر می آمد.حتی جای پای زینب رو پاک میکرد. کسی حتی نباید نگاش به جای پای قدمهای زینب بیوفته.همچین که اومد از محمل پیاده بشه دست انداخت گردن علمدار رشیدش پا رو زانوی علمدار،صورت به صورت فرمود:خدا تو را برا من نگه داره عزیز دلم.. همیشه سایه ات بالا سرم باشه اباالفضلم...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•از وقتی اومدیم... و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی 🏴🏴🏴 از وقتی اومدیم ،شدم کلافه تر کاش ور میداشتی تو اشک اضافه تر انشاءالله که کسی، سمت حرم نیاد انشاءالله هیچ موقع، روسری کم نیاد بیا بریم داداش، دیگه یواش يواش داره غروب میشه،نمیدونم چرا این خاک رو میبینم،دلم آشوب میشه ببین چه جوری بدنم می لرزه، ببین که از غصه دلم کبابه پاشو بریم تا، آب تو خیمه داریم بریم تا بچهٔ ربابه خوابه *تا اومدن پیاده شدن نگاه خانم به یک جایی افتاد تا اونجا رو دید خوابی که تو بچگی دید..یادش افتاد، میگن از خواب پرید صورت خانم زینب تبخال زد.اینجا همونجاست من یادمه..* یکم برام بگو از حالِ کربلا ریخته به هم منو گودال کربلا تو این سرازیری نرو که پیر میشم نگو شهید میشی، نگو اسیر میشم دوری ازم نکن، به دوری تو من،عادت نمیکنم حتی میون تشت، حتی رو نیزه هم ،ولت نمیکنم بهم بگو که دور نمیشی از من یه نیزه هم بین من و تو دوره نگو شبی که معجرم میسوزه سرت میون آتیشِ تنوره *با احترام پیاده شد همه بنی هاشمی ها حلقه زدن سایه ی عمه ما رو نباید کسی ببینه ..آره روز یازدهم شد! شد غروب روز یازدهم همه رو دونه دونه سوار کرد..موقع سوار کردن زین العابدین عمه ما بیچاره شد...هی سوار می کرد آقا از بالا میوفتاد مریض بود تب داشت...پاهای زین العابدین رو از زیر شتر بستن که دیگه از بالا نیفته.. دونه دونه رو سوار کرد موندن خودش و رباب ،رباب عروس مادرم سوار شو..نه عزیزم!من به حسینم قول دادم هوای همه رو زینبت داره ..رباب هم سوار کرد.. عمه ی سادات، عصمت الله یه نگاه کرد دید دورش نامحرمان منتظرند ببینن زینب چکار میکنه..رو کرد سمت علقمه چشت روشن اباالفضل.. مگه تو من و پیاده نکردی اینجا.. نگاه کن دوره ام کردن کجایی علمدارم؟ کجایی ابالفضلم؟ *راوی قسم میخوره میگه دیدم شتر زانو زد گردنش رو کج کرد عمه ما سوار شه..* حسم اینه کربلا میخواد ازم این جلال و جبروت رو بگیره من چه خاکی به سرم کنم اگه نیزه گودی گلوت رو بگیره چشمهای خونَم و دیگه زار نکن بسه اینقدر من و بی قرار نکن سخته شش تا برادر داشته باشی شمر بگه چیکار بکن چیکار نکن تو کس و کار منی شمر جلو دار شده «حسین ،حسین ...» تا حالا از این خونواده زنی را نبردن اسارت الهی میمردم نمیدیدم اینقدر جسارت،واویلا به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو با غیرت شلوغی دور و برم رو یا مظلوم «حسین ،حسین،...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•از وقتی اومدیم....... و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده به نفسِ سید امیر حسینی 🏴🏴🏴 حسین علیه‌السلام: هر که خدا را آن‌گونه که سزاوار اوست بندگی کند، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند. 📚بحارالأنوار: ج ۷۱، ص ۱۸۳ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•لا حول ولا قوة....... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید امیر حسینی 🏴🏴🏴 کل خیر فی باب ابی عبدالله ❤️ 🏴🏴🏴 لا حول ولا قوة الا بالله خورشید و مه و ستاره اومد از راه منظومه ی شمسی اباعبدالله ماشاالله،ماشاالله.. در دل صحرا، دیده دریا شد تا رسید عباس علقمه وا شد اومد و دل از دلِ دنیا برد یا علی گفت و علم بالا برد ای جانم شکوه کاروان ای جانم به نور نسل سادات ای جانم به کمال هاشمیون به وِقار هاشمیات، به وِقار هاشمیات « ابی عبدالله یا حسین حسین » جمع اند محبان اباعبدالله لشکر جوانان اباعبدالله فرمانبر و فرمان اباعبدالله ماشاالله ماشاء الله... شد طنین انداز در دل لشکر صوت تکبیر شبه پیغمبر نوه ی بوتراب اذان میگفت یا علی گفت و عمه جان میگفت ای جانم به دو عمامه سبز ای جانم به عبدالله وقاسم ای جانم به علی اصغر ارباب نور چشم بنی هاشم ای جانم به شکوه کاروان ای جانم به نور نسل سادات «ابی عبدالله یا حسین حسین» کل خیر فی باب ابی عبدالله هفتاد و دو اصحاب اباعبدالله از دم همه بی تاب اباعبدالله ماشاالله،ماشاالله هر که رفت در این زمره آقا شد یه مسیحی بود که مسیحا شد وهب الگوی مسلمانیها ست آبروی قوم نصرانی هاست ای جانم به زهیر و جون و عابس ای جانم به جناده به عامر ای جانم به حبیب قلب ارباب به حبیب بن مظاهر «یا ابا عبدالله یا حسین حسین» ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•لرزانده غربت تو.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد 🏴🏴🏴 "اَللّـٰهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَآخِرَ تٰابِعٍ لَهُ عَلىٰ ذٰلِکَ،اَللّـٰهُمَّ الْعَنِ الْعِصٰابَةَ الَّتى جٰاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشٰایَعَتْ وَبٰایَعَتْ وَتٰابَعَتْ عَلىٰ قَتْلِهِ، اَللّـٰهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً" "يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " لرزانده غربت تو دل روزگار را برده است داغت از دلِ عالم قرار را شکر خدا به روز جزا دست ما پُر است پُر کرده ایم از غم تو كوله بار را *همه ي زندگي مارو غم تو پر كرده، وقتي غمِ حسين هست، ديگه بقيه غم ها چيزي نيست…*  "هر كه غمت را خريد عشرت عالم فروخت  با خبران غمت بي خبر از عالمند" *همه ي غم و غصه ي ابي عبدالله فقط يك كلمه است، اونم زينبِ، از فردا فقط روضه ها يه جمله است: امان از دل زينب...* شکر خدا به روز جزا دست ما پُر است پُر کرده ایم از غم تو كوله بار را باران گریه آمد و دل زنده شد حسین آباد می‌کند غم تو شوره‌زار را ای کاش خاک پای تو باشیم عاقبت تا تاج سر کنیم همین افتخار را ما کربلا نرفته ز دنیا نمی‌رویم ما را ببر، تمام کن این انتظار را ميلاد عرفان پور *آقاجان! فردا كه ميرسي كربلا مارو هم ببر، ان شاءالله ما هم با قافله ابي عبدالله برسيم كربلا، كاروان حسين كه فردا ميرسه روضه خونش زينبِ، هر وقت كربلا بري و بياي بايد سختي بكشي، بايد بلا ببيني، براي ما هم فقط نيست، حتي براي انبياء هم بوده، اما همه براي بلاي ابي عبدالله گريه كردند، اميرالمؤمنين از صفين كه بر مي گشت، از اسب پياده شد، خاك كربلا رو برداشت،" وَاهاً لَكِ أَيَّتُهَا التُّرْبَةُ لَيُحْشَرَنَّ مِنْكِ أَقْوَامٌ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِساب" گفت: خاكِ كربلا! خوش به حالت، يه روزي يه عده اي از اين خاك، بي حساب و كتاب ميرن بهشت، يه روزي اين خاك ميشه خاكِ مقدس... اين خاك از زماني شد خاك مقدس، كه حسين رسيد كربلا، زينب رسيد كربلا، چه رسيدني، وقتي اومدن زينب رو پياده كنند عباس اومد، اما بيشترين نقل اينه كه خود ابي عبدالله هم اومده، عباس ركاب محمل رو گرفته، ابي عبدالله مي فرمود: جوانان بني هاشم بياييد حلقه بزنيد نامحرم ها نبيين، من خودم خواهرم زينب رو پياده كنم، پنجاه و چهار ساله كه كسي قد و بالاي زينب رو نديده، پنجاه و چهارساله كسي سايه اش رو نديده... وقتي اهلبيت پياده شدن، خيمه ها برپا شد، آرايش چيدن خيمه ها خودش روضه است، اولين خيمه توي بلندي خيمه اباالفضلِ، اولين خيمه اي هم كه جمع شد، خيمه ي عباس بود... همه نگران حسين بودن، اما حسين نگرانِ زينب بود، از چيدن خيمه ها، از دستوراتي كه داد، از پياده شدن زينب، همه نشان دهنده ي همين بود، همه رو ابي عبدالله جمع كرد، رفت رو بلندي"هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا" گفت"وَ مَسْفَكُ دِمَائِنَا" گفت، بذار معنيش رو با شعر بگم:* مِناي وصل خداوند اكبر است اينجا ادب كنيد كه از كعبه برتر است اينجا بايستيد و بخوانيد سوره ي توحيد كه قتلگاه شهيدانِ بي سر است اينجا *همه رو ابي عبدالله نگاه كرد، اما يهو نگاهش يه جا ايستاد، كجا؟* نگاه ممتد او شرحِ حال زينب بود چه حرف ها به نگاهِ برادر است اينجا *  تا نگاه كرد به زينب اشك ريخت، انگار همه ي روضه هارو مجسم ديد، اما برا اينكه زن و بچه اش اشكش رو نبينن سريع گريه اش رو قطع كرد، زينب رو هم آروم كرد، فرمود: زينبم! الان زوده گريه كني، هنوز گريه ها در پيش داري، صبر كن خواهرم!... اينجا نگاهه حسين حرف داشت، نگراني داشت، اما هنوز رقيه اش سالمِ، سكينه سالمِ، يه نگاه كرد ديد هنوز چادرها سالمِ، چادري خاكي نيست، چادري سوخته نيست...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد 🏴🏴🏴 شروع قصه عطش، نيزه است، خنجر و تيغ و در ادامه ي آن حرفِ معجر است اينجا *ابي عبدالله بچه هاش رو جمع كرد، دخترهاش رو، برادرهاشو جمع كرد، خواهرهاش رو جمع كرد، يه نگاه به زن و بچه اش كرد گريه كرد، اين يه نگاه، اما نگاه بعدي رو عصر عاشورا كرد"تُدیرُ طَرْفاً خَفِیّاً إِلى رَحْلِک َ وَ بَیْتِک"  هي لشكر مي رفتن سمت گودال، مي گفتن: حسين زنده است؟ يكي مي گفت: نه! ديگه كارش تمومه؛ تكون نميخوره، يكي مي گفت: نه! از زخماش خونِ تازه مياد، يكي شمشير برداشت گفت: الان ميرم كار رو تموم ميكنم، تا رفت جلو ديد حسين تكون خورد، سه ساعت حسين توي گودال دست و پا ميزد، يه نفر نرفت بگه پاشو تو پسرِ فاطمه اي، هر كي رفت جلو، ترسيد برگشت، شمر عصباني شد، گفت: تكليف رو معلوم كنيد، يكي ميگه زنده است، يكي ميگه نه، ميخواهيد بدونيد حسين زنده است يا نه؟ رفت روي بلندي صدا زد: حمله كنيد سمت خيمه ها، بريد سراغ زينب، حسين غيرت اللهِ، اسم زينب بياد اگه زنده باشه بلند ميشه، تا رفتن طرف خيمه ها، بلند شد، حسين!...* شمر فهمید که انگار علمدارت نیست چه عجولانه به گودال سرازیر شده دو قدم رفت به پایین و دوباره برگشت داد زد زود بیایید زمین گیر شده همه حیرت زده دیدند حسین ابن علی چقدر بعد علی اصغر خود پیر شده *يه نگاه توي خيمه ها به بچه هاش انداخت، يه نگاه توي گودال قتلگاه به خيمه هاش انداخت، يه بار ديگه هم يه نگاه كرد، كجا؟ تو تشتِ طلا، ديد دستاي زينب رو نامحرما بستن، بچه هاش رو آوُردن توي مجلس نامحرم، ديد يه نفر داره دخترش رو نشون ميده، زينب بچه اش رو زود زير چادر گذاشت، حسين!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•لرزانده غربت تو..... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد 🏴🏴🏴 🔹السَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللَّهُ الشِّفاءَ في تُرْبَتِهِ سلام بر كسى كه خداوند شفا را در خاك قبرش قرار داد. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
برای دسترسی به روضه و نوحه ماه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید👇👇👇👇👇👇👇 . . . . . . . . . . ____ . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید.