eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.7هزار دنبال‌کننده
38 عکس
46 ویدیو
78 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر جاری‌ام جاری از چشمه‌های غدیرم صدای غدیرم برای علی‌ام برای غدیرم من از نسل زهرایم از بچه‌های غدیرم من از امتداد بلندِ ندای غدیرم اگر می‌پَرَم در هوای غدیرم اگر واژه‌ام در رسای غدیرم ثنای غدیرم که از مرتضایم و بعد از علی زنده از مجتبایم که مدیون صلح قیام آفرینم که مدیون تدبیر دیّان دینم که مدیون مردیِ حق‌الیَقینم رسیدم مگر دامنش را بگیرم اگر با غدیری اگر با غدیرم بگو شُکرِ حق شکر الطاف سبحان بگو از کریمِ کریمان بگو فاطمه شاد گردد از این روح و ریحان بگو یا حسن جان چه غم داری امشب اگر گیرِ گیری اگر سر به زیری اگر تشنه‌ای یا تَرک خورده‌ای یا کویری اگر خانه خانه پِیِ در گُشایی اگر کوچه کوچه پِیِ دست گیری اگر در گره‌های این زندگانی اسیری  اگر بی نصیبی میانِ جوانی اگر میکِشی دردها را به پیری اگر نامُرادی اگر بی نوایی فقیری چه غم داری امشب چه کم داری امشب بگو از همینجا از این خاکِ ایران  بگو از خزر از خلیج و خراسان  بگو زیرِ ایوان‌طلا  زیرِ باران  بگو یا حسن جان دل من اسیر از قدیم و ندیم است دلم یاکریم است دلم باکریم است نه دست دلم نیست تقصیر چشمی رحیم است که تفسیرِ رمز الف لام و میم است به هرجا دویدم فقط این شنیدم فقط این شنیدم که آقا کریم است که می‌آید و روی لبهای من تا قیامت فقط یاکریم است شنیدم حدیثی حدیث نفیسی که دیدند روزی گدایی که حیران لطفِ حسین است گدایی که می‌دید در زیر دِین است گدایی می‌آمد از دل دعایش که پُر کرد ارباب ما دستهایش گدایی که می‌گفت یکسر بیایَد پس از این فقط پشت این در بیایَد مکرر بیایَد به او گفت آقا اگرچه در اینجا کَرَم دیدی اما کریم غریبِ خطا پوش ما را ندیدی مرا دیدی اما حسن را ندیدی  که وقتی به سائل دهد بارِ دیگر نیایَد مکرر نیایَد چنان بی‌نیازش کند که به این در پِیِ کیسه‌ی زَر نیاد  زِ دست کسی جز حسن این چنین بَر نیاید و شاید حسین آید اما برایم شبیه حسن جان برادر نیاید چه‌ها می‌کند او به خیلِ  گدایان  بگو یاحسن جان جهان جان گرفت و معطر شد امشب که تقدیر عالم مقدر شد امشب زمین زَر شد امشب که از کهکشانها نه از آسمانها فراتر شد امشب لبِ بامِ اینجا برای تماشا برای تمنا که جبریل آمد کبوتر شد امشب خدا مست الله‌اکبر شد امشب  ظهورِ طهورِ کمال و جمال و جلال و خصالش   به مظهر  پیمبر اسیر پیمبر  و قنبر که مبهوت حیدر شد امشب علی اَلغَرض جان من شد پدر فاطمه وای مادر شد امشب علی نام او گفت و گفت ای مرا جان بگو ای حسن جان سپاه علی را سپهداری آقا تو سرداری آقا جگرداری آقا تو در پیش مولا عَلَم داری آری به میدان قدم داری آری که تیغ دودَم داری آری جلوداری آری تو مثل شهابی تو گرم شتابی تو مانند تیری جمل را امیری شتربان آن ناقه‌ی سرخ مو دیدت آری که مانند شیری جمل نه زمین بینِ مُشتت حسین است پشتت امیری حسن گفت و نعم الامیری بگو با دلیران بگو با حسین و بگو با ابالفضل با جمع شیران بگو یا حسن جان اگر سایبانی نداری اگر زائری میهمانی نداری اگر حوض و فواره  شمع و چراغی و طاق و رواقی پُر از آینه یا اگر خادمانی نداری اگر زائران تو را می‌زنند و به جز غم نشانی نداری به جانت قسم خواهم آمد برای حرم خواهم آمد که روزی به پشت امامم قدم در قدم خواهم آمد حرم سازی‌ات کار ایرانیان است و آن دَم ضریح تو آماده در اصفهان است ببین کارگرهای خود را ببین رُفتگرهای خود را که جارو به مژگان کشیم و غبار تو را روی چشمان گریان کشیم و با روضه‌هایت حسن جان کشیم و دو دم می‌کشیم از دل و جان پریشان فراوان بگو یا حسن جان 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
ای از بَهار، باغ نگاهت بَهارتر از فرش، عرش در قدمت خاکسارتر شبنم ز پاکی تو، به گلبرگ‌ها نوشت گل پیش روی توست ز هر خار، خوارتر باران کرَم نمود و ترنّم‌کنان سرود کز هر چه ابر، دست تو گوهر نثارتر شهر مدینه با فقرا جمله واقف‌اند آن شهر کس نداشت ز تو سفره‌دارتر ایّوب دید صبر تو، بی‌صبر گشت و گفت چشم فلک ندیده ز تو بردبارتر نامت حَسن، و لیک به هر حُسن، اَحسَنی ناورده دست صُنع، ز تو شاهکارتر بودی لبالب از غم و درد نهان، و لیک آیینه‌ای نبود ز تو بی‌غبارتر باشد یکی، قیام حسین و قعود تو گشتی پیاده تا که شود او سوارتر 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
ای جان پاک ختم رسل در بدن، حسن! ماه رخت چراغ هزار انجمن، حسن! ریحانه، محمّد و دردانه علی چارم نفر ز سلسله پنج تن، حسن! جان جهان فدات که سلطان انبیا پیوسته بوده بر دهنت بوسه‌زن حسن! شیرینی کلام من از وصف مدح توست نَقل حدیثت آمده نقل دهن، حسن! از غنچه دهان تو ریزد گلاب وحی چونان از زبان پیمبر سخن، حسن! از آن خدای، نام نهادت حسن که هست خلق مبارک تو و خویت حسن، حسن! بر روی دست فاطمه در لاله‌زار وحی رخسار توست برگ گل یاسمن، حسن! مدح تو با زبان رسول خدا خوش است او گوید و از او شنود بوالحسن، حسن! صبر تو بر شجاعت تو برتری کند داری اگرچه بازوی خیبرشکن، حسن! کی لایق است تا که در اوصاف چون تویی گوهر بریزد از دهن هم‌چو من، حسن! تو آشنای عالمی و از غریب هم تنهاتر و غریب‌تری در وطن، حسن! بر تربت تو دست توسل کند دراز شاه و گدا و پیر و جوان، مرد و زن، حسن! آیینه جمـال محمد تویی تویی بالله کریم آل محمد تویی تویی بر روی دست فاطمه قرآن حیدری آقای من! چقدر شبیه پیمبری زیبایی از بهشت جمال تو گشته سبز نامت بود حسن ولی از حُسن برتری جان تمام حُسن فروشان فدات باد الحق که با جمال حسن حُسن‌پروری یعقوب گشته محو تماشا و گویدت مولای من! تو یوسف زهرای اطهری واجب بود اطاعت تو در قیام و صلح زیرا تو خود ولی خداوند اکبری در دست توست تیغ قیام و کلید صبر حتی تو بر حسین، امامی و رهبری در زهد و عصمت و شرف و قدر، فاطمه در صبر، مصطفایی و در جنگ، حیدری قدر تو را که هست وطن شهر غربتت باور نمی‌کنند که تو فوق باوری خیر کثیر در نفس توست یا حسن سرتابه‌پای، کوثر و فرزند کوثری دریای نور ختم رسل! فاطمه صدف! الحق که آن یگانه صدف را تو گوهری جان حسین و هست علی قلب فاطمه سوگند می‌خورم تو رسول مکرری تنها نه چشم و ابـرو و رویت محمد است خلق و مرام و منطق و خویت محمد است دل را هماره حال و هوای بقیع توست انگار پشت پنجره‌های بقیع توست دور بقیع تو ز چه دیوار می‌کشند ملک وجود، صحن و سرای بقیع توست شیعه نفس که می‌کشد از عمق جان خود گویی نسیم روح‌فزای بقیع توست بر پادشاهی دو جهان ناز می‌کند آن دل‌شکسته‌ای که گدای بقیع توست غم نیست گر بنای مزارت خراب شد درهر دل شکسته بنای بقیع توست در مروه و صفا همه گفتیم یا حسن ما را اگر صفاست صفای بقیع توست ما کیستیم تا به حریم تو رو نهیم جبریل، سرشکسته پای بقیع توست یک خشت از مزار تو را هم نمی‌دهیم صد باغ خلد کم به جزای بقیع توست اذن دخول تربت تو نام فاطمه است آوای یا حسین، دعای بقیع توست بردار سر ز خاک و بگو قبر فاطمه ای خفته در بقیع، کجای بقیع توست؟ هر شب کبوتر دل ما زائر شماست هرجا رویم حال و هوای بقیع توست گردون کتاب صبر تو را بوسه می‌زند «میثم» ز دور قبر تو را بوسه می‌زند 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
مژده امشب ثمر حیدر و زهرا آمد نيمهء مه، قمر حیدر و زهرا آمد البشاره، پسر حیدر و زهرا آمد نور چشم و جگر حیدر و زهرا آمد بخت، در نيمه مهمانی حق يارم شد رطب نام حسن سفرهء افطارم شد دست، ازهرچه بجزعشق حسن می‌شويم اسم اعظم همه در نام حسن می‌جويم از پی سير الی‌الله رهش می‌پويم دل شب تا که «الهی به حسن» می‌گویم گويد از شوق، مرا فاطمه هر دم «جانم» وز دل عرش، به لبيك، خدا هم «جانم» جود در محضر او يكسره زانو بزند نيست نوميد هرآنكس که به او روبزند سائلش حاتم و همواره دم از او بزند در حريم كرمش بانگ هوالهو بزند برتنش رخت كَرم دوخته خالق زقديم اوجواداست وسخی هست وکریم بن کریم ماه زهرا به خدا ماهتر از ماه بود يوسف از شوق رخش در بدر چاه بود نقش، بر خاتم او «عزةلله» بود صلح او كرببلا را سند راه بود دمِ حق است حسن بازدمش هست حسين جای پا ازحسن است وقدمش هست حسين يكه‌تاز جمل اين شرزه‌ترين شير علی رزم او اصل‌ترين نسخهء تصوير علی رجزش نابترين جلوهء شمشير علی شيرزهراست بكامش كه شده شیر علی نيزه و تيغ به دستان حسن تا افتاد جمل فتنه به يك حمله‌اش ازپا افتاد ياعزيز اوف لناالكيل كه هنگام عطاست گرزغيرازتو و غيرازتو بخواهيم خطاست غربت تربت تو، بغض نهان دل ماست گنبدو صحن تو رويای گدايان شماست كاش اين جمع شبی زائر قبرت می‌بود كاش نابود شود از قدمت، آل‌سعود 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
( علیهم السلام ) اگه دنیا توی ذوقت میزنه شب و روز طعنه به شوقت میزنه اگه دنیا داره پیرت میکنه اگه از زمونه سیرت میکنه که فقط حسین آقای منه همون آقایی که آقاش حسنه به امام حسن دلم تنگه به امام حسین کارم لنگه بی حسین دلم خودِ سنگه خودِ سنگه خودِ سنگه خودِ سنگه ... به امام حسن پریشونم به امام حسین پشیمونم بی حسین زنده نمیمونم ( حسین ، آروم جونم ، حسن ، ای آقا جونم ... ) تکرار اگه داری تو قفس پَر میزنی داری به این در و اون در میزنی در خونشو بزن تو دلت یه دریا غم میزنه موج غم و غصت داره میرسه به اوج بگو یا امام حسن یا حسن کلید قفل قفسه این حسینه که به دادم میرسه به امام حسن گرفتارم به امام حسین گِره دارم گره افتاده توی کارم به امام حسن که بیتابم به امام حسین توی خوابم نمی دیدم سگ اربابم ( حسین ، آروم جونم ، حسن ، ای آقا جونم ... ) تکرار وقتی معصیت رو میشوره خدا فدای چشمایی که نورِ خدا اَزشون مُنجلیه قربون خدا برم که با منه کرمش همیشه روی دامنه حسنِ بنِ علیه حسنِ بنِ علیه شاه کرم الهی کم نشه سایش از سرم به امام حسن دلم خونه به امام حسین نمیتونه دل من واشه از این خونه یا امام حسن بده راهم یا امام حسین تویی شاهم حرمِ اللّهه پناهگاهم ( حسین ، آروم جونم ، حسن ، ای آقا جونم ... ) تکرار
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت دوم (علیه السلام) یوسفِ آلِ پیمبر، شهِ لاهوت مقام ‌نجلِ شاه مدنی ، قافله‌سالارِ انام اولین سبطِ نبی ، فخرِ نبیینِ عظام‌ دومین حجتِ برحق و امام اِبنِ امام گوهرِ بحرِ جلالت ، دُرِ فرخنده صدف ‌پور زهرا و نخستین پسرِ شاهِ نجف میشدی چونکه به‌دوشِ شهِ لُولاک سوار ( پیغمبر امام حسن و امام حسین را روی دوشش سوار میکرد) میشدی چونکه به‌دوشِ شهِ لُولاک سوار ( حضرت نماز میخوند ، امام حسن و امام حسین روی دوشش می آمدند ، آهسته از سجده بلند میشد ، عزیزانش را از روی شانه برمیداشت ، دوباره به سجده میرفت ، امام حسن و امام حسین به دوش پیغمبر، ص ) میشدی چونکه به‌دوشِ شهِ لُولاک سوار میگشودی لبِ دُر پرورِخود بر گُفتار می‌ربود از دلِ هر رهگذری صبر وقرار ( امام حسن را روی دوشش سوار میکرد ، با خودش می برد مسجد ، وقتی امام حسن حرف میزد ، آنقدر با نمک حرف میزد ، هر کسی صداشو میشنید ، می ایستاد ، مجذوب صدای دلنشین امام حسن میشد ، میشدی چونکه به‌دوشِ شهِ لُولاک سوار میگشودی لبِ دُر پرورِخود بر گُفتار می‌ربود از دلِ هر رهگذری صبر وقرار بوسه میزد به لبش پادشهِ عرش وِقار لذت از صحبت او ، فخرِ رسالت می بُرد سویِ مسجد حَسنش را به جلالت می‌بُرد شاعر : ( فاخر ) ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
مژده امشب ثمر حیدر و زهرا آمد نيمهء مه، قمر حیدر و زهرا آمد البشاره، پسر حیدر و زهرا آمد نور چشم و جگر حیدر و زهرا آمد بخت، در نيمه مهمانی حق يارم شد رطب نام حسن سفرهء افطارم شد دست، ازهرچه بجزعشق حسن می‌شويم اسم اعظم همه در نام حسن می‌جويم از پی سير الی‌الله رهش می‌پويم دل شب تا که «الهی به حسن» می‌گویم گويد از شوق، مرا فاطمه هر دم «جانم» وز دل عرش، به لبيك، خدا هم «جانم» جود در محضر او يكسره زانو بزند نيست نوميد هرآنكس که به او روبزند سائلش حاتم و همواره دم از او بزند در حريم كرمش بانگ هوالهو بزند برتنش رخت كَرم دوخته خالق زقديم اوجواداست وسخی هست وکریم بن کریم ماه زهرا به خدا ماهتر از ماه بود يوسف از شوق رخش در بدر چاه بود نقش، بر خاتم او «عزةلله» بود صلح او كرببلا را سند راه بود دمِ حق است حسن بازدمش هست حسين جای پا ازحسن است وقدمش هست حسين يكه‌تاز جمل اين شرزه‌ترين شير علی رزم او اصل‌ترين نسخهء تصوير علی رجزش نابترين جلوهء شمشير علی شيرزهراست بكامش كه شده شیر علی نيزه و تيغ به دستان حسن تا افتاد جمل فتنه به يك حمله‌اش ازپا افتاد ياعزيز اوف لناالكيل كه هنگام عطاست گرزغيرازتو و غيرازتو بخواهيم خطاست غربت تربت تو، بغض نهان دل ماست گنبدو صحن تو رويای گدايان شماست كاش اين جمع شبی زائر قبرت می‌بود كاش نابود شود از قدمت، آل‌سعود 🔸شاعر: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
ای جان پاک ختم رسل در بدن، حسن! ماه رخت چراغ هزار انجمن، حسن! ریحانه، محمّد و دردانه علی چارم نفر ز سلسله پنج تن، حسن! جان جهان فدات که سلطان انبیا پیوسته بوده بر دهنت بوسه‌زن حسن! شیرینی کلام من از وصف مدح توست نَقل حدیثت آمده نقل دهن، حسن! از غنچه دهان تو ریزد گلاب وحی چونان از زبان پیمبر سخن، حسن! از آن خدای، نام نهادت حسن که هست خلق مبارک تو و خویت حسن، حسن! بر روی دست فاطمه در لاله‌زار وحی رخسار توست برگ گل یاسمن، حسن! مدح تو با زبان رسول خدا خوش است او گوید و از او شنود بوالحسن، حسن! صبر تو بر شجاعت تو برتری کند داری اگرچه بازوی خیبرشکن، حسن! کی لایق است تا که در اوصاف چون تویی گوهر بریزد از دهن هم‌چو من، حسن! تو آشنای عالمی و از غریب هم تنهاتر و غریب‌تری در وطن، حسن! بر تربت تو دست توسل کند دراز شاه و گدا و پیر و جوان، مرد و زن، حسن! آیینه جمـال محمد تویی تویی بالله کریم آل محمد تویی تویی بر روی دست فاطمه قرآن حیدری آقای من! چقدر شبیه پیمبری زیبایی از بهشت جمال تو گشته سبز نامت بود حسن ولی از حُسن برتری جان تمام حُسن فروشان فدات باد الحق که با جمال حسن حُسن‌پروری یعقوب گشته محو تماشا و گویدت مولای من! تو یوسف زهرای اطهری واجب بود اطاعت تو در قیام و صلح زیرا تو خود ولی خداوند اکبری در دست توست تیغ قیام و کلید صبر حتی تو بر حسین، امامی و رهبری در زهد و عصمت و شرف و قدر، فاطمه در صبر، مصطفایی و در جنگ، حیدری قدر تو را که هست وطن شهر غربتت باور نمی‌کنند که تو فوق باوری خیر کثیر در نفس توست یا حسن سرتابه‌پای، کوثر و فرزند کوثری دریای نور ختم رسل! فاطمه صدف! الحق که آن یگانه صدف را تو گوهری جان حسین و هست علی قلب فاطمه سوگند می‌خورم تو رسول مکرری تنها نه چشم و ابـرو و رویت محمد است خلق و مرام و منطق و خویت محمد است دل را هماره حال و هوای بقیع توست انگار پشت پنجره‌های بقیع توست دور بقیع تو ز چه دیوار می‌کشند ملک وجود، صحن و سرای بقیع توست شیعه نفس که می‌کشد از عمق جان خود گویی نسیم روح‌فزای بقیع توست بر پادشاهی دو جهان ناز می‌کند آن دل‌شکسته‌ای که گدای بقیع توست غم نیست گر بنای مزارت خراب شد درهر دل شکسته بنای بقیع توست در مروه و صفا همه گفتیم یا حسن ما را اگر صفاست صفای بقیع توست ما کیستیم تا به حریم تو رو نهیم جبریل، سرشکسته پای بقیع توست یک خشت از مزار تو را هم نمی‌دهیم صد باغ خلد کم به جزای بقیع توست اذن دخول تربت تو نام فاطمه است آوای یا حسین، دعای بقیع توست بردار سر ز خاک و بگو قبر فاطمه ای خفته در بقیع، کجای بقیع توست؟ هر شب کبوتر دل ما زائر شماست هرجا رویم حال و هوای بقیع توست گردون کتاب صبر تو را بوسه می‌زند «میثم» ز دور قبر تو را بوسه می‌زند 🔸شاعر: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
اگر جاری‌ام جاری از چشمه‌های غدیرم صدای غدیرم برای علی‌ام برای غدیرم من از نسل زهرایم از بچه‌های غدیرم من از امتداد بلندِ ندای غدیرم اگر می‌پَرَم در هوای غدیرم اگر واژه‌ام در رسای غدیرم ثنای غدیرم که از مرتضایم و بعد از علی زنده از مجتبایم که مدیون صلح قیام آفرینم که مدیون تدبیر دیّان دینم که مدیون مردیِ حق‌الیَقینم رسیدم مگر دامنش را بگیرم اگر با غدیری اگر با غدیرم بگو شُکرِ حق شکر الطاف سبحان بگو از کریمِ کریمان بگو فاطمه شاد گردد از این روح و ریحان بگو یا حسن جان چه غم داری امشب اگر گیرِ گیری اگر سر به زیری اگر تشنه‌ای یا تَرک خورده‌ای یا کویری اگر خانه خانه پِیِ در گُشایی اگر کوچه کوچه پِیِ دست گیری اگر در گره‌های این زندگانی اسیری  اگر بی نصیبی میانِ جوانی اگر میکِشی دردها را به پیری اگر نامُرادی اگر بی نوایی فقیری چه غم داری امشب چه کم داری امشب بگو از همینجا از این خاکِ ایران  بگو از خزر از خلیج و خراسان  بگو زیرِ ایوان‌طلا  زیرِ باران  بگو یا حسن جان دل من اسیر از قدیم و ندیم است دلم یاکریم است دلم باکریم است نه دست دلم نیست تقصیر چشمی رحیم است که تفسیرِ رمز الف لام و میم است به هرجا دویدم فقط این شنیدم فقط این شنیدم که آقا کریم است که می‌آید و روی لبهای من تا قیامت فقط یاکریم است شنیدم حدیثی حدیث نفیسی که دیدند روزی گدایی که حیران لطفِ حسین است گدایی که می‌دید در زیر دِین است گدایی می‌آمد از دل دعایش که پُر کرد ارباب ما دستهایش گدایی که می‌گفت یکسر بیایَد پس از این فقط پشت این در بیایَد مکرر بیایَد به او گفت آقا اگرچه در اینجا کَرَم دیدی اما کریم غریبِ خطا پوش ما را ندیدی مرا دیدی اما حسن را ندیدی  که وقتی به سائل دهد بارِ دیگر نیایَد مکرر نیایَد چنان بی‌نیازش کند که به این در پِیِ کیسه‌ی زَر نیاد  زِ دست کسی جز حسن این چنین بَر نیاید و شاید حسین آید اما برایم شبیه حسن جان برادر نیاید چه‌ها می‌کند او به خیلِ  گدایان  بگو یاحسن جان جهان جان گرفت و معطر شد امشب که تقدیر عالم مقدر شد امشب زمین زَر شد امشب که از کهکشانها نه از آسمانها فراتر شد امشب لبِ بامِ اینجا برای تماشا برای تمنا که جبریل آمد کبوتر شد امشب خدا مست الله‌اکبر شد امشب  ظهورِ طهورِ کمال و جمال و جلال و خصالش   به مظهر  پیمبر اسیر پیمبر  و قنبر که مبهوت حیدر شد امشب علی اَلغَرض جان من شد پدر فاطمه وای مادر شد امشب علی نام او گفت و گفت ای مرا جان بگو ای حسن جان سپاه علی را سپهداری آقا تو سرداری آقا جگرداری آقا تو در پیش مولا عَلَم داری آری به میدان قدم داری آری که تیغ دودَم داری آری جلوداری آری تو مثل شهابی تو گرم شتابی تو مانند تیری جمل را امیری شتربان آن ناقه‌ی سرخ مو دیدت آری که مانند شیری جمل نه زمین بینِ مُشتت حسین است پشتت امیری حسن گفت و نعم الامیری بگو با دلیران بگو با حسین و بگو با ابالفضل با جمع شیران بگو یا حسن جان اگر سایبانی نداری اگر زائری میهمانی نداری اگر حوض و فواره  شمع و چراغی و طاق و رواقی پُر از آینه یا اگر خادمانی نداری اگر زائران تو را می‌زنند و به جز غم نشانی نداری به جانت قسم خواهم آمد برای حرم خواهم آمد که روزی به پشت امامم قدم در قدم خواهم آمد حرم سازی‌ات کار ایرانیان است و آن دَم ضریح تو آماده در اصفهان است ببین کارگرهای خود را ببین رُفتگرهای خود را که جارو به مژگان کشیم و غبار تو را روی چشمان گریان کشیم و با روضه‌هایت حسن جان کشیم و دو دم می‌کشیم از دل و جان پریشان فراوان بگو یا حسن جان 🔸شاعر: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝