#ورود_یه _سرا_به_شهر_شام_
روضه سوزناک
عیسی شدی که
اینهمه بالا ببینمت
بالای دست مردم دنیا ببینمت
بعداز گذشت چند شب از روز رفتنت
راضی نمی شود دلم الا ببینمت
اما چه فایده؟ خودت اصلا بگو حسین
وقتی نمی شناسمت آیا ببینمت؟۲
چرا نشناسه آخه این سر تو تنور خولی رفته ...آخه این سر بارها از نیزه افتاده آخه این سر دیر راهب رفته
آخه روزی چند بار این سر ر ونیزه جدا کردن دوباره به نیزه زدن حسین ُ
امروز که شلوغی مردم امان نداد
کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت
این ناله ها مادر گریست زنگ دل رومیبره گفت حسین من
شبها چه دیر می گذرد ای حسین من
ای کاش زود صبح شود تا ببینمت
این شعر یه بیتی داره هر وقت
خوندم همه بی تاب شدن کم طاغتا طاغت بیارن یابن الحسن اگه نباید بگم قفل به دهانم بزن آقا
صدا زد داداش
گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند۲
چه خوب شد نبوده ام آنجا ببینمت
عزیز دلم...
تو سنگ میخوری و سرت پرت می شود
امام صادق فرمود رحمت خدا
بر فریادی که بخاطر ما بلند شه
من یه برداشت دارم میدونی چرا؟
آخه از کربلا تا کوفه تا شام
هر جا این زن وبچه گریه کردن دشمن هلهله کرد دشمن میخندید
اما بیاید ما همه با هم ناله بزنیم
حسین ...
تو سنگ میخوری و سرت پرت میشوی
انصاف نیست بین گذرها ببینمت
اما بیت آخر این شعر به کنایه گفته
فقط کنایه فهما خیلی از شماها وقتی یه کنایه رو مداح میگه
روضه ها تو ذهنتون همه مجسم میشه اینم برا کنایه فهما
گفت داداش:
فعلا مپرس طرز ورود مرا به شهر
بگذار گوشه ای تک و تنها ببینمت▪
#وردیه_به_شام
#حضرت_زینب_سلام_الله
#حاج_محمد_فراهانی
#کانال_نوای_ذاکرین_:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
#کانال_نوای_ذاکرین_:(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال:#خادم_الذاکرین_آرامش