#نوحه واحد و سنگین امام سجاد (ع)
تو غرقِ ، اشکی وُ گریه میباری
چِقَدَر ، روضه ی نگفته داری
با ما بگو تو از ، نامَردمان شام
از چشم هرزه و ، شادی و اِزدحام
آه ، دادِ بیداد ، ای امان از ، دل سجاد
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا (۲)
واویلا ، تو یه روز خوش ندیدی
شبیهِ ، عمه زینب قد خمیدی
بر خواهر امام ، خون گریه می کنی
از کربلا به شام خون گریه می کنی
آه ، شیرخواره ، دیده ای تو ، گوشِ پاره
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا
واویلا ، شنیدی طعنه و دُشنام
میخوردی ، سنگ کینه از روی بام
در کوچه های شام ، بال و پر تو سوخت
از تازیانه ها ، پا تا سرِ تو سوخت
آه ، تیر و شمشیر ، گردن تو ، غل و زنجیر
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
متن روضه دفن ابدان مطهر شهدای کربلا ویژۀ شب جمعه
زمانِ دفن شهیدان و سیدالشهداست
سه روز پیکرشان روی خاک کرب و بلاست
بنی اسد متحیر شدند و در ماندند
میان اینهمه جسم بدون سر ماندند
سواری از طرف عرش بر زمین آمد
برایِ دفن پدر، زین العابدین آمد
امام گفت: که من وارث شهیدانم
نشانی همه را خوب خوب میدانم
روی تن شهدای سپاه افتادند
بنی اسد پی آقا به راه افتادند
به روی خاک تنی همچنان پیمبر بود
تن نواده ی زهرا علی اکبر بود
امام گفت که این تن، امام زاده ماست
علی عزیزترین عضو خانواده ی ماست
یکی از این شهدا رَدّی آشنا دارد
میان هر دو کف دست خود حنا دارد
تن یتیم حسن روی خاک افتاده است
امام گفت که این قاسم است و داماد است
رسیده است به مقتل کنارِ عبدالله
و گریه کرد کنار مزارِ عبدالله
نشسته است کنارِ یتیم های حسن
امام سینه زنی میکند بجای حسن
امام آمد و بالای قتلگاه رسید
زمانِ دفن تن چاک چاکِ شاه رسید
“بنی اسد! پدرم در میان گودال است
تنش به زیر سُم اسب رفته پامال است
هنوز داخل گودال نیزه و تیر است
چقدر روی تنش جای زخم شمشیر است
*نزدیک به هزار و نهصد و پنجاه زخم بر بدنِ ابی عبدالله زده بودن، ببین چه کردن با بدنِ اربابِ ما، زخم روی زخم میزدن..*
بنی اسد! پدرم تشنه کام جان میداد
چه سخت در وسط ازدحام جان میداد
حسین را ته گودال گیر آوردند
برای دفن تن او حصیر آوردند
امام جسم پدر را درون قبر گذاشت
سر مزار دو رکعت نماز صبر گذاشت
*به هر سختی بود بدن بابا رو رویِ حصیر جمع کرد، اما دیدن آقا مستاصل شده، هی این پا و اون پا میکنه، سئوال کردن آقا چی شده برا چی مُعطل کردید؟ امام زین العابدین فرمودن: توی دینِ ما رسمِ صورتِ مَیّت رو، رو به قبله میذارن، من چیکار کنم با این بدن که سر نداره؟…
چرا؟ آخه خولی سر رو جلو جلو بُرده جایزه اش رو بگیره… دیدن آقا زین العابدین رگهای بریده رو، رو به قبله گذاشت…*
امام رفت بیارد شهیدِ آخر را
امام رفت بیارد علی اصغر را
گذاشت جسمِ علی رابه روی جسم پدر
نوشت اسمِ علی را به روی اسم پدر
خلاصه داشت کنار شهیدها میمرد
تَنِ تمامی اصحاب را به خاک سپرد
هنوز پیکر فرزند فاطمه مانده
تن برادر زینب در علقمه مانده
کنار جسم عمو، مشک آب افتاده
به روی خاک، امید رباب افتاده
ترک ترک شده الماس را تکان ندهید
بنی اسد تنِ عباس را تکان ندهید
در علقمه به عمویم هجوم آوردند
نگاه کن چه به روز عموم آوردند
*اربعین وقتی قافله برگشت کربلا، زین العابدین میگه: دیدم رباب داره از پشتِ نخلها میاد از طرف علقمه، اومد جلو گفت: آقا! ممنونتم، ما نبودیم اون روزی که شما ابدان رو دفن کردید، پسرِ من رو خوب جایی دفن کردید… گفتم: خانوم جان! اشتباه متوجه شدی ، من پسر شمارو علقمه دفن نکردم… دیدم با یه تعجبی داره به من نگاه میکنه، گفت: آقاجان! من همه مزارهارو دیدم، فقط یه مزار کوچیک بود، گفتم: حتما این قبرِ پسرِ منه… گفتم: خانوم جان! من علی اصغررو روی سینه ی بابام دفن کردم، اما اون قبر کوچکی که دیدی اون قبرِ عموم عباس بود…*
مزارت عشق را بی تاب كرده
فلك را بنده ی سرداب كرده
گواهی می دهد این قبر كوچك
كه مَردی را خجالت آب كرده
*حالا زین العابدین میخواد رویِ بدنها خاک بریزه، اما مگه دلش میاد، میخواد بدنِ بابارو زیر خاک کنه، آروم آروم اشک میریزه، بنی اسد هم کمک میکنن، بدن رو که خاک کرد، دیدن داره رویِ قبر مینویسه با انگشتِ اشاره: “هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشانا” بابام رو تشنه کشتن… بلند بگو:حسین…
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
حسین که تکراری نمیشه.mp3
2.27M
🎧 استودیویی فوق زیبا♥️
#امام_حسین #عاشورا
آوازه ات دنیا رو گرفت
ای دنیای بچگیام!
پر کردی روز و شبمو
از فکرت بیرون نمیام!
حسین تو قلبم داره ریشه
حسـین که تکراری نمیشه!
حسین اون عشق موندگاره
حسین کی تنهامون میذاره ...
زمان مرگم بیا اباعبدالله
دوست دارم خیلی یا اباعبدالله♥️
🎤 کربلایی حسین_ستوده
صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🖤
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
یوسف زهرا سه روزه مانده جسمش بیکفن
پاره پاره پیکرش بر تن نه مانده پیروهن
دخت حیدر در سفر روی نی قرص قمر
یاحسین مولا حسین
آمده زین العبا از بهر دفن شاه دین
جسم ماه فاطمه مانده سه روزه بر زمین
لب بر آن حنجر نهاد وای ازین ظلم و عناد
یاحسین مولا حسین
جسم بابا را کند با بوریا در زیر خاک
در کنار تربت بابا گریبان کرده چاک
این حسین سرجداست کشته دین خداست
یاحسین مولا حسین
یا رسول الله بیا نور دو عینت کشته شد
تا به ماند زنده دین تو حسینت کشته شد
از جفای کوفیان شد سرش بر نی عیان
یاحسین مولا حسین
اهل بیتش عازم کوفه شد و شام بلا
در اسارت میروند از وادی کرب و بلا
ذکر لب های همه فاطمه یا فاطمه
سیدکمال مبرصانعی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#امام_سجاد_علیه السلام
آب است می خورم به لب شوره زار ، تلخ
حالا چهل خزان شده برمن بهار ، تلخ
هر وقت کودکی طلب آب می کتد
دریای شوره ام بشود آبشار ، تلخ
اطراف چشم من شده یک گود دائمی
در کامم است مزه هر چشمه سار ، تلخ
آری نبوده لذت میدان به کام من
اما شدم به شهد شهادت دچار ،تلخ
پیرم تمام عمر جوانی نکرده ام
بر این جوان گذشته همه روزگار ، تلخ
قربان که خلق بر سر قربانی اند آه
بر مردم است عید به من ناگوار تلخ
هر چادری که نو بکنند اهل خانه ام
نو می شود ز عمه من یادگار تلخ
شرمنده است شاعر از این عاشقانه که
تنها شده ست با غمتان هشت بار تلخ
زینت کریمی نیا
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#امام_سجاد_ع_مصائب
تو یادگار حسینی که کربلا دیدی
شبیه عمّهی مظلومهات بلا دیدی
«سری به نیزه بلند است» را شما دیدی
وَ غارت حرم و خیمه گاه را دیدی
دو چشم گریهی تو تا همیشه آباد است
در این سکوتِ تو صدها هزار فریاد است
برای گریهات آقا اشاره کافی بود
همین که چشم تو بینَد سه ساله، کافی بود
گلوی نازک یک شیرخواره کافی بود
به آب دادن ذبحی، نظاره کافی بود
تو را به غصّه چهل سال مبتلا دیدند
به لحظهْ لحظهْ گریز تو کربلا دیدند
اگرچه عصر دهم قسمتِ تو غم گردید
که سایهی پدرت از سرِ تو کم گردید
نصیب تو فقط آه و غم و الم گردید
ز بار غصهی یاران، قَدِ تو خم گردید
اگرچه تبْ نگهت را ز درد، تیره نمود
خدا برای امامت تو را ذخیره نمود
دلتْ ز داغِ اسارت غمِ فراوان داشت
دو پلک چشم ترِ تو، همیشه باران داشت
همیشه خاطرِ تو یادی از شهیدان داشت
به سینه روضهی مکشوف چون هزاران داشت
سه شعبه دیدی و تیر و گلوی اصغر را
تو تیغ دیدی و خنجر، به روی حنجر را
✍ #وحید_دکامین
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#امام_سجاد_ع_مصائب
نالهیِ واعطشا بر جگرش میافتاد
آب میدید به یادِ قمرش میافتاد
بی سبب نیست که از جملهیِ "بَکّائون" است
دائما اشک ز چشمانِ ترش میافتاد
شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید
یادِ لالایِ رباب و پسرش میافتاد
با دلی خونشده میگفت که الشام الشام
تا به بازار ِمدینه گذرش میافتاد
روضهی گم شدن و دفنِ رقیه میخواند
تا به صحرا و خرابه نظرش میافتاد
گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ
خنجر ِکُند و گلویِ پدرش میافتاد
وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه
قطعههایِ پدرش دور و برش میافتاد
جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر
از رویِ نیزه علمدار سرش میافتاد
✍سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
مداحی_آنلاین_ای_بند_اسیر_دست_و_پای_تو_علی_حاج_حسن_خلج.mp3
5.24M
🔳 #شهادت_امام_سجاد(ع)
🌴روضه امام سجاد(ع)
🌴ای بند اسیر دست و پای تو علی
#محرم
#امام_حسین
🎙حاج حسن_خلج
⏯ روضه
4_5773619313609017940.mp3
7.94M
ناحلهالجسمیعنی
دیدملگدبهپهلوتمیزد
باسنگبهکنجابروتمیزد
بانیزهشونهبهموتمیزد . .💔
#محرم #امام_حسین
4_5907010346303885457.mp3
5.08M
آه بکشیم با مادرش💔
آه حسین..
آه حسین...
آه حسین😭😭😭
#محرم
#امام_حسین
4_5907010346303885460.mp3
8.35M
همه کارهست حسین..
تازه اونطرف میفهمی که چیکارهست حسین😭😭
همه پابرهنههستیم و سوارهست حسین..
#محرم
#امام_حسین
|
1.47M
زبانحال زینب(س)با برادرش حسین(ع)
#واحد
ای غریب تشنه لب یادت بخیر
لحظه لحظه روز و شب یادت بخیر
کربلا دشت بلا شد یا حسین
راس تو از تَن جدا شد یا حسین
کربلا نور از دو چشمانم گرفت
داغ سنگین شیره ی جانم گرفت
ای شهید پاره تن یادت بخیر
ای حسین بی کفن یادت بخیر
تشنه بودی دشمن تو سیر بود
دست دشمن نیزه و شمشیر بود
در میان قتلگاه چنگت زدند
جسم عریان بودی و سنگت زدند
یوسف بی پیرهن یادت بخیر
ای حسین بی کفن یادت بخیر
خاک صحرا بوی ماتم دارد و...
هر وجب یادی ز یک غم دارد و...
هر کجایش یک نشان از یک شهید
داغ های قد شکن دل را درید
کشته ی خونین بدن یادت بخیر
نازنینم عشق من یادت بخیر
قتلگاه یعنی تو و پرپر شدن
ظهر گرما تشنه لب بی سر شدن
قتلگاه یعنی شکست استخوان
سینه ای مجروح و جسم نیمه جان
دیده بگشا ای شهید اشک و درد
تا ببینی کربلا با من چه کرد
زینب تو پیر شد از ماتمت
خواهرت می میرد آخر از غمت
ای غریب تشنه لب یادت بخیر
لحظه لحظه روز و شب یادت بخیر
کشته ی صد پاره تن یادت بخیر
ای حسین بی کفن یادت بخیر
#هادی_همتی
#امام_حسین_ع #واحد
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
چند خط #روضه... 🏴😭
یا صاحب الزمان،
مولای من، عزیز من،
قربون گریه هات بشم
فدای دل سوخته ات بشم
یابن الحسن اجرک الله،
خدا صبرت بده برای غم جد غریبت حسین عزاداری،
برای مصیبت عموت ابوالفضل بی تابی...
پدر و مادرم فدات
قربون عمامه و شال سیاهت...
یابن الحسن، این روضه از زبان عمو جانت ابوالفضل هست،
فرمود هر سواری بخواد از اسب به زمین بیوفته اول دستانش رو جلو میاره که صورت آسیب نبینه ..
اما به گریه کنان من بگو
تمام تنم پر از تیر بود ..
تیر توی چشمم بود...
دست در بدن نداشتم ..
وقتی با عمود آهن به فرقم زد ..
با صورت زمین خوردم... 😭
عباس که زمین خورد نوبت حسین شد،
غریب گیر اوردنش،
به قتلگاه کشوندنش،
با هر چی میشد زدنش...
ای غریب حسین...
ناله بزن بگو یا حسین....😭
#هادی_همتی
#ابوالفضل_ع #روضه
👆👆👆👆لطفأ وارد ابرگروه شید..ضرر نمیکنید..تبال شعربا حضورمداحان و نوکران آل الله..👆👆👆
نوحه دفن شهدای کربلا #واحد
شده زمان دفنِ گلهای روی صحرا
برای هر شهیدی قبری شده مُحیّا
کسی نمی شناسد تَن شهید بی سر
نشانه ای بگوئید برای جسم پرپر
چگونه خاک گردد تنی که سر نداره
بنی اسد چگونه کُنَد یه راه چاره
از آسمان سواری آمده بر زمین است
گوش بنی اسد هم به زین العابدین است
آه و واویلا بنی اسد بیایید
آه و واویلا چند تا کفن بیارید
آه و واویلا همه عزا بگیرید
آه و واویلا به لب نوا بگیرید
حسین حسین حسین وای
حسین حسین حسین وای
این تن اربا اربا این تن زخم و پرپر
برادر عزیزم بُوَد علیّ اکبر
چند تا جوون تنش رو واسه بابا آوردن
این بدنو به خیمه بین عبا آوردند
این بدنی که له شد به زیر سُمّ مرکب
کشیده شد به صحرا پیش نگاه زینب
این پسر عمویم بوده ز آل هاشم
خاکش کنید بزارید قبرو به نام قاسم
آه و واویلا همه عزا بگیرید
آه و واویلا به لب نوا بگیرید
حسین حسین حسین وای
حسین حسین حسین وای
شهیدی که دو دستش از بدنش بُریده
جدا جدا به صحرا به خاک و خون تپیده
جمع کنید تنش رو برادر بابامه
این بدن ابوالفضل عموی با وفامه
این گل پرپری که قنداقه داره بر تن
مصیبتی که جان را رسونده بر لب من
برادر صغیرم علی اصغر است این
دلم داره می سوزه شهید بی سر است این
آه و واویلا همه عزا بگیرید
آه و واویلا به لب نوا بگیرید
حسین حسین حسین وای
حسین حسین حسین وای
بیایین بریم به گودال برای داغ دیگر
بریم با هم ببینیم بازم شهید بی سر
این بدنی که عریان به کربلا شهیده
به زیر سُمّ مرکب به قتلگاه تپیده
این که جنازه ی او سوخته به زیر گرما
سبط پیمبر است و میوه ی قلب زهرا
این پدرم حسین است که پیرهن نداره
یه بوریا بیارید بابام کفن نداره
آه و واویلا همه عزا بگیرید
آه و واویلا به لب نوا بگیرید
حسین حسین حسین وای
حسین حسین حسین وای
#هادی_همتی
#دفن_شهدا #کربلا #واحد
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
1.92M
دفن شهدای کربلا #واحد
بیایین بریم به گودال
برای داغ دیگر
بریم با هم ببینیم
بازم شهید بی سر
این بدنی که عریان
به کربلا شهیده
به زیر سُمّ مرکب
به قتلگاه تپیده
این که جنازه ی او
سوخته به زیر گرما
سبط پیمبر است و
میوه ی قلب زهرا
این پدرم حسین است
که پیرهن نداره
یه بوریا بیارید
بابام کفن نداره
#هادی_همتی
#دفن_شهدا #واحد
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#مرثیه_امام_سجاد #مصائب_شام
پسر مادرِ آبی؛ پدر اشک شدی
در مسیر غمِ خود همسفر اشک شدی
آسمان خیس شد از بارش بارانِ زمین
تا که بالا برود؛ بال و پر اشک شدی
در دل سوختهات یک غمِ چندین سالهست
چشم تو مقتل مکشوفهای از گودال است
لحظهی شعر نوشتن قلمم میلرزد
موقعِ گفتن از این روضه زبانم لال است
تنِ تو تب زده بود و تنِ بابا بر خاک
نیزهای شد قلمِ مقتل و شد دفتر؛ خاک
تا نوشتند، حسین بن علی را کشتیم ...
آسمان خورد زمین؛ ریخت زمین بر سر؛ خاک
روی نی رفت، سری؛ دور و برش هلهله شد
دُزدها حمله نمودند، حرم ولوله شد
لرزش شانهی تو قافیه را ریخت بهم
وای، ناموسِ خدا همسفر حرمله شد
مهربان؛ با دلِ تو گردش ایام نشد
گریه کردی همه جا و دلت آرام نشد
کوفه و کربوبلا داغ، فراوان دیدی
آه، اما بخدا هیچ کجا شام نشد
وای، از شهرِ بلاخیز و حسودیهایش
دستهای بزنش؛ جای کبودیهایش
همهی بغضِ علی جمع شد و خالی شد
بر سر قافله با دستِ یهودیهایش
قدّ یک عمر، فقط رنج کشیدن سخت است
آه، هر ثانیه را زهر چشیدن سخت است
قصهی خاطرههای تو تمامش روضه ست
تو چهها دیدهای آخر که شنیدن سخت است
🏴🏴🏴🏴
🍇نوحه امام سجادع واسارت تاشام
سبک حاج ناظم
یک گلستان دیدم گلان چیده
برنوک نی هجده سربریده
گلشن فاطمه گشته پرپرهمه
دیدم که گلچین آتش افروخت
درپیش چشمم خیمه هاسوخت
واویلتا آه وواویلا۴بار
برناقه بسته شد تنم به زنجیر
رنج اسارت دیده ام نفس گیر
زدند وحشیانه بما تازیانه
گلچین تن تبدارم آزرد
عمه زمن بیشترکتک خورد
واویلت
سرپدر دیدم هلال تابان
میخواندازنی آیه های قرآن
عمه ازغم دل سرشکست زمحمل
کوفه ستم دیدیم فراوان
باران سنگ و کنج زندان
واویلتا
این شامیان چنگ ونی ودف زدند
ماداغدار در پیش ماکف زدند
رسید ازشهرشام سنگ از دروبام
لبهای بابم خیزران خورد
کنج خرابه خواهرم مرد
واویلتا
چون شمع سوزانم زداغ ودردم
صبح ومساچهل سال گریه کردم
شده زهردشمن انیس دل من
من میروم ازاین زمانه
شدم سوی یاران روانه
واویلتا
(عبدالحسین محبی)
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
داستان دسته عزاداری اهالی طویرج -بزرگترین دسته عزای امام حسین(ع)- چیست!؟
🔺 دسته طویریج بزرگترین مراسم عزای حسینی در جهان به شمار می رود که هر سال روز علاشورا بعد از نماز ظهر و عصر از منطقه "قنطرة السلام" واقع در 20 کیلومتری شرق کربلای معلی و از سمت شهر طویریج به سمت کربلا به حرکت در می آید.
🔺در این مراسم که روز عاشورا برگزار می گردد جمعیت عظیمی به نشان پاسخ به ندای (ألا هل من ناصر ينصرنا.. ألا هل من ذابٍّ فيذبُّ عنا..) امام حسین علیه السلام به سمت کربلا حرکت نموده و شعار (لبیک یا حسین) و ( یالثارات الحسین) سر می دهند.
🔺عزای طویریج صبح روز عاشورا از شهر طویریج از توابع شهرستان الهندیه واقع در 20 کیلومتری حرکت خود را به سمت شهر کربلا آغاز نموده و پیش از ظهر در منطقه ای بنام قنطره السلام واقع در 2 کیلومتری شهر کربلا توقف نموده و پس از ادای فریضه ظهر و عصر، هیات حرکت خود را به سمت کربلای معلی ادامه می دهد.
🔺این هیات با جمعیتی چند صد هزار نفری از اهالی شهر طویریج و مردم کربلا و همچنین زائران و مجاوران حرمین کربلا که در طول مسیر به این هیات ملحق می شوند در بدو ورود به شهر کربلا به خیمه گاه حسینی وارد شده و پس از عبور از صحن مطهر حسینی به سمت صحن مطهر حضرت عباس علیه السلام به حرکت خود ادامه می دهند.
🔺جمعیت شرکت کننده در این مراسم شعارهائی از جمله (أبد یازهرا ما ننسى حسينا) و (وا حسين) و شعارهای حسینی دیگر سر می دهند.
🔺نقل شده که در یکی از سالها مرحوم علامه سید مهدی بحر العلوم روز عاشورا بهمراه تنی چند از طلاب و خواص خویش برای استقبال عزادارانی که از منطقه طویریج در 4 فرسخی کربلا می آمدند به دروازه شهر رفت. این هیات آن زمان نیز بواسطه حرارات زاید الوصف عزادارن که صدها هزار نفر را شامل می گردید، در سطح شهر زبانزد خاص و عام بوده است.
مردان در این هیأت با پای برهنه چنان بر سینه می زدند که گویا عزیزی را تازه از دست داده اند. هنگامی که هیات به محل استقرار علامه بحر العلوم رسید، اطرافیان از رفتار علامه شگفت زده شدند. علامه بحر العلوم به محض مشاهده هیات عمامه از سر انداخته، پیراهن از تن به درآورده و با همراهی عزاداران به سمت کربلا فریاد واحسیناه واحسیناه سر می داد.
🔺اطرافیان علامه که نگران آسیب رسیدن به ایشان بودند، مرحوم بحر العلوم را احاطه نموده تا آنکه پس از اتمام مراسم عزاداری ایشان به حال طبیعی بازگشتند.
🔺نقل می کنند که علامه به شدت توان خویش را از دست داده بود و صورتش برافروخته بود. وقتی علت این رفتار ناگهانی را از مرحوم بحر العلوم جویا شدند ایشان فرمود:
هنگامی که هیأت به من نزدیک گردید، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیدم که با سر و پای برهنه بهمراه عزاداران به همراه سینه زنان اشک می ریزند. با دیدن این صحنه، اختیارم از دست برفت و وارد هیات شدم تا بهمراه امام زمان علیه السلام عزاداری و سینه زنی نمایم.
#سید_سراج_الدین_جزائری
(اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْــدِاللّٰهِ الْحُسَیْن)
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
#امام_سجاد_در_عزای_پدر
از بس کـه : در عــزای پــدر ، گـریه میکند
خــونها به جــای اشک بصـر گـریه میکند
بـانگ تــلاوتی که به گـوشش رسیده است
بــر نـیـــزه ، از لبـــان پـــدر ، گـریه میکند
از ظهـر خـون و شام غریبـان اهلبیت (ع)
هر شب نشـسته تا به سحـــر گـریه میکند
چـون کشــتی ســـپاه حسیـنی بــه نیـــنوا
در خون شدهست زیـر و زبـر گـریه میکند
بیـند به چشم خویش چو در آسمـان عشق
بــر نیـــزه هــا طـــلوع قمـــر گـریه میکند
دیــده گـــلوی اصغــــر در خــون تپــیده را
پــرپــر شــده ز تیـــر سهســر گـریه میکند
بر روی نیـزههـای سـتم چونکه دیـده است
هفتــاد و دو جــداشـده سـر ، گـریه میکند
از مــرگ جانگــداز عــزیـزان مصطفی(ص)
با اشـک و آه و خــون جگـــر گـریه میکند
بیـــند چـو آل عصمــت سلطــــان کــربـــلا
در راه شــامِ غـــم بــه سفـــر گـریه میکند
یـــاد لبـــان تـشــنـه ی بــابــا ، بــه روی آب
چون میکنـد به دیــده نظـــر گـریه میکند
آه و فغـــان تشــنهلبـــان را شـنــید و دیــد
نـــزد ســـتـم نـکـــرد ـ اثــــر ، گـریه میکند
هر چنــد گــریــهخیـــز بـوَد شـرح کــربـــلا
امـــا بــــرای خـلـــــق بشـــر ، گـریه میکند
چون کـربلا حیــات مسلمانی است و دیــن
بـــر مُســلمِ بـــدون خـبـــــر ، گـریه میکند
این اسـت شـرح راز امـامــت ، کـه بـا دلـی
خـالی ز بغـض و کیـنه و شـر گـریه میکند
در کـــربـــلا، کـه هسـت نمـــاد مقـــاومــت
بــر پیـــروان خســته کمـــر ، گـریه میکند
بـر آن جمــاعتی کــه : بــه بـــازار عـاشـقی
پیـوسـته چـون کنــند ضـــرر گـریه میکند
چون عــدهای شدند ز غفـلت، غـــلام ظـلم
بــر شـیعـیــان تــشــنـهی زر ، گـریه میکند
(ساقی) همین بساست در احـوال آن امام
در مــرگِ شـاهِ نیــزه به سـر ، گـریه میکند
شد عاقبت شهیــد به حکـم "ولیـــد" پست
گردون دوباره از غمی عظما به غم نشست.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
بعد رستاخیز زان دشت بلا
آل عصمت دور شد از کربلا
ظاهراً دین دست نااهلان فتاد
همسفر گشتند با ابن زیاد
جسم پاکان بر زمین افتاده بود
غرق خون سرها به روی نیزه بود
پیش از این در خاندان اطهرش
کس نشد رخت اسارت بر تنش
کودکان بعد از وداعی ناتمام
رهسپار کوفه گردیدند و شام
قافله در منزلی اتراق کرد
راهبی را بهر خود مشتاق کرد
دید راهب از فراز صومعه
لشکری آشفته و پر همهمه
صندوقی از نور اندر بینشان
کز تلالو روشنایی بخششان
کودکان از ترس نزد عائله
عابدی بیمار بین قافله
ابر رحمت گشت نازل از سما
تا شود با مرد راهب آشنا
راهب اندر دِیر عمری مانده بود
سال ها انجیل ها را خوانده بود
در اقامتگاه بی بهره ز خویش
مانده بود عمری در آن آئین و کیش
رشته ای بر گردن از زُنّار داشت
اشتیاق همرهی با یار داشت
عاقبت در بحر رحمت راه یافت
پیر ترسا سوی مقصودش شتافت
رو به سوی خصم کرد او با عتاب
دیده گریان سینه سوزان دل کباب
گفت ای دون سیرت اینان کیستند
بوده انسان گر مسلمان نیستند
نیست مردی از چه اندر بینشان
گشته یک زن قافله سالارشان
از کجا آیند آن ها کاین چنین
مانده رَدِّ غم به رخسار و جبین
خارها نزدیک با برگ گل اند
همچو ترکان در غُل اند
داد خولی پاسخ از بین سپاه
خارجی هستند هم مغضوب شاه
مردهاشان را سراسر کشته ایم
کودکان را در اسارت برده ایم
رحم بر حال یتیمان کرده ایم
خیمه ها شان را به غارت برده ایم
تا که عبرت گیرد از عصیانگری
هرکه پیشی گیرد از دین باوری
در بر آن عاشق و معشوق ها
بود سرها در پس صندوق ها
گفت نصرانی که من هم حاضرم
یک شب این سر را به نزد خود برم
در اِزایش درهم و زر می دهم
هرچه بستانید بهتر می دهم
شمر بهر بدره می زد بال و پر
داد سر را در بر صندوق زر
برد سر را راهب اندر دِیر خویش
در بغل بگرفت او با قلب ریش
دِیر نصرانی کجا سبط نبی
شد کلیسا از وجودش منجلی
گرچه زینب غیر زیبایی ندید
ناسزا از کوفی و شامی شنید
او که سوزان از فراغ شمع بود
خاطرش از دِیر راهب جمع بود
دِیر راهب شد سراپا غرق نور
گشت این وادی به سانِ کوه طور
سر درون صومعه می کرد سِیر
عیسی مریم مگر آمد به دِیر
راهب امشب نقد جان را می خرد
تا به اسرار وجودش پِی برد
مو پریشان تر ز موی یار کرد
بهر مظلومی او اقرار کرد
با گلاب او داد سر را شست و شو
شد مهیا تا نماید گفت و گو
شُست خاکستر ز رخسار و سرش
مشک می سایید به چشمان ترش
گفت راهب با سر سلطان دین
تو چه کردی از چه گشتی این چین
چه بلایی بر سرت آورده اند
کودکان تو مگر که بَرده اند
مانده ام من این جماعت کیستند
دست بردار سرت هم نیستند
جار زن گوید که شوریده سری
کشته گشتی تو به جرم کافری
سر اگر باید به هر جرمی جدا
لیک ببریده چرا شد از قفا
گرکه جرم کشتن تو کافریست
این همه نورانی ات از بهر چیست
هرچه کردی گر تو را مردن سزاست
اهل بیتت را اسارت نارواست
حال خود گو تو به من که کیستی
حضرت موسی و یحیی نیستی
بیش از این آتش به جان من مزن
لب گشا چیزی بگو حرفی بزن
ناگهان شد باز لب ها بی درنگ
آن لبی که خورده بی حد چوب و سنگ
آتشی انداخت در جان جهان
گفت راهب نزد من قدری بمان
راهبا من زاده ی پیغمبرم
پور حیدر فاطمه هم مادرم
راهبا عطشان به دشت نینوا
رأس من از کینِ عُدوان شد جدا
گرچه هستم سید اهل شباب
جا گرفتم جای در بزم شراب
راهبا هستم غریب عالمین
من حسینم من حسینم من حسین
گر مسیحا پا نهد در وادی ات
می شود محو امانت داری ات
خوب کردی تو وفاداری به ما
نیستی بیرون تو از دین خدا
من به نزدت هستم امشب میهمان
سفره دار عالمم تو میزبان
صبر کن سِیر مقاماتت کنم
شو مسلمان خانه آبادت کنم
گفت قولوا لا اله تفلحوا
یک شبه در بحر ایمان شد فرو
آن مسیحی کیش آن مرد خدا
کامرانی یافت زان رأس جدا
پیر ترسای مسیحی شد خموش
صیحه ای زد وان گهی رفت او ز هوش
نیمه شب بانگی به گوش او رسید
ذکر و تسبیح الهی را شنید
دید سر قرآن تلاوت می کند
کام را پر از حلاوت می کند
حاجبی با حزن گوید طرّقوا
پیر ترسا چشم خود را نِه فرو
هودجی از آسمان آمد فرود
بر فرازش مسندی پر نور بود
خیل مستان ملائک سینه چاک
بال ها در دیر راهب روی خاک
مریم و هوا و هاجر آمده
آسیه با دیده ی تر آمده
مو پریشان مادری پر درد و غم
یا بُنَیَ گوید او با قد خم
ای سر غرق به خون کو پیکرت
گریم از داغت، بمیرد مادرت
تشنه لب بودی کنون هم تشنه ای
جان مادر از چه بر روی نِی ای
من همیشه نزد تو دارم حضور
بین مقتل روی نِی کنج تنور
سر به نزد مادر خود ناز کرد
با تبسم درد دل ابراز کرد
پیش مادر خوب طنازی نمود
با دل جانانه اش بازی نمود
السلام ای مادر خونین جگر
از چه گشتی با سر من همسفر
آمدی مادر که دلشادم کنی
با سِرِشکت باز امدادم کنی
خوب شد بر کودکانم سر زدی
با شکسته بال، بال و پر زدی
بود راهب شاهد گفت و شنود
می زند فریاد از عمق وجود
#جواد_کلهر
#دیر_راهب