eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.6هزار دنبال‌کننده
12 عکس
20 ویدیو
91 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
وای از، آن ساعتی که عصر غیبت شد شروع سال‌های سختِ بیتابی و غربت شد شروع ظلم، همواره به هر جایِ زمین اُتراق کرد زخم بر مظلوم زد! صبرِ جهان را طاق کرد قلبِ تاریخِ زبان‌بسته کماکان شد حزین بیشتر آنجا که شد آغاز، غصبِ سرزمین آنکه دائم کارش انکارِ امام ِ غایب است نامش اسرائیل و فامیلش است آمد و از نقشهٔ ابلیس استقبال کرد قبله‌گاهِ اوّلِ اسلام را اِشغال کرد عشق را با قتلِ عام ِ مستمر، محکوم کرد عده‌ای را از سکونت در وطن محروم کرد با جنایت دم به دم انداخت در خون، قدس را با غضب آمد تصاحب کرد صهیون، قدس را هست فنّ و حرفهٔ دیرینه‌اش کودک‌کشی رو به موت است و پس از این هست حالش ناخوشی می‌زند آخر به جانش آتشی را شعله‌ور آن نمازِ خوانده در آوار و در خون غوطه‌ور ظلم، مستأصل شد و در امتداد سنگ‌ها در طلوعی دلنشین، شد به پا دید با چشمانِ خود آخر قیامی سخت را دید صهیونیست آری انتقامی سخت را چونکه حق هرگز نخواهد شد ضعیف و منزوی شد فلسطین، مرد میدان و هر آیینه قوی کارشان در اوجِ غم، صبر و توکل می‌شود تا شوند آزاد، هنگام توسل می‌شود در دلم آشوب...، بر لب، آهِ سرد آورده است بغض ِ باران‌زا گلویم را به درد آورده است * * باز قلبم راهیِ شهر مدینه می‌شود یادِ لحْظاتِ جسارت، غرقِ کینه می‌شود چشم‌هایم در خودش جا داده داغ کوچه را اشک می‌ریزم دوباره اتفاق ِ کوچه را اتفاقِ جان‌گدازی که گریزِ روضه‌هاست بانیِ بی منّتِ بزم ِ عزیزِ روضه‌هاست آسمان، رنگش کبود و خاک، رنگش زرد شد نبض ِ کوچه ایستاد و دستِ مادر سرد شد آمد آنکه با قساوت عُلقه و پیوند داشت آنکه از بر لبش لبخند داشت در لباس ِ ظلمت و در قالبِ یک راهزن راه را نامردِ پستی، بست بر أمّ الحسن عرشِ أعلی را گرفت و نُه فلک را غصب کرد ناجوانمردانه با سیلی فدک را کرد خورد بر دیوار مادر، قسمتش شد حالِ زار ضجه زد در هر قدم بر چادرش گرد و غبار سمتِ خانه داشت برمی‌گشت با چشمانِ تار روزگار، ای روزگار، ای روزگار، ای روزگار خاطراتِ تلخ...، حسرت...، کاشکی می‌شد سپر... غربتِ مادر، نخواهد رفت از یادِ پسر پیر شد! دنیا برایش ذره‌ای ارزش نداشت مجتبی از داغِ مادر یک شب آرامش نداشت هیچ داغی اینچنین سنگین و بی اندازه نیست غصبْ تکراری‌ست! هرگز اتفاقی تازه نیست... ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝