*سروده ای با شرح مختصری از ورود قهرمان کربلا حضرت زینب س به قتل گاه و اشاره شاعرانه به احوالات خاص او*
*#کربلا_گودال_قتلگاه*
*#به_قلم_استاد_مسلم_فرتوت_فاخر*
_♻️⚜️♻️_____
*آه از آندم زینب آن کان وقار*
*شد برون از خیمه گه با حال زار*
*روز بود اما ز شب ها تیره تر*
*همچو روزی را ندیده روز گار*
*نیزه و شمشیر بود و قیل و قال*
*شعلهٔ کین می شد هر دم پر شرار*
*لاله ها افتاده بودند سر به سر*
*بود صحرا و بیابان داغدار*
*پیکرانِ غرق خون را دور زد*
*دادش از کف او دمی صبر و قرار*
*دید انجا دخت حیدر صحنه ای*
*دیده هایش شد دمی تاریک و تار*
*بر سرش چرخید زمین و آسمان*
*چون که میزد شمر دورِ افتخار*
*دید چون او را به میدان دخت حق*
*کرد فریادی چو شیران شکار*
*گفت ای ملعون تر از ابن زیاد*
*پا منه بر سینهٔ این شهریار*
*گرچه باشد قلب تان خالی ز مهر*
*ذره ای انصاف کن ای نابکار*
*پای بردار از رخ خونین او*
*تا نگشته آسمان ناپایدار*
*در زمین و نه فلک ماتم بپاست*
*از ستم ناراست می گردد مدار*
*می فشرد شمرِ دَنی آن سینه را*
*شد دوباره دُخت حیدر داغدار*
*یادش آمد صحنهٔ دیوار و در*
*شد مجسم در بر او میسمار*
*ناله ها بنمود آهی برکشید*
*شد چو ابر نوبهاران اشکبار*
*الغرض بشنید صوتی آشنا*
*او بداد از کف همان دم اختیار*
*نعره زد بار دگر دخت علی*
*با عدو این جمله را گفت آشکار*
*ظاهرا پیروزِ میدانید شما*
*نیست این گونه ولی پایان کار*
*شاعرا بگذر ز شرح ماجرا*
*ناله سر کن فاخرا لیل ونهار*
۱۴۰۰/۳/۱۰
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش