قسمت_اول روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹به نفس حاج مهدی سلحشور
😭😭😭😭😭
هر کس که عمر خویش را با عشق سر کرد
از اولِ عُمرش هوایِ دردِ سر کرد
من به کسی از گریه ام چیزی نگفتم
یک شهر را چشمانِ سُرخم با خبر کرد
حتماً سَرَم را مي گذارم زيرِ پايش
از كوچه ي ما هم اگر روزي گذر كرد
هر چه كه من كمتر برايش كار كردم
مُزدِ مرا هر روز اما بيشتر كرد
اين بار هم دير آمدم روضه ليكن
مثل هميشه چشمِ من را زود تر كرد
*امام زمان فرمود:صبح و شام، در مصائب جَدِّ غريبم حسين خون گريه ميكنم...اگر گريه كردن اينجوري باشه كه امام زمان داره، ما فقط اداي گريه رو در مي آريم، يا صاحب الزمان! به ما گريه كردن رو ياد بده تا برا جَدِّ غريبت حسين خوب گريه كنيم، بزرگان ما تويِ مُحرم خواب و خوراك نداشتن، اونها كجا و ما كجا...يه ذره من رو شبيه زين العابدين كن، همه عُمرش وقتي آب ميذاشتن جلوش، آرام و قرار نداشت، غذا ميذاشتن جلوش آرام و قرار نداشت، شيرخواره ميديد آرام و قرار نداشت، ميگه: يه روز دلمون سوخت برا حضرت، گفتيم ببريم حضرت رو باغي، يه جايِ تفريحي كه يه خورده حضرت از اين فضايِ غم بياد بيرون، وقتي برديمش اونجا، توي اين باغ، حالا همه دارن ميگن و ميخندن، حضرت همونجا هم ديدن ياد كربلا كرد، از تشنگي و گرسنگيِ روزِ عاشورا، از اون بيابونِ بي آب و علف...
يا اباعبدلله! شبِ هشتم شد، دو شب ديگه فقط باقي مونده، به اين چشمت بايد التماس كني، بگي: اين دو سه شب سنگِ تمام بذاري، من رو شرمنده ي اربابم نكني...*
اينجا ادايِ گريه ام را مي پذيرند
هر كس نشد مَهموم در روضه ضرر كرد
هرچند ما را عشقِ او ديوانه كرده
مِهرِ عليِ اكبرش ديوانه تر كرد
*اين شبِ هشتمي اگه كربلا بوديم، نميشد روضه ي علي اكبر بخونيم، آخه مُلاعباسِ مازندراني وقتي كربلا خدمتِ حضرت مُشَرَّف شد، حضرت دو سه تا جمله فرمود، يكيش اين بود، وقتي برگشتي شهر و ديارت، سلامِ من رو به اون پيرمردي كه جلويِ در مي ايسته، كفشارو جفت ميكنه برسون"امشب سلامِ چه كسي رو جواب ميده ارباب" يه جمله ديگه اش هم اين بود: مُلا عباس، اگه شبِ جمعه دوباره اومدي كربلا، شبِ جمعه تو حرمم روضه ي علي اكبر نخون. سئوال كرد:آقاجان! برا چي؟ فرمود: آخه شب هاي جمعه مادرم تويِ حرم مهمانه، وقتي تو از علي اكبر مي خوني، مادرم اينقدر خودش رو ميزنه...*
هرچند ما را عشقِ او ديوانه كرده
مِهرِ عليِ اكبرش ديوانه تر كرد
جان داد وقتي باغبانِ خسته فهميد
يك لشكر از رويِ گُلِ باغش گذر كرد
با اكبرِ او نيزه كاري كرد مثلِ
كاري كه با پهلويِ زهرا ميخِ در كرد
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹به نفس حاج مهدی سلحشور
😭😭😭😭😭😭😭😭
* تا اومد اذنِ ميدان بگيره، ابي عبدالله بدون معطلي گفت: علي جان برو به ميدان...اما وقتي كه علي اكبر حركت كرد، راوي ميگه ديدم حسين پشتِ سرش راه افتاد...*
پیش من سَروْ قَدم، راه برو چند قدم
تا کنم قامت تو خوب تماشا پسرم
*گفت: علي جان اگه ميخواي بري، اول برو خيمه ي محارم تا بچه ها تو رو خوب ببينن، ميگه:يه وقت نگاه كردم ديدم علي ايستاده، اين زن و بچه دورش حلقه زدن، قربون صدقه اش ميرن، يكصدا ميگن:"اِرحَم غُربَتَنا" علي جان! به غربتِ ما رحم كن. ابي عبدالله فرمود: دست از علي اكبر برداريد، علي محوِ خداست، بذاريد برود ميدان...
راهي كرد علي اكبر رو، اما راوي ميگه: از اون لحظه اي كه علي اكبر رو راهي كرد ميدان، حسين ديگه رو پاش بند نشد، هي مي آمد داخلِ خيمه، هي مي اومد بيرون، يه لحظه خودت رو بذار جايِ ابي عبدالله، مخصوصاً اونايي كه جوان دارن، آخه از امام صادق سئوال كردن، آقاجان! بهترين لحظه برايِ يك بابا چه لحظه اي است؟ حضرت فرمود: يه جواني رو بزرگ كنه، اين جوان جلوش راه بره، به قد و قامت اين جوان نگاه كنه، آقاجان! سخترين لحظه برايِ يك بابا كدوم لحظه است؟ فرمود: جلويِ چشمش اين جوان بال و پر بزنه...
حالا ابي عبدالله، علي اكبر رو فرستاده ميدان، هي داره ميدان رو نگاه ميكنه، حضرت زينب سلام الله عليها ميگه: يه وقت ديدم حسين هي ميشينه زمين دوباره بلند ميشه، رنگِ رخساره ي حسين عوض شد، گفتم: داداش چه خبر شده؟ گفت: عليم رو كشتن....اما از لحظه اي بگم كه بالا سَرِ علي اومده...*
مي ريخت بيرون از دهانش لخته ي خون
حالِ پسر، حالِ پدر را محتضر كرد
"اَولادُنا اَكبادُنا" يعني پدر را
مِقراضِ اهلِ كوفه تقطيعِ جگر كرد
بالايِ جسمِ اكبرِ خود داد مي زد
زينب كه آمد كارِ او را سخت تر كرد
پيشِ جوانش داشت جان ميداد اما
مَحضِ حجابِ خواهرش صَرفِ نظر كرد
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
Salahshour_Babolharam_net_shab8.mp3
5.03M
|⇦•هر کس که عمر خویش را..
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً ...
حالا حسین(ع) مانده بود که
این پیکر بهم ریخته را
چه باید بکند...
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور
😭😭😭😭😭😭
هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت
رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت
خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد
خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت
*امشب راحت دَرِ خونه ي عباس دستت رو دراز كن، بگو: آقا! من گدايِ دَرِ خونه ي شما هستم، گدا مي اومد دَرِ خونه اش، در ميزد، قمر بني هاشم رزقِ سالش رو ميداد از بينِ در، اونم تشكر مي كرد مي رفت، آقاجان! خوب بيا بيرون ببينه شمارو، مي گفت: مي ترسم، چشمش به چشمم بيوفته خجالت بكشه، من نمي تونم خجالتش رو ببينم...
تا سالِ بعد از كربلا،گدا اومد دَرِ خونه رو زد، اُم البنين اومد در رو باز كرد، گفت: چيكار داري؟ گفت: من همون گدايِ هر ساله هستم، اومدم رزقِ سالم رو بگيرم، اُم البنين فرمود: صبر كن الان ميام، رفت رزقِ سالش رو آوُرد، گفت: خانوم! پس خودِ عباس كجاست، من ميخوام از دستايِ خودش بگيرم، اُم البنين گفت: دستِ عباس رو ميخواي؟ اين دستارو كنارِ علقمه از تن جدا كردن...*
خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد
خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت
روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند
دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت
هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد
كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت
از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا
عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت
چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود
حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت
تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست
بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت
صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت
Salahshour_Babolharam_net_shab9.mp3
2.56M
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش...
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
اولین دفاع مقدس
از کربلا شروع شد!
حسین(ع) برای دفاع رفت
زینب (س) برای دفاع ماند
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
1_1121422853.mp3
419.2K
۱۰
(حضرت مسلم ابن عقیل ع)
من مسلمم و عبد(درگاه توام مولی)۲
بنما نظری بر من(ای نور دل زهرا)۲
من سفیر توام در شهر کوفه
بی تو بر لب گل غم زد شکوفه
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
با امر تو یا مولی(در کوفه منم مهمان)۲
از این همه نامردی(مولی شده ام حیران)۲
روز بیعت کرده با یوسف زهرا
شب که شد مسلم تو گشته تنها
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
این مردم دنیایی(بیعت ز تو بگسستند)۲
از راه ستم مولی(دستان مرا بستند)۲
زین مصیبت حسین خون شد دل من
زد شرر ظلم شان بر حاصل من
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
این مردم بی ایمان(دارند همگی نیرنگ)۲
این رسم پذیرایی است(مهمان بزنند با سنگ)۲
زین همه ظلم و کینه جان بر لبم
وقت جان دادنم یاد زینبم
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
تا لحظه ی آخر شد(من یاد تو افتادم)۲
نامت به لبم بود و(در راه تو جان دادم)۲
مهر و حب تو گردیده گنهم
بام دارالعماره قتلگهم
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
4_5784927292484488675.mp3
290.4K
۹
(حضرت مسلم ابن عقیل ع)
مسلم غریب،مدینه هستم
سفیر مولی،در کوفه هستم
کوفی وفا ندارد
شرم و حیا ندارد
حسین جان حسین جان
کوفه میا حسین جان۳
مسلم عزیز،مولی حسینم
نایب خاص،آقا حسینم
بر لب رسیده جانم
اسیر کوفیانم
حسین جان حسین جان
کوفه میا حسین جان۳
غریب عشقم،سفیر عشقم
دارالعماره،منای عشقم
مسلمت جانفدا شد
سر از تنش جدا شد
حسین جان حسین جان
کوفه میا حسین جان۳
از مسلمت روز،کردند حمایت
در شب نمودند،ظلم و جنایت
ننگ را به جان خریدند
مسلم را سر بریدند
حسین جان حسین جان
کوفه میا حسین جان۳
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
1_1121415572.mp3
170.3K
۸
(حضرت مسلم ابن عقیل ع)
مسلم سفیر پور زهرا
گشته اسیر دست اعدا
آمد به کوفه،سفیر مولی
گشته اسیر،ظلم و ستم ها
کوفه میایی۲
مسلم شده تنهای تنها
گشته اسیر کوه غم ها
روز اهل کوفه،با پور زهرا
شب گشته مسلم،تنهای تنها
کوفه میایی۲
کوفه میا عزیز زهرا
زینب شود اسیر غم ها
کوفی نامرد،وفا ندارد
جز ظلم و جور و،جفا ندارد
کوفه میایی۲
گشته سفیرت جان بر لب
مهمان طوعه گشته امشب
جز تو حسین جان،کسی ندارم
امشب به دیوار،سر می گذارم
کوفه میایی۲
همچون علی دستم ببستند
دندانم از کینه شکستند
دیگر ندارم،من راه چاره
شد مقتل من،دارالعماره
کوفه میایی۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
در کوچه وقتی سنگها بر صورتم خورد
خیلی برای خواهر تو گریه کردم
درازدحام کوچه های کوفه ، یادِ
اهل وعیالِ مضطر تو گریه کردم
تا مادران را در بر اطفال دیدم
یاد رباب و اصغر تو گریه کردم
وقت اذان ظهر دلتنگ تو بودم
یاد اذان اکبر تو گریه کردم
گفتم به طوعه که نرو در پشت آن در
با روضه های مادر تو گریه کردم
تا کاخ آن ملعون مرا با زجر بردند
مردانه پای دختر تو گریه کردم
در زیر لب گفتم به قربان سر تو
از بام اینجا بر سرِ تو گریه کردم
اینجا میا که آب هم فکر لبت نیست
لب تشنه یاد حنجر تو گریه کردم
شاعر: #محمدجواد_مطیع_ها
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
بگو حسین کجایی؟بگو چه کار کنم؟
برای اینکه نیایی ؛بگو چکار کنم؟
به هر دری زدم اما نشد پیام دهم
به دستِ بسته از اینجا به تو سلام دهم
تمام شب سر بازار راه رفتم من
غریب و بی کس و بی یار راه رفتم من
اگر که نامه نوشتم« بیا» حلالم کن
نشد پیام رسانم ؛نیا... حلالم کن
قسم به حولهٔ احرام تو امیرِ حرم
تمام شهر به یکباره ریختند سرم
دعا کنم که نگاه از دیارشان بٍبُری
خدا نیاورد آن لحظه را زمین بخوری
همینکه زانوی من زیر ِ ضربه خورد زمین
تمام ِ کوفه سرم ریخت از یسار و یمین
به دور بازوی من ریسمان که پیچیدند
شبیه شهر مدینه بلند خندیدند
خدا رو شکر که طوعه میان ِ خانه نشست
ولی غرور عمویم میان کوچه شکست
بگو به خواهر خود کوفه با مدینه یکیست
اگر اسیر شوی چادر توهم خاکیست
بگو که نیزهٔ کوفی شبیه مسمار است
مسیر قافله آخر به سوی بازار است
ز چشم ِ بی ادب ِ کوفیان خبرداری؟
خداکند که تو چادر اضافه برداری
مسیر قافله را از عراق برگردان
خداکند نشوی بین کوفه سرگردان
سرم شکسته فدای سرت فقط برگرد
قسم به بی کسی مادرت فقط برگرد
خداکند که صدایم به کاروان برسد
وگرنه زیور زنها به ساربان برسد
خبر رسید اگر مسلمت زدنیا رفت
حمیده را بغلش کن بگو که بابا رفت
بجای من پدری کن برای دخترمن
خداکند که نبیند به نیزه ها سرمن
شاعر: #قاسم_نعمتی
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور
😭😭😭😭😭
*أَلسَّلامُ عَلَی الْقَتیلِ الْمَظْلُومِ،أَلسَّلامُ عَلی أَخیهِ الْمَسْمُومِ ،*عباراتی از زیارتِ ناحیه رو بخونم*أَلسَّلامُ عَـلَی الاَْبْدانِ السَّلیبَهِ،أَلسَّلامُ عَلَی الْعِتْرَهِ الْقَریبَهِ،أَلسَّلامُ عَلَی الْمُجَدَّلینَ فِی الْفَلَواتِ،أَلسَّلامُ عَلَی الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفان،*اگر كشتن چرا خاكت نكردن*أَلسَّلامُ عَلَی الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر،أَلسَّلامُ عَلی مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ،أَلسَّلامُ عَلَی الْمَنْحُورِ فِی الْوَری،أَلسَّلامُ عَلَی الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ،أَلسَّلامُ عَلَی الْمُحامی بِلا مُعین،أَلسَّلامُ عَلَی الشَّیْبِ الْخَضیبِ،أَلسَّلامُ عَلَی الْخَدِّ التَّریبِ،أَلسَّلامُ عَلَی الْبَدَنِ السَّلیبِ،أَلسَّلامُ عَلَی الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ،أَلسَّلامُ عَلَی الاَْجْسامِ الْعارِیَهِ فِی الْفَلَواتِ"
یک لحظه خلوت کرده ای مشغول قرآنی
یک لحظه مشغولِ سخن در جمع یارانی
*ابي عبدالله گفتند: يه شب ديگه به ما مهلت بديد ما قرآن بخونيم،نماز بخونيم، آخه من عاشقِ نمازم...يا اباعبدالله!من رو هم عاشقِ نماز كن، من رو هم عاشقِ قرآن خوندن كن، اگه شب تا صبح بشينم غيبتِ اين و اون رو بكنم، با رفيقم حرف بزنم خسته نميشم، اما حال ندارم نيمه شب بلند شم با خدا خلوت كنم، دو ركعت نمازِ باحال بخونم، يا صاحب الزمان! شبِ عاشوراست، من رو هم عوضم كن*
یک لحظه خلوت کرده ای مشغول قرآنی
یک لحظه مشغولِ سخن در جمع یارانی
گاهی به فکرِ کندن خار بیابانی
گاهی هم از دلشوره ی زینب پریشانی
امشب شب سختی است، امشب در دلت غوغاست
گاهی میآید نغمه ی لبیکِ یارانت
گاهی میآید گریه ی زن ها و طفلانت
گاهی صدایِ اصغرت کرده پریشانت
امشب غمِ عالم نشسته در دل و جانت
امشب شب سختی است، آری امشب عاشوراست
بر شانه ی بابا رقیه می گذارد سر
خوابد علی اصغر در آغوشِ علی اکبر
خوابیده اند آرام اهلِ بیتِ پیغمبر
زیرا که بیدارست چشمِ ساقی لشگر
تا کی چنین آرامشی، در کربلا برپاست؟
فردا به پا خواهد شد اینجا محشر کبرا
فردا شود صحرا زخونِ عاشقان دریا
فردا حسین است و خودش، تنهاترین تنها
بی لشگر و بی اکبر و بی یار و بی سقا
فردا صدایِ العطش، تا عالم بالاست
*وقتي مثل امشب ابي عبدالله گفت: از اين تاريكي استفاده كنيد هر كي ميخواد بره، بره،به همه گفت، حتي به عباسم گفت، عباسم! دستِ زن و بچه ام رو بگير و برو، هر كي يه جور ابراز ارادت و محبت و وفاداري به ابي عبدالله كرد، وقتي عهد و پيمان گرفت، خيالش راحت شد،حتي قاسم هم بلند شد رجز خوند، عباس يه طرف، بني هاشم يه طرف، اصحاب يه طرف، همه وقتي مُحكم اعلام وفاداري كردن، ابي عبدالله پرده هارو براشون كنار زد، جاشون رو تويِ بهشت نشون داد، صحنه هاي فردا رو بهشون نشون داد...*
یک دم بروی خاک افتد دست سقایش
یک دم حسین است و جوانِ ارباً اِربایش
فکر حرم لرزه می اندازد به اعضایش
ای کاش برخیزد فقط عباس از جایش
آری حسین است، این عزیزِ حضرت زهراست
نازل شده گویا دوباره سوره ی زلزال
برگشته دیگر ذوالجناح از دشت خونین یال
افتاده جسمِ چاک چاکی در دلِ گودال
سر می بُرند و یک زن اینجا می رود از حال
از سینه اش برخیز ملعون! مادرش اینجاست
بالای تل از هوش رفته، خواهر افتاده
آتش به مو و معجرِ یک دختر افتاده
دیدند یک انگشتِ بی انگشتر افتاده
زیرِ سُمِ اسبان دشمن پیکر افتاده
یک پیرزن میگفت سر هم در تنور ماست
پایان نیابد ظهر فردا ماجرا باقیست
آتش به جانِ خیمه ی آل عبا باقیست
هم رفتن سرها به روی نیزه ها باقیست
هم کوچه و بازار،هم شام بلا باقیست
زین پس شروع کربلایِ زینب کبری ست
«شاعر: سعيدِ تاج محمدي»
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
Salahshour_Babolharam_net_shab10.mp3
3.65M
|⇦•یک لحظه خلوت کرده ای ..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
اوضاع در وضعی قرار گرفته که هرچه
#ولی_فقیه میگوید باید بگوییم چشم!
مثل زمانی که #حضرت_خضر،
کشتی آن مرد را سوراخ میکرد!
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
1_1120733786.m4a
1.28M
یا اول مظلوم عالم علی ع:
🌴شور زیبای فراق کربلا 🌴
✍🎼شعر و سبک : کربلایی علی صمدی
بند اول :
گذشت این روزامون
چقدر سخت بی حرم
میخوام آروم شم
آخه مگه میشه
منِ عاشق پیشه
از عشق محروم شم
این ساعتای دوریمون کفاره ی گناهمه
بدبختی هام همه از این پرونده سیاهمه
گناهمه
هرچی که میکشم از این نگاهمه
کشتی توبه ی حسین پناهمه
تو کربلا صفای دل فراهمه
( کل خیر فی باب الحسین )
بند دوم:
عذاب یعنی دوری
سراب یعنی دوری
چقدر بی تابم
چرا ای کربلا
نمی بینم حتی
تو رو تو خوابم
دنیام اصلاً عوض شده
غرق توی این زمونه ام
اما بازم امیدی هست
دنبال یک بهونه ام
دیوونه ام
این اشک و خنده هام شده نشونه ام
تو این جنون ابدی نمونه ام
مستم و کربلا شده میخونه ام
(کل خیر فی باب الحسین )
بند سوم :
سلام از راه دور
به تو دریای نور
از این دلداده
دلم رو دادم من
سرم رو میدم من
برات فرمان ده
فرمان بدی که تب کنم
میمیرم من برای تو
آره این هست یه ذره از
مرام عاشقای تو
برای تو
تموم عمر و زندگیم فدای تو
حسین فدای تو بچه های تو
فدای نوکرا و روضه های تو
(کل و خیر فی باب الحسین)
اشعار و سبک های کربلایی علی صمدی
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل جانسوز به مسلم ابن عقیل علیه السلام
سید مجید بنی فاطمه
#شب_اول_محرم
*السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین*
*هرکی یقین داره آقا جواب سلامشو میده:*
"السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین"
دوباره دست گرفتی دوباره فرصتم دادی
هزار شکر که بر گریه رخصتم دادی
به پیش مادر سادات نام من بردی
دوباره ماه محرم خجالتم دادی
بهشت را به کسی که حرم نرفته دهی2
مرا فقط به همین خانه عادتم دادی..
*یه سال انتظار می کشیدم،می گفتم یعنی می شه محرمو ببینم،یعنی می شه لباس سیاه اربابو بپوشم؟!!نمردم و سیاهیارو دیدم،نمردم و کتیبه های روضه هاتو دیدم*
همین که مادر من شد مریض یادم هست
مرا جواب نکردید و تربتم دادی
کسی که مُحرم این خیمه گشت مَحرم شد
میان روضه نشستم سیادتم دادی
مرا که رانده ام از هر دری صدا کردی
حسین گفتم و دیدم که قیمتم دادی ...
*یه وقت هست برا مستمع روضه باید بچینی،یه وقت هست مثل شماها که انتظار می کشید اصلا احتیاج نیست که
یعنی اصلا خواننده ای که برا شماها مقدمه بچینه اون خواننده داره توهین می کنه به فهم این مستمع چون این مستمع الحمدالله ایقدر عاشق بوده که یه عمر تو بساط سیدالشهدا نوکری کرده خودش می دونه،پس منم آروم آروم میرم جلو،ان شاءالله خدا منم کمک کنه*
بازاین چه شورش است که درخلق عالم است
بازاین چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
بازاین چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
گویا طلوع می کند از مغرب،آفتاب
گاه شور در تمامی ذرات عالم است
*حسین ...*
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
که این رستخیز آه که نامش محرم است
*فقط من و توایم مگه گریه می کنیم؟*
دربارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
*تو عالم رویا دید،منبری از نور اولیا،انبیا از آدم تا خاتم همه جمع اند،چه خبره؟
گفتند پیغمبر اکرم برا حسینش روضه گرفته(نمی خوام بگم گریه کنیا خودت می دونی)تا نگاه کرد،داره تو عالم رویا می بینه مقبل کاشانی،کسی که جذامی بود؛به نگاه ابی عبدالله شفا گرفت و اول بیتی که گفت تا امروز همه جا می خونن:
شب عاشوراست امشب
کربلا غوغاست امشب
یک مرتبه دید همه اومدن،اولیا و انبیا همه بلند شدن گفتند چه خبر شده؟گفتند علی و زهرا دارن میان،مادر روضه داره میاد؛همه نشستند،مقبل میگه گفتم الان چه خبر می شه؟یه وقت دیدم پیغمبر صدا زد محتشم کاشانی بیا،میگه تا محتشم اومد،پیغمبر فرمود: بخون اون شعری که برای حسین من گفتی شروع کرد به خوندن،پیغمبر فرمود:برو بالا منبر،اول پله ایستاد :
*بازاین چه شورش است که در خلق عالم است*
پیغمبر گریه کرد و فرمود محتشم یه پله بالاتر برو،مقام گرفت،شروع کرد به خوندن :
کشتی شکت خورده طوفان کربلا
*ببخشید شب اولی نمک می خوام به زخمت بزنم*
در خاک و خون ، تپیده ....
می دونی یعنی چی؟
شاید همون غلتیدنه ...
در خاک و خون تپیده به میدان کربلا...
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب،سلیمان کربلا ...
*ناله پیغمبر بلند شد،همه دارن گریه می کنن؛یک مرتبه پیغمبر فرمود:محتشم یه پله بالاتر برو،(مقام بعدی)،شروع کرد خوندن:*
بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا بر سلسله ی انبیا زدند
*همچین شروع کرد به همه اینا خواندن یک مقامی دیگه داد فکر می کنم آخر، بیتش بود دوازده بندشو نتونست بخونه،
رفت بالا شروع کرد یه روضه ای گفتن ...*
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
*یک مرتبه،این روضه رو خواند،ندا اومد بس کن،گفت خود پیغمبر فرمودند بخوانم گفتند بس کن به خدا فاطمه غش کرد ..."
روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سید مهدی میرداماد
😭😭😭😭😭
خدا رو شکر به آرزوم رسیدم
نمُردمُ و محرمت رو دیدم
خیلی دلم تنگِ محرمت بود
میدونی این یه ساله چی کشیدم
*هی میگفتم محرم میاد مجلس ها برگذار میشه من هستم یا نه .. تو عمرم انقدر دلشوره نداشتم .. فکر میکردم هر وقت اراده کنم روضه هست .. هر وقت اراده کنم میتونم برم .. باورم نمیشد دلشوره بگیرم به محرمت میرسم یا نه ..*
شبایِ اولُ دارم میبینم
تو آسمونا یا که رو زمینم
اجازه داده مادرت دوباره
مشکی بپوشم بزنم به سینه م ..
حسین ...
شبایِعاشقیم،میلرزه شونهها چههق هقی
یک دهه با غمت،میگذرهزود عجبدقایقی
یه کاری کن بشم نوکرِ لایقی
این اولین روضۀ تو لهوفِ
که اشکِ شرمندگی رو حروفِ
تموم عالم یه صدا با مسلم
دارن میگن حسین نیا به کوفه
همۀ سال یه عرفه روضۀ مسلم خوانده میشه، الان شبِ اول حقِ این شهیدُ ادا کن :
نیا که اینجا ردّی از حیا نیست
توی مرام کوفیا وفا نیست
اگه میای تنها بیا حسین جان
اینجا که جایِ زن و بچه ها نیست
چه کردیروزگار، ای آسمون بااشکِ من ببار
کوفیا میکشن، شیرخوارهتُ با افتخار
اگه میای حسین، رقیهتُ نیار ..
خیلی روضۀ مسلم روضۀ خاصیه چون پیغمبر براش گریه کرده، ابی عبدالله براش گریه کرده .. جوری ابی عبدالله برا مسلم گریه کرد عبارت مقتل میگه حَتی جَرت دُموع عَلی صَدرِه .. وقتی بینِ راه خبر دادن مسلمت رو کشتن یه جوری برا مسلم گریه کرد اشک هاش ریخت رو سینهی مبارکش .. فدات بشم آقا ..
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ اَشْهَدُ اَنَّكَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْكُلْ، وَاَنَّكَ قَدْ مَضَيْتَ عَلى بَصيرَةٍ مِنْ اَمْرِكَ مُقْتَدِياً بِالْصَّالِحينَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِيّينَ، فَجَمَعَ اللَّهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكَ وَبَيْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِيآئِهِ فى مَنازِلِ الْمُخْبِتينَ .. ان شالله با هم بریم حرم مسلم .. با هم بریم گوشۀ مسجدِ کوفه .. با هم بریم دورِ قبرش بگردیمُ با هم گریه کنیم .. غریب گیر آوردنت .. آقاشم غریب گیر آوردن .. زبانِ حال بگم :
خورشیدِ عمرم دیگه بی فروغِ
نامۀ کوفیا همهش دورغِ
خلوتِ دورِ مسلمِ تو اما
بازارِ تیر و نیزهها شلوغِ
سفیرتُ با لبِ تشنه کشتن
اینا از اولم حیا نداشتن
نیا نیا پسر عمو شنیدم
برا سرِ تو جایزه گذاشتن
نزار که دیر بشه، تنتپر از نیزه و تیر بشه
نزار که دیر بشه،نزار کهخواهرت اسیر بشه
نزار که دخترت به روزِ پیر بشه
مسلم همۀ خاندانشُ برا حسین داد یکی از اون شهدایی که وقتی خبرِ شهادتُ دادن ابی عبدالله به برادرایِ مسلم فرمود شماها شهیدتون رو تقدیم کردید دیگه برگردید .. برادراش گفتن یا اباعبدالله به دو دلیل بر نمی گردیدم؛ تا الان خونی طلب کار نبودیم مونیم، حالا که برادرمونُ کشتن .. بعد یکیشون یه جمله ای گفت عجیب ابیعبدالله گریه کرد .. گفت آقاجان اگه برگردیم جوابِ مادرتُ چی بدیم .. اگه پرسید بچهمُ وسطِ بیابان رها کردید چی بگیم؟!.. حالا هرکی دلش آمادهس بسم الله ..
وقتی بدنُ از بالا دارالاماره انداختن همه جمع شدن دورِ بدن کسی باور نمیکرد این بدنِ بی سر بدنِ سفیرِ حسین باشه .. هر کی یه حرفی زد نتونستن بدنُ بشناسن .. یه مرتبه دیدن یه زنی میگه برید کنار، نگاه کردن دیدن طوعهس .. گفت من میشناسم این آقا مهمانِ خانۀ من بوده .. طوعه اومد بدنُ نگاه کرد گفت این مسلم ابن عقیلِ .. (زود حرفُ گرفتیا..) از کجا شناخت مسلمُ؟! سر که نداشت .. از پیراهن مسلم رو شناخت .. کسی که سر نداره از لباساش میشناسن .. آخ بمیرم برات حسین ..
اگر حسینِ من تویی، سرت کو ..
یا سر داره یه بدن، یا پیراهن داره یه بدن اگه سر نداشته باشه، پیراهن نداشته باشه یه علامت و مشخصه دنبالش میگردن .. میگن یا انگشتری یا ویژگی خاصی اگه هیچ کدوم نباشه از حجم بدن میشناسن .. یه کاری با این بدن کردن خواهرش هی با تعجب به این بدن نگاه میکرد ، آیا تو حسینِ منی ؟!!
ای حسین ...کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
mirdamad-moharram99-sh1-1.mp3
6.06M
|⇦•خدا رو شکر به آرزوم ..
#روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سید مهدی میرداماد •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
خیلی بده یه گریه کنِ امام حسین(ع)
به بهانه روضه و هیئت و عزاداری
از #درس و #دانشگاه غاقل بشه!!
داداشجان، فردا تو
سکان مدیریت این کشور رو
باید دست بگیری، نه یه از خدا بی خبر !!
#دهه_هشتادیا
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قسمت_اول / روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سید مهدی میرداماد
😭😭😭😭😭
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ طَهَّرَهُ الْجَلیلُ أَلسَّلامُ عَلی مَنِ افْتَـخَرَ بِهِ جَبْرَئیلُ اَلسَّلامُ عَلیَ من ناغاهُ فی المَهدِ میكائیلُ از ناحیهی امام زمان چند تا سلام بدم با سلام منو شما خیلی فرق داره ..
أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ امام زمان به جدش اینجور سلام میده أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ، أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاْدْعِیآءِ أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاْجابَـهُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ سلام به اون آقایی که اجابت زیر قبۀ حرمش تضمین شده ست .. أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاْ ئِـمَّـهُ مِنْ ذُرِّیَّـتِـهِ، سلام به اون آقایی که ائمه از نسل او هستند أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ، سلام بر اون حسینی که شفا در تربتشِ .. سلام به کربلا و خاک کربلا .. همون خاکی که زینب فردا قدم میزاره رو این خاک ..
آرزوی غبار اینباشد
رویدامانِ یار بنشیند
در مسیرِ او باشد
زیرِ پایش به بار بنشیند
قطعهخاکی بلند مرتبهشد
ذره ای بودُ آفتاب شده
نسبتش میرسد به صحنِنجف
از ذراریِ بوتراب شده
یه روزی امیرالمومنین رسید به این خاکِ کربلا، هنوز حسینی به کربلا نیومده، هنوز خونی به زمین ریخته نشده دیدن از اسبش پیاده شد امیرالمومنین هی خاکُ بر میداره بود میکنه،گریه میکنه .. دیدن داره با خاک کربلا حرف میزنه *وَاهاً لَكِ أَيَّتُهَا التُّرْبَةُ* همه متعجب که این چه خاکیه که امیرالمومنین میگه خوش به حالت ای خاک کربلا: لَيُحْشَرَنَّ مِنْكِ أَقْوَامٌ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسابٍ* خوش به حالت خاک، یه روزی یه عده میان از تو این خاکِ کربلا بی حساب میرن به بهشت .. یه روز یه عده ای از این خاک محشور میشن یه جوری وارد بهشت میشن بدونِ حساب و کتاب .. بعد دیدن هی خاکُ برداشته گریه میکنه ..هاهُنا مَصارع عُشاق .. هی نشون میداد میگفت اینجا کجاست .. آی دلای کربلایی انگار کربلا زیر آسمان داری گریه میکنی ..
قطعهخاکی بلند مرتبهشد
ذره ای بودُ آفتاب شده
نسبتش میرسد به صحنِنجف
از ذراریِ بوتراب شده
خاک میخواست نورِ محض شود
تا غبارش چو طوطیا باشد
سجده ای کرد بر قدوم حسین
تا شفا بخش و کیمیا باشد
مثه فردایی کاروان قدم گذاشت رو خاکِ کربلا ..
خاکِ کرببلا دلش میخواست
مثل آیینه ها زلال شود
چشمه ای باشد از یم کوثر
خوردنِ تربتش حلال شود
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قسمت_پایانی / روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سید مهدی میرداماد
😭😭😭😭😭
خاک بر صورتِ حسین نشست
امام زمان میگهأَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ .. کسی تا حالا ندیده بود صورتِ حسین خاکی بشه، خاک کجا صورتِ حسین .. تا دید زینب میخواد از محمل پیاده بشه گفت برید کنار اباالفضل آمد زانوشُ رکاب کرد .. محارم همه آمدن دورِ عمه حلقه زدن عمه با احترام پاشو زمین بزاره .. همه مواظبن گرد و خاک رو معجرش نشینه .. (نمیدونم جلوتر برم یا نه!..)
خاک بر صورتِ حسین نشست
پرده داریِ آفتاب کند
بی سبب نیست سجده بر تربت
خلق هفتاد تا حجاب کند
*امام صادق فرمود سجده بر تربت کربلا هفتاد تا حجاب رو از بین میبره ..*
علت خلق تمام جهان
خاک این روضۀ منوره است
سندش هست آیۀ تطهیر
تربت کربلا مطهره است
قبرِ زهرا بقیع گم شده بود
وسط این دیار پیدا شد
عرش بر روی خاک خیمه زدُ
تربتِ کربلا معلی شد
آسمان را به انتظار نشست
تربت کربلا مودب شد
چقدر ذوق کرد وقتی که
خاک پای قدوم زینب شد
ماه بر رویِ خاک افتادهست
دشت لاله پر از ستاره شده
لای لای رباب باعث شد
خاکِ این دشت گاهواره شده
دلشوره داره خواهرت
داداش بیا برگرد ..
داره میمیره دخترت
داداش بیا برگرد ..
همچین که رسیدن کربلا گفت عمه مگه نگفتی ما داریم میریم مهمونی .. چرا با شمشیر و نیزه اومدن به استقبال ما ..
تو این بَرّ بیابون
خیمه نزن حسین جان
خیلی غریبِ این خاک
زینب شده هراسان
مثلِ فردایی نزدیک به ۶۰ تا خیمه برپا شد، بالاترین خیمه و اولین خیمه شد خیمۀ اباالفضل، ابی عبدالله فرمود خیمۀ عباسُ رو بلندی بزنید، میخوام همه ببینن این خیمه ها صاحب داره همه ببینن این لشکر عباس داره.. بعد فرمود گود ترین خیمه خیمۀ زن ها باشه دورِ خیمۀ زن ها خندق بکنید به این راحتی کسی دسترسی نداشته باشه .. وسط خیمۀ زن ها خیمۀ زینب باشه .. یه جوری تو گودی خیمه رو بزنید زن ها میدانِ جنگ رو نبینن .. نبینن اون ساعتی که حسین از بالای ذوالجناح می افته رو خاک .. یه جوری خیمه بزنید نبینن علی اصغر رو دستِ بابا داره بال بال میزنه .. همه حرفا رو که زدن (ای دلای اربعینی ..)
یه سایبون درست کنید برایِ شیرخواره
آب زیادی بردارید بارون نمیباره
ببین دلِ ربابُ شکسته مثلِ شیشه
اگه بمونی اصغر شش ماهش تموم نمیشه
تموم ترسم از اینه که خیلی دیر میشه
تو بمونی تو قتلگاه خواهر اسیر میشه
بگو اگه بمونم چیجور نفس بگیرم
چه جوری از رو نیزه سرت رو پس بگیرم
*چه خاکی شد این خاک کربلا .. چه خون هایی رو این خاک نریخت .. اما به خون با همۀ خون ها فرق داشت ..*
خواهری خاک رویِ سر می ریخت
پیکری مانده در دلِ هامون
کفنی داشت پیکرش از خاک
کفنی داشت پیکرش از خون
*چند روزِ دیگه یه بدنی رو خاک می افته بگم با این بدن چه میکنن، اهل ناله؛ ناله بزنن اگه محرم نبود نمی گفتم .. ده نفر یه جور با اسب هاشون این بدنُ زیرِ سم اسب ها کوبیدن .. یه کاری با این بدن کردن زینب گفت صَلّیٰ عَلَیْکَ مَلیکُ السَّماء، هَذا حسَینٌ بِالعَراء، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاء .. یعنی گوشت و خاک و بدن و خون با هم آمیخته شد .. یه کاری کردن زینب از زیر خاک ها و رمل ها یه بدنُ در آغوش گرفت و بغل کرد .. هی گفت آیا تو حسینِ منی .. حسین ...کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
mirdamad-moharram99-sh2-1 (2).mp3
8.62M
|⇦•آرزوی غبار اینباشد..
#روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سید مهدی میرداماد •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
چه خوب میشه
یه #پیرغلام جلو در بشینه
به عزادارا و گریه کن ها خوش آمد بگه
بزرگترا برکتِ مجلسِ روضهاند !!
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج سید مهدی میرداماد
😭😭😭😭😭
آیینه دارِ زینب و زهرا رقیه
کوچکترین انسیه الحورا رقیه
امشب خیلی از پدرا دختراشونُ بغل کردن، خیلی از مادرا کنارِ دختراشون نشستن اما دخترا تو بغل مادر و پدر در امن و امانِ کامل هستند، اراده کنند و تشنه باشند آب گوارا هست .. زین العابدین گفت شب ها از سرما خواب نداشتیم تو خرابه .. روزها از گرما .. همش میترسیدیم آوار رو سرمون بیاد .. این دختر دیگه آخریا با اشاره با عمه حرف میزد ..
آیینه دارِ زینب و زهرا رقیه
کوچکترین انسیه الحورا رقیه
خورشید در منظومۀ عشق حسینی
صد سال نوری راه دارد تا رقیه
سنش اگر کم هم ترازِ انبیا بود
مانند کوثر آیت العظما رقیه
مگه مادرش چند سالش بود، ۱۸ سالش بود .. این دخترم مثه مادر .. برات بمیرم خانم .. مادرِ حضرت رقیه ام اسحاقِ .. اونایی اهل مطالعه هیتند تو تاریخ ببینن مادرِ این دختر وقتی بچه به دنیا اومد بلافاصله از دنیا رفت .. یعنی این دختر وقتی به دنیا اومد مادرُ ندید .. ابی عبدالله بارها فرموده بود زینبم یه کاری کنید حس نکنه مادر نداره لذا دردانه بود .. انقدر خواستنی بود این نازدانه سر بغل کردن این بچه اصلاً دعوا بود .. یه بار نزاشتن این بچه پاش رو زمین برسه .. لذا وقتی سر رو بغل کرد اول پاهاش رو نشونِ باباش داد .. ببین دخترت پاهاش تاول زده ..
جا داشت روی شانۀ کعبه اباالفضل
جا داشت روی شانۀ سقا رقیه
آرام تر از هر زمانی بود اصغر
میخواند تا بالاسرش لالا رقیه
این طفل بی آزار را آزار دادند
زجرِ بدی را دید در دنیا رقیه ..
*یه جوری آزارش دادن دیگه شب تو خرابه گفت یا بابام بیاد یا منم همینجا میمیرم .. یه جوری آزارش دادن گفت عمه دیگه خسته شدم .. یه جوری آزارش دادن شبِ آخر تو خرابه هر کاری کردن صدا گریهش رو قطع کنه نتونستن .. تا سر بریده رو دید آرام شد .. تصور کن سرُ بغل کرده آرام داره با بابا حرف میزنه : *
تاولِ دستامُ نگاه کن
سوخته موهام شونه نمیشه
سر که واسم بابا نشد پس
خرابه هم خونه نمیشه ..
بابا یه کاری با من کردن بابا از تازیانه و سیلی سخت تره ..
عروسکم رو یکیشون بُرد
گوشوارهمُ یکی کشیده
عروسکم عیبی نداره
گوشوارهمُ عمو خریده ..
صدا زد بابا:
شمع عمرم داره سوسو میزنه
منو هی دشمنِ بد خو میزنه
حرمله خبر داره که سیدم
لگداشو سمتِ پهلو میزنه
دختر هرجا تو سختی و شدائد گیر کنه سریع بابا رو صدا میزنه .. مگه مادرش نبود بین در و دیوار هی صدا میزد وا محمدا .. این دخترم هرجا با تازیانه میزن صدا میزد یا ابتا ..
بابایِ من، دخترِ نازت
اسیرِ یک گلهی گرگِ
پاشو ببین قد کمونم
مثه قدِ مادربزرگِ ..
شنیدم مادرت تو هجده سالگی قد خمیده راه میرفت .. شنیدم کاری کردن مادرت تو جوانی کمرش خم بشه ..
چند شبه که به جای بازوت
سرم رویِ بالِشِ ریگِ
چند شبه که بوسم نکردی
هیچکی برام قصه نمیگه
یه حرفایی خورده به گوشم
که خیلی حالِ من خرابه
من میگم ان شالله دروغه
جای سرت تشتِ شرابه
هی به عمه میگفتم عمه اون سر آشناست .. جلو چشمامُ گرفت ..
پاشو با اون نوازشات باز
دوباره کاممُ عسل کن
شیرین زبونیام تموم شد
بابا یه بار منو بغل کن
سه ساله و ضربۀ سیلی
سه ساله و زخمای کاری
دخترای شامی با طعنه
بهم میگن بابا نداری
فدا سرت سیلی زجرُ
فدا سرت این همه مهنت
بابای من فدای اسمت
بابای من سرت سلامت
یااباعبدالله .. بالاخره بعدِ همه دوری سرِ بریده رو برا دختر آوردن .. میخوام چند جمله از سرِ بریده بگم .. سری که امام زمان بهش سلام داده
أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ .. میخوام بگم این سری که برا دختر آوردن چه مسیری رو گذرونده .. از کجا اومد و به کجا رسید .. چند تاشُ بگم ..
سری که سنگ خورده .. سری که زنده زنده از بدن جدا شده .. سری که بالایِ اسب افتاده رو زمین .. سری که بالای نیزه رفته .. سری که گوشۀ تنور رفته .. سری که تو تشتِ طلا رفته .. سری که با چوب خیزران .. حالا یه ناله میخوام، بیار دستتُ بیار بالا بلند بگو حسین ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
4_5784962713079778046.mp3
8.45M
|⇦•آیینه دارِ زینب و زهرا ..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج سید مهدی میرداماد •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
مجلسی که اول گریه کن
خودِ حضرت زهرا سلام الله ست
زشتِ بدون #طهارت و #وضو وارد بشیم!
#آداب_نوکری
#با_وضو_وارد_شوید
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روز_مباهله
محمد(ص) آمد و نورٌ علی نور است همراهش
علی(ع) یک سمت و آن سو حضرتِ زهرای دلخواهش
حسن(ع) محکم گرفته مهربان؛ دستِ حسینش(ع) را
قدم برداشت و رویید گل ها بر سرِ راهش
خدا دلدادۂ این پنج تن بود و سفارش کرد
که بی وقفه بگردد دورشان، خورشید با ماهش
مسیحیانِ نجران آمدند اما عقب رفتند
پیمبر(ص) بود و خانوادۂ از غیب آگاهش
هراس افتاده بر جانِ کلیسا، میزند ناقوس
ترک خورده صلیبِ سنگی از اندوهِ جانکاهش
علی(ع) بر هم گره اندازد ابرو را، همین کافیست
که عیسی میرسد بیتاب و سرگردان به درگاهش
خدا داده به زهرا(س) آنچنان اعجاز که والله
به ویرانی مبدّل میکند یک آهِ کوتاهش
پسرهای علی(ع) هم که اگر نفرین کنند ای وای...
زمین می مانَد و کوهی که نه! آری بخوان کاهش
مبادا لحظه ای بیرون بیاید از غلاف خود
امان از ذوالفقارِ مرتضی(ع) و خشم گهگاهش!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
شعر مباهله
حق و باطل در مدینه روبروست
اهل حق را حق پرستی آبروست
حق پرستان همچو انگشتان دست
پرتو این حق پرستان هرچه هست
اهل بیت مصطفی دانی که پنچ
رحمت لعالمین مانند گنج
مصطفی ختم رسل در پیش بود
منزلت از هر پیامبر بیش بود
درگه حق او که برتر از همه
در بغل دارد حسین فاطمه
سبط اکبر در کنار مصطفی ست
دست او در دست خیر انبیاست
بعد پیغمبر علی مرتضی ست
جانشن و همچو جان مصطفی ست
فاطمه خیرالنساء العالمین
فاطمه نور سماوات و زمین
مقتدای او پسر عمش علی است
تا قیامت مرتضی بر حق ولی است
آیت حق اهل بیت مصطفی ست
مستجاب الدعوه ارض و سماست
اهل نخجران روبرو با حق شدند
از کشیشان و نصارائی بُدند
پیش روی حق را کشیشان دیده اند
فکر نفرین راز دل برچیده اند
جزیه دادن را همه کردی قبول
سر فرود آورده در پیش رسول
مسجدی با نام آن عرصه بجاست
پرچم پیروزی آل عباست
چون حکومت در مدینه جان گرفت
سرزمین های رُم و ایران گرفت
هر که را حُب محمد در دل است
چلچراغ روشن هر محفل است
تا ابد بر جا بماند این سرود
بر محمد گو و آل او درود
تا توانی گو «طبیبا»این درود
درگه حق این دعا مقبول بود
شاعر:؟؟؟؟
مباهله
با اهل جدل مجادله باید کرد
با تیغ زبان مقابله باید کرد
بر منطق وحی سر اگر نسپردند
بی چون و چرا مباهله باید کرد
شعر از مه و مهر شب شکن باید گفت
از فاطمه و اباالحسن باید گفت
تا خاطره ی مباهله گُم نشود
پیوسته، سخن، سخن، سخن باید گفت
مباهله
آیات چو آفتاب از خاور نور
نازل شده بر سینه پیغمبر نور
ابناء و نساء و انفس اقدس حق
یعنی حسنین و علی و کوثر نور
آن پنج وجود صاحب عصمت حق
یعنی همه عصاره ی خلقت حق
کردند فنا بنای اسقف بازی
با هیمنه ی شگفت و با هیبت حق
او در ادامه با اشاره به حدیث «لَولاک لَما خَلقتُ الافلاک/ اگر تو نبودی، افلاک را نمی آفریدم» می سراید:
مهری که به شأنش آمد از حق، «لولاک»
روشن شده از جلوه ی رویَش، افلاک
با یک زن و یک مرد و دو کودک آمد
تا ریشه ی تثلیث برآرد از خاک
آن روز دو صف مقابل هم بودند
تحلیلگر دلایل هم بودند
آن سو همه در تجزیه ی یکدیگر
این سوی ولی، مکمل هم بودند
فرمانده ی جنگ، مصطفی بود آنروز
سردار سپاه، مرتضی بود آن روز
لشکر، حسنین و فاطمه، پشتیبان
در عرصه، سلاحشان دعا بود آن روز
آن روز نه سنگ و چوب و نه سنگر بود
نه نیزه ی جان شکار و نه خنجر بود
پیروزی پنج تن به اهل نجران
از باور بالنده ی بارآور بود
با ذکر عَلَی الدّوام، آن پنج نفر
کردند به پا قیام، آن پنج نفر
با باور خود به مشرکین حجت را
کردند به حق تمام، آن پنج نفر
مهر آمد و پشت شب بیداد شکست
اندیشه تثلیثی شیّاد شکست
هنگام مباهله ز اِعجاز رسول
هم اسقف و هم صلیب فولاد شکست
اسقف که گل روی محمد را دید
افتاد صلیبش از کف و جامه درید
گفتا که به حق و راستی در انجیل
حق کرده وجود اقدست را تایید