eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.9هزار دنبال‌کننده
44 عکس
27 ویدیو
103 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
سنگ‌ها بر سرِ تو مرثیه خوانی کردند نیزه‌ها زار زدند اشک فشانی کردند فصلِ خندیدنِ تو بود نه گُل چیدنِ باد چهره‌ات را چقدر زود خزانی کردند نجمه در خیمه رویِ دامن زینب اُفتاد عمه را اینهمه زخمِ تو کمانی کردند پا مکش روی زمین ، جان به لبم آورده آنچه با روی تو نامردمِ جانی کردند تا که دیدند یتیم حسنی خندیدند دوره کردند و چه بد سنگ پرانی کردند هرچه کردند حریفت نشدند و آخر تشنگی و نظر و نیزه تبانی کردند خوب پیداست از این وضعِ بهم ریخته‌ات اسب‌ها رد شده و سینه تکانی کردند ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
رکاب از پا عقب مانده چه کراری، عجب گامی بلرزان تیغ خود را تا بلرزد ازرق شامی پیاپی چون جمل دشمن تو را سر می‌دهد ناله دوباره دهر می‌بیند حسن را سیزده ساله دو نیم از برق تیغت شد جیوش الانس و الجنه که جدت بود یا قاسم قسیم النار و الجنه به برق تیغ برانت نشان کن هرچه جوشن را بدین رایت که میبینم درآور کفر دشمن را شباهت تا به آنجایی که در رزم تو سرتاسر فلک فریاد می‌دارد علی اکبر...علی اکبر به بازو نامه ای داری اگر ضرب تو سنگین است بگو باز از لب تشنه که طعم مرگ شیرین است کسی از خیمه سمت تو به حال اضطراب آمد چنان شد قامتت آخر که پایت تا رکاب آمد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
خواستم وقتِ تقلایِ تو با شم که نشد با کمی آب پذیرایِ تو باشم که نشد هم جوانمُرده‌ام و هم که خجالت زده‌ام کاش می‌شد که فقط جایِ تو باشم که نشد باد انداخت نقابت  حسنم را دیدم خواستم گرمِ تماشای تو باشم که نشد سیزده سال برایت پدری کردم حیف وقت آن بود که بابایِ تو باشم که نشد آمدی ناله کنی  روی لبت نعل زدند آمدم موقعِ بلوایِ تو باشم که نشد سیزده بار تو را نعل بهَم زد ، گفتم مانع خُردیِ اعضای تو باشم که نشد تا سرِ شانه‌ام انداختمت باز شدی خواستم قدِّ سراپای تو باشم که نشد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
پا میکشم برخاک آخر نا ندارم.. باید که برخیزم توانش را دارم یک یک تمام دنده هایم را شکستند آنقدر تا خوردم که دیگر جا ندارم روی تن من دو قبیله جنگ کردند پس حق بده دستی ندارم پا ندارم نام حسن را بردم و هی سنگ خوردم یک صورت سالم اگر حالا ندارم ناله زدم اما دهانم را گرفتند هم صحبتی جز سم مرکبها ندارم هرقدر که میشد برایت قد کشیدم تا که نگویی خوش قد و بالا ندارم میخواستم دیگر به تو بابا بگویم میخواستم لب وا کنم اما ندارم! قاسم که بودم حال قسمت قسمتم من.. واضح تر ازاین که شدم معنا ندارم مثل قباله پاره پاره هستم اما یک بوسه بررویم بزن امضا ندارم دیگر جوانان بنی هاشم نداری ای بی کس من اکبر و قاسم نداری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
4_5900065895287363075.mp3
9.35M
نوحه ششم امام حسن و علیهما السلام 🎤‌حاج‌حســین‌سیب‌سرخی گریه کن های حسینیم و گدای حسنیم خاک پاهای حسینیم و برای حسنیم جمع ما را حسن آورد سوی کرببلا کربلایی شده ی خیر دعای حسنیم صور این الحسنیون  که قیامت بزنند با حسین بین صفوف رفقای حسنیم کوری چشم همانها که رهایش کردند.. تا خدایی خدا هست به پای حسنیم  نوکر آن است که قربانی یارش باشد هم فدایی حسینیم و فدای حسنیم ما به این کرببلا شهر حسن میگوییم که در آن خیره به شش گوش طلای حسنیم.. کربلا آمده ای خرجی تو با حسن است اربعین ما همه مهمان عطای حسنیم به حسن بوده اگر حاجت مارا دادند زیر این قبه همه زیر عبای حسنیم عطر سیب حرمش را ز بقیع آوردند بخدا پیش حسین مست هوای حسنیم. هیچکس نیست زیارت کند اورا امروز داغداران غم صحن و سرای حسنیم تشت خونین حسن مقتل خونین حسین هم عزادار حسین هم به عزای حسنیم سید_پوریا_هاشمی
Koveytipoor - Benshin Ta Be To Gooyam Zeinab (128).mp3
5.4M
نوحه و سبک تاریخی 👇 بنشین تا به تو گویم زینب حسین فخری
◾️ نوحه شب ششم و سبک: بنشین تا به تو گویم زینب نور چشمان ترم ای قاسم تویی جای پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم شَرم داری به نگه در دل تو طوفان است می کنی یاد پدر نیّت تو میدان است قد و بالای تو را می نگرم در حالی که دو چشمان پر از حسرت من گریان است سیزده ساله ولی مَرد نبردی بخدا بی زره می روی و اهل حرم نالان است جگرم سوخت که اینگونه به میدان رفتی جگرت سوخته از بس لب تو عطشان است پی آب دربدرم ای قاسم از تو هم تشنه ترم ای قاسم پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم صوت چون حیدر ‌کرّار تو در دشت وزید رقص شمشیر برای تو چقدر آسان است دشمن از دیدن تو سخت به حیرت افتاد همه گفتند رُخت مثل مه تابان است مرحبا بر تو و بر غیرت حیدر زادت دل به لشکر زدنت کار هنرمندان است ای به قربان رجز خواندن تو قاسم جان دشمن از شیوه ی جنگیدن تو حیران است آفرین دلاورم ای قاسم یاد رزم حیدرم ای قاسم پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم تک‌ و تنها تویی و لشکر خونخوار یزید دست و پاهای عمو شُل شده و لرزان است به دلم ولوله افتاده خدا رحم کند به تسلّای دلم ذکر لبم قرآن است عقده داران جمل دور و برت حلقه زدند دشمن از کشتن تو شاد شده خندان است خنجر دست عدو روی سرت می رقصد تَن پَرپَر شده ات در یَمِ خون غلطان است شده زخمی جگرم ای قاسم خم شد از غم کمرم ای قاسم پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم پاره پاره جگرم دیدن تو سخت شده بدن لِه شده ات زیر سُمِ اسبان است مثل گل پرپری و روی زمین می بینم کفنت پاره شده پیکر تو عریان است جان من را به لب آورده ای با لبخندت ای حنا بسته به خونی که تنت بی جان است پای تو روی زمین کشان کشان در بغلم قد و بالای تو با قامت من یکسان است ای شهید پرپرم ای قاسم تو رو خیمه می برم ای قاسم پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم هادی همتی قاسم زنجیرزنی سبک: بنشین تا به تو گویم زینب
؛ چون علمدارت ببین مَردِ خطر هستم عمو شیرِ نر هستم عمو صف شکن، مثلِ جوانیِ پدر هستم عمو شیر نر هستم عمو ✍ ؛ تو دلم رو حیدری کردی عمو وجودم رو مادری کردی عمو اصلاً احساس یتیمی ندارم تو برا من پدری کردی عمو راضیه برادرت بزار برم جوونیم فدا سرت بزار برم یه قسم میدم که رد خور نداره تو رو جون مادرت بزار برم بگو عمه آیْنه‌قرآن نیاره بگو نجمه سر به صحرا نذاره چه زره تن‌ام کنی، چه یک کفن بخدا فرقی به حالم نداره اکبرت زره رو شونه داش، چی شد؟؟ یا کلاه خود روی سر گذاش، چی شد ؟؟ زیر ضربه‌ی عمود، فرقِ سرش... زیر تیغ و نیزه سر تا پاش چی شد ؟؟ ** لبم از هرم عطش سوخته ببین بیا این چهره‌ی افروخته ببین نیزه‌هایی که زدن به پهلوهام بدنم رو به زمین دوخته بیین گرچه من شدم اسیر سُم اسب گرچه بودم تو مسیر سُم اسب جای شکرش باقیه بابام نبود که ببینه منو زیر سم اسب زیر دست‌وپا تنم ریخته به هم ذره‌ذره بدنم ریخته به هم نعل اسباشون گواه حرفمه مُهره‌های گردنم ریخته به هم ✍ از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه با قامت سرو و با رخی همچون ماه ناگاه برآمد از دل دشمن و دوست: «لا حول و لا قوّة الا بالله» ✍ آیه آیه رهنمایی، تا که هم‌راهم کنی راهِ قرآن راه توست روی نی قرآن به لب داری که آگاهم کنی راه قرآن راه توست ✍ خواب دشمن‌های قرآن را پریشان می‌کنم عهد می‌بندم حسین کودکم را نذر راه حفظ قرآن می‌کنم عهد می‌بندم حسین ✍ ؛ دیده‌ی فاطمه و زینب و نجمه به من است رجزم صف شکن است میمنه دست حسین، میسره دست حسن است رجزم صف شکن است ✍
من قاسمم عمو نظر به من کن لطفی عمو بر نوگل حسن کن بدرخیرالنسا حجت کبریا باشد پدر در انتظارم بر دیدنش طاقت ندارم عموی باوفا حسینجان ---------- عموکنم برغربتت نظاره ازمن شجاعت ازتویک اشاره منم نسل جمل به کامم کن عسل عمو زجان دیگرشدم سیر جان حسن دست مرا گیر عموی باوفا حسینجان ---------- برقاسمت عمو بده تو فرمان خواهم شوم درزیرسم اسبان توئی توچون پدر بحالم کن نظر اذن شهادت گر بگیرم در رزم میدان بچه شیرم عموی باوفا حسینجان ---------- بُرده علی اکبر توان وتابم جان پدرعمو بده جوابم بیا لطفی نما بر گل مجتبا درپیش این قوم ستمگر رزم آوری هستم دلاور عموی با وفا حسینجان ---------- من بی زره عازم شدم بمیدان یاری کنم از اهلبیت وقرآن جدّ من حیدرست حجله ام سنگرست دست خط بابا روی دستم در انتظار مه نشستم عموی با وفاحسینجان سیدکمال میرصانعی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
این که این قدر تماشا دارد به رگش خون علی را دارد مجتبی آمده تصویر شود به حسن رفته؛ تماشا دارد گیسوانی که زده شانه حسین هر قدر دل ببرد جا دارد سیزده بار زمین فهمیده منّتی بر سر دنیا دارد شاه در بدرقه اش آمده است تا ببینند که بابا دارد نیست پایش به رکاب از بس که میل پرواز به بالا دارد چشم بد دور به بازو بندش... ...ریشه ی چادر زهرا دارد نوجوان است و دعایی بر لب پشت او زینب کبری دارد نوجوان است ولی وقت نبرد پای هر ضربه اش امضا دارد نوجوان است ولی از رجزش از دمش صاعقه پروا دارد رجزی خواند و همه فهمیدند بعد از این معرکه آقا دارد شکل رزمش چقدر پیچیده ست شیوه حضرت سقّا دارد قبضه ی تیغ که می چرخاند آذرخشی ست که می سوزاند شور در پهنه ی صحرا انداخت موج بر سینه ی دریا انداخت یک هماورد ندارد بس که هیبتش لرزه به صحرا انداخت باد تا بند نقابش وا کرد پرده از محشر کبری انداخت عاقبت ازرق شامی آمد رو به قاسم نظری تا انداخت چار فرزند به میدان آورد دو طرف را به تقلّا انداخت همه جا بود سکوتی سنگین کربلا چشم به آنجا انداخت دست پرورده عباس نظر... ...تا که بر قامت آنها انداخت چار فرزند حرامی را با ضربه ای یک به یک از پا انداخت اولین چرخش تیغش از تن سرشان را به ثریّا انداخت نوبت ازرق شامی شد و باز پیش آنها سر او را انداخت همه را ضربه ی شصتش یادِ... ... ضربه ی کاری مولا انداخت مجتبی باز به تکرار آمد بانگ تکبیر علمدار آمد حیف غم بود که معنا کردند گرد او هلهله برپا کردند تا که دیدند حریفش نشدند دشتی از سنگ مهیا کردند همه طوری به سرش ریخته اند گوئیا گمشده پیدا کردند گل سرخی به زمین باز شد و ساقه را از دو سه جا تا کردند استخوان های شکسته او را چقدر خوش قد و بالا کردند نیزه ها بر سر او زار زدند تیغ ها را به تنش جا کردند تا که دیدند عمو می آید همگی خنده به لب وا کردند نعل ها رد شده و ضرب زدند تا مشبّک بدنش را کردند مادرش آمده بالینش حیف چقدر خوب مدارا کردند مادرش آمد و با زخمی نو باز خون بر دل زهرا کردند کاکلش را ز دو سو چنگ زدند وقت غارت شد و دعوا کردند تا روی خاک کشیدن ها را ایستادند و تماشا کردند وای بر من چه خیالی دارند نعل ها شکل هلالی دارند ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
بسم الله الرحمن الرحیم تا دخیلِ پَرِ دامان حسن می‌گردیم خیس از شُرشُرِ بارانِ حسن می‌گردیم ماه و خورشید به دورِ سرمان می‌چرخند تا که دورِ سرِ طفلانِ حسن می‌گردیم اَشهدُ اَنَّ حسن  قبلِ تولد گفتیم ما در اسلام ، مسلمانِ حسن می‌گردیم ما دوصد بار اگر باز به دنیا آییم باز هم مومنِ قرآنِ حسن می‌گردیم نوبتِ ما نشود ، بسکه ملائک هستند لطف زهراست که قربانِ حسن می‌گردیم نذری ماه محرم همه لطفِ حسن است ما  حسینی فقط از نانِ حسن می‌گردیم مذهبِ عشق تماشای حسین است و حسن در بهشت آنِ حسین آنِ حسن می‌گردیم از حسین است که بالای حسن داد کشید ما اگر پاره گریبان حسن می‌گردیم همه جا رفته و گشتیم  همین فهمیدیم همه‌ی عمر در ایرانِ حسن می‌گردیم آرزو نیست رجز نیست یقینم این است همه یک روز در ایوان حسن می‌گردیم (حسن لطفی ۴۰۲/۰۴/۳۱) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
نوحه حضرت قاسم ع سبک حاج ناظم من زاده ی امام مجتبایم فدائی شهید کربلایم منم جان حسن شه گلگون کفن گر مجتبی خونین کفن شد قاسم زکین صدپاره تن شد عموعموعموحسینجان۴بار کوبیده جسمم زیرسم اسبان بیا بفریادم برس عموجان تنم غرق خون شد رخم لاله گون شد عمو بحالم کن نظاره شد پیکرمن پاره پاره عموعموعمو درراه تو مرگ ازعسل شیرین تر جان و سرم فدایی تو رهبر بیا سرور من دم آخر من بیا عموی نازنینم مردم غریبی ات نبینم عموعموعمو صیدبخاک وخون تپیده ام من به آرزوی خود رسیده ام من ببین قدکشیدم نوجوان شهیدم درراه توجان می سپارم باشد شهادت افتخارم عموعموعموحسینجان (عبدالحسین محبی) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
مداحی آنلاین - حنابندان - حدادیان.mp3
4.08M
🔳 🌴تازه داماد کربلا می‌رود میدان 🌴زینب آورده آینه و قرآن 🎙
YEKNET.IR - zamine 2 - shabe 6 muharram 1400 - banifatemeh.mp3
4.36M
🔳 🌴داغ علی اکبرم تو قلب من تازه شد 🌴غرق به خون دیدمت داغ حسن تازه شد 🎙
مداحی آنلاین - احلا من عسل.mp3
3.31M
🏴 ♨️احلی من عسل 👌بسیار شنیدنی 🎙گوینده: سید مصطفی رحیمی 🎚تنظیم: محمدرضا پارسیان
YEKNET.IR - roze - shabe 6 muharram 1401 -haj-hasan-khalaj~1.mp3
6.63M
🔳 🌴از قید و بند زندگی، بعد تو آزادم 🌴خدا رو شکر بعد تو زنده نمی‌مونم 🎙حاج
YEKNET.IR - zamine - shabe 6 muharram 1401 -ataei~1.mp3
5.09M
🔳 🌴حرز بازوش نامه‌ی حسن 🌴به تن کرده جامه‌ی حسن 🎙کربلایی
YEKNET.IR - zamine - shabe 6 moharram1399 - motiee.mp3
6.72M
🔳 🌴خیلی بی قراره شوق جبهه داره 🌴قاسم یادگار حسن 🎙
🏴😭🏴😭🏴😭
تحلیل🔎 : مقدمه روضه ـ تمرکز روی یک موضوع روضه ✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️ 👇 وقتی دلم دارد هوای مجتبی را باید ببیند بچه های مجتبی را قاسم تو را یک عمر بر دوشم گرفتم با تو حسن را هم در آغوشم گرفتم تو اشبه الناس حسن هستی عزیزم اصلا برادر جان من هستی عزیزم خیلی برای مجتبی دلتنگ هستم از سوی دلبر نامه ای دادی به دستم اومد گفت عمو اجازه میدی برم؟ نگاه به قد و بالاش کرد آه کشید گفت من هر وقت دلم برا حسن تنگ شد تو رُ نگاه کردم هر وقت راه رفتی یاد راه رفتن داداشم افتادم، هر وقت گفتی مادر یاد مادر گفتن بابات افتادم... امید داشت چون شب عاشورا وقتی سوال کرد عمو جان منم شهید میشم حتی طفل شیرخواره هم شهید میشه گفت قاسم جان تو به بلای عظیم به شهادت می رسی. میدونه که عمو اجازه میده اما دنبال یه راهکار می گرده، اومد تو خیمه زانوهاشُ بغل کرد مادرش دید خیلی پسر بی تابه گفت چیه؟ گفت عمو نمی ذاره برم، مادر من بعد اکبر نمی خوام بمونم، دیدم عمو کنارش چه جوری داد می زد، یه کاری کن برم، گفت این بازوبندُ وا کن بابات برات نامه نوشته وا کرد دید نوشته قاسم کربلا حسینُ تنها نذار دیگه سر از پا نمی شناسه با عجله اومد گفت عمو ببین بابام نامه نوشته، تا دست خط داداششُ دید انقده گریه کرد، بوسید رو چشاش گذاشت، گفت دیدی کارتُ کردی عباس بیا زینب بیا قاسم می خواد بره قاسم خدا را شکر که اینجا حسن نیست اینجا برای تو زره غیر از کفن نیست حالا که داری می روی شمشیر بردار دست خدا باشد به همراه تو سردار کاش نمی گفت بابام حسنه، خیلی ها از تو جمل از باباش کینه داشتن یه تنه تو جمل طوفان کرده، هر کی رفت قاسم به درک واصلش کرد. ازرق شامی جنگاوریه، یه تنه با صد مرد جنگی برابری می کنه، بهش برخورد گفت یه پهلوون شامُ به جنگ یه نوجوون می فرستی؟! گفت بذار بچه هامُ بفرستم، بچه هاشُ یک یک فرستاد همه رُ قاسم به درک واصل کرد استاد ما می گفت: هر یه ضربه که می زد حسین می گفت جانم حسن. همه رُ به درک واصل کرد یه وقت حسین دید ازرق داره میاد گفت برید به نجمه بگید گیسوناشُ پریشون کنه، ازرق شامی اومد به جنگ یه نوجوان اما تا اومد قاسم بن الحسن گفت ازرق تویی؟ گفت منم گفت پس چرا هول کردی؟ بند چکمه ها تُ نبستی تا خم شد بند چکمه رُ نگاه کنه یه ضربت به فرقش زد، خلاصه دیدن با این نوجوون نمیشه تن به تن جنگید محاصرش کردن، اول گفت سنگ بارونش کنید انقده با سنگ زدنش هر یه سنگ می خورد می گفت بابا... 📗📕📘📗📕📘📗📕📘📗📕📘