#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#قصیده
قصیدهایست برآورده از گریبان هیچ
کدام هیچ؟ سری پایماچ هیچان هیچ
قصیدهای به مثل ذوالفقار نغمهشکار
مجال دررو از این آبدار برّان هیچ
قصیدهای همه از فقر و فخر مالامال
گدای آب گوارا و گردهی نان هیچ
قصیدهای نه خریدار شر نه خیرفروش
نشسته بر در دکّان نامسلمان؟ هیچ
قصیدهای به تن از کسوت ریا عاری
به باد داده لباس ریا و عریان هیچ
قصیدهای سر از افلاک برکشیده عُنُق
قصیدهای همه عصیان و طوق طغیان هیچ
قصیدهای زده در خاک درد ریشه غم
که نیست واهمهاش از قفای طوفان هیچ
قصیدهای به تماشای خویش ابن سبیل
نه اهل هند و عراقست و نز خراسان هیچ
قصیدهای که اگر جامه افکند بر موج
رطوبتی نپذیرد از آب عمّان هیچ
نخوانمش به کسی چون که درک مینکنند
نوای یاسین را ز امتیاز رحمان هیچ
بر این جماعت خرفهم بیتمیز جهول
که هیچ بوده فراوانشان، فراوان هیچ
بر این قبیلهی انعامخوی بل هم اضل
که زعفران نشناسند از سپستان هیچ
سوار جملهی خلقاند و خود ستوروشاند
شتر فکنده مگر چشم خود به کوهان هیچ
که از عدم نگذارند پا به ملک وجود
که از نبود نبردند پی به امکان هیچ
اگر به عُدّه پُراناند هم تهیدستاند
وگر به عِدّه زیاداند هم کماکان هیچ
فقیر جلوت شاهانهاند و مستغنی
رفیق خلوت پیمانهاند و پیمان هیچ
به شکلِ کاری ایشان ندیدهام کس را
به کجمداری اینان ندیده دوران هیچ
کجاند و تا به ثریاست کجمداریشان
که خواجهوار نبینند غیر ایوان هیچ
که خواجگان سراپردهاند و پردهدران
نه هیچ مردعیاراند و نی ز نسوان هیچ
چنین که دست به مینای لغو میآزند
به جز تری چه نصیبستشان به دامان؟ هیچ
سبکسرند و تهیتوشهاند و خالیمغز
نه باکشان ز قیامت نه بیم میزان هیچ
به هر کجا صلتی افکنند کاسهبلیس
قصیدتی نسرودند مفت و مجّان هیچ
قصیدتی نسرودند جز به قصد شهان
مدیحتی ننوشتند جز به خاقان هیچ
خوشم اگر که قلم بر قصیده میگیرم
نیاورم سخنی جز علیّ عمران هیچ
به پیش فضل علی، مدح دیگری هرگز
خدای را نشوم فضلهخوار بهمان هیچ
صراط سیرت او بود و بیعلی هرگز
نمیبرند و نبردند ره به قرآن هیچ
طواف کعبه اگر بیولای اوست چه سود
چون آسیا که ندانست ز آسیابان هیچ
اگر وجود مرا ذرّهذرّه بشکافند
به غیر مهر علی برنیاید از آن هیچ
هرآنطرف که ببینم، فثمّ وجه الله
بدین دلیل شدهست از علی چه پنهان هیچ
ندیدم ارچه ورا، گفتمش مرا بنگر
همای سعد از این نحس رو مگردان هیچ
به جلوه آمد و ما را به قهقرا انداخت
شما و آینه، ماییم و صد بیابان هیچ
به قول بیدل ما، نقشبند عالم شعر
که هست در برش این نظم سستبنیان هیچ:
اگرکه دشمن او در لباس کعبه رود
از آن لباس نبیند به غیر قطران هیچ
برای او که قدیمست نیست آغازی
برای او که بسیطست نیست پایان هیچ
نیافت فرصت ادراک نور او را نار
چنانکه نرمی گلبرگ را مغیلان هیچ
نوالهچین علی بوده از ازل غزلم
مباد تا به ابد بگذرم از این خوان هیچ
مراست شوق نفس با فمن یمت یرنی
جز این هوا چه مگر خواست مرگم از جان؟ هیچ
از اینکه میدهدم دست دیدنش دم مرگ
مراست خاطر مجموعی و پریشان هیچ
همین عدم که منم را میآورد به حساب
کز اوست هستی این ذرّهی نه چندان هیچ
نبود جذبهی او جوهرم فراری بود
نمینشست کلامم به جان دیوان هیچ
#مجید_لشکری
🎤💞🎤💞🎤💞🎤
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#امام_صادق_ع_شهادت
کوچهای بود و دری بود و امامی روی خاک
میدوید آشفتهرو ماه تمامی روی خاک
بی عمامه، بی عصا، بیتاب قرآن میدوید
چند نوبت بین کوچه ریخت جامی روی خاک
رشتهی پوسیدهای را روی مرکب دیدهام
عُروَةُ الوُثقی و حبل لَاانفِصامی روی خاک...
میچکاند ابیات بر پای دری، آن نیمهشب
روضههایی شور را با تلخکامی روی خاک
از نجف آیینه آوردند در آغوشِ سنگ
ریخت در تعجیلشان وادِی السَّلامی روی خاک
از مدینه تا مدینه اسمهایی اعظمست
اسمهایی روی نی، چندین اسامی روی خاک
قبلهی حاجاتِ ما را بینمازان میبرند
میرود در دست بت «بیت الحرامی» روی خاک
✍ #مجید_لشکری
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
کوچهای بود و دری بود و امامی روی خاک
میدوید آشفتهرو ماه تمامی روی خاک
بی عمامه، بی عصا، بیتاب قرآن میدوید
چند نوبت بین کوچه ریخت جامی روی خاک
رشتهی پوسیدهای را روی مرکب دیدهام
عُروَةُ الوُثقی و حبل لَاانفِصامی روی خاک...
میچکاند ابیات بر پای دری، آن نیمهشب
روضههایی شور را با تلخکامی روی خاک
از نجف آیینه آوردند در آغوشِ سنگ
ریخت در تعجیلشان وادِی السَّلامی روی خاک
از مدینه تا مدینه اسمهایی اعظمست
اسمهایی روی نی، چندین اسامی روی خاک
قبلهی حاجاتِ ما را بینمازان میبرند
میرود در دست بت «بیت الحرامی» روی خاک
🔸شاعر:
#مجید_لشکری
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
دوّمین بار است در شهر نبی ، در سوخته
خانه ی اَمنی به دست یک ستمگر سوخته
کمتر از خون گریه کردن حقّ این مرثیّه نیست
آستــان صـادق آل پیـمبـر سوخــته
ارثِ زهراییِ این آقاست که کاشانه اش
بین شهر مادری چون بیت مادر سوخته
او نمی سوزد میان شعله ها و مانده ام
با جسارت ، عدّه ای گفتند کوثر سوخته
آتشی که از در و دیوار بالا رفته است
بی گمان بر غربت اولاد حیدر سوخته
هم بلاهایی که مادر دیده پیرش کرده است
هم دلش بهرِ بنی الزّهرا مکرّر سوخته
شک ندارم هر زمانی آب دیده ، ساعتی
گوشه ای رفته به یاد حلق اصغر سوخته
بسکه می پیچد به خود از سوزش زهر جفا
پیکرِ شیخ الائمه ، پای تا سر سوخته
چشمهای اهلبیتش کاسه ی اشک ست وخون
بیشتر از هرکسی موسی بن جعفر سوخته
سالیانی پیش تر از قومشان در کربلا
خیمه و پیراهن و دامان و معجر سوخته
🔸شاعر:
#محمد_قاسمی
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
آقا تورا چون حیدر کرار بردند
در پیش چشم بچه های زار بردند
تو آنهمه شاگرد داری پس کجایند!
آقا چه شد آنشب تورا بی یار بردند؟
این اولین باری نبود اینطور رفتید
آقا شمارا اینچنین بسیار بردند
وقتی شما فرزند ابراهیم هستی
قطعاً شمارا ازمیان نار بردند
آنشب میان کوچه ها باگریه گفتی
که عمه جان را هم سربازار بردند
یاد رقیه کردی آنجاکه شمارا
پای برهنه از میان خار بردند
این ظاهر درهم خودش می گوید آقا
حتما شمارا از سر اجبار بردند
سخت است اما آخرش تابوتتان را
آقاهزاران شیعه در انظار بردند
🔸شاعر:
#مهدی_نظری
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
صاحب رَافت وُ رفتارْ اباعبدالله
پدرِ مکتبِ ایثار اباعبـدالله
نَبَوی مَسلَک و زهرا صفت وُ مولا خُو
روحِ صدق وُ سخنِ یار اباعبدالله
وارثِ کرب وُبلا باعث وُ بانیِّ وِلا
بیرقَت پرچم سالار اباعبدالله
تو که از نَسل حسین وُ حَسنی یاصادق
خوانده ای مَدح علمدار اباعبدالله
حضرت شیخ الائمّه پسرِ فاطمه ای
چاره یِ دردِ گرفتار اباعبدالله
نوه ات والیَّ طوس است وُ هوایِ پابوس
کرده این عاشقِ تو زار اباعبدالله
ذاکر شاه وَفا تذکِرِه می خواهم با
ذکرِ تو از شَهِ دربار اباعبدالله
تو که با روضه ی ِشاهِ شهدا مانوسی
کُنیه اَت اعظمُ الاذکار اباعبدالله
جمعه ها دیده به راهِ دلبرم می دوزی
بینِ هر ندبه زَدی جار اباعبدالله
🔸شاعر:
#حسین_ایمانی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
شمع وجود فاطمه سوسو گرفته است
شب با سکوت بغض علی خو گرفته است
آتش گرفت جان علی با شرار آه
وقتی که از ولی خدا رو گرفته است
در دست ناتوان خودش بعد ماجرا
این بار چندم است که جارو گرفته است
قلب تمام ارض و سماوات و عرش و فرش
یک جا برای غربت بانو گرفته است
حتی و جود میخ و در و تازیانهها
عطر و مشام از گل شببو گرفته است
با ازدحامِ موجِ مخالف بیا ببین
کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است
مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت
سر در بغل گرفته و زانو گرفته است...
✍ #مجید_لشکری
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
مثل هر شب نگاه مادر من
خیره بر چارچوب در شده است
آن قدر خیره مانده یک نقطه
که نگاهش دوباره تر شده است
مادرم از گلایهها سیر است
مادرم نوجوان، ولی پیر است
مادرم بستری، زمینگیر است
مادرم دست بر کمر شده است
زخم بازو برید امانش را
سوخت آن قامت کمانش را
طاقتش هرچهقدر کم شده است
درد پهلوش بیشتر شده است
زن همسایه چند روزی پیش
با گروهی عیادتش آمد
با همین گوش خود شنیدم گفت:
«فاطمه مثل محتضر شده است»
جامهای کرد بر تن حَسَنش
کفنی هم گذاشت دست حسین
زینبش را فقط سفارش کرد
نکند عازم سفر شده است:
«دخترم! کربلا برای حسین
مثل خواهر نه! مثل مادر باش
چون شنیدم که از مصیبت او
سعد وقّاص با خبر شده است»
بگذارید نیمهجان بشوم
بگذارید قدکمان بشوم
بگذارید روضهخوان بشوم
حرفی از کربلا اگر شده است
.
کربلا هیزم تر آوردند
اشک از دیدهها در آوردند
دامن خیمههای آل اللّه
با همان شعله شعلهور شده است
چارده قرن مادرم زنده است
نور او تا همیشه تابنده است
شرح او بینهایتی ابدی است
قصّهاش گرچه مختصر شده است
✍ #مجید_لشکری
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
جود خداوندیَاست در کف جودش
شعشعهی کبریاست ضوء وجودش
عرصهی لاهوت شمّهای ز حدودش
هست حدودش ثُغور حیّ ودودش
آنکه ودود از میان خلق ستودش
طبق تفاسیر نصّ سورهی رحمان
او و حسیناند شرح لؤلؤ و مرجان
خیمه و خرگاه اوست عالم امکان
روح صلات از ویست فرض به انسان
در دل این خیمه قائمست عمودش
شَبَّر آل علی، حسن شده نامش
او که کلام خداست ضبط به کامش
دشمن و یارند ریزهخوار طعامش
جن و ملک ماندهاند محو قیامش
خیل بنیآدماند مات سجودش
إن ذُکٍرَ الخَیرُ کانَ أوّلُ ذِکرًا
دفتر تقدیر را نموده مدوّن
او که نظامش نظام اقوم و احسن
اوست که تجرید کرده از همه روزن
او که به معراج رفته گاهِ قعودش
بقعه ندارد اگرچه فرش مزارش
بال ملک بودهاست آینهدارش
گشت عطا در سه دفعه دار و ندارش
پود زمان بودهاست بسته به تارش
تارِ زمین تاب خورده در دل پودش
هرکه ز مینای صبر قَلَّ و دَل خورد
قطرهشکیبی از او به روز ازل خورد
قاسم او از عموی خویش عسل خورد
قفل اگر بر جدال اهل جمل خورد
هان! حسن بن علیست آنکه گشودش
قوس صعودش نه تَنَزُّل دمد از آن
دست کشد جزء را و کُل دمد از آن
جلوه کند گر به خار، گل دمد از آن
عین دعا هست و تبدُّل دمد از آن
در همه عالم ببین ظهور و نمودش
سفرهی او خاص و عام داشت؟! نه واللّه
بیم خواص و عوام داشت؟! نه واللّه
نهی ز اهل جذام داشت؟! نه واللّه
زخم دلش التیام داشت؟! نه واللّه
او که غریبست در میان جنودش
✍ #مجید_لشکری
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
مثل هر شب نگاه مادر من
خیره بر چارچوب در شده است
آن قدر خیره مانده یک نقطه
که نگاهش دوباره تر شده است
مادرم از گلایهها سیر است
مادرم نوجوان، ولی پیر است
مادرم بستری، زمینگیر است
مادرم دست بر کمر شده است
زخم بازو برید امانش را
سوخت آن قامت کمانش را
طاقتش هرچهقدر کم شده است
درد پهلوش بیشتر شده است
زن همسایه چند روزی پیش
با گروهی عیادتش آمد
با همین گوش خود شنیدم گفت:
«فاطمه مثل محتضر شده است»
جامهای کرد بر تن حَسَنش
کفنی هم گذاشت دست حسین
زینبش را فقط سفارش کرد
نکند عازم سفر شده است:
«دخترم! کربلا برای حسین
مثل خواهر نه! مثل مادر باش
چون شنیدم که از مصیبت او
سعد وقّاص با خبر شده است»
بگذارید نیمهجان بشوم
بگذارید قدکمان بشوم
بگذارید روضهخوان بشوم
حرفی از کربلا اگر شده است
.
کربلا هیزم تر آوردند
اشک از دیدهها در آوردند
دامن خیمههای آل اللّه
با همان شعله شعلهور شده است
چارده قرن مادرم زنده است
نور او تا همیشه تابنده است
شرح او بینهایتی ابدی است
قصّهاش گرچه مختصر شده است
✍ #مجید_لشکری
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
شمع وجود فاطمه سوسو گرفته است
شب با سکوت بغض علی خو گرفته است
آتش گرفت جان علی با شرار آه
وقتی که از ولی خدا رو گرفته است
در دست ناتوان خودش بعد ماجرا
این بار چندم است که جارو گرفته است
قلب تمام ارض و سماوات و عرش و فرش
یک جا برای غربت بانو گرفته است
حتی و جود میخ و در و تازیانهها
عطر و مشام از گل شببو گرفته است
با ازدحامِ موجِ مخالف بیا ببین
کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است
مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت
سر در بغل گرفته و زانو گرفته است...
✍ #مجید_لشکری
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#ولادت
جود خداوندیَاست در کف جودش
شعشعهی کبریاست ضوء وجودش
عرصهی لاهوت شمّهای ز حدودش
هست حدودش ثُغور حیّ ودودش
آنکه ودود از میان خلق ستودش
طبق تفاسیر نصّ سورهی رحمان
او و حسیناند شرح لؤلؤ و مرجان
خیمه و خرگاه اوست عالم امکان
روح صلات از ویست فرض به انسان
در دل این خیمه قائمست عمودش
شبّر آل علی، حسن شده نامش
او که کلام خداست ضبط به کامش
دشمن و یارند ریزهخوار طعامش
جن و ملک ماندهاند محو قیامش
خیل بنیآدماند مات سجودش
إن ذُکٍرَ الخَیرُ کانَ أوّلُ ذِکرًا
دفتر تقدیر را نموده مدوّن
او که نظامش نظام اقوم و احسن
اوست که تجرید کرده از همه روزن
او که معراج رفته گاهِ قعودش
رحمت و رحمست در سرائر اسمش
نور خدا جلوه کرده قسم به قسمش
ورد ثبوتیّه است حرز طلسمش
آنکه برافکنده تیر جور به جسمش
باد، خدنگ خدا به چشم حسودش
بقعه ندارد اگرچه فرش مزارش
بال ملک بودهاست آینهدارش
گشت عطا در سه دفعه دار و ندارش
پود زمان بودهاست بسته به تارش
تار زمین تاب خورده در دل پودش
هرکه ز مینای صبر قَلَّ و دَل خورد
قطرهشکیبی از او به روز ازل خورد
قاسم او از عموی خویش عسل خورد
قفل اگر بر جدال اهل جمل خورد
هان! حسن بن علیست آنکه گشودش
قوس صعودش نه تنزُّل دمد از آن
دست کشد جزء را و کُل دمد از آن
جلوه کند گر به خار گل دمد از آن
عین دعا هست و تبدُّل دمد از آن
در همه عالم ببین ظهور و نمودش
سفرهی او خاص و عام داشت نه واللّه
بیم خواص و عوام داشت نه واللّه
نهی ز اهل جذام داشت نه واللّه
زخم دلش التیام داشت نه واللّه
او که غریبست در میان جنودش
پیرزن تیرزنی رفت و نفهمید
این بدنی را که به تیرش شده تقیید
هست از آیات نور و سورهی توحید
میرود از این دنی به عالم تجرید
روح مجرد شدهست و نیست قیودش؟
#مجید_لشکری
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝