eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.1هزار دنبال‌کننده
32 عکس
35 ویدیو
62 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
(آموزش مبانی شعر) نظم: در لغت به معنی ترتیب دادن است و در اصطلاح «نظم» سخنی است که دارای وزن و قافیه باشد. ارکان شعر عبارتند از: ۱- : کوتاه ترین پاره‌ی سخن موزون را (مصراع) گویند. که نصف (بیت) را تشکیل می‌دهد. خداوند مایی و ما بنده‌ایم ۲- : کوچکترین واحد شعر را «بیت» گویند و مرکب از دو مصراع است. به بیت زیر توجه کنید: خداوند مایی و ما بنده‌ایم به نیروی تو یک به یک زنده‌ایم ۳- : به کلمات هماهنگ گفته می‌شود که آخر همه‌ی اشعار می آید و حرف اصلی آخر آن‌ها یکسان است. «قافیه»‌ معمولاً در پایان مصراع ها می آید. در بیت بالا دو کلمه «بنده‌ایم» و «زنده‌ایم» قافیه هستند. ۴- : اگر یک کلمه عینا در آخر همه‌ی ابیات تکرارشود، آن را «ردیف» گویند. به عبارت دیگر کلمه یا کلماتی که بعد از قافیه عیناً تکرار می‌شود «ردیف» است مثال: قافیه/ ردیف توانا بود هر که دانا بود به دانش دل پیر برنا بود دانا و برنا : حروف (نا) در هر دو کلمه یکسان است پس هم‌قافیه هستند. بود و بود = ردیف در درس بعدی به انواع قالب‌های شعری می‌پردازیم. ضمناً برای آغاز، مثنوی‌سرایی را با توجه به درس 7 پیشنهاد می‌کنم زیرا در هر بیتی قافیه‌ی مجزایی دارد و راحت‌تر می‌توانید پیشرفت کنید‌. آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی)
قافیه چیست: قافیه در اصل "یک حرف " است که از آن به تعبیر می‌شود. قافیه به حروف مشترکی گفته می‌شود که در واژه­‌های پایانی قرینه‌های شعر منظوم تکرار می­‌شود" 1.قافیه سنتی شعر پارسی تحت تاثیر شعر عرب است و امروزه بسیار از حالت سنتی خود فاصله گرفته. برای مثال در شعر عرب "قائل و مائل " قافیه هستند در حالی که در شعر پارسی می‌توانیم "دل و گِل " را هم با آنها قافیه بگیریم. در اصل در بحث قافیه تنها به حرف نیاز داریم و البته "حرکت" ماقبل آن. در شعر عرب حروف دیگری هم برای قافیه عنوان شده که در شعر پارسی کاربرد چندانی ندارند از جمله این حروف " الف تاسیس، دخیل، ردف، قید، و..." که به 9 حرف می‌رسند. قافیه در اصل یک حرف است و هشت آن را تبع چهار پیش و چهار پس، یک مرکز آن‌ها دایره حرف تأسیس و دخیل و قید و ردف آنگه رَوی بعد از آن وصل و خروج است و مزید و نایره» بنابراین رعایت (الف تأسیس) در شعر پارسی لزومی ندارد اما اگر رعایت شود صنعت یا نام دارد. مثال دیگر : ، . که اگر "ان" الحاقی حذف گردد قافیه دارای اشکال خواهد بود. درحالی که قافیه به همین صورت کاملا صحیح است؛ چرا که در نشانه جمع و در صفت یا بیانگر حالت می‌باشد استثنا : چنانچه پسوند یا پیشوند یا حروف الحاقی عیناً تکرار شده و در یک معنا و نقش دستوری باشند نیاز به حذف برای تعیین قافیه وجود دارد.   : الف: هر مصوت بلند به تنهایی اساس قافیه قرار می‌گیرد مانند ، ب: هر مصوت با یک یا دو صامت بعدش اساس قافیه قرار می‌گیرد مانند ، : آخرین حرف اصلی قافیه را «رَوی» ravi می‌گویند. به عنوان مثال در کلمات جام ، وام ، دام ، نام ، آرام ، حرف «م» است. : به هر کدام از حروف و صداها یک واج گفته می‌شود برای تعریف قافیه نیاز داریم واج ها را به دو دسته تقسیم کنیم: حروف (الف ب پ ...) و صداها یا حرکات (آ ای او ـَ ـِ ـُ ) "همسانی حرف و حرکت ماقبل آن در دو کلمه، اساس قافیه را تشکیل می‌دهد"  یعنی در شعر پارسی برای قافیه کافی‌ست تنها حرف را تشخیص داده و حرکت ( آ ـ ای ـ او ـَ ـِ ـُ ) ماقبل آن را هم بررسی نماییم.  بنابر این تعریف، کلماتی مانند: ، ، ، و... با توجه به همین قاعده قافیه بوده و حرف قافیه در آن " َر" می‌باشد! تبصره 1: باید توجه شود در قافیه حروفی که بعد از حرف می آیند باید عیناً تکرار شوند. : و . حرف : ت ، و حروف "یم" (الحاقی) است که عیناً تکرار می‌شود. تبصره 2: نکته‌ی قابل توجه دیگر اینکه در قاعده‌ی کلی عنوان شده "حرف و حرکت ماقبل آن" یکسان باشد ، بنابراین چنانچه حروف ساکنی قبل از حرف بیاید باید عیناً تکرار شود. مثال: و ، که در اینجا همان "ت" بوده و حروف ساکن "وخ" عیناً تکرار شده‌اند، و حرکت ماقبل حرف "ساکن" می‌باشد. ، = قافیه:  َر ، = قافیه: ان ، = قافیه: یر (ایر) ، = قافیه : َست ، قاعده و تبصره 2 ، = قافیه :  ُوخت ، قاعده و تبصره 2 ، = قافیه : اه ، قاعده و تبصره 1 ، = قافیه : َنگ ، قاعده و تبصره 1 و 2 همانطور که عرض شد رعایت اصول نه‌گانه‌ی قافیه الزامی نیست بخصوص در قافیه‌های و ، می‌توان این قوافی را بدون رعایت ، از قوافی دیگر مانند : ، ، و... بهره برد؛ اما در غزل زیر حضرت حافظ از این قاعده بهره برده که صنعت (لزوم ملایلزم) نام دارد. هر نکته‌ای که گفتم در وصف آن هر کو شنید گفتا للهِ دَرُّ تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول آخر بسوخت جانم در کسب این حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید از شافعی نپرسند امثال این گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم گفت آن زمان که نبود جان در میانه دل داده‌ام به یاری شوخی کشی نگاری مرضیّهُ السجایا محمودة در عین گوشه‌گیری بودم چو چشم مستت و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم وز لوح سینه نقشت هرگز نگشت ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم است یا رب ببینم آن را در گردنت آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی)
(آموزش مبانی شعر)«۱» نظم: در لغت به معنی ترتیب دادن است و در اصطلاح «نظم» سخنی است که دارای وزن و قافیه باشد. ارکان شعر عبارتند از: ۱- : کوتاه ترین پاره‌ی سخن موزون را (مصراع) گویند. که نصف (بیت) را تشکیل می‌دهد. خداوند مایی و ما بنده‌ایم ۲- : کوچکترین واحد شعر را «بیت» گویند و مرکب از دو مصراع است. به بیت زیر توجه کنید: خداوند مایی و ما بنده‌ایم به نیروی تو یک به یک زنده‌ایم ۳- : به کلمات هماهنگ گفته می‌شود که آخر همه‌ی اشعار می آید و حرف اصلی آخر آن‌ها یکسان است. «قافیه»‌ معمولاً در پایان مصراع ها می آید. در بیت بالا دو کلمه «بنده‌ایم» و «زنده‌ایم» قافیه هستند. ۴- : اگر یک کلمه عینا در آخر همه‌ی ابیات تکرارشود، آن را «ردیف» گویند. به عبارت دیگر کلمه یا کلماتی که بعد از قافیه عیناً تکرار می‌شود «ردیف» است مثال: قافیه/ ردیف توانا بود هر که دانا بود به دانش دل پیر برنا بود دانا و برنا : حروف (نا) در هر دو کلمه یکسان است پس هم‌قافیه هستند. بود و بود = ردیف در درس بعدی به انواع قالب‌های شعری می‌پردازیم. ضمناً برای آغاز، مثنوی‌سرایی را با توجه به درس 7 پیشنهاد می‌کنم زیرا در هر بیتی قافیه‌ی مجزایی دارد و راحت‌تر می‌توانید پیشرفت کنید‌. آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی)